اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

نه خاتمی حزبی بود و نه احمدی نژاد/ رئیس جمهورهای مستقل مشکل آفرین شدند



اخبار,اخبارجدید,اخبار جالب

 یک برنامه زنده تلویزیونی به فرصتی برای انتقاد از تحزب در کشور بدل شد.
به گزارش خبرآنلاین، برنامه این هفته دیروز امروز فردا، با حضور اسد الله بادامچیان عضو ارشد حزب موتلفه اسلامی، کاظم جلالی رئیس فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت و روح الامینی عضو شورای عالی جبهه ایستادگی به بررسی نقش احزاب و گروههای سیاسی در برگزاری گسترده و قانونمند انتخابات پرداخت. این گفت و گو فرصتی شد تا بادامچیان و جلالی به انتقادات شفافی از تحزب در کشورمان بپردازند و نقائص احزاب را مرور کنند. در این گفت و گو عضو شورای مرکزی حزب موتلفه نظراتش را درباره قاعده قدرت و نگاه این حزب به این مفهوم بنیادین علم سیاست را نیز شریح کرد.
فقط 10 تشکل سیاسی فعال هستند
 بادامچیان در ابتدای برنامه اظهار داشت.: «مردم خودشان در صحنه با بصیرت و آگاهی حضور دارند. انقلاب متعلق به خود مردم است و به همین دلیل هم مردم در خیلی از مسائل جلوتر از جریان های سیاسی انجام وظیفه می کنند. البته این روشن است که الان فضای فعال انتخاباتی وجود دارد. تعدد نامزدها، خضور جریان های گوناگون، علاقمندی مردم، رسانه ها و فعالیت های جدی که دارند، حساسیت های مردم نسبت به برخی فعل و انفعالات تبلیغاتی در انتخابات با استفاده از امکانات غیر قانونی، حضور مراجع در بطن انتخابات و همینطور حضور دانشجویان در عرصه انتخابات و همچنین برنا مه های صدا و سیما باعث فعال تر شدن این فضا می شود.»
وی ادامه داد:«طیف به معنای یک گروه گسترده است که سلایق گوناگون را در خود جای داده است. ما الان در کشور بیش از ده طیف و چند جریان سیاسی داریم. در انتخابات فعلی بیشتر چند جریان شاخص سیاسی مثل اصولگرایان، اصلاح طلبان، حامیان دولت، جریان های مستقل و... فعالیت دارند. از نظر تشکل هم در ایران ما در کمیسیون ماده 10 احزاب، بالای 240 تشکل سیاسی داریم که از این بین فقط 10 تشکل فعال هستند و باقی در جریان انتخابات ها فعالیت خود را آغاز می کنند.»
انتقاد از رسانه ملی
کاظم جلالی هم در بخش ابتدایی صحبت های خود گفت:« در مورد بحث احزاب نگاهی به قانون اساسی داریم. در قانون اساسی تشکیل احزاب به رسمیت شناخته شده است. ما در ایران احزاب قدرتمند و جا افتاده ای نداریم و یا اگر داریم تعدادشان بسیار کم است. ما باید قانون را ترمیم کنیم تا احزاب دارای کارکرد باشند. احزاب فصلی که در ایام انتخابات تشکیل می شوند، فرهنگ سیاسی مردم را به سمت بی اعتمادی به احزاب می برند. اینکه صرفاً احزاب سیاسی نام خود را نزدیک به انتخابات مطرح کنند یکی از دلایل ناپایداری احزاب در کشور ماست. احزاب فصلی در اغلب اوقات بر خلاف احزاب حرکت می کنند. یکی از اصلی ترین مولفه های توسعه سیاسی، مشارکت و رقابت است که احزاب در این مشارکت و رقابت سهم زیادی دارند و این یعنی ما باید روی احزاب خیلی کار کنیم.»
وی ادامه داد:«ما در رسانه ملی چقدر به احزاب می پردازیم؟ چقدر حزبی بودن را ترویج می کنیم؟ نگاه ما هم به احزاب نگاه ابرازی است. نزدیک به انتخابات بحث مشارکت مردم در انتخابات به اصل موضوع تبدیل می شود و در پی آن هر حزبی که می تواند مشارکت را بیشتر کند وارد عمل می شود. فکر می کنم مجلس باید در رابطه با احزاب قانون جدید و به روزی تدوین کند. از طرفی احزاب قوی و دارای برنامه باید در طول زمان قوی شوند تا بتوانند مشارکت بیشتری ایجاد کنند.»
جلالی افزود:«مردم در کف قاعده هرم کشور وجود دارند و در صدر آن رهبری و قوه سه گانه هستند وبین این هرم جامعه مدنی قرار دارد. ما برای احزاب سیاسی چقدر برنامه داشته ایم و چقدر احزاب را تقویت کرده ایم؟ صرف این که کمیسیون ماده 10 احزاب تشکیل شود، آیا کافی است؟ به نظر من داشتن 240 حزب یک حسن محسوب شود. مردم از احزاب برنامه شفاف می خواهند که پیگیر برنامه ها باشند و مثل دولت در سایه فعالیت داشته باشند.»
نمی شود کسی را از تشکیل حزب منع کرد
بادامچیان در ادامه گفت:« ما در جریانات گوناگون می بینیم که تشکلات سیاسی به سهم خود در مسائل سیاسی حضور پیدا می کنند و در انتخابات رای هم می آورند. من با همه احزاب کشور را می شناسم و عمرم را در تحزب گذرانده ام. یکی از دوستان می گفت شما خیلی انقلابی هستید اما برای امضای مجوز احزاب لیبرال می شوی و به همه مجوز ایجاد حزب می دهی! من هم در جواب گفتم اگر ما به این افراد مجوز قانونی ندهیم این افراد دور اشخاص جمع می شوند و به باند تبدیل می شوند و این برای کشور خطرناک تر است.
وی اظهار داشت:«تحزب هم در اسلام هست و هم برای کشور لازم است. نمی شود کسی را از تشکیل حزب منع کرد. شرایط حزب باید مشخص باشد. ما احزاب دائمی، مقطعی، موسمی و فصلی و عنوانی داریم. اگر بخواهیم جلوی این ها را بگیریم یک عده را از حق طبیعی خود محروم کرده ایم که ما حق چنین کاری را نداریم. از طرف دیگر احزاب وقتی شکل پیدا می کنند فعالیتشان را آغاز می کنند و خودشان را به مردم عرضه می کنند. اینجا حق انتخاب با مردم است و مردم هر کدام را انتخاب کردند قدرت به آن حزب می رسد. احزاب حتی می توانند به جایی برسند که قوه مجریه یا قوه مقننه را به دست بگیرند. اتفاقا ملت ما امروز به اینجا رسیده است که ما نیاز به حزبی داریم که از بین خود فرد مناسبی را برای ریاست جمهوری انتخاب کند و این فرد از پشتوانه این حزب قدرتمند بهره مند شود. وقتی این پشتوانه وجود دارد، کار این فرد به عنوان رئیس جمهور آسان تر خواهد شد و رئیس جمهور با کمک حزب کادر قوی را برای دولت لنتخاب می کند. مضاف بر این حزب روی کار رئیس جمهور نظارت می کند و در این صورت رئیس جمهور علاوه بر مردم، مجلس و رهبری به حزب هم باید جوابگو باشد.»
بادامچیان افزود:« ما دو نوع حزب داریم. یک نوع حزب ارزشی و دیگری حزب غیر ارزشی. در حزب های ارزشی هم دو نوع حزب وجود دارد، یکی حزب الهی که همان حزب الله است و در قرآن هم به آن اشاره شده است و با ارزش های الهی سازگار است.حزب ارزشی انسانی و غیر الهی هم داریم. مثل آقای چاوز و آقای گاندی! این ها مورد احترام ما هستند چون به قواعد انسانی تاکید دارند. وقتی ما یک حزب ارزشی داشتیم و اهل خلاف و دزدی نبود و همیشه جواب مردم را داند، این حزب می آید و می گوید من برای این انتخابات فلانی را معرفی می کنم.»
ائتلاف ها برای این است که در مورد رای مردم به یک نوع جمع بندی برسیم
بادامچیان ادامه داد:«اینکه چرا در این دوره پنج، شش نفر انتخاب شده است هم دلیل دارد. این موضوع به نظر من متعلق به این مرحله است. وقتی بنی صدر کاندید شد، چند نفر همراه او بودند و در نهایت با بازی های سیاسی بنی صدر رئیس جمهور شد. حزب جمهوری اسلامی با بنی صدر مقابله کرد. بعد از فرار بنی صدر، شهید رجایی رئیس جمهور شدند. در آن فضا کسی به جز رجایی رای نمی داد. ایشان هم که شهید شدند، فضا به گونه ای شد که همه به مقام معظم رهبری رای دادند. آقای هاشمی هم در دور اول اتفاق رای روی ایشان بود اما در دور بعدی این موضوع وجود نداشت. در دور بعدی هم آقای خاتمی رای آوردند. دور بعد هم آقای احمدی نژاد، در این دوره ما در مجموعه ای که رسیدیم گفتیم رئیس جمهوری که می خواهد بیاید و پیشرفت و عدالت را برقرار کند، با توجه به مسائل ایران و منطقه باید با یک تیم بیاید و به صورت انفرادی نمی تواند مسائل را پیش ببرد. ما شخصیت های زیادی داریم که می توانند در قامت رئیس جمهور ظاهر شوند. کسانی که مخلص هستند در کنار هم به عنوان یک تیم قرار بگیرند و به مردم بگویند ما می خواهیم مشکلات را حل کنیم و به سمت قله های پیشرفت حرکت کنیم. این ائتلاف ها برای این است که در مورد رای مردم به یک نوع جمع بندی برسیم. این یک نوع روش انتخاباتی محسوب می شود.»
اصولگرایی اگر حزب است پس چرا اینقدر اختلاف در آن وجود دارد؟
جلالی در ادامه برنامه با بیان اینکه من خودم طرفدار احزاب هستم، افزود:« نگاه حاکمیت، نخبگان سیاسی و مردم ارکان یک حزب محسوب می شود. ما در حاکمیت نگاه مشترکی در مورد حزب نداریم. نباید به تحزب نگاه ابزاری داشت. ما مشکل نخبگی هم زیاد داریم. احزاب سیاسی در ایران از ابتدا بیمار متولد شدند. چون احزاب دستوری بودند و لذا در خاطره سیاسی مردم ایران خاطره خوشی از احزاب وجود ندارد. در بین نخبگان ما هنوز کار دسته جمعی، تعامل، اغماض از برخی اشکالات و... شکل نگرفته است. لذا به همین دلیل هم وقتی تعداد احزاب که زیاد می شود، حزب دچار انشعاب می شود. من معتقدم انتخابات ابتدای انقلاب را نمی توان به کارکردهای حزبی مرتبط دانست و بیشتر مدیریت امام بود که باعث موفقیت انتخابات ها بود.»
وی ادامه داد:«اصولگرایی اگر حزب است پس چرا اینقدر اختلاف در آن وجود دارد؟ نمی توان گفت اصولگرایی و اصلاح طلبی و مستقل ها یک حزب هستند. شاید منافع و اشتراکات اعتقادی زیادی باهم داشته باشند اما حزب نیستند. بحثی که در قرآن در مورد حزب آمده است با چیزی که از حزب ما داریم، متفاوت است. حزب اگر به دنبال قدرت نباشد که اصلاً حزب نیست. اصلاً مگر قدرت بد است؟ اگر قدرت بد است چرا ائمه ما به دنبال قدرت سیاسی بودند؟ ما چرا دنبال ولایت فقیه و قدرت سیاسی هستیم؟ قدرت اگر متصل به سعادت بشریت باشد، مقدس و خوب است. به همین دلیل هم هست که حزب سیاسی یا در قدرت است و یا نقد قدرت می کند.»
الان بیشتر بلبشوی سیاسی داریم تا حزب سیاسی!
جلالی افزود:«چرا انتخابات های ما پیش بینی پذیر نیست؟ الان دنیا بر اساس پیش بینی اداره می شود. احزاب سیاسی رفتار سیاسی را پیش بینی پذیر می کنند. ما باید تعین کنیم که حزب سیاسی می خواهیم یا نه؟ و بعد به دنبال آسیب شناسی احزاب برویم. روی احزاب سیاسی البته نقد زیاد است. الان ما بیشتر بلبشوی سیاسی داریم تا حزب سیاسی! ادبیاتی که الان بین سیاسیون ما هست ادبیات رفاقت است؟ اگر حزب سیاسی قدرتمند و بابرنامه داشته باشیم مشارکت مردم به مراتب بیشتر خواهد بود. اکثر ما مسولین کلی گویی می کنیم. در انتخابات بعدی کاندیداها باید دارای برنامه باشند. خیلی وقت ها ما با احساسات بازی می کنیم و یا کلی گویی می کنیم. این کلی گویی ها هیچ وقت عملیاتی نمی شود. در اغلب کشورهای دنیا کاندیداها نمی گویند ما از اول تا آخر را درست می کنیم بلکه دو سه برنامه اصلی خود را با جزئیات بیان می کنند. »
نماینده مردم شاهرود در مجلس ادامه داد:« همین الان گروه های سیاسی که دولت فعلی را مطرح کردند خودشان جزو منتقدین اصلی دولت هستند و تازه می خواهند دولت بعدی را هم بچینند. این در حالی است که این گروه های سیاسی باید جوابگوی رفتار دولت فعلی باشند. متاسفانه در جمهوری اسلامی افراد کارنامه ندارند و بدون پاسخگویی به اصطلاح ملق می زنند. فکر می کنم این مشکلات با داشتن حزب برطرف خواهد شد.»
اگر وظیفه داشتیم که برویم حکومت را بگیریم، به عنوان تکلیف این کار را می کنیم نه به عنوان قدرت طلبی
بادامچیان در ادامه این برنامه تلویزیونی با بیان این که در قانون اساسی وجود احزاب تایید شده است، گفت:«در اسلام هم حزب وجود دارد. آقای جلیلی فرمودند که حزب در قرآن جدای از احزاب است. من هم قبول دارم که حزبی که در اسلام است با معنای حزب در غرب کاملاً متفاوت است. حزب اگر برای به دست آوردن قدرت باشد، به سمت شرک می رود و حزب اسلامی نیست. در سال 41 که امام دستور تشکیل موتلفه اسلامی را دادند، امام گفتند شما که برای خدا کار می کنید چرا با هم نمی شوید؟ بعد که توضیح دادیم ایشان گفتند من در مورد شما تحقیق کردم و معتقدم شما باید در کنار هم کار کنید و موتلف شوید. این حزب اصلاً برای قدرت پدید نیامد و اعضا برای انجام تکلیف الهی و برآورده کردن نظر ولی فقیه زمان پا به میدان گذاشتتند. حزبی که 16 سال در آن کار کردیم و سختی دیدیم برای این نبود که فردا ما به قدرت برسیم. »
وی ادامه داد:«حزبی مورد اعتماد می تواند باشد که در تشکیل آن نیت الهی و خدمت برای خدا باشد. امام فرمود حزب از ابتدا دو تا بوده، حزبی که دعوت به خدا می کند و حزبی که دعوت به خودش می کند. ما اگر وظیفه داشتیم که برویم حکومت را بگیریم، به عنوان تکلیف این کار را می کنیم نه به عنوان قدرت طلبی.»
جلالی هم گفت :« اموری که ایشان فرمودند واضح است. این بدیهی است که در نگاه الهی و اسلامی کسب قدرت برای رضای خدا باید انجام شود. حزب موتلفه برای نقد قدرت و به دنبال قدرت بوده است و می خواسته حکوت جعلی را ساقط کند و حکومت الهی را به قدرت برساند و در نهایت فردی مورد نظر خودش را به حکومت برساند.»
بادامچیان جواب داد:«اگر ما به دنبال تکلیف به دنبال ساقط کردن نظام شاه بودیم می خواستیم حاکمیت خدا نظام را در دست بگیرد و به دنبال به قدرت رسیدن حزب خودمان نبودیم.»
بادامچیان در ادامه برنامه در پاسخ به این سوال که رای مردم به سمت نامزدهای مستقل رفته است، گفت:« من این را قبول ندارم. بعد از انقلاب کسانی که رای آوردند، اگر مستقل بودند مشکل آفرین شدند. کسانی مثل شهید رجایی که عضو حزب بودند، خیلی خوب عمل کرد. مقام معظم رهبری هم دبیر کل حزب جمهوری اسلامی بودند. آقای هاشمی هم عضو هیات موسسین حزب جمهوری اسلامی بودند. اما از وقتی که رسیدیم به افراد مستقل به مشکل خوردیم چون پشتوانه حزب را نداشتند. فضای امروز سیاسی با فضاهای قبل متفاوت شده است و در این دو ماه هم متفاوت تر خواهد شد.»
نه خاتمی حزبی بود و نه احمدی نژاد
کاظم جلالی هم در پاسخ به همین سوال گفت:« اگر روسای جمهور از کانال حزبی و تشکلی و برنامه ای وتیمی عبور کند قطعاً موفق تر خواهد بود. اما ما حزب نداریم. در این چند رئیس جمهور فقط دو رئیس جمهور عضو حزب بودند. اگر تعریف آقا احمدی نژاد از حزب هم همینی باشد که الان داریم، پس ایشان هم از داخل حزب آمدند اما واقعاً اینطور نبود. یا مثلاً اگر با تعریف آقای بادامچیان ببینیم باید بگوییم آقای خاتمی هم از درون حزب آمدند، در حالی که اینطور نبود.
وی افزود:«من مبانی حرف های آقای بادامچیان را تایید می کنم اما معتقدم ما در ایران حزب نداریم. آقای بادامچیان به جز حزب موتلفه حزبی را نام ببرند که به دنبال قدرت نباشند. ما دارای احزاب قدرتمند و قوی نیستیم و در مقابل دارای احزاب فصلی هستیم. حزب کادر سازی می کند و به کشور مدیر تحویل می دهد. حزب تصمیمات یک سیستم سیاسی را بازخورد می کند و تحویل سیستم می دهد. حزب تقاضاها را دسته بندی می کند و دارای برنامه است. متاسفانه اکثراً در انتخابات ها ما شخص محور هستیم و به برنامه نگاه نمی کنیم.»
روح الامینی عضو شورای عالی جبهه ایستادگی در ادامه برنامه روی خط برنامه آمد و اظهار داشت:« من احساس تکلیف کردم که کاندید نشوم (خنده). معصوم (ع) می فرماید خدا رحمت کند کسی که بداند کجا بوده، کجا هست و به کجا می رود؟! شهید بهشتی از پیش گامان کارهای حزبی و کارهای تشکیلاتی بودند. متاسفانه در فضای احزاب یک نوع آشفتگی داریم. نظام مردم سالاری ما جدید است. شاید ما یک مقدار کم کاری کرده ایم وفرهنگ مشارکت و کار جمعی یک مقدار ضعیف است. رسانه ملی هم به صورت فصلی با این مقوله برخورد می کند.
مگر می شود با توجه به پیش زمینه قومیت کار حزبی انجام داد؟
روح الامینی اضافه کرد:«کارکرد احزاب و جریانات بحث برنامه ریزی، نظارت و روشنگری در کنار تربیت کادر مدیریتی است. مهم ترین نکته در بحث انتخابات پیش روی برنامه، تیم و مباحث مدیریتی است. ما احزاب شناسنامه دار، سراسری و پاسخگو خیلی داریم و فعالیت های اغلب احزاب رنگ و بوی سلایق شخصی و باندی دارد. حتی اخیراً کارهای حزبی استانی شده است. مگر می شود با توجه به پیش زمینه قومیت کار حزبی انجام داد؟»
وی ادامه داد:« متاسفانه ما الان شاهد حملات ناجوانمردانه افراد داوطلب و احزاب حاشیه آن ها به یکدیگر هستیم که این موضوع خیلی بی انصافی است. به نظر می رسد باید به سمت مباحث برنامه ای برویم. گروه ها باید از قدرت طلبی، استبداد رای و عدم پاسخگویی جلوگیری کنند.»
روح الامینی افزود:« به نظر من اصل موضوع انتخابات پرداختن خیلی مهم است. خیلی ها می خواهند بحث های اصلی را در دو قطبی شدن انتخابات گم کنند. رهبری در مشهد نکات زیادی فرمودند. اولین موضوع این بود کسی بیاید که توانمندی کشیدن این بار سنگین مسولیت را داشته باشند. الان صورت مساله اکثر کاندیداها شبیه به هم است. باید به صورت اثباتی و نفی گونه تبلیغات انجام دهند تا ملت به جمع بندی درستی برسد.»
دوره پرونده نشان دادن و... گذشته است
احزاب و گروه ها فکر عاقبت و آبروی ملی خود باشند. مسائلی که در سال گذشته و دهه های گذشته تجربه شده است را نگاه کنیم و از آن یک قدم جلوتر برویم.دوره پرونده نشان دادن و... گذشته است.»
بادامچیان:« اگر ما یک حزب قوی داشته باشیم، قطعاً جواب روشن است که باید به کسی رای بدهیم که دارای پشتوانه حزبی است تا کسی که به صورت مستقل وارد انتخابات می شود. به نظر من فرد نمی تواند به صورت مستقل برنامه های خود را مطرح کند. حرف حزب ما این است که کسی محور انتخابات شود که دارای گفتمان باشد. از طرفی کاندیدا باید برنامه درست و مدون داشته باشد. مثلاً بگوید چگونه می خواهد مشکل گرانی و تورم را درست کند. مساله یارانه ها مساله مهی است اما دولت با حسن نیتی هم که داشت نتوانست این قانون را درست انجام دهد. کاندیداها باید بیایند بگوند برای درست اجرا کردن این قانون چه برنامه ای دارد؟!»
رئیس جمهوری می خواهیم که با همه جریان های سیاسی کار کند و در کنار آن اخلاق را هم رعایت کند
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اظهار داشت:«اگر می خواهیم حماسه سیاسی و اقتصادی بسازیم، حتماً باید بر محور اخلاق حرکت کنیم. رئیس جمهوری می خواهیم که با همه جریان های سیاسی کار کند و در کنار آن اخلاق را هم رعایت کند.»
جلالی هم گفت:« الان کمتر از دو ماه تا انتخابات داریم و این مباحث باید زودتر مطرح می شد. ما حزب نداریم و برخی از گروه های سیاسی هم که داریم دچار بحران منزلت اجتماعی است. رئیس جمهور کسی است که در چهارچوب قانون اساسی برنامه های توسیعه و چشم انداز باید کار کند. این بار باید در رسانه ملی آدم های قوی بیایند و با کاندیداها صحبت کنند و با پرهیز از کلی گویی برنامه های کاندیداها برای مردم بیان شود. مشکلات کشور مشخص است و آقایان کاندید باید در مورد این حوزه ها برنامه داشته باشند. در شرایط فعلی که ما حزب نداریم فردی باید رئیس جمهور شود که خرد جمعی و نظر کارشناسی را قبول داشته باشد و خودش را کارشناس همه حوزه ها نداند.
وی افزود: «به نظر من جای یک منشور انتخاباتی وفاق ملی و تعیین خطوط قرمز جایش خالی است. ما بعضی وقت ها به حوزه های خصوصی افراد سرک می کشیم در حالی که از نظر فرهنگ دینی این موضوع جایز نیست. ما باید برنامه محور شویم و برنامه ها را نقد کنیم تا به بهترین شخص برسیم.»
ژنرال میخواهیم یا سردار؟!
روح الامینی: « بعضی ها می گویند ما با ژنرال ها نمی توانیم کار کنیم. این غیر اسلامی است. بعضی ها به دنبال سرباز حلقه به گوش می گردند. بعضی از رای گیری ها در هیات دولت ها شاید صوری باشد که این موضوع جواب نمی دهد. کاندیداها باید بیایند و بگویند چگونه می خواهند کشور را اداره کنند. در دهه چهارم انقلاب باید رو به جلو پیش برویم. ما باید با خودمان و جهان تعامل کنیم و این مسائل مستلزم کار تیمی و خرد جمعی است.»
وی ادامه داد:« اولویت پیش روی ما اقتصادی است اما نباید مسائل اجتماعی و فرهنگی را نادیده گرفت. ما اگر به خودمان و گذشته فکر کنیم درجا خواهیم زد. برای مسائل پیش روی نیازمند برنامه های دقیق تری هستیم.»
روح الامینی در پایان گفت:« من سهم اصلی مقابله با فتنه های بعدی را متوجه رسانه ملی و نخبگان می دانم. به نظر من افراد باید به صورت جدی و در عین رفاقت با هم رقابت کنند. این ملت همچنان بالنده است و این تجربه را با امید و نشاط خواهد گذراند و حماسه ای دیگر خلق خواهند کرد. رسانه با انصاف و عدالت در این مسیر می تواند از فتنه های بعدی پیشگیری کتد.»
اگر تحت تاثیر شعارها برویم و یک کسی مثل بنی صدر را انتخاب کنیم، با مشکل مواجه خواهیم شد
بادامچیان هم در خلال صحبت های پایانی خود گفت :« ما وقتی می خواهیم رئیس جمهور انتخاب کنیم باید ببینیم با توجه به شرایط کشور و نظام منطقه چه شخصی مناسب این پست است. ما اگر یک رجایی گذاشتیم که یک انسان شجاع، انقلابی و اخلاقی و متعهد و متدین بود، کارها را با قدرت اداره کرد. اگر تحت تاثیر شعارها برویم و یک کسی مثل بنی صدر را انتخاب کنیم، با مشکل مواجه خواهیم شد. انتخاب رئیس جمهور باید بر اساس ضوابط و قواعد خاصی باشد. اگر رئیس جمهور را انتخاب کردیم و فتنه پدید آمد؛ باید بدانیم که اقتدار ما هرچه بیشتر باشد فتنه استکبار جهانی هم بیشتر خواهد بود. دشمن ساکت نمی شیند! اگر فردی انقلابی و در خدمت ولایت انتخاب شود، از هرگونه فتنه ای پیشگیری خواهد شد.»
هر کسی که از فیلتر شورای نگهبان عبور کرد باید برای همه محترم باشد
جلالی هم در پایان گفت:«هر کسی که از فیلتر شورای نگهبان عبور کرد باید برای همه محترم باشد. رقابت باید برنامه محور باشد. طبیعی است که می شود این تفکر را هم داشت که دشمنان برای ایجاد فتنه برنامه ریزی کنند. البته تجربه نشان داده که این نوع روش ها در ایران جواب نمی دهد. مردم اساس نظام و انقلاب را قبول دارند. مردم ما با هرگونه فتنه و فتنه گری مقابله خواهند کرد.»
منبع:khabaronline.ir


ویدیو مرتبط :
رفسنجانی/خاتمی/احمدی نژاد

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

سال آخر، سال جنجالی همه رئیس‌جمهورهای 8 ساله/ احمدی‌نژاد تنها مقصر نیست



احمدی‌نژاد , جنجال‌های سیاسی , اخبار سیاسی و اجتماعی

اگرچه بخش مهمی از افزایش شمار جنجال‌های سیاسی در سال پایانی دولت دهم، به گردن احمدی‌نژاد و رفتارهای سیاسی تنش‌زای وی است، اما بخشی از آن هم بی‌شک از نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ناشی می‌شود.

به گزارش نامه بالا گرفتن درگیری و تنش، محدود به سال پایانی دولت احمدی‌نژاد نمی‌شود. شدت گرفتن اختلاف و مناقشه میان دولت و سایر نهادهای حاکمیتی و قوای مققنه و قضائیه، و نیز انتقاد تند احزاب و فعالان سیاسی نسبت به دولت تقریبا در سال پایانی ریاست جمهوری هر سه رئیس‌جمهور هشت ساله کشور سابقه داشته است.

پایان دولت‌های هشت ساله و تئوری "عبور از ..."
در سال پایانی ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، با وجود آنکه مجلس پنجم همسو و هماهنگ با کارگزاران بالا آمده بود، اختلافات میان دولت و احزاب و اصلاح‌طلبان بالا گرفت و مهم‌ترین و گزنده‌ترین انتقادات به دولت هاشمی، از فضای بسته سیاسی و اجتماعی تا فساد اقتصادی اطرافیان هاشمی در سال آخر ریاست جمهوری او مطرح شد.

سال پایانی هشت سال ریاست جمهوری محمدخاتمی، همراه با درگیری دولت و مجلس اصولگرای هفتم بود. درگیری میان دولت دوم خاتمی و مجلس هفتم در سال پایانی ریاست جمهوری او تا جایی بالا گرفت که مجلس اصولگرا با تصویب قانون تثبیت قیمت‌ها دولت خاتمی را برای هرگونه فعالیت و حرکت اقتصادی محدود کرد و مشکلات اقتصادی که در نتیجه آن ایجاد شد، دامن مدیریت دولت خاتمی را گرفت.

ازسوی دیگر احزاب و فعالان سیاسی هم در سال پایانی ریاست جمهوری هشت ساله خاتمی، موج تند انتقادات خود را به سمت او روانه کردند و کار به جایی رسید که حتی حامیان چند صباح قبل خاتمی، تئوری عبور از خاتمی را مطرح کردند و گذر از خاتمی را راه بقای اصلاحات نشان دادند.

پایان احمدی‌نژاد و چند جنجال بزرگ
اما سال جاری، سال پایانی ریاست جمهوری سومین رئیس جمهور هشت ساله ایران است. محمود احمدی‌نژاد که در انتخابات سال 88 برای دومین بار بر صندلی ریاست جمهوری نشست، این روزها سال پایانی دولت خود را می‌گذراند. سال پایانی دولت احمدی‌نژاد به مراتب از سال‌های پایانی خاتمی و هاشمی، پرجنجال‌تر و چالش‌برانگیزتر بوده است.

دولت احمدی‌نژاد در سال پایانی خود، نه تنها با مجلس و قوه قضائیه سرشاخ شده است، بلکه احزاب و فعالان سیاسی اصولگرایی هم که روزگاری به جد از ریاست جمهوری احمدی‌نژاد حمایت می‌کردند، حالا به تندترین منتقدان او تبدیل شده‌اند و اگرچه حرفی از "عبور از احمدی‌نژاد" نمی‌زنند اما به مراتب انتقادات تندتر و بی‌پرده‌تری از احمدی‌نژاد و عملکرد وی دارند.

استیضاح وزرا و سؤال از رئیس‌جمهور، ارمغان مجلس برای احمدی‌نژاد
احمدی‌نژاد پیش از آنکه روزهای ریاست جمهوری‌اش به شماره بیفتد و سال پایانی دولتش فرا برسد، مناقشات متعدد و پرتنشی را با مجلس هشتم داشت. دولت احمدی‌نژاد و مجلس هشتم پرتنش‌ترین روزهای تعامل با یکدیگر را در داستان ادغام وزارتخانه‌ها و نیز تشکیل وزارت ورزش و جوانان سپری کردند. در نهایت برگزاری مراسم سؤال از رئیس جمهور و پاسخ‌های تشنج‌زای احمدی‌نژاد در این مراسم، مناقشات دولت و مجلس را در سال پایانی مجلس هشتم به نقطه اوج خود رساند.

اما سال پایانی دولت احمدی‌نژاد مصادف شد با تشکیل مجلس جدید و مجلس تازه تأسیس نهم در برابر دولت دهم قرار گرفت. مجلس نهم از ابتدای تشکیل، در تنش جدی با دولت احمدی‌نژاد بود. چند طرح استیضاح برای وزرای صنعت، معدن و تجارت، آموزش و پرورش، کشاورزی، ورزش و جوانان و کشور در دستور کار مجلس نهم بود که همه نشان از شدت یافتن درگیری دولت و مجلس در سال پایانی دولت احمدی‌نژاد داشت.
علاوه بر این مجلس نهم در اولین سال تشکیل خود، به دنباله روند مجلس هشتم باز هم طرح سؤال از رئیس جمهور را این بار با محوریت نوسانات ارزی تهیه و در دستور کار قرار داد که این طرح بعد از مناقشات و جنجال‌های طولانی، این روزها در دستور کار مجلس قرار گرفته و شمارش معکوس برای حضور احمدی‌نژاد در مجلس آغاز شده است.

درگیری دولت و قوه قضائیه بر سر قانون و مصلحت
اما درگیری دولت احمدی‌نژاد در سال آخر تنها محدود به اختلاف با مجلس نشد، بلکه این درگیری به تنش و جنجال میان دولت و قوه قضائیه هم رسید و داستان بازدید احمدی‌نژاد از اوین و نامه‌نگاری‌های سران قوای مجریه و قضائیه به یکی از پرتنش‌ترین جنجال‌های سال پایانی دولت دهم تبدیل شد.

تقاضای احمدی‌نژاد برای بازدید از زندان اوین، آن هم در شرایطی که علی اکبر جوانفکر مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور در اوین به سر می‌برد، واکنش منفی آیت الله آملی لاریجانی را در پی داشت و رئیس قوه قضائیه در نامه به احمدی‌نژاد اعلام کرد که بازدید او از زندان اوین به صلاح و مصلحت نیست.

این واکنش آملی لاریجانی، احمدی‌نژاد را به سمت شدت دادن به این درگیری سوق داد و احمدی‌نژاد در نامه‌ای که آن را علنی هم کرد، به شدت به رئیس قوه قضائیه انتقاد کرد و با آوردن اصل و بندهای قانون اساسی بازدید از زندان را حق قانونی خود توصیف کرد. احمدی‌نژاد در این نامه وظایف رئیس قوه قضائیه را به او گوشزد کرد و گفت که حرفی از مصلحت در قانون زده نشده است و همه موظفند به قانون عمل کنند.

این نامه‌نگاری‌ها محلی برای اختلاف و درگیری جدی میان دولت و قوه قضائیه شد و در سال پایانی دولت دهم، بار دیگر تنش جدیدی را در عرصه سیاسی کشور ایجاد کرد. این درگیری دوباره موج انتقادات را به سمت احمدی‌نژاد و دولت وی روانه کرد.

مذاکره با آمریکا، جنجال سیاست خارجی احمدی‌نژاد در روزهای آخر
اما یکی دیگر از جنجال‌های سال پایانی دولت هشت ساله احمدی‌نژاد، داستان رابطه ایران با آمریکا بود. احمدی‌نژاد که در طول هفت سال اول ریاست جمهوری راهبردی چالشی و مبارزه جویانه را در مقابل آمریکا و غرب دنبال می‌کرد، در سال پایانی دولت خود به ناگاه به فکر رفتارهای دیپلماتیک و سازشکارانه افتاده است و حرف از رابطه با آمریکا می‌زند.

هنگامی که احمدی نژاد در آخرین سفر خود به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل به عنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران، حرف از رابطه با آمریکا را به میان آورد، بسیاری از مسئولان و چهره‌های سیاسی از این اظهارنظر او انتقاد کردند و گفتند که رابطه با آمریکا نه تنها در دستور کار سیاست خارجی ایران نیست، بلکه در صورت لزوم هم بررسی و تصمیم گیری درمورد آن به عهده شورای امنیت و زیر نظر مقام معظم رهبری است.

اما عده‌ای معتقدند اظهارات جنجالی احمدی‌نژاد درباره رابطه و مذاکره با آمریکا، در ادامه تنش‌های سیاسی داخلی مطرح می‌شود و به نوعی محمود احمدی‌نژاد در عرصه سیاست خارجی هم به دنبال ادامه روند تابوشکنی است که در عرصه سیاست داخلی جلو می‌برد.

در نهایت تغییر رویکرد سیاست خارجی احمدی‌نژاد درباره رابطه با آمریکا، آن هم درست در سال پایانی دولت هشت ساله او، تنش و اختلاف جدیدی را میان دولت با سایر قوا و نهادهای حاکمیتی برانگیخته است.

حامیان دیروز پشت احمدی‌نژاد را خالی کردند
اما تنش‌های سال پایانی دولت دهم تنها به درگیری‌های احمدی‌نژاد با قوا و نهادهای حاکمیتی محدود نشده است. این تنش و درگیری در سطح احزاب و تشکل‌های فعال سیاسی هم نمود پیدا کرده است، به طوری که در سال پایانی عمر دولت احمدی‌نژاد بیشتر تشکل‌ها و گروه‌های اصولگرایی که در ابتدای انتخابات ریاست جمهوری حامیان و طرفداران احمدی‌نژاد بودند، برای انتقاد از عملکرد وی از هم سبقت می‌گیرند.

این روزها تقریبا هیچ کدام از طیف‌های اصولگرای شناخته شده در عرصه سیاسی کشور حاضر به حمایت و پشتیبانی از رفتارهای دولت احمدی‌نژاد، چه در عرصه داخلی و چه در حوزه سیاست خارجی نیست. اصولگرایان هیچ کدام دیگر احمدی‌نژاد را دوست ندارند و همه با هم در مقابل او قرار گرفته‌اند. انگار که هیچ یک از اصولگرایان حاضر به قبول مسئولیت حمایت از احمدی‌نژاد و رئیس جمهور شدن او نیستند و هر کدام می‌کوشند با طرح انتقادات جدی‌تر نسبت به روزهای آخر دولت احمدی‌نژاد، دامنه مسئولیت خود را در ریاست جمهوری او کاهش دهند.

احمدی‌نژاد هم که با حمایت جریان اصولگرا بالا آمده و رئیس جمهور شده است، این روزها دل خوشی از اصولگرایان ندارد و درگیری و تنش با آنها را از دیگر سو ادامه می‌دهد.

تنش‌هایی که همه در آن مقصرند
اما سؤال اصلی اینجاست که چرا روند تنش آفرینی و ایجاد جنجال کمابیش به صورت یکسان در سال پایانی ریاست جمهوری همه رئیس‌جمهورهای هشت ساله ایران اتفاق افتاده است؟ اصلا دلیل بالا گرفتن انتقادات نسبت به هر دولتی درست در روزهای آخر فعالیت آن دولت چیست؟

اگر چه محمود احمدی‌نژاد و عملکرد وی در سال پایانی دولت دهم، کمی چالش‌برانگیزتر و قابل نقدتر از گذشته به نظر می‌رسد، اما شدت بالا گرفتن موج انتقادات نسبت به او، درست در سال آخر ریاست جمهوری‌اش کمی از روند عادی معادلات سیاسی دور به نظر می‌رسد.

دولت‌ها در سال پایانی مورد انتقاد بیشتر و جدی‌تری قرار می‌گیرند، چرا که در سال هشتم ریاست جمهوری، دوره یک فرد خاص به عنوان رئیس جمهور به پایان رسیده است، اما احزاب و جریان‌هایی که روزی حامی آن فرد بوده‌اند، دوباره سعی دارند با نوسازی خود برای انتخابات جدید و رئیس جمهور جدید سرمایه گذاری کنند.

بنابراین راهکار جریانات سیاسی در سال پایانی دولت‌های هشت ساله اینگونه رقم خورده است که اشکالات و ایرادها، کاستی‌ها و نواقص و تقصیرها به گردن فردی که رئیس جمهور بوده می‌افتد، تشکل‌ها و جریاناتی که روزی حامی او بودند، از او انتقاد می‌کنند و با بازسازی خود، رفع نواقص رئیس جمهور قبلی را در گزینه جدید ریاست جمهوری‌شان بازنمایی می‌کنند. همین گونه است که در سال پایانی دولت خاتمی، اصلاح طلبان حرف از "عبور از خاتمی" می‌زدند و حالا هم در سال پایانی احمدی‌نژاد، اصولگرایان تندترین و جدی‌ترین انتقادات را به احمدی‌نژاد و عملکرد او وارد می‌کنند.

به همین دلیل است که شاید در نگاهی منصفانه‌تر بتوان گفت که اگرچه بخش مهمی از افزایش شمار جنجال‌های سیاسی و کشمکش‌ها میان دولت و سایر نهادها و جریانات سیاسی به گردن احمدی‌نژاد و رفتارهای سیاسی تنش‌زای وی است، اما بخشی از آن از نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ناشی می‌شود. آنجا که جریان‌های سیاسی می‌کوشند در انتخابات یازدهم با چهره‌ای جدید و پاک از اشکال و ضعف در عملکرد حاضر شوند و برای همین منظور، ضعف‌های پیشین خود را با دامن زدن به تنش و درگیری با دولت، تمام و کمال بر دوش محمود احمدی‌نژاد می‌گذارند.
منبع:namehnews.ir