اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

نقد مطهری بر مناظره های انتخاباتی/عبدی: روحانی، قالیباف و جلیلی شانس حضور در مرحله دوم...



نظر علی مطهری درباره مناظره های انتخاباتی

علی مطهری: هراس صداوسیما از مناظرات سال 88 موجه نیست،چون کاندیدایی با ویژگی احمدینژاد وجود ندارد

شرق در یادداشتی با عنوان «نقض غرض» به قلم علی مطهری نوشت:

در خصوص مناظره برگزارشده میان کاندیداهای ریاست‌جمهوری چند نکته قابل ذکر است:

1- مناظره همیشه دوطرف دارد، همچنان‌که کلمه «مناظره»‌از باب مفاعله است و مفید عمل طرفین است. طرفین این مناظره معلوم نبود، مثلا چهارنفر، یک طرف و چهار نفر، طرف دیگر یا سه نفر، یک طرف و پنج نفر، طرف دیگر.

2- اساسا مناظره میان هشت‌نفر موفق نخواهد بود، چون هیچ‌کدام از افراد، فرصت بیان نظر خود را پیدا نمی‌کند.

3- زمانی که تعداد افراد شرکت‌کننده در مناظره زیاد است باید یک سوال روشن و به عبارت دیگر یک مساله مطرح شود تا برتری برخی بر برخی دیگر روشن شود، نه اینکه چندین سوال مطرح شود و شنونده در مقابل انبوه پاسخ‌های مشابه یکدیگر، قادر به تشخیص قوی از ضعیف نباشد.

4- هدف از مناظره در تبلیغات انتخابات این است که مردم، اصلح را از صالح تشخیص دهند، وقتی این هدف برآورده نشود، نقض غرض شده و برگزار نشدن آن اولی است.

5- مطرح‌کردن سوال تستی برای کاندیداهای ریاست‌جمهوری و یا درخواست اظهارنظر درباره یک عکس که شبیه مسابقات تفریحی تلویزیونی است، خلاف شأن کاندیداها و نوعی توهین به آنهاست.

امید است صداوسیما اشکالات وارد به مناظره گذشته را رفع کند و یا از خیر آن بگذرد. البته مارگزیده از ریسمان سفید و سیاه می‌ترسد. صداوسیما هم پس از مناظرات سال 88 از برگزاری مناظره به صورت طبیعی هراس دارد، ولی این هراس موجه نیست، چون کاندیدایی با ویژگی خاص آقای احمدی‌نژاد در میان کاندیداها وجود ندارد. پیشنهاد می‌کنم برای جذاب‌شدن مناظره‌ها بین افرادی که به طور نسبی بیشترین فاصله را با هم دارند، مناظره برگزار شود، مثلا بین آقای روحانی و آقای جلیلی، بین آقای حداد و آقای عارف، بین آقای رضایی و قالیباف، بین آقای ولایتی و آقای غرضی.

اخبار,اخبارجدید,اخبار جالب

عباس عبدی: روحانی، قالیباف و جلیلی شانس حضور در مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری را دارند

 مثلث نوشت:

شورای نگهبان هشت نامزد انتخابات ریاست جمهوری را اعلام کرده؛ به نظر شما آرایش سیاسی در رقابت‌ پیش‌رو چگونه رقم می‌خورد؟

واقعیت این است که آرایش سیاسی در انتخابات باید انعکاس مطلوبی از آرایش سیاسی واقعی جامعه باشد، ولی به دلیل محدودیت‌هایی که در احراز صلاحیت‌ها وجود دارد، برخی از گرایش‌های موجود اصولاً ثبت‌نام نمی‌کنند، برخی هم با نامزد اصلی خود نمی‌آیند، برخی هم که می‌آیند، احراز صلاحیت نمی‌شوند، در نتیجه می‌بینیم که یکی از گرایش‌ها چندین نامزد دارند و چندین گرایش فاقد به نامزد یا نامزد خاص خود هستند. این مساله منجر به اختلال در موضع‌گیری‌ها می‌شود، مثلاً مردم نمی‌دانند آقای غرضی چه کسی را می‌خواهد نمایندگی کند؟ آقایان حداد یا ولایتی یا قالیباف که در یک ائتلاف بودند، چرا همه آنان کماکان مانده‌اند؟ و قس‌علی‌هذا.

به‌رغم همه اینها در این انتخابات دولت فاقد نماینده است. اگر اصولگرایان دولت را از خود ندانند و مسئولیت کار‌های او را نپذیرند، این سوال را چگونه پاسخ خواهند داد که دولتی که تا این حد طرفدار داشته، چرا در این انتخابات نامزد ندارد؟ طرفدارانش چه کار باید کنند؟ آیا باید به اصولگرایان رای دهند که معلوم نیست رأی این اصولگرایان در انتخابات پیش چقدر بود، که الان پنج نامزد دارند؟ 

بخشی از اصلاح‌طلبان هم نامزد اجماعی خود را ندارند و مجبورند میان آقایان عارف و روحانی یکی را برگزینند؛ البته با دو رویکرد متفاوت. بخشی هم عملاً فعالیت نخواهند کرد. البته نوعی رقابت نزد اصولگرایان مشاهده می‌شود. ولی اینها درصد چندانی از جامعه را نمایندگی نمی‌کنند، جناح 3 تیر پیرامون آقای جلیل و جناح سنتی‌تر پیرامون ولایتی متمرکز خواهند شد. آقای قالیباف هم تا حدی چشم به نیرو‌های میانه و منفرد اصولگرایان و نیز بخشی از مردم عادی دارد.

فضای انتخابات چند قطبی می‌شود؟

گمان نمی‌کنم که فضای سیاسی چون انتخابات پیش قطبی شود، هرچند همیشه حدی از قطبیت هست. مهم‌ترین موضوعی که امکان قطبیت پیرامون آن هست، مساله هسته‌ای است که دو دبیر شورای عالی امنیت ملی با دو رویکرد متفاوت در دو طرف این قطب در انتخابات هستند. نیرو‌های طرفدار سیاست موجود کوشیده‌اند که قطبیت را میان آقایان جلیلی و روحانی درباره این مساله شکل دهند.

به نظرم این کار را به هر دلیلی که انجام می‌دهند اشتباه می‌کنند، زیرا بر فرض که جلیلی رأی آورد، این کار چه کمکی به ادامه این راه می‌کند، مگر الان کسی جلوی وی ایستاده است؟ یا اگر روحانی رأی آورد یا رأی جلیلی خیلی کم شود، در این صورت این دوگانه‌سازان آیا می‌پذیرند که مردم به آن سیاست رأی منفی داده و باید سیاست تغییر کند؟

به نظر من سرنوشت سیاست هسته‌ای را نباید به انتخابات گره زد، این به نفع کشور نیست، هرچند مطمئن هستم اگر گره زده و دو قطبی شود، نتیجه آن نخواهد بود که برخی گروه‌های اصولگرا فکر می‌کنند.

آیا آقایان روحانی و عارف حاضر می‌شوند به نفع هم کنار روند؟ اگر بروند چه می‌شود؟ نروند چه خواهد شد؟ اصلاً جنس سیاسی آقایان روحانی و عارف با هم مشترک است، یعنی می‌توانند هر دو جریان اصلاحات را نمایندگی کنند؟

حمایت از آقای روحانی بار معنایی متفاوتی در مقایسه با حمایت از آقای عارف خواهد داشت. زیرا آقای روحانی همیشه خود را متفاوت از جناح‌ها تعریف کرده و بیشتر نزدیک به آقای هاشمی بوده است. بنابراین حمایت اصلاح‌طلبان از آقای روحانی به منزله آن است که در برابر سایر نامزد‌های اصولگرا و نیز وضعیت پیش آمده برای آقای هاشمی از او حمایت خواهند کرد.

ولی در مورد آقای عارف چون باید به عنوان نامزد اصلاح‌طلب خودشان از پیش تصمیمی برای معرفی ایشان نگرفته بودند، بنابراین گمان نمی‌کنم که الان هم بتوانند به عنوان نامزد خاصی همچون آقای خاتمی از ایشان حمایت کنند. در نهایت گمان می‌کنم که در ابتدا دو طرف را حمایت کنند تا هفته آخر، هرکس زمینه رأی‌آوری بیشتری داشت از او حمایت کنند و احتمال می دهم که فردی که رأی کمتری دارد نیز به نفع دیگری کنار رود و اگر نرود، بعداً متضرر خواهد شد. ضمن آنکه با کنار نرفتن هم رای چندانی به دست نخواهد آورد.

سران جریان اصلاحات (خاتمی و موسوی خوئینی‌ها) از عارف یا روحانی حمایت می‌کنند؟ هاشمی رفسنجانی چطور؟

باتوجه به سیاست کلی آنان که شرکت در انتخابات و رای دادن است، گمان می‌کنم که در نهایت از یکی از این دو نامزد حمایت کنند، ولی ممکن است این حمایت به صورت ضمنی باشد در هر حال غیر از افراد شاخص اصلی اصلاحات سایرین ساکت نخواهند نشست.

اگر دو مرحله‌ای شود، شانس کدام نامزد‌ها برای صعود به آن مرحله بیشتر است؟

برداشت کنونی من این است که اگر وضع قبلی حاصل نشود آقایان روحانی، قالیباف و جلیلی به ترتیب شانس حضور در مرحله دوم را دارند. ولی فراموش نکنیم که همه اینها فقط یک حدس و گمان براساس داده‌هایی است که نه دقیق است و نه قابل تعمیم.

بنابراین پاسخ من را نباید چندان معتبر دانست، شاید پاسخ هیچ‌کس معتبر نباشد، زیرا باید براساس مستندات حرف زد؛ مستنداتی که در دسترس نیست یا اساساً وجود ندارد. در آمریکا روزی چند نظر‌سنجی معتبر در دسترس است، در اینجا سالی یکی هم در دسترس نیست.

با این حال می‌کوشم که آرزو‌هایم را در قالب تحلیل نگویم، بلکه آنچه را براساس همین شواهد ناقص و براساس دانش و تجربه‌ام می‌توانم به آن برسم عرضه کنم. شاید اظهارات من در گفت‌وگوهای پیشین نشانه‌هایی از این احتیاط و در ضمن صحت نظر را در خود داشته باشد./خبرآنلاین

 

 


ویدیو مرتبط :
مناظره نمایندگان جلیلی و قالیباف

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

عبدی: شانس روحانی بیشتر از عارف است/جلیلی: تا آخر می‌مانم/تقدیر 200 نفر از علمای حوزه از هاشمی



اخبار,اخبارجدید,اخبار جالب

عباس عبدی:

شانس روحانی بیشتر از عارف است

از نظر بنده اصل ائتلاف و اتخاذ تصمیم‌ از سوی آقای هاشمی و خاتمی و اصلاح‌طلبان اهمیت دارد. این تصمیم نشان از بلوغ سیاسی آنان است. اگر این كار انجام شود كه امیدوارم همین امروز انجام بشود، نگران اتفاقات بعدی هم نباید بود و باید به نتیجه انتخابات فارغ از این كه چه كسی رأی اول را می‌آورد امیدوار باشند.

عباس عبدی اصل شرکت در انتخابات را مهمتر از نتیجه انتخابات می داند. با این حال، او معتقد است اصلاح طلبان در چند روز آینده باید بر روی یک کاندیدا به اجماع برسند.

عبدی شانس حسن روحانی را بیشتر از محمدرضا عارف می داند و امیدوار است که هاشمی و خاتمی در یکی دو روز آینده، تکلیف اجماع کاندیداهای نزدیک به جناح اصلاح طلب را روشن کنند.

متن زیر، پاسخ های عباس عبدی است به سوالات عصر ایران درباره یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری در نظام جمهوری اسلامی ایران.

***

* پس از عدم امکان کاندیداتوری محمد خاتمی و مهمتر از آن رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی، موضع عدم شرکت در انتخابات در میان دموکراسی‌خواهان داخل و خارج کشور مطرح شده است. شما جزو مخالفان عدم شرکت انتخابات هستید. چرا؟

چرا باید مخالف باشم؟ از آغاز حضور همراه با موفقیت این دونفر را ممتنع می‌دانستم و معتقد بودم و اعلام هم كردم كه غیر ممكن است كه در 25 خرداد رئیس جمهوری به نام خاتمی یا هاشمی داشته باشیم. بنابراین عقیده من درباره لزوم شركت در انتخابات ربطی به این مساله نداشت كه با رد صلاحیت آقای هاشمی از شركت منصرف شوم. ولی جالب است كه هردو نفر آقایان مورد نظر شما، خودشان در انتخابات شركت می‌كنند، پس چگونه است كه با عدم حضور یا رد صلاحیت آنان بتوان عدم شركت را نتیجه گیری كرد؟

این اظهارات ناشی از فقدان تحلیل درست است. اگر كسی مخالف شركت است باید آن را مستقل از حضور یا تایید حضور این دو نفر بیان می‌كرد. اگر انتظار من از انتخابات ایران امكان شركت و رای آوری امثال این دو نفر با حامیان شناخته شده آنان بود، در این‌صورت حكومت ایران را باید با معیارهای شناخته شده در حد بالایی دمكراتیك معرفی كرد و با چنین حكومتی دیگر نمی‌توان از موضع اپوزیسیون و خارجه نشینی برخورد كرد.

برداشت من از انتخابات در ایران در همین حد و اندازه‌ای است كه فعلا هست، البته یك كمی بیشتر هم می‌توانست باشد كه به دلیل تعلل و تصمیم غلط اصلاح‌طلبان در همین حد موجود محدود شده است.

دلیل شركت خودم را هم بارها گفته‌ام، تقویت همین وضع موجود برای بدتر نشدن وضع و نیز بازسازی حضور اصلاح‌طلبان در عرصه رسمی و در نهایت ترجیح یك فرد بر فرد دیگر و در كنار همه اینها اذعان به این واقعیت است كه انتخابات در ایران علی‌رغم همه كاستی‌هایش، صوری نیست و محلی برای بروز تغییرات در نطفه خفه شده اجتماعی است، چه شاهدی بهتر از مجموعه اخباری كه درباره این موضوع شما می‌شنوید و می‌بینید؟

* یکی از دلایل مخالفان شرکت در انتخابات این است که اصولگرایان با کاندیداهای اصلی خود به میدان آمده اند ولی اصلاح‌طلبان از این امتیاز برخوردار نیستند. آنها چنین رقابتی را منصفانه نمی دانند. پاسخ شما به صاحبان این دیدگاه چیست؟

مگر در گذشته چنین نبوده است؟ مگر ملی‌گراها، مگر نهضت آزادی‌ها هیچگاه توانسته‌اند نامزد اصلی خودشان را داشته باشند كه در اكثر مواقع در انتخابات حضور داشته‌اند؟ مگر فاصله امروز اصلاح‌طلبان به‌ویژه سبزها با حكومت كمتر از فاصله نهضت آزادی با آن است؟ نهضت آزادی هیچگاه سخنگوی خارج از كشور نداشت ولی این ها شعبه خارج از كشور زده‌اند. به علاوه كی گفته باید منتظر رقابت منصفانه بود، باید رقابت منصفانه را ایجاد كرد. این هدف دمكراسی خواه است و نه پیش شرط او برای اقدام سیاسی.

مگر در گذشته رقابت كاملا منصفانه بود كه در آن شركت می‌كردند؟ حتی درباره سلامت آرا هم می‌توان به سال 84 ایرادات مهمتری وارد كرد تا 88، ولی چرا در انتخابات بعدی شركت كردند؟ پاسخ این است كه هرگاه فكر كنند شانس رای آوری بالا دارند می آیند و هرگاه چنین برداشتی نداشته باشند اِن‌قَلت می‌آورند.

ولی من هیچگاه از این موضع در هیچ انتخاباتی شركت نكرده‌ام. شانس رای آوری برایم فرع بر اصل شركت است. شركت خودم را مشروط به وجود انتخابات كاملا آزاد و منصفانه نمی‌كنم، بلكه این شرط هدف فعالیت من است و نه شرط آن. اگر كسی ثابت كند كه شركت در این انتخابات به این هدف كمك نمی‌كند حتما از این شركت پرهیز می‌كنم، حتی اگر نامزد مورد نظرم شانس رای‌آوری داشته باشد.

* آیت الله موسوی خوئینی گفته است حضور اصلاح طلبان در این انتخابات، منجر به افت رای پانزده میلیونی چهار سال قبل آنها می شود و به همین دلیل، شرکت در انتخابات به صلاح جناح اصلاح طلب نیست. درباره این ملاحظه، چه نظری دارید؟

نظرات آقای موسوی خویینی را خواندم. بیشتر نوعی انذار داده بودند و نه نظر قطعی در رد شرکت. چون می‌دانم ایشان نظرات علنی خود را با رعایت نظرات جمعی می‌گویند و اكنون كه اصلاح‌طلبان به‌صورت آشكار در صدد شركت هستند، هیچگاه در علن موضع مخالف آنان اخذ نخواهند كرد. ولی گمان نمی‌كنم افت رای مساله مهمی باشد. زیرا ایشان در همانجا شرح می‌دهند كه اگر آقای خاتمی آمده بود یا آقای هاشمی تایید می‌شدند، قطعا رای می‌آوردند.

وقتی كه ایشان این را می‌دانند چرا دیگران از آن غفلت كنند، روشن است كه حتی اگر 5 میلیون رای هم در انتخابات بیاورند، ناقض آن واقعیتی كه گفتند نخواهد بود و حكومت هم این را می‌داند. بنابراین از این نظر هیچ مشكلی نیست.

* اگر هاشمی و خاتمی از حسن روحانی یا عارف حمایت کنند و مردم هم رای چندانی به کاندیدای مورد حمایت آنها ندهند، آیا این حمایت نشانه سیاست‌ورزی درست هاشمی و خاتمی است؟ چرا؟

بنده با این اگر و مگرها آشنایی ندارم. چیزی كه اتفاق نیفتاده را چگونه تحلیل كنیم؟ مساله را باید در شرایط موجود و بر اساس تحلیل موجود و با اهداف تعیین شده پاسخ داد. از آن‌جا كه مساله اصلی بنده در شركت در انتخابات، رای آوری نیست لذا خیلی روی این موضوع حساس نیستم. این ها را هم درست نمی‌دانم.

آقای هاشمی در مجلس ششم سی ام شد، ولی اكنون موقعیت دیگری یافته است، حتی از نظر برخی در مقام رهبری اصلاح‌طلبان قرار گرفته است. این‌طور نیست كه از ترس مرگ خودكشی كنیم. اصلاح‌طلبان اگر اصل شركت را پذیرفته‌اند، باید یكی را معرفی كنند و بهتر است كه ائتلاف كنند. پس باید در این راه كوشش كنند، حرف‌های دیگر اضافی است.

* در بین نامزدهای جناح اصولگرا، شانس چه کسی را بیشتر از همه می دانید؟

نظرسنجی‌های موجود را نمی‌دانم چقدر معتبر است، ظاهراً می‌گویند قالیباف؛ ولی تا روز آخر باید صبر كرد زیرا رای هیچكدام از آن‌ها ثبات و عمق ندارد، مردم از سر ناچاری كسی را برگزیده‌اند، ممكن است آن‌ را تغییر دهند. هر چند شانس او بیشتر از سایر دوستانش است.

* آیا حضور سعید جلیلی در این انتخابات، آن هم در شرایطی که به نظر می رسد انتخابات دومرحله ای خواهد شد، نشانه تکرار قصه سال 84 نیست؟

حقیقت را بخواهید بنده خیلی پیگیر اردوگاه اصولگرایان نیستم. به دو دلیل، یكی این كه اطلاعات كمی در این زمینه دارم . اطلاعات موجود هم بیشتر شایعه است. دوم این كه تعیین كننده اصلی وضعیت انتخابات اصلاح‌طلبان هستند و نه طرف مقابل. بازی آنها از روی بازی این طرف طراحی می‌شود و نه بر عكس.

* بین عارف و روحانی، کدام یک شانس بیشتری برای ریاست جمهوری دارند؟ چرا؟

روحانی به دلایل متعدد شانس بیشتری دارد. علت این است كه در میان سه وجه رای آوری (فردی، جریانی، گفتمانی) می‌توان گفت که رأی این دو نفر تا کنون به ویژگی‌های شخصی آنان مربوط می‌شود كه از این حیث روحانی جلوتر می‌نماید. ولی در رأی «جریانی»‌ هم روحانی جلوتر است. رأی گفتمانی هم در حال حاضر هیچكدام ندارند.

* اگر یکی از دو گزینه عارف-روحانی به نفع دیگری کنار برود و هاشمی و خاتمی از گزینه باقی مانده در عرصه رقابت به جد حمایت کنند، اصلاح طلبان تا چه حد می توانند به بسیج رای‌دهندگانشان در روز انتخابات و تکرارنشدن ماجرای انفعال هشت سال پیش آنها، امیدوار باشند؟

از نظر بنده اصل ائتلاف و اتخاذ تصمیم‌ از سوی آقای هاشمی و خاتمی و اصلاح‌طلبان اهمیت دارد. این تصمیم نشان از بلوغ سیاسی آنان است. اگر این كار انجام شود كه امیدوارم همین امروز انجام بشود، نگران اتفاقات بعدی هم نباید بود و باید به نتیجه انتخابات فارغ از این كه چه كسی رأی اول را می‌آورد امیدوار باشند.

* در صورت بسیج حداکثری نیروهای اجتماعی دموکراسی‌خواه، فکر می‌کنید روحانی (یا عارف) برنده انتخابات شود یا اینکه دوباره با وقایع سال 88 مواجه خواهیم شد؟

برداشت من این است كه نتایج انتخابات به صورت عرفی پذیرفتنی است ولی بسیج حداكثری روی نخواهد داد و نیازی هم نیست. چون در بسیج حداكثری نامزد موجود را تبدیل به چیز دیگری می‌كنند. باید كوشید از اتفاقات 88 هم پرهیز كرد و گمان می‌كنم چنین خواهد شد، هم حكومت و هم منتقدین از آن وقایع درس گرفته‌اند.

* آیا موضع گیری سعید جلیلی به نفع طبقات محروم و شعارهای تند و انقلابی او، می تواند او را نیز همانند احمدی نژاد در سال 84، کامیاب کند؟

اگر این مواضع می‌توانست كامیابی بیاورد، خوب بود كه از عملكردهای دولت فعلی دفاع می‌كردند. من گمان نمی‌كنم كه آنان این مواضع را برای جلب رأی می‌گیرند (برخلاف احمدی‌نژاد)؛ چون در حال حاضر چنین مواضعی رأی‌آور نیست. آنان این مواضع را برای این می‌گیرند كه بگویند این شعارها زنده است و لذا در صدد كسب رأی از طریق این شعارها نیستند.

* محسن رضایی نیز در این انتخابات، به نفع اقشار محروم جامعه موضع گیری می کند. آیا حضور رضایی، به شکسته‌شدن آرای بالقوه جلیلی منجر خواهد شد؟

پاسخ‌های دقیق مستلزم داشتن نظرسنجی‌های معتبر با جزئیات لازم است تا بدانیم مردم در جزئیات، چگونه فكر می‌كنند و چه كسی را ترجیح می‌دهند؟ چون به چنین اطلاعاتی دسترسی نداریم، پس قادر به پاسخگویی هم نیستیم. ولی معتقدم كه بیشتر آرای موجود فاقد معنا و مفهوم دقیق جامعه‌شناسانه است. مفاهیم این آرا، گنگ و سیال و ناپایدار است.

* آیا در این انتخابات، کانون‌های اصلی قدرت رای ایدئولوژیک جناح اصولگرا را به سود سعید جلیلی و یا کاندیدای اصولگرای دیگری بسیج می‌کنند؟

فكر نمی‌كنم چنین كنند. اول این كه فعلاً نیازی نمی‌بینند، مگر آن كه ائتلاف اصلاح‌طلبان جدی و پرشور شود. دوم این كه به دلیل مسایل پیش آمده برای دولت قبلی و شكست فاحش اصولگرایان از آن تجربه، قادر نیستند كه ابزار خود را در این باره اعمال كنند.

* اگر در شرایط فعلی نابسامانی اقتصادی مشکل اصلی جامعه ایران است، چرا چهره‌هایی چون قالیباف و رضایی و ولایتی را بر روحانی و عارف ترجیح نمی‌دهید؟

برای این كه مشكل اصلی اقتصاد نیست، مشكل اصلی سیاست است و این نارسایی‌های سیاست است كه در اقتصاد انعكاس یافته و این بدبختی‌ها را ایجاد كرده است. به علاوه چه كسی گفته كه این افراد حتی در اقتصاد می‌توانند عملكرد بهتری از دو نفر دیگر داشته باشند؟ اتفاقاً اگر اقتصاد هم مشكل اصلی بود، این دو بهتر بودند.

* اگر انتخابات دومرحله‌ای شود، سه کاندیدای اصلی مدعی حضور در دور دوم انتخابات را چه کسانی می دانید؟ چرا؟

این بستگی به رفتار اصلاح‌طلبان در ائتلاف دارد. به نظرم قالیباف،‌ روحانی و ولایتی شانس بیشتری دارند. هر چند در شرایط خاصی فقط روحانی شانس انتخاب در دور اول را هم دارد. 

اخبار,اخبارجدید,اخبار جالب

جلیلی:احساس تکلیف کردم و تا آخر می‌مانم

سعید جلیلی گفت: هر کس آمده می‌خواهد بماند و احساس تکلیف می‌کند و من هم احساس تکلیف کردم و تا آخر می‌مانم.

این نامزد انتخابات ریاست جمهوری در جمع خبرنگاران در فرودگاه یاسوج در خصوص اخلاق در مناظرات و این‌که آیا از حدود اخلاقی خارج نشدیم افزود: فلسفه مناظره همین است که افراد بیایند و نظرهای خود را بدهند و در مجموع مناظره های بسیار خوبی بود و توانست برای مردم انتخاب بهتر و اصلح را آسان‌تر کند.

وی درباره تخریب‌های صورت گرفته در عرصه انتخابات اظهار کرد: بدبینانه نگاه نکنیم معمولاً در انتخابات‌ از این حوادث پیش می‌آید و نمی‌شود آن را به حساب رفتارهای تخریبی گذاشت.آنچه در انتخابات مهم بوده این است که می‌خواهیم سرباز کوچکی برای ولایت و گفتمان انقلاب باشیم.

جلیلی عنوان کرد: هر کس رییس جمهور شد باید گفتمان اسلام ناب را در دستگاه‌های دولتی جاری کند و اگر چنین شد شکوفایی‌های بسیاری صورت می‌گیرد. فکر می‌کنم اگر کشور توانسته مقاومت کند و پیشرفتی داشته باشد به برکت گفتمان اسلام ناب بوده و برعکس اگر توقفی صورت گرفته در فاصله‌ها با این گفتمان بوده است.

وی خاطرنشان کرد:دشمن می‌داند هر گاه ناکام شده از اسلام ناب ضربه خورده است و به همین خاطر به تخریب گفتمان انقلاب می‌پردازد.

این نامزد انتخابات ریاست جمهوری اضافه کرد: آنچه در انتخابات مهم می باشد این است که می‌خواهیم سرباز کوچکی برای ولایت و گفتمان انقلاب باشیم.

جلیلی تصریح کرد: یکی از دغدغه‌های بزرگ امروزی مردم موضوع تورم است و وقتی پول بیشتر از کالا باشد تورم شکل می‌گیرد و گرانی خواهیم داشت که باید این فرمول برعکس شود.

وی ادامه داد: ظرفیت‌های زیادی برای تولید داریم و باید سیاست تولید و عرضه را به گونه‌ای تغییر دهیم تا مشکل تورم حل شود.

این نامزد انتخابات ریاست جمهوری با بیان این‌که هر کس با ولایت زاویه بگیرد خود بخود از چرخه خارج می‌شود، گفت:هر کس با رهبری زاویه بگیرد ملت او را طرد می‌کند، چرا که زاویه با رهبری موجب توقف ملت ایران می‌شود.

جلیلی در پاسخ به این سوال که مناظرات تا چه اندازه به وجهه هسته‌ای ما خدشه وارد کرد اضافه کرد:موضوع هسته‌ای مورد وفاق ملی ماست و همه بر دستیابی به حقوق تأکید دارند. اما دیدگاه‌های مختلفی ارائه می‌شود که مردم باید بتوانند در این زمینه قضاوت کنند. 

تقدیر 200 نفر از علمای حوزه علمیه از هاشمی/ آیت‌الله نوری همدانی به کاندیدای خاصی نظر ندارد

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:

200 نفر از علما، اساتید و فضلای حوزه علمیه قم با امضاء نامه‌ای خطاب به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از ایشان به خاطر نام نویسی و آمادگی برای حضور در عرصه رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری تشکر و به خاطر بازماندن ایشان از حضور در این صحنه اظهار تأسف کردند.

دفتر آیت‌الله نوری همدانی با انتشار اطلاعیه‌ای درباره اینکه آیا ایشان به کاندیدای خاصی برای ریاست جمهوری نظر دارند یا نه؟ اعلام کرد: "به اطلاع می‌رساند که معظم له فرد خاصی را معرفی ننموده و نخواهند نمود و فقط مردم را برای ایجاد حماسه و حضور گرم و پررنگ در انتخابات ریاست جمهوری دعوت نموده‌اند."

عصرایران/ایسنا/خبرآنلاین