اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

نفس های قاتل «برادر زن» به شماره افتاد



 

نفس های قاتل «برادر  زن» به شماره افتاد

 

حکم مرگ مردی که برادر زن پیشین خود را به دنبال دعوای کهنه خانوادگی ، در جنوب تهران کشت به تایید دیوان عالی کشور رسید.


افسر نگهبان کلانتری ۱۵۱ یافت آباد ، عصر ۱۹ مرداد ۱۳۸۶ باخبر شد مرد ۴۰ ساله ای به نام «مهدی» با ۱۷ ضربه چاقو از پا درآمده و خانه اش به آتش کشیده شده است.


سپس بازپرس محمد شهریاری - کشیک وقت دادسرای ناحیه ۲۷ - و افسران دایره ۱۰ اداره آگاهی مرکز به قربانگاه رفتند و با دیدن جنازه ، رسیدگی به ماجرا را در دستور کار خود قرار دادند.


شواهد نشان می داد مرد نگون بخت به دست «حسین - ر» ۵۷ ساله که شوهر پیشین خواهر او بود از پا درآمده است و با به دست آمدن نخستین سرنخ ، متهم پیش از فرار ردیابی و بازداشت شد.



این مرد به بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی پایتخت گفت : یکسال پیش زنم طلاق گرفت و تلاشم برای برگرداندن «رضیه» بی نتیجه ماند.برادران زنم مدام جلوی او را می گرفتند و به من می گفتند محال است بگذاریم تو با برگرداندن خواهرمان به ارثیه پدری برسی.



وی ادامه داد : عصر ۱۹ مرداد با برادر زن سابقم درباره ارثیه دو میلیاردی ، بحث کردم اما هنوز چند دقیقه بیش تر از ورودم به خانه اش نگذشته بود که ناسزاگویی را شروع کرد.«مهدی» فریاد می کشید و می گفت داغ این ثروت را به دلت می گذارم.



کنترل اعصابش را از دست داده بود و با یک چوب نیم متری به من حمله کرد.من هم با چاقویی که همراهم بود چند ضربه به «مهدی» زدم و بعد خانه اش را به آتش کشیدم.



به دنبال بازسازی صحنه جنایت ، قرار مجرمیت «حسین» از سوی بازپرس «شهریاری» صادر و کیفرخواست به شعبه ۷۱ داگاه کیفری تهران فرستاده شد.



در آخرین نشست رسیدگی به این پرونده که دهم شهریور ۸۸ به ریاست قاضی «نور ا... عزیزمحمدی» و با حضور چهار مستشار تشکیل شد ابتدا محمد شادابی - نماینده دادستان - کیفرخواست را خواند و برای جانی ، حکم قصاص خواست.


سپس اعضای خانواده «مهدی» در جایگاه ویژه قرار گرفتند و برای «حسین» تقاضای صدور حکم مرگ کردند.آنان اظهار داشتند : از همان ۲۶ سال پیش ازدواج «رضیه» و «حسین» اشتباه بود و خیلی زودتر باید از هم جدا می شدند.


نوبت دفاع به مجرم که رسید اظهار داشت : من و زن سابقم از همان اوایل ازدواجمان با هم اختلاف داشتیم.خانواده «رضیه» همیشه تحقیرم می کرد و قرار بود از هم جدا شویم اما خواهر و برادرش اجازه نمی گذاشتند.


وی اضافه کرد : آن روز قرار بود با «رضیه» به محضر برویم و رسما جدا بشویم اما او بر سر قرار نیامد.من مجبور شدم به خانه برادرش بروم اما هیچ کس در را باز نکرد.تا چند روز بعد به خانه پدر همسرم می رفتم تا شاید موفق شوم اورا ببینم.آخرین روزی که به آنجا رفتم از بخت بد من ، هیچکس به جز برادر زنم در خانه نبود.همین که در را باز کرد و متوجه شدم که زنم در خانه نیست عصبانی شدم و چاقو کشیدم اما اصلا متوجه نشدم چند ضربه زدم.



● قاضی : چرا قربانگاه را به آتش کشیدی؟

▪ مجرم : من از آن خانه نفرت داشتم و به قدری عصبانی بودم که کنترلم را از دست دادم و تمامی شلنگ های گاز را بریدم.بعد چند ملحفه را آتش زدم که شعله ها به سرعت به همه جا سرایت کرد.البته قصدم خودسوزی بود که نشد.


● قاضی : چرا موفق به خودسوزی نشدی؟

▪ مجرم : زنگ خانه را زدند و زمانی که در را باز کردم متوجه شدم کسی بیرون نیست.به همین خاطر سوار ماشین شدم و با گذشت چند ساعت خودم را به اداره آگاهی معرفی کردم.خانواده «رضیه» باید اجازه می داد که ما از یکدیگر جدا شویم تا جوانی دو فرزند من هم این گونه تباه نمی شد.



هیئت قضایی پس از شنیدن آخرین دفاع جانی به شور پرداخت و او را به اشد مجازات - اعدام - کرد.رای به تایید دیوان عالی کشور رسیده و اگر شاکیان خصوصی از خونخواهی نگذرند «حسین - ر» به زودی اعدام می شود... /گزارش : خبرگزاری ایسکانیوز )


ویدیو مرتبط :
نفس هرمیها به شماره افتاد

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

نفس قاتل زن عاشق‌پیشه به شماره افتاد



نفس قاتل زن عاشق‌پیشه به شماره افتاد

پسری که پس از کشتن زن عاشق‌پیشه در شمال تهران، خودزنی کرده بود در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.

حوادث - به گزارش فرهیختگان، ظهر هجدهم مرداد ۱۳۹۰ پسر ۲۵ ساله‌ای به نام «سعید» در خیابان پاسداران- روبه‌روی جایگاه سوختگیری- به روی یک زن چاقو کشید و بلافاصله خودزنی کرد.

همان ‌موقع افسران گشت کلانتری ۱۲۳ نیاوران و تکنسین‌های اورژانس به محل درگیری رفتند و «زهرا» و «سعید» را که نیمه‌جان بودند به نزدیک‌ترین بیمارستان بردند. تلاش پزشکان برای نجات «زهرا» اما بی‌نتیجه ماند و وی شش روز بعد تسلیم مرگ شد. پس از مرگ زن جوان، بازپرس رسولی- کشیک وقت دادسرای امور جنایی تهران- به بیمارستان موردنظر رفت و دستور داد جنازه به پزشکی‌‌قانونی فرستاده شود. در آن بین افسران دایره دهم آگاهی مرکز، ماموریت یافتند با پیگیری ماجرا، راز جنایت را فاش کنند.

در شرایطی که «سعید» به زندگی برگشته و در بخش مراقبت‌های ویژه، بستری بود یکی از شاهدان درگیری به پلیس گفت: در خیابان «پاسداران» بودم که ناگهان فریاد زن جوان را شنیدم. او غرق خون بود که پسر عصیانگر با چاقوی دسته زرد، خودزنی کرد.

«سعید» هم پس از بهبودی نسبی اظهار داشت: چندی پیش در خیابان با «زهرا» آشنا شدم و فهمیدم جدا از شوهرش زندگی می‌کند.

من به «زهرا» علاقه‌مند شده و شش ماه با او در ارتباط بودم که به دختری به نام «شیدا» دل بستم. تصمیم داشتم با «شیدا» ازدواج کنم و به همین خاطر از «زهرا» خواستم از زندگی‌ام بیرون برود اما گوشش بدهکار نبود. در اوج خشم با «زهرا» درگیر شدم و جانش را گرفتم. به دنبال اعتراف‌های «سعید» و بازسازی صحنه جرم، کیفرخواست صادر و به شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در نشست رسیدگی به این پرونده که هشتم اسفند ۱۳۹۰ به ریاست قاضی «اصغر عبداللهی» تشکیل شد ابتدا نماینده وقت دادستان، کیفرخواست را خواند. سپس پدر و مادر «زهرا» در جایگاه ویژه ایستادند و برای قاتل دخترشان اشد مجازات خواستند.

مادر داغدار در حالی که اشک می‌ریخت اظهار داشت: دامادم اعتیاد داشت و به همین خاطر دخترم را به حال خودش رها کرده بود. دو سال بود که «زهرا» با من و پدرش زندگی می‌کرد و اصلا از رابطه‌اش با «سعید» اطلاعی نداشتیم.

نوبت دفاع به «سعید» که رسید، گفت: «زهرا» از تصمیم من برای ازدواج با «شیدا» مطلع بود. با زبان خوش از «زهرا» خواسته بودم ارتباطش را با من قطع کند اما زن عاشق‌پیشه قبول نمی‌کرد. آخرین بار، صبح هجدهم مرداد، تلفنی با «زهرا» صحبت کردم.

التماس کردم به دنبال زندگی خودش برود اما تهدیدم کرد که ماجرای ارتباط پنهانی‌مان را به «شیدا» می‌گوید و آبرویم را می‌برد. چند دقیقه بعد فهمیدم «زهرا» با «شیدا» تماس گرفته و ماجرا را به دختر مورد علاقه‌ام گفته است. به همین دلیل عصبانی شدم و «زهرا» را با چاقو کشتم. چند ضربه هم به شکم خودم زدم تا از شر این گرفتاری خلاص شوم اما نشد.

در پایان آن نشست، هیات قضایی به اتفاق آرا «سعید» را به قصاص‌نفس (اعدام با طناب دار) محکوم کرد. دیروز رای در شعبه ۱۶ دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و نفس پسر عصیانگر به شماره افتاد./فرهیختگان