اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
ناگفتههای پرونده عبدالمالک ریگی از زبان کارشناس این پرونده
علی بهمنش در نشستی که به مناسبت سالروز دستگیری عبدالمالک ریگی بر فراز آسمان ایران برگزار شد، با اشاره به اتفاقات منطقه و فعالیتهای گروههای تروریستی بازخوانی پرونده تروریست معروف عبدالمالک ریگی را لازم برشمرد.
وی با یادآوری اینکه اساس کار در وزارت اطلاعات بازگویی پرونده ها نیست، تاکید کرد: اگر روزی وزارت اطلاعات بخواهد به بازخوانی پرونده های مربوط به عملیات های انجام شده توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) بپردازد، ده ها پرونده مانند ریگی وجود داد. بهمنش که به گفته خود سابقه آشناییاش با گروههای تروریستی به قبل از انقلاب باز می گشت یادآور شد که هرگروه تروریستی سبک خود را دارد برخی خود را به وابسته به جنبش ها میدانند و برخی دیگر هستند که حتی هدف رسیدن به قدرت و حکومت را ندارند، ولی به واسطه حسن انتقام جویی که درآنها وجود دارد دست به اقدام تروریستی می زنند.
وی در ادامه با مروری بر زندگی عبدالمالک ریگی و فرار وی از ایران به افغانستان در سن 12 سالگی و رشد یافتن در محیطی بسیار خشن از آن به عنوان دلیلی یاد کرد که بعدها این شرور تروریست به حرکت های بسیار خشن تروریستی دست بزند. بهمنش همچنین به ماجرای دستگیری عبدالمالک ریگی بر فراز آسمان ایران در حالیکه وی قصد سفر به قرقیزستان را داشت اشاره کرد و گفت: هم زمان با سفر عبدالمالک ریگی به قرقیزستان نماینده آمریکا در امور افغانستان به قرقیزستان سفر کرده بود که بعد از دستگیری ریگی بدون اینکه ملاقاتی در آنجا با فردی داشته باشد قرقیزستان را ترک کرد.
وی در ادامه به سختیهای پیگیری دستگیری عبدالمالک ریگی توسط سربازان گمنام امام زمان با توجه به عدم سکونت وی در ایران اشاره کرد و با اشاره به ویژگی های مردم بلوچستان و مهمان نواز بودن این مردم و ارتباطات خوبی که بین آنها و سربازان گمنام امام زمان برقرار شد آن را در دستگیری ریگی موثر برشمرد.وی در ادامه با مروری بر ارتباطات ریگی با برخی کشورهای خارجی و تلاش آنها برای ضربه زدن به ایران از طریق ریگی و اقدامات تروریستی وی خاطر نشان کرد: این رفتار اشتباهی است که در حال حاضر نیز برخی کشورها با ایجاد داعش آن را تکرار کردند .
اتفاقات پاریس نتیجه عملکرد نادرست برخی از همین کشورها است. وی در ادامه به مرور نوع رفتار تیم متبوعاش با ریگی بعد از دستگیری وی پرداخت و با یادآوری روحیه خشن تروریستها گفت: برای اینکه تروریستها را وادار به همکاری کنیم باید آنها را به زندگی عادی بگردانیم و در مورد ریگی نیز ما چنین رفتاری را در پیش گرفتیم. وی با انتقاد از برخی تندروهای مذهبی آن را در ظهور تروریست هایی مانند ریگی موثر دانست و یادآور شد: البته نباید فراموش کنیم که ریگی هیچگاه در بین مردم پایگاهی نداشت. بهمنش در پایان از تلاش ارتش، نیروی هوایی و تمام اعضای جامعه اطلاعاتی که در پروژه دستگیری ریگی همکاری داشته اند تشکر کرد.
اخبار سیاسی - ابتکار
ویدیو مرتبط :
مستند پرونده های کی.اس (پرونده های k.s) (قسمت دوم )
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
ناگفته های پرونده پالیزدار از زبان متهم ردیف دوم
ناگفته های پرونده پالیزدار از زبان متهم ردیف دوم
جواد ترابی یكی از محكومان پرونده پالیزدار كه قریب هشت ماه از دوران حبس خود را در انفرادی سپری كرده و مابقی را در زندان رجاییشهر بوده در تمام لحظاتی كه مهمان «قانون» برای بیان ناگفتههای این پرونده بود اصرار داشت از صفت «افشاگر» برای خطاب قرار دادن پالیزدار استفاده كند تا شاید اینگونه مرهمی بگذارد بر درد تحمل سه سال زندان برای هیچ.
او در توضیح ابهامات این پرونده جنجالی برای ما گفت كه چه شد از سازمان بازرسی وارد تیم تحقیق و تفحص مجلس شد؟ اینکه پالیزدار چه نقشی در تحقیق و تفحص داشت؟
دلیل سنگاندازی در مراحل کار و دلایل انحراف از تحقیق چه بود؟ اسامی مهمی که در پرونده مطرح شد و نقش روابط سیاسی در این پرونده چگونه بود؟ و دیگر ناگفتههای این پرونده که خود مدعی است تاکنون پشت جنجالهای رسانهای ناگفته ماندهاند؛ وی بعد از پالیزدار تنها کسی است که خبر از راز مگوی این پرونده جنجالی دارد.
تحقیق و تفحص از قوهقضاییه کلید میخورد و شما عضوی از دستگاه قضا وارد این تحقیق میشوید؟ چرا شما باید در تهیه این گزارش دخیل باشید؟
در جلسهای با حضور نمایندگان مجلس درباره ضعفهای سازمان بازرسی کل کشور و دلیل نتیجهبخش نبودن مبارزه با مفاسد اقتصادی صحبت میکردم. در نتیجه آن سخنان به همکاری با تیم تحقیق و تفحص دعوت شدم.
شما قوه قضاییه را دور زده بودید!
خصومت شخصی با سازمان بازرسی نداشتم؛ اما کار در سازمان مناسب من نبود؛ زیرا یكی از مشكلات كار در سازمان بازرسی ماده 3 استخدامی سازمان بازرسی كل كشور بود. یكی از علل و عواملی كه بازرسان سازمان را به سمتی میبرد كه مصلحتاندیش شوند و به سمت کشف جرم نروند. فرار از کشف جرم در قاموس من جایی ندارد. برابر با این ماده قانونی، مسئولان در سازمان 3 درصد حق بیمه بیكاری و سنوات خدمتی بازرسان را واریز نمیكنند.
تبعات آن این است كه اگر به یك بازرس خاتمه همكاری را اعلام كنند، هیچگونه حق و حقوق و سنواتی، حتی بیمه بیكاری به او پرداخت نمیشود؛ یعنی قانون در اینجا حمایتی از بازرسان سازمان بازرسی نمیكند. بازرسان شغل حساسی دارند و دائما در معرض تهدید مفسدان قدرتمند اقتصادی هستند؛ اما در اینجا قانون از آنها حمایت نمیكند. بنابراین بازرسان به سمت مصلحتاندیشی میروند و دیگر به كشف جرم نمیاندیشند. آنها صرفا رویه اداری را در پیش میگیرند كه خاموش بروند و خاموش برگردند.
دلخوری شما از سازمان چه بود؟
باید گفت در حالیكه قانون باید بازرسان سازمان را که پیادهنظام مبارزه با مفاسد اقتصادی هستند، حمایت كند، این بازرسان در معرض تصفیهحساب مدیران و افراد بانفوذ قرار دارند. من به سازمان نقایص را اطلاع دادم، اما متأسفانه گوش شنوایی نبود.
از توضیحات شما باید نتیجه گرفت كه اگر بازرسی، پرده از تخلفی بردارد، ممکن است مورد تصفیهحساب شخصی قرار بگیرد! درست است؟
دقیقا؛ یكی از دلایلی كه من در سازمان چهره منفوری بودم، بازرسی من از تخلف یكی از شركتهای خودروسازی بود زیرا این شركت ،شركت خودروساز به اكثر دستگاههای قضایی خودروهای كارشناسی با قیمت بسیار پایین میداد. به همکاران من در سازمان گفته شده بود كه ما قصد ارائه این خودروهای ارزان قیمت كارشناسی را به شماداریم اما به علت ارائه گزارش تخلفات این شركت خودروساز توسط ترابی، اهدای خودروها لغو شده است.
عکس العمل سازمان به این کار شما (همکاری با مجلس) چه بود؟
حضور من در گروه تحقیق برای برخی مدیران متخلف اضطرابی به وجود آورده بود كه دست به دامن مدیركل حوزه ریاست سازمان شدند.
نتیجه این اعتراضها باعث شد كه مدیر دفتر آقای حجتالاسلام نیازی با پالیزدار و خانم آجرلو تماس بگیرد كه در صورت ادامه همكاری شما با ترابی، همكاران ما میخواهند استعفا دهند و تصمیم گرفتهاند كار را رها كنند. از طرفی آقای نیازی به حفاظت اطلاعات سازمان بازرسی دستور داده بود كه از ورود من و عباس خجسته، همكارم در این پرونده، به سازمان جلوگیری شود.
همکاران شما در سازمان از اعتراض خود نتیجهای هم گرفتند؟
آقای نیازی و خانم آجرلو با هم توافق کردند كه بنده در مجلس مستقر شوم و دفتر كاری به بنده داده شود. آقای پالیزدار(افشاگر)، پروندههای درخواستیاش را تحویل بگیرد و به مجلس آورده، كپیبرداری و سپس پروندهها را به سازمان برگرداند.
خروج پرونده از سازمان بازرسی یک اشتباه نبود؟ زیرا یکی از اتهامات شما تهیه پرینت و نگهداری پروندهها بود!
متأسفانه این اشتباهی بود كه سازمان بازرسی انجام داد و بعدا تبعات بسیاری برای تیم تحقیق داشت. مثلا پروندهها از سازمان خارج شد و به مجلس رفت و تكثیر شد. در این میان، پالیزدار كارمندی گرفته بود كه این پروندهها را اسكن کرده و برای او آرشیوی از آنها درست میکرد. اگر گزارشها در سازمان نوشته میشد و به هیأت تحقیق و تفحص داده میشد، چنین مشكلاتی پیش نمیآمد.
همکاری با مجلس افت و خیزی نداشت؟ به هر حال، همیشه مجلس و دستگاه قضا روابط خوبی با هم داشتند؟
همكاری ما با مجلس طبق توافق ادامه داشت، تا اینكه در مقطعی مشكلات درون مجلس شروع شد که دلیل آن ارتباطات حفاظت اطلاعات سازمان بازرسی با حراست مجلس بود. آنها یك سری گزارشات را به حراست مجلس داده بودند که در نتیجه آن وقتی خواستیم وارد مجلس شویم جلوی ورود ما را گرفتند.
کمیته تحقیق و تفحص هم در جریان ممنوعیت شما برای ورود به مجلس بود؟
ما با خانم آجرلو و پالیزدار تماس گرفتیم؛ خود پالیزدار را هم به مجلس راه نمیدادند. تحقیق و تفحص به سمت تعطیلی میرفت كه من نامه استعفا نوشتم. به اتفاق پالیزدار به مجلس آمدم و به خانم آجرلو گفتم كه دو سه ماه است كه از ورود من به مجلس جلوگیری شده و عملكرد تحقیق و تفحص در حال تعطیل شدن است. بعد از جلسهای و توضیح ضرورت دلایل ادامه فعالیت ما، خانم آجرلو نامهای نوشت به حراست مجلس و ما به مجلس برگشتیم.
نتیجه تحقیق چه شد؟ آیا موفق به تهیه گزارشی شدید؟
بعد از مطالعه همه پروندهها گزارشی در 180 صفحه تنظیم شد. هرچند کمیته زیر نظر آقای کامران دبیر كمیته تحقیق و تفحص هم گزارشی تهیه کرد؛ اما در مجموع تنها گزارشی كه در مجلس قرائت شد خلاصهای از گزارش بنده بود. نسخهای از متن گزارش را به پالیزدار دادم و نسخهای دیگر به آجرلو. به آنها گفتم كه به مدت یک هفته آن را مطالعه كنند،
اگر نظری دارند انعكاس دهند تا مورد بررسی قرار دهیم. پالیزدار یک هفته مطالعه كرد و حرفی نزد؛ فكر میكنم كه اصلا به طور دقیق آن را مطالعه نكرد. ولی آجرلو با بنده جلسه گذاشت و نظرات و انتقاداتی داشت و بنده نسبت به انتقادات، دفاعیات خود را ارائه دادم.
انحراف از کجا شروع شد؟ کار شما که با ارائه گزارش نهایی تمام شده بود؟
اتفاقات دیگری در این میان افتاد. یکی از مدیران سازمان بازرسی در بسیاری پروندهها باعث مختومه شدن و یا خروج از مسیر كیفری پروندهها شده بود. بنا بر مستنداتی که داشتیم گزارش مفصلی تهیه کردیم که نشانگر تخلفات عدیده او بود که قرار شد این گزارش به طور مستقل به دادسرای انتظامی قضات منتقل شود.
همان زمان در سازمان متوجه شدند پالیزدار وام بانكی سنگین تصفیهنشدهای دارد که اقساطش عقب افتاده است. همان مدیر متخلف از این موضوع مطلع میشود. در نتیجه توسط یكی از كارمندان به پالیزدار اطلاع میدهند كه اگر ترابی در گزارش هیأت تحقیق و تفحص نامی از ما ببرد، ما پرونده بانكی شما را افشا میكنیم.
عکس العمل شما به این تهدید چه بود؟
پالیزدار با بنده تماس گرفت. به او گفتم او حق تهدید شما را ندارد. شما با آقای نیازی صحبت كنید. گزارشات تخلفات این آقا را به حفاظت اطلاعات سازمان و حفاظت اطلاعات قوه قضاییه بدهید و آن كارمندی كه این تهدید را كرده است، معرفی كنید. پالیزدار در آن زمان گفت كه برای تحویل دادن گزارش كمی دست نگه دارید تا راهكاری پیدا كنیم. بنده گفتم كه راهكاری وجود ندارد.
در نهایت شما چه کار کردید؟
در آن مقطع، پالیزدار من را به خانه حسین رضاخواه برد كه من را نصیحت كنند تا این گزارش را تحویل خانم آجرلو ندهم؛ اما بدون اطلاع پالیزدار پرونده را به خانم آجرلو تحویل دادم. او هم تشكر كرد و تقدیرنامهای به بنده داد و همكاری بنده با مجلس تمام شد. بعد از آن چند دفعه به من زنگ زدند كه از گزارش دفاع كردم و مستنداتی را به آنها نشان دادم.
حسین رضاخواه که بود؟ آیا او هم با پرونده شما مرتبط بود؟
حسین رضاخواه رئیس ستاد انتخابات استان تهران احمدینژاد در سال 84 بود كه رئیس سازمان صنایع ملی ایران شد؛ ولی با مشایی درگیر شد و از آنجا بیرون آمد. پالیزدار روابط خوبی با او داشت و یک بار هم در ستاد انتخاباتی او در قم سخنرانی کرد.
در نهایت، نتیجه منفی وام بانکی بر روند کار شما چه بود؟
تا قبل از این موضوع، رئیس وقت سازمان بازرسی، آقای نیازی، همكاری خوبی با پالیزدار داشت؛ اما پس از افشا شدن وام بانكی او، كاملا همه چیز تغییر كرد؛ همكاری تبدیل به جدل شد.
قبل از افشای پرونده بانکی مراحل دریافت پروندهها از سازمان بازرسی چگونه بود؟
ابتدا پروندهها به صورت قطره چكانی به دست ما میرسید. زمانی كه پروندهها را نگاه میكردم به طور تصادفی متوجه شدم پروندهها در دفتر مدیركل ریاست سازمان مطالعه میشوند و پس از فیلترینگ به ما داده میشوند. البته از یك زمانی این فیلترینگ برداشته شد.
دلیل رفع فیلترینگ در ارسال پروندهها چه بود؟
سایت بازتاب خبری منتشر كرد با این مضمون كه برادر یکی از مسئولان با 95 كیلوگرم تریاك و 45 كیلوگرم هروئین در جاده بندرعباس دستگیر شده است. همان مسئول با پالیزدار جلسه گذاشت و گفت كه خواهشا نامی از برادر من برده نشود و پالیزدار در مقابل خواست همكاری سازمان با ما بهتر شود كه قبول كرد و 124 پرونده كلان را به نیت 124 هزار پیامبر یک باره به ما دادند و فیلترینگ برداشته شد.
واکنش نمایندگان به تحقیقات شما چه بود؟
این گزارش به مجلس تحویل داده شد كه ما با آقای كامران نشستی داشتیم. كامران بیان كرد كه بررسی قوانین و اصلاح قوانین از گزارش حذف شود، فقط پروندههای مفاسد اقتصادی باقی بمانند. ما اعتراض كردیم كه علل به وجود آمدن این پروندههای مفاسد اقتصادی ضعفهای قانونی است. فكر میكنم ماده 173 آیین دادرسی باشد كه درباره شمول مرور زمان است كه اگر پنج سال از جرمی بگذرد تبعات كیفری آن حذف میشود و از نظر حقوقی فقط پیگیری میشود.
خیلی از پروندههای سازمان بازرسی با استناد به همین ماده قانونی از مسیر اصلی خارج شده بودند. مثلا در حالی كه اتهام پرونده تضییع اموال دولتی بوده، قاضی نوشته بود كه به تشخیص من سوءنیتی ندارد و بعد هم پرونده بایگانی شده بود.
سخنرانیهای پالیزدار از کجا شروع شد؟
طبق آن چیزی که من از بازجوهای او شنیدم، پالیزدار قبل از ایراد سخنرانی در دانشگاه همدان، چند بار در ستاد تبلیغاتی خانم آجرلو در كرج در رابطه با محتوایات گزارش تحقیق و تفحص مجلس سخنرانیهایی انجام داده بود. حتی سخنرانیای در قم برای آقای رضاخواه در انتخابات مجلس هشتم انجام داد و طی این سخنرانیها گریزهایی به پروندههایی كه در تحقیق و تفحص سازمان بازرسی در رابطه با مفاسد اقتصادی تهیه شده بود، زد و بخشهایی از این پروندهها را در سخنرانی خود مطرح كرد.
بعد از انتخابات هم سخنرانیهای او ادامه پیدا میكند و در نتیجه برای آن سخنرانیهای مستقل بازداشت میشود. چرا سخنرانیها ادامه پیدا کرد؟
پالیزدار كاندیدای شورای شهر تهران شد. آن زمان، لیستی بود به نام رایحه خوش خدمت و لیست ستادهای مردمی حامیان دكتر احمدینژاد؛ پالیزدار هم در این لیستها قرار گرفت؛ ولی متأسفانه رأی نیاورد. در همان حین به او پیشنهاد میشود كه اگر میخواهی در آینده رأی بیاوری باید چهره شوی. پس بهتر است برای چهره شدن در دانشگاهها سخنرانی كنی. در نتیجه، دانشگاه همدان برای سخنرانی هماهنگ میشود.
دانشگاه همدان، جایگاه دانشگاه تهران را در میان دانشگاههای شهرستانی دارد، چراکه دانشگاه بوعلی دارای جایگاه ویژهای در همدان است. معمولا هر سخنرانیای كه جنجالی است در آنجا انجام میشود. برای مثال، همین سخنرانی آقای پالیزدار.
با این توصیحات، پالیزدار متهم اصلی و متخلف در انتشار اطلاعات پرونده بود!
زمانی که مرتضوی (دادستان وقت تهران) سخنرانی پالیزدار را یك سخنرانی غیرقانونی اعلام كرد، باید توجه داشت که چه كسانی مجوز این سخنرانی را دادهاند. با توجه به اینكه دانشگاه بوعلی یك دانشگاه دولتی است باید رئیس دانشگاه، بسیج دانشجویی و خیلی از مسئولان و استانداری و اداره اطلاعات استان در جریان بودهباشند. این سخنرانی جنجالی نمیتواند بدون هماهنگی صورت بگیرد. چه كسی مجوز سخنرانی دانشگاه را داده است؟ اصلا یكی باید پاسخگو باشد كه چه كسی دانشگاههای دیگر را هماهنگ كرده است؟
یعنی خود پالیزدار متخلف نیست؟
تخلف کرد، زیرا موضوع بعدی خود پالیزدار است، که اطلاعات نه چندان درستی که با یک بار مطالعه گزارش 180 صفحهای بهدست آورده بود را افشا کرد و روند تحقیق و تفحص را تغییر داد. اگر بخواهیم بگوییم كه این سخنرانی جرم بوده، گروه هماهنگ کننده هم مقصر بودهاند.
خود شما در این امر مقصر نبودید؟
زمانی كه سخنرانی انجام شد 6 ماه بود که همكاری بنده با تحقیق و تفحص به پایان رسیده بود و من نقشی در این سخنرانی نداشتهام. باید پیکان برخورد قضایی به سمت كسی میرفت كه این مجوز را به دانشگاه داده است.
یعنی هیچگونه کمکی از شما در سخنرانیهای مختلف صورت نگرفت؟
سخنرانیها بعد از دانشگاه همدان ادامه داشت. او بعد از سخنرانی در اصفهان و قبل از سخنرانی در شیراز نظر من را در رابطه با سخنرانیهایش پرسید که به او گفتم این سخنرانی دو ایراد اساسی دارد: 1) اطلاعاتی دادهاید درباره مبارزه با قاچاق كالا و ارز كه در گزارش تحقیق و تفحص نبوده است. 2) اطلاعاتی را به استناد گزارش هیأت تحقیق و تفحص گفتهاید که برداشتی اشتباه بود.
طی سخنرانی، پرونده a را به پرونده b و پرونده b را بهc ربط دادید و نتیجه آن ارائه اطلاعاتی اشتباه بود. برای مثال، نامهای پرونده A را با موقعیت پرونده b و موقعیت پرونده B را از پرونده C توضیح داده بود. کل اطلاعات در هم خلط شده بود. قبل از سخنرانی با او صحبت كردم كه این سخنرانی تبعات سنگینی دارد؛ حتی برای تحقیق و تفحص؛ زیرا نتیجه کار ما را به حاشیه میراند.
پالیزدار با نهاد ریاست جمهوری ارتباطی داشت؟
داشتن ارتباط را مطمئن نیستم؛ زیرا یک بار پالیزدار به ما خبر داد كه ما در شیراز میخواهیم سخنرانی كنیم؛ اما اداره اطلاعات مانع ما شده است و از من درخواست كرد حكمی كه به عنوان دبیر كمیته دستم بود را برای او فكس كنم. اما بعد اطلاع دادند كه مشكل حل شده است.
همان زمان این سؤال برای من پیش آمد که چطور میشود كه اداره اطلاعات ظرف چند دقیقه به این نتیجه برسد كه مشكل حل شده است. او یك ارتباطاتی با بازرسی ویژه ریاست جمهوری وقت داشت كه گاهی به آنجا میرفت و همكاریهایی با هم داشتند. شاید به همین دلیل مشكل حل شده بود، شاید هم خود اداره اطلاعات تصمیم گرفته بود كه این سخنرانی انجام شود.
بعد از رسانهای شدن سخنرانی چه اتفاقاتی افتاد؟
از سوی وزارت اطلاعات با پالیزدار تماس گرفته میشود. اداره اطلاعات از او میخواهد كه با كسی مصاحبه نكند و جلسهای با آنها داشته باشد.
برخورد سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی با پالیزدار چگونه بود؟
او روز سهشنبه مورخ 21/3/87 به وزارت اطلاعات رفت که آنها تذكراتی به او دادند و فقط با چند تذكر پرونده بسته شد.
پس داستان بازداشت و انتشار خبر کشف باند پالیزدار از کجا شروع شد؟
فردای آن روز دادسرا از او درخواست میكند كه به آنجا برود و در آنجا آقای مرتضوی به او میگوید:«شما برای مواردی كه سخنرانی كردهاید مستنداتی دارید؟» و او میگوید كه بله وجود دارد. مرتضوی در پاسخ میگوید: «او را بازداشت كنید و زمانی كه مستندات را ارائه داد، آزاد میشود». او را به بند 241 كه ویژه حفاظت اطلاعات قوه قضاییه در زندان اوین است میبرند. بازجوها اجازه میدهند كه در مقابل آنها به بنده زنگ بزند.
او به من گفت كه بازجوها و دادستان گفتهاند که اگر مستنداتی ارائه بدهد که صحت سخنرانیهایش را تأیید کند، آزاد خواهد شد. او آرشیوی از اسكن پروندهها تهیه کرده بود؛ با کمک كارمند او پرینت گرفتیم و بنده آنها را به برادر زن او دادم تا آنها را به دادسرا برساند.
هرچند آقای حسن صادقیان، بازپرس شعبه 2 در زمان دریافت مستندات گفت ما از شما مستندات نمیخواهیم كه این موضوع را برادرزن پالیزدار، مهدی حسنی، در دادگاه بیان كرد.
چرا مدارک برای آنها بی اهمیت بود؟
آنها گفتند كه ما از قصد اجازه دادیم كه پالیزدار با شما تماس بگیرد تا ببینیم كه بعد از آن شما به كجا میروید و چه كاری انجام میدهید. استناد من به اظهارات آقایهاشمی- اگر اسم مستعار او نباشد- بازجوی قوه قضاییه است؛ زیرا او این حكایت را به ما گفت. من نتیجهگیری میكنم كه این یك دام از پیش تعیین شده بود.
اگر این تماس گرفته نمیشد آن چند برگ هم پرینت گرفته نمیشد و هیچ سندی جابهجا نمیشد. پس مقصر كسانی هستند كه این دام را طراحی كردهاند و ما ناآگاهانه به نیت کمک به مظلومی كه در زندان است در این دام افتادهایم.
پالیزدار به خاطر بدهی بانکی بازداشت یا محکوم شد؟
پالیزدار به خاطر آن وام بانكی محكوم نشد؛ ولی فشارهای زیادی به آن بانك وارد شد كه وثیقههای او را به حراج بگذارند كه خانه پدری او و چند خانه دیگر از بستگانش و قسمتهایی از زمینهای كارخانه را گرفتند. پالیزدار در گرفتن وام بانكی تخلفی نداشت. در این زمینه، پالیزدار، بخش خصوصی محسوب میشود و بخش خصوصی سعی میكند
اقساط وام را دیر به دیر بپردازد؛ اما قسمت دولتی مدیران بانكی کار خود را به درستی انجام نداده بودند. آنها برای دریافت معوقات پیگیری انجام نداده بودند. آنها در موعد مقرر زمانی كه اقساط عقب افتاده است، وثیقههای آنها را به اجرا نگذاشتهاند؛ آنها باید توبیخ شوند، نه پالیزدار؛ در درجه اول ، مدیران بانكها هستند كه تخلف كرده اند.
دلیل حضور مرتضوی در این پرونده چه بود؟
نام مرتضوی هم در پرونده تحقیق و تفحص و هم در پرونده دانشگاه آزاد بود.
رفتار مرتضوی با نمایندگان مجلس چطور بود؟
خانم آجرلو و آقای حسن كامران را بازجویی كردند. متأسفانه نمایندگان مجلس ضعف بزرگی از خود نشان دادند. تنها كسی كه دفاع كرد آقای زاكانی بود. برای مثال وقتی كامران را به دادگاه آوردند و آقای موسی قربانی همراه او بود كامران هرگونه همكاری با من را تكذیب كرد؛ تا جایی كه قربانی گفت دیگر اینها را تكذیب نكنید.
آیا پروندهای هم برای نمایندگان مجلس تشکیل شد؟
كامران و آجرلو چند جلسه به دادسرا احضار شدند. البته آنها در دادگاه كیفری 76 استان تهران حاضر نشدند و رای غیابی صادر شد. بعد واخواهی دادند و با تغییر ریاست قوه قضاییه و تغییر فضا آنها تبرئه شدند.
دلیل ترس نمایندگان چه بود، مگر نه اینکه آنها به وظیفه خود عمل کرده بودند؟
شاید نمایندگان میترسیدند كه همین جنجال پرونده پالیزدار منجر شود كه دوره بعد تأیید صلاحیت نشوند؛ همچنین نگرانیهایی از نظر حرفهای و شغلی داشتند.
چه بر سر گزارش تحقیق و تفحص آمد؟
بعد از تبرعه شدن نمایندگان مجلس گزارش تحقیق و تفحص بایگانی شد؛ در صورتی كه گزارش تحقیق و تفحص باید به جریان میافتاد. متأسفانه نتیجه این تحقیق و تفحص برخوردهای سنگین قضایی با ما بود كه منجر به این شد كه من هفت ماه در انفرادی بمانم.
مشكل دستگاه قضا با این گزارش چه بود؟
طی این گزارش، بعضی از قضات متخلف شناسایی شده بودند كه قرار بود این پرونده به دادگاه ارجاع شود و به تخلفات آنها رسیدگی شود. از بعضی از قضات چندین پرونده تخلف وجود داشت كه باید به آنها رسیدگی میشد. قرار بود این پروندهها را از مجلس به دادسرای انتظامی قضات بفرستند. /روزنامه قانون