اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

نامه‌های احمدی نژاد و پیاده‌روی ظریف



اخبار,اخبارسیاست  خارجی,پیاده روی  ظریف و جان کری

نمی‌دانم چرا می‌خواهیم به بهانه‌های مختلف و البته سیاسی تیم مذاکره کننده هسته‌ای را تضعیف کنیم و آن را برخلاف منافع ملی می‌دانیم و مذاکره با کری را زیر پاگذاشتن خون شهدا می‌نامیم. مگر نه اینکه در دهه 70، مرندی وزیر بهداشت دولت هاشمی با صدام دیدار کرد در حالی که صدام خون هزاران ایرانی را به زمین ریخته بود؟

پیاده روی را هم می‌شود زین پس در ادبیات سیاسی ایران وارد کرد و برای آن تحلیل نوشت، گفت‌وگو کرد، کتاب نوشت و یا حتی محکوم کرد. این روزها اما بیشتر از تحلیل و گفتمان شاهد محکوم کردن هستیم. محکوم کردن یک پیاده روی در ژنو میان ظریف و جان کری وزیر امور خارجه آمریکا کاری است که امروز بسیاری آن را انجام می‌دهند بدون آنکه دلیل خاصی برای آن پیدا کنند آن را توهین به شهدا، زمخت، ضعیف و... خواندند. شاید علت بزرگ این انتقادها به خاطر این است که هنوز در ایران برداشت درستی از دیپلماسی وجود ندارد.

دیپلماسی در عرصه جهانی ابزاری برای کسب منافع ملی برای کشورهای مختلف است. سیاستمداران در گفت‌گوهای دو جانبه یا چند جانبه خود سعی می‌کنند از این سلاح کارآمد به نفع خود استفاده کنند و منافع ملی کشورشان که همان خواست مردم است را تامین کنند. پیاده روی ظریف و جان کری نیز در همین چارچوب تعریف می‌شود. یک فعالیت دیپلماتیک برای کسب منافع ملی در مقابل کشورهای 1+5.

مردم با رای به حسن روحانی در مقابل تفکر ضد مذاکره یعنی سعید جلیلی، نشان دادند که دوست دارند پرونده هسته‌ای ایران از طریق مذاکره حل شود و آنها هرچه زودتر تاثیر آن را در زندگی خود ببینند. دولت یازدهم در این میان با یک استراتژی بزرگ تصمیم گرفت مذاکره بیهوده با مسئول اتحادیه اروپا را به تصمیم گیرنده اصلی 1+5 یعنی آمریکا منتقل کند. تقریبا همه جریان‌های سیاسی ایران و دنیا می‌دانند که چشم 5 کشور عضو این گروه به دهان آمریکاست و آنها هیچگاه بدون جلب نظر مثبت ایالات متحده، کاری را در عرصه مذاکرات هسته‌ای انجام نمی‌دهند.

روحانی، ظریف و تیم دیپلماسی جمهوری اسلامی تصمیم گرفته است به جای دوباره کاری‌های سیاسی، یک راست به سراغ رهبر این گروه برود و با آنها سرمنافع ملی ایران مذاکره کند. پیاده روی ظریف هم در این چارچوب تعریف می‌شود. او برای عکس انداختن یا استفاده از هوای ژنو به پیاده روی نرفته است بلکه او برای مذاکره و تامین منافع ملی حاضر به رایزنی با طرف آمریکایی شده است. می‌شود این پیاده روی را به شناسایی‌های اطلاعاتی قبل از عملیات‌های مقدس تشبیه کرد. حاصل این مذاکرات را می‌شود در نطق رئیس جمهور آمریکا مشاهده کرد. اوباما رو در رو با جمهوری‌خواهان کنگره از وتو کردن تحریم‌های تازه علیه ایران می‌گوید و به آینده مذاکرات امیدوار است.

نمی‌دانم چرا می‌خواهیم به بهانه‌های مختلف و البته سیاسی تیم مذاکره کننده هسته‌ای را تضعیف کنیم و آن را برخلاف منافع ملی می‌دانیم و مذاکره با کری را زیر پاگذاشتن خون شهدا می‌نامیم. مگر نه اینکه در دهه 70، مرندی وزیر بهداشت دولت هاشمی با صدام دیدار کرد در حالی که صدام خون هزاران ایرانی را به زمین ریخته بود؟ این دیدار حاصل تصمیم سران کشور بود که در آن به دنبال تامین منافع ملی ایران بودند. آیا آنها هم خون شهدا را زیر پا گذاشتند و با صدام دیدار کردند؟

امروز وقتی می‌بینیم اتحاد آل سعود و اسرائیل علیه ایران شکل می‌گیرد، نشان می‌دهد که گفتمان تازه ایران به خوبی جواب داده است. امروز عربستان و اسرائیل از توافق ایران و آمریکا وحشت دارند و تمام تلاش خود را می‌کنند تا این معنا اتفاق نیفتد اما در گذشته آنها از تصمیمات دولت احمدی نژاد در عرصه سیاست خارجی راضی بودند. تصمیماتی که باعث می‌شد کشورهای مخالف ایران بدون هیچ زحمتی شاهد منزوی شدن ایران در منطقه وجهان باشند. با روی کارآمدن روحانی اما این خواب شیرین کشورهای مخالف ایران به پایان رسید و آنها امروز با کابوسی به نام ایران روبرو هستند.

بهتر بود کسانی که امروز نگران از بین رفتن منافع ایران هستند، در زمان نامه نوشتن احمدی نژادبه سران آمریکا و کشورهای غربی کمی نگران بودند. نامه‌هایی که حتی با کوچک ترین واکنشی روبرو نشد بلکه زمینه ساز تمسخر ایران را نیز فراهم کرد. آن روز آن نامه‌ها به نامه پیامبران تشبیه شد اما وقتی درست فکر کنیم می‌بینیم که عزت ایران در آن نامه‌ها زیر پاگذاشته شد.

به نظر می‌رسد حمله‌هایی که امروز به ظریف می‌شود نه از سر نگرانی برای منافع ملی بلکه از سر منافع سیاسی باشد. منافعی که از خرداد 92 در خطر افتاده است و ممکن است در اسفند 94 به پایان خود برسد. باید بدانیم که ظریف در چارچوب گفتمان جمهوری اسلامی و برای تامین منافع ملی در حال مذاکره با آمریکا در پشت میز با پیاده روی‌های ژنو است!


  اخبار سیاست  خارجی  -  ابتکار


ویدیو مرتبط :
روزی كه ظریف به داد احمدی نژاد رسید

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

نامه‌ احمدی‌ نژاد و پیاده‌ روی جنجالی ظریف


مصطفی داننده در روزنامه ابتکار نوشت: پیاده روی را هم می‌شود زین پس در ادبیات سیاسی ایران وارد کرد و برای آن تحلیل نوشت، گفت‌وگو کرد، کتاب نوشت و یا حتی محکوم کرد.

مصطفی داننده در روزنامه ابتکار نوشت: پیاده روی را هم می‌شود زین پس در ادبیات سیاسی ایران وارد کرد و برای آن تحلیل نوشت، گفت‌وگو کرد، کتاب نوشت و یا حتی محکوم کرد.

این روزها اما بیشتر از تحلیل و گفتمان شاهد محکوم کردن هستیم. محکوم کردن یک پیاده روی در ژنو میان ظریف و جان کری وزیر امور خارجه آمریکا کاری است که امروز بسیاری آن را انجام می‌دهند بدون آنکه دلیل خاصی برای آن پیدا کنند آن را توهین به شهدا، زمخت، ضعیف و... خواندند. شاید علت بزرگ این انتقادها به خاطر این است که هنوز در ایران برداشت درستی از دیپلماسی وجود ندارد.

دیپلماسی در عرصه جهانی ابزاری برای کسب منافع ملی برای کشورهای مختلف است. سیاستمداران در گفت‌گوهای دو جانبه یا چند جانبه خود سعی می‌کنند از این سلاح کارآمد به نفع خود استفاده کنند و منافع ملی کشورشان که همان خواست مردم است را تامین کنند. پیاده روی ظریف و جان کری نیز در همین چارچوب تعریف می‌شود. یک فعالیت دیپلماتیک برای کسب منافع ملی در مقابل کشورهای 1+5.

مردم با رای به حسن روحانی در مقابل تفکر ضد مذاکره یعنی سعید جلیلی، نشان دادند که دوست دارند پرونده هسته‌ای ایران از طریق مذاکره حل شود و آنها هرچه زودتر تاثیر آن را در زندگی خود ببینند. دولت یازدهم در این میان با یک استراتژی بزرگ تصمیم گرفت مذاکره بیهوده با مسئول اتحادیه اروپا را به تصمیم گیرنده اصلی 1+5 یعنی آمریکا منتقل کند. تقریبا همه جریان‌های سیاسی ایران و دنیا می‌دانند که چشم 5 کشور عضو این گروه به دهان آمریکاست و آنها هیچگاه بدون جلب نظر مثبت ایالات متحده، کاری را در عرصه مذاکرات هسته‌ای انجام نمی‌دهند.

روحانی، ظریف و تیم دیپلماسی جمهوری اسلامی تصمیم گرفته است به جای دوباره کاری‌های سیاسی، یک راست به سراغ رهبر این گروه برود و با آنها سرمنافع ملی ایران مذاکره کند. پیاده روی ظریف هم در این چارچوب تعریف می‌شود. او برای عکس انداختن یا استفاده از هوای ژنو به پیاده روی نرفته است بلکه او برای مذاکره و تامین منافع ملی حاضر به رایزنی با طرف آمریکایی شده است. می‌شود این پیاده روی را به شناسایی‌های اطلاعاتی قبل از عملیات‌های مقدس تشبیه کرد. حاصل این مذاکرات را می‌شود در نطق رئیس جمهور آمریکا مشاهده کرد. اوباما رو در رو با جمهوری‌خواهان کنگره از وتو کردن تحریم‌های تازه علیه ایران می‌گوید و به آینده مذاکرات امیدوار است.

نمی‌دانم چرا می‌خواهیم به بهانه‌های مختلف و البته سیاسی تیم مذاکره کننده هسته‌ای را تضعیف کنیم و آن را برخلاف منافع ملی می‌دانیم و مذاکره با کری را زیر پاگذاشتن خون شهدا می‌نامیم. مگر نه اینکه در دهه 70، مرندی وزیر بهداشت دولت هاشمی با صدام دیدار کرد در حالی که صدام خون هزاران ایرانی را به زمین ریخته بود؟ این دیدار حاصل تصمیم سران کشور بود که در آن به دنبال تامین منافع ملی ایران بودند. آیا آنها هم خون شهدا را زیر پا گذاشتند و با صدام دیدار کردند؟

امروز وقتی می‌بینیم اتحاد آل سعود و اسرائیل علیه ایران شکل می‌گیرد، نشان می‌دهد که گفتمان تازه ایران به خوبی جواب داده است. امروز عربستان و اسرائیل از توافق ایران و آمریکا وحشت دارند و تمام تلاش خود را می‌کنند تا این معنا اتفاق نیفتد اما در گذشته آنها از تصمیمات دولت احمدی نژاد در عرصه سیاست خارجی راضی بودند. تصمیماتی که باعث می‌شد کشورهای مخالف ایران بدون هیچ زحمتی شاهد منزوی شدن ایران در منطقه وجهان باشند. با روی کارآمدن روحانی اما این خواب شیرین کشورهای مخالف ایران به پایان رسید و آنها امروز با کابوسی به نام ایران روبرو هستند.

بهتر بود کسانی که امروز نگران از بین رفتن منافع ایران هستند، در زمان نامه نوشتن احمدی نژادبه سران آمریکا و کشورهای غربی کمی نگران بودند. نامه‌هایی که حتی با کوچک ترین واکنشی روبرو نشد بلکه زمینه ساز تمسخر ایران را نیز فراهم کرد. آن روز آن نامه‌ها به نامه پیامبران تشبیه شد اما وقتی درست فکر کنیم می‌بینیم که عزت ایران در آن نامه‌ها زیر پاگذاشته شد.

به نظر می‌رسد حمله‌هایی که امروز به ظریف می‌شود نه از سر نگرانی برای منافع ملی بلکه از سر منافع سیاسی باشد. منافعی که از خرداد 92 در خطر افتاده است و ممکن است در اسفند 94 به پایان خود برسد. باید بدانیم که ظریف در چارچوب گفتمان جمهوری اسلامی و برای تامین منافع ملی در حال مذاکره با آمریکا در پشت میز با پیاده روی‌های ژنو است!