اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
میزان رای اصولگرایان بدون احمدینـژاد
عبدالرضا داوری مشاور رسانهای دولت دهم در گفتوگو با رویداد24 به تحلیل ائتلاف اصولگرایان در جریان انتخابات هفتم اسفند میپردازد. او در این گفتوگو میگوید که اصولگرایان به سبب عدم وحدت با دولت دهم بازنده رقابت بودند چون محدوده آرای آنان همواره بین ۱۵ تا ۲۰ درصد از جامعه بود و تنها با محوریت احمدینژاد بخت پیروزی در رقابت با اصلاح طلبان را داشتهاند.
او حتی رای آوری روحانی در انتخابات ۹۲ را در گرو غیبت احمدینژاد توصیف کرده و معتقد است همان طور که اصولگرایان در غیبت احمدینژاد شکست خوردند، روحانی نیز در انتخابات ۹۲ به ریاست جمهوری رسید. داوری همچنین به موضعگیریها اخیر رسانههای نزدیک به دولت دهم نسبت به شکست اصولگرایان و رای نیاوردن حدادعادل در تهران نیز پاسخ داده و میگوید: «من خوشحالی خاصی ندیدم. دلیلی هم ندارد که بخواهیم از شکست یا پیروزی جریانهای سیاسی ابراز مسرت یا ناراحتی کنیم. من بیشتر تاکید بر آن دارم که مسائل را واقعی تحلیل کنیم.»
بعد از اعلان نتایج نهایی انتخابات، انتقادات زیادی نسبت به لیست ائتلافی اصولگرایان به ویژه در حوزه انتخابیه تهران مطرح شد. به عنوان مشاور رسانهای دولت دهم بفرمایید که نظر طیف نزدیک به دولت سابق نسبت به لیست ائتلافی اصولگرایان چیست؟
دوستان اصولگرا از سال ۹۰ مرتکب یک خطای تاریخی شده که خودشان را از ظرفیت آقای احمدینژاد محروم کردند. شما اگر تمامی ادوار انتخاباتی از سال ۷۶ به بعد را بررسی کنیم، میبینید که جریان اصولگرا از انتخابات سال ۸۱ تا ۹۰ در تمامی ادوار با این شرط پیروز شد که آقای احمدینژاد را در کنار خودشان داشتند. از سال ۹۲ به بعد شکستهای پیاپی جریان اصولگرا شروع شد و دلیل اصلی آن همین مساله بود که خودشان را از ظرفیت تودهای آقای احمدینژاد در انتخابات محروم کرده بودند.
محدوده آرای اصولگرایان ۱۵ تا ۲۰ درصد است
شما اشاره به همکاری دولت احمدینژاد و اصولگرایان در ادوار انتخاباتی داشتید. به نظر شما توانایی اصولگرایان در جذب آرای عمومی بدون تکیه بر احمدینژاد چقدر است؟
اصولگرایان قبل از سال ۸۱ که آقای احمدینژاد محوریت این جریان را در دست میگیرد و در انتخابات شورای دوم به بعد، مجلس هفتم و هشتم و... شما میبیند که جریان اصولگرا میتواند در انتخابات پیروز باشد ولی به محض فاصله گرفتن این جریان از آقای احمدینژاد، شکستهای متوالی اصولگرایان آغاز شده است.کمااینکه در انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری و همین طور مجلس دهم دیدیم اصولگرایان در محدود آرای ۱۵ تا ۲۰ درصدی خودش ایستاد. این نشان میدهد که آقای احمدینژاد میتوانست در صحنه انتخابات یک سبد رای حدود ۵۰ درصدی را به سبد رای اصولگرایان اضافه کند. در واقع همین ظرفیت ۵۰ درصدی آرای آقای احمدینژاد دلیل موفقیت سبد رای اصولگرایان بود.
به نظر شما مشکل اساسی اصولگرایان در جذب آرای عمومی چیست؟
به نظرم گفتمان اصولگرایی دچار تناقضاتی در سالهای اخیر به ویژه بعد از برجام و توافقات جدید دولت یازدهم شده است، در عین حال که توان ارتباط گیری با تودههای مردم ندارند.
لیست اصولگرایان ضداحمدی نژادی بود
شما تاکید داشتید که اصولگرایان در ائتلاف از ظرفیت احمدینژاد استفاده نکردند. در حالیکه ترکیب لیست و حضور چند تن از وزرای دولتهای نهم و دهم با این موضوع مغایرت دارد. آیا شما منکر حضور چهرههایی مثل مسعود میرکاظمی، مرضیه دستجردی و... هستید؟
چنین افرادی نمیتوانند نماد آقای احمدینژاد باشند. بحث ما بحث گفتمانی است. زمانی که آقای حدادعادل صراحتا گفتند ما با جریان انحرافی مرزبندی داریم، ایشان به جامعه پیام داد که با احمدینژاد نیستیم. در واقع لیست بر اساس مرزبندی با دولت قبل چیده شد. وقتی فردی مثل خانم مرضیه وحید دستجردی به عنوان چهره محوری لیست قرار میگیرد، نسبت ایشان با دولت قبل مشخص است. همچنین افراد زیاد دیگری در لیست بدند که به چهرههای ضد احمدی نژادی معروف هستند. چهرههایی مثل احمد توکلی و افراد دیگری از جنس ایشان در این لیست بودند. اتفاقا میخواهم بگویم که ظرفیت تقابل لیست تهران با آقای احمدینژاد خیلی بالا بود؛ آنقدر که وقتی این لیست را با لیست اصلاح طلبان در تهران مقایسه میکنید، متوجه میشوید که لیست اصلاح طلبان بسیار کمتر از اصولگرایان با دولت دهم تقابل دارد.
اما خیلی از اصولگرایان دلیل شکست ائتلاف را حضور احمدینژادیها در لیست تهران میدانند. شما این نظر را قبول ندارید؟
بالاخره باید برای شکست خودشان دلیلی پیدا کنند. باید دید که این نظر چقدر با واقعیت تطابق دارد. این حرف اصولگرایان منطبق با واقعیت نیست. اتفاقا اگر اصولگرایان در انتخابات خودشان را ادامه راه دولت نهم و دهم نشان میدادند، بخش زیادی از آرای مستضعف را به سمت خودش جلب میکرد. در حالیکه اصولگرایان در انتخابات هفتم اسفند حتی نتوانست آرای تودههای مستضعف را به طرف خودش بکشد.
به نظر شما دلیل جدایی اصولگرایان از احمدینژاد چیست؟ آنان که حامی اصلی دولتهای نهم و دهم در انتخابات بودند و به قول شما بخشی از پایگاه عمومی آرای خودشان را مدیون شما هستند.
این خطای راهبردی خودشان است. البته این موضوع یک بحث مفصلی را میطلبد که طی آن باید مسائل سال ۸۹ و ۹۰ را مطرح کنیم. اصولگرایان تصور میکردند اگر از آقای احمدینژاد عبور کردند میتوانند به کامیابی سیاسی دست پیدا کنند اما این عبور نتیجهای جز ناکامی برای آنان نداشت.
از رای نیاوردن حدادعادل خوشحال نیستیم
در سایتهای نزدیک به دولت دهم عموم اخبار و گزارشات نتایج انتخابات این حس را به مخاطب القا میکرد که حامیان احمدینژاد در انتقام از موضعگیری آقای حداد عادل علیه دولت دهم و راه نیافتن برخی چهرههای نزدیک این طیف به ائتلاف اصولگرایان، بابت شکست اصولگرایان در هفتم اسفند خوشحال هستند. شما چقدر از شکست اصولگرایان در انتخابات به ویژه رای نیاوردن آقای حدادعادل خوشحال هستید؟
من خوشحالی خاصی ندیدم. دلیلی هم ندارد که بخواهیم از شکست یا پیروزی جریانهای سیاسی ابراز مسرت یا ناراحتی کنیم. من بیشتر تاکید بر آن دارم که مسائل را واقعی تحلیل کنیم.
موضوع خوشحالی احمدی نژادیها از شکست اصولگرایان بیشتر از آنجایی نشات میگیرد که آقای حداد عادل گفته بود که خط قرمز ما در ائتلاف انحراف است و شما دائم تاکید داشتید که اصولگرایان بدون ما نتیجهای نخواهند گرفت. در نهایت نیز اصولگرایان ناکام ماندند تا برخی از مواضع شما چنین برداشت کنند که دولت دهم از رای نیاوردن اصولگرایان خوشحال است.
ما بارها این توصیهها را داشتیم ولی دوستان توجه نکردند. ما چه در جلسات و چه در مصاحبهها این پیام را به دوستان منتقل کردیم که این شیوه، راه مناسبی برای ورود به انتخابات نیست و مرزبندی بر اساس یک فرض موهوم به نام جریان انحرافی که دوستان با استناد بر آن ساختار تحلیلی خود را بیان میکند نشان میداد که ایشان با واقعیتهای سیاسی فاصله گرفتند. ما این موضوع را به دوستان تذکر دادیم. ما واقعا از این شکستی که برای جریان اصولگرایان در انتخابات هفتم اسفند اتفاق افتاده است خوشحال نیستیم و چه خوب که دوستان از این حوادث عبرت بگیرند تا خطاهای راهبردی و تحلیلی خود را اصلاح کنند.
پایداریها از همه بیشتر علاقهمند احمدینژاد هستند
در جریان تشکیل جلسات ائتلاف همواره این صحبت مطرح بود که احمدی نژادیها پای ثابت جلسات هستند و خود این مساله یکی از موضوعاتی بود که بعدتر باعث شد تا آقای لاریجانی به منظور عدم وحدت با احمدی نژادیها و مشخصا اعضای جبهه پایداری رغبتی برای حضور در این ائتلاف نداشته باشد و سرانجام خارج از این ائتلاف وارد عرصه انتخابات شد. آیا جبهه پایداری جریان نزدیک به دولت دهم نیست؟
به لحاظ سیاسی نمیتوان گفت که کدام جریان به دولت دهم نزدیکتر یا دورتر است ولی بسیاری از اعضای جبهه پایداری به آقای احمدینژاد و دولت قبل علاقه دارند. نمیخواهم این مساله را در چارچوب سیاسی تعریف کنم فقط در این حد که به نظرم آن علاقه و پیوندهای عاطفی جبهه پایداری با دولت قبل نسبت به سایر جریانهای سیاسی پررنگتر است ولی پیوند سیاسی بین طرفین وجود ندارد. امروز آقای احمدینژاد با هیچ جریان سیاسی پیوند سیاسی ندارد و کار مشترکی ندارد اما به هر ترتیب دوستان پایداری گرایش بیشتر و قویتری در قیاس با سایر جریان نسبت به دولت دهم دارند.
آیا همین اعضای جبهه پایداری تلاشی برای حضور احمدینژادیها در ائتلاف اصولگرایان نداشتند؟
من ارتباطی با این آقایان ندارم و نمیدانم که در جلسات داخلی چه اتفاقاتی افتاده است.
اما در همین جلسات ائتلافی برخی اعضای کابینه دولت دهم حضور داشتند. آیا در جلسات صمیمانهای که اعضای دولت سابق برگزار میکنند این مسائل مطرح نشد که با استفاده از ظرفیت وزرای حاضر در ائتلاف و همچنین اعضای جبهه پایداری شرایطی برای حضور جریانهای نزدیک به دولت دهم در ائتلاف فراهم شود؟
ما جلسات خاصی با دوستان پایداری نداریم که بخواهیم در آن جلسات چنین موضوعاتی را مطرح کنیم.
در جلسات اعضای دولت سابق چطور؟
افرادی که از دولت قبل در انتخابات کاندید شدند نه بر اساس اراده شخص آقای احمدینژاد یا جریان دولت قبل بلکه بنا بر دیدگاه شخصی خودشان کاندیدا شدند و با تحلیل خودشان پا در این عرصه گذاشتند.
اگر احمدی نژادیها بودند روحانی رییسجمهور نمیشد
شما تاکید بر پایگاه قدرتمند عمومی دولت قبل تاکید داشتید. چرا با تکیه بر همین مساله به صورت جداگانه دولت دهم وارد انتخابات نشد تا ضمن آنکه خود را در معرض آرای عمومی قرار میدهد به نوعی قدرت آرای عمومی خود را نشان بدهید.
صحنه انتخابات به شکلی سازمان دهی شده بود که امکان ورود مستقیم برای حامیان دولت اصلا وجود نداشت.
این محدودیت از جانب اصولگرایان بود؟
کلا فضای سیاسی این دوره از انتخابات چنین محدودیتی را ایجاد کرده بود. در واقع شرایط برای ورود مستقیم حامیان دولت قبل مساعد نبود.
آیا خودتان نخواستید در انتخابات حاضر باشید یا اصرار و فشاری مانع حضور شما در انتخابات شد؟
بالاخره مجموعه اتفاقاتی که طی دو سال اخیر در فضای عمومی کشور رخ داده بود، زمینه را برای حضور حامیان دولت قبل مهیا نکرده بود.
اما این دوره از انتخابات فرصت خوبی بود تا شما پایگاه عمومی خود را جدای از اصولگرایان برای مردم مشخص کنید ؟
به نظرم قدرت رای ما در این دوره از انتخابات مشخص شد قدرت رای و تاثیرگذاری همیشه نیازمند حضور مستقیم نیست. گاهی وقتها نبودن در صحنه آثار خودش را نشان میدهد. کمااینکه پیروزی آقای روحانی در سال ۹۲ ناشی از غیبت حامیان آقای احمدینژاد در صحنه بود و نتایج انتخابات هفتم اسفند نیز موثر از همین غیبت است.
فکر میکنید برای انتخابات ریاست جمهوری آینده احمدی نژادیها فرصت حضور پیدا خواهند کرد؟
شرایط را باید به وقتش دید. با توجه به شرایط امروز زمینه برای حضور در انتخابات بعدی مهیا نیست اما تا آن زمان حدود یک سال و سه ماه وقت داریم تا بررسی کنیم و ببینیم شریاط به چه شکل خواهد شد.
اینکه میگویید شرایط مهیا نیست مرتبط با اتهامات دولت قبل و همچنین پرونده قضایی برخی از اعضای دولت نیست؟
نه چنین موضوعی مطرح است و دلیل محدودیتهای کنونی نیز مسائل قضایی نیست. خوشبختانه تا الان مشخص شده که بسیاری از مسائل و اتهامات بیپایه و اساس است و سایر مسائل نیز در حال پیگیری است. موانع حضور حامیان دولت دهم در عرصه انتخابات بیشتر مربوط به فضای سیاسی کشور و سطح آگاهی و رشد نیروهای سیاسی کشور است که این اتفاق در حال شکل گرفتن است. نخبگان سیاسی و انقلابی رفته رفته به این نتیجه رسیدهاند که غیبت آقای احمدینژاد یک ضربه جدی برای انقلاب است. من فکر میکنم که اگر آگاهی در جامعه اتفاق بیفتد زمینه برای حضور آقای احمدینژاد در کشور فراهم میشود.
اخبار سیاسی - رویداد24
ویدیو مرتبط :
میزان رای ملت
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
حدادعادل:احمدینژاد پرکار بود اما نگاه واقع بینانهای به قدرت و مدیریت کشور نداشت/ نباید سبد رای اصولگرایان را تکه تکه کنیم
حدادعادل:احمدینژاد پرکار بود اما نگاه واقع بینانهای به قدرت و مدیریت کشور نداشت/ نباید سبد رای اصولگرایان را تکه تکه کنیم
"غلامعلی حداد عادل" عضو ائتلاف پیشرفت در سلسله نشستهای تا انتخابات یازدهم ریاست جمهوری جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی با اشاره به وضعیت سیاسی امروز کشور اظهارداشت: من که بیش از 50 سال با نهضت امام(ره) آشنا هستم وقتی امام(ره) اولین اطلاعیه خودش را در پاییز سال 1341 دز قم داد من دانش آموز سال آخر دبیرستان بود و در خرداد 42 در راهپیمایی عظیم عاشورا 42 شرکت داشتم، در این 50 سال هیچ زمان مانند امروز نگران اصل انقلاب نبودم و احساس نگرانی نکردهام؛ البته شاید اشتباه میکنم و در تخمین خطر دچار افراط و اغراق شدهام؛ اما احساسم این است.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی افزود: علت این نگرانی من این است که یک مشاهدات و مصنوعات عینی و ساده از نهضت ملی دارم .یعنی دوران دولت مصدق یادم است و می دانم که یکی از علل شکست آن نهضت اختلافی بود که میان آیتالله کاشانی و دکتر مصدق به وجود آمد.
وی تصریح کرد: اوج اتحاد مصدق و کاشانی در 30 تیر 1331 بود. اما سیزده ماه بعد کشور به جایی رسید که آن نهضت با یک کودتای 8 ساعته نابود شد و 25 سال تمام این ملت خون دل خورد و زندانهای ساواک پر شد از مبارزان و چوبهای اعدام سحرگاهی.
عضو ائتلاف برای پیشرفت افزود: در آن 13 ماه انگلیسیها توانستند اختلاف بین کاشانی و مصدق را مدیریت کنند، من بعد از انقلاب در بعضی از خاطرات انگلیسیها خواندم که اعتراف کرده بودند که ما هم در خانه مصدق و هم در خانه کاشانی مامور داشتیم که اینها مامور بودند که اختلافها را تشدید کنند.
وی افزود: در آن زمان یک جریان سومی هم در کشور به نام حزب توده وجود داشت که ریشهاش در شوروی بود اما انگلیسیها یک عدهای را وارد تشکیلات این حزب کرده بوند که آنها اسما تودهای بودند اما انگلیسی بودند که بعدها اسم اینها را گذاشتند تودهایی نفتی و اینها ماور بودند نقشههای انگلیس را توسط حرب توده عملیاتی کنند و سیزده ماه کشور در معرض انواع آشوبها بود و روزنامههای طرفدار مصدق به آیت الله کاشانی و روزنامههای طرفدار کاشانی به مصدق بدو بیراه میگفتند و در کنار این بحران سیاسی با ملی شدن صنعت نفت انگلیسیها تصمیم گرفتند نفت ما را نخرند و نهضت ملی در فشار اقتصادی فرار گرفت؛ بنابراین این فشارهای اقتصادی با آَفتهای سیاسی تکمیل شد.
حدادعادل با بیان اینکه از زمانی که تحریمها تشدید شده شاهدیم همان خط انگلیسیها در زمان نهضت ملی را امروز بی بی سی و صدای امریکا دنبال میکند، گفت: دنیای استکبار به دنبال ایجاد بحران سیاسی و اقتصادی در کشور است و همین طور که رهبری امسال را حماسه سیاسی و اقتصادی اعلام کرده اند در واقع میخواستند پاد زهری به پیکر جامعه در مقابل میکروب بحران سیاسی و اقتصادی تزریق کنند.
وی افزود: من با نگاه بدبینانه و نگرانی آیندهای را برای کشور تصور میکنم که یک عدهای از مردم با در نظر گرفتن جنبههای اعتقادی و آرمانهای امام و رهمنودهای رهبری یک طرف بایستند و طیف دیگری از جریان اصلاحات، دوم خردادیها، کارگزاران و مشارکتیها و نهضت آزادی ها و ... و همه آنهایی که در فتنه 88 بودند یک طرف دیگر باشند و کسانی هم که نگران سرمایه خود هستند و از فشار اقتصادی رنج میبرند و تصور دارند که اگر در ایران یک حکومتی روی کار بیاید که مورد تائید غرب باشد گره از مشکلات اقتصادی باز میشود انها هم بروند یک طرف و در مقابل نیروهای حزبالله قرار بگیرند و خدای نکرده ایران به یک میدان در گیری دو قطبی تبدیل شود، مانند لبنان 20 سال پیش یا آنچه که درعراق در تقابل بین و شیعه و سنی شاهد بودیم.
نامزد ریاستجمهوری یازدهم با بیان اینکه نگرانم که این انتخابات یک نطفه درگیری و تقابل را در کشور منعقد کند، تاکید کرد: با توجه به شرایطی که بعد از ثبت نام کاندیداها در انتخابات ریاستجمهوری بوجود آمده است ترسیم این است که ما یک جرقهایی را خودمان در کشور ایجاد کنیم و دشمنان آن جرقه را شعله افروزی کنند.
درادامه حداد عادل در پاسخ به این سوال که سیاست خارجی شما در دولت آینده بر چه مبنایی خواهد بود گفت: با مقدمهایی که بنده گفتم فکر میکنم که ما احتمالا در آستانه یک دورانی قرار داریم که در آن دوران تبعیت دولت از مقام معظم رهبری مانند سه دوره گذشته نباشد.
وی افزود شرایط امروز کشور به گونهایی است که گویی خارجی ها و دشمنان سیاست داخلی ما را به دست خود ما طراحی میکنند و بذری میکارند که درخت اختلاف از آن بروید.
نماینده مردم تهران در مجلس با بیان اینکه سیاسیت خارجی ما مبتنی بر سه اصل عزت، حکمت و مصلحت است گفت: عزت یعنی خط قرمز ما استقلال باشد. یعنی هر مذاکره و رابطهای مادام که به استقلال اشکال ندارد.
وی با بیان اینکه اگر کسی که فکر میکند مشکلات ما با غرب ظرف یکی دوسال حل میشود بنده این را ساده لوحی میدانم گفت: مساله ما با آمریکا و اسرائیل به گونهایی است که کسی نمی تواند آنرا در سایه دیپلماسی حل کند چرا که این مساله برخاسته از انقلاب اسلامی است. و مهمترین حساسیت ما در سیاسیت خارجی باید این باشد که در زمین دشمن بازی نکنیم.
حداد عادل همچنین در مورد وضعیت ائتلاف برای پیشرفت با توجه به تغییر ارایش سیاسی انتخابات گفت: فلسفه این ائتلاف این بود که از تعدد نامزدهای اصولگرا جلوگیری شود اما آن موقع پیش بینی نمیشد که چه کسانی وارد صحنه خواهند شد.
عضو ائتلاف برای پیشرفت، افزود: آقایان ولایتی و قالیباف دردورههای قبل اسماشان مطرح بود. و بنده هم به سبب حضورم در مجلس و مجمع در مظان کاندیداتوری بودم و هنگامیکه به من گفته شده حاضری درائتلاف شرکت کنی کهن هایتا خروجی اش یک نفر باشد من دیدم حرف درستی است.
حدادعادل با بیان اینکه ائتلاف برای پیشرفت از همان ابتدا از پیوستن دیگر کاندیداها به این ائتلاف استقبال کرد، گفت: ما همان ابتدا گفتیم نفر دیگری که خودش را میخواهد کاندیدای ریاست جمهوری کند می تواند به عنوان نفر چهارم و پنجم به این ائتلاف بپیوند و ما با این گفتمان جلو آمدیم.
حداد عادل با بیان اینکه رسیدن به یک کاندیدای نهایی امروز ضرورت جریان اصولگرایی است، گفت: امروز باید به سراغ یک کاندیدا برویم و سبد رای اصولگرایان را تکه تکه نکنیم اما حالا باید دید در میان کاندیداهای جریان اصولگرا کدامیک این صلاحیت را دارند که بتوانند آرا را به خود جذب کنند.
وی با بیان اینکه وحدت میان اصولگرایان یک مسئله فراتر از ائتلاف است، گفت: باید دید کسی وجود دارد که به نفع آن کنار برویم و همه رای ها را برای آن جمع کنیم. آیا می شود کسی مانند احمدی نژاد سال 84 پیدا شود و یک سونامی ایجاد کند و رایها را به سمت خودش جذب کند. ما در چنین شرایطی به چنین شخصی احتیاج داریم.
نماینده مردم تهران با اشاره به کاندیداهای موجود در جریان اصولگرایی گفت: امروز آقایان جلیلی، زاکانی، لنکرانی، قالیباف، ولایتی و بنده در این جریان مطرح هستیم اما میتوانیم در بین این آقایان کسی را پیدا کنیم که چنین فضایی را ایجاد کند و امروز بزرگترین مسئله ما این است.
حداد عادل با تاکید بر اینکه کنار رفتن برای مصلحت نظام از هر کاری برای من آسانتر است، گفت: در مورد آقای زاکانی هم بنده میدانم که نوع تفکرشان همین طور است، البته کسی باید محور شود که اعتماد متدینین و اصولگرایان را به سمت خودش جلب کند.
عضو ائتلاف برای پیشرفت، همچنین در پاسخ به این سئوال که چه زمان ائتلاف گزینه نهایی خود را انتخاب خواهد کرد گفت: منتظر اعلام صلاحیتها هستیم و برای تصمیمگیری و اعلام تاریخ رسیدن 3 نفر به یک نفر باید صبر کنیم صحنه خلوت تر شود. ممکن است تا نیمههای فرصت تبلیغات هر سه نفر از این فرصت استفاده کنیم.
حداد عادل همچنین در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه شما سابقه اجرایی نداریم آیا میتوانید بزرگترین مسئولیت اجرایی کشور را برعهده بگیرید گفت : ادعای معجزه آسایی در اجرا ندارم اما مسئولیتهای اجرایی هم کم نداشتهام و در آن زمینه هم ناموفق نبودم که نزدیکترین آن مجلس هفتم است.
نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی، افزود: در مجلس هفتم میخواستند کاری کنند که بین اصولگرایان اختلاف بیندازند اما من به گونه ای مدیریت کردم که باز اصولگرایان در مجلس هشتم پیروز شدند.
حداد عادل با بیان اینکه مدیریت کشور با زور و زانوی خوبی برای دویدن و چشم بینا برای تشخیص درست مسیر میخواهد، گفت: چشم بینا ترجیحش نسبت به صفات اول بیشتر است و نمونه مثالم دولت احمدی نژاد است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، گفت: احمدی نژاد از نظر اجرایی پرکار بود و قدرت اجرایی قوی ای داشت اما نگاه واقع بینانهای به قدرت و مدیریت کشور نداشت.
حداد عادل با برشمردن 9 خطای روشی و بینشی احمدی نژاد در دولت نهم و دهم گفت: در آمیختن گفتمان معنوی و غیبی با مسائل حکومتی یکی از اشتباهات بزرگ احمدی نژاد بود، نمونه آن هم مصاحبه اخیر ملکزاده است که گفته است من از امام زمان(عج) حکم دارم.
وی بی اعتنایی به قانون را یکی دیگر از خطاهای احمدی نژاد برشمرد و گفت: در 3 سالی که من رئیس مجلس بودم احمدی نژاد به هیچ یک از قانونهایی که تصویب می شد عمل نمی کرد، نمونه آن قانون کنکور بود که چند روز مانده بود به کنکور اما هنوز توسط احمدی نژاد ابلاغ نشده بود.
حداد عادل گفت: بی اعتنایی به تخصص و دانش نیز از دیگر خطاهای احمدی نژاد بود و هر چه که خود به فکر و ذهنش میرسید، فکر میکرد همان درست است.
وی زاویه داشتن با رهبر معظم انقلاب بخصوص در مسائل فرهنگی را از دیگر خطاهای دولت نام برد و گفت: احمدی نژاد مدعی بود که باید دولت سیاستگذار فرهنگی باشد و این یکی از مسائلی بود که دولت را به بیراهه برد.
حداد عادل اداره کشور بر اساس تضاد را از دیگر ویژگیهای منفی دولت احمدی نژاد برشمرد و خاطرنشان کرد: احمدی نژاد متاسفانه در این 8 سال میان دولت با دیگر نهادهای کشور تضاد ایجاد کرده و یکی از تضادهای دائمی آن با مجمع تشخیص مصلحت بوده است.
عضو ائتلاف برای پیشرفت، بازی سیاسی با اقتصاد را از دیگر خطاهای احمدی نژاد دانست و گفت: احمدی نژاد می داند که 5 برابر کردن یارانه ها اقتصاد کشور را نابود می کند ولی برای کسب قدرت و رای مردم حاضر است با اقتصاد بازی سیاسی کند و برای رسیدن به پیروزی شعار 5 برابر کردن یارانهها را میدهد.
حداد عادل افزود: از دیگر خطاهای احمدی نژاد سپردن کارها به یک باند خاص است در حالی که ایشان در اوایل دولتش شعار میداد که من دشمن احزاب و مطالبه گری گروههای سیاسی هستم اما الان نهادهای بزرگ اقتصادی را به دست جوانان بی تجربه موافق خود می دهد.
وی عدم ثبات مدیریت، از دست رفتن اعتماد جامعه به عقلانی بودن تصمیمگیریهای حکومت و همچنین روشهای غلط برای نشان دادن مردمی بودن دولت را از دیگر خطاهای احمدی نژاد برشمرد و خاطرنشان کرد: کشور باید به دست کسی بیافتد که بینش و جهان بینی درستی داشته باشد بنابراین در اجرا هم نیازمند تجربه هستیم. من وقتی مجموعه کج روی ها را نگاه می کنم آمدم و خودم را عرضه کردم.
عضو ائتلاف برای پیشرفت، با اشاره به مدیریت خود در مجلس گفت: در مجلس هفتم که به تعبیر مقام معظم رهبری از وسط سنگلاخ ها بیرون آمد من به گونه ای عمل کردم که یک درگیری در صحن نداشتیم.
حدادعادل با اشاره به مشکلات اقتصادی امروز کشور گفت: مشکلات اقتصادی ما از جنس مشکلات کلاسیک جهان نیست اقتصاد ما یک وضعیت استثنایی در کل جهان دارد.
وی ادامه داد: ما به حسب ظاهر جنگی نداریم، اما دنیای سرمایه داری با تمام توان خود سعی دارد تمام مجاری این حکومت را مسدود کند و این همان چیزی است که اوباما از آن به عنوان تحریمهای فلج کننده نام برده است.
عضو ائتلاف برای پیشرفت با بیان اینکه با توجه به مشکلاتی که پیش رو داریم باید برای اداره کشور به مسلمات دانش اقتصاد توجه کنیم، تصریح کرد: متاسفانه ما این تمکین را در آقای احمدی نژاد نمیبینیم.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: در کنار رئیس جمهور باید یک تیم اقتصادی خرد و کلان، پولی و گمرکی، بازار و اصناف و... وجود داشته و افرادی هم که در پستهای مختلف مدیریتی به کار گرفته می شوند، افراد باسواد، با تجربه و کاردانی باشند.
وی با اشاره به اقتصاد مقاومتی افزود: مقام معظم رهبری برای اینکه ملت را قادر به مقاومت اقتصادی کنند، سبک زندگی اسلامی را مطرح کردند و ملت باید بداند مادامی که در معرض توطئه های غرب هستیم باید کمربندهایمان را محکم ببندیم، مقاومت کنیم؛ اگر هم بخواهیم همچون مردم دوبی و دیگر کشورهای عربی زندگی کنیم باید نوکر غرب باشیم.
حدادعادل تاکید کرد: کسانیکه میگویند می توانیم ظرف دو سال یا شش ماه همه چیز را درست کنیم، حرف گزافی زده اند؛ چراکه ما امروز در یک جنگ اقتصادی هستیم و برای حل مشکلاتمان باید شجاعت و ایمان بایستیم.
وی با بیان اینکه با توجه به حضور هاشمی در انتخابات باید ببینیم صحنه را چطور مدیریت کنیم، اذعان کرد: ما باید در سیاستهای کلی و مواضعمان به این نکته توجه داشته باشیم که مواضع مان هم خلاف واقعیت نباشد و هم خلاف مصلحت.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه آقای جلیلی نیز با ثبت نامش در روز آخر مانند آقای هاشمی ما را غافلگیر کرد، گفت: اگر آقای جلیلی بتواند پدیدهای شبیه احمدینژاد سال 84 خلق کند باید همگی پشت وی برویم، اما آیا واقعا جلیلی میتواند رأی ها را به سمت خود جذب کند.
حدادعادل افزود: آقای زاکانی هم مطرح هستند اما آیا در این یکی دو ماه که خود را در معرض کاندیداتوری قرار داده اند چقدر آراءشان در نظرسنجی رشد داشته است؟
عضو ائتلاف برای پیشرفت با بیان اینکه خاتمی در تضاد با آیتالله رفسنجانی رأی آورد، بیان کرد: امروز نمیدانیم چه اتفاقی افتاده است که اصلاحطلبان پشت هاشمی جمع شد اند، یا هاشمی عوض شده و یا آنان تغییر کردهاند، بنابراین باید رویکردمان در تبلیغات تبیین این موضوع باشد و بیشتر بر سر این موضوع مانور بدهیم.
وی همچنین در مورد برنامه های فرهنگیاش برای اداره کشور گفت: احمدی نژاد که تازه رئیس جمهور شده بود مدعی بود می خواهد یک خاک ریز تا 200 متر جلوتر از آقا بزند تا سپر بلای ایشان باشد، اما امروز به اینجا رسیده است.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: یکی از مبانی اصلی در عرصه فرهنگی این است که رئیس جمهور آینده باید از لحاظ بینشی به رهبری نزدیک باشد./باشگاه خبرنگاران