منطق مخالفان آیت‌الله هاشمی چیست؟

با وجود آن که آیت‌الله هاشمی هرگز در راستای تلافی با این افراد مواجهه‌ای نداشته و از طرفی همواره هجمه‌های تخریبی این افراد مورد نکوهش و انتقاد بزرگان، دلسوزان و شخصیت‌های مورد وثوق مردم و نظام قرار گرفته اما شاهد بوده‌ایم که افراطیون نه تنها کوتاه نیامده‌اند بلکه هر بار شدیدتر از قبل به توهین و تهمت‌هایشان افزوده‌اند.

تامل و تعمق در رفتارهای مخربانه این افراد این سوال اساسی را به ذهن متبادر می‌کند که کدامین دلیل یا دلایل محکم و اساسی می‌تواند از چنین انگیزه‌ای پشتیبانی نماید؟ آیا رقابت‌های سیاسی و تلاش برای پیروزی در این رقابت‌ها موجب شده تا این افراد به چنین رویه‌ای متوسل بشوند؟ هر چند همگان می‌دانند که در هیچ میدان مبارزاتی یا رقابتی آیت‌الله هاشمی رقیب عوامل این جریان نبوده است.

آیا چنین عملکرد مخربانه‌ای ریشه در کدورت‌ها و عقده‌های شخصی و جریانی دارد؟ اما منطق می‌گوید ریشه و منشاء عقده‌ها در رفتارهای اصطکاکی افراد در گذشته نهفته است در حالی که در سوابق فعالیت‌های آیت‌الله هرگز چنین رفتارهایی نه در حق این‌ها و نه در حق هیچ کس دیگر مشهود نبوده است.

آیا آیت‌الله هاشمی به عنوان یک شخصیت بزرگ مذهبی و سیاسی و برخوردار از پایگاه و جایگاه اجتماعی و مردمی در مسیر دستیابی این افراد به عرصه‌های قدرت و مدیریت ممانعت ایجاد نموده است؟ تجربه عینی چنین احتمالی را هم منتفی می‌کند چرا که در سال‌های گذشته عوامل این جریان مراتب و مناصب مختلف مدیریتی را از نمایندگی مجلس تا وزارت و سکانداری سیستم اجرایی تجربه کرده‌اند و هنوز هم اکثرا در پست‌های کلان مدیریتی مشغول به فعالیت هستند.

برخی معتقدند که هدف این افراد تنها در چارچوب پروژه «گلاویز شدن سیاسی با بزرگان با هدف کسب اشتهار و موقعیت اجتماعی سیاسی» قابل تبیین و تحلیل است. اینجانب گرچه چنین برداشتی را کاملا مردود نمی‌دانم اما معتقدم یک دلیل و برهان بسیار محکم‌تر وجود دارد که می‌تواند تبیین و تفسیر کننده علت تلاش مخربانه و تهمت آلود این افراد باشد و آن چیزی نیست جز خشم و عصبانیت عوامل این جریان از پیامدهای منفی عملکرد خودشان چرا که شکل‌گیری جریان اصلی تلاش برای خدشه وارد کردن به شخصیت آیت‌الله دقیقا با جریان قدرت‌یابی و مسندنشینی این افراد و به موازات آن آغاز نمایان شدن ناکارآمدی‌هایشان مقارن بوده است و از طرفی اوج هجمه‌ها و حملات این افراد هم دقیقا در همان مقاطع زمانی بوده که به دلیل اقدامات غلط و غیرکارشناسی و در مجموع به دلیل ضعف مدیریت و ناکارآمدی خودشان در معرض بیشترین انتقادات و فشارهای افکار عمومی و نخبگان جامعه قرار داشته‌‌اند.

این همان واقعیتی است که بارها در طول سال‌های گذشته آن را از زبان علما، صاحب‌نظران و دلسوزان کشور می‌شنیدیم که می‌گفتند ریشه توهین و تهمت‌ها و بداخلاقی‌های سیاسی در ضعف‌ها و ناکارآمدی‌های مدیریتی نهفته است. اما همچنان یک سوال دیگر وجود دارد و آن این است که چرا عوامل این جریان(افراطیون) باید در میان بزرگان و شخصیت‌های مختلف جامعه بیشترین تلاش‌های تخریبی را در حق آیت‌الله هاشمی روا بدارند؟ البته جواب این سوال هم روشن و مبرهن است. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در این کشور نماد و الگوی مدیریت کارآمد، سازنده و موفق است.

هشت‌سال فرماندهی مجاهدانه و عزتمندانه ایشان در جنگ تحمیلی، هشت سال سکانداری موفقیت‌آمیز مدیریت اجرایی کشوری جنگ زده و پردشمن، به علاوه داشتن سوابق بی‌بدیل مبارزاتی و انقلابی و سال‌ها ریاست مجلس خبرگان و نیز سال‌ها ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام همه و همه دلایلی هستند که ایشان را به عنوان الگو و شاخص مدیریت فاخر در قلب‌های مردم و نخبگان جای داده است.

بنابراین پرمسلم است که آیت‌الله هاشمی، هم به اعتبار شخصیت‌ انقلابی و مبارزاتی‌اش و هم به اعتبار سوابق و کارنامه درخشان مدیریتی‌اش نقش یک شاخص یا الگویی را ایفا می‌‌کند که آثار و نشانه‌های آن دایما در مقابل دیدگان مردم قرار دارد و یقینا افراطیون تجلی چنین شرایط و ویژگی هایی در شخصیت آیت‌الله را به مثابه آیینه تمام نمایی تصور می‌کنند که از هر جهت نمایش‌ دهنده و بهتر است بگوییم برملا‌کننده تبعات نامطلوب مدیریتی‌شان بوده و در نتیجه با منافعشان در تضاد است.

اگر بخواهیم در میان تمامی خدمات و نقش‌آفرینی‌های آیت‌الله هاشمی به گوشه‌ای از دستاوردهای مدیریت اجرایی ایشان تنها در دوران سازندگی اشاره کنیم باید بگوییم هاشمی در شرایط بعد از جنگ، کشوری را تحویل گرفت که بسیاری از شهرها و روستاهایش مستقیما درگیر جنگ بوده و ساکنان آنها به صورت آواره به شهرها و روستاهای دیگر پناه آورده بودند.

بسیاری از شهرها و روستاهای دیگر نیز بر اثر بمباران‌های رژیم بعثی تا حد زیادی تخریب شده بود، بسیاری از چاه‌های نفتی و قسمت اعظم مهمترین پالایشگاه کشور یعنی پالایشگاه آبادان در آتش سوخته بودند؛ تمام موجودی ارزی و ریالی کشور هزینه دفاع مقدس شده بود وانگهی قیمت نفت هم به پایین‌ترین حد ممکن رسیده بود. آثار فقر تاریخی و عمومی‌ای را که بر تمام تار و پود زندگی اجتماعی اقتصادی مردم سایه افکنده بود هم باید به این مشکلات اضافه کرد.

اما آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در چنین شرایطی زمام مدیریت اجرایی کشور را در دست گرفت تا به توصیه اکید امام مبنی بر لزوم بازسازی و نوسازی خرابی‌های بعد از جنگ جامه عمل بپوشد. آیت‌الله هاشمی با تمام وجود به این باور رسیده بود که تنها و تنها عامل مورد نیاز برای سازندگی کشور مدیریت بخردانه و هوشمندانه است. او نیک می‌دانست که در مقابل ظرفیت عظیم ایمان، همت و غیرت بی‌نظیر مردم و جوانان مسلمان ایران، مشکلات و معضلات موجود توان مقاومت نخواهند داشت به همین دلیل به جوانان بها داد و با تعریف و تدارک پروژه‌ای به نام خودیاری از ظرفیت عظیم انسانی کشور در راستای احداث و راه‌اندازی هزاران پروژه بزرگ و کوچک استفاده کرد و نتیجه آنکه نه تنها شهرها و روستاهای جنگ‌زده، که سایر خرابی‌های ناشی از بمباران‌ها در شهرهای مختلف نیز بازسازی و نوسازی شدند. آوارگان به شهرها و ولایات خود بازگشتند و نه تنها پالایشگاه، کارخانجات، صنایع و زیرساخت‌های مهم آسیب‌دیده بازسازی شدند که سراسر کشور ایران به کارگاه سازندگی تبدیل شده بود.

هزاران روستا به خدمات و امکانات رفاهی مهم و مورد نیاز آن زمان مثل آب آشامیدنی، برق و جاده ارتباطی دست پیدا کردند و از همه اینها مهمتر دولت هاشمی با طراحی، احداث و راه‌اندازی پروژه‌های کلان زیرساختی مثل سدها، پتروشیمی‌ها، پالایشگاه‌ها، صنایع مادر، خط آهن‌های کلان(مثل خط 1000 کیلومتری بافق- بندرعباس) و... زمینه هدایت کلیت اقتصاد کشور به سمت توسعه همه‌جانبه را فراهم آورد.

حال اما مخالفان آیت‌الله هاشمی وقتی به عملکرد ناموفق خودشان و دولت مورد حمایتشان نگاه می‌کنند، وقتی می‌بینند که نتیجه کسب بالاترین درآمدهای ارزی در سال‌های گذشته نه تنها موجب دستیابی کشور به بالاترین رشد‌های اقتصادی نشده بلکه رشد اقتصادی کشور را به سمت منفی‌ترین و خطرناکترین شرایط ممکن سوق داده، وقتی شرایط بازار کالاها وخدمات (تورم) در سال‌های گذشته را در ذهن خود مرور می‌کنند، وقتی تعطیلی کارخانجات و صنایع کوچک و بزرگ را در سال‌های گذشته به یاد می‌آورند و... در چنین شرایطی یقینا از عملکرد خود خشمگین می‌شوند.

 اخبار سیاسی  - مردم سالاری

آیت‌الله هاشمی‌: نباید بگذاریم تندروها، عقل سیاسی و منطق دیپلماتیک را فدای هیاهو كنند

اخبار سیاسی - انتظار مردم جبران كارهای افراطی و حركت در مسیر اعتدال است
آیت‌الله هاشمی‌: نباید بگذاریم تندروها، عقل سیاسی و منطق دیپلماتیک را فدای هیاهو كنند

 آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی صبح امروز در دیدارهای جداگانه وزیر كشور، اعضا مجمع استانداران ادوار و جمعی از نمایندگان سابق مجلس شورای اسلامی و جمعی از روزنامه‌نگاران با ابراز امیدواری از اصلاح تدریجی مشكلات كشور، گفت: در سیاست خارجی شرایطی داشتیم كه هر روز به سوی گسترده شدن تحریم‌ها، پیش می‌رفتیم.

به گزارش خرداد، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، طرح هدفمندی یارانه‌ها را از ضرورت‌های اصلاح اقتصادی هر كشوری دانست و گفت: فرصتی كه قوانین مجلس برای كشور ایجاد كرده بود، در اجرا تبدیل به تهدید شد و تمام طرح به دادن مبلغی به مردم خلاصه شد كه در مقابل عوارض تورمی آن، بسیار ناچیز بود.

هاشمی‌رفسنجانی صفا و صمیمیت مردم و مسؤولان را سرمایه ارزشمند برای گذر از مقاطع حساس تاریخ انقلاب اسلامی دانست و گفت: در سال‌های اخیر شاهد افزایش نزاع‌های بیهوده و توهین و تهمت به شخصیت‌های رسمی و از طریق تریبون‌های رسمی به یكدیگر بودیم.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با ابراز تأسف از چنین اوضاعی گفت: در اخلاق اسلامی كه مبتنی بر فرهنگ قرآنی است، دروغ، توهین، تهمت و تجاوز به حقوق دیگران جایگاهی ندارد و باید صداقت و راستی را آیینه رفتاری و گفتاری مردم كنیم و برای نهادینه شدن آن بكوشیم.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به مذاكرات ایران با كشورهای 1+5 گفت: دنیا فهمید كه ایران لنگر ثبات منطقه است و اراده عقلای جهانی بر حل مسایل است و نباید بگذاریم تندروهای داخلی و خارجی، عقل سیاسی و منطق دیپلماتیك را فدای هیاهو كنند.

ایشان با یادآوری فداكاری‌های مردم در 8 سال دفاع مقدس و فرهنگی كه ایثارگری‌ها را در فضای جامعه خلق كرد، گفت: بعضی‌ها كه منافع باندی دارند، می‌خواهند میراث ملی را مصادره كنند و در این راه ابایی ندارند كه جلوی قاطبه مردم بایستند.

آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، در پاسخ به اظهارات برخی حاضران در خصوص نحوه حل مشكلات اقتصادی در دولت یازدهم گفت: مشكلات پیش روی دولت جدّی ولی اراده حل مشكلات با كمك مردم قوی است و ما از گذشته تجربه‌های ارزشمندی داریم كه ویرانی‌های 5 استان و خرابی‌های زیرساخت‌های سراسر كشور را درست كردیم.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، استفاده از نیروهای باتجربه را راهكاری جهانی برای ساختن كشورها دانست وگفت: اگر چه سرمایه‌های انسانی را خانه‌نشین كرده بودند، ولی مردم مسیری را رفتند كه به اعتدال رسیدند و در این فضا، انتظار مردم جبران آن كارهای افراطی و حركت در مسیر اعتدالی است.

ایشان بازنشسته كردن استادان دانشگاه را مصداق روشنی از خانه‌نشینی شخصیت‌های مؤثر دانست وگفت: دور كردن شخصیت‌های علمی و دانشگاهی از فضاهای علمی، توانایی لشكر عقل را در جامعه كم می‌نماید كه تقویت آن سفارش ائمه معصوم، به خصوص امام موسی كاظم (ع) به شاگردانشان بود.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با تأكید بر اهمیت فرهنگ در ثبات جامعه، گفت: فرهنگ جوهره اخلاقی ملت‌هاست و در جوامع اسلامی نیز توجه به بایدها و نبایدهای اخلاقی، مجموعه فرهنگ را تشكیل می‌دهد.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام قرآن كریم را بهترین راهنمای فرهنگی برای مردم ایران اسلامی دانست و گفت: مردمی كه دروغ نمی‌گویند، غیبت نمی‌كنند، تهمت نمی‌زنند و سیئات اخلاقی ندارند، می‌توانند پرچم‌دار فرهنگ باشند و شرط آن عبور از سطحی‌نگری و توجه به عمق مسایل است.

در دیدار وزیر كشور مسایل كلی كشور، مخصوصاً ماجرای كامل مرزبانان از اسارت تا آزادی و ابهامات وضعیت گروهبان جمشید دانایی‌فر مطرح و بحث و بررسی شد.

در دیدار مجمع استانداران ادواری، آقای میرلوحی، وزیر حقوقی و پارلمانی سابق وزیر كشور ـ آقای مهندس كشاورزیان، استاندار اسبق مازندران ـ آقای بهزادیان، معاون اسبق وزیر كشورـ آقای عابدی، استاندار اسبق لرستان ـ آقای عبدالوند، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی ـ آقای محمودیان، استاندار اسبق قزوین و سركار خانم بروجردی، معاون اجتماعی سابق وزیر كشور، با بیان دغدغه‌ها و نگرانی‌های خویش برای جبران عقب‌ماندگی‌های سال‌های گذشته و ارائه راهكارها، دیدگاه‌های خویش در خصوص مسایل مختلف، از جمله سیاسی، اقتصادی و بخش خصوصی را مطرح كردند.

در دیدار روزنامه‌نگاران نیز آقایان غلامحسین كرباسچی و محمد قوچانی به شیوه سؤال و جواب مسایلی را مطرح كردند و خواستار توجه بیشتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به مشكلات روزنامه‌نگاران شدند.

اخبار سیاسی - خرداد