اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

معمای پیچیده تیراندازی مرگبار در ورامین



معمای پیچیده تیراندازی مرگبار در ورامین

متهمان تیراندازی مرگبار در ورامین در حالی منکر اتهامات خود شدند که در جلسه دادگاه زوایای پنهانی از قتل های مرتبط با این پرونده افشا شد

به گزارش خبرنگار مهر، یکم اسفند ماه سال 86 ماموران پلیس آگاهی شهرستان ورامین ازقتل مرد جوانی دراین شهر باخبر شدند. تیم جنایی پس از حضور در محل دریافتند مقتول به نام محمد ساعت 12 شب سوار بر خودروی  پرشیای خود درحال رفتن به خانه شان بود که با شلیک گلوله به قتل رسید.

در ادامه جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و تیمی از کاراگاهان تحقیقات برای کشف راز این جنایت را آغاز کردند. در حالی که تجسس ها آغاز شده بود خواهر مقتول با مراجعه به ماموران اظهارداشت: شب حادثه درمقابل خانه مان بودم که  صدای تیراندازی را شنیدم. وقتی از خانه بیرون آمدم یکی از دوستان برادرم به نام احمد را دیدم که سوار یک موتورسیکلت شد و از محل گریخت. برادرم نیز قبل از مرگ احمد و پسران فردی به نام اکبر را به عنوان قاتلان خود معرفی کرد.

با طرح این اظهارات تحقیقات بر روی  احمد متمرکز شد و کاراگاهان دریافتند دو ماه قبل یکی از پسران اکبر و برادر احمد در جریان یک تیراندازی شبانه به قتل رسیده بودند. در جریان تحقیقات برای کشف راز این دو جنایت کاراگاهان مقتول را-محمد- به عنوان مظنون دستگیر کردند.

یکی از اهالی نیز در جریان تحقیقات مدعی شد احمد یک بار اعلام کرده بود که قصد کشتن محمد را دارد. تیم جنایی ورامین پس از تحقیقات گسترده 8 نفر را در رابطه با این قتل دستگیر و برای آنها قرار مجرمیت وکیفر خواست صادر کردند.

جلسه محاکمه متهمان صبح امروز در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد که نماینده دادستان با تشریح کیفر خواست خواستار مجازات متهمان پرونده شد. درادامه نیز اولیای دم برای عامل جنایت و همدستانش تقاضای اشد مجازات کردند.

قاضی اصغر عبداللهی رئیس شعبه 74 دادکاه کیفری با تفهیم اتهام مشارکت درقتل به  احمد از او خواست به دفاع از خود بپردازد.

متهم به قتل نیز پس از حضور در جایگاه با رد اتهامش گفت: زمان حادثه من به خاطر شرکت دریک نزاع مسلحانه درزندان بودم که با گرفتن مرخصی به ورامین آمده بودم. من هیچ اختلافی با مقتول نداشتم حتی در رابطه با قتل برادرم نیز شکایتی از او طرح نکردم.

خواهر مقتول مدتی نامزد برادرم بود که نامزدی آنها به هم خورد به همین خاطر آنها با ما اختلاف داشتند.

در ادامه متهم در پاسخ به پرسش های قضات دادگاه مدعی شد 5 سال از زمان قتل می گذرد و او خیلی از موارد اتفاق افتاده تاکنون را به خاطر ندارد.

متهم دیگر پرونده به نام محمد حسین که به اتهام معاونت درقتل بازداشت می باشد نیز پس از حضور در جایگاه گفت: در این ماجرا من هیچکاره بودم و اتهام وارد شده را قبول ندارم.

قاضی سپس با تفهیم اتهام به یکی دیگر از متهمان پرونده به نام حسین از او خواست به دفاع ازخود بپردازد که او پس از حضور درجایگاه با رد اتهام معاونت درقتل گفت: من 15 سال بود معتاد بودم که به خاطر کمک های مقتول توانستم ترک کنم. محمد به من قول داده بود اگر ازدواج کنم 2 میلیون تومان هدیه به من خواهد داد پس چرا باید او را به قتل برسانم.

قضات شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران سپس به ا تهامات اکبر و سه تن از پسرانش که در این پرونده متهم به معاونت در قتل بودند، پرداختند که آنها نیز اتهامات خود را رد کردند.

یکی از پسران اکبر به نام وحید در دفاع از خود گفت: من و مقتول بچه محل بودیم. دو ماه قبل از کشتن محمد برادرم و برادر احمد –متهم ردیف اول پرونده- هنگامی که برای تفریح به باغی رفته بودم از سوی افراد ناشناس به رگبار بسته شدم. برادرم 12 گلوله خورد وجان سپرد. ما از اداره آگاهی درخواست کردیم یکی از شاهدان ماجرا به نام رضا را احضار کند که رضا قبل از احضار شدن به دلیل اینکه سیانور در مشروب الکلی او ریخته بودند کشته شد. همان شب یکی از بستگان ما به طور مرموزی ناپدید شد. تاکنون از سرنوشت او خبری نیست اما خودروی سوخته او درشهریار کشف شد. ما همچنان پیگیر ماجرای قتل برادرم هستیم اما تاکنون به نتیجه نرسیده است. من و برادرانم هیچ اختلافی با مقتول نداشته ایم که بخواهیم  او را به قتل برسانیم.

در ادامه دو متهم دیگر پرونده درجایگاه حاضرشدند که آنها نیز با ارائه دلایلی منکر ارتکاب قتل شدند.

رئیس دادگاه سپس از خواهر مقتول خواست که به عنوان مطلع در جایگاه حاضر شود  که او در تشریح شب  حادثه گفت: شب حادثه قرار بود من و برادرم به تهران برویم. وسائلم را جمع کرده و درحال گذاشتن آنها درپشت در بودم که صدای شلیک گلوله را شنیدم. خودروی پرشیای برادرم سر کوچه پارک بود و احمد سوار یک دستگاه موتورسیکلت شد و از محل گریخت. خودم را به برادرم رساندم او غرق خون بود و قبل از اینکه بمیرد احمد و پسران اکبر را به عنوان قتل معرفی کرد.

قضات دادگاه پس از آخرین دفاعیات متهمان و وکلای آنها ختم جلسه را اعلام کردند و برای صدرو حکم وارد شور شدند./مهر

 


ویدیو مرتبط :
یک معمای پیچیده

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

معمای پیچیده سرقت مرگبار از مرد مسن


اعتراض به رأی قصاص دو پسر جوانی که متهم هستند ١٠ سال قبل مردی را به قصد سرقت به قتل رسانده‌اند، این پرونده را وارد مرحله جدیدی کرد.

روزنامه شرق: اعتراض به رأی قصاص دو پسر جوانی که متهم هستند ١٠ سال قبل مردی را به قصد سرقت به قتل رسانده‌اند، این پرونده را وارد مرحله جدیدی کرد.

مأموران پلیس زمستان سال ٨٤ جسد مردی ٧٠ساله را در تاکستان قزوین پیدا کردند. این جنازه کنار دیوار یک کارخانه رها شده ‌بود. در ابتدا این تصور به وجود آمد که متوفی به دلیل سرمازدگی جان خود را از دست داده ‌است اما تحقیقات بعدی که منجر به شناسایی خانواده او شد، نشان داد این فرد از چند روز قبل گم شده و زمانی که از خانه خارج شده‌، سوار بر خودروی شخصی‌اش بوده و به احتمال زیاد قربانی یک سرقت شده‌ است.  بررسی‌های مأموران و ردیابی‌ خودروی مقتول، فاش کرد این اتومبیل در پمپ‌بنزینی در غرب کشور سوخت‌گیری کرده ‌است.

از آن طریق مأموران صاحب جدید ماشین را شناسایی و بازداشت کردند. این مرد به پلیس گفت ماشین را از جوانی به نام علی خریداری کرده‌ و از سرقتی‌بودن آن هم اطلاعی نداشته ‌است. با همکاری این مرد، پلیس علی را شناسایی و بازداشت کرد.  مرد جوان سرقت ماشین را پذیرفت و گفت: «با همکاری یکی از دوستانم به نام پدرام دست به این کار زدیم. ما پیرمرد را نکشتیم و قصدی هم برای این کار نداشتیم؛ قصدمان این بود که او را بیهوش و اموالش را سرقت کنیم».

او گفت: من با مقتول در راه‌آهن آشنا شدم و بعد از آن هم به مغازه‌اش رفت‌وآمد می‌کردیم. او را به دوستم پدرام هم معرفی کردم، نقشه‌ای که طراحی کرده ‌بودیم این بود که به او مقداری آب‌میوه مسموم به داروی خواب‌آور بدهیم و بعد که بیهوش شد اموالش را سرقت کنیم. همین اتفاق هم افتاد. بعد از اینکه او آب‌میوه را خورد و مسموم شد درحالی‌که بیهوش بود، او را سوار ماشین و به همراه پدرام به سمت غرب کشور حرکت کردیم.

در راه در تاکستان زیلویی زیرش انداختیم و او را کنار دیوار یک کارخانه خواباندیم و رویش هم پالتو کشیدیم و رفتیم تا ماشین را بفروشیم. وقتی ما او را آنجا رها کردیم، زنده بود اینکه چرا و چطور فوت شده‌ است را نمی‌دانم». بعد از اعترافات این مرد، پدرام هم بازداشت شد. او در اعترافات اولیه‌اش مدعی‌ شد همراه دوستش علی نبوده و از سرنوشت پیرمرد هم اطلاعی ندارد؛ او گفت: قرار بر سرقت بود و من هم همدستی با علی را قبول و داروی خواب‌آور هم خریداری کردم اما نیمی از آب‌میوه مسموم را خودم خوردم و بی‌حال شدم، دیگر کاری نکردم و هر اتفاقی افتاده علی از آن خبر دارد و من نمی‌دانم چه شده‌ است. 

وقتی علی و پدرام با هم روبه‌رو شدند و علی یک ‌بار دیگر گفته‌هایش را تکرار کرد، پدرام هم این اعترافات را قبول کرد و پذیرفت زمان سرقت و رهاکردن پیرمرد کنار دیوار همراه علی بود.  هرچند پدرام این گفته‌ها را در جلسات بعدی رسیدگی به پرونده‌اش پس گرفت و یک‌ بار دیگر تأکید کرد زمان رهاکردن مقتول در تاکستان همراه دوستش نبود اما دادگاه این ادعا را قبول نکرد. پرونده زمانی پیچیده‌تر شد که پزشکی قانونی نیز اعلام کرد مرگ بر اثر مسمومیت دارویی نیست و البته آثار ظاهری فشار بر عناصر حیاتی یا ضرب چاقو وجود ندارد.

دادگاه برای مشخص‌شدن این موضوع، هیأتی از متخصصان در پزشکی قانونی را موظف به بررسی دوباره پرونده پزشکی مقتول کرد. در این گزارش نیز این‌طور آمده که نتیجه آزمایشات سم‌شناسی منفی است و احتمال اینکه مقتول بر اثر بیماری قلبی جانش را از دست داده یا اینکه فشار بر عناصر حیاتی گردن و خفگی باعث مرگش شده‌ باشد، وجود دارد. درنهایت با صدور کیفرخواست علیه هر دو متهم به اتهام قتل عمدی، پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری شماره یک قزوین فرستاده‌ شد.

علی، متهم ردیف اول، یک ‌بار دیگر گفته‌هایش را تکرار و تأکید کرد قصدی برای کشتن مقتول نداشتند و زمانی که او را کنار دیوار رها می‌کردند پیرمرد زنده‌ بود. او گفت: ما فکر می‌کردیم چند ساعت دیگر به هوش می‌آید و به خانه‌اش برمی‌گردد به همین دلیل هم برایش زیلو و پالتو گذاشتیم تا یخ نزند؛ هیچ اطلاعی هم از بیماری او نداشتیم و فکر می‌کردیم سالم است.

وقتی نوبت به پدرام رسید، او اتهام قتل را رد کرد و یک‌ بار دیگر گفت همراه علی نبود. او گفت: من بارها تکرار کرده‌ام که همراه علی نبوده‌ام، زمانی که او ماشین را برای فروش برد، من در گرم‌خانه‌ای در خاوران بودم که تحت‌نظارت شهرداری است. این کار سختی نیست که استعلام بگیرید و واقعیت حرفم را بررسی کنید. ضمن اینکه من در آن زمان چون خودم نیمی از آب‌میوه آغشته به دارو را خورده ‌بودم، خوابم برد و اصلا متوجه نشدم چه اتفاقی افتاد.

در پایان جلسه رسیدگی نیز فرشید رفوگران، وکیل‌مدافع پدرام، به دفاع از موکلش پرداخت و گفت: اولا در نظریه پزشکی قانونی علت دقیق مرگ مشخص نیست و احتمال اینکه مقتول بر اثر بیماری قلبی فوت کرده‌ باشد در این نظریه آمده ‌است؛ ضمن اینکه در معاینه جسد گفته ‌نشده آثار کبودی که نشانه خفگی و فشار بر عناصر حیاتی گردن است، روی بدن مقتول مشهود است. درباره موکلم هم باید بگویم، او در تحقیقات بارها گفته زمان رهاکردن مقتول همراه دوستش نبوده و توضیح داده که در گرمخانه شهرداری تهران بوده، بعد هم به خانه اقوامش رفته‌ است که متأسفانه استعلامی گرفته نشده تا دادگاه به یقین برسد  که متهم واقعیت را می‌گوید یا حرفش دروغ ‌است.

حتی می‌شد دوربین‌های مداربسته پمپ‌بنزینی که ردیابی ماشین مقتول از آنجا آغاز شده را بررسی کرد و متوجه شد علی تنها بوده یا پدرام هم همراهش بوده؛ هیچ بازجویی‌ای‌ هم از خریدار ماشین درباره اینکه فروشندگان دو نفر بودند یا یک نفر، انجام نشده ‌است بنابراین پرونده با نقص تحقیقات روبه‌روست و باید این نواقص برطرف و بعد رأی صادر شود.

این دلایل موردقبول هیأت رسیدگی قرار نگرفت و هر دو متهم به قصاص محکوم شدند اما پدرام و وکیل‌مدافعش به رأی صادره اعتراض و یک‌ بار دیگر دلایل خود را برای بی‌گناهی پدرام در یک لایحه بیان کردند و خواستار بررسی این پرونده در دیوان‌عالی کشور شدند.