اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

مشورت از صفات اهل ایمان است


یکی از صفات اهل ایمان این است که در کارها با هم مشورت می کنند، در به دست آوردن رأی درست به مشورت می نشینند و از رأی صاحبان نظر و اندیشه بیشترین بهره را می گیرند.

خبرگزاری مهر: یکی از صفات اهل ایمان این است که در کارها با هم مشورت می کنند، در به دست آوردن رأی درست به مشورت می نشینند و از رأی صاحبان نظر و اندیشه بیشترین بهره را می گیرند.

در بخش های قبلی این نوشتار آمده بود که طلحه و زبیر با امیرالمؤمنین(ع) بیعت کرده بودند، سپس با دغل‏ بازى‏هاى معاویه، از ایشان رویگردان شده و جنگ جمل را برپا کردند. در خطبه هشتم نهج البلاغه امام خطاب به زبیر می فرمایند: «باید دلیل روشنى اقامه کند».

در توضیح این ماجرا باید گفت امام(ع) پس از بیعت مردم، نامه‏اى به معاویه نوشت و دستور بیعت او و اهل شام را صادر فرمود. معاویه به زبیر نامه‏اى نوشت که از مردم شام براى او و پس از او براى‏ طلحه بیعت گرفته و باید سعى کنند حکومت ‏بصره و کوفه را در اختیار بگیرند، طلحه و زبیر از امام(ع) تقاضاى حکومت‏ بصره و کوفه را نمودند، اما امام در پاسخ‏ فرمود: حکومت را به کسى می دهم که به دین و امانتش مطمئن باشم، اما درباره شما فکر مى‏کنم.

سپس امام(ع) با مغیره و ابن عباس در این مورد مشورت کرد، مغیره موافق ‏و ابن عباس مخالف بود، امام گفته ابن عباس را پذیرفت، طلحه و زبیر پس از یأس ‏از حکومت، اجازه انجام‏ «عمره‏» را خواستند، اما امام یادآور شد که آنها تصمیم بر نقض بیعت دارند، آنها انکار این قصد را کردند و با قسم هاى خود بیعت‏ را تجدید کردند، اما پس از بیرون رفتن از مدینه گفتند: بیعت ما اکراهى بوده ‏است!

در ادامه خطبه امام می افزایند: «زبیر خیال مى‏کند که بیعتش تنها با دست‏ بوده نه با دل!، پس او اقرار به بیعت مى کند، ولى مدعى است که با قلب نبوده است، بنابراین بر او لازم است، بر این ادعا دلیل ‏روشنى بیاورد و گرنه باید به بیعت‏ خود باز گردد و به آن وفادار باشد.»



استدلال امام(ع) در برابر زبیر بسیار جالب است، زیرا زبیر مسلما بیعت‏ کرده اما اینکه این بیعت ظاهرى بوده، احتیاج به دلیل روشن دارد، زیرا هرگونه تعهدى در ظاهر دلیل بر موافقت ‏باطن است و باید به آن وفا کرد، مادام که‏ دلیلى برخلاف آن نباشد.

از دیگر نکات جالب این موضوع، مشورت امام با دیگران است. در اسلام توصیه های زیادی به مشورت با دیگران شده است. رسول الله(ص) که سیدالانبیاء(ع) بوده و ارتباط با وحی داشته همواره در مسائل مختلف با مردم مشورت می کردند تا عقول آنها را پرورش دهند و به این کار مهم و دستور قرآن پای بند باشند. امام علی(ع) هم با وجود اینکه باب علم و امام و رهبر جامعه اسلامی بود خود را از مشورت با مردم بی نیاز نمی دانست و در اجرای این سیره نبوی اقدام می کردند.

مشورت و شورا در لغت از «شارالعسل» گرفته شده و به معنای بیرون آوردن عسل از کندو به دست آوردن عسل ناب است. این لغت در اصطلاح به معنای به دست آوردن راه درست و متقن از طریق نظرخواهی از عقلا و خردمندان است.
 
مشورت از صفات اهل ایمان است

یکی از صفات اهل ایمان این است که در کارها با هم مشورت می کنند، در به دست آوردن رأی درست به مشورت می نشینند و از رأی صاحبان نظر و اندیشه بیشترین بهره را می گیرند. بدیهی است که مشورت هم در کارهای فردی و خصوصی و هم کارهای جمعی بسیار مفید و لازم است. در روایتی از حضرت رسول اکرم(ص) آمده که هیچ مردی با کسی مشورت نمی کند، مگر آنکه به سوی رشد هدایت می شود.

امر شورا و مشورت آنچنان از اهمیت به سزایی برخوردار است که قرآن مجید یک سوره به نام شورا را به آن اختصاص داده است. همه می دانیم که با امر شورا، زندگی در جریان صحیح و تعالی خود پیش می رود. شورا و مشورتی که در آن مصلحت و اندیشه در کنار هم قرار می گیرند و با اتکا به قرآن عمل صحیح شکل می گیرد.
 
در کتاب نهج الفصاحه آمده است که دوراندیشی در این است که با صاحب نظر مشورت نمایی و مطابق گفته اش عمل کنی. مشورت و شورا در لغت از «شارالعسل» گرفته شده و به معنای بیرون آوردن عسل از کندو به دست آوردن عسل ناب است. این لغت در اصطلاح به معنای به دست آوردن راه درست و متقن از طریق نظرخواهی از عقلا و خردمندان است.
 
وجه تسمیه و مشاوره این است که بهترین اندیشه و محکم ترین رأی از طریق نظرخواهی و گفتگو با دیگران همچون عسل ناب استخراج شده از کندو، به دست می آید و هدایت و صلاح و خیرها و خوبی ها در پرتو آن تحصیل و موجب پیروزی می گردد.
 
دین مبین اسلام بر منزلت شورا تأکید فراوان نموده است. آیات و روایات بی شماری بر این موضوع دلالت دارد ازجمله آیه شریفه 38 از سوره مبارکه شورا آنجا که می فرماید: «و آنان که امر خدا را طاعت و اجابت کردند و نماز برپا داشتند و کارشان را با مشورت یکدیگر انجام دادند. از آنچه روزی شان کردیم به فقیران اتفاق کردند.» و آیه 159 سوره آل عمران در سفارش پیامبر با اهل ایمان» بر آنان ببخشای و برایشان طلب آمرزش کن و در امور با ایشان مشورت نما و آنگاه که تصمیم گرفتی توکل بر خدا کن که خداوند توکل کنندگان را دوست دارد.»
 
پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) نیز بر انجام امور با مشورت و شورا تأکید داشته اند. ازجمله حضرت علی(ع) که در باب شورا فرامین بسیاری داشته و چنین فرموده اند. «من شاور الرجال شارکها فی عقولها: کسی که با انسان های دیگر مشورت می کند در عقلهای آنان شریک است.» در جایی دیگر مشورت کردن را موجب دوری از استبداد دانسته و چنین بیان داشته اند: «انسان همین که خود را در سطح مشورت قرار داد از استبداد دور شده است.»
 
در آیه 233 سوره بقره می خوانیم: «و الوالدات یرضبعن اولادهن ... و مادران فرزندانشان را دو سال کامل شیر دهند. این برای کسی است که بخواهد دوران شیرخوارگی را به کمال برساند ... پس اگر به توافق و مشورت با یک دیگر، قصد از شیر گرفتن فرزند را کردند گناهی برآنها نیست.»
 
ابن عباس در تفسیر این آیه می گوید: وقتی این آیه نازل شد پیامبر(ص) فرمود: «آگاه باشید که خدا و رسولش از مشورت بی نیاز هستند لکن خداوند آنرا رحمت برای امت اسلام قرار داد. پس کسی که مشورت کند، از به راه راست شدن باز نمی ماند و کسی که آنرا ترک کند، از گمراهی اش کاسته نمی شود.»
 
همچنین خداوند در سوره آل عمران آیه 159 حتی پیامبر اکرم (ص) را – که بی نیاز از مشورت است – به مشورت دعوت می کند و می فرماید: «فیما رحمه من الله ... » به لطف و رحمت الهی با آنان نرم خویی کردی و آگر درشت خوی و سخت دل بودی، بی شک از پیرامون تو پراکنده می شدند. پس از ایشان درگذر و بر ایشان آمرزش بخواه و با آنان مشورت کن.
 
نمونه دیگر، آیه 38 سوره شورا است که خداوند می فرماید: «الذین استجابوا لربهم و اقاموا ... » خداوند در این آیه چهار ویژگی برای مؤمنان برشمرده است، ازجمله لبیک به پروردگار، برپایی نماز، مشورت در کارهایشان و انفاق از دارایی شان. از این آیه استفاده می شود که انسان مؤمن اهل مشورت است و در پیشرفت کارهایش، تنها به عقل و خرد خویش اکتفا نمی کند بلکه از دیدگاه های دیگران نیز نهایت استفاده را می کند.
 
از رسول اکرم (ص) نقل مى کنند که فرمود: «از عاقل رهبرى جویید تا به راه راست برسید و وى را نافرمانى نکنید که پشیمان مى شوید.»
 
ویژگی های مشاوران
 
کسى را که انسان به عنوان مشاور خویش برمى گزیند، باید از ویژگى هاى شایسته اى برخوردار باشد که برخى از آنها عبارتند از:
 
1. بهره مندى از عقل و آگاهى: در سخنان گهربار اهل بیت(ع) به دو ویژگى عقل و علم مشاور، بیش از دیگر ویژگى هاى وى اشاره شده است. امام على(ع) در این باره مى فرماید: «با دشمن عاقلت مشاوره کن، ولى از دوست نادانت بر حذر باش.»
 
همچنین آن حضرت فرمود: «بهترین اشخاص براى مشورت، افراد عاقل، دانشمند، محتاط و با تجربه هستند.» از رسول اکرم (ص) نقل مى کنند که فرمود: «از عاقل رهبرى جویید تا به راه راست برسید و وى را نافرمانى نکنید که پشیمان مى شوید.»
 
2. دین دارى و پرهیزکارى: از هر فرد عاقلى نمى توان راهنمایى گرفت؛ زیرا ممکن است او ما را تنها به خواسته هاى دنیوى رهنمون شود و از معنویات و امور اخروى غافل سازد. ازاین رو، ائمه(ع)تأکید مى کنند که افزون بر آنکه مشاور باید عاقل باشد، دیندار و پرهیزکار نیز باشد. حضرت على(ع) مى فرماید: «در کارهاى خود با افراد خداترس مشورت کن، تا راه درست را بیابى».
 
3. باتجربه بودن و دوراندیشى: بهتر است در کارهاى مهم زندگى، با افرادى که از بینش عمیق و دوراندیشى بى بهره اند، مشورت نکرد. حضرت على علیه السلام در این زمینه مى فرماید: «با دوست مهربان دوراندیش مشورت کن که
پیروزى مى آورد.» نیز فرمود: «در امور خود با فرد ناآگاه مشاوره مکن.»
 
4. رازدارى: مشاور انسان باید امین و رازدار باشد تا اسرار شخصى فرد نزد وى محفوظ بماند و آبرویش تهدید نشود. امام صادق(ع) در حدیثى گران بار به چند محور اساسى اشاره کرده که بخشى از آن چنین است: چهارمین حد مشورت این است که مشاور باید از سر تو آگاه باشد و این سبب مى شود که میزان آگاهى او از موضوع به اندازه آگاهى خودت از آن مسئله باشد. پس [باید رازدار باشد تا] راز تو را پنهان نگه دارد و آنرا بپوشاند.
 
رسول اکرم(ص) نیز فرمود: «شخص مشاور باید امین و قابل اعتماد باشد.» «به منظور اینکه جلسه مشاوره بیشترین تأثیر خود را داشته باشد، مراجعه کننده باید از این موضوع مطمئن شوند که هر آنچه به مشاور مى گویند، در نهایت رازدارى با آن برخورد خواهد شد.»
 
امام صادق(ع) در بیان محورهاى مشورت، این مهم را چنین گوشزد مى کند: «مشاور باید دوست و همدل باشد. در این صورت، اگر او را از راز خود باخبر کردى، آن را پنهان نگاه مى دارد.» در واقع مشاور با ایجاد حس صمیمیت میان خود و مراجعه کننده، مشکل او را از خود مى داند و تا حد ممکن، در فاش نشدن آن مى کوشد. نتیجه ایجاد چنین اعتمادى در پرتو درایت مشاور، آن است که مراجعه کننده با اعتماد به مشاور، به راحتى مشکلات خود را با او بازگو مى کند و به دنبال آن، مشاور به شناختى درست و دقیق از او مى رسد.    


ویدیو مرتبط :
حکایت شاهی که اهل مشورت نبود (2)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مزیت اطلاق عنوان"كارگر"به"اهل‌قلم"



 

 

اطلاق عنوان "كارگر" به "اهل‌قلم" مزیت‌هایی در پی دارد.

 


کارگر نه اهل قلم

 


محمدرضا سرشار معتقد است نباید اطلاق عنوان «كارگر» به اهل‌قلم را، به معنای فروكاهیدن شأن این تخصص دانست؛ زیرا تعریف نویسنده به عنوان كارگر مشمول قانون كار، مزیت‌هایی را برای حرفه‌ای شدن نویسندگی در پی دارد.

 


به گزارش "شبکه خبری منابع انسانی ایران" به نقل از فارس، محمدرضا سرشار (رضا رهگذر) در یادداشتی با عنوان «فرصت‌های حرفه‌ای شدن» به موضوع «شغل انگاشتن نویسندگی و شاعری» پرداخته است.

 


وی در ابتدای این یادداشت می‌نویسد: «حرفه‌ای» شدن، یكی از دغدغه‌های جدی اهالی قلم در كشور ماست كه خود مقدمه پیش‌رفت‌ها و گشایش فضاهای جدیدی در این حوزه است. یكی از الزامات حرفه‌ای شدن، پذیرش قانونی این تخصص و تطبیق خصایص و شرایط آن با ادبیات قانون است.

 


در علم حقوق، حرفه‌ها، صنعت‌ها و صنف‌ها در ذیل «حقوق كار» تعریف می‌شوند كه مهمترین متن قانونی در این زمینه، «قانون كار» است. قانون كار جمهوری اسلامی ایران در گفتمان ویژه خود، همه اشخاص مشمول این قانون را به دو دسته اصلی «كارگر» و «كارفرما» تقسیم می‌كند.

 


بنابرین در نخستین گام، نباید اطلاق عنوان «كارگر» به اهل‌قلم را، به معنای فروكاهیدن شأن این تخصص دانست بلكه این همنامی، تنها الزامی برای رسیدن به دایره واژگانی مشترك با نهادهای قانونی ذی‌ربط ودر نتیجه استیفای حقوق اهالی قلم است.

 


در گام دوم لازم است این معنا را متذكر شد كه مراد از «نویسنده» در ادامه نوشتار، هر شخص حقیقی ایرانی‌ای است كه به نوشتن ـ اعم از سرایش نظم و نگارش نثر ـ اشتغال دارد.

 


سرشار می‌نویسد: براساس ماده ۲ قانون كار، كارگر «كسی است كه به هر عنوان در مقابل دریافت «حق‌السعی» ـ اعم از مزد، حقوق، سهم سود و سایر مزایا ـ به درخواست كارفرما كار می‌كند.» این تعریف موسع از كار و ذكر عبارت «به هر عنوان»، فرصتی برای «كار» دانستن «نگارش» است. چرا كه نویسنده، در ازای تخصص نگارش خود، مزدی را دریافت می‌كند.

 


بنابر طبیعت نویسندگی، قانون «ناشر» را كارفرما می‌داند و به دلیل امكان تصور وجود چند كارفرمای مجزا، همكاری احتمالی یك نویسنده با چند ناشر، در این تعریف خللی وارد نمی‌سازد.

 


نویسنده در ازای نگارش اثر، یا در یك بار، مبلغ ثابتی را از ناشر دریافت می‌كند یا درصدی از قیمت پشت جلد را می‌گیرد یا با گذاشتن سرمایه، در تولید كتاب شریك می‌شود. در ادبیات قانون كار، به این دریافتی، «حق‌السعی» گفته می‌شود كه حق‌السعی نویسنده نیز یا «كارمزد» یا «سهم سود» خواهد بود. براساس تبصره ۱ ماده ۳۵ ق.ك، چون مزد اهل قلم «براساس میزان انجام كار و یا محصول تولید‌شده» و بدون لحاظ ساعات انجام كار محاسبه می‌شود؛ «كارمزد» خوانده می‌شود.

 

 


* مزیت‌های تعریف نویسنده به عنوان كارگر

 


سرشار ادامه می‌دهد: بخش وسیعی از قانون كار ـ به دلیل ماهیت فراگیر و عمومی آن ـ به مسایلی نظیر ساعات كاری، تعطیلات و مرخصی‌ها، شرایط كار زنان و نوجوانان، حفاظت فنی، بهداشت كار و ... اختصاص دارد كه طبیعی است كه به‌دلیل كیفیت خاص كار نویسندگی، موضوعا‍ً از بحث خارج خواهد بود.

 

 

تعریف نویسنده به عنوان كارگر مشمول قانون كار، مزیت‌هایی را برای حرفه‌ای شدن نویسندگی در پی دارد.

 


یكی از مزیت‌های قانون كار برای نویسنده، این است كه براساس تبصره ۱ ماده ۱۳ ق.ك، «مطالبات كارگر جزء دیون ممتازه بوده» و بر اساس همین تصریح، درصورت ورشكستگی ناشر، نویسنده ضرر كمتری نسبت به دیگر طلبكاران ناشر خواهد كرد.

 


ضمن اینكه قانون كار با تبدیل كار كارمزدی به واحدهای نفر ـ ساعتی، عملاً امكان تعیین حداقل دست‌مزد را برای نویسنده مهیا می‌كند. بدین‌ترتیب این امكان مهیا می‌شود كه به عنوان مثال، كارمزد یك مجموعه داستان درجه الف ۱۲۰ صفحه‌ای، دست‌كم ۶۰۰ نفر ـ ساعت محاسبه شود و نویسنده این پشتیبانی قانونی را پیدا كند كه حق‌التالیفی كمتر از این را نپذیرد.‌

 


همین محاسبه، امكان تعلق بیمه كار پاره‌وقت را به نویسنده مهیا می‌سازد. این شیوه محاسبه سبب می‌شود كه ناشر در ضمن قرارداد قانوناً موظف گردد معادل نفر ـ ساعت محاسبه‌شده، برای كارگر موقت خویش، یعنی نویسنده، حق بیمه پرداخت نماید و او را اجباراً بیمه سازد.

 


این در حالی است كه هم‌اكنون، براساس بخش‌نامه آبان ۸۷ سازمان تأمین اجتماعی، «خبرنگاران، عكاسان حرفه‌ای، نویسندگان، مورخان، شاعران، هنرمندان» جزو مشاغل مشمول مقررات بیمه صاحبان حرف و مشاغل آزاد هستند. به عبارت آشكارتر، اهل قلم مشمول بیمه اجباری نیستند و گویی به عنوان كارفرمای خود، می‌توانند خود را بیمه سازند.

 


سرشار در بخش دیگری از یادداشت خود می‌آورد: یكی دیگر از دغدغه‌های اهل قلم، تامین مسكن است. ماده ۱۳۲ ق.ك به نویسندگان اجازه می‌دهد تا برای تامین مسكن خود، «تعاونی مسكن» تشكیل دهند و تبصره آن، سه وزارت‌خانه را به حمایت از این تعاونی‌ها، موظف می‌كند. ماده ۱۳۳ نیز در خصوص تاسیس «تعاونی مصرف(توزیع)» اجازه مشابهی را صادر می‌كند.

 


اما استفیای حقوق اهل قلم، به صورت انفرادی امری پیچیده و گاه طولانی و تخصصی است. ماده ۱۳۱ ق.ك به نویسندگان اجازه می‌دهد تا در راستای اجرای اصل ۲۶ قانون اساسی، «انجمن صنفی» تشكیل دهند و از طریق تشكیلات، از حقوق صنفی خود دفاع كنند.

 


اما مرور این مجموعه مزیت‌ها نباید باعث فراموشی این مهم گردد كه تعیین حداقل دست‌مزد برای نویسنده و الزام قانونی به بیمه وی، بار مالی‌ای را بر دوش ناشر می‌افكند كه نتیجه فوری آن، افزایش بهای تمام‌شده كتاب خواهد بود.

 


طبیعی است كه این افزایش قیمت، كاهش خرید كتاب و در نتیجه كاهش عناوین كتب منتشرشده را به دنبال دارد. نگارنده بر این اعتقاد است كه همین اتفاق، هرچند در ظاهر و در كوتاه مدت به ضرر حوزه كتاب خواهد بود اما در میان‌مدت و دراز مدت، به تركیدن حباب تعداد عناوین كتب، كم‌شدن شبه‌كتاب‌ها، كنار رفتن نویسندگان و ناشران غیر حرفه‌ای خواهد انجامید و روابط حرفه‌ای‌تری را در این حوزه حاكم خواهد كرد.