اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
مرگ هولناک زن در جنایت اسیدی شوهر نقاش
مردی در اقدامی جنونآمیز همسرش را در برابر دیدگان کودکش کشت و بدنش را با اسید سوزاند.این مرد وقتی با دستان خونآلود بچهاش را در آغوش گرفته بود بین همسایهها ایستاد و با خونسردی گفت همسرش را کشته است.
ساعت 13 ظهر یکشنبه 15 مرداد ماه سال جاری اهالی محله سنگبری خرمدشت کرج با فریادهای زن و مردی جوان که در خانهشان بشدت در حال مشاجره بودند مقابل خانه آنان رفتند.
همسایهها که فریادهای کمک زن جوان و گریههای پسر 2 سالهاش را میشنیدند تصمیم گرفتند داخل خانه بروند و مادر و کودک را از دست مرد عصبانی نجات دهند.
پس از گذشت چند دقیقه از این ماجرا مرد صاحبخانه دست از کتک زدن همسرش برداشت و با آرام شدن فضای آنجا، اهالی محل به خیال این که مرد جوان آرام شده است به خانههای خود برگشتند.
چندین ساعت بعد که هوا تاریک شده بود این بار همسایهها با صحنه هولناکی روبهرو شدند. مرد جوان که بچهاش را با لباس خونآلود در آغوش داشت از خانه بیرون آمد و با رفتارهای مرموزش قصد داشت به طور پنهانی از خانه خارج شود. هنگامی که چند تن از همسایهها نگران سرنوشت همسر وی شدند برابر مرد ایستادند و ماجرای خونی بودن لباس پسر 2 سالهاش را
جویا شدند.
مرد صاحبخانه که حالت عجیبی داشت و آشفته بود ادعای وحشتناکی کرد و به همسایهها گفت که همسرش را به قتل رسانده است.
بدین ترتیب چند تن از همسایهها برای بررسی ادعاهای مرد صاحبخانه به خانه وی رفتند و با صحنه هولناکی روبهرو شدند. جسد غرق در خون زن جوان جلو آشپزخانه افتاده بود و شواهد نشان میداد مدت کوتاهی است که چاقو خورده بنابراین برای نجات این زن، وی را به بیمارستان منتقل کردند ولی پزشکان گفتند که از مرگ زن جوان چند ساعتی گذشته است و این در حالی بود که عامل جنایت با بچهاش گریخته بود. با مخابره شدن این جنایت خانوادگی به پلیس دقایقی بعد، تیمی از کلانتری پای در قتلگاه زن جوان گذاشتند و در بررسیهای نخستین خود دریافتند مرد 26 ساله به نام «فرشید» پس از به قتل رساندن همسر 22 سالهاش «رؤیا» روی بدنش اسید ریخته و سپس به همراه پسرش فرار کرده است.
با مخابره قتل به بازپرس کشیک قتل کرج، وی پس از حضور در صحنه جنایت به تیمی از کارآگاهان اداره قتل آگاهی کرج دستور داد این مرد را دستگیر کنند. کارآگاهان برای بررسی ماجرای جنایت دست به تجسسهای میدانی زدند و با ردیابیهای ویژه موفق شدند وی را در مخفیگاهش دستگیر کنند.وی که در شرایط عادی قرار نداشت ادعا کرد که به دلیل برخی اختلافات و درگیریهای لفظی دست به این جنایت زده است. وی در ادامه افزود: من نقاش ساختمان هستم و با این کار خرج خود و خانوادهام را تأمین میکردم و زندگی خوبی با رؤیا داشتم ولی این اواخر دچار اختلاف با یکدیگر شده بودیم و رابطهمان سرد شده بود و با هم درگیر میشدیم تا این که امروز و در آخرین مشاجره کنترلم را از دست دادم و با چاقو همسرم را از پای درآوردم سپس روی بدنش اسید ریختم.
در شاخه دیگری از تحقیقات مشخص شد فرشید دچار بیماری روانپریشی است و کارت قرمز دارد و به دلیل نارساییهای روحی و روانی مرتکب جنایت شده است.
بنابرگزارش ، بازرس پرونده برای بررسی سلامت روحی و روانی فرشید وی را برای انجام آزمایشات روانی به پزشکی قانونی منتقل کرد و تلاش برای بررسی سایر ابعاد این جنایت ادامه دارد... / ایران
ویدیو مرتبط :
مرگ دلخراش زن و شوهر در تصادف!
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
جنایت هولناک/زن سوم، شوهرش را به «میهمانی مرگ» كشاند
زن سوم، شوهرش را به «میهمانی مرگ» كشاند
شكایت اولیایدم سه سال بعد از گمشدن مردی میانسال، راز قتل او را برای پلیس فاش كرد و مشخص شد همسر سوم مقتول با همدستی دو مرد دست به جنایت زده است.
به گزارش شرق، این پرونده كه بهزودی در شعبه 71 دادگاه كیفری استان تهران رسیدگی میشود یك سال قبل در شهریار به جریان افتاد و در آن زمان یكی از فرزندان مردی به نام فرامرز به ماموران گفت پدرش از سه سال پیش ناپدید شده است. این جوان به پلیس گفت: سه سال است كه پدرم گم شده و با ما هیچ تماسی نداشته است. در این مدت هربار كه به خانهاش رفتیم همسرش به ما گفت پدرمان به ژاپن رفته تا كار كند و هنوز برنگشته است. در این سه سال هربار كه از او خواستیم شماره تلفنی به ما بدهد طفره رفت و گفت شمارهای ندارد. این پسر ادامه داد: من فكر میكنم همسر پدرم از سرنوشت او خبر دارد و نمیخواهد چیزی به ما بگوید.
با شكایت این جوان تحقیقات پلیس آغاز شد و همسر سوم فرامرز مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: شوهرم به گفته خودش به ژاپن رفته است البته من هم از او خبر ندارم. وقتی این زن از بیان واقعیت طفره رفت و حاضر نشد به سوالات پلیس جواب دهد ماموران جمعآوری اطلاعات در مورد فرامز را آغاز كردند و متوجه شدند این مرد سه بار ازدواج كرده و آخرین همسرش زنی است كه در حال حاضر در عقد او است. او از دو ازدواج دیگرش فرزندانی دارد كه همگی بزرگسال هستند و زندگیهای جداگانه دارند. كارآگاهان همچنین متوجه شدند فرامرز از همسر سوم خودش هم یك دختر دارد كه حساب مشتركی بین این سه وجود دارد و از زمان گم شدن فرامرز همسر و دخترش از آن حساب برداشت میكنند. این تنها یافتههای پلیس نبود و ماموران متوجه شدند سارا همسر فعلی فرامرز مدتی است با مردی به نام اسماعیل زندگی پنهانی دارد و اسماعیل به خانه او رفت و آمد میكند. سارا با به دست آمدن این اطلاعات یكبار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت.
زمانی كه پلیس در مورد اسماعیل از او سوال كرد این زن گفت: سه سال قبل شوهرم به طور ناگهانی گم شد و بعد از آن دیگر خبری از او نشد. به ما گفته بود میخواهد به خارج برود و كار كند. من و دخترم فكر میكردیم شوهرم به ژاپن رفته است. در این مدت من سعی كردم پیدایش كنم اما نشد تا اینكه یك سال قبل اسماعیل كه میدانستم نسبت به من علاقهای دارد به خانهام آمد و گفت حالا كه شوهرت رفته و تو را ترك كرده بیا با هم زندگی كنیم و زن صیغهای من بشو. من هم كه شرایط سختی داشتم قبول كردم و از آن به بعد اسماعیل با من رابطه داشت.
سارا انگشت اتهام را به سمت اسماعیل گرفت و گفت: از آنجایی كه اسماعیل در این مدت چندین بار به من گفت شوهرت مرده است، حدس میزنم او اطلاعاتی در اینباره دارد. اسماعیل با توجه به طرح این اتهام بازداشت شد اما ماجرای گمشدن فرامرز را به گونهای دیگر تعریف كرد و گفت: من و سارا با هم رابطه داشتیم و این پیشنهاد سارا بود كه فرامرز را بكشیم. چون سارا میگفت فرامرز مرد بداخلاقی است و نمیخواهد بیشتر از این او را تحمل كند. من هم قبول كردم چون عاشق سارا شده بودم. یك مرد افغان را اجیر كردیم و قرار شد سه نفری فرامرز را به قتل برسانیم. طبق نقشه او را به باغی دعوت كردیم و در حالیكه همه چیز شبیه به یك میهمانی بود، فرامرز را غافلگیر كردیم و او را كشتیم و جسدش را در همان باغ دفن كردیم. پلیس با كمك اسماعیل، مرد افغان را هم بازداشت كرد. هر سه متهم بارها مورد بازجویی قرار گرفتند و به دست داشتن در قتل اعتراف كردند.
مرد افغان در بازجوییها گفت: من برای این قتل پول گرفتم. سارا و اسماعیل با هم نقشه را كشیده بودند و من فقط در كندن چاله و دفن مقتول كمكشان كردم. این اسماعیل بود كه دست به این قتل زد.
ماموران در ادامه به باغی كه متهمان نشانیاش را داده بودند رفتند و بعد از حفر چالهای كه گفته میشد فرامرز در آن دفن شده استخوانهای او را پیدا كردند. آزمایشهای ژنتیكی ثابت كرد استخوانها متعلق به فرامرز است بنابراین اتهام قتل عمد و معاونت در قتل به اسماعیل، سارا و مرد افغان تفهیم شد. آنها یكبار دیگر مورد بازجویی قرار گرفتند و جزییات را توضیح دادند.
در حالیكه دو متهم مرد مدعی بودند سارا نقشه قتل را كشیده است این زن در آخرین دفاعیاتش گفت از ماجرای قتل شوهرش خبر نداشته و متهمان دروغ میگویند. این در حالی بود كه اسماعیل هم قتل را گردن مرد افغان انداخت و گفت قاتل اصلی اوست و طناب را او دور گردن متهم پیچید. مرد افغان نیز اتهامش را رد كرد و مدعی شد در این قتل نقشی نداشته است. با این حال قرار مجرمیت و كیفرخواست علیه متهمان صادر شد و پرونده این بار در شعبه 71 دادگاه كیفری استان تهران به جریان افتاد.
قاضی نورالله عزیزمحمدی بعد از بررسی پرونده با وارد آوردن چند ایراد از جمله بررسی سابقه ارتباط اسماعیل و سارا و بررسی فهرست مكالمات تلفنی آنها از دادسرای شهریار خواست این ایرادات را برطرف كند تا پرونده برای رسیدگی آماده شود./شرق