اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
مردی که خاله پدرش را کشته و در یخچال فریزر پنهان کرده بود، از قصاص نجات یافت
اوایل تیرماه سال 91 با ادعاهای مرد جوانی مبنی بر این که خاله پدرش گم شده است، پلیس تهران وارد عمل شد تا از سرنوشت این زن رازگشایی کند.
مرد جوان که نگران خاله پدرش بود، وقتی پیشروی تیم قضایی و پلیس ایستاد، گفت: «ناجی» با مهاجرت بچههایش به کشورهای خارجی در خانه ویلاییاش در زعفرانیه زندگی میکرد. پس از ازدواج برای اینکه خاله پدریام تنها نباشد، نزد او رفتیم.وی افزود: یک سالی است که با وی زندگی میکنم اما او دیروز برای خرید از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. هرچه چشم به راه ماندیم، به خانه نیامد. هر دقیقه دلنگرانیمان بیشتر میشد. چند بار به موبایلش زنگ زدم، وقتی دیدم از دسترس خارج است، دلواپس شدم تا اینکه موبایلش خاموش شد. ابتدا احتمال دادم شاید به خانه دوستانش رفته باشد. وقتی پرسوجو کردم، دیدم کسی از خاله پدرم خبری ندارد.
این مرد گفت: سه شبانهروز از گم شدن خالهام میگذرد و نگران او هستیم که گرفتار سرنوشت بدی نشده باشد. همزمان با ناپدید شدن این زن، فرزندان وی از طریق دوست مادرشان به نام «عفت» مطلع میشوند که وی گم شده است و به عفت وکالت میدهند تا به نمایندگی از سوی آنان ماجرای گم شدن ناجی را پیگیری کند.
این زن وقتی برای پیگیری ماجرا دست به کار میشود در نخستین اقدام «رامین» را که با او زندگی میکرد، به عنوان مظنون به پلیس معرفی میکند. همین کافی بود تا پلیس به صورت نامحسوس رامین را تحتنظر قرار دهد و با رفتارهای مرموز وی روبهرو شود. سرانجام 18 تیرماه سال 91 وقتی مأموران برای انجام بررسی و تحقیقات بیشتر به خانه زن گمشده در زعفرانیه رفتند، دیدند که رامین و همسرش در حال جمعآوری اثاثیه خانهشان هستند تا به جای دیگری نقلمکان کنند.
همزمان همسر رامین با خواهرش برای جمعآوری اثاثیه به انبار خانه رفت و ناگهان فریادزنان گفت که یک جسد داخل یخچال فریزر انباری خانه است! مأموران پلیس با شنیدن این حرف خیلی سریع به انبار خانه رفتند و با جسد یخزده خاله گمشده که بستهبندی شده و داخل یخچال فریزر بود، روبهرو شدند. همان لحظه رامین وقتی دید که راز جنایت هولناکش برملا شده است، قصد فرار داشت، اما بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت.
این مرد جوان در بازجوییها قتل خاله پدرش را به گردن گرفت و انگیزهاش را مشکلات مالی دانست. رامین در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عزیزمحمدی و چهار قاضی مستشار تحت محاکمه قرار گرفت.
وی در آخرین دفاع گفت: مشکل مالی داشتم. روز حادثه نزد ناجی، خاله پدرم رفتم و از او پول خواستم. اما به من پولی نداد بر سر همین موضوع عصبی شدم و با ماهیتابهای که در کنار دستم بود، ضربه محکمی به سرش زدم. وقتی دیدم نفس نمیکشد، به بازار رفتم یک یخچال فریزر بزرگ به ارزش 600 هزار تومان خریدم و به انبار خانه بردم. سپس تنهایی جسد ناجی را بستهبندی کردم، داخل فریزر گذاشتم و فقط انگشت سبابه وی را بیرون گذاشتم، چرا که میخواستم از وی اثر انگشت بگیرم تا خانه و اموالش را تصاحب کنم. ابتدا در بنگاه معاملات مسکن خانهاش را به فروش گذاشتم و از او اثر انگشت گرفتم تا نقشهام را عملی کنم اما پیش از هر اقدامی گرفتار شدم.
این مرد گفت: اکنون نیز بشدت پشیمانم و تقاضای عفو و بخشش دارم.
با این اعترافات، عامل جنایت از سوی پنج قاضی به قصاص نفس محکوم شد و در حالی که در آستانه طناب دار قرار داشت، فرزندان ناجی با دریافت دیه از خونخواهی گذشت کردند.
بنابر این گزارش، صبح دیروز این قاتل تنها به لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شد و قضات شعبه دوم دادگاه کیفری یک با احتساب ایام بازداشتی، وی را به سه سال زندان محکوم کردند و با توجه به اینکه رامین سه سال میشود در زندان است، وی بزودی آزاد خواهد شد.
اخبار حوادث - ایران
ویدیو مرتبط :
آموزش تعمیر یخچال فریزر - گرمای یخچال و سردی فریزر
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
مردی که برای پنهان ماندن ازدواج دوم خود، همسر موقتش را کشته بود، از قصاص نجات یافت
به گزارش ایران ؛مأموران با حضور در بیمارستان با پیکر بیجان زن جوان روبهرو شدند که آثار کبودی و ضرب و جرح روی گردن و صورتش دیده میشد. بررسیهای میدانی نشان داد که این زن زهرا 35 ساله است و ساعتی پیش مرد جوانی وی را به بیمارستان رسانده است.
این مرد بلافاصله تحت تحقیق قرار گرفت و به مأموران گفت: خانه بودم، ساعاتی پیش کامران که همسر موقت این زن است با من تماس گرفت و گفت حال زهرا وخیم است، خواست من او را به بیمارستان برسانم! باور کنید من هیچ اطلاعی از ماجرا ندارم. همین سرنخ کافی بود تا مأموران پلیس برای دستگیری کامران وارد عمل شوند. همزمان پزشکی قانونی نیز علت مرگ زهرا را خفگی براثر فشار بر عناصر حیاتی گردن اعلام کرد.
با گذشت 4 ماه از این جنایت مرد 2 زنه به دام افتاد و کامران وقتی دید که هیچ راه انکاری ندارد، لب به اعتراف گشود و قتل زهرا را به گردن گرفت و گفت: حدود 2 سال پیش به صورت موقت با زهرا ازدواج کردم. این درحالی بود که همسر اولم از این ازدواج اطلاعی نداشت.
سرانجام با گذشت دو سال زندگی پنهانی تصمیم گرفتم از زهرا جدا شوم حتی برای اینکه وی با جدایی مخالفتی نکند، یک آپارتمان به نامش زدم. اما او دستبردار نبود و به بهانههای مختلف و برای اینکه از من اخاذی کند، همیشه تهدید میکرد که ماجرای ازدواج پنهانیمان را به همسرم اطلاع میدهد.
تا اینکه روز حادثه وقتی به خانه دامادمان رفته بودم، زهرا با من تماس گرفت و خواست مرا ببیند. وقتی به دیدنش رفتم او باز هم مرا تهدید کرد و حتی برایم چاقو کشید! همزمان که چاقو را از دستش گرفتم ناخواسته ضربهای به صورتش خورد! این درحالی بود که او داد و بیداد میکرد خواستم که ساکت شود چرا که میترسیدم همسایهها متوجه شوند. همزمان با دستهایم گلویش را فشار دادم تا او را بترسانم وقتی به خود آمدم دیدم که نفس نمیکشد. نمیدانستم چکار کنم همان لحظه با یکی از اقوام تماس گرفتم خواستم سریع زهرا را به بیمارستان برساند. وقتی باخبر شدم که او دیگر زنده نیست از شدت ترس پا به فرار گذاشتم.
کیفرخواست این مرد، درحالی صادر شد که فرزندان قربانی با گرفتن دیه 100 میلیون تومانی از قاتل مادرشان اعلام گذشت کردند. صبح دیروز، کامران تنها از جنبه عمومی جرم در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران تحت محاکمه قرار گرفت. ابتدای جلسه مادر قربانی نیز در ازای بخشش قاتل دخترش تقاضای دیه کرد.
کامران وقتی برای آخرین دفاع پشت تریبون رفت، گفت: قتل را قبول دارم. اشتباه کردم، ناخواسته دستم به خون زهرا آلوده شد. فقط به خاطر والدین پیرم از دادگاه تقاضای تخفیف مجازات دارم و حاضرم دیه مادر قربانی را نیز پرداخت کنم.
بنابر این گزارش، در پایان سه قاضی عالیرتبه با هم وارد شور شدند و کامران را از جنبه عمومی جرم به زندان محکوم کردند.