اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
مرتضی مبلغ : برخی عمدا مطالبات از دولت را بالا میبرند
برای پاسخ به سوالات«آرمان» با مرتضی مبلغ معاون سیاسی وزارت كشور دولت اصلاحات گفتوگو كردیم.
مبلغ معتقد است: « بخشی ازاصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری آینده به دنبال یك چهره و جریان جدید و قوی برای رقابت با آقای روحانی خواهند رفت و احتمال كمتری وجود دارد كه از چهرههای گذشته خود استفاده كنند.» در ادامه متن گفتوگوی «آرمان» با مرتضی مبلغ را از نظر میگذرانید:
چرا اصولگرایان در انتخابات هفتم اسفند به اهداف از پیش تعیین شده خود دست پیدا نكردند؟
هنگامی میتوان درباره هزینههای شكست یك جریان سیاسی صحبت كرد كه آن جریان با توانمندیها و ظرفیتهای خود وارد رقابت سیاسی شده و در نهایت موفق نشده به اهداف از پیش تعیینشده خود دست پیدا كند. این در حالی است كه در انتخابات هفتم اسفند جریان اصولگرا چنین شرایطی نداشته است. اصولگرایان در انتخابات گذشته تنها با اتكا به ردصلاحیت اصلاحطلبان به عنوان مهمترین رقیب سیاسی خود پا به رقابتهای انتخاباتی گذاشتند و گمان میكردند یك پیروزی مجانی و بیدردسر به دست خواهند آورد.
با این وجود مردم در روز انتخابات طرحی نو درانداختند و نشان دادند بیرون كردن رقیب از صحنه رقابت، پشتوانه محكمی برای پیروزی نیست. مردم در انتخابات هفتم اسفند به صورت سلبی به تندروهای سیاسی«نه» گفتند و اجازه ندادند كسانی كه تلاش میكنند به جای مردم تصمیم بگیرند وارد مجلس شوند. از سوی دیگر با حمایت ازاصلاحطلبان واعتدالگرایی به صورت ایجابی خواستار حركت كشور در مسیر اعتدال و عقلانیت شدند.
پس از انتخابات هفتم اسفند برخی از تئوریسینهای اصولگرایی به نقد درونگروهی پرداختند. به نظر شما اصولگرایان پس از هفتم اسفند به سمت تجدیدنظر در رویكردهای خود با توجه به واقعیتهای جامعه حركت خواهند كرد یا اینكه تلاش میكنند برای جریان پیروز و دولت آقای روحانی رقیبتراشی كنند؟
اصولگرایان قبل از انتخابات به دو دسته تقسیم شده بودند؛ دستهای از اصولگرایان همچنان تلاش میكردند به رویكردهای گذشته خود پایبند باشند و همچنان در مسیری حركت میكردند كه دولتهای نهم و دهم پیشرو آن بودند. دسته دیگر اما كه از وجدان بیدارتری برخوردار بودند حاضر نبودند با تندروها و كاسبان تحریمها بر سر یك سفره بنشینند و حساب خود را از آنان جدا كردند. از سوی دیگر رای قاطع و منطقی مردم در روز هفتم اسفند سبب جدایی بیشتراین طیف از جریان تندرو شد. با منزویتر شدن تندروها از صحنه سیاسی كشور و استقبال مردم از معتدلین هر دو جناح سیاسی عملا فضای سیاسی كشور به سوی اعتدال و خرد جمعی حركت كرد. مساله دیگری كه انشقاق و شكاف را در جریان اصولگرایی عمیقتر كرد رفتارها وراهبردهای سازنده و همراه با عقلانیت جریان اصلاحات در فضای سیاسی كشور بود.
در سالهای اخیر اصلاحطلبان همواره به دنبال منافع ملی وتعامل وگفتوگوی ملی و وحدت بودند تا به چالشهای مخرب و بیپایان خاتمه داده شود. اصلاحطلبان به هیچ عنوان از فشارهای جریان رقیب آزرده نشدند و همچنان در مسیر عقلانیت حركت كردند. با این وجود به نظر میرسد هرچه تعداد تندروها در فضای سیاسی كشور كمتر شود به همان اندازه هیجانات و افراطگریهای آنان تشدید خواهد شد. تندروهای سیاسی نشان دادهاند حاضر نیستند از گذشته خود درس بگیرند و به همین دلیل همچنان به رویكردهای تنش آمیز خود ادامه میدهند. تندروها همواره به صورت خطی حركت میكنند و تمایل دارند راهی را كه در پیش گرفتند بدون هیچ گونه تامل و تجدید نظری ادامه بدهند. این وضعیت پس از هفتم اسفند نیز ادامه داشته است و به همین دلیل هجمهها علیه دولت آقای روحانی بیشتر از گذشته شده است.
دولت آقای روحانی درابتدا تلاش کرد تحریم های بین المللی را از بین ببرد و سپس به مسائل داخلی بپردازد. با این وجود به نظر می رسد دولت آقای روحانی با خلأ استراتژی در مرحله پسابرجام روبه رو شده و دست به عصا حرکت می کند.
دولت آقای روحانی با خلا استراتژی در مرحله پسا برجام روبهرو شده و دست به عصا حركت میكند. در دوران پسا برجام برخی از تندروهای آمریكایی تلاش كردند با تحت فشار قرار دادن ایران به دستاوردهای جدیدی دست پیدا كنند. از سوی دیگر تندروهای داخلی نیز با رفتارهای تخریب گرانه خود تلاش كردند عرصه را بر دولت آقای روحانی تنگ كنند. در نتیجه این مسالهای طبیعی است كه در چنین شرایطی آقای روحانی نمیتواند به راحتی برنامههای خود را جلو ببرد و مجبور میشود با ملاحظات بیشتری حركت كند.
دولت روحانی مجبور است برای خنثیسازی كارشكنیها با دقت وتدابیر خاصی حركت كند تا به اهداف از پیش تعیین شده خود دست پیدا كند. متاسفانه عدهای بدون در نظر گرفتن منافع ملی در دوران پسابرجام بیمحابا علیه دولت تاخت و تاز میكنند و اجازه نمیدهند دولت در یك فضای مناسب مسیر خود را دنبال كند. البته از این نكته نیز نباید غافل شویم كه هر دولتی دارای نقاط ضعف و قوت است و دولت آقای روحانی نیز از این وضعیت مستثنا نیست.
با این وجود نقاط ضعف دولت كه بیشتر در مدیریت سیاسی و همچنین برخی برنامههای اقتصادی است، نسبت به اقدامهای مخرب تندروها یك امر فرعی است و در روند كلی دولت تاثیرگذار نیست. آقای روحانی از ابتدای ریاستجمهوری خود تاكنون مسیر مناسبی را برای اداره كشور برگزیده و از ابزارها و استراتژی مناسبی استفاده كرده است. نكته دیگر اینكه مناسبات ایران و كشورهای غربی دارای پیچیدگیهای خاصی است و نمیتوان انتظار داشت یك شبه و طی مدت چند ماه حالت طبیعی به خود بگیرد. به نظر من اگر مخالفان دولت آقای روحانی در داخل كشور اندكی وجدان به خرج داده و نسبت به مواضع مخالفان برجام در داخل آمریكا تامل و تفكر میكردند متوجه میشدند كه برجام یك دستاورد بزرگ برای ایران بوده كه سبب اعتراضات داخلی در آمریكا شده است.
نكته دیگر اینكه برخی تلاش میكنند عامدانه وبه صورت انفجاری مطالبات متراكم بیش از اندازهای را در مساله برجام در فضای داخلی دامن بزنند تا از نظر روانی دولت تحت فشار بیشتری قرار بگیرد. تحریمها و قطعنامههایی كه علیه ایران صادر شده است علاوه براینكه از نظر سیاسی و اقتصادی برای ما مضر بوده از جنبه روانی نیز در عرصه بینالمللی تاثیر منفی از خود بر جای گذاشته است. در نتیجه نمیتوان توقع داشت آثار روانی منفی تحریمهای بینالمللی كه چندین سال نیز طول كشیده به صورت دفعی و یك شبه از بین برود. به همین دلیل آقای روحانی باید در ابتدا با مثبتسازی سیاست خارجی زمینه را برای اقدامات بعدی ایران مهیا كند. مخالفان برجام با بالا بردن مطالبات جامعه از برجام تلاش میكنند این نكته را به افكار عمومی القا كنند كه برجام هیچ دستاوردی برای كشور نداشته و استراتژی دولت در این زمینه اشتباه بوده است.
استراتژی اصولگرایان برای رقابت با آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶چیست؟ گزینههای احتمالی اصولگرایان برای رقابت با آقای روحانی چه افرادی هستند؟آیا احمدینژاد نیز جزو گزینههای اصولگرایان است؟
جریانی كه در دوران قبل از برجام به منافع گستردهای دست پیدا كردند و ثروتهای افسانهای به جیب زدند از مدتها قبل با عملیات روانی تلاش كردند مانع از تحقق برنامههای آقای روحانی شوند. با این وجود در روز هفتم اسفند مردم به این رویكرد پاسخ كاملا منفی دادند و با به حاشیه راندن افراطیون فضای جدیدی را برای آینده سیاسی ایران رقم زدند. در شرایط كنونی نیز این عده ساكت ننشستهاند و با ایجاد ارعاب در فضای عمومی نسبت به سیاستهای دولت و برجام تلاش میكنند جامعه را از نظر روانی علیه دولت ترغیب كنند. در شرایط كنونی به نظر میرسد استراتژی اصلی تندروها مرعوب كردن مردم در مقابل دولت است. این اتفاقات در ماههای پس از دوم خرداد۷۶ نیز در كشور رخ داد.
درآن مقطع زمانی تندروها با برهم زدن آرامش روانی جامعه به شكلهای مختلف قصد داشتند مردم را تنبیه كنند كه چرا در انتخابات ریاستجمهوری از رئیس دولت اصلاحات حمایت كردند. در شرایط كنونی برخی به دنبال بازتولید گفتمان هشت سال گذشته هستند و تلاش میكنند زمینه را برای سر كار آمدن افرادی مانند سعید جلیلی و محمود احمدینژاد فراهم كنند. به نظر من گفتمان هشت سال گذشته دیگر در جامعه ایران تكرار نخواهد شد. دلیل این مساله نیز این است كه به اندازهای آسیب به استخوان جامعه و مردم رسوخ كرده که مردم به هیچ عنوان حاضر نیستند دوباره از چنین تفكراتی حمایت كنند.
من معتقدم حضور افرادی مانند احمدینژاد در رقابتهای انتخاباتی بیفایده هم نیست. در چنین شرایطی مردم با حمایت كامل از روحانی برای همیشه پرونده سیاسی آقای احمدینژاد را خواهند بست تا دیگر شاهد شایعات مختلف درباره حضور این افراد نباشند. به نظر من قاطبه اصولگرایان كه خود را از جریان تندروجدا كردهاند از روحانی حمایت خواهند كرد اما بخشی از آنان در انتخابات ریاستجمهوری آینده به دنبال یك چهره و جریان جدید برای رقابت با آقای روحانی خواهند رفت و احتمال كمتری وجود دارد كه از چهرههای گذشته خود استفاده كنند. این اصولگرایان در مقاطع مختلف انتخاباتی از چهرههای جدیدی استفاده كردند كه قبل از آن ناشناخته یا كمتر شناخته شده بودند.
جریان تندرو نیز با وجود سروصدای فراوان فعلا جز عملیات روانی و تخریب استراتژی روشنی ندارد و منتظر شرایط و فرصت است اما با این اوصاف به نظر من در ماههای آینده در فضای سیاسی كشور تغییر مهم و جریانسازی به وجود نخواهد آمد و رویكرد موجود ادامه خواهد داشت. در نتیجه مردم در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ تلاش میكنند همین رویكرد را تقویت كنند و از تغییر گفتمان سیاسی كشور خودداری كنند. مردم در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۲ گفتمان مفید به حال كشور را انتخاب كردند، در انتخابات هفتم اسفند۹۴ آن را تكمیل كرده و در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ به نتیجه نهایی خواهند رساند.
به نظر شما اصولگرایان در صورت ضرورت بین آقای جلیلی و احمدینژاد كدام یك را انتخاب خواهند كرد؟
همانطور كه اشاره كردم قاطبه اصولگرایان ازآقای روحانی حمایت خواهند كرد وتنها بخش اندكی ازآنان ممكن است سراغ افراد مذكور بروند اما سعید جلیلی یكی از تبعات محمود احمدینژاد بوده است. این مساله كه این اصولگرایان كدام یك از این افراد را انتخاب خواهند كرد بستگی به افكار عمومی و پایگاه اجتماعی این افراد دارد. به نظر من پایگاه اجتماعی هر دو این افراد ضعیف است و زیاد نمیتواند مورد توجه این اصولگرایان قرار بگیرد.
آیا اصولگرایان با علم به این مساله كه روسای جمهور در ایران به صورت سنتی در دور دوم نیز توسط مردم انتخاب میشوند به صورت منفعلانه وارد رقابتهای انتخاباتی میشوند یا اینكه از تمام امكانات و ابزارهای خود استفاده میكنند كه برای آقای روحانی در فضای انتخاباتی مشكلساز شوند؟
بدون شک اصولگرایان تندروبه دنبال خاتمه دادن به دوران ریاست جمهوری آقای روحانی در سال۹۶خواهند بود و در این زمینه از همه امکانات خود استفاده خواهند کرد.این مساله از مدت ها پیش برای همگان مشهود شده بود که اتاق فکرآنان به دنبال چهار ساله شدن دوران ریاست جمهوری آقای روحانی هستند. برخی از اصولگرایان تندرو به صراحت این مساله را از تریبونها اعلام كردهاند و از گفتن این مساله هیچ گونه ابایی نداشتهاند. به نظر من این رویكرد در نهایت نتیجه معكوس خواهد داشت و در نهایت گفتمان آقای روحانی تقویت خواهد شد.
تا قبل از انتخابات هفتم اسفند نیز این وضعیت در مجلس وجود داشت و صحن علنی مجلس به تریبون عمومی تندروهای سیاسی تبدیل شده بود. با این وجود در نهایت تمام جنجالها و هیاهوها نتیجه عكس داد و مردم در روز هفتم اسفند با آرای خود گفتمان اصلاحات واعتدال و عقلانیت راانتخاب و تقویت كردند. همانطور كه گفتم اصولگرایان برای انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ به سه بخش تقسیمبندی میشوند. بخش اول كه قاطبه اصلی اصولگرایان را تشكیل میدهد از آقای روحانی حمایت خواهند كرد و با جریان اصلاحات و اعتدال گرایان همراه خواهند شد. بخش دوم كسانی هستند كه با چهرههای شناخته شدهای مانند آقای قالیباف یا با افراد جدید وارد رقابت با آقای روحانی میشوند. دسته سوم اما تندروهای جریان اصولگرا ودلواپسان خواهند بود كه با تمام قوا و امكانات وارد مبارزات انتخاباتی میشوند. هدف اصلی این گروه چهار ساله شدن دوران ریاستجمهوری آقای روحانی است.
آیا این احتمال وجود دارد كه تندروهای اصولگرا حتی حاضر باشند برای غلبه بر حسن روحانی به احمدینژاد متوسل شوند و از وی حمایت كنند؟
بعید نیست چنین اتفاقی رخ بدهد. با این وجود برای بازگشت احمدینژاد به قدرت دو شرط ضروری لازم است. نخست اینكه آیا با توجه به كارنامه هشت ساله وی و ضرر و زیانهایی كه به كشور زده آیا دوباره تایید صلاحیت میشود یا خیر؟ مساله دوم اینكه آیا حتی این اصولگرایان حاضر هستند دوباره مانند سال های۸۴ و۸۸ از احمدینژاد حمایت كنند؟به نظر من پاسخ به این سوال بسیار سخت و دشوار است و نمیتوان به راحتی درباره آن اظهارنظر كرد. با این وجود اگر فرض بگیریم احمدینژاد از كانال شورای نگهبان عبور كند واصولگرایان تندرو نیز از وی حمایت كنند باز وی با چالش مهمتری مانند فقدان پایگاه اجتماعی روبه رو خواهد بود. حضور احمدینژاد در انتخابات آینده تا حدود زیادی تكلیف پایگاه اجتماعی تندروهای سیاسی را برای همیشه مشخص خواهد كرد. به احتمال زیاد این گروه با شكست كامل مواجه خواهند شد و مجبور هستند صحنه سیاسی ایران را ترك كنند.
آیا ممكن است گزینه تندروهای اصولگرا برای رقابت با آقای روحانی یك روحانی بلند مرتبه و شاخص باشد كه دارای پایگاه اجتماعی خوبی نیز باشد؟
به احتمال زیاد تندروهای اصولگرا به دنبال پدیدههای جدید خواهند رفت. اما حتی اگر فرض بگیریم تندروها به دنبال پدیدههای جدید هستند باید زمینهها و شرایط به وجود آمدن چنین پدیدههایی را مورد بررسی قرار بدهیم. پدیدههای جدید همواره نیازمند بسترها و شرایط خاص خود هستند تا بتوانند تودههای مردم را با خود همراه كنند. پدیدههای جدید سیاسی هیچگاه به صورت خلق الساعه به وجود نمیآیند. ممكن است به صورت ظاهری خلق الساعه باشند اما در باطن نیازمند شرایط و زمینههای حمایتكننده و قوامدهنده هستند. در فضای فعلی كشور زمینههای به وجود آمدن یك پدیده جدید سیاسی مشاهده نمیشود.ممكن است تندروهای اصولگرا از یك چهره شناخته شده برای رقابت با آقای روحانی استفاده كنند اما زمینه برای جریانسازی وی مهیا نیست و در نهایت راه به جایی نخواهد برد.
احمدینژاد در حال یارگیری و ارزیابی افكار عمومی برای بازگشت به قدرت است و درحال بازسازی چهره خود وجبران گذشته است؛ به همین دلیل شایعاتی مبنی بر پرداخت یارانه۲۵۰هزارتومانی را مطرح میكند. به نظر شما در شرایط كنونی احمدینژاد به دنبال چیست و چه استراتژی برای خود تدوین كرده است؟آیا وی موفق خواهد شد به اهداف خود دست پیدا كند؟
احمدینژاد اگر قصد داشته باشد چهره خود را بازسازی وگذشته را جبران کند باید در ابتدا به دلیل ضرر و زیانهایی كه به دلیل سوءمدیریت به كشور زده از مردم عذرخواهی كند و در عمل تغییر رویه خود را نشان دهد. بدون شك در آن هشت سال برخی از افراد از پول بیت المال به ثروتهای افسانهای دست پیدا كردند. مساله دیگر اینكه هنوز سرنوشت بخش مهمی از۷۵۰ میلیارد دلار پول فروش نفت كه در دولت ایشان صورت گرفته مشخص نیست چگونه هزینه شده است. از سوی دیگر احمدینژاد بدعت گذار پرداخت یارانه۴۵هزارتومانی به مردم بود كه در نهایت عواقب ناگوار اقتصادی برای خانوادههای ایرانی به وجود آورد. برای بنده هنوز قابل هضم نیست كه چرا در چنین شرایطی كه مردم از تبعات یارانه۴۵هزارتومانی رنج میكشند، وی مدعی پرداخت یارانه۲۵۰هزارتومانی شده است. هنوز منبع تامین این پول و چگونگی صرف آن مشخص نیست. بدون شك مردم به هیچ عنوان به بازتولید گفتمان احمدینژاد در كشور رضایت نخواهند داد و با حمایت از آقای روحانی مانع از تحقق اهداف احتمالی تندروها برای بازگشت به قدرت خواهند شد.
اصلاحطلبان در ماههای باقیمانده تا پایان دولت اول آقای روحانی چه استراتژی باید در پیش بگیرند؟
اصلاحطلبان از ابتدای دولت آقای روحانی تا امروز نشان دادهاند كه به دنبال سهم خواهی از دولت نیستند و به تقویت منافع ملی و گفتمان اعتدال واصلاحات و گشایش سازنده درامور جامعه و مردم میاندیشند. در ماههای باقیمانده تا دولت اول آقای روحانی نیز اصلاحطلبان باید به دنبال گفتوگو وتعامل و آشتی ملی باشند و تلاش كنند فضای داخلی را برای اجرای سیاستهای سازنده و امیدبخش مهیا كنند. جامعه ایران حالت سیال و متغیری دارد و در مقاطع مختلف تاریخی مقتضیات جدیدی پیدا میكند.
در شرایط كنونی بزرگترین سرمایه اصلاحطلبان اعتماد مردم است. مردم به این نتیجه رسیدهاند كه اصلاحطلبان به فكر منافع ملی و مردم هستند وبرای رسیدن به قدرت تلاش نمیكنند. به نظر من اصلاحطلبان در ماههای آینده نیز نباید به دنبال سهم خواهی از قدرت بروند و همچنان باید تلاش كنند فضای گفتوگو و وحدت ملی را در بین جریانهای سیاسی به وجود بیاورند. در چنین شرایطی آقای روحانی نیز بهتر میتواند سیاستهای سازنده خود را اجرا كند و زمینه برای پیروزی خرد وكارآمدی در انتخابات ریاستجمهوری آینده مهیا خواهد شد.
اخبار سیاسی - آرمان
ویدیو مرتبط :
اعلام نکردن دقیق مبلغ مطالبات بانکی نشانه عدم شفافیت اس
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
ثمره هاشمی: دولت براى افزایش مبلغ یارانهها برنامه دارد
دستیار ارشد رئیس جمهور گفت: افزایش دو برابری مبلغ یارانههای نقدی امكانپذیر است و دولت برای این طرح برنامههایی در دست مطالعه و بررسی دارد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، سید مجتبی ثمرههاشمی دستیار ارشد رئیس جمهور در پاسخ به برخی انتقادات مبنی بر اینكه افزایش دو برابری یارانههای نقدی توسط دولت امكانپذیر نیست، اظهار داشت: افرادی كه این مطالب را عنوان میكنند، در زمانی كه بحث پرداخت مرحله اول یارانهها بود هم میگفتند دولت چطور میتواند این مبالغ را به حساب مردم واریز كند اما مشاهده كردند كه این امر محقق شد.
وی تصریح كرد: این افراد حتی در زمانی كه دولت هنوز برنامههای خود را برای اجرای طرح هدفمندی یارانهها اعلام نكرده بود، عنوان میكردند كه برنامه خاصی برای اجرا این طرح وجود ندارد و یا تورم افزایش مییابد در حالی كه هنوز این طرح آغاز نشده است.
دستیار ارشد رئیس جمهور افزود: حال طبیعی است با صحبتهایی كه رئیس جمهور مبنی بر افزایش مبلغ یارانههای نقدی داشت، این مباحث را مطرح كنند كه افزایش دو برابری یارانههای نقدی غیرممكن است اما دولت برای این طرح راهكارها و برنامههایی دارد و این امر هم امكانپذیر است...../تحلیل:عصرایران