اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

كشف راز قتل در صفحه آگهی روزنامه‌



راز كشف جسد پتوپیچ شده مردی میانسال كه مهرماه چهار سال پیش در بیابان‌های اطراف پاكدشت رها شده بود، در لابه‌لای صفحات آگهی روزنامه‌ها برملا شد.

روز گذشته پسری جوان را از زندان به شعبه ٨٤ دادگاه كیفری استان تهران آوردند تا از شبی بگوید كه مردی میانسال را به قتل رساند و جسدش را در بیابان‌های اطراف پاكدشت رها كرد. متهم كه پیش از این در بازجویی‌ها، علت ارتكاب به قتل را «ارتباط مقتول با مادرش» اعلام كرده بود، در جلسه دادگاه دیروز نیز این ادعای خود را تكرار كرد.


رسیدگی به این پرونده از دهم مهرماه ٩٠ با كشف جنازه پتوپیچ شده مردی میانسال در بیابان‌های اطراف پاكدشت آغاز شده بود. بررسی صحنه جرم توسط ماموران پلیس نشان می‌داد كه جسد متعلق به مهدی، ٤٥ ساله است كه به دلیل اصابت ضربات مشت و لگد به سر و صورت و خفگی ناشی از انسداد مجاری تنفسی به قتل رسیده است.


همزمان با انتقال جسد به پزشكی قانونی، پرونده‌ای با موضوع «قتل» تشكیل و رسیدگی به آن آغاز شد. بررسی مدارك موجود در صحنه جرم نیز ثابت كرده بود كه خودروی پژو ٤٠٥ مقتول در شب حادثه توسط متهم به سرقت رفته است. به این ترتیب شماره پلاك خودرو در اختیار گشتی‌های نیروی انتظامی قرار گرفت. این در حالی بود كه دو ماه پس از كشف جسد، همچنان متهم پرونده متواری بود و هیچ ردی از خودروی سرقتی نیز به دست نیامده بود. اما سرانجام، اواخر آذرماه ٩٠، مردی میانسال به پلیس آگاهی تهران مراجعه كرد و ماموران را در جریان وقوع یك فقره كلاهبرداری از خود قرار داد.


شاكی در اظهارات خود به كارآگاهان گفت: «چند وقت پیش، آگهی فروش یك دستگاه خودروی ٤٠٥ را در یكی از روزنامه‌ها خواندم و با شماره ثبت شده در آگهی تماس گرفتم. پسری جوان به نام حسن گوشی را برداشت و خود را مالك خودرو معرفی كرد. ما با هم قرار گذاشتیم. روز قرار مبلغ پنج میلیون تومان برای جاری شدن معامله به او دادم. قرار بود چند روز بعد، سند خودرو را به نام بزنیم اما دیگر خبری از حسن نشد. گوشی‌اش را هم جواب نمی‌داد. او متواری شده بود.»


با ثبت شكایت مالباخته، استعلام پلاك خودرو آغاز و مشخص شد كه خودروی ٤٠٥ معامله شده، همان خودروی مقتول است كه دو ماه پیش و در شب قتل مهدی به سرقت رفته است. به این ترتیب چهره نگاری از حسن آغاز و تصویر او در اختیار گشتی‌های پلیس قرار گرفت تا سرانجام دی ماه ٩٠، متهم به قتل، در حال تردد با خودروی مقتول در خیابان‌های تهران شناسایی و دستگیر شد. متهم كه در بازجویی‌های اولیه، مدعی شده بود كه خودرو را از مقتول خریداری كرده و هیچ خبری از او ندارد سرانجام به قتل اعتراف و انگیزه خود از این جنایت را «ارتباط پنهانی مادرش با مقتول» اعلام كرد.


متهم كه پس از آن روانه زندان شده بود، صبح دیروز برای چندمین بار به دادگاه كیفری استان تهران منتقل شد تا چگونگی وقوع قتل را شرح دهد. حسن درباره شب حادثه گفت: «مهرماه چهارسال پیش قرار بود خودروی پژو ٤٠٥ مهدی را بخرم. وقتی موعد خرید خودرو رسید، از ارتباط او با مادرم باخبر شدم. خیلی عصبانی شدم و نمی‌دانستم باید چه كار كنم. برای همین او را به بهانه معامله خودرو به خانه‌ام كشاندم. آنجا با هم درگیر شدیم و من هم خفه‌اش كردم. پس از آن جنازه را لای پتو پیچاندم و به بیابان‌های اطراف پاكدشت بردم و همانجا رها كردم.»


حسن درباره فروش خودروی مقتول نیز گفت: «پس از ارتكاب به قتل احتیاج به پول داشتم برای همین در روزنامه آگهی دادم. بعد از آن مردی میانسال برای معامله خودرو با من تماس گرفت. من پنج میلیون تومان از او گرفتم اما روزی كه قرار بود خودرو را تحویل دهم متواری شدم.»


با اعتراف دوباره متهم به قتل، قضات دادگاه برای صدور رای نهایی وارد شور شدند.
اخبار حوادث - اعتماد

 


ویدیو مرتبط :
آگهی کار روزنامه

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

راز قتل نوه در سینه پدربزرگ



 


 

روزنامه ایران نوشت: زن و شوهر جوان که سوار بر خودروی سرقتی دستگیر شده بودند، راز جنایتی در سینه داشتند.

ساعت 2 بامداد پنجشنبه- 14 بهمن- مأموران یگان امداد تهران بزرگ هنگام گشت در منطقه نازی‌آباد به سرنشینان یک دستگاه خودروی پراید مشکوک شده و آنها را متوقف کردند. دقایقی بعد وقتی مشخص شد خودرو یک هفته قبل سرقت شده حامد- 24 ساله- و همسرش مهرنوش- 19 ساله- دستگیر و به کلانتری منتقل شدند. اما مرد جوان که منکر سرقت بود، گفت خودرو را برای انجام کاری از دوستش امانت گرفته است!

در حالی که متهمان به پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران منتقل شده بودند، پدر مهرنوش با اطلاع از دستگیری دختر و دامادش، خود را به اداره آگاهی رساند و راز هولناکی را فاش کرد. «آنها حدود سه ماه قبل پسر یک ساله‌شان پیمان را کشته‌اند!»

بدین ترتیب بازجویی‌های تخصصی از زوج جوان آغاز شد اما آنها منکر قتل فرزندشان بودند. در ادامه تحقیقات نیز کارآگاهان دریافتند آنها شامگاه 18 آبان «پیمان» را به بیمارستان کودکان در شمال تهران رسانده اما همزمان با تأیید خبر مرگ کودک از سوی پزشکان، آنها به شکل مرموزی متواری شده بودند.

بنابراین وقتی پرونده متهمان به شعبه هفتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران فرستاده شد، مهرنوش لب به اعتراف گشود و به بازپرس شهریاری گفت: «شوهرم قاتل پسرمان است.» شب حادثه حامد در اتاق پسرمان سرگرم مصرف ماده مخدر شیشه بود که به او اعتراض کرده و کم کم کارمان به مشاجره و درگیری کشید. همان موقع پیمان که از سر و صدای ما بیدار شده بود، به گریه افتاد. حامد برای ساکت کردن بچه او را بغل کرد اما از آنجا که به خاطر مصرف شیشه حالت عادی نداشت، سعی کردم بچه را از بغلش بگیرم که مخالفت کرد. بعد هم ناگهان با عصبانیت گردن بچه را گرفت و او را به زمین کوبید که پسرم از حال رفت. بلافاصله بچه را به بیمارستان رساندیم اما وقتی پزشکان گفتند بچه مرده، حامد وادارم کرد فرار کنیم.

سرهنگ عباسعلی محمدیان- رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ- با اعلام این خبر گفت: در حال حاضر هر دو متهم بازداشت هستند و تحقیق درباره وضعیت خودروی مسروقه نیز ادامه دارد...../تحلیل:عصرایران