اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

قصاص یك چشم برای اسیدپاش اجیر شده



 

قصاص یك چشم برای اسیدپاش اجیر شده

 

دیوان عالی كشور، حكم قصاص چشم كارگر یك رستوران كه با اسید به مردی حمله و او را كور كرده بود تایید كرد و این حكم برای اجرا به دادسرای جنایی تهران فرستاده شد.

به گزارش شرق، متهم ۲۶ ساله كه محمد نام دارد پنج سال قبل توسط شوهرخواهر قربانی اجیر شد تا روی او اسید بپاشد.

گزارش این اسید پاشی از سوی خانواده مرد مجروح به نام «ولی» به پلیس داده شد. آنها گفتند «ولی» مورد هجوم قرار گرفته و سوخته است و خودش می گوید، نمی داند چه كسی به او حمله كرده است.

وقتی ماموران به سراغ مجروح ۴۰ ساله رفتند، متوجه شدند اسید به داخل چشمان او نفوذ كرده و پزشكان امید زیادی به نجات او ندارند. وقتی ولی توانست صحبت كند گفت: من داشتم از سركار برمی گشتم كه ناگهان جوانی به سمتم حمله كرد و پارچ اسیدی را كه دستش بود روی صورت من خالی كرد. دیگر متوجه چیزی نشدم و فریاد زدم. مردم آمدند و من را به بیمارستان رساندند. چند روز بعد ولی كه بینایی یك چشمش را از دست داده بود، به ماموران گفت یادش آمده فرد اسیدپاش كیست.

او گفت: من آن جوان را چندباری در یك رستوران همان حوالی دیده بودم و فكر می كنم كارگر آن رستوران است. با مشخصاتی كه ولی داد، كارگر رستوران شناسایی و بازداشت شد. محمد اتهام اسیدپاشی را رد كرد و گفت قربانی را نمی شناسد اما از آنجایی كه آثار سوختگی با اسید روی دست او مشهود بود، بازجویی های فنی از وی ادامه یافت و متهم در نهایت به جرمش اعتراف كرد.

محمد گفت: نمی دانم چرا این كار را كردم، حال درستی نداشتم چند روزی بود كه نقشه این اسیدپاشی را كشیده بودم. خیلی ناراحت بودم و فكر می كردم اگر به كسی آسیبی برسانم حالم خوب می شود به همین دلیل هم اسیدپاشی كردم. در حالی كه به نظر می رسید محمد موضوعی را از ماموران مخفی می كند تحقیق در مورد روابط شخصی این مرد آغاز شد و پلیس فهمید محمد با مردی به نام حسن كه شوهر خواهر ولی است، ارتباط دوستانه ای دارد.

وقتی این موضوع به ولی اطلاع داده شد ولی ادعا كرد او و شوهر خواهرش از مدت ها قبل با هم درگیری داشتند. سرانجام با كشف این سرنخ ها محمد حقیقت را فاش كرد و گفت: من اعتیاد داشتم و درآمدم، هزینه های مواد را تامین نمی كرد به همین دلیل وقتی كه حسن به من پیشنهاد داد در ازای پول روی برادرزنش اسید بپاشم قبول كردم البته من از علت درگیری آنها هیچ اطلاعی نداشتم اما اعتراف می كنم كه قرار بود از حسن پول بگیرم البته در مجموع صد هزار تومان هم گیرم نیامد.

ماموران با توجه به این اعترافات، حسن را بازداشت كردند. او از ابتدا منكر همه چیز شد و اتهام وارد شده بر او را رد كرد. با این حال پرونده تكمیل و برای رسیدگی به شعبه ۷۹ دادگاه كیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده بعد از اینكه نماینده دادستان تهران برای محمد به عنوان متهم ردیف اول و به دلیل معاونت در اسیدپاشی درخواست مجازات كرد، ولی در جایگاه حاضر شد و گفت خواستار قصاص مرد اسیدپاش است.

محمد نیز در این جلسه با قبول اتهامش به هیات قضات گفت: من ولی را اصلا نمی شناختم و اگر درخواست حسن نبود این كار را نمی كردم. او به من قول پول داد و به دلیل شرایط بد مالی ام قبول كردم و حالا هم درخواست بخشش دارم. در این جلسه حسن به عنوان متهم ردیف دوم اتهام خود را رد كرد و گفت: درگیری من با ولی، برادرزنم آنقدر زیاد نبود كه بخواهم دست به این كار بزنم. حرف های محمد دروغ است. هیات قضات پس از اتمام محاكمه با وجود اصرار شاكی پرونده برای صدور حكم قصاص، رای بر دیه صادر كردند آنها در رای خود آوردند با توجه به اینكه پزشكی قانونی اعلام كرده است امكان قصاص با اسید وجود ندارد بنابراین رای به پرداخت دیه چشم و نواحی جراحت دیده شاكی صادر می شود.

آنها همچنین متهم ردیف دوم را به حبس محكوم كردند. این حكم مورد اعتراض شاكی پرونده قرار گرفت و دیوان عالی كشور آن را نقض كرد و رسیدگی به پرونده این بار بر عهده شعبه ۷۷ دادگاه كیفری استان تهران قرار گرفت.

به این ترتیب متهم یك بار دیگر پای میز محاكمه رفت و هیات قضات این شعبه كه با ریاست دادرس حسینی تشكیل جلسه داده بودند تصمیم گرفتند برای صدور حكم از پزشكی قانونی استعلام كنند. در نظریه ای كه برای دادگاه فرستاده شد، آمد امكان اینكه چشم مجرم را با اسید كور كنیم وجود ندارد چرا كه ممكن است اسید به مغز او آسیب جدی وارد كند و باعث مرگ او شود اما امكان اینكه چشم بدون اسید و با اقدامات پزشكی كور شود، وجود دارد. این نظریه همچنین تاكید كرد قصاص فقط در مورد یك چشم شاكی كه به طور كامل كور شده است امكان دارد و چشم دیگر اگرچه به شدت كم بینا شده، كور نشده است بنابراین امكان قصاص آن وجود ندارد.

با توجه به این نظریه هیات قضات شعبه ۷۷ وارد شور شدند و محمد را به كوری یك چشم بدون اسید و پرداخت دیه در مورد سایر نقاط آسیب دیده ولی محكوم كردند. همچنین حسن متهم ردیف دوم نیز به جرم معاونت در اسیدپاشی به دو سال حبس و سه سال تبعید محكوم شد. این حكم دوباره مورد اعتراض قرار گرفت و دیوان عالی كشور بار دیگر آن را مورد بررسی قرار داد اما این بار رای صادره تایید و برای اجرا به شعبه اجرای احكام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد.... / گزارش : روزنامه شرق 


ویدیو مرتبط :
پشیمانم که اسیدپاش را قصاص نکردم

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مرد اسیدپاش به قصاص «چشم» محكوم شد



 

 مرد اسیدپاش به قصاص «چشم» محكوم شد

 

 

پسری كه ۵ سال قبل در جریان اسیدپاشی اشتباهی پسر جوانی را كور كرده، از سوی دادگاه كیفری استان تهران به قصاص و پرداخت دیه محكوم شد.

به گزارش خبرنگار حوادث فارس، بعد از ظهر ۲ تیر سال ۸۴ مأموران كلانتری ۱۹۰ مجیدیه از طریق مركز فوریت های پلیس، از وقوع یك حادثه هولناك باخبر شدند.

اهالی خیابان گلستان به مأموران پلیس گفتند با شنیدن فریادهای دلخراش پسر ۲۲ ساله ای به نام «داوود» در جریان اسیدپاشی به صورت وی از سوی یك مهاجم ناشناس قرار گرفته اند كه بلافاصله پسر اسیدپاش را به دام انداخته و «داوود» را به بیمارستان رسانده اند.

با وجود تلاش های پزشكان، اسید، بینایی چشم های پسر جوان را برای همیشه از او گرفت.

حمید (متهم) ابتدا در بازجویی ها انگیزه خود را انتقام جویی به خاطر تحقیر و توهین اعلام كرد و گفت: در دوران دبیرستان از سوی چند نفر از همكلاسی هایم مورد آزار و اذیت قرار گرفتم و بعد از آن هم به شهر دیگری نقل مكان كردیم، اما این موضوع هیچ وقت از ذهنم بیرون نمی رفت و دائم آزارم می داد.

وی ادامه داد: بنابراین با هدف انتقام، مقداری اسید تهیه كرده و به محل زندگی سابقمان برگشتم؛ دو شبانه روز در پارك نزدیك مدرسه كمین كردم و منتظر نشستم تا اینكه با دیدن یكی از همكلاسی هایم به تعقیبش پرداخته، اسید را به صورتش پاشیدم.

البته مقداری از اسید هم روی پاهای خودم ریخت.

این در حالی بود كه دو ماه بعد از این حادثه، «داوود» كه قادر به حرف زدن نبود، در شكایت مكتوبی نوشت: من هیچ شناختی از «حمید» ندارم و نمی دانم چرا این چنین در آتش خشم و نفرتش سوختم و زندگی ام تباه شد.

حال آن كه مطمئنم او مرا اشتباه گرفته است. بنابراین تقاضای اشد مجازات و قصاصش را دارم.

بدین ترتیب متهم وقتی بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت، نزد بازپرس ادعا كرد به خاطر اختلاف حساب قدیمی، اسیدپاشی كرده است، اما تحقیقات جنایی حاكی از آن بود كه شاكی و متهم در گذشته هیچ رابطه ای با هم نداشته و شناختی از یكدیگر نداشته اند.

بنابراین پس از اعلام نظریه كمیسیون پزشكی قانونی در مورد میزان صدمات شاكی، بازپرس پرونده برای آزادی متهم قرار وثیقه پنج میلیارد ریالی صادر كرد و پرونده را با صدور قرار مجرمیت به دادگاه كیفری استان تهران فرستاد.

در جلسه رسیدگی در شعبه ۷۱ ابتدا نماینده دادستان با تشریح كیفرخواست، خواستار اشد مجازات قانونی برای متهم شد.

شاكی نیز خواستار قصاص عضو متهم شد و گفت: من نمی دانم به چه گناهی قربانی این ماجرا شده ام، اما در صورتی كه متهم با صداقت انگیزه اش را بیان كند، شرایط تغییر خواهد كرد، ضمن اینكه شرط رضایتم بیان حقیقت است و بس!

در ادامه دادگاه، متهم گفت: شاكی یك بار در كلاس مرا حلق آویز كرد و قصد جانم را داشت. او دائم مسخره ام می كرد و چند بار هم به من سوزن زده بود.

اما زمانی كه متهم با مدارك مستدل مبنی بر اینكه هیچ گاه با شاكی همكلاس نبوده و آنها با هم ۲ سال اختلاف سنی دارند، لب به اعتراف گشود و گفت: من از فاصله دور وی را دیدم و قبول دارم كه او را اشتباه گرفتم!

با دریافت آخرین دفاعیات متهم، در حالی كه تلاش هیأت قضایی دادگاه برای صلح و سازش بین شاكی و متهم به نتیجه نرسید، قاضی

« نور الله عزیزمحمدی» با مستشاران دادگاه وارد شور شده و به اتفاق آرا «حمید» را به قصاص چشم چپ، لاله گوش راست و پرداخت دیه محكوم كردند.

پرونده به دیوان عالی كشور ارجاع داده شد كه قضات دیوان عالی كشور، با تشخیص برخی ایرادات، پرونده را برای رسیدگی مجدد به شعبه ۷۱ دادگاه كیفری ارسال كردند.

صبح امروز جلسه محاكمه برگزار شد كه در ابتدا، عطار، نماینده دادستان با قرائت كیفرخواست صادره، بزه انتسابی به متهم را محرز دانست و خواستار مجازات وی شد.

داوود هم با اعلام شكایت مجدد از متهم، گفت: با وجود اینكه خانواده متهم از تمكن مالی برخوردار هستند، اما خواسته قلبی من قصاص او است.

وكیل داوود هم اظهار داشت: موكل من در چند سال اخیر به خاطر وضعیت ظاهری نمی تواند از خانه خارج شود و زندگی او نابود شده است.

وی ادامه داد: اگر اینگونه متهمان قصاص شوند، بسیاری از اینگونه متهمان و مجرمان دیگر به خود اجازه ارتكای این جرائم را نمی دهند.

در ادامه جلسه متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: حاضرم مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان به داوود بپردازم تا او رضایت بدهد.

داوود در واكنش به این اضهارات متهم گفت: نمی خواهم بر سر زندگی ام معامله كنم؛ دلیلی ندارد كسی كه پولدار است، هركاری كه می خواهد انجام دهد و مدعی شود كه با پول همه مشكلات را حل خواهد كرد.

در انتهای جلسه، قاضی عزیزمحمدی و مستشاران دادگاه وارد شور شدند و با توجه به تخلیه چشم چپ، از بین رفتن لاله گوش راست و سوختگی شدید در قسمت های مختلف بدن شاكی، متهم را برای تخریب چشم و لاله گوش به قصاص و برای سوختگی های بدن به پرداخت دیه محكوم كردند.... / گزارش : خبرگزارى فارس