اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
قتل راننده آژانس برای سفر به شمال
سه مرد جوان که برای سفر به شمال راننده آژانسی را به قتل رسانده و ماشین او را به سرقت برده بودند، بعد از محاکمه در دادگاه کیفری استان تهران به قصاص و حبس و تبعید محکوم شدند.
در ابتدای جلسه محاکمه این متهمان که دیروز برگزار شد، نماینده دادستان تهران در توضیح کیفرخواست خطاب به قضات شعبه ۷۱ گفت؛ اوایل سال گذشته خانواده مردی به نام مظفر به پلیس خبر دادند وی از خانه خارج شده و دیگر باز نگشته است.
ماموران تحقیقات خود را آغاز کردند اما هیچ سرنخی از این مرد پیدا نشد. پلیس متوجه شد مظفر در یک آژانس کار می کرده. و روز حادثه نیز برای رساندن مردی که خود را یوسفی معرفی کرده به خیابانی در اطراف لواسانات رفته بود اما از آنجایی که یوسفی هیچ آدرس دقیقی به منشی آژانس نداده بود، پیگیری ماموران بی نتیجه ماند. این در حالی بود که هیچ اثری از ماشین این مرد پیدا نشد.
نماینده دادستان ادامه داد؛ ماموران چند روز بعد از این حادثه متوجه شدند مردی که تلفن همراهش به سرقت رفته، مدعی است سارق را پیدا کرده است.
این مرد به پلیس گفت در تحقیقاتی که از محل حادثه کرده متوجه شده جوانی به نام محسن که از سارقان سابقه دار نیز هست، گوشی او را به سرقت برده است. با ردیابی خط موبایل ماموران مکانی را که محسن در آنجا قرار داشت، شناسایی و وی را سوار یک خودرو بازداشت کردند.
در زمان دستگیری متهم یک دختر و دو پسر دیگر به نام های پیمان و وحید نیز در ماشین او بودند. پلیس شماره پلاک خودرو را بررسی کرد و متوجه شد ماشین سرقتی است.
با انتقال متهمان به دادسرا و آغاز تحقیقات از آنها مشخص شد این متهمان سارقان خودروی مظفر هستند. آنها اعتراف کردند راننده آژانس را به قتل رسانده اند و قصد داشتند همراه دختر جوان به شمال کشور سفر کنند اما دستگیر شدند. این مقام قضایی در ادامه گفت؛ من به عنوان نماینده دادستان تهران تقاضای صدور حکم قانونی را دارم.
در ادامه اولیای دم مقتول در جایگاه حاضر شدند و برای قاتلان تقاضای صدور حکم قصاص کردند. سپس محسن متهم ردیف اول به دفاع از خود پرداخت.
وی گفت؛ اتهام قتل را قبول دارم و از اتفاقی که افتاده است، بسیار ناراحتم و تقاضای بخشش دارم. وی گفت؛ من به اتفاق وحید و پیمان دست به این سرقت و قتل زدم.
ماجرا از این قرار بود که یک روز قبل از حادثه من تلفن همراه مردی را به سرقت بردم و قرار بود به اتفاق دوستانم ماشینی را هم بدزدیم تا با هم به شمال کشور برویم. وحید با یک تاکسی تلفنی تماس گرفت، خودش را یوسفی معرفی کرد و قرار گذاشت تا راننده بیاید. ما گفته بودیم کنار خیابان ایستاده ایم و منتظر هستیم.
وقتی آن مرد آمد، دیدم فردی سن بالا است و می توان به راحتی بر او غلبه کرد. ما هر سه سوار ماشین شدیم و زمانی که به جایی خلوت رسیدیم من از پشت دستانم را دور گردن او انداختم و آنقدر فشار دادم تا خفه شد. بعد جسد را داخل رودخانه یی انداختیم.
وی ادامه داد؛ ماشین را برداشتیم تا به سمت شمال حرکت کنیم. در راه با دختری به نام نیلوفر آشنا شدیم و او را نیز سوار ماشین کردیم. به سمت شمال به راه افتادیم. در این مدت با هم بودیم تا اینکه شناسایی و دستگیر شدیم.
در ادامه جلسه دادگاه نوبت به متهم ردیف دوم رسید. پیمان گفت؛ من فکر نمی کردم کسی در این ماجرا کشته شود. قرار بود ما فقط ماشین را بدزدیم. من هم فقط برای سرقت به آنجا رفته بودم، البته این اتهام را قبول کرده ام.
در ادامه متهم ردیف سوم یعنی وحید در جایگاه حاضر شد و از خود دفاع کرد. بعد از پایان دفاعیات متهمان و وکلای مدافع آنها هیات قضات وارد شور شدند و محسن را به اتهام قتل عمدی مظفر به قصاص و پیمان و وحید را به عنوان متهمان ردیف های دوم و سوم هر کدام به ۱۵ سال حبس و پنج سال تبعید محکوم کردند. متهمان پیش از این در دادگاه عمومی به جرم سرقت اتومبیل و تلفن همراه هر کدام به پنج سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده بودند.
ویدیو مرتبط :
همگی بریم سفر..شمال..شمال♡ منوبا خودت ببر شمال..شمال ♡
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
توطئه خونین زن و شوهر برای قتل راننده آژانس
توطئه خونین زن و شوهر برای قتل راننده آژانس
به گزارش خبرنگار ما، زنی مرداد سال گذشته به پلیس اسلامشهر مراجعه کرد و مدعی شد فرزند جوانش به نام بهنام گم شده است. او گفت: پسرم راننده آژانس بود. روز حادثه هم قرار بود سرکار برود من اصلا از اینکه کجا رفته و چه کرده است، خبر ندارم. شب که به خانه نیامد چندینبار با تلفنش تماس گرفتم اما نتوانستم او را پیدا کنم تلفنش را جواب نمیداد بعد هم موبایلش خاموش شد. من فکر میکنم اتفاقی برای او افتاده است.
ماموران گشت پلیس همزمان با طرح این شکایت گزارش دادند به خودرویی که به نظر میرسد کنار خیابان رها شده است مشکوک شدهاند. آنها خودرو را مورد بازرسی قرار دادند و به پارکینگ منتقل کردند. ماموران در ادامه متوجه شدند این خودرو متعلق به بهنام است.
بنابراین احتمال کشتهشدن بهنام قوت گرفت. وقتی مکالمات تلفنی بهنام مورد بررسی قرار گرفت پلیس متوجه شد او آخرینبار با زنی به نام شبنم در تماس بود و در روز گم شدنش چندینبار بین این دو نفر تماسهایی برقرار شده بود. پلیس شبنم را شناسایی کرد. او که زنی 25ساله و متاهل بود داشتن اطلاع از سرنوشت بهنام را انکار کرد و گفت: «تماسهایی که ما داشتیم فقط به این دلیل بود که بهنام مرتب مزاحم من میشد. از او خواستم دیگر این کار را نکند چون من متاهل هستم.»
گفتههای این زن برای کارآگاهان قانعکننده نبود به همین دلیل شبنم بازداشت شد تا درباره رابطهاش با بهنام بیشتر توضیح دهد. او درنهایت مجبور شد حقیقت را بیان کند. وی گفت: من و بهنام قبل از اینکه من ازدواج کنم با هم رابطه داشتیم.
دوستش داشتم و این رابطه برای من خیلی جدی بود اما بهنام هیچوقت نمیخواست رابطهمان جدی باشد و باهم ازدواج کنیم. بعد از مدتی او را رها و با حمید ازدواج کردم. حمید جوان خوبی بود و ما زندگی آرامی داشتیم اما انگار بهنام تازه بعد از ازدواج من فهمیده بود مرا دوست دارد. او مرتب تماس میگرفت و از من میخواست با او رابطه داشته باشم.
چندبار اولی که تماس گرفت قبول نکردم اما یکبار گفت فیلمی از من دارد که اگر به خواستهاش تن ندهم آن را منتشر میکند. باورم نشد، از طرفی میترسیدم فیلم واقعا وجود داشته باشد و زندگی مشترک و آبرویم به خطر بیفتد. با بهنام قرار گذاشتم او فیلم را در گوشی تلفنهمراهش به من نشان داد.
التماس کردم این کار را نکند گفت فقط به شرطی که با او رابطه داشته باشم موضوع را به شوهرم نمیگوید. او من را وادار به رابطه کرد. چندین دفعه هم از من پول گرفت، تا اینکه مدتی قبل شوهرم فهمید چه اتفاقی افتاده است.
این زن در ادامه اعترافاتش گفت: این اواخر در برابر خواستههای بهنام مقاومت میکردم تا اینکه تهدید کرد موضوع را به شوهرم میگوید. با خودم گفتم آخرش مرگ است خودم را میکشم و همه چیز تمام میشود. یک روز حمید در حالیکه بهشدت ملتهب بود به خانه آمد او به من گفت بهنام زنگ زده و موضوع رابطه من و خودش را گفته است. همهچیز رو شده بود من نتوانستم انکار کنم و حقیقت را گفتم.
شوهرم از من خواست بهنام را به خانه بکشم تا هر دو بکشیمش. من هم قبول کردم. با بهنام قرار گذاشتم وقتی او به خانه آمد من و شوهرم او را با طناب خفه کردیم و بعد هم با چاقو چند ضربه به او زدیم و بعد جسد توسط شوهرم به محلی دیگر منتقل شد و دیگر نمیدانم چه بلایی سرش آمد.
با توجه به گفتههای شبنم شوهرش حمید مورد تحقیق قرار گرفت او نیز قتل را قبول کرد و گفت: وقتی بهنام با من تماس گرفت و گفت شبنم با او رابطه داشته حرفش را باور نکردم اما وقتی نشانیهایی از همسرم داد مطمئن شدم دروغ نمیگوید. موضوع را به شبنم گفتم و او هم تایید کرد به خاطر فیلمی که بهنام از او داشته مجبور شده چندینبار به او پول بدهد.
تازه متوجه شدم چرا همسرم مرتب میگفت طلاهایش گم شده است، او آن طلاها را میفروخت و پولش را به بهنام میداد. تصمیم گرفتیم برای اینکه فیلم را از بهنام بگیریم او را به خانه بکشانیم. همینطور هم شد او را به خانه آوردیم، کشتیمش بعد من جسد را با سنگفرز تکهتکه کردم و آن را آتش زدم.
متهم درباره اینکه شبنم و بهنام چطور باهم آشنا شدند گفت: آنطور که شبنم به من گفت وقتی مجرد بود یکبار سوار ماشین بهنام شد و بعد با هم دوست شدند و بعد از آن رابطه داشتند.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای متهمان هردو به مشارکت در قتل عمدی متهم شدند همچنین حمید به جنایت بر میت نیز متهم و به این ترتیب پرونده برای رسیدگی به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و آنها بهزودی محاکمه میشوند./شرق