اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

علی جنتی: به جناب هاشمی نزدیك‌ترم تا پدرم



اخبار,اخبارسیاسی, علی جنتی

 

با آمدن روحانی، نه تنها فضای سیاسی كشور تغییر كرده كه شكل و شمایل وزارتخانه‌ها هم متفاوت‌تر از قبل شده.

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یكی از این وزارتخانه‌هاست. برای رسیدن به دفتر وزیر كافی است به طبقه چهارم بروی. به محض ورود به راهرویی كه منتهی به دفتر علی جنتی می‌شود قاب عكس‌های روی دیوار چشم‌نوازی می‌كند.

 

عكس وزرای ارشاد به ترتیب كنار هم قرار گرفته؛ ناصر میناچی، عباس دوزدوزانی، عبدالمجید معادیخواه، سید محمد خاتمی، علی لاریجانی، مصطفی میرسلیم، عطاء‌الله مهاجرانی، احمد مسجدجامعی، محمدحسین صفارهرندی، سید محمد حسینی و حالا هم علی جنتی. از راهروی ١٠ متری كه عبور می‌كنیم توسط مسوول دفتر وزیر به اتاقی راهنمایی می‌شویم كه آن سوی آن اتاق وزیر است.

 

چند دقیقه‌یی را منتظر می‌مانیم كه می‌گویند آقای وزیر پذیرای شما هستند. علی جنتی به استقبالمان می‌آید، سیاستمدار ٦٥ ساله‌یی كه به هیچ عنوان شبیه ٦٥ ساله‌ها نیست؛ كت و شلواری شیك و اتوكشیده، كفش‌هایی براق، پیراهنی یقه دیپلمات و لبخندی بر لب. همین كه تعارفمان می‌كند روی مبل بنشینیم، دفتر كار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را نگاهی می‌كنم؛ اتاقی بزرگ با دو دست مبلمان. یك دست كه سمت چپ میز كار علی جنتی قرار گرفته و دیگری دقیقا روبه‌روی میز كار وزیر و البته با كمی فاصله. ضلع غربی اتاق، تلویزیونی ٨٤ اینچ و با فاصله‌یی نسبتا زیاد از میز كار آقای وزیر قرار گرفته.

قرارمان با علی جنتی سخن گفتن درباره پیچیدگی‌های حوزه فرهنگ در ایران بود. همین بود كه او برای سخن گفتن درباره كاركردها و دل‌نگرانی‌هایش ترجیح داده بود تا همزمان با دو رسانه با دو مشی متفاوت گفت‌وگو كند؛ روزنامه اعتماد و ماهنامه ٤٢ وابسته به حزب موتلفه.

 

با سردبیر مجله ٤٢ قرار گذاشته بودم كه هر كسی سوالات خودش را بپرسد و پس از آن هر كسی پرسش‌های خود را در رسانه‌اش منتشر كند. اما از همان آغاز گفت‌وگو فهمیدم كه سردبیر ماهنامه وابسته به حزب موتلفه همان دغدغه‌هایی را دارد كه ما داریم. گویی نسل جدید این حزب متفاوت‌تر از بزرگان موتلفه به مسائل نگاه می‌كنند؛ مساله‌یی كه در پایان گفت‌وگو باعث شد تا علی جنتی بگوید: «جالب بود كه دو مصاحبه‌كننده از دو رسانه با دو رویكرد سیاسی، تكمیل‌كننده پرسش‌های هم بودید.»

در این مصاحبه از علی جنتی درباره پیچیدگی‌های مقوله فرهنگ، كاستی‌های فقهی درباره فرهنگ، مشكلات و عملكرد وزارت ارشاد، ماجرای ممنوع‌القلم‌ها، ممیزی كتاب‌ها، ماهواره دیدن مردم و نگاه وزارت ارشاد به بازگشت شجریان طرح پرسش كردم و در كنار آن درباره رابطه او با آیت‌الله جنتی، حضور در جلسات ماهانه تحصیلكردگان مدرسه حقانی و علل تشدید فشارهای سیاسی به وزارت ارشاد و شخص وزیر هم پرسیدم.

 

علی جنتی درباره لطیفه‌هایی كه درباره پدرش تولید شده با ناراحتی گفت: برای خود من هم پیامك‌هایی می‌آید و هر بار كه اینها را می‌خوانم دلگیر می‌شوم و با خودم می‌گویم به كجا می‌رویم. درباره تقرب فكری و سیاسی‌اش كه می‌پرسم به چه كسی نزدیك‌ترید، آیت‌الله هاشمی یا پدرتان، بدون مكث و با جدیت می‌گوید: «جناب آقای هاشمی.» مصاحبه تمام می‌شود. علی جنتی برای بدرقه همراه‌مان آمد. سرم را چرخاندم و نگاهی به روی میز كارش انداختم؛ صفحه فیس‌بوك آقای وزیر باز بود.

 آقای وزیر! الان در حوزه فرهنگ، ما هم مشكلات و مسائل را می‎دانیم و هم غایتی كه مدنظر است. اما روش‎ها مختلف است. روش اصلی را چه ارگانی باید تعیین كند؟ آیا حوزه‎های علمیه ما نتوانستند تبیین بكنند؟ یا نه به فرمایش رهبری معظم انقلاب، خیمه فرماندهی حوزه فرهنگ كه شورای عالی فرهنگی است نتواسته مسیر را مشخص كند؟ و حالا اگر فرض بگیریم همه وزرای فرهنگ بعد از انقلاب، همین جا در این اتاق دور هم جمع باشند همه نظرات متفاوتی دارند ولی چرا تا به حال برای مواجهه با پدیده‎های فرهنگی به یك روش واحد نرسیدیم؟ مثلا در رابطه با مقوله بی‎حجابی و بدحجابی چرا ما به نتیجه واحد نرسیدیم؟ چه كسی كم‎كاری كرده كه این روش‎ها تبیین نشده‎اند؟


من كم‎كاری‌ای در این زمینه نمی‎بینم، بلكه پیچیدگی مقوله می‎بینم. الان شورای فرهنگ عمومی بیش از ٣٠ نفر عضو دارد كه هر دو هفته یك‎بار دور هم جمع می‎شوند. عموم مسائلی كه در آن مطرح می‎شود به فرهنگ عمومی مربوط می‎شود؛ از جمله سبك زندگی ایرانی و اسلامی كه مقام معظم رهبری هم روی آن تاكید داشتند. در همین جمع برخی صاحبنظران هستند كه به لحاظ شخصیت حقیقی‎شان شركت می‎كنند و تعدادی هم به عنوان نماینده دستگاه‎های اجرایی شركت می‎كنند.

 

همه آنها ملتزم هستند چارچوبی را كه رهبری تایید كرده‎اند را تحقق ببخشند ولی در روش‎هایی كه باید اعمال بشود برای تحقق این امر، قطعا دیدگاه‎ها و نظرات مختلفی وجود دارد باید با تبادل نظر و بحث به یك راه‌حلی رسید. بعد هم راه‌حل‎ها نسبی است. هیچ‌وقت به راه‌حل مطلق نمی‎توانید دست پیدا كنید. چون عواملی كه تاثیرگذار در فرهنگ یك جامعه است، یكی دو تا نیست؛ عوامل متفاوت و بسیار گسترده‌یی است. مثلا یك عامل ممكن است چاپ كتاب‎های نامناسب باشد كه بر فرهنگ اثر می‎گذارد.

 

عامل دیگر برخی فیلم‎های سینمایی است. فرد دیگری معتقد است مشكل از برخی كنسرت‎ها است یا عامل دیگر شبكه‎های ماهواره‌یی یا فضای مجازی است و یا رفت و آمد شهروندان به خارج از كشور و دیدن شرایط خارج تاثیر می‎گذارد. پس عوامل تاثیرگذار بسیار زیاد است و حتی مراكز علمی و پژوهشی كه وارد این مقوله می‎شوند در پژوهش‎های علمی و اجتماعی خود در برداشت‎شان از این عوامل متفاوت فكر می‎كنند و اینها همه به خاطر پیچیدگی مقوله فرهنگ است.

 آقای وزیر! بحثی كه مطرح كردید جالب است. به نظر می‎رسد در موضوع فقه سنتی و فقه پویا برخی فقها و حوزه‎های علمیه ما در حوزه فرهنگ كه مصادیق مشخصی دارد مانند شعر، ادبیات، سینما هنوز كه هنوز است و ٣٥ سال از انقلاب می‎گذرد رودربایستی دارند و ورود جدی و به‌روز نداشته‌اند. به نظر می‌رسد در این حوزه فقهی رهبر انقلاب به تنهایی دارند بار را بر دوش می‎كشند. نظر شما چیست؟
به نكته خوبی شما اشاره كردید كه ما را به بحث نزدیك می‎كند. به هر حال خود اجتهاد در فقه امری است كه برای ما به عنوان شیعه امامیه یك اصل است اگر این نباشد ما نمی‎توانیم بفهمیم فقهی را كه پیامبر عرضه كردند و ائمه معصومین (علیهم‌السلام) به دنبالش بودند دقیقا چه بوده و چگونه می‎شود این را در شرایط موجود خودمان پیاده بكنیم؟ اصلا امتیاز شیعه این است كه حوزه‎های علمیه، دنبال اجتهاد بوده‎اند؛ به این معنا كه برداشتی كه از كتاب و سنت می‎كنند را با مقتضیات روز تطبیق بدهند و احكام الهی را از آن استخراج كنند.

 

ولی در همین امر هم شما می‎بینید كه چقدر مجتهدان بزرگ و فقیهان برجسته در برخی مسائل فقهی با هم اختلاف نظر دارند. شما گاهی دیده‎اید بعضی از عوام می‎گویند علما بنشینند دور هم و با هم توافق كنند و همه یك نظر بدهند این هم جزو همان پیچیدگی‎هاست.

 پیچیدگی‎های فردی فقها است یا...؟
نه، پیچیدگی‎های واقعی است. یعنی ما الان حدود ١٣٠٠ سال با دوران ائمه (علیهم السلام) فاصله داریم. در طول زمان خود پیامبر(ص) و بعد از آن در دوران ائمه(ع)، حوادث زیادی گذشته است. آنچه امروز به عنوان سنت از آنها به دست ما رسیده مجموعه روایات رطب و یابسی است كه بعضی از آنها درست است و بعضی تحریف شده است. بعضی درست نقل شده و بعضی نه. افرادی مثل ابوهریره كه چندصد هزار حدیث جعل كرده‎اند و به پیامبر(ص) و دیگران نسبت داده‎اند و یا در دوران خود ائمه(ع) كلماتی كه از ائمه(ع) صادر شده گاهی با هم متفاوت است.

 

یعنی مساله‌یی را فردی از امام صادق(ع) می‎پرسد، امام(ع) یك جور جواب می‎دهند و همان مساله را فرد دیگری می‎پرسد و امام(ع) جور دیگری جواب می‎دهند و این كار مجتهد است كه تشخیص بدهد كه این دو جواب داده شده كه هر دو سلسله سندش هم درست است و هر دو هم از حضرت صادر شده كدامش درست است و كدام نظر واقعی امام(ع) بوده است؟ این تحقیق و تتبع كار مجتهد است و در مسائل خیلی روشن‎تر و بارزتر ما هنوز نتوانستم‎ایم به یك چارچوب مشخص برسیم كه افراد بتوانند روی آن قسم بخورند كه حكم قطعی اسلام این است و باید این‎گونه عمل كرد. برای مثال قبل از انقلاب با بعضی از اساتید بزرگی كه در حوزه صحبت می‎كردیم به ما تاكید می‎كردند كه باید درس بخوانیم و آشنا بشویم با فقه و فلسفه و علوم روز. من یادم است سال ٤٧ یا ٤٨ یكی از اساتید می‎گفت فرض كنید الان این رژیم سرنگون شد و حكومت دست شما افتاد و گفتند بفرمایید اداره كنید.

 

اقتصاد و سیاست خارجی را چطور اداره می‌كنید؟ ما الان حدود ٣٥ سال از انقلاب آیا توانسته‎ایم بانك‎داری اسلامی را تعریف دقیق و اجرا كنیم؟ آیا واقعا این بانك‎داری ما اسلامی است یا ربوی؟ جواب مشخص است. ما در مسائل اقتصادی كه پیچیدگی‎اش كمتر از مسائل فرهنگی است و اصولش در اسلام موجود است و كتاب‎های فراوان و فقه پویا در این زمینه داریم، نتوانسته‎ایم به چارچوبی برسیم كه متناسب با مقتضیات روز عمل كنیم.

 

بانكداری در دنیای امروز امری اجتناب‎ناپذیر است و دیگر زمان نقل و انتقال و برداشت پول از طریق صندوق یا كیسه پول گذشته است. در حال حاضر می‎توان این سرمایه‎ها را در جهت تولید و پویایی اقتصاد به كار گرفت. این را به عنوان مثال برای تقریب ذهن اشاره كردم.

 

در حوزه‎های فرهنگی همین مسائل وجود دارد ولی بسیار پیچیده‎تر چون خیلی مشهود نیست و بسیاری از مسائل كیفی است. بنابراین طبیعی است كه راه‌حل‎های مختلفی حتی از جانب صاحبنظران همفكر داده بشود. من معتقدم امروز اگر خود شهید مطهری بود و ما هشت تا مطهری می‎داشتیم، ممكن بود نوع برخورد و تحلیل‎شان نسبت به مسائل فرهنگی و چگونگی استقرار فرهنگ اسلامی با همدیگر تفاوت‎هایی داشته باشد.

 یعنی خیلی ساده می‎توانیم بگوییم كه ما نسبت به سیر تحولات فرهنگی و اجتماعی عصر هزاره سوم و عصر تجارت اطلاعات و عصر برداشته شدن مرزهای فرهنگی جا مانده‌ایم؟
می‎توانیم بگوییم عقب‎ماندگی دارند. جا ماندن یعنی در جایی توقف كردن ولی ما عقب‎ماندگی زیادی داریم. به هر حال خیلی از مسائل است كه در آن مانده‎ایم و آن‎طور كه باید و شاید هنوز روشن نشده است.

 

همین مساله موسیقی را ببینید یك فقیهی اگر بخواهد واقعا نظر بدهد باید در این زمینه هم موضوع را خوب بشناسد، هم فقه اسلامی را خوب بشناسد، یعنی باید فقه و احكام اسلامی را بشناسد و موسیقی را هم بشناسد تا بتواند حكم آن را صادر كند. اگر كسی در حوزه موسیقی نداند كه ما چند تا دستگاه داریم چند تا ردیف داریم و اصلا موسیقی چند نوع است یا اصلا گوش نكرده باشد طبیعتا نمی‎تواند نظر بدهد. هر نظری بدهد نظر درستی نمی‎تواند باشد. روی كلیات هم نمی‎شود نظر داد.

 این كم‌كاری‎ها را چطور می‎شود جبران كرد و اصلا آیا قابل جبران هست؟
بله، قطعا قابل جبران است. ما معتقدیم كه دین اسلام دین جهانی برای همه ادوار است و ابدی است و فقه پویای شیعه می‎تواند به طور دایمی متناسب با زمان و مكان خودش را تطبیق بدهد و احكام اسلامی را در هر زمان می‎شود به عنوان یك مطلب راهگشا ارایه كرد و در این شكی نیست.

 

خوشبختانه امروز حوزه‎های علمیه  ما نسبت به ٣٠ سال قبل تحول كیفی پیدا كرده‎اند. اگر شما شخصیتی مثل مرحوم شهید بهشتی یا مرحوم شهید مطهری یا مرحوم شهید مفتح یا شهید باهنر را افراد برجسته‌یی می‎بینید دلیل برجستگی‎شان چیست؟ آنچه من می‎بینم تفاوت اینها با بقیه این بود كه آنان ضمن این‎كه فرزند حوزه بودند و در حوزه درس خوانده بودند و با فقه اسلامی و مبانی اسلامی و فلسفه اسلامی آشنا بودند در دانشگاه‎ها هم بودند و حضور داشتند و نیازهای روز را می‎دیدند و یك‎بعدی نبودند. 

 جامعه‌شناس خوبی بودند؟
بله. یعنی توانسته بودند نیاز‌های جامعه و جوانان كشور را خوب درك كنند و نیازهای افراد دانشگاهی و فرهیخته و نخبگان جامعه را بشناسند. از این‎رو آنها شخصیت همه‌جانبه‌یی داشتند. دیگران كه برجستگی پیدا نكردند برای این بود كه یك‎جانبه بودند برخی از آنها در دهه ٤٠ یا ٥٠ افرادی بودند كه خودشان را در مدرسه‎یی كه درس می‎خواندند یا تدریس می‌كردند محصور كرده بودند. لذا نمی‎دانستند در اطراف‌شان چه می‎گذرد از این‎رو نمی‎توانستند پاسخگوی نیازهای جامعه باشند.

 

در این دوره یعنی در دو سه دهه گذشته كاری كه، به خصوص در بحث وحدت حوزه و دانشگاه و نزدیكی دانشگاهیان به روحانیت و حضور روحانیت در دانشگاه‎ها و وجود مراكز تحقیقاتی مختلف در حوزه انجام شده، باعث شد كه این دو بخش به همدیگر نزدیك شوند و تا اندازه زیادی مراكز فقهی و علمی و حوزوی توانسته‎اند برخی پاسخ‎هایی كه برای این نیازها هست را بیابند و یا دنبال كنند لذا خیلی با گذشته متفاوت است در عین حال ما خیلی فاصله داریم تا آن نقطه مطلوبی كه امروز جامعه ما می‌طلبد.

 

ما یك جمعیت ٧٨ میلیونی داخل كشور و دو میلیون هم خارج از كشور داریم. بخشی از دنیای اسلام و به خصوص شیعیانی كه به نوعی نگاه‌شان به ایران است و انتظاراتی دارند باید برای نیازهای آنها هم نسخه بنویسیم. قطعا ما تا آن نقطه خیلی فاصله داریم و باید تلاش كنیم تا بتوانیم پاسخگوی نیازهای آنان باشیم.

  آقای وزیر با توجه به سیر تحولاتی كه در حوزه‎های علمیه دارد اتفاق می‎افتد كه بخشی را اشاره كردید به نظر شما با این روند فكر می‎كنید می‎توانیم از این فضا عبور بكنیم یا نه؟ خودتان هم فرمودید یك زاویه‎های عجیبی وجود دارد بین نیاز‌های توده‎های اجتماعی با آن چیزی كه در حوزه‌های علمیه اتفاق می‌افتد. فكر می‌كنید كه با این ابزار می‌شود عبور كرد یا نه؟
بله قطعا می‌شود عبور كرد. من بسیار خوشبین هستم. با نیروهایی به صحنه آمده‌یی كه هم درس خوانده‎اند و با مبانی دینی ما آشنا هستند و شناخت‎شان نسبت به اسلام و فلسفه اسلامی بالا رفته و در عین حال در متن جامعه حضور پیدا كرده‌اند.

 

در دهه ٤٠ و ٥٠ وقتی حوزه نجف را با حوزه قم مقایسه می‌كردیم فاصله‎شان بسیار زیاد بود ولی كسانی كه در ایران درس می‎خواندند، ماه محرم و صفر و رمضان گسیل می‌شدند به سراسر كشور در روستاها و شهر‌ها. از خلال منبرها و سخنرانی‎هایی كه داشتند و ارتباطی كه از نزدیك با مردم داشتند نیازهای مردم را درك می‎كردند.

 

حوزه نجف علی‎رغم سابقه هزار ساله‌یی كه داشت ولی افرادی كه آنجا تدریس یا تحصیل می‎كردند از نجف خارج نمی‎شدند و نمی‎دانستند در محیط پیرامون‎شان چه می‎گذرد. مهم ارتباطاتی است كه امروز برقرار است و ما می‎بینیم كه نهادی مثل جامعه المصطفی این همه نیرو از خارج می‎آورد و از آن طرف این همه نیرو به دنیا صادر می‎شود. این نوع ارتباطات خودش در تقویت ذهن و فكر افراد بسیار می‎تواند موثر واقع شود و در تشخیص نیازهای جامعه می‎تواند خیلی موثر عمل كند.

 در این یك سال و چهار ماهی كه از عمر دولت می‎گذرد و جنابعالی فرمان مدیریت وزارت ارشاد را به عهده گرفتید  به چند تا از اهداف كوتاه‌مدت كه در این یك‎سال مدنظرتان بود، رسیدید و موانع پیش روی‌تان چه بود؟
ما یك برنامه‎یی را با بررسی و فكر و همچنین شناخت خودم با عنایت به سابقه پنج، شش سال كار در وزارتخانه تدوین كردیم. برنامه را به مجلس هم دادیم. مجلس هم در واقع به این برنامه رای داده است. تلاش كردیم در طول این مدت به این برنامه عمل بكنیم. منتها در هر حوزه‌یی كه وارد می‎شویم یك مجموعه موانع وجود دارد كه برخی از آنها كماكان وجود دارد و در برخی از حوزه‎ها توانسته‎ایم موانع را برطرف بكنیم.

   می‎توانید مثال بزنید؟
یكی از مباحث اساسی در حوزه كتاب بوده است. در این حوزه تلاش كرده‎ایم ضمن حفظ ارزش‎های اسلامی و توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری فضا را باز كنیم و برای كسانی‎كه می‎خواهند قلم بزنند به دور از خرده‎گیری‎ها و عیب‎جویی‎های بی‎جا فضای امید بخشی را ایجاد كنیم. فكر می‎كنم كه این قسمت خوب پیش رفته است. البته در حوزه كتاب هم مواردی بوده كه با قوانین موجود سازگار نبوده یا با سیاست‎های نظام سازگار نبوده است. جلوی این‎ها ایستادیم. نگذاشتیم غذای مسمومی وارد جامعه شود. در واقع بیشتر توجه ما معطوف به آثاری بود كه منطبق با ضوابط باشد نه این‎كه صرفا به نویسنده نگاه كنیم و اثری را ممیزی كنیم. باید بگویم ممیز‌ها را ممیزی كردیم.

 آن لیست ٤٠٠ نفری كه گفته شد ممنوع‌القلم‎ها بودند چه بود؟
آن بحث دیگری است. در گذشته مجموعه‌یی از ناشران و نویسندگان بودند كه گاهی به دلایل واهی یا روی ندانم‎كاری و ناآشنایی به آنان ایرادهای نابجایی می‎گرفتند و كتاب‎های‌شان بدون مجوز می‎ماند و طبیعتا باعث كاهش انگیزه افرادی كه اهل قلم بودند و علاقه به تالیف داشتند، شد. در این حوزه هم با تعیین فردی آشنا به مبانی مثل دكتر سید عباس صالحی از یك طرف و انتخاب شخصیت‎های برجسته فرهنگی كه مورد تایید شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفتند به عنوان هیات نظارت كار را به سوی ساماندهی این حوزه سوق دادیم.

   در حوزه موسیقی آقای شجریان را برنامه‌یی برایش ندارید كه برگردد؟
آن را سخنگو جواب داده دیگر من نمی‎خواهم وارد آن بشوم.

  سخنگوی وزارت ارشاد جای خودش، من از زبان خودتان می‎خواهم بشنوم برای آقای شجریان برنامه‌یی ندارید؟
كار ما نیست كه آشتی بدهیم. بالاخره ایشان دو بعد دارد یكی بعد هنری است و كسی نمی‎تواند برجستگی هنری ایشان را انكار كند و یك سری مسائل سیاسی حول و حوش ایشان مطرح است كه مباحث را قدری پیچیده كرده است. عملا این كار به حوزه ما مربوط نمی‎شود.

شما موافق بازگشت‎شان هستید؟
 علاقه‌مندیم با توجه به سابقه ایشان و مهارت‎ها و توانایی‎های او مردم بتوانند از هنر ایشان استفاده كنند. این جزو علایق ما است.

 یكی از مهم‌ترین مسائلی كه طی این سال‌ها حاشیه‌های زیادی را در جامعه به دنبال داشت بحث استفاده مردم از ماهواره و نحوه مقابله با این پدیده فرهنگی است. به عنوان وزیر ارشاد چند درصد مردم كلانشهرها به ویژه مردم تهران ماهواره می‌بینند؟ علت این امر چیست؟ریشه این مساله را كجا می‌دانید؟
ما الان برای استفاده از ماهواره و منع آن قانون داریم ولی اگر به این نتیجه برسیم كه قانون هم اشكالاتی دارد باید برویم اشكالات قانونی‎اش را برطرف كنیم. تا قانون هست همه باید ملتزم به قانون باشند ولی نباید كاری بكنیم كه تلقی شود ٧٠ درصد مردم تهران كه از ماهواره استفاده می‎كنند قانون‎شكن هستند؟ این امر ریشه در عدم توجه به تحولات دارد.

 آقای دكتر در جلسه‌یی كه با آقای یونسی مصاحبه می‎كردم می‎گفتند كه دوستان مدرسه حقانی جلسه ماهانه دارند شما می‎روید جلسات را؟
نه من چهار سال است كه نمی‎روم. یعنی در واقع از سال ٨٥ كه به ماموریت خارج رفتم فرصت نیافته‎ام كه بروم.

  با كدام یك از آقازاده‎ها ارتباط بهتری دارید؟ همدوره‎یی‎های خودتان.
در بین همدوره‎یی‎های من آقازاده به آن معنا نداریم. شاید بتوان گفت جناب آقای احمدی میانجی آقازاده مرحوم آیت‎الله احمدی میانجی كه در قوه قضاییه است ولی ارتباط‎مان كم است. ایشان از دوستانی است كه از گذشته با هم رابطه داشته و پدرشان هم استاد ما بوده‎اند. با فرزندان شهید بهشتی به خصوص دكتر محمدرضا بهشتی نیز دوستی داریم.

 آقای وزیر شما از لحاظ سیاسی به آقای هاشمی نزدیك‎تر هستید یا به پدر؟
به جناب آقای هاشمی.

   چرا این‎قدر فشار سیاسی روی شما زیاد است؟
فشار روی شخص من وجود ندارد.

   مطالبات خاصی دارند ؟
 بالاخره بعضی‎ها این دولت را دولت منتخب خودشان نمی‎دانند و متاسفانه فكر می‎كنند باید كاری بكنند كه این دولت زمینگیر شود تا نتواند كارش را انجام بدهد و ناموفق باشد. گاهی بعضی از خبرها را تحریف می‎كنند، بعضی وقت‎ها خبرهای كذبی داده می‎شود كه ما مجبور می‎شویم مداوم اطلاع‎رسانی و آن را تكذیب كنیم.


 اخبار سیاسی  -  اعتماد


ویدیو مرتبط :
توصیف جنتی در حضور حسن روحانی و علی جنتی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

علی جنتی: به هاشمی نزدیک تر هستم تا پدرم


با آمدن روحانی، نه تنها فضای سیاسی كشور تغییر كرده كه شكل و شمایل وزارتخانه‌ها هم متفاوت‌تر از قبل شده. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یكی از این وزارتخانه‌هاست.