اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

عفت مرعشی: آیت الله هاشمی رفسنجانی خونسرد هستند/ حاج آقا در این چند سال هم خیلی راحت کار کردند



عفت مرعشی , همسر هاشمی رفسنجانی

عفت مرعشی: آیت الله هاشمی رفسنجانی خونسرد هستند/ حاج آقا در این چند سال هم خیلی راحت کار کردند

حاج آقا آنقدر خونسرد است که هیچ‌وقت آدم نمی‌تواند بگوید کی و چه فشاری روی ایشان آمده است. موقعی که مبارزه می‎کردند، زندان می‎رفتند، بر می‌گشتند و... حالتشان یکسان بود.

اگر چه حضور زنان در عرصه‌های سیاسی کمتر از مردان سیاستمدار است اما به هیچ عنوان نباید توفیقات سیاستمداران را تنها به حساب خودشان گذاشت.

 

چندی پیش- قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم- با عفت مرعشی، همسر آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی گفت‌وگوی مفصلی در مورد زندگی خصوصی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی این خانواده مؤثر در نظام جمهوری اسلامی، انجام دادیم که بازخوانی بخش‌هایی از آن- زندگی شخصی با آیت‌الله- خالی از لطف نیست.

چطور با آقای هاشمی آشنا شدید؟‌
ما با آقای هاشمی فامیل بودیم. من از طرف مادر پدرم با ایشان فامیل هستم. جد ایشان آقایی بود به نام حاج هاشم و فامیل «هاشمی» از همان نام گرفته شده است. آن موقع که نام خانوادگی وجود نداشت و وقتی قرار شد هر کسی نام خانوادگی انتخاب کند، آنها عنوان «هاشمی» را انتخاب کردند.

 

در اصل عنوان هاشمی به کسی تعلق می‌گیرد که سید باشد، اما آنها سید نبودند و از پدربزرگشان کلمه هاشمی را گرفتند. حاج هاشم، مرد بزرگ و ثروتمندی بود. پدر ‌آقای هاشمی از نواده‌های حاج هاشم است. مادر بزرگ من که مادر پدرم می‎شود، باز هم از همان نواده‌های حاج هاشم است. ما تقریباً با هم فامیل بودیم ولی فامیلی که خیلی با هم رفت‌و‌آمد نداشتیم.

حاج آقا را کجا دیدید یا حاج آقا کجا شما را دید؟
من حاج آقا را خیلی دیده ‌بودم ولی حاج آقا مرا اصلاً ندید. چون حاج آقا گهگاه می‎آمد خانه پدر من.

یعنی شما خواستگاری کردید؟
نه، من خواستگاری نکردم. او مرا ندیده بود، چون آن موقع مثل حالا نبود که خانم‌ها هر جا حضور داشته باشند و زن و مرد در یک جمعی کنار هم بنشینند؛ حتی پسرعموهایمان هم که خانه‌ ما می‎آمدند، ما جلو نمی‌رفتیم، چه برسد به آقای هاشمی.

پس چطور این وصلت صورت گرفت؟ چطور شد که حاج آقا شما را انتخاب کردند؟
آن زمان اینگونه نبود که بروند دختری را ببینند و انتخاب کنند. خانواده‌ها می‎رفتند دختر را می‎دیدند و بعد بزرگ‌ترین دختر را انتخاب می‎کردند. من هم خواهر بزرگ‌تر بودم پس مرا انتخاب کردند.

از طرف خانواده آقای هاشمی چه کسی برای خواستگاری آمد؟
برنامه خواستگاری من خیلی جالب بود. آقای اخوان مرعشی که نجف ساکن بودند -آنها پسرعموهای پدر من بودند- در یک میهمانی مرا برای آقای هاشمی خواستگاری می‎کنند. پدر من هم قبول می‎کنند، چون پدرم خیلی روحانیت را دوست داشت. پدرم موافقت کرد بدون اینکه به من بگوید. البته من مقداری مخالفت کردم اما بعد....

یعنی آقای هاشمی را نمی‌خواستید؟
مخالفتم به دلیل اینکه آقای هاشمی را نمی‌خواستم، نبود. مخالفت کردم که چرا بدون اجازه من قبول کردند و به من اطلاع نداده بودند.

شما نسبت به دخترهای آن موقع خیلی بازتر فکر می‎کردید، چون آن زمان دخترها معمولاً در این مسائل حق اعتراضی نداشتند.
خب ما اعتراض کردیم، چون پدرم به خودم نگفته بودند که قبول کردند. من گفتم چرا این کار را کردید.

درس خوانده بودید؟
چون دخترها آن موقع بی‌حجاب بودند، من توی خانه درس می‎خواندم.

مبارزات حاج‌آقا همان ایام آغاز شد؟
ازدواج که کردیم، آمدیم قم.‌ دوران مبارزه تقریباً همزمان با تولد فائزه بود که حاج‌آقا را برای سربازی بردند. البته داخل جمع خودشان مبارزه را شروع کرده بودند ولی مشخص نشده بود که به چه شکل است. زمانی که سرباز شدند، فائزه تقریباً دو، سه ماهه، محسن دو ساله و فاطمه سه ساله بود.

من هم همراه حاج آقا بودم و با کارهایش مخالفت نمی‌کردم. او بیرون مبارزه می‎کرد، من منزل و بچه‌ها را اداره می‎کردم. اگر برنامه‌ای هم پیش می‎آمد، باز هم وظایفی را انجام می‎دادم.

می‎شود یکی از آن برنامه‌هایی را که باید انجام می‎دادید و دادید را بگویید؟
ایشان اوایل مبارزه خیلی از ما کمک نمی‌خواستند. دو ماه سربازی بودند. بعد که آمد، مدتی گذشت و دستگیر شدند و ایشان را از قم به تهران آوردند. برای من با 3 تا بچه، نبودن ایشان و دوری از پدر و مادر یک مقدار سخت بود ولی جا نخوردم و زندگی را به نحو احسن اداره کردم.

حاج آقا تا به حال با شما دعوا کرده‌اند؟
دعوا نبوده، گفت‌وگو بوده، نمی‌شود بگوییم دعوا.

هدفم از طرح سؤال این است که می‎خواهم ببینم حاج آقا چقدر از ابتدا تا الان نگاهشان تغییر کرده است؛ الان شاید خیلی مهم نباشد که حاج آقا طرفدار حقوق زنان باشد ولی آن موقع حاج آقا چقدر برای زنان ارزش قائل بود و چقدر نگاه ایشان از آن زمان تا حالا تغییر کرده است؟
تغییری نکرده است.

یعنی از اول حاج آقا همین نگاه باز را به حضور اجتماعی زنان داشتند؟
بله، خیلی.

می‌خواهم یک سؤال خصوصی‌تر بپرسم. اگر دوست داشتید جواب بدهید. تا حالا شده از اینکه با حاج آقا ازدواج کرده‌اید، پشیمان شوید؛ حتی برای یک لحظه؟‌
نه، هیچ وقت.

حتی در تمام دورانی که ایشان در زندان بوده‌اند؟
من خودم هم تقریباً بدم نمی‌آمد که ایشان مبارزه ‎کند، به خاطر اینکه برای دین مبارزه می‎کردند، ما هم مسلمان بودیم. وقتی اسم دین و قرآن می‎آمد وسط، ما هم قبول می‎کردیم.

هنوز هم همین نگاه را دارید؟
هنوز هم همین نگاه را دارم.

چه دوره‌ای بیشترین فشار روی آقای هاشمی بوده، یعنی شما در خانه بیشتر لمس کرده‌اید که فشار روی ایشان است؛ چه به لحاظ سیاسی، چه اجتماعی یا فشار کاری؟
حاج آقا آنقدر خونسرد است که هیچ‌وقت آدم نمی‌تواند بگوید کی و چه فشاری روی ایشان آمده است. موقعی که مبارزه می‎کردند، زندان می‎رفتند، بر می‌گشتند و... حالتشان یکسان بود.

آیا با شما در مورد فشارهایی که روی ایشان بود، درد دل می‎کردند؟
نه، خیلی از شکنجه‌هایش را نمی‌گفت، الان هم از آن موقع چیزی نمی‌گوید. در اولین ملاقاتی که من با آقای هاشمی در زندان داشتم، وقتی از زندان آمدم بیرون، همه سؤال کردند که وضعیت پایش چطور بود؟ گفتم من چیزی نمی‌دانستم. قضیه از این قرار بود که ایشان را کتک و شلاق زده بودند، پایش خیلی مجروح شده بود و برده بودند بیمارستان. حالش که بهتر شده بود، یک ملاقات به ما داده بودند.

دفعه دوم که رفتم ملاقات، از ایشان سؤال کردم که قضیه پایت چه بوده؟ گفت هیچی نبوده. بلند شد، گفت ببین راه می‎روم. باز هم چیزی نگفت، هنوز هم نمی‌گوید. هنوز هم از شکنجه‌هایش نمی‌گوید.

هیچ‌وقت شما از ایشان درخواست نکردید که به خاطر فشارها مسؤولیت‌ها را کم کند یا اینکه چرا آنقدر خودت را درگیر می‎کنی؛ اینها اعتراضاتی است که خانم‌ها معمولاً دارند.‌
نه، بدم نمی‌آمد که مبارزه کند. من خودم هم تقریباً مبارز بودم.


منظورم بعد از انقلاب است.
نه، هیچ‌وقت. وقتی می‎تواند کار کند چرا من جلوی کارش را بگیرم. خب خودش دوست دارد کار کند. اینگونه کار کردن فشار هم به دنبال دارد اما توجه نمی‌کند. کسی که چیزی را دوست دارد، فشار را احساس نمی‌کند.

یعنی شما معتقدید که حاج آقا در این چند سال اخیر هم خیلی راحت کار می‎کرده؟
راحت، چون به خواست خودش بوده. وقتی انقلاب شد کلاً همه با شوقی خاص کار می‎کردند. بعد از این همه شکنجه و زندان و...، حالا به آن خواسته‌هایشان رسیده بودند. خب همه خوشحال بودند و کار هم رویشان اثر نمی‌گذاشت. هر چقدر هم که کار می‎کردند واقعاً من نمی‌دیدم که احساس خستگی بکنند.

شما در زمانی که آقای هاشمی رئیس‌جمهور بودند، در سفرهایی که ایشان می‌رفتند، مخصوصاً سفرهای خارجی، همراهشان می‎رفتید؟
بله می‎رفتم.

این جزء پروتکل رسمی دولت بود که همسران رئیس جمهور همراه آنها بروند؟‌
بله می‎رفتند، فکر می‎کنم که الان هم می‎روند. شما بهتر می‎دانید.

اینکه می‌گویید فکر می‌کنم الان هم می‌روند معنی‌اش این است که شما با همسران رؤسای‌جمهور بعد از آقای هاشمی ارتباطی ندارید؟

با همسر آقای خاتمی از اول ارتباط داشته‌ایم، الان هم داریم ولی با خانم آقای احمدی‌نژاد، نه. از اول ارتباط و نشست نداشتیم، هنوز هم نداریم.

اصلاً ایشان را ندیده‌اید؟‌
چرا ایشان را در مرقد یا منزل امام و جاهای دیگر دیده‌ام، خانم خیلی خوبی هم هستند ولی رفت‌وآمد خانوادگی نداریم.

با آقای خاتمی چطور، الان هم رفت‌وآمد دارید؟
با خانم آقای خاتمی الان هم ارتباط داریم.

معمولاً همسران رؤسای جمهور کارهای عام‌المنفعه انجام می‎دهند.
من کار می‎کردم ولی کاری که اسم داشته باشد و دفتر داشته باشد، نداشتم. گاهی برخی افراد خواسته‌هایی داشتند، من انجام می‎دادم. در زمان جنگ گروهی تشکیل داده بودیم، آدرس می‎گرفتیم پائین شهر و به نیازمندان کمک می‌کردیم. به خانواده‌هایی که بچه‌هایشان به جبهه رفته بودند، سر می‌زدیم و اگر کاری داشتند کمکشان می‎کردیم. می‎گفتیم هر کاری دارید بگویید، مثلاً اگر یخچالتان خراب شده، اعلام کنید ولی اینکه من دفتر داشته باشم و اسم داشته باشم، نه خودم خوشم می‎آمد، نه آقای هاشمی. ولی به نوعی دیگر کار می‎کردم، جهیزیه عروس می‎دادیم و....

یعنی کارتان به شکل غیررسمی بود؟
بله، غیررسمی بود توی خانه.

بودجه ای در اختیار داشتید؟
نه، بودجه‌ای نداشتیم. برای انصار مجاهدین بودجه در اختیار ما قرار می‎دادند، چون امام فرموده بودند که بروید سراغ خانواده‌هایی که جبهه می‎روند که تقریباً فقیر هم بودند. برای اینها بعضی چیزها به ما می‎دادند و ما هم می‎بردیم. خیلی‌ها نمی‌گرفتند، خیلی‌ها هم می‎گرفتند./خبر آنلاین 

 


ویدیو مرتبط :
خطبه ی تاریخی حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال 88

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

آ‌‌یت‌الله موسوی بجنوردی: مصادره‌های اول انقلاب کار خط امامی‌ها نبود / آیت‌الله‌ هاشمی رفسنجانی و سید حسن خمینی بین مردم نفوذ دارند



آ‌‌یت‌الله موسوی بجنوردی: 

مصادره‌های اول انقلاب کار خط امامی‌ها نبود 

آرمان - «مهندس نظام را امام(ره) می‌دانم»، «اخلاق زیربنای تمام احكام و قوانین است»، «بسیاری از مسائلی كه ابتدای انقلاب صورت گرفت، از طرف اطرافیان امام (ره) نبود»، «حاج حسن آقا همواره براساس خط امام(ره) حركت می‌كند»، «تبلیغات منفی زیادی علیه خاندان امام(ره) صورت می‌گیرد كه واقعیت هم ندارد»، «باید خط امام (ره) را تقویت كنیم كه در راستای تقویت این خط انقلاب هم تقویت می‌شود» ، «من تا به حال ندیده‌ام كه فردی به قدرتی که امام(ره) داشت برسد اما همان آدم باشد».

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

اینها جملات یار و شاگرد دیرین امام(ره) است که همواره بر پیرو خط امام بودن خود تاکید می‌کند و دفاع از اندیشه و آرمان‌های بنیانگذار انقلاب اسلامی را وظیفه خود می‌داند. در همین راستا بارها تاکید می‌کند بسیاری از اتفاقات ابتدای انقلاب خواسته امام نبوده است. آیت‌الله سید محمد موسوی بجنوردی که علاوه بر شاگردی امام، پدر همسر سید حسن خمینی، یادگار امام نیز هست. متن گفت‌وگوی آرمان با آیت الله موسوی بجنوردی در ادامه می‌آید:

*به نظر شما مشروعیت نظام از چه موضوعی نشات می‌گیرد؟ چندی پیش برخی اعلام کرده بودند که مشروعیت نظام از رای مردم نیست. شما این موضوع را قبول دارید؟

اساساً مشروعیت نظام نشات گرفته از شرع و رای مردم به صورت مشترک است. باید یکسری شرایطی را شرع مقدس برای آن کسی که در راس مخروطه قرار می‌ گیرد و اساساً كارگزاران نظام با شرع مقدس است كه باید فقیه، جامع الشرایط، عادل، آگاه به زمان و مدیر باشد. این موارد را شرع تعیین می‌كند و مردم جزء متمم آن هستند كه انتخاب می‌كنند.

به بیان دیگر انتخاب مردم جزء متمم مشروعیت است نه تمام مشروعیت. پس كار شرع این است كه شرایط كاندیدا را معرفی می‌كند و انتخاب مردم صورت می‌گیرد البته انتخاب مردم در گذشته به صورت بیعت انجام می‌شد اما امروز شكل مدرن تری كه همان رای دادن است، به خود گرفته است.

زمانی كه مردم فردی با این شرایط را انتخاب می‌كنند، می‌توان گفت آنچه اسلام خواسته، انجام شده است. در نتیجه نمی‌توان گفت تمام مشروعیت نظام با قانونگذار یا با مردم است بلكه هر دو متمم دیگری هستند و هم شرع و هم انتخاب ملت در این امر نقش دارند.

*این دسته كه ملت را از این مقوله حذف می‌كنند، چه هدفی دارند؟

نمی‌توان فكر این افراد را خواند. من بنیانگذار و مهندس نظام را امام(ره) می‌دانم و ایشان هم زمانی كه وارد تهران شد و در بهشت زهرا فرمودندكه به پشتوانه این ملت دولت تعیین می‌كند و به پشتوانه همین ملت در دهان دولت می‌زنند. یعنی امام(ره) از ابتدا از پشتوانه ملت صحبت می‌كردند. از سوی دیگر ایشان همواره در تمام مدت هر كاری كه می‌خواستند انجام دهند، به عقیده مردم احترام می‌گذاشتند.

از همان ابتدا با وجود آنكه امام(ره) عقیده داشت جمهوری اسلامی باید تشكیل شود اما این موضوع را به رای مردم گذاشت تا مردم انتخاب كنند. زمانی كه خبرگان قانون اساسی قرار بود تشكیل شود از مردم نظر خواست و حتی زمانی كه قانون اساسی نیز نوشته شد، آن را به رای مردم گذاشتند. رئیس جمهور و مجلس نیز با رای مردم انتخاب شدند. در نتیجه باید گفت كه تمام اقدامات امام(ره) با رای ملت انجام می‌شد. قانون اساسی نیز مبتنی بر آرای مردم است. باید گفت در حال حاضر ما بهترین نوع دموكراسی را دارا هستیم.

در غرب برای انتخاب رئیس‌جمهور به حزب رای می‌دهند نه فرد. به عنوان مثال در انتخابات ریاست جمهوری اخیر آمریكا مردم اصلاً توجهی به افراد نداشته بلكه جنجال بر سر احزاب دموكرات و جمهوریخواه بود.

حزب دموكرات رای بیشتری آورد و این آقا رئیس‌جمهور شد. اما در ایران در قانون اساسی مردم كاری به حزب ندارند بلكه به فرد رای می‌دهند؛ دموكراسی درست نیز همین است. چنانچه مردم به احزاب رای بدهند، ممكن است كه حزب مورد نظر فرد مقبول و شایسته‌ای را معرفی نكند. مردم در ایران حتی باید به رهبر نیز رای بدهند و وی را انتخاب كنند. پس از فوت امام(ره)، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از طرف مجلس خبرگان انتخاب شد. 

در راس هرم مخروطه تشكیلات نظام ما، آنچه كه به چشم می‌آید رای ملت است. قوه قضاییه نیز به همین شكل بود. سابقاً شورای عالی قضایی وجود داشت كه سه نفر از اعضای این شورا را قضات كشور انتخاب می‌كردند و خود بنده نیز زمانی كه عضو شورای عالی قضایی بودم، به انتخاب قضات كشور عضو شورا شدم. رهبری تنها دو نفر را تعیین می‌كردند یعنی رئیس دیوان كشور و دادستان كل كشور از سوی ایشان انتخاب می‌شدند اما سه نفر دیگر را قضات كشور انتخاب می‌كردند؛ در نتیجه همه موارد با انتخاب مردم صورت می‌گیرد و نظام ما یك نظام به تمام معنا ملی و مردمی است.

ما در نظام جمهوری اسلامی ایران نه می‌توانیم ملت را كنار بگذاریم و نه شرع را. آن قسمتی كه شرایط كاندیدا را تعیین می‌كند از سوی شرع است و قسمتی كه انتخاب می‌كند و به فعلیت می‌رساند نیز انتخاب ملت است.

*هر انتخاباتی یك الزاماتی دارد. به نظر می‌رسد مهم‌ترین این الزامات نیز اخلاق انتخاباتی باشد. شما در این دوره وضعیت را در مورد رعایت اخلاق انتخاباتی چگونه ارزیابی می‌کنید و اگر به اعتقاد شما، وضعیت خوبی حاكم نیست چه توصیه‌ای برای بهبود آن دارید؟

اخلاق زیربنای تمام احكام و قوانین است. زمانی كه پیغمبر اكرم(ص) مبعوث شدند، هدف از بعثت خود را تتمیم مكارم اخلاقی عنوان كردند. اخلاق اهمیت زیادی دارد و در تعریف اخلاق می‌توان به علم به منجیات و مهلكات اشاره كرد.

اخلاق اینگونه می‌گوید كه منجیات را بیاموزید تا از مهلكات دوری كنید و اینجاست كه بشر به سعادت می‌رسد. این خواسته اسلام و رسول خداست و نمی‌توان اخلاق را جدا از احكام اسلام دانست. اخلاق همواره با قوانین و احكام ما عجین است. ما باید كاری كنیم كه جامعه ما یك جامعه اخلاقی شود. اخلاق موجب نجات بشریت می‌شود. وقتی كه علم اخلاق اینگونه تعریف می‌شود، همگان موظف به اجرای منجیات و دوری از مهلكات می‌شوند. اسلام تاكید زیادی دارد كه این معنا برای هر مسلمانی باید نهادینه شود.

*با وجود همه این تاكیداتی كه شما در مورد اخلاق می‌فرمایید، بازهم شاهد رخ دادن برخی بداخلاقی‌ها در میان برخی سیاستمداران هستیم. ریشه این بداخلاقی‌ها را در چه می‌دانید؟ فكر می‌كنید ادامه این بداخلاقی‌ها چه تبعاتی می‌تواند داشته باشد؟

من تاكید كردم كه اخلاق جز اصول اولیه اسلام است و همگان باید در این مسیر حركت كنند. به بیان دیگر اگر از این مسیر، انحرافی صورت بگیرد به طرف مهلكات حركت می‌شود.

رفتن به طرف مهلكات برای انسان، جامعه و حیثیت نظام خطرناك است. ما همگان از بالا تا پایین موظف هستیم كه اخلاق را سرلوحه خود قرار دهیم. همواره به طرف منجیات برویم و از مهلكات دوری كنیم. رسول خدا و ائمه اطهار ما همگی تاكید بر اخلاق دارند. در نتیجه اخلاق اهمیت زیادی دارد.

*فكر می‌كنید این روزها كه گاهاً اخلاق زیر پا گذاشته می‌شود به علت منافع شخصی افراد است؟

ممكن است كه این موضوع نیز نقش داشته باشد اما مساله فرهنگ نیز اهمیت زیادی دارد. اگر فرهنگ اخلاق در جامعه ما نهادینه شود، دیگر مشكلی نخواهیم داشت اما اگر بنا باشد، همگان فرهنگ خود را برخلاف اخلاق بنا كنند، جامعه وضعیت خطرناكی پیدا می‌كند.

به بیان دیگر جامعه‌ای كه از اخلاق فاصله بگیرد، در معرض خطر زیادی قرار خواهد گرفت. طبیعت انسان مدنی است و قوانینی كه اسلام نیز برای ما آورده، در راستای همین طبیعت مدنی، اخلاق‌گرایی، نظم و عدالت است. زیربنای تمام این مدنیت نیز اخلاق است و به بیان دیگر اخلاق مادر تمام قوانین است. جامعه‌ای پیشرفت دارد كه همگان در آن به سمت منجیات حركت كنند تا از همه پلیدی‌ها و انحراف‌ها نجات پیدا كنند.

*اگر كمی به قبل برگردیم، یك سوال اساسی پیش می‌آید و آن هم این است كه امام با مخالفین خود چگونه رفتار می‌كردند.

اسلام دین فطرت است و فطرت به معنای تمام مواردی است كه یك انسان كامل دارد. در قرآن روایت داریم كه هر نوزادی كه متولد می‌شود بر اساس فطرت است و به صورت كلی‌تر، انحراف ذاتی نیست. جامعه بد، انسان خوب را نیز منحرف می‌كند.

انحراف یك امر اكتسابی است و انسان از ابتدای تولد منحرف نیست. اسلام بسیار اهمیت می‌دهد كه جامعه یك جامعه اخلاقی باشد. اما انسانی كه دارای فطرت پاك هم باشد، زمانی كه وارد جامعه منحرف شود، كم كم اخلاقیات ناپسند را اكتساب می‌كند.

*شما سطح فعلی اخلاقی جامعه را چگونه ارزیابی می‌كنید؟ توصیه امام(ره) نیز گفت‌وگو با مخالفین بود. چندی پیش نیز آیت‌الله ‌هاشمی‌رفسنجانی اعلام كردند كه اوایل انقلاب اشتباهاتی صورت گرفته است.

در ابتدای انقلاب شورای عالی قضایی هنوز وجود نداشت. از سوی دیگر باید به این نكته نیز توجه كرد كه در ابتدای هر انقلابی یك شوری در میان مردم وجود دارد كه این شور در هر انقلابی است و هر انقلابی اینگونه آفات را دارد. مگر اینكه نظارت دقیقی صورت بگیرد كه همه چیز تحت كنترل باشد.

در غیر این صورت همچون ابتدای همه انقلاب‌ها، اینگونه برخوردها صورت می‌گیرد. از سوی دیگر در انقلاب ایران همه گروه‌ها شركت داشتند، از چپ گرفته تا راست تا توده، همگی در این انقلاب شركت داشتند و متاسفانه بسیاری از این كارها را منافقین انجام می‌دادند.

بسیاری از انفجارها را انجام می‌دادند و به گردن انقلاب می‌انداختند. گروه‌های چپ همچون اقلیت نیز اقداماتی انجام می‌دادند. یا اینكه در شمال كشور زمین‌ها را مصادره می‌كردند البته تا زمانی که ما به شورای عالی قضایی آمدیم و طی بخشنامه‌ای همه این مصادره‌ها را باطل كردیم.

زمانی هم كه ریشه این مصادرات را درآوردیم، متوجه شدیم به علت تحریكات اقلیت این كار صورت گرفته است. حتی در بسیاری از ادارات ما، منافقین نفوذ كرده بودند و كارهایی انجام می‌دادند. از همین رو، از ابتدای انقلاب چون یك انقلاب به تمام معنا مردمی بود، همه شركت داشتند و طبیعتاً كارهایی نیز صورت می‌گرفت. باید به این نكته نیز توجه كرد كه امام(ره) نیز قادر به معجزه كردن نبودند.

هرچند كه مرتب نصیحت می‌كردند تا زمانی كه به تدریج همه این گروه‌ها شناسایی و كم شدند. بسیاری از این مسائل كه ابتدای انقلاب صورت گرفت، به هیچ وجه منتسب به امام(ره) نبود. بلكه این گروه‌ها، دسته دیگری بودند كه هدف اصلی آنان كمرنگ كردن انقلاب بود تا پس از مدتی اعلام كنند كه انقلاب باید یك انقلاب ماركسیستی باشد. صحبت اسلامی بودن انقلاب نیز برای این افراد سنگین بود. حتی روز اولی كه رادیو را گرفتند، گفتند «اینجا صدای ایران است» كه امام عده‌ای را فرستادند تا این افراد را بیرون كنند. 

بعدها نیز مشخص شد كه این كار از طرف كمونیست‌ها صورت گرفته است. در نتیجه یك سری كارها به نام انقلاب انجام می‌شد اما كمی بعد، مشخص می‌شد كه مثلا توسط حزب توده این اقدامات صورت گرفته است. كم كم و به مرور ایام، این افراد و گروههای تصفیه شدند. این كارهایی كه صورت گرفت خواسته امام(ره) و خط امام نبود بلكه خواسته گروهی بود كه خود را به عنوان انقلابی، جا زده بودند و اینگونه كارها را انجام می‌دادند. اما از زمانی‌ كه قوه قضاییه تا حد زیادی زیر چتر شورای عالی قضایی قرار گرفت تا اندازه‌ای در كشور، نظم برقرار شد. این كارها كم‌كم تا اندازه‌ای کمرنگ شد كه به سمت صفر رفت.

نباید تصور كرد، همه كارهایی كه در ابتدای انقلاب صورت گرفت، مورد رضایت امام(ره) و انقلابیون خط امام بود. من 25 سال با امام بودم، 14 سال در نجف، یك سال در پاریس و 10 سال در اینجا با یكدیگر بودیم. امام(ره) بسیار مقید بود. اخیراً گفته شده است كه امام اجازه درمان آقای شریعتمداری را ندادند. 

در حال حاضر 4تا 5 نامه نزد حاج حسن آقا وجود دارد كه بر اساس متن آن‌ها، آقای شریعتمداری از ارسال پزشك توسط امام(ره) تشكر كردند و این نامه‌ها را امضا هم كرده‌اند. جای تعجب دارد كه برخی افراد مومن و انقلابی، ناموس انقلاب را مورد خدشه قرار می‌دهند. چرا باید اینگونه قضاوت کنند؟ طبق قانون اساسی زمانی كه رهبر انتخاب می‌شود، باید صورت اموال خود را به قوه‌قضاییه ارائه كند. صورت اموال امام(ره) نیز به این شرح بود: هزار متر زمین در خمین كه ارث پدری ایشان بود، یك قالی 12 متری و سه دانگ خانه در قم (سه دانگ دیگر آن مهریه همسر حاج آقا مصطفی بود).

زمانی هم كه امام(ره) فوت كرد، مجدداً این صورت اموال را آوردند. هزار متر زمین را به پسر برادرشان ، قالی 12 متری و سه دانگ خانه را نیز به همسرشان بخشیدند. در نتیجه فرزندان امام هیچ ارثی از ایشان نبردند. زمانی كه حاج احمد آقا هم فوت كرد با وجود آنكه یگانه پسر امام(ره) بود و می‌توانست هر كاری انجام بدهد اما یك ریال هم برای فرزندان خود ارث نگذاشت.

خود حاج حسن آقا نیز این روزها یك زندگی ساده طلبگی دارد. در نتیجه تبلیغات منفی زیادی علیه خاندان امام(ره) صورت می‌گیرد كه واقعیت هم ندارد. عملكرد امام به قدری خداپسندانه و عادلانه بود كه جای تعجب دارد اینگونه هجمه‌ها علیه ایشان صورت بگیرد. 

*من تا به حال ندیده‌ام كه فردی به این قدرت برسد اما همان آدم باشد. امام یك جفت دمپایی داشتند كه در نجف به پا می‌كردند و همین دمپایی را در پاریس و تهران نیز همراه خود داشتند. 

این دمپایی طی این سال‌ها عوض نشد. همسر امام(ره) نیز اعلام كردند كه حتی یك بار هم امام(ره) به ایشان دستور نداده بود كه آب یا چای بیاورند. امام خود سماوری داشتند كه با آن چای درست می‌كردند و یك چمدان هم داشتند كه لباس‌های خود را در آن می‌گذاشتند.

این همه مایملك امام(ره) بود. از سوی دیگر امام(ره) به غیر از آنكه رهبریت كشور را بر عهده داشتند ، مرجع تقلید نیز بودند و وجوهات زیادی برای ایشان می‌آمد. امام تا ریال آخر این وجوهات را وصیت كردند كه به حوزه علمیه قم ببرند. آیا كسی می‌داند كه تا سه سال، شهریه امام(ره) برای طلبه‌ها داده می‌شد؟

كه این پول از همان سهم امام (ره) پرداخت می‌شد و هیچ ارثی برای فرزندان امام(ره) نماند؟ تنها احمد آقا از شورای مدیریت اجازه گرفتند تا از این وجه برای ناهار و شام افرادی كه به جماران می‌آمدند، هزینه كردند. در راس انقلاب ما اینگونه فردی قرار داشت كه تا این حد از پول و قدرت منزه بود. در این روزها هر كسی كه فوت می‌كند، برای زن و فرزندان خود ارثی می‌گذارد اما الان ببینید اصلا یك ریال به فرزندان امام رسیده است؟

*در حال حاضر در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم قرار داریم. اصلاح طلبان هم نظام را دوست دارند و خواهان ایجاد فضا برای حضور پرشور در انتخابات هستند. الزامات انتخابات پرشور را جنابعالی در چه پارامترهایی ارزیابی می‌کنید؟

امروز شركت در انتخابات بر همه واجب است چراكه قصد داریم سرنوشت كشور را تعیین كنیم. حالا اگر كه عده‌ای حرف‌هایی می‌زنند و افراد را تخریب می‌كنند، نباید به پای نظام نوشته شود. نظام ما این است كه فردی كه رای ملت را داشته باشد، انتخاب می‌شود. دیگر مهم نیست كه فرد مورد نظر از چه گروه و دسته‌ای باشد.

*مشكل اینجا است كه چقدر همه گروه‌ها آمادگی دارندو شرایط کاملا مهیاست؟

نظام ما اینگونه نیست که فقط بایک جناح اداره شود و باید زمینه حضور همه سایق و گروه‌ها مهیا شود. چراكه نظام ما یك نظام مردمی و اسلامی است و باید آن فردی كه تمام صلاحیت‌ها را دارد و مردم به وی رای داده‌اند، تصدی پست مورد نظر را بگیرد اما اگر صلاحیت ندارد، نمی‌تواند تصدی بگیرد. اسلام این را می‌گوید و نظام ما باید اینگونه باشد.

*اما جناح رقیب خیلی از حضور آنها استقبال نمی‌کند.

اگر اینگونه باشد كه بر مشارکت تاثیر می‌گذارد و این امر به مصلحت ما نیست. جامعه ما با توجه به شرایطی كه داریم، باید به گونه‌ای باشد كه همه مردم در صحنه حاضر شوند. همه مردم زمانی می‌توانند در صحنه حاضر شوند كه به همه اجازه حضور داده شود. افرادی كه در خط امام(ره) هستند، همگی باید اجازه حضور در صحنه انتخابات را پیدا كنند. ما باید كاری كنیم كه دشمن طمع نكند و از ما نقطه ضعف نگیرد. دشمنان ما باید بدانند كه ملت ایران، یك ملت متحد است و هیچ وقت با هم اختلاف ندارند كه بهترین راه هم، انتخابات است.

*شما جزء دلسوزان نظام هستید اما امروز عده‌ای هستند كه هیچ نشست و برخاستی با امام(ره) نداشتند اما ادعای خط امامی بودن دارند. فكر می‌كنید این افراد چه خطراتی برای جامعه دارند؟

تنها افرادی كه در خط امام(ره) هستند و اعتقاد به خط امام دارند، می‌توانند سرنوشت کشور را تعیین كنند.

*چگونه می‌توان این افراد را تشخیص داد؟

كاملاً مشخص است و مردم ایران، ملت رشید و آگاهی هستند و درست را از خلاف تشخیص می‌دهند. همگی ما نیز موظف هستیم كه در این مسیر حركت كنیم. این انقلاب با خط امام(ره) درست شد و بقای آن نیز باید با خط امام(ره) باشد.

تا مادامی هم كه خط امام(ره) زنده است، این انقلاب هم زنده است و هر چقدر كه این انقلاب ضعیف شود، انقلاب ما نیز ضعیف‌تر می‌شود. همه باید بر این عقیده باشند كه بقای نظام جمهوری اسلامی وابسته به بقای خط امام(ره) است. اگر خدای ناكرده از این خط منحرف شویم، نظام ما تضعیف می‌شود. باید خط امام(ره) را تقویت كنیم كه در راستا آن، خط انقلاب هم تقویت می‌شود.

*فكر می‌كنید كه سید حسن خمینی و آیت‌الله ‌هاشمی‌رفسنجانی در این مورد چه نقشی دارند؟ با توجه به اینكه انتخابات ریاست‌جمهوری نیز در پیش است و این افراد اعلام كرده‌اند كاندیدا نمی‌شوند اما فكر می‌كنید حضور آنها در این عرصه چگونه باید باشد؟

این افراد جز حامیان خط امام(ره) و متولیان آن هستند. حاج حسن آقا همواره براساس خط امام حركت می‌كند و یك قدم هم از آن منحرف نمی‌شود. هر فردی كه انقلابی است، اعتقاد دارد كه به موازات تقویت خط امام، نظام نیز تقویت می‌شود. لذا باید همگی سعی كنیم خط امام را تقویت كنیم.

*فكر می‌كنید این افراد برای انتخابات چه اقداماتی می‌توانند انجام دهند؟ آیا در كشاندن مردم به صحنه انتخابات موثر هستند؟

مردم به این افراد اعتقاد دارند و آیت‌الله‌ هاشمی رفسنجانی و سید حسن خمینی بین مردم نفوذ دارند چراكه مردم می‌دانند این افراد جز حامیان خط امام(ره) و از افرادی هستند كه همواره حامی باقی خواهند ماند./آرمان