طلاق به خاطر كلاهبرداری میلیاردی شوهر

 

زنی در حضور قاضی دادگاه خانواده‌ مدعی شد، شوهرش یك میلیارد تومان كلاهبرداری كرده و متواری ‌است.زنی با مراجعه به دادگاه خانواده شهید محلاتی دادخواستی را به قاضی یكی از شعبه‌ها ارائه كرد.

این زن در حضور قاضی شعبه ۲۳۸ این مجتمع مدعی شد، شوهرش برای این‌كه بتواند در یك شركت سرمایه‌گذاری كند از همه اقوام پول قرض گرفت و بعد از جمع‌آوری پول‌ها ـ كه حدود یك میلیارد تومان بود ـ متواری شد. من هم نمی‌توانم سركوفت اقوام را تحمل كنم زیرا آنها مدعی هستند با شوهرم همدست بوده‌ام.

وكیل این زن هم افزود: بر اساس شواهد موجود، شوهر موكلم به تنهایی اموال اقوام را جمع كرده و سپس متواری شده‌است و موكلم در این ماجرا دستی ندارد.

وی ادامه داد: حدود ۶ سال است این زن و مرد ۲۷ و ۳۴ ساله با هم زندگی می‌كنند و آنها دارای ۲ فرزند دختر و پسر ۳ و ۴ ساله هستند.

زن بار دیگر در مقابل قاضی این شعبه مدعی شد: در حال حاضر خرجی من از سوی خانواده‌ام تأمین می‌شود و معلوم نیست شوهرم كجاست.

وی افزود: از ابتدای ازدواج حق طلاق را از شوهرم گرفتم و حالا می‌خواهم طلاق بگیرم و به همه ثابت كنم شوهرم مرا هم بی‌خبر گذاشته و رفته است.

این زن گفت: من و شوهرم دخترعمو و پسرعمو بودیم و به پیشنهاد خانواده‌ها با هم ازدواج كردیم و هیچ مشكلی نداشتیم تا این‌كه این موضوع پیش آمد.

وی ادامه داد: شوهرم از ابتدای ازدواج، عاشق خارج از كشور و به خصوص رفتن به مالزی بود و احتمال می‌دهم پس از سرقت اموال به خارج از كشور متواری شده است.

وی گفت: حتی اگر شوهرم با تمام پول‌ها برگردد و بخواهد با من مجدد زندگی كند از آنجا كه مرا بدون سرپرست گذاشته و پول را به من ترجیح داده، دیگر او را نمی‌خواهم و نمی‌توانم در كنارش بمانم.

قاضی رسیدگی به این پرونده، با توجه به شواهد و متواری بودن مرد، حكم طلاق را تا اطلاع ثانوی صادر نكرد..../ جام‌جم آنلاین

ویدیو مرتبط :
اتفاق بعد از طلاق زن و شوهر

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

درخواست طلاق به خاطر سفرهای شوهر خلبان

اخبار حوادث - درخواست طلاق به خاطر سفرهای شوهر خلبان

چندی پیش زن جوان به دادگاه خانواده رفت و درخواست طلاق داد. و در خصوص علت آن به قاضی گفت: شوهرم خلبان است. او همیشه در سفر است و اصلا هیچ وقت نمی بینمش5 سال پیش از طریق یکی از آشناهایمان با پوریا اشنا شدم. پوریا آن زمان کمک خلبان بود و در کارش خیلی حرفه ای بود. وقتی شغل پوریا را متوجه شدم از خوشحالی بال در آورده بودم. با خودم تصور می کردم که ازدواج با یک خلبان می تواند آرزوی هر دختری باشد.

زن جوان ادامه داد: ما با هم ازدواج کردیم و زندگی خود را آغاز کردیم. اما بعد از گذشت چند سال که پوریا به یک خلبان حرفه ای تبدیل شد، دیگر تقریبا هیچ وقت او را در خانه نمی دیدم. پوریا مرتب به سفرهای خارج از کشور و می رفت و یک ماه تا 6 ماه سفرهایش طول می کشید. او دیگر سرش شلوغ شده بود و برای برگزاری کلاس های خلبانی چندین ماه در سفر می ماند. و من هم همیشه در خانه می مانم.

وی در ادامه گفت: ما هیچ کجا نمی توانیم برویم و حتی اگر به جمع دوستانه یا فامیل هم دعوت می شویم به دلیل اینکه پوریا نیست، من هم نمی روم. برای همین کل روز را در خانه هستم و گاهی اوقات به صورت تلفنی یا چت با پوریا حرف می زنیم. برای همین حالا از ازدواج با پوریا پشیمان شده ام و می خواهم از او جدا شوم.

 

اخبار حوادث - باشگاه خبرنگاران