اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
شوخی بیجا دلیل قتل دو رفیق!
شوخی بیجا دلیل قتل دو رفیق!
ایسنا :جوانی که در پی شوخی دوستانش با وی اقدام به قتل آن دو کرده بود، دستگیر شد.
در ساعت 17 روز هفدهم اردیبهشت سالجاری از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 وقوع دو فقره قتل، داخل اتاقکی حدودا 12 متری واقع در طبقه زیرزمین یک ساختمان مسکونی، به کلانتری134 شهرکغرب اعلام شد که با حضور عوامل کلانتری و تیم بررسی صحنه جرم اداره دهم پلیس آگاهی و در بررسیهای اولیه مشخص شد مقتولان به اسامی «افشین» 30ساله و «وحید» 20ساله، هر دو از ناحیه گردن دارای آثار خفگی و از ناحیه سر نیز دارای آثار ضرب و جرح هستند. بررسی های اولیه از صحنه جنایت نشان از درگیری شدید داخل اتاقک داشت به گونهای که آثار خون روی وسایل داخل اتاقک و همچنین به همریختگی اسباب و وسایل کاملا مشهود و مشخص بود.
در ادامه با تشکیل پرونده مقدماتی و به دستور بازپرس شعبه پنجم ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران، پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت که با آغاز تحقیقات، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اولین مرحله از رسیدگی به این پرونده به تحقیق از صاحبخانه و همچنین دو نفر از بستگان مقتولان پرداختند. در تحقیقات انجام شده از صاحبخانه مشخص شد که هر دو مقتول از بستگان و همشهریان یکدیگر بوده که در شهر تهران، اقدام به اجاره دو مغازه سوپرمارکتی در مناطق سعادتآباد و شهران کرده و اتاقک طبقه زیرزمین ساختمان را نیز برای استراحت خود اجاره کرده بودند.
در تحقیقات صورت گرفته از بستگان مقتولان مشخص شد که در 16 اردیبهشت سالجاری، دو نفر از بستگان مقتولان پس از مراجعه به در مغازه سوپرمارکت متعلق به افشین، واقع در منطقه سعادتآباد، متوجه بسته بودن سوپر مارکت میشوند که برای پیگیری علت آن ابتدا با شماره تلفن همراه «افشین» و در ادامه تلفن همراه «وحید» تماس گرفته و به علت عدم پاسخگویی به تماسهای تلفنی، با مراجعه به در منزل و اطلاع موضوع به صاحبخانه به در اتاقک مراجعه و با اجساد افشین و وحید روبرو میشوند.
در تحقیقات انجام شده از سوی کارآگاهان اداره دهم مشخص شد که افشین از حدود 20 روز پیش و از طریق آگهی استخدام در روزنامههای کثیرالانتشار اقدام به استخدام یک کارگر ساده برای مغازه سوپرمارکت خود کرده بود که با شناسایی کارگر سوپرمارکت به نام «محمد» 25 ساله و در ادامه تحقیقات مشخص شد که محمد آخرین بار، صبح روز کشف اجساد در حین تردد و خارجشدن از خانه و توسط همسایگان طبقات بالایی مشاهده شده و پس از مراجعه به سوپرمارکت افشین، واقع در دو کوچه پائینتر از محل جنایت، اقدام به بازکردن در مغازه کرده و پس از گذشت حدود 30 دقیقه دوباره مغازه را تعطیل و از آن زمان ناپدید شده است.
در ادامه بنا بر تحقیقات انجام شده از همسایگان مشخص شد که با گذشت چند روز پس از استخدام محمد، افشین به صاحبخانه اطلاع داده که شاگرد مغازهاش به علت آن که تمامی اعضای خانوادهاش در شهرستان زندگی کرده و در تهران محلی را برای استراحت ندارد، از او درخواست کرده تا در صورت امکان و توافق با صاحبخانه، پس از پایان کار روزانه و تنها شبها برای استراحت به اتاقک محل سکونت افشین و وحید مراجعه کند که صاحبخانه نیز با این موضوع موافقت کرده است.
با تحقیقات انجام شده و نتایج بهدست آمده در خصوص احتمال ارتکاب جنایت توسط محمد و بهویژه پس از ناپدیدشدن وی در روز کشف اجساد، دستگیری شاگرد سوپر مارکت در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفت و کارآگاهان با اطلاع از مراجعه وی به مغازه سوپرمارکت در هفدهم اردیبهشت سالجاری، با مراجعه به نشانی سوپرمارکت و انجام بررسی از محل مطلع شدند که محمد اقدام به برداشتن تمامی اسناد و مدارک شناسایی خود کرده و همزمان با ناپدیدشدن وی نیز، تعداد هشت دفترچه حساب بانکی متعلق به افشین از داخل مغازه مفقود شد.
با توجه به اطلاعات جدید بهدست آمده، کارآگاهان با مراجعه به شعبات بانکی صاحب حساب بانکی از سوی افشین، به تحقیق از کارمندان شعبات و همچنین بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته بانکی پرداختند و با بررسی تصاویر بهدست آمده از دوربینهای مداربسته تمامی شعبات بانکی و همچنین جمعبندی اطلاعات بهدست آمده از تحقیقات صورت گرفته از کارمندان بانک اطمینان پیدا کردند که در تمامی این شعبات، جوانی حدودا 25 ساله و با مشخصات ظاهری محمد، ضمن مراجعه به این شعبات قصد برداشت وجه از حسابهای متعلق به افشین را داشته که موفق به این کار نشد که با به دست آمدن تصویر محمد در زمان مراجعه به بانک و شناسایی وی توسط همسایگان محل سکونت مقتولین، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که محمد پس از ارتکاب جنایت و قبل از ناپدید شدن، قصد برداشت غیرمجاز پول از حسابهای بانکی متعلق به افشین را داشته است.
در ادامه رسیدگی به این پرونده و با وجود آن که هیچگونه اطلاعاتی از محل سکونت یا مخفیگاه احتمالی متهم وجود نداشت، کارآگاهان اداره دهم پس از شناسایی هویت دقیق متهم تحت تعقیب، با شناسایی مخفیگاه احتمالی وی در استان خراسانرضوی، با اخذ نیابت قضایی به این استان رفته و سرانجام در هشتم تیر سال جاری، محمد را شناسایی و دستگیر کردهاند.
با دستگیری و انتقال متهم به اداره دهم، وی در اظهارات اولیه منکر هرگونه جنایت شد و مدعی شد که در زمان مراجعه به خانه، با جنازه متعلق به افشین و وحید روبرو شده و در حالی که با مشاهده دو جنازه بسیار ترسیده بود، از محل متواری و به شهرستان آمده است. وی در اظهارات اولیه خود به کارآگاهان گفت که در ساعت پنج بامداد روز هفدهم اردیبهشت پس از مراجعه به خانه با جسد افشین و وحید روبرو شده و در حالی که بسیار ترسیده بوده از خانه خارج شده و پس از برداشتن مدارک شناسایی خود از داخل سوپرمارکت به شهرستان بازگشته است.
با وجود اصرار متهم مبنی بر بیگناهی، دلایل و مدارک بهدست آمده از مخفیگاه متهم و همچنین محل جنایت، نشان از ارتکاب جنایت توسط متهم داشت که با کشف پیراهن خونآلود متعلق به متهم از داخل اتاقک و همچنین کشف و مدارک شناسایی و دفترچه حسابهای بانکی متعلق به افشین از مخفیگاه وی و همچنین تصاویر بهدست آمده از دوربینهای مداربسته بانکی و عدم توانایی متهم در ارائه پاسخهای قانعکننده در این خصوص، به ناچار محمد لب به اعتراف گشود و در اعترافات خود به کارآگاهان گفت که در حدود ساعت 3 بامداد روز حادثه، پس از بازگشت به خانه و ورود به داخل اتاقک متوجه شده که وحید در حال استراحت است، اما افشین هنوز بیدار بود که هنوز دقایقی از ورود وی به داخل اتاقک نگذشته بود که افشین شروع به شوخی با وی کرد و در حین آن از الفاظ زشتی نسبت به متهم استفاده کرده که باعث عصبانیتش و درگیری با افشین شده که در همین زمان، وحید نیز از خواب بیدار شده و به طرفداری از افشین پرداخته و هر دو نفر شروع به تهدید وی کردهاند که در یک لحظه کنترل خودش را از دست داده و افشین را با دست به عقب هل داده که باعث زمین خوردن وی شده و بلافاصله میلهای آهنی را که داخل اتاقک وجود داشت را برداشته و ضربهای محکم به سر افشین زده و زمانی که قصد فرار و خروج از داخل اتاقک را داشته وحید با وی درگیر شده که دو ضربه محکم نیز به سر او زده و پس از بیهوش شدن هر دو، دست و پای آنان را بسته و برای اطمینان از مرگ هر دو نفرشان اقدام به بستن گلوی آنان کرده و پس از مراجعه به مغازه و برداشتن دفترچه حسابهای بانکی افشین، متواری شد.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم در خصوص ارتکاب جنایت، از سوی بازپرس پرونده قرار بازداشت موقت برای متهم صادر و با توجه به برخی اظهارات متهم در خصوص اینکه یکی از مقتولان به هویت افشین چند روز قبل از جنایت درباره انتقال مبلغی چند ده میلیون تومانی به حسابهای بانکی خود سخن گفته تحقیقات تکمیلی برای شناسایی انگیزه اصلی ارتکاب جنایت در دستور کار کارآگاهان اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است./ایسنا
ویدیو مرتبط :
قتل رفیق تروتسکی توسط استالین خائن
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
اعتراف به قتل دختر روانی به دلیل عذاب وجدان
عاملان قتل دختر روانی كه منكر جنایت شده بودند در جلسه محاكمه به دلیل عذاب وجدان به قتل اعتراف كردند.
در ابتدای این جلسه محاكمه كه صبح دیروز برگزار شد نماینده دادستان خطاب به قضات شعبه ۷۱ دادگاه كیفری استان تهران گفت: ماموران كلانتری امین آباد تهران، چهارم اردیبهشت سال گذشته خبر دادند جسد دختری جوان كه به نظر می رسد به قتل رسیده در خیابانی خلوت پیدا شده است. جسد به پزشكی قانونی انتقال یافت و بررسی ها برای مشخص شدن هویت این دختر آغاز شد. زمانی كه ماموران پرونده مفقودی های چند روز قبل را مطالعه كردند، متوجه شدند جنازه متعلق به دختری به نام ساراست كه مادرش دو روز قبل از پیدا شدن جسد، گم شدن او را به پلیس اطلاع داده بود.
وقتی مادر سارا مورد بازجویی قرار گرفت، گفت: دخترم مدتی قبل به دلیل بیماری روانی در بیمارستان روزبه تهران بستری شد. او به خاطر بیماری روانی اش به شیشه اعتیاد پیدا كرده بود. روزی كه گم شد به من گفت برای خرید شیشه بیرون می رود اما دیگر برنگشت. نماینده دادستان ادامه داد: «پلیس با ردیابی شماره تلفن همراه سارا متوجه شد این دختر با پسری به نام هومن ارتباط داشت. هومن شناسایی و بازداشت و در نهایت مشخص شد این پسر با همدستی دوستش وحید، سارا را به خانه ای كشانده و بعد از برقراری ارتباط با دختر جوان او را به قتل رسانده است. در ادامه مادر سارا در جایگاه حاضر شد و گفت: اگر متهمان حاضر به پرداخت دیه باشند درخواست دیه می كنم و نمی خواهم این دو جوان كه می توانند آینده خوبی داشته باشند، قصاص شوند. او درباره گم شدن دخترش گفت: سارا بیماری روحی داشت و به همین دلیل هم در بیمارستان بستری شد. او نمی توانست بر بیماری اش غلبه كند و به سمت مواد رفت.
من هم مانعش نمی شدم چون حالش اصلا خوب نبود. آن روز هم رفته بود مواد بخرد كه دیگر برنگشت. سپس وحید، متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل سارا را رد كرد و گفت: من در قتل نقشی نداشتم. اصلا سارا را نمی شناسم و نمی دانم چرا من را بازداشت كرده اند. او در پاسخ به این سوال كه اگر سارا را نمی شناخت چطور سیم كارت این دختر در خانه او پیدا شده است، گفت: نمی دانم سیم كارت چطور وارد خانه من شد. در این هنگام قاضی عزیزمحمدی رییس دادگاه خطاب به این متهم گفت: مادر سارا زن مهربانی است، بهتر است واقعیت را بگویی تا از او رضایت بگیریم. متهم باز هم اتهامش را قبول نكرد و گفت سارا را نكشته است و پولی هم برای پرداخت دیه ندارد. وقتی نوبت به هومن، متهم ردیف دوم رسید او نیز اتهام قتل را رد كرد و گفت: من در این قتل نقشی نداشتم و هیچ اتهامی را قبول نمی كنم. من و وحید اصلا سارا را نمی شناختیم و اشتباهی بازداشت شدیم. در حالی كه وحید از سوی قاضی عزیزمحمدی برای بیان آخرین دفاع در جایگاه حاضر شده بود ناگهان حرف هایش را تغییر داد و گفت: عذاب وجدان دارم اجازه دهید واقعیت را بگویم. آن روز هومن با من تماس گرفت و گفت دختری به نام سارا حاضر است با ما رابطه برقرار كند. من هم اجازه دادم او را به خانه من بیاورد، سارا و هومن آمدند.
اول من با سارا رابطه برقرار كردم و بعد نوبت هومن شد. قرار بود نفری ۱۰هزار تومان به او بدهیم اما پولی نداشتیم و سارا عصبانی شد و فریاد زد. من هم دستم را روی دهنش گذاشتم. نمی دانستم بیمار است فقط می خواستم ساكتش كنم اما او مرد. بعد با همكاری هومن جسد را لای پتو پیچیدیم و در بیابان رها كردیم. من خیلی عذاب وجدان دارم و از مادر سارا می خواهم من را ببخشد. حاضرم دیه بدهم اما از او خواهش می كنم با توجه به اینكه خانواده فقیری دارم و پولی نداریم به ما تخفیف بدهد. پدر و مادر من آنقدر فقیر هستند كه بهزیستی آنها را تحت پوشش قرار داده است. وقتی وحید اعتراف كرد، هومن همچنان بر ادعا های خود باقی بود تا اینكه وكیل مدافع او توانست این پسر را قانع كند، واقعیت را بگوید. متهم این بار گفت: من هم از كرده خودم پشیمان هستم و از مادر سارا درخواست بخشش دارم.
ما آنقدر فقیر هستیم كه به خاطر ۲۰هزار تومان سارا را كشتیم. بنا بر این گزارش، بعد از پایان جلسه محاكمه، دو متهم به پای مادر سارا افتادند و درخواست بخشش كردند. سپس هیات قضات وارد شور شدند و دو متهم را به جرم رابطه نامشروع به ۸۰ ضربه شلاق و زندان محكوم كردند. وحید متهم ردیف اول به اتهام قتل به پرداخت دیه نیز محكوم شد..... / روزنامه شرق