اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

سیدمحمد خاتمی: کرامت انسان به نام دین به پای منافع نامشروع قدرت‌ها در حال نابودی است



سیدمحمد خاتمی

سیدمحمد خاتمی: کرامت انسان به نام دین به پای منافع نامشروع قدرت‌ها در حال نابودی است

رییس‌جمهور پیشین کشورمان با انتقاد از چهره ترسیم شده از اباعبدالله الحسین(ع) در جامعه امروز گفت: امام حسین(ع) می‌خواست انسان، عزیز باشد و این عزت سرمایه‌ای است که با هیچ‌چیز قابل معامله نیست و امام نشان داد برای این عزت حاضر است بالاترین سختی‌ها را تحمل کند.

به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی شب گذشته در مراسم «شب‌های نینوایی» در انجمن شاعران ایران شرکت کرد و در سخنرانی کوتاهی، با تسلیت ایام شهادت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و یارانش، حضور در این مجلس را نعمتی برای خود دانست و با اشاره به مباحث عمیق و شعرهای ظریف و پرباری که شاعران قرائت کردند، افزود: جای تأسف و تأثر است که چهره اباعبدالله(ع) درست خلاف آن چیزی است که باید در جامعه ما ترویج می‌شد.

وی اضافه کرد: شاید آنچه اتفاق افتاده نیز با حسن نیت بوده است ولی لااقل این انتظار بود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که خودش درس گرفته از کربلا و از آن سرچشمه آمده بود، ما نحوه دیگری به اباعبدالله(ع) نگاه داشته باشیم.

رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد: خیلی نکته‌ها و پیام‌های مهمی در زندگی اباعبدالله هست ولی آنچه آدم می‌تواند خلاصه کند و بگوید اینکه اباعبدالله مظهر عزت الهی و نیز خواستار عزت انسان بود و این برخلاف چهره‌ای ناتوان، محتاج و کوچکی است که ایشان تصویر می‌شود.

خاتمی یادآور شد: نکته ظریفی را اهل معنا و اطلاع می‌گفت که برای من هم جالب بود. بنده خودم تحقیق نکردم. می‌گوید ما در هیچ سند معتبری و مقتل محکمی ندیدیم که اباعبدالله تقاضای آب کرده باشند. البته یکی - دو جا طلب آب کردند به این معنا که تصمیم گرفتند که خود لشکر دشمن را بشکافد و به شریعه فرات برود یا برای خود او یا برای فرزندانش که تشنه بودند آب بیاورد و این طلب آب، نه به معنی تقاضای آب و اظهار عجز و ناتوانی از تشنگی است که روح اباعبدالله بالاتر از اینهاست.

رئیس بنیاد باران تاکید کرد: امام حسین(ع) در قیام کربلا یا در برابر اصراری که برای تسلیم شدن در برابر یزید می‌شد، جملات عجیبی دارند و می‌گویند فرومایه‌ای مرا میان دو امر مخیر کرده است؛ یا بمیر یا ذلت و خواری را بپذیر، هیهات من الذله! نه خداوند خاری را برای انسان خواسته است نه پیامبر او و هیچ انسان غیرتمند و آزاده‌ای هم نمی‌پذیرد که ذلت را بپذیرد و این نقشی است که امام حسین(ع) داشت.

وی افزود: امروز خیلی صحبت از عزت و کرامت انسان می‌شود ولی شوربختانه کرامت و عزت انسان هم امروز به نام دین به پای منافع نامشروع قدرت‌ها در حال نابود شدن است.

خاتمی ادامه داد: امام حسین(ع) می‌خواست انسان عزیز باشد و این عزت سرمایه‌ای است که با هیچ‌چیز قابل معامله نیست و امام نشان داد برای این عزت حاضر است بالاترین سختی‌ها را تحمل کند.

رئیس‌جمهور اسبق کشورمان در ادامه به روایتی از امام صادق(ع) مبنی بر اینکه «سوره فجر را بخوانید چون آیات پایانی آن مربوط به جدم اباعبدالله است» اشاره کرد و گفت: در بخش‌های پایانی این سوره آمده است «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی‏ إِلی‏ رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلی‏ فی‏ عِبادی وَ ادْخُلی‏ جَنَّتی‏» یعنی ای جان مطمئن به سوی خدای خودت برگرد در حالی که تو از او خشنودی و او از تو خشنود. رضایت نسبت به خدایی که انسان را عزیز خواسته است همه وجود ابا عبدالله است.

وی تصریح کرد: حضرت، هنگامی که می‌خواهد از مدینه بیاید بیرون پای قبر جدش می‌آید و آن خطبه و مطالبی بیان می‌کند که ما راضی به رضای خدا هستیم و در آخرین لحظه‌ای که در گودال هم افتاده بودند که دیگر جوهر صدای ابا عبدالله از بین رفته بود، لب‌هایش تکان می‌خورد و کسی که نزدیک شد دید که می‌گویند خدایا راضی به رضای تو‌ هستم و در برابر تقدیر و قضای تو تسلیم و معبودی جز تو مرا نیست.

خاتمی در پایان گفت: خداوند همه ما را به روح اباعبدالله، قیام و آرمان و درس‌هایی که اباعبدالله برای بشریت داد و بشر امروز سخت به آن نیازمند است آشنا بگرداند. ان‌شا‌ءالله نظر عنایت ابا عبدالله هم شامل حال همه شما بخصوص عزیزانی که امروز در میان ما نیستند و بسیار هم عزیزند بگرداند. 

/ایسنا

 


ویدیو مرتبط :
پیام نوروزی سیدمحمد خاتمی (+فیلم)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

سیدمحمد خاتمی: همه بزرگان و سیاستمداران را به تلاش برای نجات انسان از خشونت فرا می‌خوانم



 مراسم تولد خاتمی ,سخنرانی خاتمی در مراسم تولدخود

سیدمحمد خاتمی: همه بزرگان و سیاستمداران را به تلاش برای نجات انسان از خشونت فرا می‌خوانم

امروز تلاش برای صلح و مبارزه برای آزادی و رهایی و استقلال به جنگ‌های شرم آوری بدل شده است که در آن مذهب علیه مذهب و اقوام علیه اقوام هم سرنوشت خود می‌جنگند و آنچه در عرصه خود نمایی می‌کند تروریسم کوری است که پشت دین که برای احیاء فضیلت آمده است و قومیت‌هایی که مایه تعارف باید باشند پنهان شده است و کسانی که امروز داعیه مبارزه با آنان را دارند آفریننده یا پروراننده آن‌ها هستند!

 رییس‌دولت اصلاحات گفت: ما پیرو آیینی هستیم که انسان را به صلح، همزیستی و عدالت و حفظ کرامت انسانی فرا می‌خواند و هر کس جز این بیاندیشد به بیراهه می‌رود.

 سید محمد خاتمی در جمع کثیری از شخصیت‌های مذهبی، سیاسی و جوانان اصلاح طلب که برای تبریک جشن هفتاد سالگی و گردآمده بودند، بر تقدم اخلاق و ادب بر سیاست تأکید کرد و گفت: سیاست جدی‌ترین واقعیت در زندگی جمعی است که نمی‌توان به آن نیاندیشید، ولی حتی نمی‌توان دامن اندیشه و رفتار را از تأثیر آن بازکشید.

 

ولی آنچه دل ربا است و زندگی را معنی دار می‌کند اخلاق و ادب است که خداوند نیز ما را به آن فرا خوانده است و پیامبران خود را برای بخشیدن زندگی توأم با اخلاق، معنویت و عدالت فرستاده است و امروز زندگی انسان مظلوم در چنگال بی‌رحم سیاست که مبتنی بر دروغ و زور و سلطه است و جز به تسخیر جان و جهان آدمی در مسیر منافع خاص اصحاب قدرت نمی‌اندیشد گرفتار است.

وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: آنچه امروز بیش از همیشه رنج آور است کشتار بی‌امان انسان‌ها و بی‌ارزش شدن جان آن‌ها است.اگر آن روز که صدای گرم گفت‌و‌گوی تمدن‌ها در گنبد گیتی پیچید گوش سنگین سیاست بازان آن را می‌شنید و اصحاب فرهنگ و دانش و دین آن را جدی‌تر می‌گرفتند و اگر هنگامی که صدای دردمندانه ائتلاف برای صلح برخاست و متأسفانه در برابر غریو دیوانه کننده ائتلاف برای جنگ منادیان خشونت و ویرانگری گم نمی‌شد، امروز وضع و حالی بهتر از این داشتیم.

به گزارش روابط عمومی دفتر حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی، متن کامل سخنان ابشان در این جمع در پی می‌آید:

با سپاس فراوان از همه شما عزیزان و بخصوص برادر عزیزم جناب آقای دعایی و عرض تبریک عید سعید قربان و آرزوی سرافرازی ملت شریف ایران و موفقیت دولت برآمده از رأی آنان برای گشودن گره‌ها و پیشبرد کشور در مسیر آرمان‌های اصیل انقلاب و برخورداری معنوی و مادی از مزایای زندگی و تأمین حقوق و نگاهداشت حرمت همه شهروندان عزیز.

هفتاد سال در تاریخ لحظه‌ای بیش نیست ولی برای یک انسان عمر درازی است و مهم این است که این عمر و این سرمایه بی‌بدیل الهی در چه مسیری صرف شده است و چه دست آوردی برای خود او و جامعه‌اش داشته است.

گرچه بشر در طول تاریخ شاهد هتک حرمت و پایمال شدن حقوق خود و ستم و ناامنی بوده است، ولی بی‌حرمتی نسبت به انسان و بی‌ارزش شدن جان او و ناامنی برای همه اگر بیشتر از گذشته نباشد بی‌پرده‌تر و در نتیجه برای آنان که هنوز نور وجدان در درونشان خاموش نشده است رنج آور‌تر است، هرچند که از سوی دیگر میل به رهایی و آزاد زیستن و درک و آگاهی بشر در شرق وغرب عالم افزون شده است.

سیاست جدی‌ترین واقعیت در زندگی جمعی است که نمی‌توان به آن نیاندیشید، ولی حتی نمی‌توان دامن اندیشه و رفتار را از تأثیر آن بازکشید. ولی آنچه دل ربا است و زندگی را معنی دار می‌کند اخلاق و ادب است که خداوند نیز ما را به آن فرا خوانده است و پیامبران خود را برای بخشیدن زندگی توأم با اخلاق، معنویت و عدالت فرستاده است و امروز زندگی انسان مظلوم در چنگال بی‌رحم سیاست که مبتنی بر دروغ و زور و سلطه است و جز به تسخیر جان و جهان آدمی در مسیر منافع خاص اصحاب قدرت نمی‌اندیشد گرفتار است.

به تعبیر قرآن کریم که جان حتی یک انسان به اندازه جان همه جهانیان ارزش دارد امروز این جان ارزشمند در معرض تعرض خشن جنگ افروزان و خشونت گران و متعصبان متوهم گرفتار آمده است.

امروز در عراق، سوریه، مصر، افغانستان، پاکستان، می‌انمار و بسیاری از نقاط دیگر عالم حتی در اروپا و آمریکا همه جا غوغای کشتار و ترور ویرانگر برپا است و دریغ و درد که بسیاری از آنان که باید نگاهبان فضیلت و مبلغ زیبایی و عدالت باشند نیز آتش بیار معرکه‌اند یا لااقل در برابر فجایعی که رخ می‌دهد ساکت‌اند و در واقع باید آنان را شریک جنایت تنگ نظران متعصبی دانست که به سادگی ابزار دست قدرتمندانی می‌شوند که برایشان جان انسان‌ها بی‌ارزش‌ترین متاع است.

در باب آنچه درنقاط بحرانی جهان – که پربحران‌ترین آن منطقه‌ای است که ما در آن به سر می‌بریم- می‌گذرد سخن از همه چیز هست جز جان انسان‌های بی‌گناه و بدن‌های پاره پاره شده زنان و مردان و معصومیت کودکانی که قربانی خشونت و انفجار و ترور‌اند.

وقتی رئیس قدرتمند‌ترین دولت عالم می‌گوید خط قرمز ما در فلان نقطه و کشور به کارگیری سلاح شیمیایی است یعنی برای او جان ده‌ها هزار نفر که قربانی جنگ بی‌فرجام خشونت و افراط و ترور از یک سو و بی‌رحمی، دیکتاتوری و استبداد از سوی دیگر شده‌اند هیچ ارزشی ندارد؛ وگرنه چرا آدم کشان را مسلح می‌کنند و در برابر بیداد بسیاری از دولت‌های هم سو و غاصبان و آدم کشی آنان سکوت و حتی از آن‌ها حمایت می‌کنند.

و چرا آنان که شعار حقوق بشر که ابزار تأمین منافع خاص سیاسی شده است سرلوحه اقدام خود معرفی می‌کنند نسبت به این همه جنایت که در سراسر جهان بخصوص خاورمیانه مظلوم رخ می‌دهد ساکت‌اند و عاملان و آمران آن را محکوم نمی‌کنند.

امروز تلاش برای صلح و مبارزه برای آزادی و رهایی و استقلال به جنگ‌های شرم آوری بدل شده است که در آن مذهب علیه مذهب و اقوام علیه اقوام هم سرنوشت خود می‌جنگند و آنچه در عرصه خود نمایی می‌کند تروریسم کوری است که پشت دین که برای احیاء فضیلت آمده است و قومیت‌هایی که مایه تعارف باید باشند پنهان شده است و کسانی که امروز داعیه مبارزه با آنان را دارند آفریننده یا پروراننده آن‌ها هستند!

و دردآور‌تر اینکه بسیاری از عالمان دین و متفکران و اندیشمندان جوامع از کنار این خون ریزی‌ها و جنایات و به خاک و خون کشیده شدن صد‌ها هزار انسان و نابودی نسل و حرث ساکت‌اند.

چه تفاوت فاحشی است میان دیدگاه و اقدام عالیترین مرجع‌ها در عالم شیعه و سنی آیت الله بروجردی و علامه شلتوت در بیش از نیم قرن پیش که شاید این روزهای تلخ را پیش بینی می‌کردند و با شهامت و خیرخواهی ندای همسویی و همدلی میان همه طوائف اسلامی را سردادند و «خانه نزدیکی مذاهب اسلامی» را بنا نهادند با آنان که در برابر رفتارهای تحریک آمیز و حتی جنایات هم مذهبان خود بی‌تفاوت‌اند و حتی آتش کینه منجر به کشتار را در آنان تیز‌تر می‌کنند و سزاوار است که در اینجا از مرجع بزرگوار آیت الله سیستانی که دردمندانه هرگونه رفتار تحریک آمیز از جمله اهانت به اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را حرام اعلام می‌کند و نیز از پاپ که برای کشته شدگان خشونت روزه می‌گیرد و به خاطر از بین رفتن و غرق شدن پناه جویان گریخته از ستم و ناامنی می‌گرید تشکر کنم.

آنچه امروز بیش از همیشه رنج آور است کشتار بی‌امان انسان‌ها و بی‌ارزش شدن جان آن‌ها است.

اگر آن روز که صدای گرم گفت‌و‌گوی تمدن‌ها در گنبد گیتی پیچید گوش سنگین سیاست بازان آن را می‌شنید و اصحاب فرهنگ و دانش و دین آن را جدی‌تر می‌گرفتند و اگر هنگامی که صدای دردمندانه ائتلاف برای صلح برخاست و متأسفانه در برابر غریو دیوانه کننده ائتلاف برای جنگ منادیان خشونت و ویرانگری گم نمی‌شد، امروز وضع و حالی بهتر از این داشتیم.

ما پیرو آیینی هستیم که انسان را به صلح، همزیستی و عدالت و حفظ کرامت انسانی فرا می‌خواند و هر کس جز این بیاندیشد به بیراهه می‌رود.

من همه بزرگان دین و فرهنگ و هنر و سیاستمدارانی را که هنوز از وجدان زنده انسانی بهره‌ای دارند به تلاش برای نجات انسان از خشونت و مرگ و نجات سیاست از دست‌های ناپاک جنگ افروزان فرا می‌خوانم.

سید محمود دعایی در آغاز این مراسم با قرائت متنی تولد سید محمد خاتمی را تبریک گفت:

به نام خداوند جان و خرد

مهـربان شو که مهـرگان آمد مهـرگان شـاد و مهربان آمد

شادمـان باش و مهربـانی کن شـادی و مهـر تـوأمـان آمد

مهرگان جشن شادمانی‌هاست شـاد از آن باغ و بوستان آمد

بار دیگر به شیـوه‌ای دلخـواه بـاغ و گلـزار، دلستــان آمد

جشن فرخنـدة نیـاکـان است زیـن سبـب راحتِ روان آمد

گـل که پژمرد از حرارت تیر از نعیــم خــزان، جـوان آمد

اعتـدال هـوا بـه رقـص آورد ســرو را کـز طرب روان آمد

مهـر مـا را بـه مهربانی خواند کـایـن پیــام‌آور از جنـان آمد

نیاکان یکتاپرست ما به مناسبت‌های گوناگون به ستایش و نیایش برمی‌خاستند که آن را «یزِشن» یا «جشن» می‌خواندند و یکی از آن‌ها جشنِ شش روزة مهرگان است که از روز شانزدهم مهر آغاز می‌شود و در روز ۲۱مهر به پایان می‌رسد؛ روزی که به باور ایرانیان، کاوة آهنگر بر ضحاک شورید و به یاری مردم، فریدون را برگزید و به فرمانروایی نشاند. همچنین جشن شکرگزاری به پاس برداشت محصولات کشاورزی نیز هست که ایرانیان آن را با شادی و شعف برپا می‌داشتند.

روزِ مهر و ماهِ مهر و جشن فرخ‌مهرگان

مهـر افـزای‌ای نگـار مـاه‌چهـرِ مـهربان

مهربانی کن به جشن مهرگان و روزِ مهر

مهربانی بهْ، به روز مهـر و جشن مهرگان

این روز خجسته برای ما خوش‌تر و مبارک‌تر نیز هست؛ زیرا زادروز مردی است که مهربانی را با خردورزی درآمیخت، و شادی را با شرف، نیکوکاری را با نیک‌اندیشی، اخلاق را با عمل، آزادی را با آزادگی، خداپرستی را با مردم‌باوری، میهن‌دوستی را با نوع‌پروری، نرم‌خویی را با عزت، دوراندیشی را با شجاعت و سیاست را با ادب.

مردی که در دینداری نیرومند است، و بر مسند قدرت فروتن، در سختی‌ها بردبار، در راه هدایت شادمان، و از آزمندی به دور.

مردی که روح خدا او را «فرزند بافضیلت و باتقوای خود» خواند و در دامان کسی پرورش یافت که «از پرفروغ‌ترین چهره‌های تقوا و خلوص و ایمان» بود؛ آن «روشنفکر متدین و مجتهد بزرگوار و از خوبان امینی که یک عمر با تحجر و واپس‌گرایی جنگید و یکی از طرفداران بی‌بدیل اسلام ناب محمدی (ص) در عصر فریب و خودپرستی بود.»

شما خاتمی عزیز،

به پیروی از اجداد طاهرینت کوشیدی چهرة رحمانی اسلام را پیراسته از تیرگی‌ها و تزویر‌ها، نمایان کنی. کوشیدی آبادی جهان و آزادی جان و شکوفایی ایمان را توأمان کنی. جامة دین را مایة سوداگری دنیا نکردی و مردم را نردبان صعود خویش نساختی، بلکه برای آسایش ایشان خود را به زحمت افکندی، با شادیشان شاد شدی و با غمشان گریستی.

در تاریکی، شمع افروختی و در ناامیدی، از امید گفتی. آزار دیدی و نیازردی؛ رنجور شدی و نرنجاندی؛ ستم دیدی و ستم نورزیدی. دروغ و تلخی و درشتی شنیدی، اما چنین نگفتی. از لغزش رقیبان به وجد نیامدی و بر خطایشان نخندیدی و با سیل دشنام‌ها نرفتی و با طوفان بدگویی‌ها از جا نجنبیدی.

بزرگداشت شما گرامیداشت فضیلت‌هاست که جد بزرگوارت (ص) فرمود «انّ الله لَیکرمُ ابناء السبعین: خداوند هفتادساله‌ها را گرامی می‌دارد.» و فرمود: «من عاش فی الاسلام سبعین سنه، آمنه الله من الفَزَعِ الاکبر: هرکه هفتاد سال به مسلمانی سر کند، خداوند او را از هراسِ سترگ رستاخیز در امان می‌دارد.»

هفتادمین سال تولدت را به دوستداران خوبی‌ها، به مردمان هموطنتان، به مقام معظم رهبری که از روزگار دیرین به مقام و مرتبة روحانی پدربزرگوارتان واقف بوده‌اند و برای سعادت دنیا و آخرت شما دلسوزانه دعا می‌کنند، و سرانجام به خانواده ارجمندتان و به همسر فداکار و بردبار و در همه احوال یار و غمگسارتان شادباش می‌گوییم.

برای دل پر امید شما شادی می‌کنیم و همراه با خوبان دوستتان می‌داریم که سرسلسله خوبان فرمود: «... اذا بلغ السبعین، اَحَبَّهُ اللهَ وَ اَهلُ السَّماءِ. چون کسی به هفتاد سالگی برسد، خدا و اهل آسمان‌ها او را دوست می‌دارند.»

ای دوست، شاد باش که شادی سزای توست

این گنج، مـــزدِ طـاقتِ رنـج‌آزمـای تـوست

صبـح امیـد و پــرتـو دیـدار و بــزمِ مهــر

ای دل، بیـا کـه این همـه اجرِ وفای توست/ایلنا