اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
سیدمحمد خاتمی: انسانها زمانیکه ناروایی می بینند به دنبال اسطوره می گردند
سیدمحمد خاتمی: انسانها زمانیکه ناروایی می بینند به دنبال اسطوره می گردند
رییس جمهور اسبق کشورمان تاکید کرد که انسانها زمانیکه ناروایی می بینند به دنبال اسطوره می گردند.
به گزارش ایسنا سید محمد خاتمی، در روز عید غدیر خم جمع زیادی از فعالان فرهنگی، اجتماعی وسیاسی، هنرمندان، روزنامه نگاران، جوانان، فعالان مدنی و اقشار مختلف مردم با تبریک این عید سعید، این نکته را که تاریخ هیچ قومی خالی از اسطوره نیست، یادآورشد و گفت: اسطوره زاده خیال است؛ یعنی وقتی «حس» ،انسانی را اقناع نمیکند و عقل او آن رشد لازم را نکرده است که راه درست را بیابد و حقیقت را ببیند و اصولا حقیقت آنقدر زیبا و بزرگ است که عقل دسترسی کامل به آن را ندارد، متوسل به خیال و اسطوره سازی می شود.
وی ادامه داد:اسطوره هم با خیال سر و کار دارد. خیال در وجه عادی آن امری میان حس و عقل است. یعنی حس مرتبه اولی است که درک انسان بر آن مبتنی است، سپس خیال است و بالاخره هم عقل، اما باید دانست که خیال برتر از عقل هم داریم؛ یعنی آنجایی که عقل دست و پای خود را گم می کند و خود را ناتوان می بیند،نیروهایی را میبینیم که آن را «خیال متعالی» می نامم و عارفان آن را «عقلِ عقل» نام می دهند و عارفان بزرگ از آن بهره مند بوده و تجربه آن را داشته اند.
هنر هم با خیال سر و کار دارد و هنرمند راستین کسی است که دستیابی به خیال ماورای عقل دارد. اسطوره سرشار از شخصیت های خیالی است و ساز وکارهای خیالی برای زندگی و تعریف و توجیه آنچه در آن است و بالاخره انسانی که خود را در تنگنای این جهان و محدودیت های او می بیند و آنچه می بینید او را اقناع نمی کند ، دست به دامن خیال می شود تا چیزی را بیافریند که نیست، اما باید باشد.
رییس جمهور اسبق کشورمان ادامه داد:برای مثال رستم یک شخصیت اسطوره ای است. یعنی مظهر پرستش حق و خدا، عدالت خواهی، جوانمردی، نیک جویی و نیکخواهی و همه زیبایی هایی که یک انسان را کمال می بخشد و در واقع شاهنامه ترسیم کننده آن تصویری از انسان یا به تعبیر من «روح ایرانی» است که بایستی می بود، اما نبود و باید تلاش کرد به آن رسید، وقتی که انسانها ناروایی می بینند به دنبال اسطوره می گردند.
وی همچنین خاطرنشان کرد: مولانا از قول دیوگنس یا دیوژن (بنیانگذار مکتب کلبی) می گوید: "دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر/ کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست/ گفتیم یافت می نشود، جسته ایم ما/گفت آنچه یافت می نشود، آنم آرزوست". مولانا که با خیال بالاتر هم سر و کار دارد و اسطوره محقق را یافته است در همین قطعه می گوید «زین همرهان سست عناصر دلم گرفت/شیر خدا و رستم دستانم آرزوست».
خاتمی با بیانینکه در ادیان ابراهیمی و حتی سایر ادیان بزرگ، شخصیتهایی را می بینیم که بزرگتر از اسطوره هستند،افزود: مرحوم دکتر علی شریعتی می گوید علی(ع) حقیقتی برگونه اساطیر است؛ تعبیر زیبا و شاعرانه ای است، اما من می خواهم بگویم که علی(ع) حقیقتی است که والاترین و زیباترین اسطوره ها باید بر گونه و الگوی او ساخته شوند.
این خصوصیت دین اسلام است که اسطوره اش حقیقی است و خیالی نیست؛ اسطوره ای است که روی همین زمین زندگی میکند، آفتاب بر او میتابد، می خورد، می خوابد و مانند همه مردم زندگی عادی دارد؛ اما شخصیتی دارد که حتی دست خیال به او نمی رسد و این امر در مورد مولا یک گزافه گویی نیست. امام علی را به گزافه ستوند و او آنان را ملامت کرد.او را دشنام دادند با آنان مدارا کرد و هیچ گاه قدمی را بیرون از دایره حق و زیبایی برنداشت.
وی با تاکید بر اینکه علی بن ابی طالب(ع) فضائلی دارد که همه می دانیم، خاطرنشان کرد: امیرالمؤمنین به حکومت ظاهری رسید و مهم این است که نه تنها این حکومت تغییری در زندگی او ایجاد نکرد، بلکه محدودیت ها را بدست خود و برای خود،ایجاد کرد تا همانند ضعیفترین کسی که در قلمرو حکومت او زندگی می کند، زندگی کند. علی(ع) بزرگی بود، اینچنین و بزرگتر از او پیامبر(ص) است و نیز بزرگان سایر ادیان مانند عیسی(ع) هم بوده اند که اسطوره توان بیان عظمت آنها را ندارد.شاید وجه بارز دین های الهی این است که در آن حقیقت هایی وجود دارد که از اسطوره ها زیباتر، بزرگتر و قابل تحقق در عالم هستند.
رییس بنیاد باران تصریح کرد: علی(ع) به حکومت میرسد و میگوید حکومت هیچ ارزشی ندارد، مگر آنکه حقی را به حق دار برساند و داد مظلوم را بستاند، ستمی را و زشتی را در جامعه برطرف کند و بعد هم می گوید اگر رضایت مردم نبود و پیوندی که عالمان و متعهدان با خدای خود دارند که در مقابل ظلم ظالمان و ستم کشی ستم دیدگان آرام و قرار نداشته باشند نبود، من افسار شتر خلافت را بر کوهان آن می انداختم و در اخر همان کاری را می کردم که در اول کار کردم؛ یعنی قدرت برای او هیچ ارزشی ندارد، مگر اینکه بتواند دنیای دیگران را زیبا کند.
وی با بیان اینکه شما میدانید که برای امام علی (ع)دنیا با تمام زرق و برقش از آبی که از بینی بز به هنگام عطسه بیرون می آید، کم ارزش تر است، اظهارداشت:اما همین فرد دنیا را برای مردم زیبا می خواهد .گفته اند انسان مدنی بالطبع است یعنی در متن جمع زندگی می کند.لازمه جمع نظم است و لازمه نظم حکومت است و آنطور که خود مولا گفته است جمع آدمی جز به وجود حکومت نظام نمی گیرد. آنچه که در طول تاریخ در مورد آن بحث بوده است و امروز بیشتر نسبت جامعه و حکومت است در تاریخ عمدتا این نسبت، نسبت ارباب و بنده(یا به تعبیر هگل خدایگان و برده)بوده است ؛ یعنی مردم هیچ کاره ای بودند و بدون رضایت مردم حاکمان مستقر می شدند، بر آنها حکومت می کردند و در مقابل کسی مسئولیت نداشتند.
خاتمی همچنین یادآور شد: علی بن ابی طالب(ع) اگر نگویم اولین نفر، اما از شاخص ترین افرادی است که می گوید حکومت باید باشد ولی مستقر بر رضایت مردم باید باشد. اما بالاتر از این، قرنها باید بگذرد، انسان از دریای خون گذرند کند، گلو ها پاره شود، سینه ها دریده شود، چشم ها از حدقه درآید، ظلم همه جا را بگیرد تا انسان به صرافت طبع و تجربه بسیار پر هزینه به این نکته ظریف برسد و بفهمند که فقط حاکم نیست که حق دارد و فقط مردم نیستند که مسئول و متعهد هستند، بلکه اگر حاکم حقی دارد، انسان هم حقی دارد .
وی تصریح کرد:به هر حال اینکه انسان از جهت انسان بودن حق دارد و حکومت از آن جهت که حکومت می کند، حد دارد، واقعیتی است که بشر هزینه زیادی پرداخته تا به آن رسیده است و این علی بن ابی طالب(ع) است که در دورانی که منطق،منطق الحق من الغلب است می گوید « لی علیکم حق و لکم علی حق» ؛ انسان صاحب حق است و حکومت باید محدود و مسئول باشد. این اسطوره نیست؛ بلکه والاتر از اسطوره است. اسطوره ای است که نه فقط در عالم خیال، بلکه در واقعیت تحقق یافته است.
رییس جمهور اسبق کشورمان تاکید کرد: امام علی (ع) نیامده است تا عطش قدرت طلبی و استیلا جویی را با حکومت بر مردم فرونشاند، بلکه او می خواهد ملاکها و شاخص های یک حکومت مطلوب در خدمت انسان خدایی را مشخص کند ولو اینکه در این راه جان خود را از دست بدهد.
در این مراسم که در دفتر رییس جمهور اسبق کشورمان برگزار شد، از قرآن نفیس و منحصر به فردی از گنجینه موزه ملک به شکل طومار رونمایی شد.
این مراسم از یک دهه پیش با اهتمام احمد مسجد جامعی و به منظور تبریک عید غدیر به سیدمحمد خاتمی برگزار میشود و از مهم ترین ویژگی های آن رونمایی قرآنهای نفیس در این سالها بوده است.
متن اصلی قرآن رونمایی شده آیه الکرسی به خط درشت در قالب سیزده قطعه است و در زمینة آن 114 سورة قرآن به خط غبار نقش بسته است. خط غبارنوعی از خطوط خوشنویسی است که بسیار ظریف و ریز است.
حجج اسلام مجید انصاری، علی یونسی، سید محمود دعایی، هادی قابل، سید محمد علی ابطحی، علی شکوری راد، سید حسن رسولی، طهماسب مظاهری، احمد خرم، مجید تخت روانچی، جاوید قربان اوغلی، محمدعلی سبحانی، و... از حاشضران دراین مراسم بودند
همچنین از هنرمندان کشورمان فرزاد ادیبی، اسرافیل شیرچی، هانیه توسلی، لیلی رشیدی، ساعد باقری و... در مراسم عید غدیر حضور داشتند.
/ایسنا
ویدیو مرتبط :
پیام نوروزی سیدمحمد خاتمی (+فیلم)
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
سیدمحمد خاتمی: همه بزرگان و سیاستمداران را به تلاش برای نجات انسان از خشونت فرا میخوانم
سیدمحمد خاتمی: همه بزرگان و سیاستمداران را به تلاش برای نجات انسان از خشونت فرا میخوانم
رییسدولت اصلاحات گفت: ما پیرو آیینی هستیم که انسان را به صلح، همزیستی و عدالت و حفظ کرامت انسانی فرا میخواند و هر کس جز این بیاندیشد به بیراهه میرود.
سید محمد خاتمی در جمع کثیری از شخصیتهای مذهبی، سیاسی و جوانان اصلاح طلب که برای تبریک جشن هفتاد سالگی و گردآمده بودند، بر تقدم اخلاق و ادب بر سیاست تأکید کرد و گفت: سیاست جدیترین واقعیت در زندگی جمعی است که نمیتوان به آن نیاندیشید، ولی حتی نمیتوان دامن اندیشه و رفتار را از تأثیر آن بازکشید.
ولی آنچه دل ربا است و زندگی را معنی دار میکند اخلاق و ادب است که خداوند نیز ما را به آن فرا خوانده است و پیامبران خود را برای بخشیدن زندگی توأم با اخلاق، معنویت و عدالت فرستاده است و امروز زندگی انسان مظلوم در چنگال بیرحم سیاست که مبتنی بر دروغ و زور و سلطه است و جز به تسخیر جان و جهان آدمی در مسیر منافع خاص اصحاب قدرت نمیاندیشد گرفتار است.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: آنچه امروز بیش از همیشه رنج آور است کشتار بیامان انسانها و بیارزش شدن جان آنها است.اگر آن روز که صدای گرم گفتوگوی تمدنها در گنبد گیتی پیچید گوش سنگین سیاست بازان آن را میشنید و اصحاب فرهنگ و دانش و دین آن را جدیتر میگرفتند و اگر هنگامی که صدای دردمندانه ائتلاف برای صلح برخاست و متأسفانه در برابر غریو دیوانه کننده ائتلاف برای جنگ منادیان خشونت و ویرانگری گم نمیشد، امروز وضع و حالی بهتر از این داشتیم.
به گزارش روابط عمومی دفتر حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی، متن کامل سخنان ابشان در این جمع در پی میآید:
با سپاس فراوان از همه شما عزیزان و بخصوص برادر عزیزم جناب آقای دعایی و عرض تبریک عید سعید قربان و آرزوی سرافرازی ملت شریف ایران و موفقیت دولت برآمده از رأی آنان برای گشودن گرهها و پیشبرد کشور در مسیر آرمانهای اصیل انقلاب و برخورداری معنوی و مادی از مزایای زندگی و تأمین حقوق و نگاهداشت حرمت همه شهروندان عزیز.
هفتاد سال در تاریخ لحظهای بیش نیست ولی برای یک انسان عمر درازی است و مهم این است که این عمر و این سرمایه بیبدیل الهی در چه مسیری صرف شده است و چه دست آوردی برای خود او و جامعهاش داشته است.
گرچه بشر در طول تاریخ شاهد هتک حرمت و پایمال شدن حقوق خود و ستم و ناامنی بوده است، ولی بیحرمتی نسبت به انسان و بیارزش شدن جان او و ناامنی برای همه اگر بیشتر از گذشته نباشد بیپردهتر و در نتیجه برای آنان که هنوز نور وجدان در درونشان خاموش نشده است رنج آورتر است، هرچند که از سوی دیگر میل به رهایی و آزاد زیستن و درک و آگاهی بشر در شرق وغرب عالم افزون شده است.
سیاست جدیترین واقعیت در زندگی جمعی است که نمیتوان به آن نیاندیشید، ولی حتی نمیتوان دامن اندیشه و رفتار را از تأثیر آن بازکشید. ولی آنچه دل ربا است و زندگی را معنی دار میکند اخلاق و ادب است که خداوند نیز ما را به آن فرا خوانده است و پیامبران خود را برای بخشیدن زندگی توأم با اخلاق، معنویت و عدالت فرستاده است و امروز زندگی انسان مظلوم در چنگال بیرحم سیاست که مبتنی بر دروغ و زور و سلطه است و جز به تسخیر جان و جهان آدمی در مسیر منافع خاص اصحاب قدرت نمیاندیشد گرفتار است.
به تعبیر قرآن کریم که جان حتی یک انسان به اندازه جان همه جهانیان ارزش دارد امروز این جان ارزشمند در معرض تعرض خشن جنگ افروزان و خشونت گران و متعصبان متوهم گرفتار آمده است.
امروز در عراق، سوریه، مصر، افغانستان، پاکستان، میانمار و بسیاری از نقاط دیگر عالم حتی در اروپا و آمریکا همه جا غوغای کشتار و ترور ویرانگر برپا است و دریغ و درد که بسیاری از آنان که باید نگاهبان فضیلت و مبلغ زیبایی و عدالت باشند نیز آتش بیار معرکهاند یا لااقل در برابر فجایعی که رخ میدهد ساکتاند و در واقع باید آنان را شریک جنایت تنگ نظران متعصبی دانست که به سادگی ابزار دست قدرتمندانی میشوند که برایشان جان انسانها بیارزشترین متاع است.
در باب آنچه درنقاط بحرانی جهان – که پربحرانترین آن منطقهای است که ما در آن به سر میبریم- میگذرد سخن از همه چیز هست جز جان انسانهای بیگناه و بدنهای پاره پاره شده زنان و مردان و معصومیت کودکانی که قربانی خشونت و انفجار و تروراند.
وقتی رئیس قدرتمندترین دولت عالم میگوید خط قرمز ما در فلان نقطه و کشور به کارگیری سلاح شیمیایی است یعنی برای او جان دهها هزار نفر که قربانی جنگ بیفرجام خشونت و افراط و ترور از یک سو و بیرحمی، دیکتاتوری و استبداد از سوی دیگر شدهاند هیچ ارزشی ندارد؛ وگرنه چرا آدم کشان را مسلح میکنند و در برابر بیداد بسیاری از دولتهای هم سو و غاصبان و آدم کشی آنان سکوت و حتی از آنها حمایت میکنند.
و چرا آنان که شعار حقوق بشر که ابزار تأمین منافع خاص سیاسی شده است سرلوحه اقدام خود معرفی میکنند نسبت به این همه جنایت که در سراسر جهان بخصوص خاورمیانه مظلوم رخ میدهد ساکتاند و عاملان و آمران آن را محکوم نمیکنند.
امروز تلاش برای صلح و مبارزه برای آزادی و رهایی و استقلال به جنگهای شرم آوری بدل شده است که در آن مذهب علیه مذهب و اقوام علیه اقوام هم سرنوشت خود میجنگند و آنچه در عرصه خود نمایی میکند تروریسم کوری است که پشت دین که برای احیاء فضیلت آمده است و قومیتهایی که مایه تعارف باید باشند پنهان شده است و کسانی که امروز داعیه مبارزه با آنان را دارند آفریننده یا پروراننده آنها هستند!
و دردآورتر اینکه بسیاری از عالمان دین و متفکران و اندیشمندان جوامع از کنار این خون ریزیها و جنایات و به خاک و خون کشیده شدن صدها هزار انسان و نابودی نسل و حرث ساکتاند.
چه تفاوت فاحشی است میان دیدگاه و اقدام عالیترین مرجعها در عالم شیعه و سنی آیت الله بروجردی و علامه شلتوت در بیش از نیم قرن پیش که شاید این روزهای تلخ را پیش بینی میکردند و با شهامت و خیرخواهی ندای همسویی و همدلی میان همه طوائف اسلامی را سردادند و «خانه نزدیکی مذاهب اسلامی» را بنا نهادند با آنان که در برابر رفتارهای تحریک آمیز و حتی جنایات هم مذهبان خود بیتفاوتاند و حتی آتش کینه منجر به کشتار را در آنان تیزتر میکنند و سزاوار است که در اینجا از مرجع بزرگوار آیت الله سیستانی که دردمندانه هرگونه رفتار تحریک آمیز از جمله اهانت به اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را حرام اعلام میکند و نیز از پاپ که برای کشته شدگان خشونت روزه میگیرد و به خاطر از بین رفتن و غرق شدن پناه جویان گریخته از ستم و ناامنی میگرید تشکر کنم.
آنچه امروز بیش از همیشه رنج آور است کشتار بیامان انسانها و بیارزش شدن جان آنها است.
اگر آن روز که صدای گرم گفتوگوی تمدنها در گنبد گیتی پیچید گوش سنگین سیاست بازان آن را میشنید و اصحاب فرهنگ و دانش و دین آن را جدیتر میگرفتند و اگر هنگامی که صدای دردمندانه ائتلاف برای صلح برخاست و متأسفانه در برابر غریو دیوانه کننده ائتلاف برای جنگ منادیان خشونت و ویرانگری گم نمیشد، امروز وضع و حالی بهتر از این داشتیم.
ما پیرو آیینی هستیم که انسان را به صلح، همزیستی و عدالت و حفظ کرامت انسانی فرا میخواند و هر کس جز این بیاندیشد به بیراهه میرود.
من همه بزرگان دین و فرهنگ و هنر و سیاستمدارانی را که هنوز از وجدان زنده انسانی بهرهای دارند به تلاش برای نجات انسان از خشونت و مرگ و نجات سیاست از دستهای ناپاک جنگ افروزان فرا میخوانم.
سید محمود دعایی در آغاز این مراسم با قرائت متنی تولد سید محمد خاتمی را تبریک گفت:
به نام خداوند جان و خرد
مهـربان شو که مهـرگان آمد مهـرگان شـاد و مهربان آمد
شادمـان باش و مهربـانی کن شـادی و مهـر تـوأمـان آمد
مهرگان جشن شادمانیهاست شـاد از آن باغ و بوستان آمد
بار دیگر به شیـوهای دلخـواه بـاغ و گلـزار، دلستــان آمد
جشن فرخنـدة نیـاکـان است زیـن سبـب راحتِ روان آمد
گـل که پژمرد از حرارت تیر از نعیــم خــزان، جـوان آمد
اعتـدال هـوا بـه رقـص آورد ســرو را کـز طرب روان آمد
مهـر مـا را بـه مهربانی خواند کـایـن پیــامآور از جنـان آمد
نیاکان یکتاپرست ما به مناسبتهای گوناگون به ستایش و نیایش برمیخاستند که آن را «یزِشن» یا «جشن» میخواندند و یکی از آنها جشنِ شش روزة مهرگان است که از روز شانزدهم مهر آغاز میشود و در روز ۲۱مهر به پایان میرسد؛ روزی که به باور ایرانیان، کاوة آهنگر بر ضحاک شورید و به یاری مردم، فریدون را برگزید و به فرمانروایی نشاند. همچنین جشن شکرگزاری به پاس برداشت محصولات کشاورزی نیز هست که ایرانیان آن را با شادی و شعف برپا میداشتند.
روزِ مهر و ماهِ مهر و جشن فرخمهرگان
مهـر افـزایای نگـار مـاهچهـرِ مـهربان
مهربانی کن به جشن مهرگان و روزِ مهر
مهربانی بهْ، به روز مهـر و جشن مهرگان
این روز خجسته برای ما خوشتر و مبارکتر نیز هست؛ زیرا زادروز مردی است که مهربانی را با خردورزی درآمیخت، و شادی را با شرف، نیکوکاری را با نیکاندیشی، اخلاق را با عمل، آزادی را با آزادگی، خداپرستی را با مردمباوری، میهندوستی را با نوعپروری، نرمخویی را با عزت، دوراندیشی را با شجاعت و سیاست را با ادب.
مردی که در دینداری نیرومند است، و بر مسند قدرت فروتن، در سختیها بردبار، در راه هدایت شادمان، و از آزمندی به دور.
مردی که روح خدا او را «فرزند بافضیلت و باتقوای خود» خواند و در دامان کسی پرورش یافت که «از پرفروغترین چهرههای تقوا و خلوص و ایمان» بود؛ آن «روشنفکر متدین و مجتهد بزرگوار و از خوبان امینی که یک عمر با تحجر و واپسگرایی جنگید و یکی از طرفداران بیبدیل اسلام ناب محمدی (ص) در عصر فریب و خودپرستی بود.»
شما خاتمی عزیز،
به پیروی از اجداد طاهرینت کوشیدی چهرة رحمانی اسلام را پیراسته از تیرگیها و تزویرها، نمایان کنی. کوشیدی آبادی جهان و آزادی جان و شکوفایی ایمان را توأمان کنی. جامة دین را مایة سوداگری دنیا نکردی و مردم را نردبان صعود خویش نساختی، بلکه برای آسایش ایشان خود را به زحمت افکندی، با شادیشان شاد شدی و با غمشان گریستی.
در تاریکی، شمع افروختی و در ناامیدی، از امید گفتی. آزار دیدی و نیازردی؛ رنجور شدی و نرنجاندی؛ ستم دیدی و ستم نورزیدی. دروغ و تلخی و درشتی شنیدی، اما چنین نگفتی. از لغزش رقیبان به وجد نیامدی و بر خطایشان نخندیدی و با سیل دشنامها نرفتی و با طوفان بدگوییها از جا نجنبیدی.
بزرگداشت شما گرامیداشت فضیلتهاست که جد بزرگوارت (ص) فرمود «انّ الله لَیکرمُ ابناء السبعین: خداوند هفتادسالهها را گرامی میدارد.» و فرمود: «من عاش فی الاسلام سبعین سنه، آمنه الله من الفَزَعِ الاکبر: هرکه هفتاد سال به مسلمانی سر کند، خداوند او را از هراسِ سترگ رستاخیز در امان میدارد.»
هفتادمین سال تولدت را به دوستداران خوبیها، به مردمان هموطنتان، به مقام معظم رهبری که از روزگار دیرین به مقام و مرتبة روحانی پدربزرگوارتان واقف بودهاند و برای سعادت دنیا و آخرت شما دلسوزانه دعا میکنند، و سرانجام به خانواده ارجمندتان و به همسر فداکار و بردبار و در همه احوال یار و غمگسارتان شادباش میگوییم.
برای دل پر امید شما شادی میکنیم و همراه با خوبان دوستتان میداریم که سرسلسله خوبان فرمود: «... اذا بلغ السبعین، اَحَبَّهُ اللهَ وَ اَهلُ السَّماءِ. چون کسی به هفتاد سالگی برسد، خدا و اهل آسمانها او را دوست میدارند.»
ای دوست، شاد باش که شادی سزای توست
این گنج، مـــزدِ طـاقتِ رنـجآزمـای تـوست
صبـح امیـد و پــرتـو دیـدار و بــزمِ مهــر
ای دل، بیـا کـه این همـه اجرِ وفای توست/ایلنا