اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

سارق: مرا به زندان بفرستید



 

سارق: مرا به زندان بفرستید

 

سارق معتاد وقتی در جلسه بازپرسی در دادسرای شهریار متوجه شد، بازپرس قصد دارد او را برای ترك اعتیاد به یك كمپ معرفی كند، از ترس این كه مسوولان كمپ وی را اذیت كنند، با التماس از قاضی پرونده خواست او را به زندان انتقال دهند.

به گزارش «جام جم»، چند روز پیش مردی با مركز فوریت های پلیسی ۱۱۰ شهریار تماس گرفت و از دستگیری سارق جوانی درون باغ خانوادگی اش خبر داد.

دقایقی بعد ماموران با حضور در محل، مشاهده كردند صاحب باغ یك مرد جوان را با طناب به درخت بسته است.پس از باز كردن طناب های مرد جوان، او مدعی شد، صاحب باغ به اشتباه او را دستگیر كرده است و باید آزاد شود.

ماموران برای بررسی موضوع صاحب باغ را به همراه مرد بازداشت شده به مركز پلیس منتقل كردند.در تحقیق از صاحب باغ معلوم شد، هنگامی كه شب حادثه برای سركشی به آنجا رفته بود، متوجه حضور مرد غریبه ای شده كه با سرقت چند ابزار كشاورزی در حال ترك باغ بوده است.

در مرحله بعدی تحقیقات مشخص شد، در جریان فرار مرد سارق، صاحب باغ با چوبدستی به او حمله كرده و جوان سارق به دلیل ضربات وارده بی هوش شده و كنار درختی می افتد. در همین موقع صاحب باغ دست و پای وی را با طناب به درخت بسته و با پلیس تماس گرفته است. درپی اظهارات وی، جوان سارق بازجویی شد.

متهم جوان به پلیس گفت: از چندی پیش مصرف مواد مخدر (كراك و شیشه) را شروع كردم. هربار بخشی از اموال خانه خود و اعضای خانواده ام را سرقت كرده و با فروختن آنها هزینه خرید مواد مخدر را تامین می كردم.

وی افزود: خانواده ام از ترس آبروی خانوادگی شان از من شكایت نمی كردند. چند بار قصد داشتند مرا در كمپ ترك اعتیاد بستری كنند، كه هر بار از آنجا فرار كرده و دوباره به خانه مان باز می گشتم.

متهم اضافه كرد: شب حادثه پولی برای خرید مواد مخدر نداشتم و سرگردان خیابان های شهر بودم تا این كه پس از طی مسافتی خود را مقابل یك باغ یافتم. از دیوار تخریب شده كنار باغ وارد آنجا شدم. پس از جستجو در آن محل، چند قطعه ابزار كشاورزی را پیدا كرده و قصد داشتم با سرقت و فروختن آنها مواد مخدر بخرم.

ماموران با احضار خانواده سارق به تحقیق از آنها پرداختند و معلوم شد، متهم پدر ۲ فرزند است و به زور و كتك پول و اموال قیمتی خانواده اش را هزینه خرید مواد مخدر می كند.

در مرحله بعدی تحقیقات مشخص شد، چند روز پیش دزد معتاد پس از مصرف مواد مخدر (شیشه) قصد جان همسر و ۲فرزندشان را داشته كه موفق نشده است و آنها نیز دیگر حاضر به ادامه زندگی با وی نیستند.

با اطلاعات به دست آمده، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد. ماموران متهم را برای ادامه تحقیقات به شعبه سوم بازپرسی دادسرای شهریار منتقل كردند.

شاكی كه در دادسرا حاضر شده بود، با اطلاع از وضعیت خانوادگی متهم و این كه او صاحب ۲ فرزند است، از شكایت خود صرف نظر كرد و خواست تا بازپرس پرونده دستور دهد، متهم برای ترك اعتیاد به كمپ منتقل شود.

التماس های متهم برای رفتن به زندان

وقتی بازپرس پرونده درخواست شاكی را پذیرفت، مرد معتاد ـ متهم ـ با التماس از بازپرس خواست اجازه ندهد، ماموران او را به كمپ ترك اعتیاد منتقل كنند، بلكه می خواهد به زندان برود تا در آنجا اعتیادش را ترك كند.

وقتی بازپرس با این واكنش متهم روبه رو شد، از او علت را پرسید كه مرد معتاد عنوان كرد اگر در كمپ بستری شوم، افراد حاضر در آنجا آنقدر مرا كتك می زنند تا اعتیادم را ترك كنم. نمی خواهم شكنجه شوم و فقط غذایم یك تكه نان باشد. آنها با این كار مرا می كشند. می خواهم زنده بمانم و ...

با این حال، مرد معتاد تحویل یكی از كمپ های ترك اعتیاد شد تا پس از بهبودی از آنجا مرخص و نزد خانواده اش بازگردد..... / جام جم آنلاین


ویدیو مرتبط :
دستگیری سارق فراری از زندان با تعقیب و گریز با هلی‌کوپتر

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

نقشه مرگبار ۲ دختر سارق، پس از آشنایی در زندان



نقشه مرگبار ۲ دختر سارق، پس از آشنایی در زندان

۲دختر سارق که در زندان هم‌سلولی بودند، پس از اینکه با کمک مالی مردی خیر آزاد شدند، نقشه سرقت از او را طراحی کردند.

به گزارش همشهری، آنها برای اینکه ردی از خودشان به جا نگذارند، 2آدمکش اجیر کردند تا دست به جنایت بزنند اما بخت با مرد خیر یار بود که از این حادثه جان سالم به در برد.این پرونده چندی قبل و با شکایت مرد میانسالی در دادسرای ناحیه 2تهران به جریان افتاد.

 

شاکی مرد خیری بود که در تشریح ماجرا به بازپرس شاهنگیان گفت: از چند سال قبل نذر کرده بودم که به افراد نیازمند کمک کنم. من برای آنها مایحتاج زندگی ‌شان را تأمین می‌کردم و با این کار به آرامش می‌رسیدم.

وی افزود: اواخر سال گذشته یکی از دوستانم نزد من آمد و گفت که دختر یکی از آشنایانشان به اتهام سرقت در زندان است و برای گرفتن رضایت مالباخته نیاز به پول دارد. وقتی شنیدم که وضع مالی خانواده این دختر بد است و از طرفی چند روز بیشتر به عید نمانده بود، دلم سوخت و مبلغ موردنظر را به‌حساب آنها ریختم تا دختر زندانی آزاد شود و شب عید پیش خانواده‌اش باشد.

 

چند روز بعد از این ماجرا، موبایلم زنگ خورد. زن جوانی پشت خط بود که خود را فریبا معرفی کرد. او مدعی شد که همان دختر زندانی است که من باعث آزادی‌اش شده‌ام. وی برای تشکر تماس گرفته بود و چند روز بعد با گل و شیرینی به محل کارم آمد.

فرشته نجات
مرد میانسال که زندگی‌اش را مدیون یکی از بستگانش است در ادامه چنین گفت: چند وقت پیش فریبا مجددا با من تماس گرفت و از من خواست تا برای آزادی هم سلولی‌اش هم به او کمک کنم. می‌گفت که او دختر خوبی است و خیلی پشیمان است. برای همین مبلغ موردنیازش را پرداخت کردم و به این ترتیب شهره نیز آزاد شد.

چند روز بعد، فریبا و شهره برای تشکر به خانه‌ام آمدند. آن روز وقتی صدای زنگ خانه بلند شد، آیفون را برداشتم و فریبا از من خواست در را باز کنم. او مدعی شد که علاوه بر تشکر می‌خواهد برای آزادی فرد دیگری از من مشورت بگیرد. وقتی در را باز کردم، فریبا به همراه شهره وارد شدند و پشت سر آنها 2 مرد قوی هیکل را دیدم.

آنها در چشم بر هم زدنی خود را به داخل خانه رساندند و در را بستند و با لحنی خشن مرا تهدید به مرگ کردند. خیلی ترسیده بودم اما سعی کردم خونسرد باشم. خود را در یک قدمی مرگ می‌دیدم و می‌دانستم که قرار است آنها بلایی سرم بیاورند. همان موقع بود که زنگ خانه‌ام به صدا درآمد. یکی از بستگانم به خانه‌ام آمده بود تا برای انجام کاری از من چک بگیرد. از دیدن چهره او در آیفون، خیلی خوشحال شدم و سریع در را باز کردم.

مردان قوی هیکل و 2دختر جوان با دیدن این صحنه ترسیدند و به سرعت فرار کردند. بعد از رفتن آنها چشمم به یک قمه بزرگ افتاد که یکی از مردان قوی هیکل پشت مبل مخفی کرده بود. همان لحظه متوجه شدم که سوئیچ ماشینم نیست. با عجله به پارکینگ رفتم و متوجه شدم که دزدان قصد داشتند ماشینم را سرقت کنند اما ریموت در پارکینگ را نداشتند و سوئیچ را در داخل پارکینگ انداخته بودند.

2آدمکش اجاره‌ای
بعد از شکایت مرد خیر، تیمی از مأموران با دستور قاضی شاهنگیان، بازپرس شعبه چهاردهم دادسرای ناحیه 2تهران رسیدگی به این پرونده را آغاز کردند. آنها با اطلاعاتی که از شاکی به‌دست آورده بودند ابتدا فریبا و سپس شهره را دستگیر کردند.

 

فریبا که طراح نقشه سرقت بود در بازجویی‌های نخست خود را بی‌گناه دانست اما وقتی شواهد را علیه خود دید لب به اعتراف گشود و گفت: وقتی نخستین بار با گل و شیرینی به خانه مرد خیر رفتم و متوجه شدم که وضعیت مالی خوبی دارد نقشه سرقت از آنجا به ذهنم رسید. نقشه‌ام را با شهره که در زندانی هم سلولی بودیم، در میان گذاشتم.

از آنجا که مرد خیر مرا می‌شناخت و آدرس خانه‌ام را داشت، باید او را به قتل می‌رساندیم. برای همین 2 آدمکش اجیر کردیم و از آنها خواستیم تا همراه ما به خانه مرد خیر بیایند. وی افزود: آنها یک قمه بزرگ با خودشان آورده بودند. طبق نقشه قرار بود بعد از اینکه مرد خیر را به قتل رساندیم، همه اموال او را سرقت کرده و بین خودمان تقسیم کنیم اما ‌وقتی به خانه مرد خیر رسیدیم، من دچار عذاب وجدان شدم.

 

برای همین از مردان اجیر شده خواستم تا از قتل صرف‌نظر کنند و فقط ماشین مدل بالا و گران‌قیمت او را بدزدند. اینگونه بود که وقتی وارد خانه شاکی شدیم، آنها در فرصتی مناسب سوئیچ ماشینش را از روی جا کلیدی برداشتند اما چون ریموت در پارکینگ را نداشتیم، موفق به سرقت ماشین هم نشدیم.بعد از اعترافات این زن و همدستش، قرار قانونی برای آنها صادر شد و تیم تحقیق تجسس‌های خود را برای دستگیری آدمکش‌های اجاره‌ای آغاز کردند./همشهری