اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
زیباکلام:دولت آقای روحانی فراجناحی نیست
زیباکلام:دولت آقای روحانی فراجناحی نیست
«فراجناحی» و «فراجناحی عمل کردن» بیش از آنچه یک واقعیت جدی سیاسی باشد، بیشتر یک «ژست» سیاسی است. چراکه در عمل اساساً چیزی به نام «فراجناحی» نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد. راه دور نرویم،همین دولت «تدبیر و امید» خودمان را نگاه کنیم.
آیا به راستی میتوان گفت که اعضای آن تا بدینجا براساس ملاک و معیارهای «فراجناحی» انتخاب شدهاند و دولت «فراجناحی» دارد عمل میکند؟
پاسخ آن عملاً خیر است. معنای دقیق «فراجناحی» آن است که یک جناح، یک حزب و یک گروه مشخصی که در جریان انتخابات به قدرت رسیدهاند، اعضای دولت را از میان خودشان برنمیگزینند و بنابر دلایلی اعضای کابینه را از میان جناحها و احزاب یا گروههای دیگر برمیگزینند. این سادهترین تعریف فراجناحی است.
آیا در عمل در خصوص دولت آقای روحانی اینگونه بوده است؟ پاسخ یقینا خیر است. همه افرادی که تا بدینجا چه برای هیأت دولت و چه برای پستها و سمتهای دیگر تعیین شدهاند، هیچ کدامشان به معنای دقیق و اخص کلمه «فراجناحی» نیستند.
همه آنها بدون استثناء دوستان، نزدیک، همکاران و همفکران آقای دکتر روحانی بودهاند. بعضا سالها با ایشان در مجمع تشخیص مصلحت نظام کار میکردهاند، بعضاً با ایشان در دورانی که در شورای عالی امنیت ملی کار میکردند همکار بودهاند. بعضا در دوران آقای هاشمی رفسنجانی با آنها همکار بودهاند، بعضاً در دوران آقای خاتمی با آنها همکار بودهاند، بعضاً در کمیسیونهای مجلس در طی 4، 5 دورهای که اقای روحانی نماینده مجلس بودند، با ایشان همکار بودهاند، و قس علیهذا.
هیچکدام همکاران ایشان به عنوان مثال نه به جناح نهضت آزادی (ملی - مذهبی) تعلق دارند، نه به جریان جبهه پایداری نزدیکند و نه از همکاران آقای احمدینژاد به شما میروند. به بیان دیگر، هیچکدام «غریبه» نیستند؛ هیچکدام به یک جناح مشخص دیگری تعلق ندارند. همه یک جورهایی «خودی» هستند.
البته برخی بیشتر نزدیکاند و برخی کمتر؛ اما همه جزو «نزدیکانند». هیچکدام از بیرون نیامدهاند. هیچکدام به یک جناح دیگر، به یک گروه دیگر، به یک جریان دیگر تعلق ندارند. هیچکدام نیستند که آقای روحانی برای اولین بار است که او را میبیند. ایشان با همه آنان سالهاست آشناست و با همه آنها در مقاطعی از نزدیک کار میکرده است.
اتفاقاً دولتهای دیگر هم کموبیش همینگونه بودهاند. صرفنظر از آنکه خود را «فراجناحی» بدانند یا ندانند. حلقه اصلی و اولیه تیم آقای احمدینژاد هم شامل افرادی میشد که سالها در جنگ، در کردستان، در اردبیل یا در شهرداری با هم کار کرده بودند.
لایه بعدی هم باز شامل کسانی میشد که از نظر فکری نزدیک به آقای احمدینژاد بودند. داستان دولتهای اصلاحات و سازندگی هم عینا همینگونه بود.
میماند این سؤال که پس آیا پدیدهای به نام دولت «فراجناحی» میتواند وجود داشته باشد؟ در پاسخ باید گفت آری. دولتهای ائتلافی اینگونه هستند. یعنی وقتی یک حزب یا یک جریان سیاسی نمیتواند اکثریت در انتخابات یا در پارلمان را کسب نماید مجبور میشود که دولت ائتلافی یا فراجناحی تشکیل دهد.
در آن صورت حزبی که بیشترین آراء را دارد، از احزاب دیگر هم یارگیری میکند تا به حدنصاب نصفه به علاوه یک برسد. رئیسجمهور یا نخستوزیر نه لزوما «شرکا» را میشناسد و نه به طریق اولی سابقه همکاری با آنان داشته است.
دولتهای فعلی انگستان، اسرائیل، ایتالیا و یونان اینگونه هستند. آنان را میتوان «فراجناحی» توصیف کرد. منتها نه از باب اینکه خواستهاند «فراجناحی» باشند، بلکه از بد حادثه که نتوانستهاند اکثریت را به دست آورند.
شکل دیگری که دولتهای فراجناحی تشکیل شدهاند، در یک شرایط استثنایی و بحرانی بوده است. مثلاً کشور وارد جنگ شده یا یک شرایط حساس دیگر در کشور ایجاد شده است. در غیر این موارد، اساساً هیچوقت دولتها به دنبال فراجناحی نمیروند. چراکه تشکیل دولت فراجناحی، مشکلات زیادی را ایجاد میکند.
اولیت معضل دولت فراجناحی دشواری تصمیمگیری در آن است. مشکل دوم توزیع یا تقسیم قدرت است. چراکه احزاب کوچکتر که برای رسین به حد نصاب دولت وارد ائتلاف شدهاند، معمولاً سهم زیادی میخواهند. به علاوه هر زمان هم که از دولت خارج شوند، آن را از کثریت میاندازند.
بنابراین و برخلاف ژست رایج سیاسی که در ایران مد شده که دولتها «پز» فرجناحی بودن بدهند، اساساً فراجناحی بودن خیلی هم پدیده جالبی نیست.
قاعده کلی آن است که حزب و جریان سیاسی که در انتخابات پیروز میشود و نصف به علاوه یک آرا را به دست میآورد، دولت را تشکیل میدهد و همه اعضا و افراد آن هم تعلق به حزب و گروه سیاسی که در انتخابات پیروز شدهاند، دارند، به عبارت دیگر، وقتی سوسیالیستها، محافظهکاران، دموکراتهای مسیحی یا فیالمثل عدالت و توسعه یا اخوانیها در انتخابات نصف به علاوه یک را بیاورد و در ان صورت مجبور میشود که برود برای ائتلاف و فراجناحی بودن.
آقای روحانی صرفاً در یک صورت میتوانست مدعی «فراجناحی» شود. اینکه آقایان باقر قالیباف، محسن رضایی، علیاکبر ولایتی و حتی دکتر سعید جلیلی «البته در صورتی که ایشان افتخار همکاری میدادند) را در دولتشان وارد میکردند. به علاوه، تعدادی از مسئولان احمدینژاد را هم وارد حلقه امید و تدبیر میکردند در آن صورت ایشان بحق میتوانستند ادعای «فراجناحی بودن» کنند./آسمان/خبر آنلاین
ویدیو مرتبط :
دلیل رفتار مشابه دولت آمریکا با دولت روحانی و خاتمی چیست؟
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
زیباکلام: اصلاحطلبان واقعی سهمی از دولت بعدنمیخواهند/روحانی ازولایتی در...
زیباکلام: اصلاحطلبان واقعی سهمی از دولت بعدنمیخواهند/روحانی ازولایتی درمذاکرات هستهای استفاده کند
وی به توانمندیهای محمدباقر قالیباف شهردار تهران و از رقبای حسن روحانی در یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری اشاره کرد و گفت: آقای قالیباف صرفنظر از مسائل سیاسی از نظر مدیریتی بسیار توانمند هستند و البته این را نیز باید در نظر داشت که ایشان از نظر سیاسی با آقای روحانی دارای اختلافات عمیق است.
زیباکلام همچنین معتقد است که رئیسجمهور منتخب باید از ظرفیتهای آقای رضایی نیز در یک سمت اقتصادی استفاده کند چرا که به گفته وی آقای رضایی در ریشه، به موضعگیریهای سیاسی آقای روحانی نزدیک است. این استاد دانشگاه تهران تاکید کرد: بنده آقایان رضایی و قالیباف را کنشگران سیاسی نمیدانم.
وی گفت که رئیسجمهور منتخب باید از ولایتی نیز در مذاکرات1+5 دعوت به عمل آورد چرا که ولایتی دو ویژگی بخصوص برای مذاکره با تیم 1+5 دارد.
این استاد دانشگاه تهران نزدیکی دیدگاه ولایتی به روحانی را از ویژگیهای وی برشمرد و خاطرنشان کرد: آقای ولایتی هم مثل آقای روحانی معتقد است که مملکت را نباید فدای مسائل هستهای کرد و هر دوی این آقایان نگاهشان به مقوله هستهای نگاهی ایدئولوژیک نیست بلکه هر دوی اینها میگویند که برنامه هستهای باید با کمترین هزینه به منافع ملی کمک کند. در حالی که آقای جلیلی یک نگاه ایدئولوژیک به برنامه هستهای داشت و این را رویارویی بزرگ ایران با قرن میدانست.
زیباکلام ادامه داد: اگر آقای روحانی آقای ولایتی را برای مذاکره با 1+5 پیشنهاد دهد، ضرری نمیکند چرا که ولایتی مورد وثوق مقام معظم رهبری است و به نفع رئیسجمهور منتخب است که از شخصی در مسائل هستهای استفاده کند که مورد اعتماد رهبری باشد.
استاد دانشگاه تهران به ضرورت حضور عارف در کابینه یازدهم اشاره و خاطرنشان کرد: آقای روحانی نسبت به آقای عارف، دین و وظیفهای اخلاقی دارد که باید از ایشان برای حضور در کابینه خود دعوت کند. البته شاید روحانی به دلایلی نخواهد که از عارف به عنوان معاون اول استفاده کند اما میتواند وی را در وزارت علوم و دانشگاه تهران به کار گیرد.
زیباکلام با تاکید بر اینکه حیف است از ظرفیتی همچون عارف استفاده نشود، گفت: اگر عارف از دور رقابتهای ریاست جمهوری نیز انصراف نداده بود باز هم واجد شرایط معاون اولی بود، بنابراین اگر وی بخواهد از پست معاون اولی سر باز بزند بهتر است آقای روحانی از آقای خاتمی و هاشمی بخواهد که آنان عارف را مجاب کنند تا همکاری داشته باشد.
وی سهمخواهی اصلاحطلبان در دولت روحانی را که عدهای از آن سخن میگویند، تهمت دانست و خاطرنشان کرد: اصلاحطلبان واقعی سهمی نمیخواهند چرا که آنان به دنبال آرمانهای خود هستند و اگر به دنبال قدرت بودند با اصولگرایان کنار میآمدند. بنابراین برای اصلاحطلبان اصولشان مهمتر از پست گرفتن است.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: برای اصلاحطلبان ایستادگی بر روی اصول و آرمانشان مهم است و اگر از آقای روحانی نیز در انتخابات ریاست جمهوری دور یازدهم حمایت کردند، به این دلیل بود که فکر میکردند آقای روحانی به اهدافشان نزدیکتر است و در حقیقت روی روحانی سرمایهگذاری نکردند.
زیباکلام در پایان بر ضرورت به کارگیری اصولگرایان نیز تاکید کرد و گفت: در دولت یازدهم باید از نیروهای اصولگرایی که بغض، کینه و نفرت نداشتند و دارای تواناییهای مدیریتی هستند استفاده شود./خبرآنلاین