اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

زیباکلام: اصولگرایان شتر را گم کرده اند به دنبال افسارش می گردند!/ناگفته های ردصلاحیت هاشمی



زیبا کلام,اصولگرایان

انتقادات صریح زیبا کلام از سهم خواهی ها 

اصولگرایان شتر را گم کرده اند به دنبال افسارش می گردند!

جریان های رادیکال اصولگرا، تنها چیزی که برایشان اهمیت دارد، از دست ندادن قدرت است، آنها کوچکترین توجهی ندارند که این رویکردشان چقدر به نظام ضربه می زند

استاد خوش صحبت دانشگاه تهران، همیشه حرف های جدیدی برای گفتن دارد. او که معتقد است جریان های رادیکال اصولگرا تمام تلاش خود را خواهند کرد تا دولت آقای روحانی را ناکام بگذارند، نتیجه انتخابات را شکستی تمام عیار برای اصولگرایان می داند.

این دانش آموخته علوم سیاسی، تلاش برای مصادره این پیروزی از طرف اصولگرایان را اقدامی، عجیب، قابل تامل و البته تاسف بار می خواند. با زیباکلام درباره کابینه آینده و معادلات پیش روی اصلاح طلبی و اصولگرایی گفتگوی نسبتا مفصلی انجام دادیم که در پی می آید.

 

آقای دکتر با توجه به نتیجه انتخابات، به نظر شما، ترکیب کابینه آینده باید متشکل از چه طیف هایی باشد و به اعتقاد شما، این نسبت میان اصولگرایان و اصلاح طلبان چگونه باید تدبیر شود؟

اساسا این نگاه چند درصد اصولگرا، چند درصد اصلاح طلب و کارگزاران تفکر غلطی است. نه اصلاح طلبان و نه کارگزارانی ها، از ابتدا دنبال سهم خواهی نبودند و این مسئله را بارها اعلام کردند. اصلاح طلبان و کارگزارانی ها پیش از انتخابات هم نگاهشان نگاه سهم خواهی نبود، بلکه برای پیشبرد منافع نظام و پیگیری منافع ملی از آقای روحانی حمایت کردند. آنها به هیچ وجه در پی پست و مقام نبودند و نیستند و به معنای واقعی کلمه، حمایتشان فی سبیل الله بود. اصلاح طلبان و کارگزارانی ها، هیچ وقت کاسه دستشان نگرفتند دم در اتاق آقای روحانی که سهمی دریافت کنند.

 

همه ما به خوبی می دانیم که اگر حمایت شخص آیت الله هاشمی و سید محمد خاتمی نبود، اگر کناره گیری دکتر عارف نبود، شانس پیروزی آقای روحانی آنهم به این شکل بسیار بعید بود، اما با تمام این تفاسیر اصلاح طلبان به هیچ وجه دنبال این نبودند و نخواهند بود که سهمی دریافت کنند و هیچ توقعی هم ندارند. تنها انتظاری که وجود دارد اینست که آقای روحانی کابینه میانه رو و معتدل تشکیل دهند و در آن از مدیرانی توانمند، با کارنامه اجرایی موفق استفاده کنند که از شعارهای پوپولیستی و عوام فریبانه برای فریب مردم استفاده نکنند. کارنامه اجرایی موفقی داشته باشند و قبلا توانایی هایشان را اثبات کرده باشند.

 

آقای دکتر نظر شما پیرامون سهم خواهی ها چیست به نظر شما کدام طیف ها اکنون بدنبال کسب منفعت در موضوع کابینه هستند؟

در شرایطی که جریان هایی که نقش اصلی در این پیروزی داشتند، هیچ انتظاری ندارند، اصولگرایانی که در بهترین شکلش، روحانی و همراهانش را ساکتین فتنه می خواندند، اصولگرایانی که تهمت زندند، تخریب کردند، حرفهای رکیک خطاب به آقای روحانی و دوستانشان زدند، اصولگرایانی که نزدیک به 200 نفرشان به عنوان نماینده مجلس، از قالیباف و جلیلی و ولایتی حمایت کردند، نمایندگان اصولگرایی که خواهان رد صلاحیت هاشمی بودند، نامه سرگشاده می دادند، اصولگرایانی که از شورای نگهبان خواستند روحانی را هم رد صلاحیت کند، اصولگرایانی که هرچه توانستند به خاتمی و هاشمی ناسزا گفتند، همین دوستان اصولگرا، به جای یک کاسه، هرکدامشان، دو کاسه در دست گرفتند، در و همسایه را هم صدا کرده اند، و در تکیه آقای روحانی بست نشسته اند که پست و مقام بگیرند.

 

خیلی جالب است که اصولگرایان تازه یادشان افتاده، آقای روحانی عضو جامعه روحانیت مبارز بوده است و این مصادره را به حدی رسانده اند که به آقای روحانی هشدار می دهند، مبادا فتنه گران را در دولتت راه بدهی، کسانی که قصد داشتند کودتای مخملی و رنگی کنند را به کابینه ات راه ندهی. این رویکرد از سوی اصولگرایان، حیرت انگیز، قابل تامل و البته تاسف بار است.

 

به اعتقاد شما، آقای روحانی در مقابل این رویکرد اصول گرایان چه رویه ای را در پیش خواهند گرفت؟

به نظر من آقای روحانی هیچ وقعی به این جریانات اصولگرا نخواهد نهاد. آقای روحانی برای انتخاب کابینه، پیرو مشی و رویکرد مد نظر خودشان خواهد بود. رویکرد اعتدالی، رویکری که خشونت طلب نیست و از آن گریزان است.

 

آقای روحانی قطعا پرهیز خواهد کرد از رویکرد تحقیر دیگران، قطعا پرهیز خواهد کرد از توهین و تهمت به دیگران، یقینا دوری خواهد جست از له کردن دیگران، نابود کردن دیگران. آقای روحانی تلاش خواهد کرد تا جایگاه ایران را بازسازی کند، جایگاهی که در 8 سال اخیر در پی سیاست های ناپخته اصولگرایان، در جهان ذلیل شده است. آقای روحانی فاصله خواهد گرفت از ادامه هزینه هایی که به کشور وارد شده است.

 

به اعتقاد شما، در مسائل سیاست خارجی آقای روحانی چگونه عمل خواهد کرد؟

آقای روحانی تلاش خواهد کرد با 5+1 به توافق برسد و در قدم نخست از تشدید تحریم ها جلوگیری خواهد کرد و در ادامه به طور تدریجی تحریم های موجود را کاهش دهد. آقای روحانی به جهان خواهد گفت که ما دنبال دشمنی و جنگ با هیچ کشوری نیستیم.

 

آقای روحانی این پیام را به دنیا خواهد رساند که ایران به تمام کشورهای دنیا احترام می گذارد، ایران به حکومت هایی که در کشورهای غربی با آرای مردمی روی کار آمده اند احترام می گذارد. چه در اروپا و چه در ایالات متحده. مطمئنا توهین به رئیس دولتی که برآمده از آرای مردم آن کشور است، توهین به همه مردم آن کشور به شمار می رود. شما وقتی پرچم یک کشور را آتش می زنی، به تمام مردم آن کشور توهین می کنی.

 

آقای روحانی این نکات اولیه را در میان مردم جا می اندازد که حمایت بی مورد و جاری نبودن نگاه تعاملی با کشورهای همسایه از کشورها چقدر می تواند هزینه بر باشد بوده و به جایگاه کشور آسیب بزند. دکتر روحانی کار دشواری پیش رو دارد، اما آقای روحانی به پشتیبانی رای ملت و بیش از 18 میلیونی که به ایشان اعتماد کردند و همچنین توانایی و مدیریت و ذکاوتشان، می توانند اوضاع کشور را از این حالت خارج کنند و به سمت بهبود سوق دهند.

 

آرایی که مردم به سبد آقای روحانی ریختند، جنبه سلبی داشت یا وجه ایجابی آن قوی تر بود؛ صریح تر بگویم، آیا مردم به دنبال تغییر شرایط موجود بودند و وجه غالب انتخاب آقای روحانی به این نکته باز می گشت؟

این آرا به نظر من، کاملا معنی دار بود. بیش از 18 میلیون به آقای روحانی رای دادند که بگویند در پی ستیزش با جهان نیستند، به آقای روحانی رای دادند که بگویند علی رغم تمام حملاتی که خصوصا در 4 سال اخیر به بزرگان کشور شد، مردم همچنان به آنها علاقه دارند و اینهمه تخریب و تهمت هیچ تاثیری بر روی نظر و عقیده مردم نداشته است؛ مردم با این رای خود، نه بزرگی به روندهای ناصحیح جاری در کشور اعلام کردند.

 

رویکرد جریانات رادیکال اصولگرا متفاوت بوده، برخی تهدید کردند، برخی گفتند روحانی اصولگرا است، برخی هم سکوت کردند؛ این رویکردها را چگونه تحلیل می کنید؟ آیا از جنس شوک سال 76 است؟

همانطور که اشاره کردید، برخی از جریانات اصولگرا سکوت کرده اند، برخی دیگر همچون انصار حزب الله و حسین الله کرم، تهدید کرده اند، اگر دولت آقای روحانی از آنچه آقای الله کرم و دوستانشان موازین انقلابی نامیدند تخطی کنند چنین خواهند کرد و چنان. اما من اینها را موازین انقلابی نمی دانم، اینها خلاف منافع ملی ماست، خلاف مصلحت نظام است، به ضرر جمهوری اسلامی است.

 

جریان های رادیکال اصولگرا فکر نمی کردند روحانی رای بیاورد وگرنه احتمال داشت او را هم همچون آیت الله هاشمی کنار می زدند. سعی می کردند رقابتی میان جلیلی و قالیباف و ولایتی و محسن رضایی ایجاد کنند و خیلی هم نگران مشارکت پایین مردم نبودند. من بارها گفته ام، اصولگرایان رادیکال میان مشارکت بالا و پیروزی نامزد اصلاح طلبان و مشارکت پایین و پیروزی نامزد مورد نظر آنها، دومی را انتخاب می کنند. اصلا دلیل رد صلاحیت هاشمی همین بود.

 

این جریانات رادیکال، مشاهده کردند با ورود هاشمی موجی سراسر کشور را فراگرفته و رای هاشمی از 20 میلیون هم گذر کرده و کم کم به مرز 30 میلیون هم خواهد رسید؛ بر همین اساس آنها، دو راه بیشتر نداشتند، یکی اینکه هاشمی را متقاعد کنند که انصراف دهد، که اولی را هاشمی نپذیرفت و گفت به مردم قول داده است و دومی هم این بود که آیت الله را رد صلاحیت کنند. برایشان یک ریال هم مهم نبود که این اتفاق چقدر به ضرر نظام تمام می شود. تنها چیزی که برایشان اهمیت داشت از دست ندادن قدرت بود، اینها حاضر هستند هرکاری بکنند تا قدرت را از دست ندهند.

 

اما من طی مصاحبه ای که با آقای شجونی داشتم، ایشان تاکید داشتند که باید همه به آقای روحانی کمک کنند، کسی کارشکنی نکند، کسی چوب لای چرخ دولت جدید نگذارد تا آقای روحانی بتوانند با کلیدی که همراه دارند، مشکلات را حل نمایند. این رویکرد بر خلاف نظر شماست.

ابدا اینطور نیست. من باور دارم آقای حسین الله کرم، بسیار صادقتر از امثال آقای شجونی است. آقای الله کرم آن چیزی که در کنه وجودشان است را صادقانه بروز می دهند، اما آقای شجونی امروز در باغ سبز نشان می دهند تا فردا که آغاز به کارشکنی کردند، بگویند دیدید ما می خواستیم کمک کنیم، اما نشد، آقای روحانی نتوانست، فتنه گران و معاندین نگذاشتند، هاشمی نگذاشت، خاتمی نگذاشت.

 

متاسفانه آقای شجونی مثل سایر اصولگرایان رادیکال منافع و مصالح انقلاب برایشان کوچکترین اهمیتی ندارد و تنها نگرانی اش کم شدن قدرت است. آقای شجونی اگر ذره ای دلش برای انقلاب می سوخت، کلاهش را قاضی می کرد، در شرایطی که 4 سال ایشان و دوستانشان، از هر تریبونی استفاده کرده و رقیب سیاسی را آماج حملات خود قرار می دادند، مردم یک کلام از حرفهای آنها را باور نکردند و رای سنگینی به روحانی دادند.

من اگر جای آقای شجونی بودم از خودم می پرسیدم، این همه که علیه خاتمی و هاشمی حرف زدیم، چه تاثیری داشت؟ آیا غیر از اینست که مردم همچنان در پی این بزرگواران حرکت می کنند و ذره ای از ارادت مردم نسبت به آنها کاسته نشده است.

 

آقای شریعتمداری، سعی دارند پیروزی آقای روحانی را مصادره کنند. در حالیکه همه می دانیم اصولگرایان نقش چندانی در این پیروزی نداشتند، هدف آقای شریعتمداری و دوستانشان از اقدامات اینچنینی چیست و به کجا خواهند رسید؟

آقای شریعتمداری هم دقیقا مانند آقای شجونی است. مشکل اصلی اصولگرایان این است که شتر را گم کردند و به دنبال افسارش هستند. آنها انتخابات را به بدترین شکل ممکن باختند و حالا به دنبال آقای روحانی افتاده اند و می خواهند  با این تبلیغات بگویند روحانی نامزد دیگر ما بوده. یعنی اصولگرایان 5 نامزد نداشته اند، نامزد ششم آنها، آقای روحانی بوده است. برخی مثل آقای جلیلی بیشتر اصولگرا بوده اند و برخی دیگر کمتر مثل آقای روحانی.  فکر می کنم، بهتر بود آقای شریعتمداری و دوستانشان، کمی انصاف داشتند، آنها هرچه در توان داشتند در تقبیح و تکفیر اصلاح طلبان بکار بردند، اما نتیجه همه این تلاش ها، نه بزرگی بود که مردم به آنها گفتند. به اعتقاد من همه این تلاش ها محکوم به شکست است.

 

برخی بر این باورند که نباید مجلس را از افراد توانمندی چون علی مطهری و پزشکیان خالی کرد و آنها را به دولت برد و حضور این افراد در مجلس فعلی غنیمت است، ضمن اینکه افراد کارشناس و توانمند بسیار دیگری در خارج از مجلس حضور دارند که می توان از آنها در کابینه استفاده کرد.

من آقای مطهری را مناسبترین فرد برای وزارت ارشاد می دانم و فکر می کنم در مجلس فعلی ایشان کارکرد لازم را ندارد، متاسفانه مجلسی که باید از حقوق ملت دفاع کند، به این کارویژه خود آنگونه که باید عمل نمی کند و حضور افراد قدرتمندی چون آقای مطهری و توکلی فایده ای در این مجلس نخواهد داشت. به نظر من حضور افراد شجاعی که در پی حق ملت هستند و مقهور قدرت نیستند در کابینه ضروری و لازم است.

 

اما بسیاری بر این باورند که آقای مطهری، علی رغم دیدگاههای مناسب در حوزه آزادی بیان و رسانه ها، در زمینه مسائل فرهنگی، دیدگاه های بسته ای دارند و نمی تواند با اهالی هنر، تعامل لازم را ایجاد نمایند.

ببینید من ضمن اینکه می توانم با شما موافق باشم، اما واقعیت اینست که به جز امام معصوم، هیچ کس دیگری عاری از خطا و اشتباه نیست و هرکسی می تواند نقایصی داشته باشد. بنده با اینکه با خیلی از نظرات آقای مطهری اختلاف نظر دارم، اما این را باید در نظر داشته باشیم که افراد کمی هستند که مستقل باشند و مقهور  قدرت نبوده و تعهدات ملی داشته باشند.

 

از این حیث آقای مطهری و آقای توکلی جزء معدود افرادی هستند که این ویژگی بارز را دارند و از این لحاظ مطهری و توکلی نمرات بالایی می گیرند. ما به افرادی با مشخصات بزرگانی چون بازرگان و مرحوم مدرس نیاز داریم. به احمد قوام ها و علی امینی ها احتیاج داریم. متاسفانه در کشور چنین افرادی کم مشاهده می شوند و از این بابت معتقدم آقای مطهری در این مجلس حیف می شوند چون کاری از دست چندین و چند نماینده بر نمی آید و بهتر است از این افراد در قوه مجریه استفاده شود.

منبع:khordadnews.ir

 

 


ویدیو مرتبط :
آیا اصولگرایان در زمین هاشمی بازی می کنند؟

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

زیباکلام:اگر اصولگرایان در زمان توهین به سیدحسن خمینی و هاشمی سکوت نمی‌کردند...



زیباکلام:اگر اصولگرایان در زمان توهین به سیدحسن خمینی و هاشمی سکوت نمی‌کردند، امروز اینگونه حاشیه امنیت‌شان تهدید نمی‌شد/ مشایی کاندیدای حتمی دولت است

 

اخبار,اخبارجدید,اخبار جالب

اینکه آقای احمدی‌نژاد سخنان خود را با لفظ «زنده‌باد بهار» تمام می‏کند تنها یک معنا بیشتر نمی‏تواند داشته باشد. برخی اصولگرایان هم در تحلیلشان به این نتیجه رسیده ‏اند و حتی معترف هستند که نباید در این روز طوری مسائل مطرح شود که شائبه انتخاباتی بودن به اذهان متبادر شود.

به گزارش نامه، اخلال در جریان سخنرانی‏های عمومی دامن رئیس مجلس را هم گرفت.

در همین رابطه سایت خبری مجلس با سازماندهی خواندن این اقدام اینطور نوشت: در مراسم راهپیمایی ۲۲ بهمن در شهر مقدس قم عده ‌اندکی که مشخص بود از قبل سازماندهی شده بودند، تلاش کردند با برخی شعارها علیه رئیس مجلس مانع سخنرانی دکتر لاریجانی در مراسم شوند و در مراسم باشکوه گرامیداشت پیروزی انقلاب اسلامی در شهر مقدس قم ایجاد آشوب کنند.

مدت‏هاست عده‏ای که «اندک» خوانده می‏شوند در مراسمی رسمی مثل 22 بهمن دست به چنین اقداماتی می‏زنند، مهم‌ترین نمونه قبل از آن هم سخنرانی سیدحسن خمینی در 14 خرداد سال‌های 89 و 91 بود. جایی که اخلال در سخنرانی وی با سکوت اصولگرایان مواجه شد. صادق زیباکلام معتقد است اگر پیش از این با برخی اقدامات اینچنینی برخورد قاطع می‌شد امروز شاهد تکرار آنها نبودیم.گفتگوی این تحلیل گر سیاسی اصلاح طلب با روزنامه آرمان را در ادامه بخوانید؛

ارزیابی شما از اخلال در سخنرانی آقای لاریجانی در شهر قم چیست؟

فرض کنید آقای لاریجانی رفته بودند به یک سخنرانی عادی، می‏توانست درک شود که مخالفان سیاسی ایشان در میان سخنرانی اخلال ایجاد کنند.

وقتی این کار در 22 بهمن ایجاد می‌شود، معنی‏اش متفاوت است. مشابه این کار را شاهد بودیم در جریان 14 خرداد سال 89 که با سیدحسن خمینی انجام دادند و همه شاهد آن بودند و آنجا مشخص بود که عوامل سازماندهی شده‏ای پشت این جریانات هستند، منتها در عین حال که باید این عمل شدیدا تقبیح شود، از این واقعیت تلخ هم نمی‏شود فرار کرد که شاید اگر آن روز اصولگرایان و آقای لاریجانی و سایر بزرگان اصولگرا اعتراض کرده بودند و در برابر این دست حرکت‏ها ایستاده بودند، امروز آقای لاریجانی شاهد چنین برخوردهایی نبود.

اگر روزی که امثال سیدحسن خمینی و آیت‌ا... ‌هاشمی مورد هجمه قرار گرفتند، برخورد جدی صورت می‏گرفت، اکنون حاشیه امنیت اصولگرایان اینگونه مورد تهدید واقع نمی‏شد. بر این اساس بیش از آنکه بخواهم عوامل مستقیم چنین رفتاری را محکوم کنم لازم می‏دانم کسانی و از جمله خود آقای لاریجانی را مورد سوال قرار دهم که گاهی با سکوتشان مصلحت را در نظر گرفتند. اکنون همین رفتار در قبال خودشان در حال تکرار شدن است و این نتیجه مستقیم رفتار خودشان است.

آیا با توجه به شعارهای مطرح شده، می‌توان آن را انتخاباتی تلقی کرد؟

نکته جالبی که هست این است که هر جا حامیان دولت حضور داشته‌اند ما چنین برخوردهایی کمتر می‌بینیم. این نمی‏تواند همه‌اش تصادفی باشد. بر این اساس باید اصولا حساسیت روی این وقایع آنقدر زیاد باشد که دستگاه‌های ذی‌صلاح سریعا عوامل اخلال را شناسایی و معرفی کنند. به این اعتبار اول باید بگوییم که این اتفاقات قطعا سازماندهی شده است، حتی خبرگزاری خانه ملت که متعلق به مجلس است هم نوشته این عده از قبل سازماندهی شده بودند.

بعد از آن هم نوع رفتار حامیان دولت این گمانه را تقویت می‏کند. آنطور که گزارش شده بیشترین شعار علیه رئیس مجلس «خواص بی‌بصیرت» بوده است.

این ادبیات مشخصه گروه‌های تندرو است. این اختلاف در میان خود اصولگرایان به وجود آمده و دامن زده شده و تا الان هم هیچ گروه یا چهره اصلاح‌طلبی در آن تاثیرگذار نبوده است، پس عقبه این اختلافات هم نمی‏تواند‌ بی‌ارتباط با خود طیف‏های جناح اصولگرا باشد. وقتی برخی اصولگرایان با تندترین ادبیات سیاسی ممکن نسبت به هم موضع‏گیری می‏کنند مشخص است که عقبه آنها و طرفدارانشان هم با همین جنس گفتارها و رفتارها با مسائل برخورد می‏کنند.

به نظر شما این رفتارها چه زمانی متوقف خواهد شد؟

ارزیابی من این است که این رفتارها در صورت عدم برخورد جدی ادامه پیدا خواهد کرد. احتمالا موضوع مربوط به انتخابات سال آینده است. پنهان کردن آن هم البته ضرورتی ندارد. به‌رغم تمام توصیه‌هایی که به وحدت می‏شود دامنه اختلافات رو به نزول نرفته است. عقلانی هم نیست از این جهت که پنهان کردن اختلاف دردی درمان نمی‏کند، اختلاف باید حل شود نه پنهان.

آیا اصولگرایان سنتی می‏توانند واکنش عملی در راستای کنترل این اتفاقات داشته باشند؟

می‌شود با برخورد به موقع به آنها نشان داد که نظام با کسی رودربایستی ندارد. مهم‌تر اینکه در فرآیند این اختلافات نهایتا بازنده گروه‌های سنتی و میان دستی اصولگرایان هستند. موضوع را اگر سیاسی ببینیم قطعا باید آن را در چارچوب انتخابات تحلیل کنیم.

در این انتخابات هم مشخصا حامیان دولت فعالیت خواهند کرد و در غیاب اصلاح‌طلبان تنها گروهی هستند که استقلال سیاسی دارند و خط سیاسی آنها در میان تیم خودشان تعیین می‏شود، یعنی نه در گفتار و نه در عمل سیاسی وابستگی به جایی ندارند. امکانات هم در اختیار دارند و البته در تناقضی که اصولگرایان گرفتار آن هستند قرار ندارند.

اصولگرایان سنتی اما اول از هر چیز یک تیم واحد نیستند. الان مثلا برای همین انتخابات به شکل جدی چند تیم از آنها مشغول فعالیتند که قرار است از یک سبد رای مشترک بهره بگیرند. اما سبد رای دولت مدت‌هاست که از آنها جدا شده و البته خصوصیات رفتاری و گفتاری برخی از اعضای تیم دولت می‏تواند سبد رای آنها را گسترش هم بدهد.

چقدر برنامه دولت را برای انتخابات جدی می‏دانید؟

هم سخنان محمود احمدی‌نژاد در راهپیمایی 22 بهمن و هم نوع استقبال از او و اسفندیار رحیم مشایی نشان می‏دهد که مساله جدی است. اینکه آقای احمدی‌نژاد سخنان خود را با لفظ «زنده‌باد بهار» تمام می‏کند تنها یک معنا بیشتر نمی‏تواند داشته باشد. برخی اصولگرایان هم در تحلیلشان به این نتیجه رسیده‏اند و حتی معترف هستند که نباید در این روز طوری مسائل مطرح شود که شائبه انتخاباتی بودن به اذهان متبادر شود. هرچند در میان اصولگرایان برخی به صراحت از انتخاباتی بودن آن سخن گفتند و تاکید کردند: برخی نشانه‌ها آنقدر واضح‌اند که نیازی به توضیح ندارند.

اگر بخواهید به اصولگرایان سنتی در این باره پیشنهادی ارائه کنید، به آنها چه می‏گویید؟

تنها ابزار به تعادل رساندن وضعیت فعلی در مواجهه با اقدامات حامیان دولت ورود چهره‌هایی مثل آیت‌ا... ‌هاشمی به انتخابات ریاست‌جمهوری است. وگرنه اصولگرایان حریفی برای دولت و آقای مشایی که به احتمال قریب به یقین کاندیدای حتمی دولت است، نخواهند بود. همانگونه که آقای مشایی از سد بسیاری از افشاگری‏ها و هجمه‌ها تاکنون گذشته، از این به بعد هم می‏تواند از سدهایی که برای ریاست‌جمهوری پیش پای او هست بگذرد. حتی برخی از اصولگرایان هم در یکی دو ماه اخیر از احتمال تایید صلاحیت او گفته‏اند. مطمئن باشید کسی که تاکنون پا برجا باقی مانده در ادامه نیز حضوری جدی در میدان خواهد داشت.

اما همین طیف اصولگرایان هفته گذشته وزیر کار را عزل کردند؟!

اصولگرایان سنتی با عزل وزیر کار به دولت هشدار دادند. اصولگرایان سنتی از این به بعد اگر در مقابل دولت سکوت کنند در یک رفتار منفعلانه قافیه را باخته‏اند، اگر هم سکوت نکنند و پاسخ بدهند فضا را برای عمل بعدی دولت آماده کرده‏اند.

به این معنا اصولگرایان سنتی در بازی دولتی‏‌ها گیر افتاده‌‏اند و هیچ راهی برای اینکه به طور مستقل بتوانند از آن خارج شوند پیش روی آنها نیست.

به نظر نمی‏رسد برخوردی در انتظار این دست وقایع باشد چرا که اگر قرار بود برخوردی صورت بگیرد باید نشانه‌های آن را می‏دیدیم. اصولگرایان نهایتا در این بازی به اصلاح‌طلبان خواهند پیوست، یعنی اگر برخوردها ادامه یابد و تلاشی برای کنترل آن نشود آنها نیز بعد از مدتی نه چندان طولانی چون اصلاح‌طلبان به کناری می‌روند. پس بهتر است قبل از آن که این اتفاق بیفتد بهتر است راه را برای ورود اصلاح‌طلبان باز کنند تا بلکه از این طریق امکان پیروزی یک جریان سیاسی بر جریان دولت در انتخابات 92 مهیا شود.

اصولگرایان خودشان هم به خوبی می‏دانند که پایگاه اجتماعی آنها دستخوش تغییر است به‌خصوص وقتی این پایگاه بین چند کاندیدا تقسیم شود هیچ افقی برای پیروزی آنها مشاهده نمی‌شود. مساله اخلال در سخنرانی رئیس مجلس، آن هم در روز 22 بهمن و آن هم در شهر مهمی مثل قم مساله کم اهمیتی نیست. این اتفاق سمبلی است از دایره عمل اصولگرایان سنتی در کنترل این طیف./نامه نیوز