اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
زنان جوان در تور توریست قلابی
اخبار حوادث - زنان جوان در تور توریست قلابی
به گزارش خبرنگار ما زنی چندی قبل با مراجعه به کلانتری تهرانسر به ماموران اعلام کرد بهعنوان مسافر سوار پرایدی با سهسرنشین شده بود که یکی از مسافران طلاهایش را از او خرید و چهار اسکناس خارجی تحویل داد اما او پس از مراجعه به صرافی متوجه شد هر چهار اسکناس خارجی، تقلبی است.
شاکی پس از معرفی به پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «ساعت 14 روز حادثه در شهرک دریا بهعنوان مسافر، سوار پرایدی سفیدرنگ شدم. چندمتر جلوتر، مسافر دیگری نیز سوار ماشین شد، لهجه او بهگونهای بود که به نظر میرسید از اتباع کشورهای خارجی است.
این مرد پس از طی مسافتی به راننده گفت حاضر است انگشتر طلای او را بخرد. راننده نیز پس از گرفتن مقداری پول خارجی، انگشتر را تحویل داد و وانمود کرد پول خوبی بابت فروش طلا گرفته است. راننده سپس مرا به فروش طلا و جواهرات همراهم ترغیب کرد و من نیز به اصرار راننده، دستبند، گردنبند و انگشتر خود را به ارزش تقریبی هفتمیلیونتومان فروختم و مسافر خارجی ارز به من تحویل داد.»
مالباخته در ادامه گفت: «من در میدان شیر پاستوریزه پیاده شدم. حتی در زمان پیادهشدن از ماشین، راننده از من بابت فروش مناسب طلاهایم شیرینی خواست و من که فکر میکردم در این معامله برنده شدهام چندهزارتومان بهعنوان شیرینی به او دادم و بلافاصله برای تبدیل اسکناسهای خارجی به صرافی رفتم اما در آنجا متوجه شدم تمامی اسکناسهای خارجی تقلبی است.»
کارآگاهان بعد از شنیدن اظهارات این زن تحقیقات خود را آغاز کردند و فهمیدند شکایتهای مشابهی مطرح شده و همه مالباختگان زنانی هستند که جواهراتشان به همین شیوه سرقت شده است. ماموران در گام بعدی با راهنمایی شاکیان به ترسیم چهره فرضی متهمان پرداختند و سپس از طریق بانک اطلاعات مجرمان سابقهدار فهمیدند متهمان دو برادر و فرزند یکی از آنها است که از سارقان حرفهای محسوب میشوند و هر سهنفر آنها آخرینبار خردادماه سال گذشته به اتهام همین شیوه و شگرد سرقت و کلاهبرداری، توسط پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ دستگیر و روانه زندان شده بودند.
اطلاعات ثبتشده در بایگانی پلیس مشخص کرد شعبان (47ساله)، مکرالدین (43ساله) و مهران (27ساله، فرزند شعبان) از سال80 تاکنون به اتهام ارتکاب جرایم مختلف کلاهبرداری، استفاده از اسکناسهای خارجی تقلبی، تحصیل متقلبانه طلاجات، نزاع و درگیری، استفاده از اسناد مجعول، تخریب اموال عمومی و... بارها دستگیر و روانه زندان شده و پس از آخرین دستگیری، با تامین قرار وثیقه از زندان خارج و متواری شدهاند.
اعضای این باند خانوادگی بعد از فرار از زندان، سرقتهای خود را اینبار در بزرگراههای منتهی به تهران و همچنین شهرستانهای اطراف پایتخت پی گرفته بودند.
سرهنگ داوود مرادی، رییس پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تایید این خبر گفت: «با توجه به سوابق متهمان در ارتکاب سرقتهای مشابه و متواریشدن آنها از مخفیگاهشان در منطقه شهر قدس، اقدامات پلیسی برای شناسایی آخرین مخفیگاه آنها در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و در نهایت هر سهمتهم در منطقه قلعهحسنخان دستگیر و به پلیس آگاهی تهران منتقل شدند.»
این مقام انتظامی افزود: «با توجه به تعدد زنان مالباختهای که با این شگرد مورد کلاهبرداری و سرقت طلا و جواهرات قرار گرفتهاند و شناسایی تعدادی از شاکیان، قرار قانونی توسط مقام قضایی صادر شده و هر سهمتهم برای تحقیقات و شناسایی دیگر جرایم ارتکابی در اختیار پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتهاند. از کلیه شاکیان و مالباختگانی که با این شیوه مورد کلاهبرداری و سرقت قرار گرفتهاند دعوت میشود برای شناسایی متهمان به این پایگاه واقع در خیابان وحدت اسلامی مراجعه کنند.»
اخبار حوادث - شرق
ویدیو مرتبط :
خانواده ها هوشیار باشند؛چه طور زنان جوان را به تور می ا
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
دام شوم داروساز قلابی برای زنان جوان
زن 29 ساله ای به اتهام فریب در ازدواج از همسرش شکایت کرده بود درحالی که معتقد بود، حرف های دیگران، تصمیم های نادرست، زودباوری و اعتمادهای نابجا موجب شده است هیچ گاه گل های پژمرده در زندگی اش فرصت دوباره شکفتن نیابند
زن جوان ادامه داد: 17ساله بودم که با عماد ازدواج کردم، اما هنوز لحظه زیبای پوشیدن لباس عروس در ذهنم بود که با چهره خشن همسرم روبه رو شدم و خیلی زود فهمیدم که او به مواد مخدر صنعتی اعتیاد دارد اما دیگر کیمیا را باردار بودم و نمی توانستم از او جدا شوم مجبور بودم کتک ها و ناسزاهای او را هنگامی که خمار می شد تحمل کنم.
اما هر انسانی ظرفیتی دارد من هم بالاخره صبرم به پایان رسید و در حالی که کیمیا هفتمین بهار زندگی اش را پشت سر می گذاشت به روزگار سیاهم پایان دادم و با آن که به خاطر دوری از فرزندم اشک می ریختم از عماد طلاق گرفتم از آن روز به بعد 4سال را بدون دخترم سپری کردم و زندگی سختی داشتم، اما بیشتر از هرچیز نگاه ها، حرف ها و طعنه های دیگران عذابم می داد تا این که 3ماه قبل با مرد 62ساله ای آشنا شدم پوریا مدعی بود 2بار ازدواج کرده است او می گفت همسرانش، زنان صادقی نبودند و به او خیانت می کردند او که خود را داروساز و فردی سرشناس و تحصیلکرده معرفی می کرد.
مدعی بود به دنبال زندگی آرام و توام با آسایش است من هم که فریب چرب زبانی و ادعاهای او را خورده بودم بدون تحقیق و مشورت به عقد او درآمدم اما هنوز 2ماه از ازدواج ما نگذشته بود که پوریا چند روز به منزل نیامد، هنگامی که در جست وجوی شوهرم بودم زن جوانی به منزلم آمد و گفت پوریا تو را هم فریب داده است من هم همسر دوم او هستم او مردی بیکار و دارای مشکلات اخلاقی است که تحصیلات ابتدایی دارد و هم اکنون به اتهام کلاهبرداری در زندان به سر می برد و من هم به خاطر چشم های ناپاک و روابط خیابانی او با زنان دیگر، قصد دارم از او طلاق بگیرم.