اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
زنان بیپناه در جامعه بیرحم
اغلب زنان و مردانی كه به سمت طلاق می روند، گمان بر آن دارند كه طلاق، آخر راه است درحالی كه در آغاز راهی قرار میگیرند كه نوع بافت جامعه ایرانی آن را بسیار «پر تلاطم» میكند و این چالش های پرتلاطم برای زنان به مراتب بیشتر است. رها بودن زنان در جامعه، پس از آنكه حكم طلاق را گرفتند و اینكه نگاه هیچ حفاظ و برنامه ای برای زنان مطلقه در جامعه نیست، بستر ساز آسیب های بیشماری است که خیلی ها از آن غافلند. زنان پس از طلاق، از نگاه افراد خانواده گرفته تا كسب شغل و حقوق اجتماعی، با چالش های بسیاری مواجهند كه در این گزارش به بررسی بخش هایی از آن پرداخته ایم؛
طلاق و بی پناهی زنان در جامعه
«فرشته» جوان 32 ساله ای كه چند ماهی بیشتر از طلاقش نمی گذرد، می گوید: پس از طلاق، به لحاظ اقتصادی با مشكلات بسیاری مواجه شده ام. البته خود من هم شاغل بودم اما بعد از به دنیا آمدن بچه ها كه دو قلو بودند كارم را كنار گذاشتم. چند وقت پیش متوجه شدم همسرم یك زن صیغه ای دارد.
نه جایی برای رفتن داشتم نه منبع درآمدی. جدا شدم و حالا خانوادهام مخارج من و بچه هایم را تامین می كنند هر چند آنها هم در مضیغه هستند. «حمیده» دختری كه در 17 سالگی تن به ازدواج داده از روزهای پس از طلاق خود چنین می گوید: ما در شهرستان زندگی می كردیم. یك دختر 11 ساله دارم كه با پدرش زندگی می كند. من به تهران آمدم. این جا خانه اجاره كرده ام و كار می كنم. هیچ كدام از دوستانم در تهران نمی دانند كه من طلاق گرفته ام حتی نمی دانند كه پیش از این ازدواج كرده بودم.
فكر می كنم اگر این موضوع را مطرح كنم برخورد خوبی چه در محل كار و چه در مواجهه با دوستانم با من نشود.«مینا» 33 ساله نیز از نگاههای جامعه به خصوص دوستان و اعضای فامیل به او پس از طلاقش گلایه بسیار دارد: همه من را به چشم زنی... نگاه می كنند و همین باعث شده تا بعد از طلاق خیلی عصبی و پرخاشگر شوم. روابطم با دوستانم محدود شده است و افسردگی روحی زیادی هم گرفته ام. نمی دانم چطور باید نگاههای تحقیر آمیز و معنا دار اطرافیان را تحمل كنم.
«معصومه» نیز شرایطی مشابه مینا دارد و به شكلی دیگر حرف های او را از روزهای سخت پس از طلاق و بی پناهی در جامعه تایید می كند: «احساس می كنم برخی مردان فامیل نسبت به زن مطلقه نگاه دیگری دارند. این در مورد جامعهای كه در آن زندگی می كنیم هم صادق است. می توانم بگویم كه بعد از طلاق روابطم محدود شده است؛ چند وقت پیش به مهمانی یكی از اقوام رفتم. خانم خانه از كنار همسرش تكان نمی خورد و لحظه ای مرا با او تنها نمی گذاشت. از رفتار او خیلی ناراحت شدم. گمان نمی كنم دیگر ببینمشان....
آسیب های زنان مطلقه سامان می خواهد
آسیب شناسان اجتماعی معتقدند طلاق بیش از آن كه برای مردان آسیب زا باشد زنان را در معرض آسیب های ریز و درشت اجتماعی قرار می دهد.
اینكه زنان ایرانی پس از طلاق، پناهی در میان جامعه ندارند و باید روزگار رها شده ای را برای زندگی بگذرانند، واقعیتی تلخ است كه مدعای آن از مشكلات زنان مطلقه برای یافتن كار آبرومند تا اجاره خانه و ارتباط با دوست و فامیل است. با وجود ثبت سالانه دهها هزار طلاق در ایران، هیچ نهاد یا ارگانی، برنامه ای برای سامان بخشیدن بهمشكلات زنان پس از طلاق ندارند و این مهم از یك سو آسیب های زنان پس از طلاق را بیشتر كرده و از سوی دیگر، ترس از طلاق برای گروه دیگری از زنان و تن دادن به زندگی های اجباری را رقم زده است.
محمد مهدی زاهدی اصل، جامعه شناس در این باره در گفت وگو با «قانون» به وضعیت متفاوت زنان مطلقه در ایران نسبت به سایر كشورها اشاره می كند و می گوید: «زنان مطلقه در ایران، در برخی مناطق خیلی صریح و آشكار و در برخی مناطق در لفافه مورد مذمت و نكوهش قرار می گیرند؛ به طور كلی بخش قابل توجهی از جامعه ما طلاق را برای زنان امری مذموم می دانند. در پدیده طلاق در ایران در حق زنان اجحاف می شود؛ مثل این كه تنها زنان مقصرند. هیچ كس مردان را مذمت نمیكند؛ چنین باوری در جامعه ما زمینه ای می شود كه نظرها و نگاهها به زنان مطلقه مثبت نباشد.»
او می گوید: متاسفانه برخی مردان چشمشان به دنبال زنانی است كه طلاق گرفته اند. آنها فكر می كنند زنان مطلقه فرصت مناسبی برای ایجاد ارتباط هستند. به نظر می رسد رفتارهایی كه با زنان مطلقه صورت می گیرد نه منصفانه است و نه صحیح و منطقی. زاهدی اصل معتقد است: «برای آگاهی بخشی به مردم جامعه باید برنامهریزی كرد: بخش عمدهای از این آگاهی بخشی میتواند توسط رسانه ها به ویژه رسانه فراگیری مثل صداوسیما انجام بگیرد چرا كه وضعیت زنان مطلقه هم بخشی از مجموعه وضعیت هایی است كه در جامعه ما ممكن است وجود داشته باشد چه بسا گاهی ادامه زندگی آسیب جدی تری به فرد وارد كند.
چنین رفتارهایی با زنان مطلقه آن هم در جامعه ما كه می خواهد نمونه و الگویی در جهان اسلام باشد با اعتقادات و عقاید ما در تعارض است. اما گاه فشارهایی كه به زنان مطلقه وارد می شود می تواند سبب تغییر رفتارهای آنها شده و برخی عادات و رفتارها را در آنها نهادینه كند.» زاهدی اصل می گوید: به گفته علامه طباطبایی، انسان مدنی بالفطره است یعنی انسان بدون اشتباه انسان نیست. انسان محتاج روابط اجتماعی است و به طور كلی زندگی اش در ارتباط با دیگران معنا پیدا میكند. اگر فرد از این روابط دور شود سلامت روح و روان او در معرض خطر قرار می گیرد. انزوا می تواند بر هم زننده تعادل روحی، روانی و رفتاری فرد باشد و بعضا رفتارهای نه چندان مطلوبی از فرد سر بزند؛ رفتارهایی نظیر خودكشی.
طلاق، مجموعه ای از ازدست دادن ها
بحث های متفاوتی كه پیرامون زنان مطلقه شكل می گیرد این مهم را مطرح می كند كه چه شرایطی باید فراهم شود كه زنان مطلقه دچار آسیب های جدی نشوند؟ فرید براتی سده، روانشناس در این باره می گوید: با رخ دادن طلاق، جمع از هم پاشیده می شود؛ طلاق تنها یك از دست دادن نیست؛ مجموعه ای از از دست دادنهاست كه مهم ترین آن واحد خانواده است. اما چه باید كرد كه طلاق آسیب های كمتری را در پی داشته باشد و هرچند طلاق به نفسه خوب نیست اما با یك طلاق خوب مواجه باشیم؟ براتی سده میگوید: «در كشورهای پیشرفته برای افراد مطلقه كلاس های آموزشی برگزار می كنند كه زندگی سالمی بعد از طلاق داشته باشند.
برای نمونه افراد مطلقه به تلافی یا از روی كینه به سرعت پس از طلاق ازدواج نكنند؛ آنها باید دورهای حداقل 6ماهه را طی كنند تا با شرایط جدید سازگار شوند. چنین برنامه هایی در كشورهای پیشرفته هم برای زنان و هم مردان برگزار میشود اما توجه به این مسئله در جامعه ما برای زنان مهمتر است؛ میزان استرس و فشارزا بودن طلاق در جامعه ما برای زنان بیشتر از «مردان مطلقه» است؛ واژه ای كه بسیار كم در جامعه ما استفاده می شود. در جامعه ما زنان پس از طلاق تكیه گاه اقتصادی، عاطفی و اجتماعی خود را از دست میدهند بههمین دلیل هم ممكن است اولین گزینه را برای ازدواج بپذیرند.
البته در كشور ما نهادهایی نظیر كمیته امداد و بهزیستی مشكلات اقتصادی زنان مطلقه را _ آن هم در حد بسیار اندكی_ پوشش می دهند». براتی سده كه در سال های 86 تا 88 مدیر كل دفتر زنان سرپرست خانوار بهزیستی بوده است، می گوید: زنان ما متاسفانه هیچ گونه آموزشی برای زندگی پس از طلاق نمی بینند.در ایران به جای آموزش زندگی سالم پس از طلاق، به تقلید از برخی جوامع پیشرفته هنگام خاتمه یك زندگی جشن طلاق برگزار میشود؛ زن و مرد در جشنی كه تدارك می بینند از هم خداحافظی میكنند.
براتی سده می گوید: اگر معتقدیم خانواده خوب است برای نابودی آن نباید جشن گرفت. او معتقد است یكی از رفتارهای صحیح پس از طلاق اعلام آن است. اعلام طلاق به معنای برگزاری جشن طلاق نیست كه در یكی دو سال اخیر در كشور ما باب شده است؛ اعلام طلاق به این معناست كه طرفین جدا شدن خود را كتمان نكنند و از این طریق انواع فشارهای وارده به خود را كمتر كنند...
اخباراجتماعی - قانون
ویدیو مرتبط :
آیا میدانید چرا در جامعه رحم کم شده
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
نگاه جنسی جامعه به زنان سرپرست خانوار
زنان سرپرست خانوار ،مادرانی که در پس زدن سختی زمانه نرمی و لطافت دست های نوازش گر خود را به سختی و زبری یک دست پدرانه داده اند.
چندی پیش سرپرست کمیته امداد با اعلام شرایط بحرانی در حوزه زنان سرپرست خانوار کشور گفت: وضعیت آنچنان وخیم است که باید هر سه قوه به سرعت وارد شوند.وی درهمایش ملی زنان سرپرست خانوار با اشاره به اهمیت جایگاه زن در جامعه گفت :زن محور جامعه است و مهمترین عامل خانواده تجلی روح مادر است. در حالی که پدر تنها عهده دارمسایل اجرایی و اداری است، زن اساس مهر و وفا و پیوند خانواده و صله ارحام است.
آنچه که آمارهای گذشته نشان می دهد، طبق سرشماری سال ۸۵، هفده میلیون و ۳۵۳ هزار و ۶۸۶ خانوار در کشور شناسایی شده است که از این تعداد٬ ۱۵ میلیون و ۷۱۱ هزار و ۶۴۲ خانوار داری سرپرست مرد و یک میلیون و ۶۴۱ هزار و ۴۴ خانوار دارای سرپرست زن بودند
آمار موجود نشان دهنده وجود حدود یک ملیون و 160 هزار زن سرپرست خانوار شهری ،479 هزار زن سرپرست خانوار روستایی و هزار و 211زن سرپرست خانوار عشایر در کشور است.
اگرچه در سه سال گذشته بیش هزار نفر از زنان سرپرست خانوار تحت پوشش خدمات بهزیستی قرار گرفته اند، اما با توجه به این که درصد بالایی از این زنان تحصیلات بالا و مهارت خاصی ندارند و از طرف خانواده نیز حمایت نمیشوند در صورت اقدام به موقع مسئولین ،میزان آسیب پذیری آنان افزایش مییابد و به افزایش آسیب اجتماعی در جامعه دامن خواهند زد.
نگاه جنسی به زنان سرپرست خانوار
قرایی مقدم جامعه شناس و و استاد دانشگاه در گفت و گو با خبرنگار شفاف با تاکید بر بحرانی بودن اوضاع گفت :مشکلات زیادی بر دوش این افراد سنگینی می کند که مهترین آنها را می توان تربیت فرزندان ،مشکلات اقتصادی و آسیب های اجتماعی بر شمرد.متاسفانه یک زن بی سرپرست وقتی برای تامین هرینه های زندگی مجبور به ورود به بازار کار می شود در اولین قدم با نگاه جنسی افراد به خود مواجه می شود.مشکلی که نه تنها زندگی زن را تهدید می کند بلکه سبب تشنج در جامعه و بر هم زدن کانون خانواده های دیگر می شود.
وی در خصوص مشکلات فرزندان این افراد افزود :آمار ها نشان می دهد فرزندانی که در چنین خانواده هایی بزرگ می شوند بسیار مستعدترند که در معرض آسیب های اجتماعی قرار بگیرند .چرا که نظارت پدر بر اعمال آنها وجود ندارد و مادر هم درگیر تامین مخارج و گذران زندگی است.
ایجاد اشتغال
مقدم با انتقاد از دولت اضافه کرد :تنها راه حل ایجاد خود اشتغالی برای این زنان و تحت سرپرستی کامل درآمدن آنها زیر نظر نهادهای مربوطه است.در این صورت است که مادر مشکل ورود به جامعه ای خشن را برای تامین مخارج ندارد و با خیالی آسوده تر هدایت فرزندان را بر عهده می گیرد.
ازدواج مجدد چاره ساز است؟
این جامعه شناس در خصوص ازدواج مجدد این افراد گفت :این حقی طبیعی است که برای هر فرد وجود دارد ،اما مساله ای که اینجا مطرح است ،فردی است که قرار است با او ازدواج کند.گاهی این مرد دارای همسر و زندگی است که در این صورت ما شاهد از هم پاشیدن زندگی دیگر خواهیم بود.در مواردی هم به خاطر فشارهای که از طرف جامعه و اطرافیان متحمل است تن به ازدواج نامناسب دیگری میدهد که با یک طلاق دیگر مواجه می شود و خود و فرزندانش را شکنده تر می کند.
از خودمان شروع کنیم
مقدم در آخر با هشدار به افرا جامعه گفت :اگر هر کس از خودش شروع کند و دیدی که نسبت به یک زن بی سرپرست را دارد بهبود ببخشد بسیاری از این مشکلات حل خواهد شد.به خصوص زنان که در اثر طلاق تنها شده اند همیشه مورد آماج برچسب هایی از سوی اطرافیان بوده اند.حتی گاهی شاهد ترحم و دلسوزی های نا به جا برای بیوه هایی هستیم که همسرشان فوت کرده است که بسیار مشکل ساز است.
حال مساله ای که مطرح است این است که بسیاری از این زنان به سختی روزگار میگذرانند و تورم بالا و فشارهای اقتصادی برای شانههای نحیفشان بسیار بیش از ظرفیتشان سنگین است .و حمایتهای صورت گرفته توسط نهادهای دولتی و سازمان بهزیستی به عنوان نهادهای اصلی کمک به این افراد به هیچ وجه کافی نیست. در این میان دولت از سازمانهای خصوصی و انجمنهای خصوصی در این زمینه حمایت نمیکند و عرصه برای این زنان که با پاکدامنی سعی در گذران زندگی دارند از هر سو تنگتر و تنگتر میشود و سوال اینجاست که در بین هزینه وبودجه های مصوب کشور این زنان چه سهم و جایگاهی دارند؟../شفاف