اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

رونق سمساری‌ها در شمال شهر



عتیقه جات,آنتیک‌فروشی ها,نحوه قیمت‌گذاری اجناس درسمساری ها

 مشتری‌ها 2 برابر شده‌اند
رونق سمساری‌ها در شمال شهر

 

اینجا دنیای خاص خود را دارد، متفاوت از هر فروشگاه دیگری. می‌شود گفت شگفت‌انگیز است و قابلیت سورپرایزکردن مشتری را دارد.

 

در هر گوشه از فروشگاه نگاهت به روی کالایی می‌چرخد از مبلمان نفیس خاتمکاری گرفته تا جوراب کهنه و لباس‌های سربازی و گردنبندهای عجیب و غریب. مغازه‌ها گاهی آنقدر شلوغ و درهم و برهم است که باید کلی چشم بیندازی تا فروشنده را از میان یک دنیا خرت و پرت تشخیص دهی.

 

راسته کهنه‌فروش‌های خیابان مازندران، جایی در نزدیکی میدان امام حسین تهران شاید 200، 300 متر بیشتر درازا نداشته باشد اما تنوع اجناس هر فروشگاه آنقدر خیره‌کننده است که بتواند ساعت‌ها تو را سرگرم و مشغول به خود نگه دارد. قدیمی‌ترها می‌گویند اینجا محل عرضه مبلمان و وسایل چوبی دسته دوم بوده است اما کم‌کم به تسخیر سمسارهایی درآمده است که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را عرضه می‌کنند.


پشت ویترین یکی از مغازه‌ها چشمم به سبدهای پلاستیکی رنگ‌ورو رفته و توپ‌های دو پوسته راه‌راه می‌افتد. همان توپ‌های پلاستیکی که حالا برای بچه‌های دهه 60 به نوستالژی تبدیل شده است. جنس‌های به‌شدت فرسوده و دمده فروشگاه باعث می‌شود که وارد مغازه شوم. فروشنده را که مانند اجناسش حسابی فرسوده شده در حال گپ‌وگفت با چند پیرمرد می‌یابم.

 

او را خطاب قرار می‌دهم: واقعا برای آن اجناس مشتری پیدا می‌شود؟! می‌گوید: بازنشسته نساجی است و برای سرگرمی سمسار شده است و چون سرمایه زیادی ندارد جنس‌های کهنه‌تر را می‌خرد. او در واکنش به پرسشم می‌گوید: البته که برای جنس‌هایم مشتری پیدا می‌شود. چندباری سینمایی‌ها به مغازه‌ام آمده‌اند و برای فیلم‌هایشان اجناسی را خریداری کرده‌اند ولی بیشتر مشتری‌هایم آدم‌های فقیر و کارگران شهرستانی هستند.


و اضافه می‌کند: البته دانشجوها هم به مغازه من سر می‌زنند تا برای خانه‌های مجردی‌شان وسیله بخرند.


در مغازه دیگری پشته‌ای از کفش‌های کهنه درست کرده‌اند. کفش‌ها قیمت مشخصی ندارند باید جدا کنی و ببری به فروشنده نشان بدهی تا با تشخیص او و بنا بر کیفیت کفش، قیمت‌گذاری انجام شود.


فروشنده که جوان لاغر اندامی است در مورد نحوه تهیه کفش‌های کهنه، حرف‌های جالبی دارد: بعضی از این کفش‌ها را با سایر اجناس خانه مشتریان همگی خریداری می‌کنیم، بعضی‌ها را دستفروش‌ها برایمان می‌آورند و با نرخ ارزان‌تری می‌خریم و با درصدی سود می‌فروشیم. بعضی‌هایشان کفش‌های مردگان هستند و خانواده مرحوم تمام آنها را یکجا می‌فروشد و...، و ادامه می‌دهد: البته از معتادها کفش نمی‌خریم چون معلوم است که جنس دزدی است و مال دزدی برکت ندارد.


مغازه دیگر آنتیک‌فروشی است و درون فروشگاه پر از جنس‌هایی است که تا چند نسل قبل لوازم کاربردی زندگی به‌شمار می‌آمدند اما حالا این اجناس فانتزی شده‌اند و کاربرد تزیینی و دکوراتیو پیدا کرده‌اند. سماور ذغالی، گرامافون، رادیوهای قدیمی و تلویزیون‌های جعبه‌ای، ظروف شاه‌عباسی، شلوار بیتلی و کلاه پهلوی، کتاب‌های زرد شده و کهنه، دوربین‌های قدیمی، گردنبندها و زیورآلات قدیمی و...


فروشنده که خود را فرهاد معرفی می‌کند از مشتری‌های متمول و هنرمندانی می‌گوید که دنبال لوازم دکوراسیون متفاوت و خاصند. به گفته این فروشنده گاهی پیش می‌آید که جنس‌های نفیس‌تری به پستشان می‌خورد.

 

جنس‌هایی که قدمتی بالای صدسال دارند و آنها این اجناس را به مرمتگر می‌سپارند و سپس با نرخ‌های توافقی به مجموعه‌داران می‌فروشند. البته بلافاصله از گفتن این حرف‌ها پشیمان می‌شود و می‌گوید: این جنس‌هایی که می‌گویم آنقدرها هم قیمتی نیستند و ارزش تاریخی ندارند وگرنه صاحب جنس که احمق نیست خودش دنبال معامله می‌رود.


و مغازه‌های زیادی است که لوازم معمولی خانه را می‌فروشند. بعضی‌ها با دقت‌تر گزینش کرده‌اند و اجناس تمیزتر و نوتری دارند و برخی دیگر هرچیز را که به دستشان آمده است خریداری کرده‌اند و در مغازه چیده‌اند.


با یکی از فروشندگانی که لوازمش را در حد نو می‌خواند، وارد گفت‌وگو می‌شوم. این فروشنده می‌گوید: تعداد مشتری‌هایمان نسبت به گذشته بسیار زیادتر شده‌اند. شاید بتوانم بگویم شمارشان به دو برابر رسیده است. برای همین خیلی‌ها به این حرفه ورود پیدا کرده‌اند و در هر محله تهران از شمال شهر گرفته تا جنوب شهر چند سمساری پیدا می‌شود که لوازم دست‌دوم خانه را عرضه کند.


او در مورد نحوه قیمت‌گذاری اجناس و نظارت بر این نرخ‌گذاری‌ها نیز چنین عنوان می‌کند: نظارت خاصی که وجود ندارد خبری از نرخ‌گذاری رسمی هم نیست زیرا قیمت‌گذاری اجناس دست‌دوم کار بسیار سخت و پیچیده‌ای است و معمولا معامله به صورت توافقی با مشتری انجام می‌شود ولی صنف امانت‌فروشان یا سمسارها فعالیتشان زیر نظر اتحادیه فروشندگان لوازم خانگی انجام می‌شود و مجوز کسب سمساری‌ها را این اتحادیه صادر می‌کند.


اما بساط کهنه‌فروش‌ها نه‌تنها به مناطق شمالی پایتخت رسوخ کرده که راسته‌های دیگری به‌جز راسته مازندران در گوشه و کنار شهر شکل گرفته است که از آن جمله می‌توان به راسته هشت‌متری واقع در اتوبان نواب و راسته جاده ساوه به اسلامشهر و... اشاره کرد.


شماره یک سمساری مرفه را که در منطقه مینی‌سیتی تهران فعالیت می‌کند از فهرست آگهی‌های اینترنتی پیدا می‌کنم و تماس می‌گیرم. فروشنده خود را منصوری معرفی می‌کند و می‌گوید: ما هر جنسی را خریداری نمی‌کنیم زیرا مشتری‌های ما، بسیار سطح بالا و مشکل‌پسند هستند و حاضر نیستند برای هر نوع کیفیت و هر مدل کالایی پول بپردازند.


این فروشنده با اشاره به لوازم لوکسی که از خانه‌های شمال شهر خریداری می‌کند، می‌گوید: معمولا در شمال شهر تمایل به تغییر چیدمان منزل بسیار بالاست و خانواده‌های زیادی پیدا می‌شوند که سالانه کل لوازم خانه را تعویض می‌کنند. بنابراین کسب و کار سمساری‌های شمال شهر نیز بسیار پررونق است و آنها علاوه بر مشتریان پولدار تنوع‌طلب، مشتریان زیادی از قشر متوسط نیز دارند که برای خرید اجناس خانه پولدارها و فخرفروشی با آن، راهی سمساری‌های شمال شهر می‌شوند.


منصوری اضافه می‌کند: به‌عنوان مثال یک دست مبلمان لهستانی مرغوب و بسیار تمیز داشته‌ام که همین چند وقت پیش با قیمت 30‌میلیون‌تومان به فروش رسانده‌ام. خودتان می‌دانید کسی که مبلمان 30‌میلیون‌تومانی می‌خرد مشتری ضعیف و حتی متوسطی به شمار نمی‌آید. بنابراین دیدگاه عموم به مشتریان دست‌دوم‌فروشی‌ها، چندان واقعیت ندارد زیرا کسی مبلمان 30‌میلیون‌تومانی را دور نمی‌اندازد.


با مغازه دیگری که در یکی از نقاط مرکزی شهر واقع شده است نیز وارد صحبت می‌شوم. فروشگاه عباس‌زاده در یوسف‌آباد واقع شده است. او هم درباره نرخ لوازم خانگی دست‌دوم به‌سختی اعلام‌نظر می‌کند و می‌گوید: قیمت این دسته از کالاها به عوامل متعددی بستگی دارد اما چیزی که واضح است آن است که نرخ این اقلام از جنس مشابه نو آن پایین‌تر است و همین باعث گرایش روزافزون مردم به دست‌دوم‌فروشی‌ها شده است.


عباس‌زاده درباره صحت کارکرد اجناس دست‌دوم و میزان عمر مفید آن بیان می‌کند: سمسارها معمولا اجناس خراب و نیازمند به تعمیر را خریداری نمی‌کنند مگر آنکه ایراد کالا جزیی و سطحی باشد و سمسار با کسر قیمت تعمیرات جنس را خریداری می‌کند و به دست تعمیرکننده می‌سپارد.


و ادامه می‌دهد: گاهی هم پیش می‌آید که تعمیرکار گارانتی جدیدی برای جنس صادر می‌کند و سمساری‌ها جنس را با ضمانت به مشتری می‌فروشند که البته این در مورد کالاهای ‌گرانقیمت و مهم‌تر صدق می‌کند.


 و اما نرخ پنج کالای عمده سمساری‌های تهران در مناطق متوسط شهر: مبلمان با حداکثر قیمت یک‌میلیون‌تومان و میانگین 500 تا 600 هزارتومان عرضه می‌شود و حداقل قیمت این کالا 200 تا 300‌هزارتومان است.


تختخواب دو نفره با حداکثر نرخ 800 هزارتومان و حداقل نرخ صد تا 150هزارتومان به فروش می‌رسد و یخچال با حداکثر قیمت سه‌میلیون‌و 500‌هزارتومان تا چهار‌میلیون‌تومان و حداقل قیمت صد‌هزارتومان.


بیشترین قیمت فروش اجاق گاز 700 تا 800 هزارتومان و کمترین نرخ فروش آن 40 تا 50 هزارتومان است و این اعداد در مورد لباسشویی حداکثر به رقم یک‌میلیون ‌تا یک‌میلیون‌و 200هزارتومان می‌رسد و حداقل 50 تا 60‌هزارتومان.


گفتنی است شیوه تامین کالاهای سمساری‌ها به صورت عمده از طریق تماس‌هایی است که با این فروشگاه‌ها گرفته می‌شود که به دنبال آن متقاضیان خواهان بازدید سمسار یا کارشناسان خرید این فروشگاه‌ها از لوازم و کالاهایشان و قیمت‌گذاری و سپس فروش آن به این واسطه‌ها می‌شوند./شرق

 


ویدیو مرتبط :
سمساری شمال تهران

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

گروگانگیری در رستوران شمال شهر



 

افتخار اصغر فرهادی اندازه هادی ساعی ارزش ندارد؟!

 

«تصور می كردم با گروگانگیری و سرقت، پولدار می شوم.بنابراین پس از شناسایی یكی از رستوران های معروف تهران، از دوستم مقداری پول قرض كرده و چند بار در آنجا شام خوردم اما هنگام اجرای نقشه، همه رؤیاهایم بر باد رفت.»

این بخشی از اعتراف های پسری جوان است كه به طمع یك شبه پولدار شدن، كارمند رستورانی را گروگان گرفته بود.

به گزارش خبرنگار ما، چند شب قبل مأموران كلانتری ۱۰۱ تجریش هنگام گشت در خیابان های شمال شهر، چند مرد را دیدند كه با فریاد «دزد، دزد» در تعقیب یك مرد فراری بودند.

مأموران بلافاصله وارد عمل شده و پسر جوان را دستگیر كردند. در بازرسی از او نیز ۹۰۰ هزار تومان پول نقد و یك كارد آشپزخانه كشف شد.

متهم در ادامه همراه مدیر رستوران به كلانتری منتقل شد و مأموران تجسس هم به سرپرستی سروان ابراهیمی، به تحقیق در این باره پرداختند.

شاكی مدیر رستوران معروف شمال تهران به افسر پرونده گفت: ساعتی قبل این مرد اشاره به متهم با شتاب وارد رستوران شد و بلافاصله هم به سوی یكی از كاركنان دوید و با تهدید كارد، او را گروگان گرفت.

بعد هم با صدای بلند فریاد زد: «اگر همین حالا مقدار زیادی پول ندهید، این مرد را می كشم!» گروگانگیر سپس خود را به صندوق رساند و حدود ۹۰۰ هزار تومان پول و تراول چك را سرقت كرد. بعد هم پا به فرار گذاشت كه كارگران رستوران به تعقیبش پرداخته و سرانجام دستگیر شد.

پسر جوان كه رؤیای پولدار شدن یك شبه را بر باد رفته می دید، همزمان با اعتراف هایش، جزئیات نقشه سرقت را فاش كرد. «چند روز قبل در حال عبور از رستوران بودم كه ناگهان نقشه سرقت از آنجا به جانم افتاد.

بنابراین برای آشنایی با موقعیت رستوران، از دوستم مقداری پول قرض گرفته و چند بار آنجا غذا خوردم. سرانجام امشب با كاردی، راهی آنجا شدم. حدود یك ساعت در اطراف رستوران پرسه زدم تا موقعیت مناسب فراهم شود.

در حالی كه تصور می كردم دست كم پنج میلیون تومان به دست می آورم، وارد آنجا شدم اما خیلی زود رؤیاهایم بر باد رفت.

سرهنگ سعید كفراشی، رئیس كلانتری ۱۰۱ تجریش با اشاره به این خبر گفت: متهم پس از بازجویی های مقدماتی برای تحقیقات بیشتر در اختیار كارآگاهان پایگاه یكم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.... / روزنامه ایران