اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

راز قتل خاموش زن 17 ساله در ویلا



اخبار حوادث - راز قتل خاموش زن 17 ساله در ویلا

وقتی ماجرای قتل خاموش زنی 17 ساله در ویلای شمال فاش شد، هیچ‌کس تصور نمی‌کرد عامل قتل در یک‌قدمی مرگ است.مرد جوان با ترک بابلسر به تهران گریخت و در مرگ خودخواسته به زندگی خود پایان داد.

به گزارش ایران، «لیلا» دختر 17 ساله غرق در خون در آشپزخانه ویلایی در بابلسر افتاده بود. «محمدرضا» پدر لیلا نخستین کسی بود که جسد را از پشت شیشه پنجره دید.

وی به شوک گفت: هنگامی که از سفر دخترم به همراه «مجتبی» همسر سابقش مطلع شدم، بلافاصله به همراه برادر و خواهرزنم به بابلسر رفتیم. هرچه در ویلا را زدم، هیچ‌کس پاسخگو نبود. از طریق بالکن طبقه دوم خودم را به پشت پنجره رساندم، با دیدن جسد غرق در خون دخترم شوکه شده بودم، بسرعت خود را به مقابل در ورودی رساندم و با کمک برادرزنم در را شکستیم، اما دیگر دیر شده بود و لیلا زنده نبود.

باور نمی‌کردیم و از اینکه دخترم چنین سرنوشتی دارد، ناراحت بودم تا اینکه ماجرا را به پلیس اطلاع دادیم.

سرهنگ «عباس فتحعلی‌پور» رئیس پلیس بابلسر به شوک گفت: ساعت 11 صبح روز بیستم آبان ماه با دریافت خبر قتل زن 17 ساله تیمی از مأموران کلانتری همراه تیم زبده‌ای از نیروهای آگاهی و بازپرس «قربانی» از شعبه اول دادسرای بابلسر خود را به محل قتل رساندند و به بررسی‌های میدانی پرداختند.

وی افزود: در این تجسس‌ها مشخص شد زن 17 ساله در حالی که لباس سیاه‌رنگ خانگی به تن داشت، با ضربات چاقو دسته‌چوبی به قتل رسیده است. از آنجایی که ویلا مجهز به دوربین مداربسته بود، مأموران اقدام به بازبینی فیلم کردند که مشخص شد ساعتی پیش از وقوع قتل، قربانی حادثه همراه مجتبی که همسر سابقش بود وارد ویلا شده‌اند.

پدر قربانی گفت: آنها حدود شش ماه پیش به دلیل اعتیاد مجتبی به مواد افیونی شیشه از هم جدا شده بودند که البته لیلا و مجتبی با هم نسبت فامیلی نیز داشته‌اند.

سرهنگ فتحعلی‌پور در ادامه گفت: از آنجایی که لیلا و مجتبی هر دو ساکن تهران بودند، فرضیه فرار او به تهران قوت گرفت، به همین دلیل تیمی از مأموران آگاهی بابلسر با گرفتن دستور قضایی برای تعقیب قاتل عازم تهران شدند و ساعت 11 شب توانستند مخفیگاه قاتل را در منطقه بعثت - شرق تهران - شناسایی کنند اما هنگام ورود به مخفیگاه وی، او را در حالی یافتند که خود را با قرص مسموم کرده بود.

مأموران بسرعت پیکر نیمه‌جان مجتبی را به بیمارستان مهدیه تهران منتقل کردند. وی قبل از مرگ ادعا کرده بود همسر سابقش را در بابلسر به قتل رسانده است.

سرانجام با وجود تلاش‌های تیم پزشکی قاتل ساعت 40 دقیقه بامداد 21 آبان ماه به کام مرگ فرو رفت.

بازپرس «جمشیدی» از دادسرای امور جنایی تهران در این خصوص گفت: جسد قاتل به پزشکی قانونی منتقل شده است و تحقیقات در این زمینه همچنان ادامه دارد.
اخبار حوادث - ایران

 


ویدیو مرتبط :
درگیری و قتل نوجوان 17 ساله در برزیل

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

راز قتل زن جوان 9 ساله شد



راز قتل زن جوان 9 ساله شد

هیات قضات 9‌سال بعد از تشکیل پرونده اتهامی علیه مردی که متهم است همسر باردارش را با طناب خفه کرده‌، پرونده را از موارد لوث تشخیص دادند و صدور حکم را به بعد از برگزاری مراسم قسامه موکول کردند.

 مردی بهمن‌سال 83 به ماموران پلیس خبرداد همسر جوانش به نام ملیحه گم شده‌ است. این مرد در اولین ادعایی که مطرح کرد گفت ملیحه برای خرید از خانه خارج شده و دیگر برنگشته ‌است.

در حالی‌که ماموران مشغول بررسی موضوع بودند جواد، شوهر ملیحه، به آنها گفت جسد همسرش را در بهشت سکینه در کرج پیدا کرده ‌است. او این‌بار انگشت اتهام را به سوی مردی گرفت که قبلا با هم دوست بودند.

 

او گفت: عباس از دوستان قدیمی من است و به خانه‌ام رفت‌وآمد داشت چند وقت قبل من و همسرم از هم جدا شدیم و متوجه شدم در این مدت عباس با او رابطه داشت و با هم زندگی می‌کردند. بعد که ما دوباره با هم ازدواج کردیم رابطه آنها مخفیانه ادامه داشت البته همسرم منکر این موضوع بود اما من می‌دانستم رابطه‌ای بین آنها هست.

متهم درباره اینکه چرا از همسرش جدا شده بود گفت: شش‌سال قبل من و همسرم با هم ازدواج کردیم اما بچه‌دار نمی‌شدیم دوا و درمان فایده‌ای نداشت و من داشتم کم‌کم قبول می‌کردم نمی‌توانم پدر شوم تا اینکه همسرم گفت نزد مردی رمال رفته و متوجه شده عقد ما در زمان بدی بسته شده و به همین دلیل بچه‌دار نمی‌شویم.

 

ملیحه گفت رمال گفته ما باید طلاق بگیریم. مدتی جدا باشیم و در موقعیت خوب دوباره عقد کنیم. وقتی همسرم من را پیش رمال برد و آن مرد همین حرف‌ها را تکرار کرد من هم قبول کردم و زنم را طلاق دادم تا فرصتی مناسب پیش بیاید و با هم ازدواج کنیم.

در این مدت چندباری به همسرم سرزدم من خانه‌ای اجاره کرده‌ بودم که زنم در آنجا می‌ماند هربار می‌گفتم بیا دوباره عقد کنیم می‌گفت الان فرصت مناسب نیست و باید منتظر وقت خوبی باشیم. چند ماه بعد همسرم را دوباره به عقد خودم درآوردم. رفتارش با من کاملا عوض شده ‌بود چند روز اولی که به خانه من آمد گفت باردار شده ‌است.

 

من خیلی خوشحال بودم اما بعد از مدتی متوجه شدم در این چند ماه که زنم از من جدا شده ‌بود با دوستم عباس رابطه داشت. روزی زنم که خیلی ناراحت بود به من گفت مشکل از تو بود که بچه‌دار نمی‌شدیم و من ایرادی نداشتم آن موقع بود که فهمیدم بچه مال من نیست و احتمالا او از عباس بچه‌دار شده ‌است.

این مساله خیلی برایم مهم بود و خیلی اذیت می‌شدم، زنم می‌گفت دیگر با عباس رابطه‌ای ندارد اما من همچنان فکر می‌کردم آنها رابطه‌ دارند. روز حادثه ملیحه برای خرید از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت.

 

من با عباس تماس گرفتم و پرسیدم با ملیحه چه کرده ‌است، او گفت او را ندیده و از من خواست با هم دنبالش بگردیم. او پیشنهاد کرد به بهشت سکینه برویم به همین دلیل فکر می‌کنم از قتل همسرم باخبر است.  وقتی عباس بازداشت شد اتهام قتل را رد کرد و گفت: این درست است که من با ملیحه رابطه داشتم. او را صیغه کرده ‌بودم.

 

ملیحه من را خیلی دوست داشت و بعد از اینکه نقشه کشید از شوهرش جدا شود مرتب با من تماس می‌گرفت و می‌گفت به خانه‌اش بروم من زن و بچه‌ داشتم و مقاومت می‌کردم اما یک روز زنگ زد و گفت خودکشی کرده ‌است برای اینکه جلو مرگ او را بگیرم به خانه‌اش رفتم و نجاتش دادم.

 در مدتی که صیغه من بود با هم رابطه داشتیم اما اینکه بچه از من باشد را مطمئن نیستم. بعد از اینکه شوهر ملیحه با من تماس گرفت و گفت زنش گم شده ‌است خواستم کمکش کنم و پیشنهاد دادم همه‌جا را دنبالش بگردیم.

در حالی‌که تحقیقات از عباس و شوهر مقتول ادامه ‌داشت، پلیس متوجه شد ملیحه قبل از مرگ مورد ضرب‌وجرح قرار گرفته ‌است همچنین مشخص شد ملیحه هدف ضربات سنگینی قرار گرفته و آثار کبودی روی بدنش مشهود است، سپس او را با شیء قابل انعطافی مانند طناب به قتل رسانده‌ و جسدش را در جوی آب رها کرده‌اند.

خانواده ملیحه در این اثنا دامادشان را عامل قتل معرفی کردند. آنها با شکایت از این مرد گفتند چون نمی‌توانست بچه‌دار شود و بعد از ازدواج دوباره‌شان ملیحه باردار شد، او را به قتل رساند و گفته‌هایش درباره خیانت ملیحه دروغ است.

 

در نهایت کیفرخواست علیه جواد صادر شد و پرونده به شعبه 71 رفت. متهم در دادگاه قتل را انکار کرد و با رای اکثریت قضات تبرئه شد اما رای مورد اعتراض قرار گرفت و دیوانعالی کشور حکم را نقض و سپس دادگاه متهم را به قصاص محکوم کرد اما رای یک‌بار دیگر نقض و پرونده به دادگاه بازگردانده‌ شد.

روز گذشته قضات شعبه 74 بعد از تشکیل جلسه پرونده را از موارد لوث تشخیص دادند و از اولیای‌دم خواستند 50شاهد برای برگزاری مراسم قسامه به دادگاه معرفی کنند./روزنامه شرق