اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
دو قتل به دست جوان رزمیکار به بهانه تجاوز
اخبار حوادث - دو قتل به دست جوان رزمیکار به بهانه تجاوز
به گزارش خبرنگار ما، نماینده دادستان در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که صبح دیروز در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست دادرس اصغرزاده برگزار شد، خطاب به قضات گفت: ناصر متولد سال 66 که بهواسطه شغلش ورزشهای رزمی نیز بلد است، 17 اردیبهشت سال گذشته دو جوان به نامهای بهرام و بهمن را که فامیل بودند به قتل رسانده است. ناصر علاوه بر اینکه این دو را کشته، تلفن همراه و کارت عابربانک آنها را نیز به سرقت برده است.
او بعد از بازداشت جزییات قتل را نیز توضیح داد اما ادعاهایی را مطرح کرد که از نظر دادسرا این ادعاها صحت ندارد. گفتههای متهم درخصوص قصد تعرض مقتولان نمیتواند واقعیت داشته باشد چراکه با توجه به جثه مقتولان و درگیری آنها به نظر میرسد متهم ابتدا مقتولان را غافلگیر کرده و آنها را برای سرقت اموالشان به قتل رسانده است.
نماینده دادستان ادامه داد: با توجه به مدارک موجود در پرونده بهعنوان نماینده دادستان تهران درخواست صدور حکم قانونی را دارم. در ادامه اولیایدم هردو مقتول در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند.
سپس ناصر در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتلعمد را رد کرد و گفت: قبول دارم قتل به دست من اتفاق افتاد اما بهعمد آنها را نکشتم.
ناصر در تشریح جزییات پرونده گفت: یکماه قبل از این ماجرا از جایی که کار میکردم بهخاطر مشکلاتی که داشتم درخواست انتقالی دادم اما قبول نکردند بعد مجبور شدم استعفا دهم تا زمان بررسی مدارک استعفایم یکماه مرخصی گرفتم چون دانشجو هم بودم و درس میخواندم بیشتر وقتم را برای درس میگذاشتم اما برای اینکه درآمدی هم داشته باشم دنبال کار بودم.
در آگهی روزنامه متوجه شدم سوپرمارکتی دنبال حسابدار میگردد. به آدرسی که داده بودند مراجعه و با بهرام درباره کار صحبت کردم. بعد از گذشت یک هفته متوجه شدم بهرام با استون قیمت روی اجناس را پاک میکند و قیمت جدید میزند.
به او گفتم من نمیتوانم مال حرام وارد زندگیام کنم و میخواهم بروم چون کارت ملی من را گرفته بود از او خواستم کارتم را بدهد گفت نمیداند کجاست و بعد هم که برادرش آمد از من خواست بمانم و گفت به بهرام میگویم کاریبهکار تو نداشته باشد. چون موضوع لو رفته بود بهرام نسبت به من کینه پیدا کرد و کمکم اذیتهایش شروع شد.
او مرتب به بدن من دست میزد و همین ناراحتم میکرد. وقتی به او اعتراض کردم گفت تو کارگر من هستی و هرکاری بخواهم میکنم. من هم از کارش ناراحت شدم و دوباره موضوع را به برادرش گفتم. برادرش گفت با بهرام صحبت میکند و دیگر اجازه نمیدهد او چنین کاری کند. بعد از آن دیگر بهرام با من کاری نداشت، تا شب حادثه.
متهم گفت: شب حادثه از سر کار به انباری که شبها در آن میماندم رفتم و دیدم بهرام و بهمن که البته برای اولینبار بود او را میدیدم دراز کشیدهاند. من هم دراز کشیدم و در عالم خودم بودم که بهرام گوشی موبایلش را آورد و فیلمی به من نشان داد.
گفتم من چنین فیلمهایی را نمیبینم و نمیخواهم بدانم چه اتفاقی افتاده است. یکدفعه به سمت من حمله کرد و بهمن هم به کمک او آمد. بهرام میخواست به من تجاوز کند. در یک لحظه چون بلد بودم مقابله کنم دستهایم را رها کردم و آنها را زدم.
داشتم از در بیرون میرفتم که بهمن سیم دور گردنم انداخت. با یک فن سیم را از دور گردنم باز کردم و دور گردن خود او پیچاندم. بهرام در این هنگام بلند شد و به سمتم آمد. هلش دادم و سرش به اوپن برخورد کرد. بعد از اینکه سیم را دور گردن بهمن محکم کردم با بهرام درگیر شدم و او را هم زدم. بعد از خانه بیرون آمدم.
دیدم همسایه در حال آبدادن به گلهاست. با او کمی حرف زدم و سپس به مغازه رفتم و کیفم را که مدارک در آن بود برداشتم.
دوباره پشیمان شدم تصمیم گرفتم برگردم و آنها را به بیمارستان برسانم وقتی برگشتم دیدم بهرام در حال خرخرکردن است و از ترس فرار کردم. به شهرستان رفتم. در کیفی که برداشته بودم دو عابربانک بود که در آن میلیونهاتومان پول وجود داشت با این حال من فقط دوهزارتومان برای شارژکردن اعتبار تلفن همراهم برداشتم. بعد هم حافظه تلفن بهرام را که در آن فیلمهایی از من بود پاک کردم و به دانشگاه رفتم. بعد از دوماه در دانشگاه بازداشت شدم.
متهم در پاسخ به این سوال که اگر گفتههایش واقعیت دارد چرا از همسایهها درخواست کمک نکرده یا به پلیس خبر نداده است، گفت: من خیلی ترسیده بودم ضمن اینکه نیمهشب بود و کسی صدایم را نمیشنید. بعد از پایان دفاعیات متهم و وکیل او هیات قضات برای تصمیمگیری در این خصوص وارد شور شدند.
اخبار حوادث - روزنامه شرق
ویدیو مرتبط :
قتل عجیب دختر جوان در محل کار...!
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
بهانه گیری زن جوان کار دست شوهرش داد
زنی در دادگاه خانواده حضور یافت و مدعی شد که با شوهرش تفاهم ندارد و طلاق میخواهد ولی مرد ادعا کرد که دوست زنش اینگونه بهانهگیری را به همسرش یاد داده است. فارس: زنی در دادگاه خانواده حضور یافت و مدعی شد که با شوهرش تفاهم ندارد و طلاق میخواهد ولی مرد ادعا کرد که دوست زنش اینگونه بهانهگیری را به همسرش یاد داده است.
زنی با مراجعه به دادگاه خانواده شهید محلاتی دادخواست جدایی خود را به قاضی شعبه 245 این مجتمع قضایی خانواده ارائه کرد.
* باید درک کنیم که با یکدیگر تفاهم نداریم
این زن با بیان اینکه حدود 8 سال از زندگی مشترکمان میگذرد، اظهار داشت: شوهرم باید جدا از من زندگی کند چون من و او با هم تفاهم نداشته و باید این موضوع را درک کنیم.
وی ادامه داد: طی هشت سال زندگی مشترک شوهرم یک بار هم کاری را باب میل من انجام نداد؛ در حقیقت او از نظر اخلاقی با من سازگار نیست و به همین دلیل باید از یکدیگر جدا شویم.
* همیشه نظرات من و شوهرم با یکدیگر متفاوت است
زن بار دیگر در حضور قاضی این پرونده با بیان اینکه فرزندی نداریم، عنوان کرد: ما در تمام موضوعات نظرمان با یکدیگر متفاوت است و هیچگاه نتوانستهایم یکدیگر را درک کنیم.
وی افزود: میخواهم با جدایی به یک زندگی راحت دست پیدا کرده و به آن شکلی که میخواهم، به زندگی ادامه دهم.
* همسرم تصور میکند با کوچکترین اختلاف میتواند جدا شود
مرد در دادگاه خانواده حضور داشت و با اشاره به اینکه همسرم را طلاق نداده و او باید بداند که سر چنین مسألهای نمیتواند از من دور شود، گفت: همسرم تصور میکند که با کوچکترین اختلاف میتواند از من جدا شود.
وی با بیان اینکه همسرم بهانهگیر است، اظهار داشت: میخواهم همسرم بیشتر به فکر زندگیمان باشد و بداند که او را طلاق نمیدهم و در این خصوص هیچگونه شکی نباید داشته باشد.
* همسرم میخواهد وانمود کند که با هم تفاهم نداریم
مرد با بیان اینکه همسرم دائم با من لجبازی کرده و وانمود میکند که با هم تفاهم نداریم، گفت: نمیتوانم دور از همسرم به زندگی ادامه دهم بنابراین از او میخواهم که بهانه نیاورد.
وی افزود: یقین دارم که یکی از دوستان صمیمی همسرم باعث شده که او امروز به دادگاه بیاید و چنین درخواستی را ارائه دهد چون مدتی است که همسرم مدعی است با من تفاهم ندارد و من میدانم که این موضوع را دوستش به او یاد داده است.
قاضی این شعبه بعد از شنیدن اظهارات زن و مرد حکمی مبنی بر طلاق صادر نکرده و زن و مرد را به مصالحه دعوت کرد.