اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

دختر نوجوان راز قتل پدر را گشود



 اخبار حوادث - دختر نوجوان راز قتل پدر را گشود

زن جوانی که در پی اختلاف با شوهرش او را خفه کرده بود، پس از اظهارات دختر نوجوانش در تحقیقات پلیسی، همراه همدستش از سوی کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی استان البرز دستگیر شد.

اخبار,اخبار حوادث,باند حرفه‌ای سرقت


به گزارش جام جم، سردار احمدعلی گودرزی، فرمانده انتظامی استان البرز در جمع خبرنگاران گفت: روز دوم آذر زن جوانی با حضور در پلیس آگاهی استان با ارائه شکایتی عنوان کرد شوهرش برای رفتن به محل کارش از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته و تاکنون نتوانسته اند او را پیدا کنند.

وی افزود: با تشکیل پرونده، تحقیقات آغاز و معلوم شد مرد گمشده با همسرش اختلاف داشته و همسایه ها نیز بارها صدای مشاجره آنها را شنیده اند.

گودرزی گفت: در مرحله بعدی با تحقیق از دختر خانواده معلوم شد شب پیش از گم شدن پدرش، مشاهده کرده مادرش دارویی را به او خورانده و نیمه شب نیز با شنیدن سروصدا از خواب بیدار شده و دیده مردی که دوست خانوادگی شان است، همراه مادرش در حالی که وسیله ای همراه داشته اند، خانه را ترک و او را با تهدید مجبور به سکوت کرده اند و از آن به بعد دیگر پدرش را ندیده است.

همسر مقتول، تنها مظنون پرونده
فرمانده انتظامی استان البرز یادآور شد: با اطلاعات به دست آمده، کارآگاهان جنایی به همسر مقتول و آشنای خانوادگی ظنین شدند و زن جوان را بازداشت کردند، اما وی اظهارات ضدونقیضی بیان کرد.

در ادامه کارآگاهان جنایی به سرپرستی سرهنگ حمیدرضا گل صباحی رئیس پلیس آگاهی استان البرز با تحقیقات گسترده ای دیگر متهم پرونده را چند روز پیش دستگیر کردند.

گودرزی خاطرنشان کرد: با انتقال متهم به پلیس آگاهی، او در مواجهه حضوری با همسر مقتول به همدستی با این زن اعتراف و عنوان کرد: عامل جنایت همسر مقتول است. او از من خواست تا در مثله کردن جسد شوهرش و انتقال آن به خارج از شهر، با وی همکاری کنم.

گودرزی افزود: در پی اعتراف متهم، همسر مقتول این بار به قتل شوهرش اعتراف کرد و گفت: شوهرم اخلاق و رفتار مناسبی نداشت و به همین سبب از او کینه به دل گرفته بودم تا این که شب حادثه با خوراندن داروی بی هوشی به او وقتی مطمئن شدم بی هوش شده، با روسری خفه اش کردم و سپس با مردی که آشنای خانوادگی مان بود،

 

تماس گرفته و با کمک او جسد را در حمام مثله کردیم و آن را در دو ظرف پلاستیکی گذاشته و بخشی را کنار اتوبان ساوه ـ همدان و بخشی از جسد را نیز در اتوبان منتهی به رباط کریم ـ ساوه انداختیم.

در پی این اعتراف، کارآگاهان جنایی با اعزام به محل رها کردن جسد، آن را کشف و به پزشکی قانونی منتقل کردند. با صدور قرار قانونی برای متهمان، تحقیقات تکمیلی از آنها ادامه دارد.

کشف یک تن ماده مخدر از قاچاقچیان
فرمانده انتظامی استان البرز از کشف یک تن و 268 کیلوگرم انواع ماده مخدر در پی پنج عملیات جداگانه طی چند روز گذشته خبر داد و گفت: نخستین عملیات پلیس مبارزه با موادمخدر استان البرز مربوط به دستگیری راننده یک دستگاه تریلر بود که 102کیلو و800 گرم ماده مخدر تریاک و 41 کیلو و 600 گرم مرفین را ماهرانه در کابین خودرو جاسازی کرده بود. متهم در بازجویی اعتراف کرد موادمخدر را از بندرعباس در قالب محموله کالا بارگیری کرده و قصد داشته آن را در یکی از محله های شهرستان کرج به مردی تحویل دهد.

وی خاطرنشان کرد: در سه عملیات دیگر، ماموران موفق به توقیف چند خودروی سبک و سنگین و دستگیری چهار قاچاقچی و نیز کشف 445 کیلوگرم تریاک و 260 کیلوگرم مرفین از متهمان در شهرستان های فردیس و ساوجبلاغ شدند.

در آخرین عملیات ماموران مبارزه با موادمخدر، یک کامیون که 412 کیلوگرم حشیش را در بار هندوانه جاسازی کرده و قرار بود این محموله در محمدشهر کرج تخلیه شود، توقیف شد و در همین رابطه راننده و سرنشین آن همراه دو سرنشین خودروی وانت که قصد تحویل گرفتن این محموله را داشتند، دستگیر و روانه زندان شدند. تحقیقات برای دستگیری دیگر افراد مرتبط با این باند ها ادامه دارد.

دستگیری باند حرفه ای سرقت
گودرزی با اشاره به دستگیری چهار عضو یک باند سرقت در شهرستان ساوجبلاغ نیز گفت: چند روز پیش گزارش مردمی درباره سارقان سیم برق و تلفن، در دستور کار پلیس آگاهی ساوجبلاغ قرار گرفت. با شروع تحقیقات ماموران در پی عملیات ضربتی مخفیگاه سارقان را شناسایی و چهار نفر در این رابطه دستگیر شدند. از مخفیگاه متهمان نیز چند دستگاه خودرو و موتورسیکلت مسروقه و سیم های برق سرقتی کشف و ضبط شد.

فرمانده انتظامی استان البرز خاطرنشان کرد: در تحقیق از متهمان معلوم شد آنها تاکنون هفت تن سیم برق و تلفن را که 200 میلیون تومان ارزش داشته، سرقت کرده اند. علاوه بر آن خودرو، موتورسیکلت، لوازم درون خودرو و اموال قیمتی منازل را هم در شهرستان ساوجبلاغ به سرقت برده اند.وی افزود: با اعتراف متهمان و صدور قرار قانونی برای آنها، تحقیقات برای مشخص شدن دیگر جرایمشان ادامه دارد.
اخبار حوادث - جام جم


ویدیو مرتبط :
به قتل رسیدن دختر نوجوان پس از دو بار تجاوز گروهی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

راز قتل پدر و خیانت مادر در سینه دختر 14 ساله!



اخبار حوادث - راز قتل پدر و خیانت مادر در سینه دختر 14 ساله!

پلیس در قدم بعدی متوجه شد که نادر و حسین با یکدیگر دوستان بسیار صمیمی بودند که چند ماه پیش سر مسئله‌ای که همه از او بی‌خبرند، به شدت دچار مشکل شده‌اند.

گم شدن پدر و سکوت دختر، داستانی واقعی است که یکی از کارآگاهان پلیس آگاهی زاهدان آن را تعریف کرد.
 
به گزارش باشگاه خبرنگاران، این پرونده چند سال پیش رخ داد و در آن مردی، قربانی اعتمادش شد که در ادامه این داستان را می‌خوانید: 
 
مردی به رئیس اداره جرائم جنایی پلیس آگاهی زاهدان مراجعه کرد و گفت: برادرم برای ماموریتی به شیراز رفته بود و قرار بود که 5 روز پیش به خانه‌اش در زاهدان برگردد،‌ ولی از زمانی که از شیراز حرکت کرده است، دیگر خبری از او ندارم.
 
به دلیل حساسیت موضوع سریعا پرونده در اختیار کارآگاهان قرار گرفت که ماموران در گام نخست در تحقیقات خود از اهالی و همسایگان فرد فقدانی که نامش نادر بود، ‌متوجه شدند که او چند ماهی است که از شهرستان زاهدان به زابل نقل مکان کرده است و علت این کارش نیز،‌ مشکلاتش با فردی به نام حسین اهالی شهرستان زاهدان است.
 
پلیس در قدم بعدی متوجه شد که نادر و حسین با یکدیگر دوستان بسیار صمیمی بودند که چند ماه پیش سر مسئله‌ای که همه از او بی‌خبرند، به شدت دچار مشکل شده‌اند.
 
همین موضوع باعث شد تا همسر نادر به پلیس آگاهی دعوت شود و از او درباره رابطه و مشکل حسین با شوهرش سوالاتی پرسیده شود.
 
همسر نادر به نام مهسا 26 ساله در پلیس آگاهی حضور پیدا کرد و در جواب سوالات کارآگاهان گفت: نادر و حسین با یکدیگر خیلی صمیمی بودند و نادر هر وقت به ماموریت می‌رفت،‌ سفارش من و دخترم را به حسین می‌کرد که اگر چیزی احتیاج داریم برایمان تهیه کند.
 
وی گفت: حسین نیز بسیار مهربان و رئوف بود و همیشه تمامی مایحتاج ما را از قبیل کپسول گاز،‌ برنج،‌ گوشت و سایر اقلام،‌ تهیه می‌کرد و به درب خانه می‌آورد، ‌سرانجام نادر با حسین چند ماه پیش با مشکلی روبرو شدند که من نیز از او بی‌خبرم و همان باعث شد تا خانه‌مان را از زاهدان به زابل منتقل کنیم.
 
همچنین ماموران برای اینکه از صحت گفته‌های مهسا اطمینان پیدا کنند،‌ همان سوالات را از ملیکا 14 ساله دختر مرد مفقود شده، پرسیدند و او نیز همان جواب‌ها را داد.
 
کارآگاهان مجدد تحقیقات خودشان را آغاز کردند، که فهمیدند نادر چند روز گذشته دقیقا ساعاتی پس از حرکتش از شیراز در ورودی شهر زابل دیده شده و همینطور به سمت خانه در حرکت بوده است که سپس ناپدید شده است.
 
از طرفی همان روز نیز حسین در آن منطقه دیده شده بود،‌ لذا با دستور قضایی حسین بازداشت و به پلیس آگاهی منتقل شد که او نیز در بازجویی‌های فنی و پلیسی اعلام کرد: من با نادر دوست بسیار صمیمی بودیم ولی من همیشه در غیابش مایحتاج زندگی زن و بچه‌اش را فراهم می‌کردم تا اینکه چند ماه پیش به دلیل مسائل مالی با یکدیگر به مشکل برخوردیم و از آن روز با یکدیگر دشمن شدیم.
 
کارآگاهان در حالی که داشتند،‌ نادر را مورد بازجویی قرار می‌دادند، عده‌ای از ماموران نیز به بازرسی منزل و خودروی حسین پرداختند که ناگهان با چند لکه خون در صندوق عقب خودرو مواجه شدند.
 
حسین به طور موقت آزاد شد و ماموران در حالی که نگذاشتند او از پیدا شدن چند لکه خون با خبر شود،‌ آن را به پزشکی قانونی فرستادند، که متخصصان تشخیص هویت طی چندین آزمایش DNA به پلیس اعلام کردند که خون متعلق به نادر است.
 
با به دست آمدن این سرنخ ماموران به صورت مخفیانه دختر نادر را به پلیس آگاهی منتقل کردند و دوباره او را مورد بازجویی قرار دادند،‌ ولی این بار به ملیکا سرنخ‌هایی را که به دست آورده بودند را گفتند و از او خواستند برای نجات خود و مادرش حقیقت را بگوید.
 
ملیکا وقتی فهمید پلیس همه چیز را فهمیده است، ‌گفت: حسین قاتل پدرم است، پدرم با این مرد شیطان صفت از زمانی دچار مشکل شد که فکر می‌کرد با مادرم رابطه دارد که البته هم داشت، ‌چراکه هر وقت پدرم به ماموریت می‌رفت، حسین با خرید مایحتاج زندگی به خانه‌مان می‌آمد و بیشتر شب‌ها نمی‌رفت.
 
دختر جوان ادامه داد: به خاطر همین موضوع پدرم از زاهدان به زابل نقل مکان کرد، ولی بازهم حسین دست از سر ما بر نداشت و وقتی پدرم به ماموریت شیراز رفت به خانه‌مان آمد و شب را ماند،‌ صبح بسیار زود که پدرم از سفر برگشت، به محض ورود به خانه با حسین روبرو شد و آن مرد با چاقو به جان پدرم افتاد و با ده‌ها ضربه چاقو پدرم را کشت و سپس با کمک مادرم جسدش را به حمام بردند و داخل یک پلاستیک بزرگ پیچیدند و سپس جسدش را به صندوق انداخته و به بیابان‌های اطراف منتقل و همانجا دفن کردند.
 
ملیکا در پاسخ به سوال این سوال چرا از همان ابتدا حقیقت را بازگو نکرده است،‌ بیان داشت: حسین مرا تهدید کرد که اگر حرفی به پلیس بزنم مرا می‌کشد،‌ همانطور که پدرم را به قتل رساند و مادرم نیز گفت که اگر حرفی بزنم او را اعدام خواهند کرد و بی‌ پدر و مادر می‌شوم و باید تا آخر عمرش تنها زندگی کند.

با صحبت‌های ملیکا، مهسا و حسین دستگیر شدند و دیگر چاره‌ای جز بیان حقیقت نداشتند و با اعتراف صریح به قتل نادر پرونده‌شان تکمیل و در اختیار مقام قضایی قرار گرفت. 

اخبار حوادث - باشگاه خبرنگاران