اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

دختران طعمه شکارچی ارابه شیطانی


مرد تبهکار که با خودرو پژو 206 در سطح شهر پرسه می زد و دختر بچه ها را برای سرقت طلاجات آنها سوار ارابه شیطانی خود می کرد پس از دستگیری با شکایت 50 نفر از خانواده های کودکان مواجه شد.

مرد تبهکار که با خودرو پژو 206 در سطح شهر پرسه می زد و دختر بچه ها را برای سرقت طلاجات آنها سوار ارابه شیطانی خود می کرد پس از دستگیری با شکایت 50 نفر از خانواده های کودکان مواجه شد.

 اوایل تابستان امسال خانواده دختر بچه ای با مراجعه به ماموران کلانتری 153 شهرک ولیعصر راز سرقتهای مرد تبهکار را فاش کردند.

آنها در شکایت خود گفتند که دختر 6 ساله شان گریان وارد خانه شد و ادعا کرد مردی النگو و گوشواره های او را به زور سرقت کرده است. سریع برای دستگیری سارق به جستجوی محل پرداختیم اما او فرار کرده بود. به همین خاطر تصمیم گرفتیم برای دستگیری او از پلیس کمک بگیریم.

پس از این شکایت ماموران به تحقیق از دختر 6 ساله پرداختند. نیلوفر که به شدت وحشت زده شده بود به افسر تجسس گفت: امروز ظهر در حال بازی در مقابل خانه مان بودم که یک خودروی پژو 206 کنارم توقف کرد.

راننده آن مرد جوانی بود و خواست سوار ماشینش شوم تا به من کیک و ساندیس بدهد. وقتی سوار شدم او با یک قیچی النگوهایم را برید. او بعد از اینکه گوشواره هایم را سرقت کرد من را به بیرون از ماشین پرت کرد و گریخت.

پس از شکایت خانواده دختر بچه ماموران پلیس تحقیقات برای شناسایی دزد طلای کودکان را آغاز کردند. در حالی که هیچ ردی از دزدان در دست نبود چند شکایت مشابه دیگر در کلانتری مطرح شد.

بررسی شکایتها نشان داد مرد جوان سوار بر یک دستگاه پژو 206 در شهرک ولیعصر پرسه می زند و به بهانه دادن کیک و ساندیس طعمه های خود را فریب داده و طلاهای آنها را سرقت می کند. او پس از هر سرقت، مدتی مرتکب دزدی نمی شد تا ماموران موفق به شناسایی و دستگیری او نشوند.

تعطیلی طولانی مدت سارق پس از هر دزدی باعث شد ماموران احتمال ددهند او در حوزه کلانتریهای دیگر نیز مرتکب سرقت می شود به همین خاطر بررسی موضوع را در دستور کار قرار داده و متوجه شدند سارق حرفه ای در حوزه کلانتریهای 161 ابوذر، 151 یافت آباد و 119 مهرآباد هم مرتکب سرقتهایی شده است.

با توجه به افزایش شاکیان و حساسیت موضوع ماموران تجسس کلانتری شهرک ولیعصر تحقیقات گسترده ای را در این رابطه آغاز کرده و با کمک دختر بچه ها به بررسی پلاک و مشخصات خودروی سارق پرداختند. سرانجام پس از 45 روز تلاش شبانه روزی موفق شدند با کمک کودکان شماره پلاک متهم را بدست بیاورند.

زمانی که مالک پژو دستگیر و به کلانتری منتقل شد در جریان بازجویی ها گفت: حدود 14 ماه است که خودروی خود را در اختیار یکی از دوستانم به نام مهران قرار داده ام. با کشف این سرنخ دستگیری مهران در دستور کار پلیس قرار گرفت و ماموران او را در پارک آزادگان شناسایی کرده و در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر کردند.

متهم در نخستین بازجویی ها منکر سرقت شد که برای اثبات ادعاهایش با کودکان روبرو شد. دختر بچه ها با مشاهده مرد تبهکار دچار وحشت شده و اتاق را ترک کردند. مهران که راهی برای فرار از حقیقت نداشت لب به اعتراف گشود و گفت: از اواخر سال گذشته سرقتهای خود را آغاز کردم.

 در سطح شهر پرسه می زدم و با شناسایی دختر بچه ها در محلهای خلوت طلای آنها را سرقت می کردم. برای اینکه کسی متوجه سرقت نشود طعمه های خود را به بهانه دادن آبمیوه به داخل ماشین می کشاندم.

در ادامه بررسیها مشخص شد مهران بیشتر سرقتهای خود را در مناطق شهرک ولیعصر، خانی آباد ، نازی آباد ، یافت آباد و مهرآباد مرتکب شده و تا کنون 50 دختر بچه او را شناسایی کرده اند. همچنین یک مالخر در این رابطه دستگیر شده که متهم بیش از 20 میلیون تومان طلا را به او فروخته بود. افرادی که طلای کودکان آنها به این شیوه سرقت شده برای طرح شکایت و شناسایی متهم می توانند به کلانتری 153 شهرک ولیعصر مراجعه کنند.

منبع: مهر



ویدیو مرتبط :
شکارچی این بار خودش طعمه شد!!

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

زنان و دختران، طعمه رمالی‌های مهندس قلابی



رمال,فالگیر

 

مدتی قبل مرد جوانی به دادسرای ناحیه 11 تهران رفت و از یک رمال به اتهام کلاهبرداری شکایت کرد. این مرد به قاضی مکرمی، بازپرس شعبه اول دادسرا گفت: مدتی بود که با همسرم اختلاف داشتم. او اصرار می‌کرد که باید از هم جدا شویم اما من زندگی‌ام را دوست داشتم و نمی‌خواستم همسرم را از دست بدهم تا اینکه چند وقت پیش، زمانی که با یکی از دوستانم مشغول درد دل کردن بودم، او‌ مرد رمالی را به من معرفی کرد و گفت که این مرد تحصیلات عالی دارد و می‌تواند مشکلم راحل کند. دوستم مدعی شد که همسرش مدتی پیش نزد این رمال رفته و با طلسمی که او در اختیارشان قرار داده بود، زندگی‌شان دگرگون شده است.

شماره مرد رمال را از دوستم گرفتم و با او قرار گذاشتم. وقتی به محل قرار رفتم، مرد شیک پوشی را دیدم که خود را مهندس معرفی کرد. می‌گفت با نوشتن نسخه‌های خوشبختی، مشکلات خیلی از زوج‌ها را حل کرده و زندگی آنها شیرین‌تر شده است. به او گفتم که همسرم اصرار به جدایی دارد و حتی چندین بار هم نزد مشاور رفتیم اما فایده‌ای نداشت و او حاضر نیست از تصمیمش منصرف شود.

مرد شیک پوش بعد از شنیدن حرف‌هایم مدعی شد که کلید حل مشکلم در دستان اوست و نسخه‌ای که برایم می‌نویسد زندگی‌ام را دگرگون می‌کند. او می‌گفت که برای حل مشکلم، باید یک قطعه فلزی بخرم و آن را به خانه‌ام ببرم. در این صورت محبت و عشق همسرم بیشتر و اختلافاتمان روز به روز کمتر خواهد شد. من که حرف‌هایش را باور کرده بودم، برای خرید آن قطعه فلزی مبلغ قابل توجهی به وی پرداختم. نسخه خوشبختی را از او گرفتم و به خانه بردم اما نه تنها رابطه من و همسرم بهتر نشد بلکه ما تا مرز جدایی پیش رفته‌ایم. آنجا بود که فهمیدم مرد رمال یک کلاهبردار است و تصمیم گرفتم از او شکایت کنم.

بعد از شکایت این مرد بازپرس مکرمی دستور تحقیقات ویژه در این زمینه را صادر کرد تا اینکه مدتی بعد، پرونده ابعاد تازه‌ای پیدا کرد.

شکایت‌های سریالی

درحالی‌که بررسی‌ها ادامه داشت، زن جوان دیگری نزد بازپرس مکرمی رفت و به طرح شکایت از مرد رمال پرداخت. وی گفت: من از طریق یکی از دوستانم با مرد رمال آشنا شدم. او مدعی بود که تحصیلکرده و مهندس است. وقتی به او گفتم که با همسرم اختلاف دارم و مشکلاتم در زندگی زیاد است، مدعی شد که با آیینه بینی و فالگیری می‌تواند مشکلاتم را حل کند. بعد هم در 2 نوبت مبلغ هنگفتی از من دریافت کرد و گفت که در فال و آیینه دیده که زندگی من طلسم شده و احتمالا دشمنانم مرا جادو کرده‌اند. به همین خاطر از من خواست تا برای شکستن این طلسم به او پول بیشتری بدهم. من هم فریب او را خوردم اما

نه تنها مشکلاتم برطرف نشد بلکه هر چه پس انداز داشتم را از دست دادم.

رمال کم سواد

با افزایش شکایت‌ها، ماموران از یکی از مالباختگان خواستند به بهانه حل مشکلش با مرد رمال تماس بگیرد و با او قرار بگذارد. به این ترتیب وقتی متهم در محل قرار حاضر شد، به دام ماموران افتاد و به اداره پلیس انتقال یافت. درحالی‌که وی مدعی بود بی‌گناه است، ماموران دفترچه‌ای در جیب او کشف کردند که در آن شماره تلفن زنان و دختران زیادی نوشته شده بود. بررسی‌ها نشان می‌داد که همه این شماره‌ها متعلق به افرادی است که مرد رمال از آنها کلاهبرداری کرده بود. از سوی دیگر بررسی‌ها نشان داد که مرد رمال نه تنها مهندس و تحصیل‌کرده نیست بلکه تا مقطع ابتدایی بیشتر درس نخوانده است.

همزمان با بازجویی از این مرد، شاکی دیگری نیز به دادسرا رفت و مدعی شد که متهم به بهانه حل مشکل همسرش، وی را فریب داده و علاوه بر دریافت پول، با فرستادن پیامک‌های عاشقانه برای وی مزاحمت ایجاد کرده است. با این شکایت‌ها، متهم به دادسرا انتقال یافت و نزد بازپرس مکرمی اعتراف کرد که به بهانه نوشتن نسخه خوشبختی، فالگیری، آیینه‌بینی و شکستن طلسم زندگی، دختران و زنان جوان را شناسایی و از آنها کلاهبرداری می‌کرد. این مرد پس از اعتراف به کلاهبرداری با صدور قرار قانونی راهی بازداشتگاه شد و تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد.... / hamshahrionline.ir