اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

دامادی که از طناب دار نجات یافت: زنم را با شلیک گلوله به سرش کشتم



  ,خودکشی با شلیک گلوله,اخبار,اخبار حوادث

 

دامادی که از طناب دار نجات یافت: زنم را با شلیک گلوله به سرش کشتم

حوادث - روزنامه خراسان نوشت:

با اعلام رضایت اولیای دم، قاتل از چوبه دار نجات یافت.

 

در ساعات ابتدایی آخرین روز پاییز سال 88 با انعکاس صدای شلیک گلوله در یکی از خیابان های قوچان، پرونده قتل یک زن جوان باز شد. مأموران پلیس با حضور در محل، جسد زنی را مشاهده کردند که با شلیک گلوله ای به سرش در منزل مسکونی اش به قتل رسیده بود. در حالی که خانه کاملا به هم ریخته شده بود، همسر مقتول در بازجویی های اولیه مدعی شد فردی که به قصد آزار و مزاحمت وارد منزل شده بود، همسرش را به قتل رسانده است. در حالی که پزشکی قانونی علت مرگ زن را خونریزی ناشی از شلیک گلوله اعلام کرد، تحقیقات بیشتر در این زمینه آغاز شد. کارشناسان پلیس آگاهی نیز گلوله ای که مقتول بر اثر اصابت آن جانش را از دست داده بود، کالیبر 22 اعلام کردند.

 

با توجه به وجود آثار ضرب و جرح روی بدن همسر مقتول، بازجویی ها از وی ادامه یافت تا این که وی در تاریخ 30 آذرماه سال 89 به صراحت به ارتکاب قتل اعتراف کرد. متهم در بازجویی و بازسازی صحنه جرم عنوان کرد که در حدود ساعت 21 به اتفاق همسرش به خانه آمده و پس از نوشیدن چای خوابیده است.

 

قاتل اضافه کرد: حدود ساعت یک و نیم بامداد پس از اطمینان از خواب بودن همسرم شیلنگ گاز را از محل شیر گاز بخاری باز کردم تا او بر اثر گاز گرفتگی بمیرد و خودم نیز بیرون اتاق ایستادم. در این هنگام ناگهان همسرم به دلیل استشمام بوی گاز از خواب بیدار شد. متهم ادامه داد: وقتی همسرم بیدار شد به او حمله کردم و با فرو کردن شیلنگ به داخل گلوی وی، سعی کردم او را بکشم ولی او مقاومت کرد و تلاش می کرد سر و صدا راه بیندازد اما من با شلیک گلوله کلتی که از قبل آماده کرده بودم، او را به قتل رساندم. وی افزود: سپس با به هم ریختن اتاق اقدام به صحنه سازی کردم.

 

برادر متهم نیز به دلیل مخفی کردن اسلحه توسط پلیس دستگیر شد و مدتی بعد محل پنهان کردن اسلحه را به مأموران نیروی انتظامی نشان داد.

 

پرونده این جنایت به شعبه 5 دادگاه کیفری استان خراسان رضوی ارسال شد. در اردیبهشت سال گذشته جلسه محاکمه متهم به قتل برگزار شد ولی این بار متهم تمام اظهارات قبلی خود را انکار کرد و مدعی شد همسرش با شلیک گلوله خودکشی کرده است. در حالی که مادر مقتول تقاضای قصاص متهم را داشت، وکیل متهم برائت موکل خود را درخواست کرد. متهم مدعی شد، در حدود 2 ماه قبل از حادثه هنگامی که مشغول کار در باغچه بود متوجه شد که همسرش اسلحه ای را زیر خاک مخفی کرده است. با این حال انکار متهم مورد پذیرش دادگاه قرار نگرفت و متهم به قصاص محکوم شد. در حالی که پدر مقتول اعلام رضایت کرده بود، همسر وی همچنان به اجرای حکم اصرار داشت اما او نیز پس از گذشت چند ماه بالاخره با اعلام گذشت متهم را از چوبه دار نجات داد. با اعلام رضایت اولیای دم دادگاه متهم را از جنبه عمومی جرم به تحمل 3 سال زندان محکوم کرد./خبرآنلاین


ویدیو مرتبط :
شلیک گلوله به یک بنز ضد گلوله$محمود تبار

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

فرحناز از طناب دار نجات یافت



 

 فرحناز از طناب دار نجات یافت

زن جوانی كه متهم به مشاركت در قتل یك راننده بود، بعد از نقض حكم قصاص در دیوان عالی كشور، دوباره محاكمه و این بار از اتهام مشاركت تبرئه شد.

به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس، روز ۱۱ اسفند ۸۵، از طریق مركز فوریت های پلیس، كشف جسد مردی میانسال در یكی از خیابان های رباط كریم مخابره شد.

مأموران با حضور در محل حادثه، متوجه شدند كه جسد متعلق به مردی ۴۵ ساله به نام علی است كه با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است و در كنار خیابان رها شده است.

تحقیقات در این زمینه آغاز شد و سرانجام قاتل این مرد كه قصد فروش خودروی مقتول را داشت، شناسایی و دستگیر شد.

نحوه شناسایی متهم از این قرار بود كه متهم بعد از قتل، خودروی مقتول را حوالی عبد ل آباد و در خیابانی فرعی رها كرده بود.

خودرو چند روزی به همان شكل رها شده بود و روزی كه متهم به همراه خریدار اموال مسروقه نزدیك خودرو شدند، با واكنش اهالی محل روبرو شده و یكی از اهالی محل، با تیزهوشی شماره تلفن خریدار اموال مسروقه را پیدا می كند.

مدتی بعد و زمانی كه ارتباط بین جسد كشف شده و خودروی مسروقه مشخص شد، بازپرس پرونده به تحقیقات از اهالی محل پرداخت و با دریافت شماره تلفن، ابتدا به فرد خریدار اموال مسروقه و سرانجام به قاتل راننده رسید.

یاسر، متهم به قتل، شناسایی و دستگیر شد و ضمن اعتراف به قتل مدعی شد كه به همراه همسرش، فرحناز راننده خودرو را به قتل رسانده است.

جلسه رسیدگی به این پرونده، بهمن ماه سال گذشته در شعبه ۷۴ دادگاه كیفری استان تهران و به ریاست قاضی حسن تردست برگزار شد.

اصغری، نماینده دادستان ضمن بیان كیفرخواست گفت: یاسر و فرحناز به اتهام قتل عمدی علی، بازداشت هستند و با توجه به دلایل موجود در پرونده مانند، نظریه پزشكی قانونی، گزارش مرجع انتظامی، اظهارات شهود و اقرار متهمان، درخواست مجازات آنها را دارم.

بعد از اظهارات نماینده دادستان، یاسر در جایگاه قرار گرفت و درباره حادثه گفت: قبل از ارتكاب قتل، با همسرم به شمال رفته بودیم كه آنجا تصمیم گرفتیم از یك موبایل فروشی سرقت كنیم.

وارد یك موبایل فروشی شدیم و با نشان دادن اسپری، خواستیم از او سرقت كنیم كه او مقاومت كرد و در نهایت من و همسرم دستگیر شدیم. ما به دادسرای آن شهر اعزام شدیم ولی وقتی به جرم خود اعتراف نكردیم، آزاد شدیم و تصمیم گرفتیم به سرعت به تهران برگردیم.

وی ادامه داد: به یك راننده پیشنهاد دربست دادیم و قرار شد با مبلغ ۵۰ هزار تومان ما را به تهران بیاورد. در راه نقشه قتل او را كشیدیم و زمانی كه به رباط كریم رسیدیم، نقشه خود را عملی كردیم.

ابتدا طنابی را دور گردن مقتول انداختم و به همسرم هم گفتم از سر دیگر طناب، آن را بكشد. بعد از آن، با چاقو ۲ ضربه به او زدم كه خودرو را نگه داشت و پیاده شد. بعد از او، ما هم از ماشین پیاده شدیم و من یك ضربه و همسرم هم چند ضربه با چاقو به او وارد كرد و سرانجام او فوت كرد.

قاضی از او سؤال كرد كه علت متلاشی شدن سر مقتول چه بود كه متهم در جواب گفت: بعد از اینكه او را زدیم، به زمین افتاد و سرش با سنگ برخورد كرد.

بعد از اینكه او مرد، جنازه اش را كنار خیابانی رها كردیم و با خودروی او، به خانه دوستم سعید، رفتیم و تمام ماجرا رابرای او گفتم. ماشین را بردم عبدل آباد و در یك خیابان فرعی رهایش كردم تا بعداً آن را بفروشم. همسرم را هم به خانه پدرش بردم، اما نیم ساعت بعد، مادرش بیرون آمد و به من گفت، فرحناز دیگر با تو زندگی نمی كند و می خواهد از تو طلاق بگیرد.

بعد از اظهارات یاسر، همسرش در جایگاه قرار گرفت و با رد گفته های شوهرش گفت: من آن روز با اتوبوس به تهران برگشتم و از ترمینال به خانه پدرم رفتم. به هیچ وجه به خانه دوست شوهرم نرفتم و بعد از دستگیری شوهرم هم تقاضای طلاق كردم.

بعد از اظهارات فرحناز، قاضی تردست، دوست یاسر را به عنوان شاهد به جایگاه فراخواند و درباره روز حادثه گفت: آنها (یاسر و همسرش) ساعت ۷ صبح به اشتباه زنگ خانه همسایه من را زدند. بعد كه رفتم مقابل خانه، یاسر را پشت فرمان دیدم كه لباسش خونی و همسرش هم كنارش بود.

وی افزود: ماجرا را همان طور كه یاسر گفت، برایم تعریف كردند و بعد از خوردن صبحانه، با یاسر خودرو را در حوالی عبدل آباد رها كردیم. آنها فردای آن روز هم خانه ما بودند و من و همسرم خانه را ترك كردیم تا آنها راحت باشند و خودشان را مرتب كنند.

بعد از اظهارات شاهد، همسر یاسر دوباره به جایگاه آمد و گفت: شاهد دروغ می گوید و تنها اظهارات همسر شاهد را قبول دارم.

قاضی تردست دستور احضار همسر شاهد در جلسه بعد را صادر كرد كه فرحناز گفت: اظهارات همسر شاهد را هم در صورتی قبول می كنم كه امروز در دادگاه حاضر شود.

جلسه رسیدگی به این پرونده دوباره در تاریخ ۲۶ بهمن ماه سال گذشته برگزار شد و همسر دوست یاسر برای بیان اظهارات خود در دادگاه حاضر و اظهارات خود را این گونه بیان كرد: آن روز، یاسر و همسرش، ساعت ۷ صبح زنگ صاحبخانه ما را به اشتباه زدند و صاحبخانه به ما گفت برایتان مهمان آمده است. من هم بسیار تعجب كردم و وقتی مقابل در رفتم، یاسر و همسرش را كه حدود ۲ سال بود ندیده بودم، دیدم.

یاسر و همسرم، برای خرید صبحانه بیرون رفتند و ساعتی بعد برگشتند. شوهرم به من گفت كه یاسر به او گفته، یك نفر را كشته اند و ماشین او را سرقت كرده اند.

وی گفت: با توجه به شناختی كه از خانواده یاسر داشتم، تصور چنین كاری برایم ممكن نبود و از طرفی آمدن آنها به خانه ما، آن هم صبح زود، من را نگران كرد. تا بعد از ظهر آنها حرفی از این موضوع نزدند و فقط استرس داشتند، فقط با هم به زبان آذری حرف می زدند كه آن هم ما متوجه نمی شدیم.

تا اینكه بعد از ناهار موضوع را گفتند ولی بازهم من باور نكردم. شب خانه ما خوابیدند و فردای آن روز من به خاطر اینكه باردار بودم و این استرس من را اذیت می كرد به خانه مادرم رفتم و عصر كه برگشتم آنها رفته بودند.

این شاهد گفت: بعد از اینكه این شاهد اظهارات قبلی فرحناز را مبنی بر اینكه به خانه دوست یاسر نرفته است، رد كرد، قاضی از فرحناز خواست در جایگاه قرار بگیرد و از خود دفاع كند كه فرحناز در جایگاه قرار گرفت و فقط به گفتن جمله " هیچ حرفی ندارم " بسنده كرد و نشست.

قاضی تردست، یاسر را به جایگاه فرا خواند و با بیان اینكه اتهام شما، مشاركت در قتل عمدی و سرقت به عنف منجر به قتل است، از وی خواست آخرین دفاع خود را بیان كند.

یاسر گفت: حرفی ندارم و فقط از خانواده مقتول می خواهم من را ببخشند.

فرحناز نیز به اتهام مشاركت در قتل عمدی و سرقت به عنف منجر به قتل در جایگاه قرار گرفت و در بیان آخرین دفاع خود گفت: من روز حادثه با همسرم نبودم. نه در قتل شركت داشتم و نه به خانه دوست یاسر رفتم. تمام اعترافات من چیزهایی بود كه یاسر به من یاد داده بود.

قاضی تردست در جواب این ادعای فرحناز گفت: اظهارات خریدار اموال مسروقه مبنی اینكه شما ۲ نفر را قاتل معرفی كرده است، مربوط به قبل از دستگیری شما بوده است و این نشان می دهد كه او از این ماجرا خبردار بوده است.

همچنین اینكه یاسر به آن فرد گفته است كه نگاه به جثه كوچك همسرم نكنید، او خیلی تیز است. اگر به یاسر كمك نمی كردی لزومی نداشت قبل از دستگیری این حرف ها را به آن مرد بزند. این موارد نشان دهنده كذب بودن اظهارات شما است.

این در حالی است كه یاسر با پرداخت مبلغ درخواستی خانواده مقتول، توانسته است رضایت آنها را جلب و از قصاص نجات پیدا كند و امروز تنها از جنبه عمومی جرم، در دادگاه حاضر شود.

اما همسر وی به دلیل اظهارات متناقض فراوانی كه داشته است و همچنین ناتوانی در پرداخت دیه، هنوز موفق به جلب رضایت اولیای دم نشده است.

قاضی تردست و مستشاران دادگاه وارد شور شدند و زن جوان به خاطر شركت در سرقت منجر به قتل، به ۵ سال حبس و به علت مشاركت در قتل عمدی به قصاص محكوم شد. یاسر نیز از جنبه عمومی (مشاركت در قتل عمدی و مشاركت در سرقت منجر به قتل) به تحمل ۲۰ سال حبس محكوم شد.

پرونده به دیوان عالی كشور رفت و بعد از مشورت قضات، حكم صادره به جز حكم قصاص فرحناز نقض شد و برای رسیدگی دوباره به دادگاه كیفری و شعبه ۷۱ فرستاده شد.

صبح امروز، جلسه محاكمه در شعبه ۷۱ دادگاه كیفری استان تهران و به ریاست قاضی نورالله عزیزمحمدی برگزار شد؛ روشن، نماینده دادستان با اشاره به كیفرخواست صادره، خواستار مجازات متهم شد. اولیای دم نیز همچنان بر خواسته خود مبنی بر قصاص پافشاری داشتند.

در ادامه جلسه متهم (فرحناز) در جایگاه قرار گرفت و بعد از صحبت های قاضی سرانجام لب به اعتراف گشود و گفت: بعد از سرقت از مغازه فروش موبایل، در جریان سرقت خودرو قرار گرفتم. یاسر در رشت چاقو و مقداری طناب خرید. او به دوستش نادر قول داده بود كه یك خودروی سرقتی برایش تهیه كند.

وی درباره نحوه قتل گفت: قرار شد مقتول در ازای دریافت ۴۰ هزار تومان ما را به اسلامشهر برساند؛ وقتی به قزوین رسیدیم، آنها برای خرید سیگار از خودرو پیاده شدند كه یاسر در یك لحظه یك سنگ داخل ماشین گذاشت.

در ادامه راه یاسر به بهانه استراحت به صندلی عقب خودرو آمد و بعد از اینكه به بهانه خانه پدرم، خودرو را به سمت پرند منحرف كرد، در یك لحظه با سنگ شروع به كوبیدن بر سر راننده كرد.

فرحناز گفت: من از خودرو پیاده شدم و در همین حین یاسر در حالی كه قصد داشت راننده را از خودرو پیاده كند، چند ضربه با چاقو به او زد. یاسر همچنین طناب را دور گردن راننده انداخت و كشید.

فرحناز درباره اینكه چرا قبلا اعتراف كردی كه به مقتول چاقو زدی ولی حالا منكر می شوی گفت: قبلا دروغ گفتم و كارهایی را كه یاسر انجام داده بود را بازسازی كردم.

در ادامه یاسر هم در جایگاه قرار گرفت و گفت: سنگ و چاقو را من به مقتول زدم و فرحناز فقط طناب را كشید.

اظهارات متهم در خصوص كشیدن طناب توسط همسرش و از سمت چپ راننده در حالی بود كه نظریه پزشكی قانونی كاملا مخالف این اظهارات بود و نشان می داد طناب از سمت راست راننده و از جایی كه یاسر نشسته بود، كشیده شده است.

در نهایت بعد از اظهارات متهمان، قاضی عزیزمحمدی و مستشاران دادگاه وارد شور شدند و فرحناز را از اتهام مشاركت در قتل عمدی تبرئه و وی را به اتهام معاونت در قتل عمد به حبس محكوم كردند.... / گزارش : خبرگزارى فارس