اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

خودکشی کرد تا به من برسد، زنش که شدم خیانت دیدم



 

 

خودکشی کرد تا به من برسد، زنش که شدم خیانت دیدم

 

 

به گزارش خبرنگار اجتماعی برنا، در مجتمع قضایی شهید محلاتی خانواده یک، خانم جوانی برای شکایت از همسر خود به دلیل عدم پرداخت اقساط مهریه اش آمده است. این زن جوان با اشاره به مشکلات زیادی که برای ازدواج با همسر خود داشته است، گفت: قبل از ازدواج عاشقانه برای رسیدن به هم تلاش می کردیم و به دلیل مخالفت شدید خانواده های طرفین، این ازدواج با سختی های زیادی همراه بود تا حدی که چند بار همسرم اقدام به خودکشی کرد.

وی با بیان اینکه خانواده ام با نارضایتی حاضر به این وصلت شدند و من را از خانواده طرد کردند، گفت: زندگی سختی را شروع کردیم، چراکه هیچ گونه حمایت مالی و عاطفی پشتوانه ما نبود و گاه شب ها گرسنه می خوابیدیم، اما هیچ گاه به دلیل علاقه شدیدی که نسبت به او داشتم، از این ازدواج پشیمان نشدم.

ناهید ادامه داد: همسرم بعد از مدتی تواست پولی را تهیه کند و برای بهتر شدن شرایط مالی ، برای کار به انگلیس برود. ابتدا هر ۶ ماه یک بار به دیدارم می آمد، تا اینکه رفت و آمدهای او خیلی کمتر شد و دیگر خبری از عشق و عاشقی های گذشته نبود تا اینکه متوجه شدم در انگلیس ازدواج کرده است.

این زن جوان گفت: اوایل با بیان اینکه برای گرفتن اقامت ازدواج کرده است، این اقدام خود را توجیه می کرد، اما بعد به طور کامل ارتباطش با من قطع شد.

ناهید با بیان اینکه دیگر روی بازگشت به خانواده ام را ندارم، افزود: او ماهیانه ۷۰۰ هزار تومان بابت مهریه ام پرداخت می کرد و من مخارج زندگی ام را اینگونه تأمین می کنم و حالا سه ماه می شود که اقساط مهریه ام را هم پرداخت نمی کند..../شبکه خبری برنا


ویدیو مرتبط :
آخر و عاقبت خیانت مرد هندی به زنش

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

عباس عبدی:"گریه احمدی نژاد در کنار مادر چاوز" را که دیدم، از خنده منفجر شدم!



اخبار,اخبارجدید,اخبار جالب

عباس عبدی:"گریه احمدی نژاد در کنار مادر چاوز" را که دیدم، از خنده منفجر شدم! / اگر قرار بر گریه‌کردن بود، احمدی نژاد باید به خاطر مرگ هموطنانش می گریست

مضحک‌بودن این تصویر نه در روبوسی و مصافحه، که در گریان‌بودن رییس دولتی بود که اگر قرار بر گریه‌کردن به‌مناسبت از‌دست‌رفتن هموطنانش داشت در این سال‌ها ده‌ها بار باید عکس گریانش را می‌دیدیم؛

 انتخاب  :   عباس عبدی در واکنش به آنچه "گریه رییس دولت در کنار مادر یا یکی از نزدیکان آقای چاوز" خواند، در اظهارنظری عجیب گفت: با مشاهده اولین بار تصویر، از خنده منفجر شدم که انصافا از هر نظر نوبر بود.

وی می افزاید: مضحک‌بودن این تصویر نه در روبوسی و مصافحه، که در گریان‌بودن رییس دولتی بود که اگر قرار بر گریه‌کردن به‌مناسبت از‌دست‌رفتن هموطنانش داشت در این سال‌ها ده‌ها بار باید عکس گریانش را می‌دیدیم؛ حداقل در زلزله آذربایجان باید قطره اشکی نثار مردم داغ‌دیده می‌شد.

عبدی می افزاید: مرگ هوگو چاوز از اتفاقاتی است که یکی از ابعاد ناشناخته جریان دولت را برملا کرد و آن نگاه این جریان به خارج است. تفاوت نگاه این جریان به نیروهای داخل و خارج از کشور را می‌توان در تعریف‌و‌تمجید‌هایی دید که رییس دولت از چاوز کرد که او را بالا‌تر از قدّسین و هم رکاب با امام‌زمان و حضرت مسیح قرار داد و بازگشت او را وعده داد (در حالی که آن بنده‌خدا در آخرین لحظات زندگی‌اش درخواست می‌کرد نگذارند بمیرد!)

این تحلیلگر اصلاح طلب اضافه می کند: درمقابل، توهین و استهزایی نبوده و اکنون هم نیست که نثار صدر‌و‌ذیل شخصیت‌های ایرانی نکرده باشند؟

بسیاری از افراد این جامعه هستند که نسبت به عملکرد‌ها و سیاست‌ها و حتی تعلّقات فردی شخصیت‌های انقلاب و ایران نقد دارند و آن را در حد مقدور طرح هم می‌کنند، ولی این بدان معنا نیست که مرغ همسایه را غاز بدانیم و خط بطلان بر سابقه‌و‌لاحقه سیاستمداران و شخصیت‌های ایرانی بکشیم که چه خوب چه بد برای این کشور کوشیده‌اند، ولی وقتی نوبت به خارجی‌ها می‌رسد گیوه خود را بالا‌کشیده از این سرِ عالم بکوبیم به آن سوی دنیا برویم و بعد تعاریفی از فرد متوفا کنیم که با هیچ منطقی جور در‌نمی‌آید و مرحوم از‌دنیا‌رفته هم این چیز‌ها را درباره خودش قبول نداشته‌، شاید هم متوجه این موقعیت خود نبوده است!

مشکل اصلی جامعه ما رفتار رییس دولت و گروه او نیست؛ مشکل آنانی هستند که اگر کسی کوچک‌ترین حرفی برخلاف گزاره‌های رسمی آنان از دین می‌گفت، کفن‌هایشان را که روی چوب لباسی حاضر و آماده بود می‌پوشیدند و سرازیر خیابان‌ها می‌شدند تا مانع از رفتن ایمان و امان مردم شوند، ولی امروز در برابر این اظهارات و رفتار‌ها، جز سکوت کار دیگری انجام نمی‌دهند.

آنان که در سال 84 انتخاب او را ناشی از دستور یا خواست امام‌زمان می‌دانستند، امروز چگونه می‌توانند در برابر این دستور یا خواست راه دیگری در پیش گیرند؟

جناح دولت در مسیر از‌پیش‌تعیین‌شده‌ای به‌سوی انتخابات در حال حرکت است و گمان نمی‌کنم که بخواهند یا قادر شوند در مسیر دیگری نیز گام بردارند و منتقدان محافظه‌کار آنان هم توجه کافی ندارند که دولت گام‌هایی را برمی‌دارد و هنگامی که محافظه‌کاران خود را سرگرم مواجهه با یکی از این گام‌ها می‌کنند، دولت گام بعدی را برمی‌دارد که چالش‌برانگیز‌تر از قبلی است؛ در نتیجه مجبور می‌شوند کار پیشین دولت را رها کنند و در پی رفع‌و‌رجوع اقدام بعدی آن شوند، ولی هنوز بحث درباره کمّ‌و‌کیف اقدام جدید را نکرده‌اند که رییس دولت گام‌ بعدی را بر‌می‌دارد.

از این‌رو محافظه‌کاران یا باید با ادامه این مسیل همراه شوند، که نهایت آن از پیش روشن است، یا آن‌که نگاه خود را تغییر دهند. تغییر این نگاه مستلزم یک خانه‌تکانی ذهنی از اتفاقاتی است که در هفت سال گذشته رخ داده است؛ سیاست یک‌بام و دو‌هوا را نمی‌توان در بلندمدت پیگیری و اجرا کرد.

عبدی در پایان تصریح می کند: راستی تا فراموش نکرده‌ام بد نیست بگویم دیروز و به‌مناسبت روز زن (8‌مارس) برگی از زندگینامه بعضی از زنان ایرانی را می‌خواندم. نمی‌دانم چرا با دیدن این تصویر از رییس دولت به یاد اقدام قره‌العین در مازندران افتادم./انتخاب