اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

جایزه‌ای که کوچک و کوچک‌تر شد


این جایزه مهم به اندازه جوایز یک قهرمانی ورزشی یا حتی یک فوتبالیست نیمه‌حرفه‌ای نیز نیست و با این اوصاف چگونه می‌توان درباره بزرگداشت اهالی فرهنگ سخن به میان آورد.

تابناک: جوایز ادبی در کشورمان سرنوشتی به غم‌انگیزی وضعیت کتاب در ایران یافته‌اند و جایزه جلال آل احمد نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ جایزه‌ای که کوچک و کوچک‌تر شد و همین مسئله منجر به گلایه اهالی فرهنگ شده، چرا که این جایزه مهم به اندازه جوایز یک قهرمانی ورزشی یا حتی یک فوتبالیست نیمه‌حرفه‌ای نیز نیست و با این اوصاف چگونه می‌توان درباره بزرگداشت اهالی فرهنگ سخن به میان آورد.

یکی از ضعف‌های حوزه فرهنگ کشورمان، عدم برخورداری از جوایز ارزشمند به عنوان مشوق و همچنین پیش‌برنده چهره موثر در این حوزه است؛ جوایزی که در دیگر کشورهای مرسوم است. در همین راستا جایزه ادبی جلال آل‌احمد که به‌ منظور معرفی آثار برگزیده ادبیات داستانی در ایران پایه‌گذاری شد، با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1387 نخستین دوره خود را در سالروز تولد جلال آل‌احمد نویسنده شهیر کشورمان آغاز کرد.

ابتدا قرار بود این جایزه به برگزیدگان خود 110 سکه بدهد که در اولین دوره برگزاری خود، اعلام کرد در هیچ‌کدام از رشته‌های داستان کوتاه، رمان، نقد ادبی و تاریخ، برگزیده ندارد و به اعلام آثار شایسته تقدیر اکتفا کرد؛ مسئله‌ای که علت وقوعش ابعاد جایزه بود که با توجه به افزایش فنری قیمت سکه و طلا، پرداختش از توان برگزارکنندگان خارج شده بود و یا حداقل برگزارکنندگان این جایزه، اولویت‌های دیگری داشتند.

جایزه‌ای که کوچک و کوچک‌تر شد

در واقع سوای سازوکار بررسی آثار و انتخاب چهره‌های برگزیده، اصل اهدای جوایز نیز به چالش کشیده شد، تا اینکه این 440 سکه به 120 سکه برای دوره پیش رو تقلیل یافت و قرار شد به برگزیدگان چهار بخش 30 سکه طلا اهدا شود؛ اتفاقی که مابه التفاوتش 320 سکه معادل رقمی نزدیک به 300 میلیون تومان بود و در واقع دعوا بر سر چنین عدد کوچکی به نسبت هزینه‌های معمول در حوزه‌های مختلف از جمله حوزه فرهنگ است.

در این زمینه غلامعلی حداد عادل عضو شورای انقلاب فرهنگی و رئیس فرهنگستان زبان فارسی نیز گفته است: «موضوع تا جایی که من اطلاع دارم در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح نشده است، اگر وزارت ارشاد به هر دلیلی و به خاطر مسائل مالی و محدودیت‌های موجود جایزه جلال را تقلیل داده می‌تواند این مسئله را در شورا مطرح کند تا در آنجا کمکی به این مسئله شود. تا جایی که اطلاع دارم مطرح شدن این موضوع در صورتجلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی را در یاد ندارم به هرحال رسم نیست که جایزه‌ای تقلیل پیدا کند، معمولاً جوایز افزایش می‌یابند ولی کاهش نمی‌یابند.»

از این حیث، این تصمیم را می‌توان یک بدسلیقگی تلقی کرد، چرا که انتظار می‌رفت نه تنها این جایزه کاهش ریالی نداشته باشد، بلکه با افزایش ارزش نیز همراه باشد و در نهایت به نقطه‌ای برسد که برگزیدگانش در سطح بین‌الملل نیز مورد توجه قرار گیرند اما ظاهراً این جایزه با چنین نگاهی مورد توجه قرار نگرفته و به همین دلیل تلاش شده تا آنجا که ممکن است در دایره محدودی برگزار شود.

هرچند عنوان شده این رویکرد در راستای همسان‌سازی جوایز و همراستا با جوایز پروین اعتصامی صورت پذیرفته اما حقیقتاً چه اشکالی داشت، سایر جوایز افزایش می‌یافتند و سالیانه چند میلیارد تومان به عنوان جایزه به اهالی فرهنگ اهداء می‌شد و یک نوبسنده نخبه حداقل به اندازه دستمزد یک فصل بازیکن لیگ دسته یک (و نه حتی لیگ برتر) فوتبال جایزه نمی‌گیرد؟! آیا این جوایز، بهترین فرصت برای توجه به جایگاه طی نخبه کشور نبود؟


ویدیو مرتبط :
سود کوچک بنگاه‌های کوچک و آسیب پذیری آن ها در برابر مشکلات

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

آرزو های بزرگ از دستان کوچک



دعاهای زیر از کتاب سومین جشنواره بین‌المللی "دستهای کوچک دعا" است. این جشنواره سه سال است که در تبریز برگزار می‌شود و دعاهای بچه‌های دنیا را جمع ‌آوری می‌کند و برگزیدگان را به تبریز دعوت و به آنها جایزه می‌دهد. دعاهایی که می‌خوانید از بچه‌های ایران است.



لطفاً آمین بگوئید:


آرزو دارم سر آمپول‌ها نرم باشد! (تاده نظر‌بیگیان / ۵ ساله)

خدای مهربانم! من در سال جدید از شما می‌خواهم اگر در شهر ما سیل آمد فوراً من را به ماهی تبدیل کنی! (نسیم حبیبی / ۷ ساله)

بسم الله الرحمن الرحیم. خدایا! از تو می‌خواهم که برادرم به سربازی برود و آن را تمام کند. آخه او سرباز فراری است. مادرم هی غصه می‌خورد و می‌گوید کی کارت پایان خدمت می‌گیری؟ (حسن ترک / 8 ساله)

ای خدای مهربان! پدر من آرایشگاه دارد. من همیشه برای سلامت بودن او دعا می‌کنم. از تو می‌خواهم بازار آرایشگاه او و همه آرایشگاه‌ها را خوب کنی تا بتوانم پول عضویت کانون را از او بگیرم چون وقتی از او پول عضویت کانون را می‌خواهم می‌گوید بازار آرایشگاه خوب نیست! (فرشته جبار نژاد ملکی / 11 ساله)

خدای عزیزم! من تا حالا هیچ دعایی نکردم. میتونی لیستت رو نگاه کنی. خدایا ازت میخوام صدای گریه برادر کوچیکم رو کم کنی! (سوسن خاطری / 9 ساله)

خدای! یک جوری کن یک روز پدرم من را به مسجد ببرد. (کیانمهر ره‌گوی / 7 ساله)

خدای عزیزم! در سال جدید کمک کن تا مادربزرگم دوباره دندان دربیاورد آخر او دندان مصنوعی دارد! (الناز جهانگیری / 10 ساله)

آرزوی من این است که ای کاش مامان و بابام عیدی من را از من نگیرند. آنها هر سال عیدی‌هایی را که من جمع می‌کنم از من می‌گیرند و به بچه‌ آنهایی می‌دهند که به من عیدی می‌دهند! (سحر آذریان / ۹ ساله)

ای خدا! کاش همه مادرها مثل قدیم خودشان نان بپزند من مجبور نباشم در صف نان بایستم! (شاهین روحی / 11 ساله)

خدایا! کاری کن وقتی آدم‌ها می‌خوان دروغ بگن یادشون بره! (پویا گلپر / 10 ساله)


خدا جون! تو که اینقدر بزرگ هستی چطوری میای خونه ما؟ دعا می‌کنم در سال جدید به این سؤالم جواب بدی! (پیمان زارعی / 10 ساله)

خدایا! یک برادر تپل به من بده!! (زهره صبورنژاد / 7 ساله)

ای خدا! کاری کن که دزدان کور شوند ممنونم! (صادق بیگ زاده / 11 ساله)


خدایا! در این لحظه زیبا و عزیز از تو می‌خواهم که به پدر و مادر همه بچه‌های تالاسمی پول عطا کنی تا همه ما بتوانیم داروی "اکس جید" را بخیریم و از درد و عذاب سوزن در شبها رها شویم و در خواب شبانه‌یمان مانند بچه‌های سالم پروانه بگیریم و از کابوس سوزن رها شویم... (مهسا فرجی / 11 ساله)

دلم می‌خواهد حتی اگر شوهر کنم خمیر دندان ژله‌ای بزنم! (روشنک روزبهانی / 8 ساله)

خدایا! شفای مریض‌ها را بده هم چنین شفای من را نیز بده تا مثل همه بازی کنم و هیچ‌کس نگران من نباشد و برای قبول شدن دعا 600 عدد صلوات گفتم ان شاء الله خدا حوصله داشته باشد و شفای همه ما را بدهد. الهی آمین. (مهدی اصلانی / 11 ساله)

خدایا! دست شما درد نکند ما شما را خیلی دوست داریم! (مینا امیری / 8 ساله)

خدایا! تمام بچه‌های کلاسمان زن داداش دارند از تو می‌خواهم مرا زن دادش دار کنی! (زهرا فراهانی / 11 ساله)

ای خدای مهربان! من سالهاست آرزو دارم که پدرم یک توپ برایم بخرد اما پدرم بدلیل مشکلات نتوانسته بخرد. مطمئن هستم من امسال به آرزوی خودم می‌رسم. خدایا دعای مرا قبول کن... (رضا رضائی طومار آغاج / 13 ساله)

ای خدای مهربان! من رستم دستان را خیلی دوست دارم از تو خواهش می‌کنم کاری کنی که شبی او را در خواب ببینم! (شایان نوری / 9 ساله)

خدای ماهی مرا زنده نگه دار و اگر مرد پیش خودت نگه دار و ایشالله من بتوانم خدا را بوس کنم و معلم‌مان هم مرا بوس کند!! (امیرحسام سلیمی / 6 ساله)


خدیا! دعا می‌کنم که در دنیا یک جاروبرقی بزرگ اختراع شود تا دیگر رفتگران خسته نشوند! (فاطمه یارمحمدی / 11 ساله)

ای خد! من بعضی وقت‌ها یادم می‌رود به یاد تو باشم ولی خدایا کاش تو همیشه به یاد من بیوفتی و یادت نرود! (شقایق شوقی / 9 ساله)

خدای عزیزم! سلام. من پارسال با دوستم در خونه‌ها را می‌زدیم و فرار می‌کردیم. خدایا منو ببخش و اگه مُردم بخاطر این کار منو به جهنم نبر چون من امسال دیگه این کار رو نمی‌کنم! (دلنیا عبدی‌پور / 10 ساله)

آرزو دارم بجای این که من به مدرسه بروم مادر و پدرم به مدرسه بروند. آن وقت آنها هم می‌فهمیدند که مدرسه رفتن چقدر سخت است و این قدر ایراد نمی‌گرفتند! (هدیه مصدری / 12 ساله)

خدایا مهدکودک از خانه ما آنقدر دور باشد که هر چه برویم، نرسیم. بعد برگردیم خانه با مامان و کیف چاشتم. پاهای من یک دعا دارند آنها کفش پاشنه بلند تلق تلوقی (!) می‌خوان دعا می‌کنند بزرگ شوند که قدشان دراز شود! (باران خوارزمیان / 4 ساله)

خدایا! برام یک عروسک بده. خدایا! برای داداشم یک ماشین پلیس بده! (مریم علیزاده / 6 ساله)

خدایا! می‌خورم بزرگ نمیشم! کمکم کن تا خیلی خیلی بزرگ شوم! (محمد حسین اوستادی)

خدایا! من دعا می‌کنم که گاو باشم (!) و شیر بدهم تا از شیر، کره، پنیر و ماست برای خوراک مردم بسازم! (سالار یوسفی / 11 ساله)

من دعا می‌کنم که خودمان نه، همه مردم جهان در روز قیامت به بهشت بروند. (المیرا بدلی / 11 ساله)

خدای قشنگ سلام! خدایا چرا حیوانات درس نمی‌خواننداما ما باید هر روز درس بخوانیم؟ در سال جدید دعا می‌کنم آنها درس بخوانند و ما مثل آنها استراحت کنیم! (نیشتمان وازه / 10 ساله)

اگر دل درد گرفتیم نسل دکترها که آمپول می‌زنند منقرض شود تا هیچ دکتری نتواند به من آمپول بزند! (عاطفه صفری / 11 ساله)

خدای مهربان! من یک جفت کفش می‌خواهم بنفش باشد و موقع راه رفتن تق تق کند مرسی خدایا! (رویا میرزاده / 7 ساله)

خدایا! من یک دوستی دارم که پدرش کار نمی‌کند فقط می‌خوابد و همین طور تریاکی است! خدایا کمک کن که از این کار بدش دست بردارد. خدایا ظهور آقا امام زمان را زود عنایت فرما.. (لیلا احسانی فر / 11 ساله)



"هزاران نفر برای باریدن باران دعا می‌کنند غافل از آنکه خداوند با کودکی است که چکمه‌هایش سوراخ است."



مطالب مرتبط با عنوان

رهایی از کار، آرزوی کودکان کهنه شده کار

,آرزوی چند کودک از امام رضا