توضیح دادگستری درباره اعدام 15 نفر در سیستان وبلوچستان

توضیح دادگستری درباره اعدام 15 نفر در سیستان وبلوچستان

به گزارش فارس به نقل از دادگستری کل استان سیستان و بلوچستان، صبحگاه روز گذشته شنبه مورخه 4 آبان‌ماه 92 حکم شانزده نفر از محکومان حوادث تروریستی سیستان و بلوچستان و محکومان در خصوص حمل و نگهداری عمده مواد مخدر در زندان مرکزی زاهدان به اجرا در آمد اسامی این معدومان و همچنین خلاصه اتهامات آنها که تعداد هشت نفر از اعضاء گروهک تروریستی جندالشیطان بودند بدین شرح است:
1- ناظر ملازهی فرزند حبیب

2- مهرالله ریگی ماهرنیا فرزند نظر

3- عبدالوهاب ریگی فرزند محمدرضا

4- حبیب‌الله ریگی‌نژاد شورکی فرزند محمد

5- سعید نارویی فرزند میرزا

6- حامد وکالت فرزند عبدالحکیم

7- سلمیان میائی فرزند جان محمد

8- احمد بهرام زهی فرزند گل‌محمد. همگی به اتهام محاربه، فساد فی الارض از طریق عضویت و همکاری در گروهک جندالشیطان و مشارکت موثر در حوادث تروریستی سال‌های اخیر در استان

9- اعظم گرگیج فرزند گمشاد به اتهام حمل و نگهداری مسلحانه 20 کیلو هروئین

10- داود میربلوچ زهی فرزند عبدالرشید به اتهام حمل و نگهداری 15 کیلو هروئین

11- حسن رضایی فرزند میرزا به اتهام حمل و نگهداری 20 کیلو هروئین

12- حبیب توتازهی فرزند محمداکبر به اتهام حمل و نگهداری 133کیلو هروئین و 9 کیلو مرفین

13- ناصر شه بخش فرزند محمدحسن به اتهام حمل و نگهداری 10کیلو هروئین

14- احمد دهمرده فرزند خدا رحم به اتهام حمل و نگهداری 13 کیلو هروئین و 50 کیلو تریاک

15- حسین براهویی فرزند فیض محمد به اتهام حمل و نگهداری 8 کیلو هروئین و 33 کیلو تریاک

16- نجیب الله بهادری فرزند امیر به اتهام حمل و نگهداری 5 کیلو هروئین، که احکام تمام معدومان پس از انجام تشریفات قانونی و تائید در مراجع عالی قضایی کشور به قطعیت رسیده و به اجرا در آمد.

ذکر این نکته در خصوص معدومین مربوط به این گروهک تروریستی لازم است که حکم نامبردگان مدتی قبل به قطعیت رسیده است و لازم الاجرا بوده لیکن به دلیل احتمال فراهم شدن شرایط بهره‌مندی این افراد از رأفت و عطوفت اسلامی به اجرا در نیامده بود و بارها اعلام شده بود که امکان بهره‎مندی آنها از این شرایط به دو عامل: ابراز ندامت و پشیمانی از عملکرد سابق خود و تغییر رویکرد گروهک تروریستی در مقابله با مردم بی‌دفاع بستگی دارد

 

لیکن اقدام اخیر گروهک تروریستی و بازماندگان مفلوک گروهک جندالشیطان در به شهادت رساندن مظلومانه مدافعان از مرزهای کشور و اجرای کمین بر سر راه آنها یکبار دیگر وابستگی آنها را به ایادی استکبار و اصرار به انجام حرکات مذبوحانه و تروریستی علیه نظام اسلامی را به اثبات رساند و زمینه بهره‎مندی عوامل دستگیر شده و محکوم را از رأفت و عطوفت اسلامی منتفی ساخت و لذا احکام صادره به مرحله اجرا درآمد.

در پایان دستگاه قضایی استان ضمن تاکید بر اینکه در دستگاه قضایی هیچگاه هیچ حکم یا تصمیمی بر اساس احساسات یا حس انتقامجویی صادر و اجرا نمی‎شود و صرفاً‌ اعمال قانون و رعایت مصلحت جامعه و مردم ملاک تصمیم‌گیری می‌باشد، یکبار دیگر به این افراد فریب خورده هشدار می‎دهد که دست از خیانت به مردم و قوم و قبیله خود بردارند

 

و به دامان ملت برگشته و در پناه نظام اسلامی آبرومندانه زندگی نمایند در غیر اینصورت بیش از پیش با قهر ملت مواجه شده و دیر یا زود همانند اذناب و سرکردگان قبل خود در چنگال عدالت گرفتار شده و آن روز پشیمانی سودی نخواهد داشت چرا که دستگاه قضایی استان در مجازات خیانتکاران لحظه‎ای به خود شک و تردید راه نخواهد داد./فارس

 

ویدیو مرتبط :
دانشكده سیستان وبلوچستان

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

ساکت! دارند یک نفر را اعدام می کنند

 

 

 

 

گر کمی به سرنوشت نیوشا، دختر سه ساله علی اکبریان پس از اعدام پدر فکر کنیم شاید خیلی چیزها برایمان عوض شود و رنگی دیگر به خود بگیرد.

عصر ایران ورزشی؛ عباس خادم الحسینی- اینکه چه عواملی باعث می شود که یک ستاره مشهور فوتبال که سابقه بازی در تیم های بزرگ پایتخت یعنی استقلال و پرسپولیس را دارد به یکباره این چنین در دام خلاف گرفتار می شود و به پای طناب دار کشیده می شود را کاری نداریم.

اینکه چرا باید برای جرم همراه داشتن مواد مخدر برای یک جوان که بچه ای سه ساله دارد و همسری جوان حکم اعدام بریده شود و عواقبی بدتر و ناگوارتر از این را برای آینده این بچه رقم بزنند هم به کنار.

بحث این است که امروز حکم اعدام یک انسان بریده شده است و این خود به تنهایی چیزی است که باعث بشود آدم به تکاپو بیافتد و ناراحت شود.

چه بسیار فوتبالیست هایی که امروز پشت فرمان ماشین های گران قیمت خود نشسته اند و بیشترین دغدغه آن ها این است که لباس مارک دار بپوشند و مدل ماشینشان را ارتقا دهند، شاید روزی به بلایی گرفتار شوند که علی اکبریان به آن دچار شده بود.

شهرت چیزی بسیار خوشمزه و گوارا است، اما اگر بخواهد به صاحبش خیانت کند اتفاقی را رقم می زند که شبیه یک فاجعه است.

می گویند از هر دست بدهی از همان دست می گیری.

در این فوتبال همه به جان هم افتاده اند و اگر یک روز بیانیه علیه هم ندهند روزشان روز نمی شود و چرخ این فوتبال کثیف نمی چرخد.

در برنامه نود که همه سنگش را به سینه می زنیم، ساعت ها بر سر یک کرنر بحث می شود، ساعت ها به اشخاص میلیاردر برای گرفتن طلب خود وقت می دهد، ساعت ها توهین ها و بی ادبی های افراد بی سواد و بی نزاکت را باید شنید و هیچ نتیجه ای هم نگرفت.

اما اگر کمی به سرنوشت نیوشا، دختر سه ساله علی اکبریان پس از اعدام پدر فکر کنیم شاید خیلی چیزها برایمان عوض شود و رنگی دیگر به خود بگیرد.

آینده این بچه خراب می شود و مشخص نیست که سرنوشتی در انتطارش خواهد بود.

بهتر نیست عادل فردوسی پور عزیز کمی بیشتر به این بیاندیشد که جان یک انسان بسیار بیشتر از 800000000 علی دایی ارزش دارد، بهتر نیست کمی بیشتر دربیابد که حرف های مایلی کهن در مقابل جان آدمی پشیزی نمی ارزد.

... و بهتر نیست که ما به خودمان بیاییم و به جای پرداختن به مسائل سخیف و روزمره فوتبال بی در و پیکر ایران، کمی انسانیت به خرج بدهیم و برای لحظه ای، فقط لحظه ای دلمان برای آن دختر معصوم به رحم بیاید؟

آری! ما داریم مدام پر حرفی می کنیم و حرف های بیهوده می زنیم، گوش همگی ما پر شده است از شلوغی و جنگ و جدل و بیانیه و .../عصر ایران ورزشی