اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تمجید رهبر انقلاب از «حیدر بابا یه سلام»


صفحه منتسب به رهبر معظم انقلاب در اینستاگرام به مناسبت سالروز بزرگداشت شهریار تصویری از شعرخوانی وی در محضر رهبر انقلاب را همراه با گزیده ای از سخنان رهبری که مربوط به تمجید از شعر «حیدربابا یه سلام» در سال ۷۱ بود را به اشتراک گذاشت.

باشگاه خبرنگاران جوان: صفحه منتسب به رهبر معظم انقلاب در اینستاگرام به مناسبت سالروز بزرگداشت شهریار تصویری از شعرخوانی وی در محضر رهبر انقلاب را همراه با گزیده ای از سخنان رهبری که مربوط به تمجید از شعر «حیدربابا یه سلام» در سال ۷۱ بود را به اشتراک گذاشت.

صفحه منتسب به رهبر انقلاب در اینستاپست خود نوشت:

رهبر انقلاب: شهریار یکی از بزرگترین شاعران همه‌ی دورانهای تاریخ ایران است. و آن به لحاظ "حیدربابا یه سلام" است. "حیدربابا یه سلام" یک شعر استثنایی است. همه‌ی خصوصیات شعری مثبت شهریار در این شعر هست. یعنی روانی، صفا، ذوق و دیگر خصایصی که مربوط به شعر است، همه در "حیدربابا یه سلام" جمع شده است.

تمجید رهبر انقلاب از «حیدر بابا یه سلام»


ویدیو مرتبط :
تمجید رهبر انقلاب از ام فرحات

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تمجید رهبر معظم انقلاب از برنامه عمو پورنگ


ایشان همه مهمانان را با کارهایشان می‌شناختند و بخش زیادی از صحبت‌هایشان را به برنامه ما اختصاص دادند و بر تولید شادی سازنده برای بچه‌ها تاکید کردند و گفتند: برنامه خوبی دارید. نوه‌هایم کارهایتان را می‌بینند.

صراط نیوز: جمشیدی زیباترین خاطره دوران زندگی اش را خاطره دیدار بارهبر فرزانه انقلاب می داند آن جا که وی و جمعی از هنرمندان پس از سفر معنوی حج به خدمت معظم له رسیدند . مجری برنامه یاد خدا این دیدار را چنین روایت می کند:

اوایل اسفند سال ۸۵ که از حج آمدیم گفتند توفیق زیارت مقام معظم رهبری قسمت ماشده است. فکر می کنم ۱۰،۱۱ نفر بودیم که به دیدار مقام معظم رهبری رفتیم.

در واقع دیدار خصوصی بود و مثل تمامی برنامه های رهبری تصاویرش ضبط شد. در آن دیدار بری از هنرمندان کشورمان هم بودند که با هم به حج مشرف شده بودیم، مثل کمال تبریزی، سیروس الوند،حسن پور شیرازی و چند تن از مجریان تلویزیون از جمله داریوش فرضیایی(عمو پورنگ) . اصلا باورم نمی شد. آقا چقدر حرف های تخصصی در مورد اجرا به او گفتند.


ایشان فرمودند من از طریق نوه هایم برنامه شما را پیگیری می کنم و گاهی اوقات ارزش، نفوذ و تاثیر حرفی که شما به عنوان مجری تلویزیون برای کودکان می زنید از سخن یک روحانی بیشتر است.

 این عین کلام آقا بود، ایشان با هریک از هنرمندان درمورد هنرشان صحبت کردند. دیدار بسیار خوبی بود . من هم پندهای بسیار گرفتم ، مضاف بر اینکه آقا هدیه بسیار زیبایی هم به من دادند.

 ایشان فرمودند چه کسی متن ها را برایت می نویسد؟ گفتم خودم. ایشان دست شان را در جیب قبایشان بردند و خودکاری را که با آن می نوشتند به من دادند.


این خاطرات همان جلسه به نقل از خود امیر محمد است.

خاطره دیدار با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مربوط به سال ۸۵ است. یکی دو روز بعد از این که عمو‌پورنگ و گروه هنرمندان از سفر حج واجب برگشتند، خدمت آقا رسیدیم البته من اصلا در جریان نبودم. شب قبلش تهیه‌کننده تماس گرفت و گفت فردا ساعت ۹ صبح آماده باش که می‌خواهیم برای دیدار با آقا به بیت رهبری برویم.

همه خانواده با شنیدن این خبر خوشحال شدند. برای خودم هم عجیب بود چون همیشه دوست داشتم آقا را از نزدیک ببینم. خلاصه روز بعد من، عمو و آقای آقاجانزاده (تهیه‌کننده برنامه)‌ همراه با آقایان حسن پورشیرازی ـ که آن موقع با ایفای نقش شوکت در سریال نرگس چهره شده بود ـ کمال تبریزی،‌ سیروس مقدم، فرزاد جمشیدی، سهیل محمودی، دکتر میرباقری (معاون وقت سیما)‌ و… وارد سالن کوچکی که مخصوص مهمانان بیت بود، شدیم و منتظر ماندیم. آقا که تشریف آوردند تا چشم‌شان به من افتاد فرمودند: «به‌به!‌ مرد مینیاتوری!» در این لحظه عمو بغلم کرد تا با آقای روبوسی کنم.

ایشان همه مهمانان را با کارهایشان می‌شناختند و بخش زیادی از صحبت‌هایشان را به برنامه ما اختصاص دادند و بر تولید شادی سازنده برای بچه‌ها تاکید کردند و گفتند: «برنامه خوبی دارید. نوه‌هایم کارهایتان را می‌بینند.» سپس از اجرای شاد، مسلط و دارای جهت و هدف عمو تشکر کردند و با اشاره به من از عمو پورنگ پرسیدند: «ایشان را از کجا پیدا کردید و همراه خودتان کردید؟»

قبل از این که عمو جواب بدهد، گفتم از تو لپ‌لپ! و همه خندیدند. در پایان جلسه هم دوباره جلو رفتم و به آقا گفتم چفیه‌تان را به من بدهید. ایشان هم فرمودند: «چشم‌چشم» و دادند منتها عمو چفیه را از من گرفت تا ببرد خانه و به ۳ قسمت تقسیم کند و سهم هر کس را برایش بیاورد، اما برد که برد و دیگر نیاورد. البته ۵ سال بیشتر نگذشته و احتمالا هنوز دارد دنبال قیچی می‌گردد (با خنده)‌ آقای جمشیدی هم خودکار آقا را به عنوان یادگاری گرفت.