اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تلاش اصولگرایان برای رفع کدورت بین مقامات




 

 

 اصولگرایان

 

در حالی که سران جناح راست به سیدحسن خمینی به خاطر همراهی با هاشمی رفسنجانی ایراد می گیرند، جمعی از اصولگرایان خواستار رفع کدورت بین رئیس مجلس خبرگان و محمود احمدی نژاد شدند.

بیش از هفت ماه از غیبت هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس مجلس خبرگان در نماز جمعه می گذرد و شمار جلسات مجمع که با عدم حضور احمدی نژاد برگزار شده است نیز از یک سال فراتر رفته و این امر اختلاف نظر و تقابل دیدگاه این دو جریان فکری را بیش از پیش آشکار می سازد. اگرچه در ظاهر این غیبت ها اشتراکی با هم ندارند اما عملاً عدم حضور هاشمی در نماز جمعه و غیبت های مستمر احمدی نژاد در جلسات مجمع در به رخ کشیدن اختلافات درونی مقامات نظام باعث ارتباط منطقی این غیبت ها شده است. آنچنان که برخی از اصولگرایان میانه رو چون سیدرضا اکرمی عضو جامعه روحانیت مبارز را بر آن داشت برای حصول وحدت در کشور پیشنهاد همزمان هاشمی در نماز جمعه و حضور احمدی نژاد در جلسات مجمع را مطرح کند. به دنبال پیشنهاد مذکور از سوی اکرمی بود که موجی از موضع گیری ها در حمایت و نفی سازندگی این پیشنهاد از سوی صاحب نظران سیاسی مطرح شد، چنان که هنوز واکنش ها در این باره ادامه دارد و به نظر می رسد قریب به اتفاق اصولگرایان به رفع کدورت میان هاشمی و احمدی نژاد هم عقیده اند و آن را اهرم حصول زودتر وحدت سیاسی در کشور می دانند.

● استقبال از بازگشت هاشمی

در همین راستا است که حسین ابراهیمی از اصولگرایان مجلس حضور هاشمی در نماز جمعه تهران را برای ایجاد وفاق در جامعه مفید دانست و گفت؛ ما از بازگشت هاشمی به نماز جمعه استقبال می کنیم. ابراهیمی در گفت وگو با ایسنا با رد این مطلب که افرادی از حضور هاشمی در نماز جمعه ممانعت می کنند، ادامه داد؛ شرکت نکردن در نماز جمعه به تشخیص هاشمی است لذا در هر صورت بهتر است خودشان شرایط را بسنجند. این عضو کمیسیون امنیت ملی با تاکید بر اینکه باید دلایل اختلاف را پیدا کنیم، گفت؛ از نظر من عامل این اختلاف ها جدایی برخی افراد از جامعه است لذا بهتر است آنها به جامعه بپیوندند. البته ابراهیمی عدم حضور احمدی نژاد در جلسات مجمع را فاقد هرگونه مشکلی دانست و تصریح کرد؛ بهتر است هر کدام از ما در چارچوب قانونی که وجود دارد به وظایف خود عمل کنیم.

● توصیه حامیان احمدی نژاد به هاشمی

جمعی از اصولگرایان همچون ابراهیمی در حالی از حضور هاشمی در نماز جمعه استقبال می کنند و خواستار بازگشت وحدت به جامعه هستند که حامیان احمدی نژاد ضمن تاکید بر حضور احمدی نژاد در جلسات مجمع تشخیص مصلحت برخلاف دیگر اصولگرایان از غیبت هاشمی در نماز جمعه استقبال می کنند.

در همین راستا روح الله حسینیان دبیر فراکسیون انقلاب- حامیان احمدی نژاد در مجلس- در واکنش به پیشنهاد رضا اکرمی گفت؛ «من به آقای هاشمی توصیه می کنم به نماز جمعه نرود، چراکه حزب الله بسیار روی ایشان حساس شده و لذا ممکن است رفتن به نماز جمعه باعث درگیری و توهین به ایشان شود. بنابراین آقای هاشمی باید خودشان شخصیت شان را حفظ کنند.» نماینده تهران اظهار کرد؛ «تا آقای هاشمی تجدیدنظری در رفتار خود و روابط خانوادگی خود نکند بنده از ایشان تقاضا می کنم در نماز جمعه شرکت نکند.» رئیس فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس، در عین حال به احمدی نژاد توصیه کرد در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام شرکت کند تا در این مجمع از دولت و مواضع آن دفاع کرده و حرف خود را بزند چراکه به اعتقاد وی هم اکنون در مجمع تشخیص مصلحت نظام کسی نیست که مستقیم از دولت دفاع کند و این مساله ممکن است حق و حقوق دولت را تضییع کند.


ویدیو مرتبط :
تلاش مجلس برای رفع موانع تولید

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تلاش مقامات ورزش کشور به ادامه حیات شترمرغی



 

 

تلاش مقامات ورزش کشور به ادامه حیات شترمرغی

 

در پی تصمیم مجلس برای تشکیل وزارت ورزش و جوانان، مقامات سازمان تربیت بدنی به تکاپو افتاده اند تا این مصوبه مجلس را زیر سوال ببرند و مقدمات رد آن در شورای نگهبان را فراهم سازند.

آنها در تبیین علل خود برای مخالفت با تشکیل وزارت ورزش و جوانان، نکاتی را مطرح می کنند که نشان می دهد تمایل شدیدی به حیات شترمرغی دارند.

آقایان از جمله می گویند که در جهان امروز، ورزش از دولتی شدن فاصله گرفته و حتی در کشورهای غربی نیز دولت ها دخالتی در امور ورزش ندارند و لذا در اینجا هم نباید با تشکیل وزارت ورزش، به دولتی شدن ورزش همت گمارد.

این شبه استدلال که ظاهری نکو دارد، از آن جهت مضحک و مردود است که اساسا در شرایط فعلی هم ورزش کشور ما به تمام معنا دولتی است و مگر رییس سازمان ورزش کشور را رییس دولت منصوب نمی کند و مگر بودجه ورزش کشور نیز تماما توسط دولت پرداخت نمی شود؟

آقایان طوری سخن می گویند که انگار ورزش کشور ما مستقل و مردمی است و حالا قرار شده آن را از دست مردم و سازمان های مردم نهاد بگیرند و به دست دولت بسپارند!

اتفاقا اگر از منظر تعیین رییس ورزش کشور به ماجرا بنگریم خواهیم دید که با وزارتی شدن ورزش، تعیین رییس ورزش، از انتصابی صرف توسط رییس جمهور، به گزینشی تعاملی بین دولت و مجلس(رای اعتماد) تبدیل می شود.

گذشته از این چگونه است که مقامات محترم ورزش کشور، موقعی که بودجه های کلان میلیاردی می گیرند، دولتی هستند و دولت را موظف به تامین هزینه ها می دانند ولی وقتی قرار می شود با وزارتی شدن ورزش در قبال بودجه ای که می گیرند و عملکردی که دارند پاسخگو باشند، فریاد مخالفت سرمی دهند؟

حیات شترمرغی که نمی شود! موقعی که پول می گیرند، دولتی بودن خوب است ولی زمان پاسخگویی مدعی جهانی بودن می شوند و می گویند در کشورهای پیشرفته جهان، دولت مداخله ای در امور ورزش نمی کند!

همچنین می گویند که تشکیل وزارتخانه جدید، هزینه های زیادی بر بودجه کشور تحمیل می کند و از جمله تنها تعویض تابلوهای سراسر کشور، هزینه های میلیاردی دارد.

این سخن البته درست است اما چرا آقایان تازه به یاد بیت المال افتاده و دلسوز آن شده اند؟! وقتی با فلان فوتبالیست قراردادهای چند صد میلیونی می بندند و پول ملت را به حلقوم چند باشگاه فوتبال می ریزند تا هم هزینه های ملی را هدر دهند و هم با ناکامی های ورزشی، اعصاب ملتی را به هم بریزند، چرا دلشان به حال بیت المال نمی سوزد؟

آیا در سازمان ورزش بریز و بپاش کم است؟ چند درصد از مردم که صاحبان اصلی بودجه کشورند، راضی اند که پول های بی زبان شان را بی حساب و کتاب به این بازیکن بداخلاق و آن مربی پرادعا و آن یکی مدیر باشگاه پرطمطراق بدهند تا قشری از به اصطلاح "ورزشکاران طلبکار" را در جامعه شکل دهند و هزار پیامد اجتماعی و اخلاقی را موجب شوند؟

ادعای دلسوزی آقایان برای بیت المال با این سابقه مشعشع آن هم در حد وسواس برای هزینه عوض کردن تابلوها، به حدی خنده دار است که مرغ پخته را نیز به خنده وامی دارد!

بله درست است که عوض کردن تابلوها و شکل دهی ساختار جدید خرج دارد، اما اگر این خرج ها به نظارت پذیری ورزش کشور منجر شود و ریخت و پاش های بزرگ تر را سد نماید، مردم حاضر به پذیرش آن هستند.

همچنین می گویند که با تشکیل وزارت ورزش و جوانان، بر تعداد وزارتخانه های دولت افزوده می شود و این مغایر با سیاست کوچک سازی دولت است.

البته منتقدان یادشان می رود که اگر یک وزارتخانه نظارت پذیر بر مجموعه دولت افزوده می شود، دو سازمان نظارت ناپذیر(سازمان تربیت بدنی و سازمان ملی جوانان) از آن حذف می گردد و نیز با توجه به اینکه قرار است ادغام صورت گیرد و دو ساختار اداری و مدیریتی به یک ساختار تبدیل شوند، قاعدتا از حجم نهایی دولت نیز کاسته خواهد شد.

مخلص کلام آنکه آقایان اگر این روزها مصاحبه می کنند، نامه و بیانیه می دهند، امضا جمع می کنند، ننه من غریبم بازی درمی آورند و ادای کشورهای پیشرفته را در استقلال ورزش درمی آورند، صرفا به این خاطر است که اگر سازمان ورزش کشور تبدیل به وزارتخانه شود، اولا انتصاب رییس آن از حالت اراده فردی رییس دولت خارج می شود و نیاز به رای مجلس دارد و ثانیا ورزش ایران، پس از این زیر نظارت پارلمان و ابزارهایی مثل سوال و استیضاح است و اگر تا پیش از این مجلس در موضوع ناکامی های ورزش کشور، حداکثر کاری که می توانست انجام دهد، تحقیق و بررسی بود و اظهار تاسف، اینک می تواند رییس خاطی ورزش را به زیر بکشد و میزش را از او بگیرد.

بنابراین، تب و تاب آقایان نه برای ورزش کشور و حفظ بیت المال و صرفه جویی در بودجه عمومی که برای مصون داشتن ریاستی است که تاکنون از تیغ نظارتی مجلس دور بوده است.

انتظاری که از مجلس می رود این است که تحت تاثیر این فضاسازی ها قرار نگیرد تا با تایید نهایی این مصوبه توسط شورای نگهبان، ماجرای چموشی های سازمان ورزش کشور به لجام نظارت مجلس پایان پذیرد و ورزش کشور از حیات خلوت دولت بودن به درآید...../تحلیل:عصرایران