اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ -9 دی



1120م:سی ام دسامبر سال 1120 میلادی فریدون شاه شروانشاه ( شاه منطقه ای در قفقاز جنوبی كه استالین آن را جمهوری آذربایجان نام نهاد) در جنگ با گرجستانی ها كشته شد و پسرش منوچهر برجای او نشست. این خاندان كه از سوی دولت ساسانیان به حكومت قفقاز جنوبی منصوب شده بودند پس از فروپاشی امپراتوری ساسانی ایران، با حفظ زبان پارسی و دین زرتشتی به حکومت خود بر آن منطقه (از قرن سوم میلادی ـ دوران اردشیر پاپکان تا سال 1538) ادامه داده بودند که مورخان از آنان به عنوان دودمان شروانشاهیان (شیروانشاهیان) یادکرده اند. این دودمان اواخر قرن هفتم میلادی هنگامی که قلمرو خودرا معرض حمله یک فرمانده نظامی عرب دید با او سازش کرد و به همینگونه قرنها بعد با مغول و تیموریان، ولی دربرابر حملات شیخ جنید و شیخ حیدر پدر بزرگ و پدر شاه اسماعیل صفوی مقاومت کرد که هر دو در جنگ کشته شدند. شاه اسماعیل در سال 1501 به انتقام خون پدر بزرگ و پدر، باکو پایتخت شروانشاهان را تصرف و کاخ و گورستان سلطنتی آنجارا ویران ساخت. شاه طهماسب پسر شاه اسماعیل بود که دودمان شروانشاهیان را در سال 1538 برانداخت و برادر خود القاص میرزا را بر جای آنان نشاند. خاقانی و نظامی از شعرای معروف دوران شروانشاهیان هستند. پایتخت شروانشاهیان نخست شماخی بود که آن را به باکو منتقل کرده بودند.


1285ش:در این روز در سال 1285 هجری (30 دسامبر 1906 میلادی) مظفر الدین شاه قاجار مصوبه قانون اساسی را كه با اجرای آن نظام حكومتی ایران «پارلمانی» می شد امضاء كرد و ده روز بعد هم درگذشت. این قانون دارای 51 اصل بود كه بعدا و چندبار اصلاحیه هایی به نام «متمم» بر آن اضافه شد. طرح قانون اساسی سال 1906 میلادی كه عنوان آن را در آن زمان «نظامنامه» گذارده بودند به جای مجمع موسسان، توسط چندحقوقدان و سیاستمدار انشاء، و در مجلس شورا كه اعضای آن نیز به صورت خاص تعیین شده بودند تصویب شده بود و احتمالا نفوذ خارجی در تدوین آن بی تاثیر نبود. طبق استاندارد جهانی، طرح هرقانون اساسی و اصلاحیه های آن پس از تصویب در مجمع مربوط باید به رفراندم سراسری گذارده شود تا ام القوانین یک ملت گردد.

نخستین جلسه مجلس شورا در كاخ گلستان تشكیل شده بود كه بعدا به میدان تاریخی بهارستان منتقل شد و بربالای سردر مجلس علامت «عدل مظفر» را نصب كردند زیرا كه مظفر الدین شاه گفته بود كه مشروط كردن اختیارات شاه و دولت (سه قوه حکومتی) و تعیین رئیس قوه مجریه (در آن زمان نخست وزیر) با تمایل و رای اعتماد مجلس، آرزوی قلبی و همیشگی او بوده است. علامت «عدل مظفر» كه یك شیئ ملی و تاریخی است و مفهوم آن «پیروزی عدالت» هم می تواند باشد پس از پیروزی انقلاب در بهمن ماه 1357، دیگر در محل خود دیده نمی شود!.

مروری برتاریخ مشروطیت ایران نشان می دهد كه اعضای پارلمان ایران را تقریبا همیشه طبقه خاصی تشكیل می دادند و یا كسانی بودند كه نامشان آشنا بود و یا این كه كوشیده بودند مردم با نام آنان آشنا شوند. سوء استفاده های گوناگون و برگزاری نادرست و سوء جریان انتخابات در طول دمکراسی ایران که داستانی طولانی و رنج آور است باعث شده است که ایرانیان آنطور که باید به اهمیت رای و مشارکت در انتخابات پی نبرده و یا آن را جدی نگیرند. از سال 1359 به این سوی نیز به دلیل كمبود رسانه حرفه ای و مستقل در ایران، مردم آن چنان كه باید با جزئیات دمكراسی و فرضیه های آن آشنا نشدند. تحولات پس از انتخابات خرداد 1388 که نخستین اعتراض جدّی به انتخابات بوده ممکن است ایرانیان را متوجه اهمیت "رای" و انتخابات کرده و مشارکت در انتخابات بعدی وسیعتر و با چشم و گوش باز و دقت کامل باشد.

دوران حكومت مرحوم دكتر مصدق زیاد طول نكشید تا دمكراسی در ذهن مردم نقش بندد. در این دوره 29 ماهه، وی با نطقهای خود و تشویق ایرانیان به تشكیل اجتماعات (که نیاز به کسب مجوز نداشت و تنها لازم بود که زمان و مکان برگزاری آن قبلا به پلیس و مراجع مربوط اطلاع داده شود) و دادن رای، دقت در انتخاب فرد و افراد (نامزدها)، خواندن روزنامه كه دریافت مجوز انتشار آن شرایط سخت و مبهم نداشت و طرح اعتراض نسبت به تصمیمات دولت، ایرانیان را وارد دنیای دمكراسی كرده بود كه پس از سقوط دولت او ، عكس آن رفتار شد و مردم هرچه را كه فراگرفته بودند به فراموشی سپردند و رشته ها دوباره پنبه شد. پس از براندازی 28 امرداد کار ترس از دمکراسی واقعی به جایی رسیده بود که تا سالها؛ واژه های اعتصاب، تظاهرات، انقلاب و نظایر آنها حتی واژه دمکراسی عملا از كلمات ممنوعه شده بود.

 

مظفرالدین شاه

 

1332ش:دهم دی ماه 1332 (شب هنگام) داریوش فروهر رئیس وقت حزب پان ایرانیست را كه از بیست و هشتم امرداد (روز براندازی دولت مصدق) ناپدید شده بود درحال خواب در خانه دكتر حسن نظمی انصاری دستگیر كردند و به فرمانداری نظامی بردند.

اتهام او حمایت از کارهای مصدق و دلیل آن (بزعم دولت وقت) فرار فروهر از بیمارستان سینا در غروب 28 امرداد 1332 و اطلاع از پیروزی سرلشکر فضل الله زاهدی بود!. فروهر پیش از ظهر 28 امرداد در جریان حمله عوامل كودتا به دفتر حزب پان ایرانیست مجروح و به بیمارستان سینا منتقل شده بود.

 

1333ش:چهار روز پس از آغاز بهره برداری از نفت ایران توسط كنسرسیوم شركتهای نفتی غرب و سه هفته بعد از دیدار شاه از آمریكا و دادن وعده پیوستن به اتحادیه نظامی غرب و 16 ماه پس از براندازی 28 امرداد، «لوی هندر سون» دیپلمات ضدشوروی آمریكا كه به معاونت خارجه این كشور منصوب شده بود نهم دیماه 1333 (30 دسامبر 1954) تهران را ترك كرد. وی از سال 1951 (1330 هجری خورشیدی) سفیر آمریكا در تهران و طبق نوشته ها، یكی از عوامل براندازی 28 امرداد 1332 بود. هندر سون كه در سال 1957 بازنشسته و در سال 1986 در یك خانه سالمندان در گذشت از سال 1922 وارد كار دیپلماتیك شده بود. وی 94 سال عمر کرد.

هندرسون كه در آركانزا به دنیا آمده بود و پدرش كشیش بود از آغاز كار كمر به جلوگیری ازگسترش كمونیسم و همچنین بسط نفود دولت مسکو بسته بود. او در دهه 1920 در آمریكا كار بررسی میزان همكاریهای چپهای این كشور با شوروی را برعهده داشت و سپس با تبعیدیان و فراریان از شوروی تماس برقرار كرده و آنگاه مامور در كشورهای بالتیك شده بود تا از نزدیك فعالیت های شوروی را زیر نظر داشته باشد.

پس از برقراری مناسبات سیاسی میان آمریكا و شوروی در دهه 1930، هندرسون در سفارت تازه تاسیس امریكا در مسكو صاحب مقام شد و سپس همین كار را در كشورهای اروپای شرقی داشت. وی بااین تجربه وسیع، از فرصت فشار شوروی به تركیه و بپاخیزی كمونیستهای یونان استفاده كرد و با كمك "جورج كنان" ترومن را قانع به در پیش گرفتن سیاست تازه ای كرد كه منجر به صدور دكترین ترومن و محاصره شوروی و اتحاد نظامی با تركیه و كمك گسترده به دولت یونان شد.

هندرسون كه پس از كمونیسم، نفت را یك کالای اقتصادی - سیاسی (استراتژیک) و در عین حال مسئله ساز و دردسر آفرین تشخیص داده بود خواست كه به ماموریت عراق فرستاده شود و در اینجا دقیقا از اوضاع جهان عرب و وضعیت و سیاست های نفت آگاه شد؛ به گونه ای كه هنگام بحث از تقسیم فلسطین میان یهودیان و اعراب نظر دیگری را مطرح ساخت و چون موفق نشد فكر خود را به كرسی بنشاند ماموریت هند (که با مشکلات پس از تجزیه رو به رو بود) گرفت و به دهلی نو رفت و در پی ملی شدن نفت ایران و تبدیل تهران به یک كانون خطر برای غرب و حساس شدن اوضاع، سفیر امریكا در تهران شد. وی که یک جنوبی آمریکایی تمام عیار (خشن، اخمو و قاطع) بود ازدكتر مصدق تا آنجا كه كارهای او به تقویت ناسیونالیسم ایرانی و گسترش دمكراسی می انجامید جانبداری كرد زیرا كه با این دو عامل از پیشرفت كمونیسم و بسط نفود شوروی جلوگیری می شد، ولی از لحظه ای كه احساس كرد ادامه تحریم اقتصادی ایران از سوی انگلستان زندگی را بر مردم سخت كرده و متمایل به حزب توده شده اند و در چند تظاهرات قدرت این حزب را به چشم دید تغییر نظر داد و نه تنها از توطئه های انگلستان بر ضد دكتر مصدق جلوگیری نكرد بلكه در صدد همكاری با مساعی براندازی او و روی كار اوردن مقامهای ایرانی موافق اتحاد ایران با غرب و سپردن كار نفت به شركتهای غربی بر آمد و با دو ــ سه رفت و آمد سریع به خارج از ایران در تابستان 1332، مسئله ایران به سود غرب حل شد و ....

 

Loy Wesley Henderson

 

1993م:امانوئل لویناس Emmanuel Levinas فیلسوف اگزیستیانسیالیست فرانسوی كه در سی ام دسامبر سال 1905 میلادی به دنیا آمد و در سوربن فلسفه به کار تدریس پرداخت تلاش بسیار كرد كه نظرات اگزیستیانسیالیستهای فرانسه و آلمان را به هم نزدیك كند. او از سال 1930 تا 1993 كتابهای فلسفی متعدد مخصوصا در رابطه با اگزیستیانسیالیسم كه فلسفه ای نسبتا نوین است منتشر ساخت كه از میان آنها «وجود و موجودات»، «آن سوی وجود». «پدیده شناسی»، «واقعیت وجود» و «غیر از بودن» معروفتر هستند. در همه این آثار، وی از آزادی عمل یك موجود سخن به میان آورده و تفاوت میان مطالعه اشیاء و خود اشیاء را بیان كرده است.

 

امانوئل لویناس

 

2004م:بیست و هفتم دسامبر 2004 بانو «سوزان سانتگ Susan Sontag» روشنفكر، داستان نگار، مقاله نویس، نویسنده نمایشنامه، منتقد و همچنین سازنده فیلم در 71 سالگی در شهر نیویورك از بیماری سرطان خون درگذشت. از سوزان (سوزن) به عنوان یك روشنفكر رادیكال نام برده اند.

سوزن(سوزان) در نقد نویسی یك تحول رادیكال به وجود آورده است. بهترین داستانهایش «عاشق آتشفشان»، «در آمریكا» و «مربوط به درد دیگران» عنوان دارند. «من، و غیره» خواندنی ترین مجموعه داستانهای كوتاه اوست.

از میان مقالات خوب و پر سر و صدای او، مقاله های «درباره عكس»، «اراده رادیكال» ، «استعاره ای از ایدز» و ... را می توان نام برد. آخرین مقاله او كه واكنش وی را به ماجرای شكنجه زندانیان در زندان «ابوغریب» عراق منعكس ساخت و عنوانش «درباره جنگ و مصیبت» بود در ماه مه 2004 انتشار یافت.

 

سوزان


2003م:28 و 29 دسامبر 2003 در قلمرو دمكراسی دو تحول تازه به چشم خورد كه در خور توجه قرار گرفتند. یكی انتخاب «بوریس گریزلوف» به ریاست دوما (مجلس نمایندگان روسیه) و دیگری انتخاب میلوشویچ (رهبر وقت حزب سوسیالیست صربستان ) و ششله (رهبر حزب افراطی ناسیونالیستی صرب) به نمایندگی پارلمان صربستان بود كه هر دو بعدا در لاهه به زندان سازمان ملل افتادند و میلوشویچ در همین زندان درگذشت.

در این انتخابات، حزب دمكرات هوادار غرب تنها 37 کرسی (حدود یک ششم کرسی ها) را كسب كرد كه باعث دلخوری شدید اتحادیه اروپا شده بود كه چشم دیدن ناسیونالیستها را در این قاره ندارد. حزب دمكرات متمایل به ناسیونالیسم صرب (حزب كوشتونیكا رئیس جمهوری سابق) هم در این انتخابات نتوانست بیش از 53 كرسی به دست آورد. به گفته ناظران بیطرف، انتخابات دسامبر 2003 صربستان جای حرف نداشت.

صربها پس از آغاز فروپاشی کنفدراسیون یوگوسلاوی، در چند انتخاباتی که صورت گرفته بود بهتر از هر كشور دیگر از آراء خود برای نشان دادن اندیشه و احساسشان استفاده و ثابت كردند كه حربه دمكراسی - همان حربه ای را كه اروپای غربی آن را دهها سال برای كوبیدنشان بكار برده بود جهت ابراز واكنش به خوبی بکار بردند. صربها در آن انتخابات با آرای خود به جای دادن میدان به سیاستمداران مشتاق بی قرار قدرت، میدان را از آنان گرفتند تا مجبور به تشكیل دولت ائتلافی ضعیف و متزلزل شوند و اندیشه سوء استفاده از قدرت را فراموش كنند.

این بود شاهكار اسلاوهای جنوبی، و اما كار تازه اسلاوهای شمالی كه آن هم با حربه دمكراسی صورت گرفت: احزاب مختلف در دومای روسیه كه پیش از انتخابات به یكدیگر می تاختند برای تعیین رئیس پارلمان، جز پانزده نماینده از مجموع 450 تن، رای به مهندس بوریس گریزلوف دادند كه رئیس حزب تازه تاسیس «روسیه متحد» است .

وی كه از گروه «یاران لنینگرادی پوتین» بشمار می رود تا قبل از انتخابات وزیر داخله روسیه بود. گریزلوف كه قبلا از اعضای حزب كمونیست شوروی و فرزند یك افسر روس بود تا چند سال پیش وارد سیاست نشده بود و شغل مهندسی رادیو داشت. وی همانند یارانش با آزادیهای به مفهوم غرب میانه ای ندارد. با انتخاب گریزلوف، پوتین - قدرت مطلق شد.

 

میلوشویچ


1819م:امروز، 30 دسامبر، زاد روز تئودور فونتان Theodor Fontane داستان نویس آلمانی است كه در 1819 به دنیا آمد و بسال 1898 درگذشت. داستانهای او همه از ماجراهای واقعی گرفته شده اند و عموما زمینه زن و شوهری دارند. وی نهایت كوشش را بكار برده تابا طرح و انعكاس مسائل خانوادگی چشم و گوش مردم را به مسائل ازدواج بازكند تا در این بزرگترین و مهمترین انتخاب خود در طول حیات (همسرگزینی) مرتكب اشتباه نشوند. ولی ایرادی كه به داستانهای او وارد آمده این است كه این ماجراها در خانواده های طبقه بالا و در پروس قرن نوزدهم اتفاق افتاده اند و نمی شود انها را به همه تعمیم داد و دلیل آن این است كه "فونتان" هرگز از منطقه برلن و براندنبورگ قدم به خارج نگذارد.

داستانهای فونتان شرح جدایی ها، بی وفایی ها، ازدواجهای مصلحتی و بعضا سیاسی، رفتار زن و شوهر ها، و نقش شخصیت و اخلاقیات و پرورش اولیه در حفظ بنای خانواده است . داستان «افی بریست» او به صورت فیلم سینمایی در آمده است.

 

Theodor Fontane

 

1306ش:نهم دی ماه (سی ام دسامبر) زادروز عنایت الله گلستانه قدیمی ترین حادثه نگار رسانه های ایران است كه در سال 1306 (1927 میلادی) در تهران به دنیا آمد و هنوز (در ژوئن سال 2009) در 82 سالگی با ژورنالیسم وداع نگفته است.

گلستانه از اواسط دهه 1320 (دهه 1940 میلادی) كار روزنامه نگاری را از «كیهان» آغاز كرد. در آن زمان نوشتن اخبار حوادث شهری در مطبوعات ایران به گونه ای كه در غرب صورت می گرفت رسم نبود. در آن زمان روزنامه های ایران در مورد چنین اخباری (قتل، خودكشی، سرقت، حوادث رانندگی، حریق و ...) به درج اعلامیه های رسمی موسسات مربوط اكتفا می كردند.

گلستانه به جای درج این اعلامیه ها، از آنها به صورت سرنخ استفاده می كرد و شخصا همانند یك كارآگاه پلیس در محل به تحقیق می پرداخت كه این كار در آن زمان خالی از خطر نبود و زحمت زیاد داشت، اما مخاطب فراوان. با وجود اینكه این روش پرزحمت كسب خبر، مخاطبان كیهان (روزنامه عصر) را چند برابر كرده بود دستمزد گلستانه به آن حد نبود كه هزینه زندگانی او را تامین كند. گلستانه كه از میان یك خانواده معروف (حاجب الدوله) برخاسته بود مجبور شد برای كسب درآمد بیشتر در یك روزنامه صبح نیز بكار پردازد و وی روزنامه معروف باختر امروز (به مدیریت دكتر حسین فاطمی) را برای این كار برگزید ولی دراینجا او را ماموریت تهیه اخبار سیاسی دادند. گلستانه در اینجا هم روش خود را رها نكرد و به جای كسب خبر از سخنگویان رسمی، به مقامات دست دوم و اصحاب اطلاع روی آورد و هر شب به بیش از صد نفر تلفن می كرد و به چندین محفل و پاتوق سر می زد بطوری كه با وجود كمبود خط تلفنی در تهران مجبور شدند برایش در تحریریه روزنامه یك تلفن اختصاصی قراردهند. عمر كاركردن گلستانه در باختر امروز طولانی نبود و با انتشار خبری درباره خلع سلاح عشایر كه قراربود محرمانه بماند مجبور به ترك این روزنامه شد.

گلستانه بعدا به روزنامه اطلاعات جذب شد و دلیل عمده آن این بود كه اطلاعات درآمد بیشتری داشت و دستمزد نسبتا قابل ملاحظه می داد و دیگر، گلستانه نیاز به كار كردن در دو روزنامه (صبح و عصر) را نداشت. سردبیر وقت روزنامه اطلاعات هم روزنامه نگاری حرفه ای تر بود و ژورنالیسم را درك می كرد و بنابراین به روش گلستانه (كسب خبر از دست اول و مراجعه به اهل اطلاع و مردم كوچه و خیابان) ارج می نهاد.

اواخر سال 1350 (1972 میلادی) سردبیر سابق روزنامه های اطلاعات و آیندگان (غلامحسین صالحیار) كه برای رادیو ـ تلویزیون ملی یك خبرگزاری تاسیس كرده بود و روش تازه ای برای پخش اخبار در پیش گرفته بود از گلستانه دعوت كرد كه برای بخش اخبار «سر ساعت ها معروف به سه دقیقه ای» گزارش شهری تهیه كند.

گلستانه از آن پس به كار در رادیو تلویزیون ادامه داد و چون رشته كار او سیاسی و تبلیغ برای نظام سابق تشخیص داده نشد همچنان (در 82 سالگی) بكار در آن سازمان ادامه می دهد. گلستانه ازجمله همان روزنامه نگارانی است كه اگر روزنامه نگاری را ترك كند سلامت خود را هم از دست خواهد داد زیرا كه با تمام وجود عاشق این كار است و نیاز دارد كه در هوای یك رسانه ـ روزنامه و یا رادیو تلویزیون ـ استنشاق كند.

 

گلستانه در سال 2008

 

2004م:متن توصیه های 27 دسامبر سال 2004 فدراسیون اتحادیه های مطبوعاتی کشورهای صنعتی که به تایید استادان آموزش روزنامه نگاری هم رسیده بود از این قرار است:

1 ـ بیش از پیش خود را با شرایط مخاطبان قرن 21 تطبیق دهید و وقت كم، سلیقه و خواست این مخاطبان را كه در نظر سنجی های «فوكس گروپ» و مصاحبه های خانه به خانه و میز گردها به دست آمده است به اجرا بگذارید؛ ازجمله به كوتاه نویسی مطالب، ساده نگاری، كاهش مطالب كم خواننده و قرن نوزدهمی، افزایش ستون های ثابت تحلیل توسط كارشناسان معروف، توجه به «نظر» به همان اندازه «خبر»، افزودن بر مطالب معروف به «آموزش عمومی» و مورد توجهو خواست مخاطبان، تماس لاینقطع با مخاطبان و کسب نظر آنان نسبت به محتوا توسط «دبیر عمومی = پابلیک ادیتور» هر روزنامه، توجه بیش از پیش به عكس و كاریكاتور و ....

2 ـ از میزان نقل خبر از خبرگزاری ها بکاهید، بر میزان تولید اطاق خبر خود بیافزایید تا مشابهت روزنامه ها و شبکه های تلویزیونی با یکدیگر به حد اقل برسد و بر موارد اعزام خبرنگار خود به محل وقوع رویدادهای مهم (حتی نقاط دور دست و كشورهای دیگر) اضافه کنید، نظر مردم را درباره تصمیمات دولتی (قوای سه گانه) و حوادت و تحولات روز بپرسید و منعکس کنید، میز اینوستیگیتیو اطاق خبر خودرا رونق بخشید، هر روز شمار بیشتری خبر اختصاصی داشته باشید و ....

3 ـ برای رقابت با آنلاین ها و وبلاگها، در جذب روزنامه نگار و مقاله نویس حرفه ای (ماهر، بی طرف، شناخته شده در جامعه و نداشتن مشغله و راه دیگر برای کسب درآمد) تلاش کنید و بر میزان دستمزد و حق التحریرها بیافزایید.

4 ـ برای وصول به هدف های بند 3 این توصیه نامه، شرایط ارتقاء از خبرگیری به خبرنگاری و از خبرنگاری به دبیری را سخت تر و میزان توقف در هر رده را افزایش داده و اطاق خبر را اصطلاحا تجربه گراتر کنید.

گزارش های مربوط به ادامه زیاندهی روزنامه ها و کاهش مخاطبان آنها و همچنین شبکه های تلویزیونی در دسامبر 2008، نشان داد که درصد کمی از توصیه های عمومی دسامبر سال 2004 به اجرا گذارده شده است و رسانه های چاپی و صوت و تصویری هنوز نتوانسته اند که خودرا با خواست های مخاطبان قرن 21 مطابقت دهند.

برغم وصیتنامه لنین؛ ضعف رسانه ها در شوروی سابق و روسیه پس از فروپاشی شوروی

عادت شده است كه رسانه ها در 29 دسامبر هر سال از وصیتنامه لنین یادكنند كه وی در این روز در سال 1922 انشاء آن را كه به زنش «كروپسكایا» دیكته می كرد به پایان برده بود.

لنین در این وصیتنامه خواسته بود كه شمار اعضای كمیته مركزی حزب افزایش یابد و به یكصد تن برسد تا تصمیمگیری ها منحصر به چند نفر نباشد. تصمیمات مربوط به برنامه ریزی ها باید به تصویب دستگاه مقننه برسد و قانون شود تا از دستبرد تفسیر در امان باشد. از اهمیت رسانه ها برای دفاع از نظام و كشور نباید غافل بود كه زیر بنای هر كشور و نظام هستند. اگر شعارهای انقلاب از یاد برود و اصول در حزب نادیده گرفته شود افول شوروی حتمی است. باید (برای صیانت قانون اساسی از هرگونه گزند) به ارتش نقش سیاسی و نظارتی بیشتری داده شود. نباید مدیریت همه امور و به ویژه دبیركلی حزب به رفیق استالین سپرده شود. باید حرفهای رفیق تروتسكی هم شنیده شوند و ....

«تاریخ» نشان داد كه هیچ یك از توصیه های لنین رعایت نشد و در نتیجه بنایی را كه ساخته بود فروپاشید. در مورد رسانه ها، ضعف شوروی تا به آن حد رسیده بود كه در دهه 1970 ، این دولت نتوانست توصیه برژنف را عملی سازد كه گفته بود رادیو ـ تلویزیون و روزنامه های شوروی اخبار جنایی و ضعف های اجتماعی آمریكا را كه هر روز در رسانه های این كشور منعكس می شوند ترجمه و عینا منتشر كنند تا روسها تصور نكنند كه آنجا بهشت است و ....

تا آن زمان نظام شوروی نتوانسته بود چند روزنامه نگار ماهر پرورش دهد كه این تصمیم برژنف را حتی برای یك روز به اجرا درآورند. به گفته برخی از اصحاب نظر، اگر توصیه های ماركس و لنین در مورد رسانه ها و پرورش روزنامه نگار خوب (نه فرصت طلب و یا بیکار نبودن) عملی شده بود شاید كار شوروی به اینجا كشیده نمی شد.

در دسامبر 2004 ( 13 سال پس از فروپاشی شوروی) کارشناسان بی طرف امور رسانه ها گفته بودند که هنوز (تا آن زمان) روسیه عاری از سیستم دفاعی رسانه ای است و این ضعف را اینك (دسامبر 2004) كه معارضه دو رقیب قدیم از سر گرفته شده است به وضوح می توان مشاهده كرد زیرا که رسانه های هر کشور ابزار معارضات و منازعات سیاسی (حمله، دفاع و ضد حمله) آن کشور هستند. در دوران معاصر، رسانه های گروهی بزرگترین جنگ افزار یك كشور بشمار می روند.

در جریان معارضه بر سر انتخابات (سال 2004) اوكراین دیدیم كه این رسانه های غرب بودند كه خواست این بلوک را بر كرسی نشاندند. همین رسانه های آمریكا و انگلستان بوده اند كه «انگلیسی» را زبان جهانی كرده اند و حرف سران كشورهای متبوع را با آب و تاب به گوش همگان در گوشه و كنار جهان می رسانند و سیاست های آنان را به پیش می رانند.

 

1905م:تزار نیكلای دوم امپراتور روسیه برای سركوب كردن تظاهرات 150 هزار نفری مسكو كه 23 روز ادامه داشت، 30 دسامبر سال 1905 دستور داد كه تظاهر كنندگان را زیر آتش توپ قراردهند!. در این تیر اندازی بیش از ده هزار تن كشته شدند. تظاهرات در طول سال 1905 در بیشتر شهرهای روسیه جریان داشت كه تظاهرات مسكو در ماه دسامبر وسیعتر از همه بود و تظاهر كنندگان كه به كمبود و گرانی مایحتاج زندگی، وجود فساد اداری و نیز نبود آزادی اعتراض داشتند خیابانهای مسكو را بسته بودند.

 

نیكلای دوم

 

1911م:سی ام دسامبر سال 1911 روزی است كه برای نخستین بار چین دارای رئیس جمهور شد. در این روز شورای انقلاب چین، دكتر سون یات ــ سن Dr. Sun Yat - Sen رهبر انقلاب را به عنوان رئیس جمهور موقت چین بر گزید. وی به امپراتور خردسال از دودمان «منچو» و سایر اعضای خاندان سلطنت امان داد و اجازه داد كه در همان كاخ سلطنتی با دریافت مقرری معیّن به زندگی خود ادامه دهند، به این شرط كه وارد توطئه بر ضد نظام جمهوری نشوند. «سون ـ یات ـ سن» سپس دستور داد كه تفویض اختیارات به آرامی صورت گیرد و مقامات اداری به تدریج و تنها درصورت ادامه فساد و یا ثبوت عدم لیاقت و یافتن جانشین بهتر برایشان تعویض شوند و مقررّی آنان پس از عزل، در صورتی که پس از تغییر نظام حکومتی مرتکب جرم اداری و فعالیت ضد انفلابی نشده باشند قطع نشود و پرداخت آن طبق ضوابطی عادلانه که تدوین خواهد شد ادامه یابد.

 

 Sun Yat - Sen

 

2008م:درنظر سنجی هر شش ماه یکبار و پنجاه میلیونی روسیه که نتایج آن 28 دسامبر جاری (سال 2008) اعلام شد روس ها به ترتیب الکساندر نفسکی، پیوتر ستولیپین و استالین را انتخاب کرده بودند. این نظر سنجی درباره "انتخاب بهترین روس" تا پایان قرن بیستم بود.

الکساندر نفسکی یک میهندوست روس بود که در قرن 13 میلادی (پیش از تامین وحدت و تاسیس کشور واحد روسیه) با نیرویی کم جان برکف نهاده، تجاوز سوئد و آلمان را درهم شکسته و پیشروی مغولان را سد کرده بود که اگر این بپاخیزی قهرمانانه نبود روسیه ای به وجود نمی آمد.

ستولی پین که از 1906 تا 1911 نخست وزیر روسیه بود یک میهندوست چپگرا بود که دست به اصلاحات ارضی و دمکراتیک (مشروطه کردن روسیه) و لغو امتیازات اعیان و اشراف زده بود و به همین سبب هم ترتیب ترور او در حضور تزار در یک تئاتر در شهر "کی اف" داده شد. ما ایرانیان به دلیل اینکه قرارداد تقسیم ایران به دو منطقه نفوذ روسیه و انگلستان در زمان نخست وزیری ستولی پین امضا شده بود نظر خوبی نسبت به او نداریم.

استالین گرجستانی را روسها یک فسادزدا می دانند (گرچه با اعمال خشونت بی رحمانه).

این انتخاب روسها، در این زمان خیلی پرمعنا تلقی شده و حاکی از انعکاس ملی گرایی، متمایل به چپ و مخالف فساد اداری ـ اقتصادی بودن روسها دارد که باتمام وجود خواهان اقتدار وطن و یکپارچه شدن سرزمین های متشکله امپراتوری روسیه هستند. انتخاب یک گرجستانی به عنوان "بهترین روس شماره 3" به مفهوم آن است که روسها تجزیه امپراتوری خودرا که با فروپاشی شوروی عملی شده است قبول ندارند. ولادیمیر پوتین با توجه به همین تمایلات بوده است که دارد به «مخلوطی از امپراتوری تزارها و شوروی سابق» باز می گردد. این عبارت را چهار سال پیش «ایلاریانوف» برزبان رانده بود.

اواخر دسامبر 2005 «آندری ایلاریانوف» مشاور ویژه پوتین رئیس جمهور وقت روسیه از سمت خود در كرملین کناره گبری کرد و اعلام داشت: شش سال پیش با امید به بسط اقتصاد آزاد در روسیه و گسترش و ماندگار شدن آزادی های سیاسی، همكار كرملین شدم و همه دانش و مهارت (!) خود را در تحقق آنها بكار بردم ولی از سال گذشته (سال 2004) ورق برگشت خورد و دولت (پوتین) مدل اقتصادی دیگری را در پیش گرفته است كه من موافق آن نیستم و با روش تازه پوتین هم كه همه اختیارات در مسكو متمركز شود موافقت ندارم و آن را نوعی محدود شدن آزادی عمل مقامات محلی می دانم. من این روش را پیدایش یك نظام حكومتی تازه در روسیه مشابه تزارها می بینم که نهایتا به درگیری با غرب خواهد انجامید. ایلاریانوف كه مورد حمایت غرب بود قبلا نیز چند بار از تغییر روش پوتین و بازگشت به سیاست های ناسیونالیستی با نگرش تزاری تلویحا انتقاد كرده بود.

مفسران غرب همان وقت در تفسیر كناره گیری پرسر و صدای ایلاریانوف نوشته یودند كه این كناره گیری ثابت كرد كه پوتین دارد به دوران «مخلوطی از امپراتوری تزارها و شوروی سابق» باز می گردد و تسریع برنامه نوسازی تسلیحات، فعال شدن در بازار استراتژیك نفت و گاز، تجدید فعالیت های موشکی، محدود كردن فعالیت سازمانهای غیر انتفاعی بین المللی (نگوها) در روسیه، واردآوردن فشار به صورت دیكته كردن به اعضای جامعه مشترك المنافع، نزدیك شدن به دولت هایی كه دوست غرب نیستند (ازجمله ایران) و سهم خواهی در عراق و ... نشانه هایی از آغاز این بازگشت و فعال شدن در امور بین المللی است. به نوشته این مفسران، پوتین قبلا و از داخل تحت فشار قرارگرفته بود كه راه تزارها و یا راه شوروی ها را در پیش گیرد تا روسیه به صورت یك قدرت و یكپارچه باقی بماند، و وی مخلوطی از این دو پیشنهاد را كه مدلی تازه است انتخاب كرده است. این مفسران نوشته بودند که نباید فراموش کرد که پوتین یک افسر سازمان اطلاعات و امنیت شوروی (کا گ ب) بود، آموزش دیده است که چگونه با غرب مبارزه کند. او تمامی روش ها (ترفندها) و تدابیر ما و راه خنثی کردنشان را می داند. مفسران غرب، روز کناره گیری "ایلاریانوف" را روز آغاز دوران تازه ای در روسیه نوشته بودند.

 

ابراز علاقه مندی به استالین گرجی تبار


39: تیتوس كه از سال 79 تا 81 میلادی امپراتور روم بود به دنیا آمد. او در سال 70 میلادی كه یك ژنرال رومی بود اورشلیم را تصرف و ویران ساخت و یهودیان را از فلسطین پراكنده كرد. تیتوس كه 23 ژوئن سال 79 میلادی با رای سنای روم امپراتور شده بود 19 سپتامبر سال 81 بر اثر ابتلا به طاعون درگذشت.

1893: دولت آمریكا 45 هزار مایل مربع از اراضی كشور مكزیك را از این كشور خریداری و ضمیمه خاك خود كرد.

1900: دولت انگلستان بر اخبار جنگ با بوئرها (سفید پوستان هلندی مهاجر در افریقای جنوبی) سانسور برقرار كرد تا مردم انگلستان از ناموفق بودن نیروهای نظامی این كشور در این جنگ آگاه نشوند!. جنگ بوئرها، آغاز پایان امپراتوری انگلستان بشمار آمده است.

1903: یك تئاتر در شیكاگو آمریكا هنگام نمایش آتش گرفت و از 2000 تماشاگر 576 تن كشته شدند كه عمدتا در بالكن تئاتر نشسته بودند.

1908: امروز اعلام شد كه در زلزله پریروز جنوب ایتالیا بیش از یكصدهزار تن جان باخته اند كه 84 هزار تن از آنان از ساكنان شهر مسینا بودند.

1908: ( 1287خورشیدی ): شیخ فضل الله نوری كه با مشروطیت مخالفت می كرد مورد حمله حامیان مشروطیت قرار گرفت و مجروح شد.

1921: مجلس شورا عضویت ایران در جامعه ملل را تصویب كرد.

1922: تغییر نام روسیه شوروی به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی از چنین روزی رسمیت یافت.

1964: بیش از پانصد هندی به اتهام جاسوسی برای چین بازداشت شدند.

1964: ( 1343 خورشیدی): بنیاد فرهنگ ایران به منطور حراست از میراث فرهنگی از جمله خالص سازی زبان پارسی آغاز بكار كرد.

1975: در فرودگاه« لاگاردیا» در شهر نیویورك یك جامه دان حاوی بمب روی نوار نقاله منفجر شد كه بر اثر آن 14 تن كشته و 70 نفر مجروح شدند.

1985: تقریبا همزمان در فرودگاههای رم و وین به جایگاه شركت هواپیمایی اسرائیل با نارنجك و مسلسل حمله شد كه منجر به مرگ 14 نفر و جرح بیش از یكصد نفر گردید.

1986: رونالد ریگن رئیس جمهور وقت آمریكا موضوع فروش اسلحه به ایران (ماجرای ایران ــ كنترا) را یك اشتباه سیاسی دولت خود خواند.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
رضا عطاران و تقویم تاریخ :))

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ -1 دی



1738پیش ازمیلاد:"یكم دیماه" از 1738 سال پیش از میلاد «دی گان» و «خور روز» نامیده شده است که به زعم ایرانیان باستان، روز تولد دوباره خورشید پس از بلندترین شب سال بوده است. سال 1738 قبل از میلاد (3746 سال پیش) را یک تقویم ویژه پارسیان هند (زرتشتیان ایرانی که پس از حمله اعراب مسلمان در سده هفتم میلادی جلای وطن کردند و به هند رفتند و در آنجا ماندگار شده اند) به دست داده است. ایرانیان باستان که با نگرانی از طولانی بودن شب و ترس از بازنیامدن خورشید تا سپیده دم در کنار یکدیگر بیدار می نشستند و خود را سرگرم می کردند تا اندوه ظلمت را فراموش کنند، روز پس از آن شب (یكم دی ماه) را كه «خور روز» و «دی گان (بمانند مهرگان)» می خواندند به استراحت می پرداختند و تعطیل عمومی بود. در این روز عمدتا به این لحاظ از كار دست می كشیدند كه نمی خواستند احیانا مرتكب بدی كردن مخصوصا دروغ گفتن شوند كه ارتكاب هر كار بد، هرچند كوچك، در روز تولد خورشید گناهی بزرگ شمرده می شد. آیین های شب یلدا (شب چله - طولانی ترین شب سال) از هزاره دوم پیش از میلاد تا به امروز تقریبا به همان صورت در ایران زمین - صرف نظر از مرزبندی ها تحمیلی دو قرن گذشته - هر سال برگزار می شود.

«خور روز، یكم دی ماه» در ایران باستان درعین حال روز برابری انسانها (حقوق بشر) بود. در این روز همگان از جمله شاه لباس ساده می پوشیدند تا یكسان به نظر آیند و كسی حق دستور دادن به دیگری را نداشت و كارها داوطلبانه انجام می گرفت، نه تحت امر. در این روز جنگ كردن و خونریزی، شکار، و حتی كشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود.

یکی از آیین های ویژه «دی گان» این بود که ایرانیان در این روز در برابر درخت سرو که به آن به چشم مظهر مقاومت در برابر تاریكی و سرما می نگریستند می ایستادند و قول می دادند كه تا سال بعد دست کم یك نهال سرو دیگر كشت كنند، و جنبش های حفظ محیط زیست که از قرن بیستم در همه جا بپاخاسته اند از این کار ایرانیان باستان تمجید فراوان می کنند و به منش آنان احترام می گذارند. کشت درخت سرو و كاج اینک دارد عادتی جهانی می شود.

باید دانست که زبانشناسان واژه «دیday» به معنای روز را گرفته شده از دی ماه ایرانیان می پندارند. زبان انگلیسی یك زبان گرمانیك (ریشه آلمانی) و خویشاوند زبان فارسی است.

 

247م:22 دسامبر سال 247 میلادی در«خور روز»، زادروز خورشید و روز نویدهای بزرگ، تیرداد یكم دومین شاه ایران از دودمان اشكانیان در شهر صد دروازه (دامغان) بر تخت پادشاهی نشست و به مردمی كه در این مراسم شركت كرده بودند اطمینان داد كه تا روزی كه همه عوامل بیگانه (سلوكی ها ــ جانشینان اسكندر) را به دریای مركزی (مدیترانه) نریزد آرام نخواهد گرفت. پس از این مراسم، تیرداد در همان روز نیرو به هیرکانیا (گرگان) فرستاد تا فرماندار آنجا را كه شنیده بود با سلوكیها تماس گرفته تنبیه كنند كه این دستور اجرا شد.

اشك اول سر دودمان اشكانیان شهر «نسا» را پایتخت خود قرار داده بود و در طول حكومت خود در نزدیكی آن، شهر تازه ای ساخت كه به نام او «اشك آباد» نامیده می شود كه اینك پایتخت جمهوری تركمنستان است. معلوم نیست كه از چه زمان این نام در محدوده ایران کوچک شده امروز «عشق آباد» تلفظ می شود. تزارها كه در قرن 19 مناطق شمالی و شمال شرقی خراسان امروز را ضمیمه قلمرو خود كرده بودند خواهان رواج این تلفظ نادرست در ایران بودند تا توده های ایران متوجه سابقه تاریخی این شهر نشوند. در همان قرن، انگلیسی ها هم نقاط شرقی خراسان از جمله حاكم نشین قدیمی آن، شهر هرات را از ایران جدا كردند تا روسها به سوی هند پیشروی بیشتری نكنند! و خراسان بزرگ کوچک شد.


1911م:در اوج مرافعات مشروطه خواهان و مخالفان حكومت پارلمانی و قهر و آشتی ناصر الملك (نایب السلطنه) با مجلس و لشكر كشی سالارالدوله پسر مظفرالدین شاه و مدعی سلطنت به كرمانشاه، روسها رقیب استعماری سرسخت انگلیسی ها از خرابی اوضاع سوء استفاده كردند و از 22 دسامبر سال 1911 (یكم دی ماه 1290) در بسیاری از شهرهای منطقه تحت نفوذ شان به قلع و قمع مخالفان خود و هواداران انگلستان دست زدند؛ در تبریز عده ای را به دار كشیدند و چند تن دیگر را به تنور افكندند به گونه ای كه معاون والی ایالت (معاون استاندار) و فرمانده پادگان تبریز از ترس جان به كنسولگری انگلستان پناهنده شدند. در مشهد و رشت هم روسها زمام امور را خود به دست گرفتند. در این گیر و دار، در تهران نیز ناصر الملك مجلس را منحل كرد و چون نمایندگان حاضر به خروج از ساختمان بهارستان نبودند به نظمیه (پلیس تهران) متوسل شد و رئیس پلیس پس از اخراج نمایندگان از ساختمان، بر در ورودی مجلس (در میدان بهارستان) یك قفل بزرگ زد و ....

 

1370م:تصویب نامه شماره 44265 شورای وزیران مبنی بر اجرای قانون مصوب 19 خرداد 1370 مجلس شورای اسلامی به وزارت علوم و آموزش عالی ابلاغ شد، ولی اجرای آن دیری نپایید. طبق این قانون، به دانشجویان فارغ التحصیل دانشگاههای خارج كه مدرك تحصیلی فوق لیسانس و بالاتر دریافت كرده باشند و مدرك آنان به تصویب برسد اجازه وارد ساختن یك دستگاه خودرو سواری با خود با استفاده از تسهیلات گمركی داده شده بود. فارغ التحصیلان ایرانی دانشگاههای خارج كه از طریق سفارتخانه های ایران از این قانون آگاه شده بودند بااشتیاق و امیدواری با اتومبیل خود راهی ایران شدند و پس از عبور از پیچ و خمهای اداری مدارك تحصیلی شان را به تایید رساندند. صدها تن از آنان پروانه وارد ساختن اتومبیل خودرا به دست آوردند كه وزارت بازرگانی اواسط سال 1371 اجرای قانون - قانون مصوب مجلس - را متوقف ساخت!. با این تصمیم، اتومبیل بسیاری از دارندگان این پروانه ها در گمركات متوقف ماند. برخی به مجلس مراجعه كردند كه به آنان گفته شد قانون به قوت خود باقی است و اگر دولت هم لغو آن را بخواهد و مجلس موافقت كند عطف به ماسبق نمی شود و پروانه های صادره تا ابدالدهر معتبر خواهد بود. ولی وزارت بازرگانی به اشاره بانك مركزی زیر بار نرفت و كمیسیون اصل 90 هم كه به آن شكایت شده بود موفق به حل مسئله نشد. قضیه تا دیوان عدالت اداری و مطبوعات هم كشانده شد. بازهم «بورو كراسی» تا سالها به مقاومت خود ادامه داد.

یكی از دارندگان چنین پروانه ای كه با اتومبیل خود از مرز بازرگان بازگردانده شده بود به روزنامه های چاپ آمریكا مقاله داده و با گفتن داستان سفر از آمریكا تا مرز بازرگان و رهاساختن اتومبیل دلبند (که دو سه سال اورا در آمریکا سواری داده بود) در تركیه، از خسارت سنگینی كه از این رهگذر به او وارد آمده بود ناله سرداده بود، اما ....

 

1917م:بیست ویکم دسامبر سال 1917 داستان نگار آلمانی هنریك بول Heinrich Boll به دنیا آمد، 68 سال عمر كرد و در سال 1972 برنده جایزه ادبی نوبل شد. او در داستان نویسی، نگارش داستانهای كوتاه و نیز مقاله مهارت فراوان داشت. هنریك در نوشته های خود رنج ها و سختی ها آلمانی را در جریان جنگ جهانی دوم و پس از این جنگ به خوبی تشریح كرده است. داستانهای معروف او عبارتند از: دلقك، احترام از دست رفته كاترینا بلوم، طبل نازك، قطار سر وقت بود، ارواح و ....

وی با این كه تحصیلات كلاسیك آن چنانی نداشت در گفتاری در سال 1980 تعریف جالبی از داستان و داستان نگاری و اهمیت آن را و این كه هنر نویسندگی و اوج تفكر و تخیل است به دست داده و به طلوع و درخشش داستان نگاری در میان بعضی ملل و انحطاط و زوال آن در كشورهای دیگر اشاره كرده است. بول كه در 1985 فوت شد گفته بود كه در كشورهای اختناق عقیده و بیان كه دولتهای حتی به زبان داستان، حاضر به تحمل انتقاد و شنیدن ضعفها و كمبودها نیستند داستان نویسی عشق و سكس و ... رواج می یابد، زیرا كه داستان نگار نمی تواند هنر خود را برای مدتی طولانی محبوس سازد و اگر چنین داستانهایی بدآموزی تلقی شده اند، گناه از نویسنده نبوده است. «بول» داستان نگاری را نیازمند به حمایت و تشویق ملی (دولت ـ جامعه) دانسته و گفته است: با این كه «پاسترناك» با نوشتن یك داستان چهره شوروی را خراب كرد وی را از محله زیبای نویسندگان در حومه مسكو و مقرری قابل ملاحظه اش محروم نكردند. دولتها باید ملاحظه احوال نویسندگان داستان را داشته باشند و اسپانسری آنان را برعهده گیرند تا این هنر ادبیات ترقی و پیشرفت كند.

 

Heinrich Boll


1438م:تركان عثمانی كه از دیرزمان در آناتولی مستقر شده بودند 22 دسامبر سال 1438 میلادی به بسفور و پشت دیوارهای قسطنطنیه (استانبول) رسیدند، ولی 15 سال طول كشید تا این شهر را تصرف كردند.

تصرف قسطنطنیه در سال 1453 صورت گرفت كه آغاز قرون جدید و دوره ای دیگر از تاریخ است.

فاتح قسطنطنیه نام این شهر كه تا قرن هفتم یایتخت روم شرقی بود و از آن پس به مركز حكومت بیزانس تبدیل شده بود اسلامبول گذارد و امپراتوری بزرگی به وجود آورد كه اروپائیان را به جنبش شدید و رقابت و پیشرفت واداشت.

 

1848م:تزار نیکلای یکم امپراتور روسیه که دقیقا جریان انقلابات سال 1848 اروپا را دنبال کرده بود برای جلوگیری از وقوع چنین انقلابی در روسیه هرگونه نشست و گردهمایی و حتی شب نشینی روشنفکران روس را ممنوع کرده بود. بعدا به تزار خبردادند که گروهی از روشنفکران روس به ابتکار پتراشفسکی محفلی تشکیل داده و بحث سیاسی می کنند. (مورخان انگلیسی زبان این محفل را «پتراشفسکی سرکل Petrashevsky Circle» نام نهاده اند). تزار به راههای متعدد از جمله دادن اخطار متوسل شد تا این محفل را از هم بپاشاند و چون موفق نشد دستور دستگیری برجستگان محفل را صادر کرد که به تدریج بازداشت و محاکمه و شماری از آنان ازجمله «فیودور داستویفسکی» نویسنده شهیر به اعدام محکوم شدند. 22 دسامبر 1849 محکومان را در زیر بارش برف در میدانی به ستون های چوبی بستند و دربرابر جوخه اعدام قراردادند. چند ساعت پیش از آن به تزار گفته شده بود که یکی از محکومان به اعدام داستویفسکیFyodor Dostoevsky است و تزار دستور لغو حکم را داده و این دستور چند ثانیه پیش از شلیک گلوله و در لحظه ای که نظامیان سینه محکومان را نشانه گرفته بودند به محل رسید و داستویفسکی نجات یافت و حکم اعدام به 4 سال تبعید کاهش یافت. وی احساس خود در لحظه ای را که به نظامیان گفته شد آماده شلیک باشند شرح داده است.

 

Fyodor Dostoevsky


1967م:22 دسامبر 1967 اعلام شد که شمار نیروهای آمریكایی در جنوب ویتنام به 474 هزار تن رسیده و بزودی از نیم میلیون تن تجاوز خواهد کرد و برنامه بمباران هوایی شمال (ویتنام شمالی وقت) به اجرا درخواهد آمد. برای فرستادن نیروی اضافی به ویتنام، دولت آمریکا مجبور به احضار جوانان این کشور از طریق قرعه کشی شده بود که این کار ابراز مخالفت و تظاهرات وسیع آمریکاییان را به دنبال داشت. مرور زمان نشان داد که از نیم میلیون نظامی آمریکایی و نیز بمباران هانوی با بمب افکن های سنگین «بی ـ 52» کاری برنیامد و آمریکا شکست تمام عیار خورد و ویتنام را ترک گفت. بررسی تحولات اخیر نشان می دهد که دولت آمریکا دارد گامهای مشابهی در افغانستان برمی دارد و برای از جریان خارج ساختن صد عضو القاعده شمار نظامیان خودرا به یکصد هزار تن برساند. تردید نیست که گسترش عملیات نظامی در افغانستان اوضاع آسیای جنوبی را بحرانی خواهد ساخت و محصول این بحران قابل پیش بینی نیست.

 

1991م:چهارده روز پس از تصمیم بوریس یلتسین، شوشکویچ و کرافچوک سران جمهوری های روسیه، اوكراین و بلاروس در یك محفل خصوصی در استراحتگاه «بلوژفسکایا» واقع در بلاروس دایر بر انحلال اتحاد جماهیر شوروی، 21 دسامبر 1991 سران 11 جمهوری از اعضای این اتحادیه در نشست خود در پایتخت كزاخستان بر تصمیم آن سه تن صحه گذاردند!، اتحاد جماهیر شوروی منحل و به جای آن، یك جامعه مشترك المنافع مرکب جمهوری های 15 گانه به وجودآمد. مورخان تاریخ معاصر نوشته اند که تصمیمگیری سران 11گانه در 21 دسامبر ناشی از جاه طلبی آنان بود زیرا که با فروپاشی شوروی از داشتن «آقابالاسر» و نگرانی دائمی از عزل خود توسط مسکو آسوده می شدند.

چهار روز بعد (25 دسامبر) یلتسین رئیس جمهوری روسیه در كاخ كرملین با گورباچف رهبر وقت شوروی ملاقات كرد و او را از این تصمیم آگاه ساخت و گفت كه دیگر سمتی ندارد!. اندکی بعد گورباچف در یك نطق كوتاه تلویزیونی گفت كه با انحلال شوروی به این صورت نمی تواند موافق باشد ولی چون در برابر عمل انجام شده قرار گرفته است چاره دیگری ندارد!. به این ترتیب یک امپراتوری بزرگ تاریخ با آن همه دندان اتمی ـ موشکی، دهها هزار تانک، صدها زیردریایی و پیشرفتهای فضایی همانند برف بر شیروانی داغ ذوب شد و از میان رفت، بدون این که رفراندم سراسری برگزار و نظر مردم اتحادیه استعلام شده باشد. 81 درصد مردم بلاروس که در آنجا رفراندوم برگزار شده بود به ادامه حیات شوروی رای داده بودند. این نتیجه سبب شد که رفراندم سراسری و داخلی صورت نگیرد. چند ماه پیش از آن هم، پارلمان كل جمهوریها وضعیت دیگری را تصویب كرده بود.

رئیس جمهور وقت آمریکا برای تشکر از اقدام شوشکویچ (در منحل ساختن شوروی) با وی ملاقات كرد. قبلا هم یلتسین دو بار از آمریكا دیدن كرده و در كنگره این كشور به ایراد نطق پرداخته و مورد پذیرایی گرم قرار گرفته بود. پیش از این تحولات سریع و معماگونه، بسیاری از اصحاب نظر بعید دانسته بودند که حتی با خروج حزب کمونیست از قدرت و تعدیل سوسیالیسم، انحلال شوروی با انسجامی که در آن مشاهده می شد سریع و آسان باشد.

با فروپاشی شوروی که معمای آن هنوز حل نشده است، در جهان نظمی دیگری برقرار شد که در طول تاریخ مشابه آن مشاهده نشده بود.

 

25 دسامبر 1991 یلتسین به کرملین رفت و به گورباچف گفت که دیگر سمتی ندارد و باید کاخ کرملین را که وی به آن نیاز فوری دارد تخلیه کند

 

1989م:لشكر 82 هوابرد آمریكا كه به دستور جورج بوش (پدر) به منظور پایان دادن به حكومت مانوئل نوریه گا رئیس قوه مجریه پاناما و دستگیری و انتقال او به آمریكا جهت محاكمه، به خاك پاناما اعزام شده و از بیستم دسامبر 1989 با كمك 12 هزار نظامی آمریكایی مستقر در منطقه كانال پاناما تعرض خود را آغاز كرده بود در پایان سومین روز عملیات ( 22 دسامبر 1989 ) به مقاومت نظامیان پانامایی پایان داد ولی نوریه گا به سفارت واتیكان پناهنده شده بود كه بعدا بیرون آمد و تسلیم شد، چهارم ژانویه به آمریكا منتقل و به زندان محكوم گردید. وی كه قبلا با كمك آمریكا به قدرت رسیده بود بعدا حاضر نشده بود كه به خواست آمریكا گردن نهد و به مخالفان مسلح دولت چپگرایان نیكاراگوئه معروف به «كنترا » كمك نظامی بدهد. در آمریكا، نوریه گا را متهم به همكاری با قاچاقچیان مواد مخدر كرده بودند. در عملیات نظامی آمریكا در پاناما نزدیك یه ششصد پانامایی از جمله 301 غیر نظامی كشته شدند. در این عملیات 23 نظامی آمریكایی هم جان خود را از دست دادند.

 

نوریه گا رئیس دولت پاناما پس از تسلیم شدن به نیروهای اعزامی آمریکا، به این صورت با هواپیمای نیروبر نظامی به فلوریدای آمریکا منتقل می شود تا در اینجا زندانی و محاکمه گردد

2003م:نظر سنجی از آمریكاییان درباره مدیریت جورج بوش(رئیس جمهور وقت)، یك هفته پس از دستگیری صدام حسین (20 دسامبر 2003) كه به سفارش شبكه تلویزیونی سی بی اس و نیویورك تایمز انجام شده بود نشان داده بود كه تایید بوش از 50 درصد به 58 درصد افزایش یافته بود. از مقایسه این «درصد ها» چنین بر می آید كه دست كم هشت درصد آمریكاییان لشكر كشی به كشور دیگر بدون تصویب سازمان ملل، اشغال نظامی و دستگیری و بازداشت رئیس آن كشور را كه هوادارانی دارد و این هواداران از مقاومت مسلحانه دست برنداشته اند تایید می كنند!.

با ادامه مقاومت در عراق و افزایش تلفات آمریکاییان و هزینه مالی آن و افشای این نکته که گزارش منابع اطلاعاتی آمریکا در مورد وجود اسلحه کشتار جمعی در عراق جعلی بود تایید مدیریت جورج بوش کاهش یافت و در طول سال 2008 از حدود 27 درصد بیشتر نشد. جورج دبلیو بوش در آخرین ماه سال 2008 از اینکه به استناد گزارش نادرست منابع اطلاعاتی دست به اشغال نظامی عراق زد و آن همه مشکل به وجود آمد ابراز تاسف کرد.


2004م:تفسیر مصاحبه عمومی 20 دسامبر 2004 جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریكا 22 دسامبر هم ادامه داشت. مفسران آمریکایی از اینکه بوش به آسانی از روی تلاشها و اقدامات تازه ولادیمیر پوتین در زمینه تمركز اختیارات در كرملین، چند مورد با لحنی خشن خطاب كردن آمریكا، مسافرتهای پی در پی به كشورهای دیگر برای یافتن دوست و متحد و ... عبور کرده و در این مورد، پاسخ به پرسشها را به گفتن" این جمله که در فوریه 2005 باهم ملاقات خواهیم داشت" بسنده کرده بود انتقاد کرده گفته بودند که سیاست های پوتین ممکن است در سالهای آتی آمریکا را وارد یک دوره معارضه دیگر کند. این بار آمریکا آن قدرت اقتصادی سابق را نخواهد داشت که معارضه را برای مدتی طولانی تحمل کند. این مفسران پیش بینی کرده بودند که اگر بازهم واشنگتن دست روی دست بگذارد و ساکت بماند این احتمال وجود دارد که روسیه (درصورت قطع فساد اداری - اقتصادی داخلی و نوسازی نسبی بنیه دفاعی خود) با قدرت اقتصادی چین ( چینی که از بنیه اقتصادی چشمگیر برخوردار است) متحد و آمریکا را را به گوشه براند.

بوش در آن مصاحبه برای نخستین بار اعتراف كرده بود كه برنامه آموزش نظامی عراقیان موفقیت آمیز نبوده است و اظهار تاسف كرده بود كه نظامیان عراقی به محض رو به رو شدن با آتش و خطر فرار می كنند. هدف این آموزش این بوده است كه 125 هزار نظامی عراقی برای حفظ امنیت داخلی این كشور آماده شوند كه تا آن زمان (دسامبر 2004) تحقق نیافته بود. این مطلب چنین تفسیر شده بود كه نظامیان آمریكایی برای مدتی طولانی در عراق باقی خواهند ماند.

مطلب دیگر از مصاحبه بوش كه تفسیر شده بود این موضوع بود كه گفته بود انفجارهای اتومبیلی و حملات دیگر، بر روحیه عراقی ها اثر منفی گذارده است و هدف مخالفان هم همین بوده كه عراقی ها نگران و لرزان باشند. مفسران برعکس نظر داده بودند که این انفجارها بردامنه مقاومت می افزاید و گروه بیشتری را وارد آن می کند و زندگانی در این وضعیت بتدریج برای مردم عادی می شود. بوش گفته بود كه هرشب پخش خبر و تصویر این انفجارها در عراق از شبكه های تلویزیونی آمریكا باعث ایجاد بیم و تردید در بینندگان این اخبار شده که فشار آن بر دولت است. مفسران نوشته بودند که تشخیص و انتشار خبر از وظایف رسانه ها است و ارتباط به دولت ندارد.

 

صحنه پس از وقوع انفجار در اردوگاه موصل


2005م:در پی افشای كار استراق سمع ( ضبط مكالمات تلفنی و ای میل افراد) در داخل آمریكا و اعتراف جورج دبلیو بوش رئیس جمهور به صدور چنین دستوری، 21 دسامبر 2005 جیمز رابرتسون (عكس مقابل) قاضی فدرال در اعتراض به این عمل كه مغایر اصلاحیه چهارم قانون اساسی آمریكا و نیز قانون «پرایوسی اكت» است از سمت خود كناره گیری كرد كه كاری كم سابقه خوانده شده است. یكی از وظایف این قاضی ارشد (مادام العمر) رسیدگی به تقاضای ماموران امنیتی و اطلاعاتی جهت استراق سمع افراد مورد سوء ظن و متهمان امنیتی و فدرال بود. بدون مجوز این قاضی و سایر اعضای دادگاه اختصاصی، و بررسی های دادگاه و مشاهده اسناد اتهام و آزمایش درستی آنها، نباید در آمریكا، كسی مورد استراق سمع قرار می گرفت، مگر در موارد بسیار فوری و آن هم به مدت كمتر از 72 ساعت با تصویب و زیر نظر یك مدیر ارشد اجرایی (رئیس سازمان امنیتی مربوط). گفته شده است كه از 19 هزار استراق سمع تنها برای چهار ـ پنج مورد مجوز دادگاه گرفته شده بود.

 

2005م:در حالی كه پیروان خط فیدل كاسترو در آمریكا لاتین، یكی پس از دیگری قدرت را به دست می گرفتند، در واشنگتن كمیسیون ویژه تغییر نظام در كوبا به فعالیت خود ادامه می داد. 20 دسامبر 2005 بدون توجه به انتخاب یك سوسیالیست در بولیوی به ریاست جمهوری كه از پیروان خط فیدل كاسترو است كمیسیون تغییر نظام در كوبا به ریاست بانو «رایس» وزیر امور خارجه آمریكا تشكیل جلسه داد (عكس پایین) و به راهیابی های خود در این زمینه ادامه داد. در آن زمان تلاش آمریكا بر این بود كه پس از فیدل كاسترو، برادر ش رائول که پنج سال کوچکتر اروست برجایش ننشیند و با روی كار آمدن یك میانه رو، نظام كوبا به تدریج تغییر كند. در این جلسه، تصمیم گرفته شد كه دستگاههای انتقال تبلیغ (از طریق رادیو موج کوتاه، تلویزیون ماهواره ای و ... ) به كوبائیان افزایش یابد تا خودشان دست بكار تغییر نظام شوند كه از پنج دهه پیش در محاصره اقتصادی آمریكاست.

مرور زمان نشان داد که فعالیت این کمیسیون بمانند محاصره اقتصادی کاری از پیش نبرد و رائول کاسترود از سال 2008 بر جای فیدل نشسته است که خودرا بازنشسته کرده و به مقاله نگاری و کتاب نویسی و دادن اندرز پرداخته است و ....

 

تلاش ضد فیدل کاسترو هم شکست خورد

 

2003م:چارلز شیفر رئیس واحد راهنمایی و رانندگی پلیس شهر چساپیك آمریكا كه قبلا در طول 33 سال پلیس بودنش صدها بار در تلویزیون محل به اتومبیلرانان اندرز داده بود كه پس از مصرف الكل رانندگی نكنند و نیز در صورت تخلف، در برابر مامور پلیس دست به مقاومت نزنند، در دسامبر 2003 خود این دو اندرز را نقض و نه تنها پس از مصرف الكل رانندگی كرد بلكه به دستور مامور هم كه باید از او آزمایش تعیین میزان الكل در خون بعمل آید تسلیم نشد و با این عمل یك خبر قابل تامل (درباره روانشناسی انسان) برای رسانه ها ساخت كه ضمن انتشار آن به ضعف بشر از این دست هم اشاره كنند. گزارش دستگیری شیفر 19 دسامبر 2003 در روزنامه آمریکایی "ویرجینی ان پایلوت " انتشار یافته بود.


2005م:اعتصاب كاركنان اتوبوسرانی و متروی شهر نیویورك كه امور را در این شهر بزرگ در طول سه روز فلج کرده بود 23 دسامبر 2005 پایان یافت. اعتصاب گران درخواست دستمزد و مزایای بیشتر كرده بودند كه ظاهرا به توافق هایی با مقامات شهر دست یافتند. گفته شده است كه دستمزد سالانه برخی از رانندگان اتوبوس های شهری نیویورك شصت هزار دلار است كه خواسته بودند به 90 هزار دلار افزایش یابد. این اعتصاب در آستانه تعطیلات كریسمس و سال نو میلادی هر روز صدها میلیون دلار به كسب و كار در این شهر كه مردم به سبب كمبود پاركینگ متكی به وسائط نقلیه عمومی هستند وارد كرده بود و برآورد شده بود كه جمع زیانها از این بابت بالغ بر یك میلیارد و 240 میلیون دلار شده بود. عكس زیر، جمعی از اعتصابیون را در 21 دسامبر در خیابان كه برای گرم كردن خود آتش برافروخته اند نشان می دهد:

 

60 هزار دلار دستمزد سالانه راننده اتوبوس و اعتصاب برای افزایش آن

 

2005م:«آلن روبر» مرد عنكبوتی فرانسه كه تاكنون بدون طناب و ابزارهای دیگر از آسمانخراشهای نیویورك، پاریس، كوالالامپور و نیز برج ایفل بالا رفته است، 19 دسامبر 2005 به گونه ای كه در عكس مشاهده می شود از برج كریستال 28 طبقه پاریس بالا رفت و سپس در اجتماع خبرنگاران شركت كرد. روبر (در آن سال 46 ساله) در این مصاحبه گفت كه این بار به خاطر اعتراض به عمل پلیس شهر هوستون آمریكا دست به بالا رفتن از ساختمان كریستال پاریس زد تا خبرنگاران جمع شوند و او اعتراض خود را مطرح سازد، بنویسند و جهانیان اطلاع یابند. وی افزود كه اخیرا به آمریكا رفته بود تا در شهر هوستون (تكزاس) از یك آسمانخراش بالا برود كه پلیس مانع این كار شد، و سپس او را دستگیر كرد! و چون به دستگیری خود اعتراض كرد برایش پرونده ساخت كه دو دانه قرص محرك (قرص ممنوعه) در جیب داشت كه چنین نبود و وی از وجود چنین قرصهایی بی اطلاع بود.

 

مرد عنكبوتی فرانسه


1055: طغرل سلجوقی كه نیروهای او بغداد را تصرف كرده بودند بدون دست زدن به تركیب دستگاه خلافت عباسی، این شهر را ضمیمه قلمرو خود اعلام كرد. بغداد كه قبلا یك روستا در نزدیكی مدائن یایتخت باستانی ایران بود در سال 761 به تصمیم ابو جعفر منصور خلیفه عباسی به صورت شهر در آمد و مركز خلافت عباسیان شد. نام بغداد پارسی است به معنای هدیه خدا ( بغ یعنی خدا + داد).

1339: به تصمیم دوك حاكم بر امیر نشین مسكو، كار ساختن كاخ كرملین آغاز شد. در آن زمان هنوز كشور روسیه به وجود نیامده بود.

1807: دولت آمریكا نخستین تحریم خارجی را از زمان تاسیس خود اعمال كرد و اعلام داشت كه داد وستد با انگلستان و فرانسه را تحریم می كند تا این دوكشور مجبور به صلح كردن باهم شوند.

1842: دولت آمریكا استقلال جزایر هاوایی را به عنوان یك كشور برسمیت شناخت كه اینك یكی از ایالات آمریكاست .

1894: یک دادگاه فرانسه سرگرد لهستانی تبار یهودی فرانسه «آلفرد دریفوس» را به جرم ارتکاب خیانت به اعدام محکوم کرد که به این حکم وسیعا اعتراض شد و قضات دادگاه متهم به داشتن احساسات ضد یهود شدند و همین اعتراض ها سرانجام به لغو حکم نجامید.

1919: در پی تشدید فعالیت آنارشیستها در اروپا، دولت آمریكا 250 رادیكال و آنارشیست خارجی را كه شناخته شده بودند از این كشور اخراج كرد.

1942: هواپیماهای ژاپنی برای نخستین بار كلكته هند را بمباران كردند. ژاپن اندونزی و برمه (میانمار) را كه از شرق هند فاصله زیاد ندارند تصرف كرده بود. در آن زمان هند مستعمره انگلستان بود.

1946: جنگ هوشی مین با فرانسه كه می خواست باردیگر حكومت استعماری خود را در ویتنام مستقر سازد آغاز شد.

1972: زمین لرزه ای به شدت اندكی بیش از هفت ریشتر بیش از 12 هزار تن را در یایتخت كشور نیكاراگوئه نابود كرد.

1989: سامیوئل بکت نمایشنامه نگار آمریکایی در این روز درگذشت. وی 83 ساله بود.

منبع:iranianshistoryonthisday.com