اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ -9 آبان



641م:31اكتبر سال 641 میلادی شهر اصفهان به تصرف سپاه اعراب مسلمان در آمد. این سپاه قبلا در نهاوند لشكریان یزدگرد سوم را شكست و او را به شرق ایران فراری داده بود. در جنگ اصفهان (سپاهان) پادگان این شهر به فرماندهی «استندر» كه موفق به دریافت كمك و نیروی تقویتی از یزدگرد نشده بود كه خود در حال فرار بود شكست خورد.

اعراب به دلیل وجود چند آبادی و شهرك پردرخت و سرسبز با فاصله ای كم از اصفهان، این مجموعه را «شهرستان» خواندند. اصفهان در آن زمان دارای دو محله معروف بود؛ یكی یهودیه و دیگری «جی». بزرگترین پادگان نظامی ایران در دوران ساسانیان در اصفهان قرار داشت، زیرا كه از لحاظ موقع جغرافیایی، اصفهان مركز ایران زمین بود و انتقال نیرو جهت دفاع و یا حمله از آنجا آسانتر صورت می گرفت.

«سپاهان» پس از سلطه عرب، اصفهان تلفظ شده است، زیرا که در زبان عربی حرف «پ» وجود ندارد.

 

1083م:در این روز در سال 1083 میلادی تورانشاه سلجوقی پسر ملك قاورد و پسر عموی ملكشاه، شاه كرمان شد كه در آن روزگار تا خلیج فارس و دریای عمان امتداد داشت. ملك قاورد كه حاضر نشده بود پادشاهی برادر زاده خود ملكشاه را برسمیت بشناسد به دست او كشته شده بود. از آثار باقی مانده از زمان حکومت ملك قاورد در شهر كرمان، مسجدی در مركز شهر موسوم به «مسجد ملك» است كه پس از انقلاب به مسجد امام تجدید نام شده است.

ملكشاه كه دست پرورده خواجه نظام الملك بود پس از كشته شدن پدرش آلب ارسلان، به پادشاهی رسیده بود.


1914م: 31اكتبر 1914 (9 آبان 1293) دولت وقت ایران در قبال جنگ قدرتهای اروپایی كتبا «بی طرفی» خود را اعلام داشت. در اعلامیه بی طرفی ایران كه توسط سلطان احمدشاه قاجار و نیز رئیس الوزراء وقت، مستوفی الممالك (عكس مقابل)، امضاء و ابلاغ شده بود چنین آمده بود: از آنجا كه ایران با همه ممالك متخاصمه دوستی دارد؛ در قبال منازعات آنها بی طرف خواهد ماند.

در اعلامیه ای جداگانه، مستوفی مقامات دولتی را از هرگونه كمك به دول متحارب ـ در آن زمینه (تسهیلات جنگ) ـ ممنوع ساخته بود. قبلا هم دولت وقت شفاها اشاره به بی طرفی خود در قبال جنگ اروپاییان كرده بود. باوجود این، دولتهای روسیه و انگلستان به استناد قرارداد 1907 سن پترزبورگ (تقسیم ایران) خود را محق به نقل و انتقال نیرو در ایران می دانستند و دولتهای در حال جنگ با آن دو قدرت نیز به همین دلیل ایران را تحت نفوذ دشمن و منطقه جنگی تلقی می كردند و میهن ما را ناخواسته به میدان نبرد خود تبدیل كرده بودند و دولت وقت نیروی نظامی كافی برای دفاع از مرزهای كشور را نداشت، با وجود این، چند واحد ژاندارم ایران با تسلیحات اندک خود در صفحات غرب كشور به ویژه در همدان و كرمانشاه دست به دفاع جانانه زدند و در چند مورد به پیروزی های موقت و محدود نائل آمدند.

 

حسن مستوفی رئیس الوزراء وقت

 

1304ش:در پی یك رشته تظاهرات در تهران و شهرهای دیگر كه چهار روز طول کشیده بود و تظاهركنندگان خلع قاجاریه از سلطنت را درخواست كرده بودند، نهم آبان 1304 (در آن سال مصادف با 31 اكتبر 1925 میلادی)، مجلس شورای ملی طرح نمایندگان را مبنی بر خلع قاجاریه تصویب كرد كه متن طرح با جمله «به منظور تامین سعادت ملت ایران ...» آغاز شده بود. طبق تحقیق برخی از مورخان برپایه خاطرات رجال وقت، تظاهرات چهار روزه با نقشه قبلی و طبق برنامه! صورت گرفته بود.

نمایندگان در همین جلسه سردار سپه، ژنرال رضاخان پهلوی، را با لقب «والاحضرت اقدس» به عنوان رئیس موقت كشور تعیین كردند و كار اصلاح قانون اساسی و تعیین تكلیف قطعی ریاست كشور را برعهده مجلس موسسان قرار دادند.

در جلسه نهم آبانماه مجلس شورای ملی، دكتر مصدق نماینده تهران با دادن سمت ریاست موقت كشور به سردار سپه (رضاخان پهلوی) به دلیل داشتن سابقه قلدری کردن و بی اعتنایی به برخی از نظامات مخالفت كرده بود و اصولا سپردن چنین مقامی را در آن وضعیت (درجریان اصلاح و بازنگری قانون اساسی و احتمال اعمال نفوذ و فشار) به یك نظامی، به مصلحت ندانسته بود. با وجود این مخالفت، این طرح فوری فقط پنج رای مخالف داشت. قبلا هم دولت با بازگشت سلطان احمدشاه قاجار كه در اروپا بود به وطن، مخالفت كرده بود. در آن روز میان مردم شایع كرده بودند كه با خلع قاجاریه، نظام حکومتی ایران جمهوری و رئیس کشور انتخابی خواهد شد. قبلا ژنرال رضاخان هم از جمهوری شدن ایران جانبداری كرده بود.

در همین روز و اندكی پس از رای گیری در مجلس، این قضیه به سفارتخانه ها اعلام شد و بوذرجمهری شهردار وقت تهران تلفنهای كاخ گلستان ( میدان ارگ ــ 15 خرداد ) محل اقامت محمد حسن میرزا ولیعهد را قطع و پس از اخراج زنان احمدشاه و خانواده سلطنتی از آنجا، درها را مهر و موم كرد.

بعدا شهربانی (پلیس تهران) درباریان را بازداشت و دولت با تامین پنج هزار تومان هزینه، محمد حسن میرزا را روانه اروپا كرد. احمد شاه كه در فرانسه بود پس از آگاه شدن از خلع قاجاریه؛ به عمل مجلس اعتراض كرد، ولی تا آن زمان بسیاری از دولتهای اروپایی و سایر ملل دولت موقت تهران را به رسمیت شناخته بودند و برای احمدشاه و همراهانش راهی جز درخواست پناهندگی باقی نمانده بود و به این ترتیب سلسله ای كه در طول حكومت 130 ساله خود (از تاجگذاری آغامحمدخان در سال 1795میلادی) برای ایران چیزی جز بدبختی به بار نیاورده بود منقرض شد.

قاجارها از یک ایل مغول تبار بودند و نام این ایل از اسم «قاجار نویان» امیر زاده مغول گرفته شده بود. با وجود انقراض دودمان قاجارها، مقامات بالای دولتی تقریبا دست نخورده باقی ماندند! و بنا براین، حل مسائل ایران به درازا كشید و ....

در دوران قاجاریه بود كه ایران به قهقرا رفت، از قافله پیشرفت عقب افتاد و از لحاظ ارضی، خیلی كوچك شد. دو قرارداد تركمنچای و هرات كه مورخان آنها را «ننگین» می خوانند در زمان همین دودمان امضا شد.

 

احمد شاه رفت ـ رضا شاه آمد


1975م:یك سال پس از دولتی و مطلقا رایگان و یكنواخت شدن مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه در ایران، انحلال مدارس غیر دولتی وقت و به استخدام دولت در آمدن كاركنان آنها و خریداری شدن اموالشان؛ از 31 اكتبر 1975 (نهم آبان 1354) مدارس تعلیمات عالی (دانشگاهها) غیردولتی ایران نیز دولتی شدند و دانشجویان به شرط سپردن تعهد خدمت به كشور، نه تنها از پرداخت شهریه معاف شدند بلكه امكان گرفتن كمك مالی بلا عوض دولتی هم به دست آوردند. پروانه مدارس عالی غیر دولتی كه تعداد آنها 29 واحد بود هفتم آبان (دو روز پیش از آن) لغو شده بود. از آغاز سال تحصیلی 53 ـ 54 برنامه تغذیه رایگان دانش آموزان ابتدایی و راهنمایی نیز به اجرا گذارده شده بود. امر آموزش و پرورش رایگان در ایران در دهه 1970 در حقیقت تعمیم قانون تعلیمات اجباری و یكنواخت مصوب دهه 1940 (اوایل دهه 1320) بود كه تا آن زمان تنها دانش آموزان تعلیمات عمومی (ابتدایی و بعدا راهنمایی) را شامل می شد. یك سال پیش از رایگان شدن آموزش و پرورش در ایران، دانشسراهای متعدد تربیت «مربی كودك» تاسیس شده بود تا آموزش پیش دبستانی هم غیردولتی و رایگان شود. برای این كه امر آموزش رایگان در ایران به صورت دائمی درآید و تغییرناپذیر شود، موضوع به طور واضح و صریح به گونه ای كه نیاز به شرح و تفسیر نداشته باشد، از سوی مصوبان قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصل 30 این قانون آورده شده است، ولی مشاهده می شود كه برغم صراحت این اصل و افزایش درآمد ایران از نفت، از دهه 1990 ایجاد مدارس پولی در ایران از سر گرفته شده است. همچنین در مهرماه 1384 گزارش شده بود كه این مدارس پولی (غیر انتفاعی؟!) هم طبقه بندی می شوند كه این عمل به معنای پایان یافتن امر یكنواخت بودن تعلیمات عمومی تلقی شده بود. با طبقه بندی كردن مدارس پولی بر حسب كیفیت تدریس، تردید نیست كه پولدارها فرزندان خود را به مدارس طبقه بالا می فرستند و بدیهی است كه این كار در نوجوانان تولید عقده ناشی از وجود طبقه در جامعه (بر حسب میزان ثروت والدین) می كند كه مغایر فرضیه های «عدالت» است. مسئله شهریه در مدارس عالی ایران (به ویژه در دانشگاه آزاد اسلامی) در سال های اخیر (به ویژه سال 1385)، یكی از اخبار رسانه های تهران شده است.

 

1357ش:در این روز در سال 1357 (سال انقلاب) آیت الله منتظری و آیت الله طالقانی از زندان آزاد شدند و چون رادیو گفته بود كه آزادی آنان به دستور شاه صورت گرفته بود، در دو مصاحبه جداگانه تاكید كردند كه ملت، آنان را از زندان رها ساخت و اگر فشار و تظاهرات ملت نبود آزادی آنان میسر نبود. این دو گفتند که به مبارزه با سلطنت همچنان ادامه خواهند داد.

 

منتظری ـ طالقانی در سال1357

 

1358ش:نهم آبان سال 1358 احمد ایزدپناه معروفترین افسر پلیس ایران كه در سال 1340 مرد سال «مجله امید ایران» شده بود از سوی دولت انقلاب، رئیس پلیس تهران شد.

شهرت ایزدپناه که پیش از انقلاب درجه سرهنگی داشت به این لحاظ بود كه در پی براندازی 28 امرداد1332، به دستور شاه كه او را از هواداران دكتر مصدق می دانست در اختیار وزارت كار قرار گرفته بود و سالها از ترفیع عقب افتاده بود. با وجود این، مجبور شدند كه در سال 1338 برای پایان دادن به اجبار برخی زنان فقیر، زنان ربوده شده و بعضا فریب خورده به روسپیگری در محله بدنام تهران (شهر نو) و گسترش قتل و چاقو كشی و باج خوری در منطقه ده پایتخت (محله بدنام و نواحی اطراف آن معروف به دروازه قزوین) وی را كه در عین حال فارغ التحصیل رشته قضایی دانشكده حقوق بود كلانتر پلیس این ناحیه كنند و وی مسائل را حل كرد كه در آن زمان شق القمر به نظر می آمد، زیرا كه مفسدین این محله پس از شركت در براندازی28 امرداد، انجام هر گونه عمل خلاف قانون و اخلاق را حق خود می دانستند. از آن پس آمار قتل و قاچاق و سرقت هر منطقه تهران كه بالا می رفت ایزدپناه را كلانتر آنجا می كردند و ....

ایزدپناه که 14 اردیبهشت 1387 (چهارم ماه مه 2008) از بیماری سرطان پروستات فوت شد در گورستان بهشت زهرا مدفون است. وی که در شهریور 1308 (1929 میلادی) به دنیا آمده بود 79 سال عمر کرد. پس از انقلاب، ایزدپناه به درجه سرتیپی ارتقاء یافته بود. وی مدتی هم رئیس كل سازمان آگاهی پلیس کشور بود.

 

سرتیپ ایزدپناه

 

1517م:سی و یكم اكتبر سال 1517 مارتین لوتر كشیش آلمانی و تحصیلكرده رشته الهیات 95 مورد اعتراض خود به روش پاپ ها و كلیسای كاتولیك را روی كاغذ نوشت و آن را بر در ورودی كلیسای «كسل» در وینتربرگ آلمان چسبانید و با این عمل سنگ بنای پروتستانیسم (اعتراضیون) گذارده شد. این اصلاحات 95 گانه اصطلاحا «تزهاظ لوتر» خوانده می شوند. مهمترین موارد این اعتراض ها مربوط به بخشودن گناه از سوی كشیش ها پس از اعتراف فرد گناهكار در برابر آنان و در كلیسا، همچنین فروش بخشودگی گناهان از سوی كشیش های كاتولیك، تشریفات زائد كلیسایی و سلسله مراتب، اختیارات بیش از حد پاپ از جمله مصادره اموال و مجازات افراد و پافشاری در منع اصحاب كلیسا از ازدواج بشمار می رود.

با این كه بعدا لوتر از سوی پاپ تكفیر شد، راه و روش او پیروان فراوان یافته و شمار ژروتستانهای جهان از ششصد میلیون تن متجاوز است و در بسیاری از كشورهای مسیحی از جمله ایالات متحده، پروتستانها در اكثریت هستند.

 

Martin Luther

 

1976م:«دیدر هال Deidre Hall» بازیگر سریالهای «روزهای زندگی» و «خانه ما» 31 اکتبر در شهر میلواکی آمریکا به دنیا آمد.

پخش سریال تلویزیونی روزهای زندگی که نوعی «سوپ اپرا» است از ژوئن 1976 آغاز شده بود.

این برنامه، طبق نتایج نظرسنجی از بینندگان شبکه های تلویزیونی(rating)از برنامه های پربیننده تلویزیونی آمریکا بوده است.

 

Deidre Hall


2008م:چهارشنبه شب، 29 اكتبر 2008 = هشتم آبان1387، یك ركورد تازه در تاریخ تبلیغات انتخاباتی جهان نهاده شد. در این شب «باراك اوباما» نامزد وقت حزب دمكرات آمریكا در انتخابات ریاست جمهوری نوامبر آن سال (که برنده و رئیس جمهور شد) 30 دقیقه از پرایم تایم (ساعت هشت شب) هفت شبكه از كانالهای تلویزیونی آمریكا را به كمی بیش از 3 میلیون دلار خریده بود تا برایش اعلان تبلیغاتی پخش شود. در این اعلان ها كه با پخش نطق او در اجتماعی در فلوریدا پایان یافت ضعف های رقیب او «جان مكین» و نامزد معاونت مکین، بانو «سارا پیلن» نیز بازتاب داده شده بود ازجمله اینكه دختر شوهرنكرده بانو «پیلن» باردار است و خود او برای جلب توجه لباسهایی به ارزش 150 هزار دلارپوشیده است و ....

 

مکین و اوباما دو نامزد رقیب در انتخابات نوامبر 2008 آمریکا


2004م: 29اكتبر2004 رسانه های امریكا گزارش كرده بودند كه با بكار بردن تكنولوژی اسكن مغز و « ام.آر. آی» می توان تفكر سیاسی فرد و تمایل او به احزاب، عقاید، ادیان و ... و در نتیجه هواداری اش از افراد را تشخیص داد. از این تكنولوژی سالها بود كه برای تشخیص بیماری های مغز و حافظه از جمله آلزایمر استفاده می شد. با این تكنولوژی؛ سلیقه، ذوق و نیز علاقه افراد به غذا و لباس و ... را هم می شود دقیقا تشخیص داد. این گزارش پس از تجربه ای كه دانشگاه كالیفرنیا شعبه لس آنجلس انجام داده و نتایج مطلوب به دست آورده تنظیم و انتشار یافته است.

این تجربه بر پایه واكنش مغز به آن چه را كه یك فرد تمایل و علاقه دارد و چیزهایی كه مورد علاقه او نیست صورت گرفته است. نیاز بخش ویژه مغز هنگام یاد كردن از اشیاء، افراد و موضوعات مورد علاقه به اكسیژن، متفاوت از موضوعات و اشیاء مورد تنفر و یا عدم تمایل او است. دستگاه اسكن كننده از روی میزان این نیاز، به «درصد» تمایل فرد پی می برد و آن را درج و ثبت می كند.

دانشمندانی كه این تجربه را انجام داده اند تاكید كرده اند كه نتایج، دقیق بوده است. باید دانست كه این آزمایش روی هر فرد و برای هر موضع، فعلا هزینه مالی سنگین دارد.

 

2004م:سی ام اكتبر سال 2004 «جان فینی» استاد روزنامه نگاری دانشگاه جورج تاون، یكی از دبیران سابق خبر در نیویورك تایمز و خبر نگار اسبق یونایتدپرس اینترنشنال و از روزنامه نگاران معروف قرن بیستم در 80 سالگی درگذشت. وی در دوران روزنامه نگاری خود، مطالب را دنبال و نتایج را افشاء می ساخت.

دو نمونه از دهها افشاگری او كه در تاریخ مطبوعات آمده و نتایج بزرگ ببار آورده است از این قرارند:

افشا گری «فینی» دراین باره كه حمله ناوچه های ویتنام شمالی به دو ناوشكن آمریكایی در خلیج تونكن كه بهانه بمباران ویتنام شمالی و گسترش جنگ ویتنام قرار گرفت؛ ساخته و پرداخته و طبق نقشه از پیش تهیه شده كاخ سفید بود. این افشا گری باعث تظاهرات عمومی در آمریكا و اعتراض برخی سناتورها شد به گونه ای كه لیندن جانسون رئیس جمهوری وقت از نامزد شدن مجدد در انتخابات سال 1968 صرف نظر كرد.

افشاگری چشمگیر دیگر فینی این بود كه متوجه روابط پنهانی مشاوران علمی ـ فنی كاخ سفید با كارخانه های سازنده اسلحه شد. وی در چند گزارش، با ذكر نام و جزئیات كار، شرح داد كه این دسته از مشاوران كاخ سفید چگونه پس از قبولاندن طرحهای خود به دولت، به استخدام كمپانی های بزرگ اسلحه سازی درآمده بودند. وی در گزارشهایش ثابت كرده بود كه این كارخانه ها قبلا این مشاوران را درجریان طرحهای پرهزینه (برای دولت) و سودآور (برای خود) قرار می دادند و اینان این طرحها را پس از اشاره به اهمیت آنها (توسط عوامل خود) دررسانه ها، به رئیس جمهوری و شورای امنیت ملی می قبولاندند.

جان فینی كار مطبوعاتی را از سال 1947 پس از گرفتن مدرك روزنامه نگاری از دانشگاه «ییل» آغاز كرده بود. وی پس از چند سال خبرنگاری، سردبیر یك روزنامه محلی در منطقه نیو اینگلند آمریكا شده بود كه یك روز به طور غیر منتظره درخواست كناره گیری خود را به صاحب روزنامه داد و در مقاله خداحافظی با خوانندگان نوشت: از نظر او روزنامه گاری چیزی جز خبرنگاری و دنبال كردن رویدادها و كشف حقایق نمی تواند باشد و او خودش را فریب داده بود كه سردبیر شده بود. سردبیری كار یك روزنامه نگار فعال نیست.

«جان» سپس به استخدام یونایتدپرس در آمد. كارهای او در این خبرگزاری باعث جلب نظر «رستون» شد و او را به نیویورك تایمز برد كه 30 سال در آنجا بود. سپس دانشگاه جورج تاون وی را دعوت به تدریس روزنامه نگاری كرد و به این كار را تا چند ماه پیش از فوت از بیماری سرطان ادامه داده بود.

«فینی» در عین حال مولف چند كتاب سیاسی است. او درباره گسترش ساخت سلاحهای اتمی پیش بینی كرده است كه زود و یا دیر، ملل دیگر به این اسلحه دست خواهند یافت. فینی در زمینه مسابقه تسلیحاتی نوشته است: این سلاحهای اتمی، موشكی و تكنولوژی فضایی بوده اند كه از یك جنگ بزرگ دیگر در جهان جلوگیری كردند نه تدابیر دولتمردان و سازمانهای جهانی و در صدرشان سازمان ملل (بی خاصیت).

 

John Finney


1918م:«31 اكتبر» شاهد ترور دو نخست وزیر به یك شكل توسط نظامیان محافظ بوده است: استیفن تیژا نخست وزیر مجارستان در سال 1918 و بانو ایندیراگاندی نخست وزیر هند درسال 1984.

بانو گاندی دختر نهرو چهار بار نخست وزیر هند بود. وی به دست دو تن از افراد گارد محافظ خود كه از ناسیونالیست های سیك (پنجابی) بودند هدف گلوله قرار گرفت و كشته شد. شوهر ایندیرا، فیروز گاندی، یکی از پارسیان هند بود. درپی انتشار خبر قتل بانو گاندی هواداران او در دهلی نو و چند شهر دیگر برضد تجزیه طلبی سیك ها دست به تظاهرات زدند و ضمن این تظاهرات توام با شورش شمار نسبتا زیادی از پیروان فرقه سیك به دست تظاهركنندگان كشته شدند.

 

ایندیرا


1793م:21 روز پس از اعلام «حالت فوق العاده» در فرانسه و ایجاد دولتی به همین نام و 15 روز بعد از اعدام «ماری آنتوانت» زن پادشاه سابق، 31 اكتبر سال 1793 میلادی در فرانسه دوره اصطلاحا «بلعیدن فرزندان انقلاب» با اعدام 21 ژیروندن (میانه رو) از جمله ژاك بریسو آغاز شد. این عده به جرم تجدید نظر طلبی و دور شدن از اصول و هدف های انقلاب در ملاء عام با گیوتین گردن زده شدند.

این اعدام های گروهی دو ماه پس از قدرت یافتن انقلابیون رادیكال به رهبری روبسپیر انجام شد.

20 روز پس از روی كار آمدن روبسپیر، مجلس انقلاب قانون «دستگیری و محاكمه كسانی كه به آنان سوء ظن می رفت» را تصویب كرده بود و دست رادیكالها را برای محاكمه مخالفان و هركس كه به او بدگمان می شدند باز گذارده بود. این زمان در تاریخ فرانسه «دوره وحشت» عنوان گرفته است.

روبسپیر و همفكرانش در آن زمان، كار دستگیری افراد مورد سوء ظن را با بازداشت انقلابیون میانه رو آغاز كرده بودند. حال آن که انقلاب فرانسه عمدتا توسط همین میانه روها آغاز شده بود. سالها بعد، نمایندگان مجلس گفتند كه هدفشان از تصویب قانون سال 1793 تنها در حبس نگهداشتن مخالفان مورد سوء ظن بود تا فعالیت هایشان بی اثر و خنثی شود، نه اعدام آنان.

 

روبسپیر


1954م:تاریخنگاران 31 اكتبر سال 1954 را آغاز دور اصلی انقلاب الجزایریها برای كسب استقلال خود از استعمار فرانسه ذكر كرده اند. در این روز بود كه ملی گرایان الجزایری تظاهرات خشونت آمیز خود را دو روز پس از سركوب شدن، برگزار كردند و نظامیان فرانسوی را غافلگیر ساختند.

 

این انقلاب توام با خشونت تا اواخر ژوئن سال 1962 كه دوگل رهبر وقت فرانسه با برگزاری رفراندم استقلال موافقت كرد ادامه داشت و سوم ژوئیه 1962 دوگل با توجه به نتایج رفراندم فرمان استقلال الجزایر را كه 132 سال مستعمره فرانسه بود ابلاغ كرد.


1961م:31 اکتبر 1961 و یک روز پس این که کنگره حزب کمونیست شوروی به خواست خروشچف به اتفاق آراء! تصویب کرد که جسد مومیایی شده استالین از آرامگاه لنین در میدان سرخ مسکو به جای دیگری انتقال یابد و دفن شود تا مردم به دیدارش نشتابند، این تصمیم به اجراء درآمد و جسد در پای دیوار کرملین در میان دیگران مدفون شد.

در جلسه 30 اکتبر، حتی یک مقام کمونیست که استالین تا سال 1953 بر آن حزب ریاست کرده بود به پیشنهاد انتقال جسد، رای مخالفت نداد!، ولی «این اتفاق آراء» در کشورهای دیگر مورد تفسیر و حتی انتقاد قرار گرفت. برخی گفتند که استالین روانشناسی روسها را می شناخت که مردمی متشکل از اختلاط نژادها هستند و در طول زمان به ویژه در دوران سلطه مغولها (تاتارها) به دیکتاتوری و اطاعت از حاکم وقت خو گرفته اند که آن چنان (باخشونت) رفتار می کرد و ... و پاره ای هم با تحلیل «این اتفاق آراء» پیش بینی برچیده شدن حزب کمونیست را با چنین اعضای وفاداری! در آینده کرده بودند، ولی باور نمی کردند که امپراتوری روسیه (اتحاد شوروی) هم فرو پاشی کند، و تنها پیش بینی کرده بودند که برجای حزب کمونیست، یک امپراتور بنشیند.

 

انتقال جسد مومیایی شده استالین از آرامگاه لنین، حتی یك رای مخالف نداشت !!!

 

1965م:31 اکتبر 1965، شایعه «باگ گذاری» اطاق خواب بانو "الینور" همسر روزولت با «دستگاه شنود» در پی انتشار گزارشهای متعدد در این زمینه، تایید شد و یک مامور سابق اعتراف کرد که «طبق دستور!» این کار را می کرد.

وی گفت که دلیل آن را نمی دانست و تنها مامور اجرای دستور بود و در طول سفر هم اطاق الینور در هتل توسط او «باگ گذاری» می شد!.

 

الینور روزولت


2000م:«چارلز لویس» رئیس «مركز امانتداری عمومی Public Integrity » كه یك سازمان داوطلب برای پاییدن دولت آمریكاست سی ام اکتبر 2003 فاش کرد که شركتهایی كه كنترات بازسازی عراق و افغانستان را به مبلغ هشت میلیارد دلار با دولت آمریكا امضاء كرده اند بالاترین كمك دهندگان به مبارزات انتخاباتی سال 2000 جورج بوش بوده و رابطه تنگاتنگ با مقامات نظامی و كشوری آمریكا دارند. به این شركتها از جمله كمپانی مربوط به «چنی» معاون بوش، انجام ده كار - بدون برگذاری مناقصه واگذار شده است و بهانه حذف مناقصه «فوریت كارها» اعلام شده بود.

 

2003م:سی ام اكتبر 2003 و در پایان مذاكرات مهم چین و اتحادیه اروپا اعلام شد كه طرفین از این پس «شریك عمده» یكدیگر در امور اقتصادی و تكنولوژی از جمله تكنولوژی فضایی و ماهواره مخابراتی خواهند بود و این همكاری به تغییر جهان از وضعیت جاری كمك خواهد كرد. «تحلیلگران» این اعلامیه را نشانه دیگری از دور شدن اتحادیه اروپا از معامله تجاری با آمریكا تلقی كرده اند. در این مذاكرات «هو» رهبر چین شخصا حضور داشت.


2005م:اخطار 29 اکتبر سال 2005«گنادی زیوگانف» دبیر اول حزب كمونیست روسیه به دولت پوتین با دقتی خاص مورد تفسیر بسیاری از رسانه های جهان قرار گرفته بود. زیوگانف كه برای بیان اخطار خود كنگره یازدهم این حزب را به طور فوق العاده تشكیل داده بود. وی در این كنگره گفته بود: اگر وضعیت «اقتصادی ـ اجتماعی» روسیه به همین صورت ادامه یابد، بوروكراسی اصلاح نشود، به خواست های ضروری مردم توجه نشود، منافع روسیه و روسها در اولویت قرار نگیرد و ... باید رژیم تغییر یابد و این تغییر، حتی الامكان نباید با خشونت صورت گیرد، باید نخست راههای مسالمت آمیز را تجربه كرد و یك انقلاب سرخ دیگر، تنها درصورت به نتیجه نرسیدن همه كوششهای مسالمت آمیز باید مد نظر قرار گیرد. دولت باید مسیر كار و روال خود را تغییر دهد. ادامه روش جاری (پیش از زمان اخطار) باردیگر روسیه را جامعه ای طبقاتی و به حالت نخست (پیش از انقلاب 1917) باز می گرداند كه در آن زمان تنها گروهی مشخص از منافع كشور برخوردار بودند. تامین اجتماعی باید تضمین شود، بوروكراسی (كاغذ بازی) از میان برود، منابع طبیعی و كارخانه های بزرگ ملی باشند و ....

زیوگانف كه اظهارات او در عین حال یك اعتراض به جوامع غرب تلقی شده بود در این نطق گفته بود كه دولت های پس از فروپاشی شوروی تحت تلقین و احیانا فشار غرب و بورژواهای داخلی روسیه، یك سیاست غلط پولی را دنبال کرده اند، بیخ گوش کرملین ارزهای نفتی روسیه دارند از كشور خارج می شوند، تقلب، ریا و جرایم و ناهنجاری ها جوامع غربی كه 74 سال به روسیه راه نداشتند دارند وارد می شوند، كسی به منافع روسیه و آینده آن توجه كافی ندارد و ....

وی همچنین گفته بود: در اینجا اخطار می كنم كه اگر انقلاب سرخ دیگری رخ دهد بورژواهای تازه (نوكیسه ها) كه از بد اوضاع و از جیب ملت پولی به دست آورده و بر خر مراد سوار شده اند سرنوشت وخیمی خواهند داشت.

 

زیوگانف

 

2005م:«ویكتور اربان» نخست وزیر پاپولیست پیشین مجارستان و رهبر حزب لیبرال سوسیالیست این كشور 29 اکتبر 2005 نظری تازه مطرح داشت و پیش بینی كرد كه این نظریه جهانگیر شود زیرا پاسخگوی بسیاری از مشكلات مرزی، ملیتی و فرهنگی جهان امروز است.

وی گفته است: از آنجا كه مجارستان به دلیل همبستگی با اتریش در جریان جنگ جهانی اول، و متحد بودن با آلمان در جنگ جهانی دوم، پس از این دو جنگ بسیاری از مناطق خود را به یوگوسلاوی، چك، اسلواكی و رومانی باخته است و ساكنان این مناطق خواهان رفت و آمد آزاد به مجارستان هستند، دولت مجارستان بدون خواستن تعهدی از آنان، تابعیت مضاعف را بپذیرد و به آنان شناسنامه و گذرنامه بدهد بدون این كه ادعا كند اتباع مجارستان هستند و نظری به تمامیت و حاكمیت همسایگان داشته باشد.

اربان افزوده است كه دشواری های جهان امروز عمدتا برخاسته از همین مسائل مرزی و فرهنگی است كه به این گونه می توان آنها را حل كرد. اگر این مسائل از این طرق حل نشوند، روزگاری در یكی از این كشورها یك ناپلئون ظهور خواهد كرد و با توسل به زور مرزها را از میان برخواهد داشت.

 

ویکتور اربان

 

2005م:سی ویکم اکتبر 2005 یك دادگاه آمریكا در كالیفرنیا پس از رد درخواست فرجام ستانلی ویلیامز از سوی دیوان عالی این كشور 13 دسامبر 2005 را روز اعدام وی تعیین كرد و اعلام شد که جز فرماندار كالیفرنیا، مقام دیگری نمی تواند ستانلی را از اعدام نجات دهد. فرماندار کالیفرنیا ( که مهاجر اتریشی است) با تخفیف مجازات موافقت نکرد و استانلی اعدام شد.

ستانلی اواخر دهه 1970 و تا سال 1981 رئیس یك باند گانگستر در لس آنجلس بود و باند او در آخرین سال فعالیت، چهار تن را در لس آنجلس كشته بود كه در جریان هر چهار قتل شخص ستانلی هم حضور داشت. وی بعدا دستگیر شد و به زندان افتاد. ستانلی در طول 24 سال زندان بودن، دست به مطالعه زد و به مردی دیگر تبدیل شد و برای اصلاح مردم 51 كتاب نوشت از جمله چند كتاب كودكان. در این مدت شبكه های تلویزیونی نیز به پخش منظم مصاحبه های خود با ستانلی پرداختند كه در آنها اندرزهای جالب می داد.

بر پایه خاطرات ستانلی، چند فیلم سینمایی پرفروش ساخته شده است. همین فعالیت ها، وی را به صورت یك مصلح اجتماعی درآورده و چند انجمن هوادار بخشودگی وی را نامزد جایزه نوبل كردند و به تعقیب كار خود ادامه می دادند كه دیوان عالی آمریكا حاضر نشد تلاشهای ندامتگرایانه ستانلی را مورد توجه قرار دهد و حكمی را كه دو دهه پیش صادر شده بود نقض كند و در نتیجه قاضی صادر كننده حكم، روز 13 دسامبر را برای اجرای حكم تعیین و به زندان ابلاغ كرد. اقدام دیوان عالی امریكا، عدم اغماض فرماندار و اجرای حکم ربع قرن پس از وقوع جرم، مورد انتقاد قرار گرفته و این انتقاد ها که فلسفه مجازات را زیر سئوال برده است همچنان ادامه دارد.

 

ستانلی


2008م:ولادیمیر پوتین رئیس دولت و رهبر حزب حاكم روسیه 30 اکتبر 2008 در نشست نخست وزیران سازمان شانگهای (SCO) در شهر آستانه (پایتخت کزاخستان) درباره بحران مالی جهان گفت: بحران مالی جاری؛ پوچی و بی حاصلی یك قطبی بودن امور پولی جهان و مونوپولیسم مالی را ثابت كرد. روسیه تصمیم قاطع دارد كه به این وضعیت یك قطبی بودن امور پول پایان دهد. برای برقراری تعادل، جهان نیاز به چند قطبی شدن این امور دارد و من پیشنهاد می كنم كه سریعا طرح تازه ای جای ساختار نظام ورشكسته فعلی را بگیرد تا اقتصاد جهان وارد دوران ثبات و پیشرفت شود و نگرانی هایی كه هر چند وقت یكبار دنیا را فرا می گیرد از میان ما رخت بربندد.

در حاشیه نشست آستانه، قرارداد لوله كشی نفت روسیه به چین به امضای نخست وزیران دو كشور رسید.

پوتین هچنین به طور جداگانه با پرویز داودی معاون اول رئیس جمهور ایران ملاقات و از گسترش مناسبات و همكاریهای دوجانبه ایران و روسیه سخن گفت. وی اظهار كرده بود كه مناسبات دوجانبه روسیه و ایران درجهات مختلف رو به پیشرفت و تكامل است. پوتین از كمك ایران و همكاری های آن با سازمان شانگهای (معروف به اوراسیا) قدردانی كرده و گفته بود: ما از مشاركت هرچه بیشتر ایران در این بنیاد (SCO) از آغاز كار هم استقبال كرده ایم.

داودی به نمایندگی ایران در نشست "آستانه" شرکت کرده بود. تا این تاریخ ایران به عنوان عضو ناظر در نشست های سازمانهای شانگهای شرکت کرده است.

مرور زمان (از سی ام اکتبر 2008 تا 30 اکتبر 2009) نشان داد که برغم تشکیل چند نشست اقتصادی سران و ازجمله نشست سران کشورهای 20 گانه، تغییری که پوتین لزوم آن را در امور مالی جهان (تعیین جانشین برای دلار آمریکا) یادآور شد تحقق نیافته است!.

 

پوتین و Wen نخستوزیر چین

 

1900: كل جمعیت ایالات متحده 76 میلیون و 295 هزار و220 تن اعلام شد كه در طول قرن 20 چهار برابر شد و در سال 2006 از مرز 300 میلیون تجاوز کرد.

1908: در پی انتشار مصاحبه ویلهلم دوم قیصر آلمان با دیلی تلگراف چاپ لندن كه متن آن 28 اكتبر انتشار یافته بود، بر دامنه خصومت آلمان و انگلستان افزوده شد؛ زیرا كه قیصر صریحا گفته بود كه آلمانی های طبقه متوسط و پایین از انگلستان و انگلیسی ها منتفرند. باید دانست كه خاندان سلطنتی انگلستان آلمانی تبار هستند و مادر ویلهلم از همین خانواده بود.

1943: سران چهار دولت متفق در مسكو بر سر چگونگی معامله خود با دولتهای محور در صورت پیروزشدن بر آنها به توافق رسیدند.

1945: جیره بندی كفش در امریكا پایان یافت.

1964: در پی انتقاد شدید آیت الله خمینی، حسنعلی منصور نخست وزیر وقت در مجلس از برخوردارشدن نظامیان امریكایی از پاره ای مصونیت های قضایی در ایران دفاع كرد.

1971: مبادلات بازرگانی میان ایران و جمهوری توده ای چین آزاد شد.

1982: سوسیالیستهای اسپانیا پس از 45 سال انتخابات این كشور را بردند و رهبر جوان آنان، گونزالس، نخست وزیر اسپانیا شد.

2003: دولت فرانسه برای تعمیر كاخ تاریخی ورسای 158 میلیون دلار هزینه اختصاص داد . لویی چهاردهم ورسای را كه در آن قراردادهای پایان جنگ جهانی اول امضاء شد شاه نشین فرانسه كرد.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
تقویم ۹۰ ( نود 25 آبان )

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ -1 آبان



1580م:حكمران گرجستان كه دو سال بود از پرداخت مالیات این سرزمین به خزانه ایران (در اصفهان) تعلل كرده بود پس این كه شنید، شاه وقت صفوی سپاهی از مركز روانه گرجستان كرده است در نامه ای كه به تاریخ 23 اكتبر 1580 میلادی به «میرزا سلمان» وزیر مربوط دولت صفوی نوشت آمادگی خود را برای تادیه مالیات معوقه اعلام داشت و از تاخیری كه حاصل شده بود پوزش خواست. این تاریخ پس از تطبیق تقویمها توسط مورخان روس به دست داده شده است.

 

1927م:23 اكتبر 1927 (اول آبان 1306 خورشیدی) عهدنامه رعایت بی طرفی و تامین متقابل كه میان تهران و مسكو امضاء شده بود مبادله شد. این عهدنامه هشتم مهرماه همین سال میان دوكشور تنظیم شده بود كه پارلمان ایران با تصویب یك ماده واحده در 27 مهرماه مبادله و اجرای آن را قانونی ساخته بود. تا كنون به لغو این عهدنامه كه دارای هشت فصل است اشاره نشده است. پس از فروپاشی شوروی، روسیه فدراتیو متعهد به رعایت قرادادهای آن دولت شده و در حقیقت برجای آن نشسته است. اتحاد شوروی برجای امپراتوری یکپارچه روسیه نشسته بود.


1943م:23 اكتبر 1943 (اول آبان سال 1322 خورشیدی) مجلس شورای ملی با استخدام 60 كارشناس امور مالیات، استخدام و دارایی از آمریكا برای وزارت دارایی موافقت كرد. استدلال شده بود كه این امور نه تنها نیاز به نوسازی دارد بلكه از شهریور 1320 به دلیل ضعف دولت و نا امن شدن كشور، كار جمع آوری مالیات مختل شده و دولت عمدتا كسری بودجه را از محل انتشار اسكناس جدید تامین می كند که از نظر علم اقتصاد، کار نادرستی است.


1952م23: اكتبرسال1952 (اول آبان 1331) در پی انتشار مقاله ای در روزنامه "باختر امروز" كه سناتورها (همان شخصیتهای کهنسال قدیمی) مجری سیاست های انگلستان در ایران هستند كه نوعی خیانت است، مجلس شورای ملی با تصویب یك طرح فوری، دوره سنا را به دو سال تقلیل داد.

سناتور ها برای اعتراض به این مصوبه به بهارستان رفتند، ولی آنان را به مجلس شورای ملی راه ندادند.

مجلسیان و احزاب برای جلوگیری از خودداری شاه از امضای مصوبه مجلس شورای ملی از مردم خواستند كه كمك كنند و مردم به خیابانها ریختند و شاه را تهدید كردند كه اگر مصوبه را امضاء نكند خواهان لغو سلطنت خواهند شد و شاه مصوبه را پنجم آبان (چهار روز بعد) امضاء كرد.

این قانون نیز همانند سایر قوانین مصوب در دوران حكومت دكتر مصدق ، بعدا لغو شد.

 

1954م: 23اكتبر 1954 (اول آبان سال 1333خورشیدی) چهار تن از 11 افسر گروه سوم نظامیان كمونیست ایران به اعدام و هفت تن دیگر به حبس ابد محكوم شدند. هیچكدام از آنان، نه ازعمل خود ابراز پشیمانی و نه از شاه درخواست بخشودگی كردند. آنان هم مانند افسران دسته اول و دوم پیروی از یك مكتب سیاسی و یك نظریه اقتصادی ــ اجتماعی را كه بستگی به متمایل فرد و احتمالا ریشه در نهاد او دارد، تا این حد عملی مجرمانه ندانسته و گفته بودند كه «اقدام» می تواند جرم تلقی شود، نه صرفا «اندیشه».

روز بعد (دوم آبان) هم چهارمین دسته افسران كمونیست در پی محاكمه ای نسبتا كوتاه محكوم شدند. مجازات چهار تن از اعضای این دسته اعدام و دو تن دیگر حبس دائم تعیین شده بود. هشتم آبان شش افسر و 17 آبان پنج افسر دیگر از محكومان گروههای دوم، سوم و چهارم تیرباران شدند كه سرهنگ جلالی، سرهنگ افشار بكشلو، سرهنگ جمشیدی و سرگرد وكیلی در میان آنان بودند. بیشتر افسران دستگیر شده در ساعات فراغت خود در سالهای 1331 و 1332در دبیرستان های دولتی كشور كه این دبیرستان ها به دلیل ضعف مالی دولت وقت (ناشی از محاصره اقتصادی) دچار كمبود دبیر شده بودند به رایگان تدریس كرده بودند.

اعدام این افسران سبب شد كه مردم خشمی را كه نسبت به حزب توده داشتند كه چرا با این توان نظامی، كودتای 28 مرداد را در هم نشكسته بود فراموش كردند و بیش از پیش ضد دولتی شدند. وجود فرمانداری نظامی و منع رفت و آمد شبانه و محدودیت اجتماعات و سانسور مطبوعات مانع هرگونه اقدام ملت بود و لذا خشم آنان را به عقده تبدیل كرد.

 

1966م:بیست و سوم اکتبر سال1966 (آبان 1345) نخستین فرستنده تلویزیون دولتی به نام شبكه ملی (عنوانی در برابر تلویزیون غیردولتی آن زمان كه از 1337 فعالیت می كرد) آغاز بكار كرد و با جذب ماهرترین روزنامه نگاران وقت از جمله «مصطفی قریب (عكس بالا)» موفق شد با پخش اخباری جامع و بدون خود سانسوری، بینندگان وقت را به خود جلب كند و همین امر كمك به تصویب قانون یكی شدن رادیو ـ تلویزیونهای ایران كرد كه اجرای آن در سال 1350 (1971) تكمیل و صدا وسیما با خبرگزاری مستقل خود به وجود آمد و در محل فعلی ــ جام جم ــ مستقر شد.

پس از ادغام رادیو با تلویزیون، تورج فرازمند سردبیر اسبق روزنامه اطلاعات و مفسر رادیو ایران مدیر اخبار رادیو و ایرج گرگین مدیر اخبار تلویزیون شد. غلامحسین صالحیار سردبیر پیشین روزنامه اطلاعات و خبرگزاری پارس و اولین سردبیر آیندگان نیز برای سازمان رادیو ــ تلویزیون ملی، یك خبر گزاری مستقل به وجود آورد كه به نام « واحد مركزی خبر » هنوز باقی است.

 

مصطفی قریب


1857م:هر استاد تاریخ معاصر ایران و هر نویسنده تاریخ عهد قاجاریه در بیانات و نوشته هایش از قرارداد چهارم مارس 1857 انگلستان با ایران كه در پاریس تنظیم و امضا و در بغداد مبادله شد به عنوان نمونه بارزی از تحمیلات عصر استعمار (به سبك قدیم) و منحوستر از عهدنامه تركمن چای نام برده و از ایرانیان خواسته است كه آن را به دقت بخوانند و از یاد نبرند كه «ضعف» بدبختی بزرگی برایشان خواهد بود.

سی ام مهرماه 1331 خورشیدی روزنامه های تهران به مناسبت قطع مناسبات ایران با انگلستان و بسته شدن ساختمان سفارت در خیابان فردوسی، برای دومین بار پس از 93 سال، به ماجرای نخستین قطع رابطه كه مربوط به لشكر كشی انگلستان به ایران و جدا كردن هرات و مناطق اطراف آن از پیكر ایران بود مشروحا اشاره كرده و متن قرارداد مورخ چهارم مارس 1857 دو كشور را به چاپ رسانده و از باب تهدید، یادآور شده بودند كه فصل هفتم این قرارداد كه منجر به جدایی هرات شد به دولت ایران این حق را داده است كه اگر از ناحیت افغانستان احساس خطر كند بتواند لشكر به افغانستان بكشد و منطقه خطر را متصرف و اصحاب خطر را تنبیه و مجازات كند.

تنها در فصل هفتم از این قرارداد 15 فصلی چنین امتیازی به ایران داده شده بود و این كوتاه آمدن هم به این سبب بود كه سربازان ایرانی سریعا مناطق شرقی افغانستان امروز را كه انگلیسی ها می خواستند برای جلوگیری از پیشروی روسها به سوی آسیای جنوبی در اختیار گیرند تخلیه كنند. انگلیسی ها كه به منظور فشار وارد آوردن بر ایران بوشهر ، چند جزیره و مناطق دیگری در جنوب وطن ما را تصرف كرده بودند نیروی زمینی كافی در هند نداشتند كه برای خلع ید از ایران به افغانستان بفرستند. به علاوه احتمال كمك نظامی روسیه هم به ایران می رفت. خواندن سایر فصول قرارداد دردآور است ازجمله اصل چهارم مبنی بر مجبور كردن ایران به عفو ایرانیانی كه در این جریانات از انگلیسی ها حمایت كرده بودند و ....


1973م:23 اكتبر سال1973 ( اول آبان 1352خورشیدی) در پی تحریم صدور نفت از جانب اعراب به كشورهای غرب، مدیران شركتهای نفتی غرب به تهران وارد شدند تا از شاه بخواهند تولید نفت ایران تا آن حد بالا رود كه كمبود شدید در بازارهای جهانی روی ندهد و بهای سوخت زیاد بالا نرود. آثار تحریم نفتی اعراب سالهای بر اقتصاد غرب دیده می شد. ایران از جمله كشورهایی بود كه به تحریم نفت نپیوسته بود و با این عمل، هم پول فراوانی به دست آورد و هم دشمنان بیشتری. برخی نوشته اند که همین پول بادآورده به تغییر نظام حکومتی ایران کمک کرد ، زیرا که پولدارها را پولدارتر کرده بود و ....

 

1357م:علی امینی دیپلمات، سیاستمدار، وزیر و نخست وزیر پیشین كه اخیرا در پاریس درگذشت و در جریان انقلاب باردیگر دست به فعالیت سیاسی زده بود در مصاحبه ای كه در لندن انتشار و سی ام مهر سال 1357 در روزنامه های تهران انعكاس یافت گفت كه تنها برحسب وظیفه ملی و میهنی ریشه های بیماری مزمن وطن را عیان می كند تا مورد توجه قرار گیرد و درمان شود.

وی سپس به تشریح این ریشه ها پرداخته و گفته بود: در ایران، ریشه بیماری باید كنده شود؛ نه عمل تسكین درد. در طول دهها سال گذشته به «ایران بیمار» فقط داروی مسكن داده شد و درد باقی ماند. درد ایران با آزادی زندانیان سیاسی، افزایش دریافتی كارمندان دولت و دادن پایه و گروه تازه به آنان، لغو سانسور مطبوعات و انحلال اداره نگارش (بازبینی كتابها پیش از انتشار)، آزادی زیارت عتبات و ... درمان نمی شود. یك ریشه بیماری ایران در سازمانهای قضایی ناسالم این كشور نهفته است و این دستگاه از آغاز كار ناسالم بوده و تا اصلاح نشود نمی توان انتظار برقراری عدالت و امنیت اجتماعی و تامین رضایت عمومی در وطن را داشت. از یك قانون خوب، اگر دستگاه سالمی نباشد كه ناقض، و فرد بی اعتنا به آن را كیفر دهد و سركوب كند كاری ساخته نخواهد بود و همانا سطوری خواهد بود در یك كتاب در قفسه ای دربسته. ریشه دیگر این بیماری نداشتن دلسوز اقتصادی است. برای مثال: پس از افزایش درآمد ایران از نفت كه از سال 1352 هجری (1973 میلادی) آغاز شد و جنگ اعراب و اسرائیل و تحریم نفتی اعراب باعث آن بود، به جای توجه به كشاورزی و صنایع مربوط به آن و خودكفا ساختن كشور از این بابت، آمدند به بذل و بخشش پرداختند و به ولخرجی دست زدند؛ فروش دلارهای نفتی را آزاد كردند، با هدف خودنمایی؛ به كشورهای دیگر وام دادند، بازپرداخت وام برخی كشورها را بخشیدند و به زندگی لوكس روی آوردند و شكاف میان فقیر و غنی را چنان عمیق و عیان ساختند كه طبقه محروم از درآمد نفت، به پا خاست و تا به نتیجه نرسد آرام هم نخواهد گرفت. وقتی كه به مسئولان گفتند چرا چنین می كنید، نفت كه یك محصول دائمی نیست پاسخ دادند كه كویت و عربستان هم چنین می كنند، ولی حساب نكردند كه جمعیت كویت یك پنجاهم ایران است. اگر مشكلی در صدور نفت ایران پیش آید، با این كشاورزی ناتوان نمی شود شكم مردم را سیر كرد. قطع واردات محصولات صنعتی را ده سال هم می شود تحمل كرد، ولی محصولات كشاورزی و خوراك مردم را به هیچوجه. به مسئولان گفتند كه درمعاملات سرمایه گذاری با خارجی بدانند كه اگر به منافع خارجی لطمه بخورد و تضمین ها عملی نشود بیم تحریم جهانی و بلوكه شدن همه سرمایه ایران وجود خواهد داشت كه توجه نكردند. ریشه سوم بیماری ایران "ساواك (دستگاه اطلاعاتی وقت)" است كه نتوانست مشكلات مردم را كشف و به موقع و بدون ملاحظات به گوش رئیس كشور، اعضای دولت و مجلس برساند و به آنان اخطار دهد تا برای رفعشان اقدام كنند. ساواك تنها برای جاسوسی بر ضد مردم و دادن گزارش راست و دروغ و افزودن بر حجم پرونده های محرمانه اشخاص كه جز مشكل سازی و دشمن تراشی دردی را درمان نمی كند به وجود نیامده است. وظیفه آن جمع آوری اطلاعات است، در درجه اول اطلاعات مربوط به مشكلات مردم، نارضایی ها، خواستها و ناخواستها و رساندن این اطلاعات به گوش مقامات مربوط است تا راه حل بیابند و پیش از این كه دیر شود مشكل را از میان بردارند. این سازمان (ساواك) با این كاركنان (که واجد شرایط لازم نیستند) و تشكیلات ناقص و نیز وابستگی اش به كابینه و نداشتن استقلال كامل در امور خود نمی تواند در جهت تشخیص بیماری و پیشنهاد تجویز دارو، موثر باشد. كار این سازمان در طول عمر خود شده است پرونده سازی و در نتیجه دردسرسازی برای مردم و دولت و ایجاد ناراضی و دشمن و دورساختن میهندوستان و دلسوزان وطن از خدمت. فساد اداری و انجام امور از راههای بوروكراتیك كه عمدتا از انتصابات غیر اصولی مدیران و روسای دوایر و توصیه بازیها ناشی می شود یك ریشه دیگر بیماری ایران است و ....

 

علی امینی


1086م:23 اكتبر سال 1086 «یوسف ابن تشفین» رهبر المرابطون (بربرهای مسلمانی كه مراكش، الجزایر، صحرای غربی تا مزر غنا را در تصرف و بر حكام اسلامی اندلوس نظارت فائقه داشتند) ، به اسپانیا لشكر كشید و آلفونسو ششم پادشاه كاستیل را شكست داد. وی سپس با دریافت فتوا از روحانیون ارشد آن زمان ازجمله امام محمد غزالی توسی امیران مسلمان مناطق اسپانیا (اندلوس) را هم كه راه اشرافیت در پیش گرفته و زندگی لوكس و تشریفات سلطنتی برای خود ساخته بودند سركوب و بركنار كرد و بار دیگر پرتغال را به متصرفات اسلامی بازگردانید و لقب امیر المسلمین گرفت. وی كه از طوارق بود شهر مراكش را در كشور مغرب و شهر الجزیره را در الجزایر بنا نهاد.

 

1931م:«دیانا دورس» بازیگر انگلیسی فیلمهای سینمایی 23 اكتبر 1931 به نام «دیانا فلاك» به دنیا آمد و چهارم مه 1984 از بیماری سرطان درگذشت. وی به اصرار مادرش وارد حرفه نمایش شده بود و زیبایی او كمك كرد كه در این حرفه شهرت یابد. خودمانی رفتار كردن او در فیلمها و به زبان عامیانه و گاهی به شوخی حرف زدنش سبب شد كه نتواند در هالیوود آمریكا باقی بماند و به انگلستان باز گشت.

تولید كنندگان فیلمهای سینمایی آمریكا در باره او گفته بودند كه دیانا كار بازی در فیلم را جدی نمی گیرد و چون در آرزوی جایزه هنری نیست حس رقابت و انگیزه پیشرفت ندارد. ولی كارگردانان انگلیسی خلاف این عقیده را داشتند.

دیانا پس از خودكشی سومین شوهرش دچار اندوهی طولانی شده بود و با این كه چند سال با داشتن سرطان به كار هنری ادامه داد نتوانست بیش از 53 سال زندگی كند.

 

دیانا دورس


1915م: 23اکتبر 1915 بیش از 25 تا 33 هزار زن آمریكایی كه درخواست به دست آوردن حق رای در انتخابات را داستند در خیابانهای نیویورك راهپیمایی كردند و شعار دادند. این، بزرگترین تظاهرات از این دست بشمار می آید. زنان آمریكا بالاخره پس از اصلاح قانون اساسی این كشور در 1920 تحت عنوان اصلاحیه 19 این حق را به دست آورده اند.

 

راهپیمایی سال 1915 زنان آمریكایی در نیویورك

 

2004م:21 اكتبر 2004 و در آستانه انتخابات دوره ای آمریك،ا ائتلاف آمریكائیان مسلمان اعلام كرد كه از «جان كری» نامزد احراز مقام ریاست جمهوری از حزب دمكرات حمایت می كند. این ائتلاف مدعی شده بود كه صاحب پنج تا هفت میلیون رای است. ائتلاف انجمن های آمریكائیان مسلمان كه گفته شده دارای نزدیك به ده میلیون عضو هستند در انتخابات سال 2000 از جورج بوش حمایت كرده بود. سران ائتلاف در مصاحبه مشترك 21 اكتبر خود گفته بودند كه از سیاست های جورج بوش كه در آن حقوق مدنی و آزادی های مسلمانان به طور كامل رعایت نمی شود و آمریكائیان مسلمان به چشم «تبعه كامل» در نظر نمی آیند خسته شده و رنجش پیدا كرده اند. ظاهرا اشاره آنان به بازداشت انبوه مسلمانان پس از رویدا 11 سپتامبر 2001 بود و نیز بازرسی بدنی هنگام مسافرت و بررسی دقیق و طولانی پیشینه هنگام درخواست كار و یا پروانه و ....

درهمین روز «پت رابرتسون» مدیر شبكه تلویزیونی مذهبی مسیحی اعلام كرد با این كه جورج بوش به توصیه او كه به عراق حمله نظامی نكند گوش نكرد، در انتخابات دوم نوامبر 2004 هم از او جانبداری و برای پیروزی اش تبلیغ می كند.

نتیجه انتخابات به سود جورج دبلیو بوش بود.

 

1817م:«پیر لاروس» دائرة المعارف نویس معروف فرانسه و مولف لاروس 23 اكتبر سال 1817 به دنیا آمد. وفات او در سوم ژانویه سال 1875 اتفاق افتاد.

 

لاروس


1958م:كمیته جوایز نوبل 23 اكتبر 1958 بوریس پاسترناك داستان نگار روس (عكس مقابل) را برنده جایزه ادبی آن سال اعلام كرد. داستان «دكتر ژیواگو» اثر پاسترناك را قبلا از شوروی خارج و در اروپا و آمریكا به زبان انگلیسی چاپ و با تامین هزینه ترجمه و انتشار آن از سوی دولتهای معین كه با شوروی رقابت داشتند در بسیاری از كشورها از جمله ایران توزیع كرده بودند.

با اعلام نام پاسترناك به عنوان برنده جایزه ادبی آن سال، صدای اعتراض از گوشه و كنار بلند شد كه اقدام كمیته داوران، «سیاسی» بوده، نه ادبی و تحت فشار برخی قدرت ها به این اقدام زده است زیرا كه همین یك اثر از پاسترناك در خارج از شوروی انتشار یافته و خود او هم درخواست بررسی تسلیم نكرده و حاضر به قبول جایزه هم نشده و داستان او جز انتقاد از یك روش معمول در شوروی از نظر ادبی به مراتب ضعیفتر از سایر آثاری است كه به كمیته داده شده بود.

این اعتراض ها راه را برای انتقاد در سالهای بعد هموار ساخت، به گونه ای كه در حال حاضر به جوائز ملی و جوائز بعضی بنیادهای دیگر از جمله پولیتزر اهمیت بیشتری داده می شود؛ تا نوبل و سایر کشورها بویژه ملل غیر متعهد زیر فشارند تا به صورت گروهی جوایزی همتراز نوبل بنیادنهند.

 

پاسترناک


92م:«بان كو» مورخ چینی كه با كمك پدر و خواهرش تاریخ سلسله منقرض شده «هان» را جمع آوری كرده بود 23 اكتبر سال 92 میلادی در پی یك محاكمه كوتاه اعدام شد.

وی متهم شده بود كه با بزرگ كردن بیش از واقع دودمان «هان» خواسته است به طور غیر مستقیم دودمان سلطنتی تازه را بد جلوه دهد و تحقیر كند.

از «بان كو» خواسته شده بود كه برای رفع اتهام وارده به خود، كتابی هم در باره پادشاه تازه چین بنویسد كه «بان كو» این پیشنهاد را رد كرده و گفته بود كه رویدادهای جاری به دلیل مشخص نبودن نتایج نهایی آنها و دشوار بودن كشف علل و انگیزه وقوعشان «تاریخ» محسوب نمی شوند و مورخان آینده باید در باره آنها بنویسند نه مورخان هم عصر. مورخان هم عصر می توانند برای آیندگان یادداشت بگذارند.

این استدلال علمی او نیز از سوی پادشاه حمل بر تنفر «بان كو» از خود شد و دستور محاكمه اش را به اتهام انزجار از حاكمیت و دشمنی و تحقیر آن و سرپیچی از اراده سلطان وقت صادر كرد و پس از صدور حكم، دستور اجرای فوری آن را داد. «بان كو» اعدام شد، ولی «تاریخ سلسله هان» نوشته او باقی مانده و نام وی را زنده نگهداشته است. تاریخ سلسله «هان» نوشته «بان كو» یكی از كاملترین تواریخ عهد باستان است.


2008م:اکتبر 2008 از قتل «والری ایوانف» ناشر «تولیاتی ریویو» پنج سال گذشت. او تنها قربانی اوضاع پس از فروپاشی شوروی و تنها روزنامه نگاری نبود كه در شهر صنعتی و مركز كارخانه های اتومبیلسازی منطقه ولگا به دست مافیای روس كشته شده بود. در شهر تولیاتی كه تا مسكو صدها كیلو متر فاصله دارد و به نام دبیر كل پیشین حزب كمونیست ایتالیا تجدید نام شده است از سال 1995 تا 2002 شش روزنامه نگار جان خود را بر سر افشاگری فساد گذارده بودند ـ فسادی كه زاییده ادغام سیاست، كسب و كار، و مافیا در روسیه پس از انحلال شوروی بود. از سال 2000 تا 2003 در روسیه 13 روزنامه نگار منتقد این اوضاع جان خود را از دست دادند. هدف از ترور آنان عمدتا این بود كه نه تنها سد راه ادامه فساد نباشند، بلكه روزنامه نگار دیگری پیدا نشود كه بنویسد: شماری در روسیه اموال عمومی را كه محصول 70 سال سوسیالیسم، و متعلق به همه مردمند دارند غارت می كنند و با ثروتی كه به هم زده اند وزیر و وكیل و ... تعیین می كنند و به این وسیله باقی می مانند و مابقی روس ها را بمانند دوران «سرفدم» استثمار می كنند.

سطور بالا خلاصه ای بود از آن چه كه 17 اكتبر 2003 بر سر گور «والری ایوانف» به مناسبت یکمین سالگرد قتل وی بیان شد و روزنامه ها از جمله نیویورك تایمز به آن اشاره داشتند.

ولادیمیر پوتین در دور دوم ریاست جمهوری خود تا توانست کوشید که به آن وضعیت پایان دهد و اینک در سمت رئیس دولت و رهبر حزب حاکم به این تلاش ادامه می دهد. فسادزدایی سرلوحه برنامه دولت اوست.

 

والری ایوانف

 

1983م:قرارگاه نظامیان اعزامی رونالد ریگن رئیس جمهوری وقت آمریكا به لبنان بامداد 23 اكتبر 1983 در نزدیكی فرودگاه بیروت منفجر شد و بر اثر فروریختن این ساختمان چهار طبقه 241 نظامی و عمدتا مورین (Marines کماندو دریا برد) كشته شدند. در آن سپیده دم راننده یك وانت پر از مواد منفجره با کوبیدن خودرو خود به ساختمان، این انفجار را به وجود آورده بود. این وانت نسبتا بزرگ علاوه بر راننده، یک سرنشین دیگر هم داشت.

دو دقیقه پس از این رویداد، انفجار مشابهی در قرارگاه نظامیان اعزامی فرانسه در گوشه دیگری از بشهر یروت روی داد كه باعث مرگ 58 تن شد. این دو رویداد باعث شد که رونالد ریگن تصمیم به انتقال نظامیان آمریکایی به ناوهای این کشور در آبهای لبنان بگیرد. مورخان نوشته اند که با این دو انفجار انتحاری، جهان وارد دوران انفجارهای انتحاری شده است و بنابراین، رویدادهای 23 اکتبر 1983 بیروت فصل تازه ای از مبارزه در تاریخ عمومی بازکرده است - فصلی که هر روز مطلب و عکس تازه ای بر آن افزوده می شود. به نوشته مورخان، قدرت انفجاری موادی که در وانت حمل می شد برابر 6 هزار کیلو گرم "تی ان تی" بود. این وانت پس از عبور از بلوکهای سیمانی، و سیمهای خاردار خودرا به ساختمان قرارگاه نظامیان آمریکایی کوبیده بود. در آن لحظه، تنها خلبان یک هلی کوپتر آمریکایی شاهد این صحنه بود و از بالا، حرکت وانت را به گرد ساختمان و پارکینگ آن دنبال می کرد.

 

آن چه كه از ساختمان قرار گاه باقی مانده بود

 

2004م:«پال نیتسهPaul H. Nitze» یكی از معماران سیاست سختگیرانه آمریكا نسبت به شوروی و كشورهای رقیب و غیر دوست 19 اكتبر 2004 در 97 سالگی درگذشت. وی دهها سال بدون این كه «رسما» سمتی داشته باشد در حد یك وزیر و مشاور ارشد به هشت رئیس جمهوری آمریكا در تنظیم و اداره سیاست خارجی این كشور كمك كرد و در حقیقت گرداننده امور در پشت صحنه، و مردی بسیار متنفذ و موثر بود كه می كوشید كمتر در انظار دیده و در مصاحبه ها شنیده شود. گفته شده است وی بود كه در نیمه قرن بیستم موضوع ایجاد «اطاق فكر» و «نشست مشترك كارشناسان و استادان» هر رشته را در جوار دفتر رئیس كشور و هر مدیر ارشد دیگر مطرح ساخت كه پذیرفته شده و اینك در برخی از كشورها مورد توجه است. پال گفته بود كه درباره این اطاقها و نشست ها نباید تبلیغ شود، باید تا حدی نامرئی باشند تا اعضایشان تحت نفوذ صاحبان منافع قرار نگیرند و تلقین نشوند.

«نیتسه» انستیتوهای مطالعات استراتژیك و تحقیقات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پیشرفته متعدد ازجمله مدرسه مطالعات بین المللی پیشرفته جانز هاپكینز را تاسیس كرده است كه برای آمریكا مطالعه و تفكر كنند و پیشنهاد دهند. انستیتوی فارین پالیسی (سیاست خارجی) نیز از موسساتی است كه او آن را به وجود آورده است. نیتسه بود كه كارتر را مجبور به خروج از قرارداد سالت ـ 2 كرد. وی از ماجرای ورود نیروهای شوروی به افغانستان استفاده كرد و به كارتر توصیه كرد كه آن را بهانه قرار دهد و از سالت 2 خارج شود. نیتسه عقیده داشت كه قراردادهایی نظیر سالت باعث خواهند شد كه هزینه نظامی مسكو كاهش یابد و سران كرملین به مسائل داخلی و رفاه توجه كنند و نظام سوسیالیستی شوروی تثبیت شود و در جهان الگو قرار گیرد. ریگن بیش از سایر سران آمریكا از نیتسه حرف شنوی داشت. وی به ریگن گفته بود كه قرارداد خارج ساختن موشكهای برد متوسط دو كشور از اروپای مركزی به سود آمریكاست و او را ترغیب به امضای چنین موافقتنامه ای با شوروی كرده بود.

نیتسه از سال 1950 كار برنامه ریزی برای محاصره شوروی را آغاز كرده بود. توصیه او این بود كه شوروی از درون باید فرو بپاشد زیرا در صورت وقوع جنگ، جهان از میان خواهد رفت و در یك جنگ اتمی چیزی باقی نخواهد ماند و سیاست فروپاشی شوروی از درون كه طراح آن «نیتسه» بود در اواخر سال 1991 به همان نتیجه ای رسید كه او مراحل آن را در نظر گرفته بود.

نیتسه در دهه 1970 پیش بینی كرده بود كه به مرور زمان از میزان تعصب رهبران شوروی به كمونیسم كاسته خواسته خواهد شد و حاضر به قربانی كردن برخی از اصول آن در هر سازشی خواهند شد. لذا فعلا باید كاری كرد كه از پرداختن به تامین رفاه مردم بازمانند و متوجه امورفرعی و وقت گیر و بی نتیجه شوند. رفاه مردم از میزان ناراضیان داخلی خواهد کاست و امیدی به فروپاشی از درون باقی نخواهد گذارد.

 

Paul H.Nitze

 

2005م:آژانس فرانس پرس 22 اكتبر 2005 در گزارشی به نقل از لارنس ویلكرسونL. Wilkerson نوشته بود كه (در آن زمان) چنی (معاون جورج دبلیو بوش) و رامسفلد (وزیر دفاع که بعدا کناره گیری کرد) مهار سیاست خارجی آمریكا را به دست دارند. ویلكرسون (یك سرهنگ بازنشسته) رئیس دفتر ژنرال پاول در طول تصدی وزارت امور خارجه آمریكا در آخرین جلسه فاروم سیاست خارجی كه در محل بنیاد آمریكای نوین تشكیل شده بود گفته بود كه بوش به جزئیات سیاست خارجی توجه ندارد و رامسفلد و چنی (با ایجاد یك محفل دسیسه) رئوس سیاست خارجی آمریكا را برپایه منافع اصحاب سرمایه و كمپانی های این كشور تنظیم می كنند و مسئله عراق محصول كار این كانون دو نفره است. نگاه این دو به كره شمالی و ایران هم به همین گونه است.

ویلكرسون 16 سال از همكاران نزدیك ژنرال پاول بود. از اظهارات ویلكرسون چنین نتیجه گرفته شده است كه بانو رایس وزیر امور خارجه (در دور دوم ریاست جمهوری بوش) نقشی عمده در برنامه ریزی سیاست خارجی آمریكا ندارد. عكس بالا، بوش را میان چنی معاون خود و رامسفلد وزیر دفاع وقت آمریكا نشان می دهد.

 

چه كسانی سیاست خارجی دولت جورج بوش را برنامه ریزی می كنند

 

2005م:22 اكتبر 2005 در حالی كه «لویس لیبیLibbY»، یك مقام دیگر كاخ سفید متهم به «لو دادن» والری پلیم Valerie Plameجاسوسه سیا شده بود، شبكه های تلویزیونی آمریكا برای نخستین بار عكس این زن را به صورتی كه در بالا آمده است پخش كردند. در آن زمان لیبی رئیس دفتر دیك چنی معاون رئیس جمهوری آمریكابود. قبل از او، «كارل رو» از مشاوران جورج بوش متهم به افشاء نام «والری پلیم» شده بود.

طبق پرونده ای كه در دستگاه قضایی آمریكا در دست بررسی است و تاكنون دو روزنامه نگار و دو مقام ارشد كاخ سفید در آن تحت تعقیب قرار گرفته اند، در پی تكذیب اتهام خرید اورانیوم از سوی صدام حسین از کشور نیژر توسط جوزف ویلسون شوهر والری كه یك دیپلمات وزارت امور خارجه آمریكا بود و مامور رسیدگی به آن معامله احتمالی شده بود، مقامات كاخ سفید از راه انتقام گیری از او، نام زنش والری را فاش ساخته بودند كه در روزنامه ها انتشار یافته بود. افشای نام مامور اطلاعاتی آمریکا از سوی هرمقام، طبق قانون تاسیس «سیا» عملی غیر قانونی بوده است. رسیدگی در این زمینه كه به «پلیم گیت» معروف شده است، با وجود محکومیت یافتن "لیبی" و از دست دادن مقام خود ادامه دارد. جورج دبلیو بوش رئیس جمهور آمریکا با استفاده از اختیارات قانونی خود مجازات لیبی را تخفیف داد که باعث انتقادهای متعدد شد. اصحاب نظر براین عقیده اند که در دوران حکومت رئیس جمهور بعدی آمریکا، حقایق بیشتری در این زمینه به دست خواهد آمد؛ مخصوصا که بانو والری مصرا قضیه را دنبال می کند، زیرا که با افشاء نام، وی شغل خودرا از دست داده و از این بابت دچار زیان شده است.

 

پلیم گیت

 

2005م:اخبار مربوط به گسترش آنفلوآنزای مرغی در اروپا و آمریكای لاتین كه منشا آن آسیا بوده است، در نیمه دوم اكتبر 2005 باعث نگرانی آمریكاییان از این بابت شده بود.

22 اكتبر 2005 شبكه «سی بی اس» در اخبار مشروح خود گفت كه وجود آنفلوآنزای مرغی در كرواسی و انگلستان هم تایید شده و در آمریكای لاتین مرزهای پنج كشور منطقه «آندز» بسته شده بود. در انگلستان این بیماری در طوطیانی كه از آمریكای لاتین وارد شده بودند مشاهده شده و در كرواسی لاشه شماری قوی مهاجر كه از این بیماری مرده بودند به دست آمده بود.

در آن زمان، ترس آمریكایی ها از این بیماری به قدری بود كه فروش و خوردن مرغ را به حداقل رسانیده و هركس با یك عطسه گمان می برد كه به آنفلوآنزای مرغی دچار شده است. این شبكه سپس با Luisa Conlan لوئیسا كانلن كه به فرانسه سفر كرده و در بازگشت به آمریكا دچار علائم سرماخوردگی شده و نیمه شب از ترس ابتلاء به آنفلوآنزای مرغی و انتقال این بیماری(H5N1) از فرانسه به آمریكا، به اورژانس بیمارستان رفته بود مصاحبه كرد. پزشكان بیمارستان كه نخست این موضوع را به مركز پیشگیری از بیماری های واگیر گزارش كرده بودند بعدا اعلام داشتند كه بیماری بانو لوئیسا سرماخوردگی عادی بود ولی نگرانی او امری قابل درک بوده است.

 

Luisa Conlan


1021: سلطان محمود غزنوی تصرف كشمیر را تكمیل كرد. وی قبلا مناطق غربی هندوستان (پاكستان امروز) را تصرف كرده بود.

1944: ارتش سرخ ( شوروی) در تعقیب نیروهای آلمان وارد مجارستان شد.

1954: چهار دولت فاتح جنگ جهانی دوم موافقت كردند كه به حالت اشغال نظامی آلمان پایان دهند و با حفظ نیروهای خود در دو قسمت آلمان در امور دو آلمان مداخله نكنند. نیروهای نظامی آمریکا ، انگلستان و فرانسه بعدا به نام " ناتو " در آلمان غربی و نظامیان شوروی تحت نام پیمان ورشو در آلمان شرقی ماندگار شدند که پس از فروپاشی شوروی و تامین وحدت آلمان ، نظامیان روسیه به تصمیم یلتسین از از آلمان خارج شدند اما نیروهای دیگر همچنان در آنجا مانده اند!.

1956: برخی مردم از مجارستانی ها بر ضد استالینیسم و ادامه استقرار نیروهای شوروی در آن کشور ــ نه سوسیالیسم ــ بپا خاستند. این قیام كه از سی ام اكتبر با ورود تانكهای شوروی به خیابانها سركوب شد در پی مخالفت شوروی با عقاید «ایمر ناگی» نخست وزیر مجارستان كه دم از «دمكراسی سوسیالیستی» زده بود آغاز شد. سران شوروی «دمكراسی سوسیالیستی» را یك میان بر به سوی كاپیتالیسم خوانده بودند. این واقعه همزمان با بحران آبراه سوئز روی داده بود.

1956: برای نخستین بار به جای فیلم، شبكه های تلویزیونی آمریكا كاست ویدیویی مغناطیسی برای تهیه برنامه های خود بكار بردند.

2004: در سن دیاگو ( كالیفرنیا ) تنی چند از افراد خانواده نظامیان به شبكه سی بی اس گفتند كه دریافتی ماهانه نظامیان كافی نیست و متوسط آن با این گرانی ها یكهزار و یكصد دلار است و بعضی اوقات آنان مجبور می شوند از «فود لاكر» های پایگاه مواد غذایی رایگان دریافت دارند.

2004: فیلمهای مربوط به آزمایش موشكی تازه ایران از شبكه های تلویزیونی آمریكا پخش شد. از حجم خبر و فیلم پرتاب موشك از شبكه های تلویزیونی آمریكا چنین بر می آمد كه آن را بیش از حد چشمگیر كرده بودند. آمریكائیان عادت نداشته اند كه ببینند موشك كشور كوچك و ضعیفی به مانند موشكهای كروز آنها از سكوی متحرك به آسمان زبانه بكشد.

منبع:iranianshistoryonthisday.com