اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ -7 مهر



480پیش ازمیلاد:امروز ، 29 سپتامبر ، سالروز جنگ دریایی سالامیس است كه در سال 480 پیش از میلاد میان ایران و اتحادیه یونانیان روی داد و ایران در آن موفق نشد . نیروی زمینی یونانیان در برابر ارتش ایران توان مقاومت نداشت و همه امید ژنرالهای یونانی به جنگ دریایی بوشد . مورخان تعداد كشتی های ایران را 400 تا 700 نوشته اند ، ولی بیشتر این كشتی ها به دست عنصر ایرانی هدایت نمی شد . این كشتی ها متعلق به وابستگان به ایران از جمله فینیقیه ، مصر و ایونی ها بودند كه نسبت به ایران تا پای جان وفاداری نداشتند و فرماندهی یونانیان این را می دانست .

در آن زمان با این كه آبراه دریای سرخ به رود نیل به تصمیم داریوش بزرگ ساخته شده بود ، ولی انتقال كشتی از خلیج پارس به مدیترانه از طریق آن آبراه هنوز چندان متداول نشده بود. زیراکه ، ناویان خلیج پارس با اوضاع مدیترانه آشنا نبودند . بنابراین ، فرماندهی ارتش ایران تصمیم گرفته بود که در لشکر کشی سال 480 پیش از میلاد به یونان از کشتی های ایالات خارجی ایران استفاده کند و این کشتی ها ضمن حمل تدارکات و ملزومات نیروی زمینی ، وظیفه حمله و دفاع هم داشتند.

بامداد 29 سپتامبر به خشایارشا اطلاع رسید كه یونانیان كه از آتن به جزیره سالامیس فرار كرده بودند قصد رفتن به منطقه « كرنت » و مقاومت از آنجا را دارند كه یك فریب جنگی بود. خشایارشا به كشتی های مصری نیروی خود دستور داد كه در باریكه میان دو قسمت جزیره، راه را بر آنان ببندند كه این كشتی ها با حمله متقابل غیر منتظره یونانیان رو به رو شدند و چون این باریكه عرض كمی داشت و جای مانور نبود برای نجات خود با بی نظمی دست به عقب نشینی زدند. كشتی های ایونی

( مناطق یونانی نشین غرب آسیای صغیر و جزایر مجاور ـ تركیه امروز ) نیروی ایران هم كه علاقه مندی بیشتری به همنژادهای یونانی خود داشتند تا به ایران اقدام موثر نكردند ، و از كشتی های فینیقی هم در برابر سیصد كشتی سه ردیف پاروزن یونانی كاری ساخته نشد و ....

باوجود این، اگرهمه نیروی زمینی ایران كه آتن را در تصرف داشت در یونان مانده بود ، اتنی ها یارای بازگشت به ساحل را نداشتند . در آن روز بعضی مشاوران به خشایارشا گفتند كه اگر سریعا به وطن باز نگردد ممكن است كشتی های یونانی پل متحرك ( قایق و زنجیر ) را كه میان اسیا و اروپا زده است از میان بردارند و در اروپا سرگردان شود كه وی بی درنگ با دو سوم نیروهایش به اسیا باز گشت كه یك اشتباه نظامی دیگر بود.

جنگ سالامیس درس بزرگی است برای قدرتهای بزرگ كه در صدد استیلاء بر كشورهای كوچكتر برمی آیند. ولی ، تا این لحظه همه از آن استفاده نكرده اند از جمله فیلیپ دوم پادشاه اسپانیا در قرن 16 ، كه ناوگان انگلستان را حقیر شمرد، آما از آن شكست خورد و دوران برتری اسپانیا پایان یافت و نوبت به انگلستان رسید.جنگ سالامیس و جنگ ماراتن كه 13 سپتامبر سال 490 پیش از میلاد روی داد اهمیت ویژه نیروی دریایی به ثبوت رساند .

 

منظره جنگ دریائی سالامیس

 

115پیش از میلاد:در پی برافتادن جانشینان اسكندر در شرق مدیترانه به دست ایران و در غرب آن توسط امپراتوری نوپای روم، فرهاد دوم شاه وقت ایران از دودمان اشكانی پس از عقد معاهده دوستی با چین، 29 سپتامبرسال 115 پیش از میلاد به دولت روم پیام فرستاد كه قلمرو ایران همان قلمرو هخامنشیان ( پیش از حمله اسكندر ) و پایتخت ان شهر تیسفون (كنار دجله) خواهد بود كه اخیرا ساخته شده است و این قلمرو باید از تعرض مصون باشد تا میان دو كشور كه اینك همسایه شده اند صلح پایدار بماند. فرهاد دوم به رومیان پیشنهاد كرد كه بهتر است اختلاف نظرهایی كه پیش خواهد آمد از راه مذاكره و داوری حل شود تا جنگ و خونریزی.

 

1290م:طبق روایات متعدد، خواجوی كرمانی 29 سپتامبر سال 1290 میلادی، هفت سال پس از وفات مولوی، صوفی وشاعر بزرگ پارسی گو، به دنیا آمده است . آن زمان اوج ادبیات فارسی بود.


1320ش:9 تن از كمونیستهای قدیمی ایران هفتم مهر 1320 تاسیس حزب توده را اعلام داشتند. هیات موسس عبارت بودند از :سلیمان میرزا اسکندری ، ایرج اسکندری ، رضا روستا ، دکتر مرتضی یزدی ، محمد یزدی ، بزرگ علوی ، عبدالحسین نوشین ، دکتر محمد بهرامی ، علی امیر خیزی و.... هدف این حزب که خود را مارکسیست _ لنینیست معرفی کرده بود ترویج و برقراری سوسیالیسم ، حذف کامل استثمار و استعمار در هر شکل آن ، دمکراسی توده ای ( شورایی _ ساویت ) ، آزادی گروهی و تامین رفاه همگانی و رفع نگرانی انسانها و ... اعلام شده بود.

کمونیستهای ایران در زمان سلطنت رضا شاه هم تلاش کرده بودند که تشکیل حزب دهند که سرکوب شده بودند . ریشه سوسیالیسم از ایران است و مزدک که او را پدر سوسیالیسم می دانند در قرن پنجم میلادی از ایران برخاست . در اواخر دوران قاجارها هم جنبش های کمونیستی زودگذر در ایران مشاهده شده بود.

تیراندازی به شاه در 15 بهمن 1327 خورشیدی در دانشگاه تهران بهانه غیر قانونی کردن حزب توده قرار گرفت. ولی این حزب در دوران حکومت دکتر مصدق با استفاده از فضای آزاد کشور دست به فعالیت - اسما نیمه علنی - زد و اعضای فراوان به دست آورد که باعث وحشت غرب شد که با شوروی در جنگ سرد بود و ایران در خط اول جبهه قرار داشت.

حزب توده در پی براندازی 28 مرداد1332 ، و یک سال بعد از آن کشف شبکه نظامی اش ، شدیدا سرکوب شد و این سرکوبی تا سال 1357 کاهش نیافت . سران این حزب که درخارج از کشور به حالت تبعید زندگی می کردند و پیامهایشان را با رادیویی که داشتند برای ایرانیان می فرستادند در انقلاب 1357 فعالانه شرکت کردند و پس از پیروزی انقلاب فعالیت علنی خود را در ایران از سرگرفتند. فعالیت تازه بیش از سه سال طول نکشید و ....

 

دكتر یزدی و ایرج اسكندری دوتن از موسسان حزب توده


1931م:انیتا اکبرگAnita Ekberg بازیگر سوئدی فیلمهای سینمائی 29 سپتامبر سال 1931 به دنیا آمد و در بیش از 50 فیلم سینمایی ایفای نقش کرد. معروفترین فیلمی که انیتا در آن بازی کرده است فیلم " جنگ و صلح " است. وی در سال 1950 به عنوان " دختر زیبای سوئد " انتخاب شد و انتشار عکسهای او در نشریات سبب گردید که از او برای بازی در فیلم های سینما یی در اروپا و هالیوود امریکا دعوت بعمل آید. پیش از آن وی - به اظها خودش - در اندیشه فعالیت در دنیای سینما نبود.

 

انیتا اکبرگ


2003م:"الیا كازان " مدیر قدیمی تولید فیلم سینمائی كه از نیمه عمر نویسنده و داستان نگار هم شده بود 29 سپتامبر 2003 در 94 سالگی در خانه اش در نیویورك در گذشت. وی زاده استانبول بود كه با خانواده یونانی تبارش به آمریكا مهاجرت كرده بود. او گاهی هم ،در فیلمهایش نقش ایفاء می كرد. نقطه تاریكی كه از كارنامه او زدوده نشد لو دادن 17 تن از دست اندركاران فیلم های سینمایی هالیوود به عنوان كمونیست بود. الیا كازان در سال 1934 فعالیتی کوتاه درحزب كمونیست آمریكا داشت.

 

الیا کازان


1996م:امروز سالروز فوت « شوساكو اندو » داستان نگار پركار ژاپنی است كه 29 سپتامبر 1996 در 73 سالگی در گذشت و 21 اثر خوب از خود برجای گذارد. وی در اتو بیوگرافی اش نوشته است كه در عمر نویسندگی اش كوشید كه در قالب داستان به مردم اندرز دهد كه اشتباه نكنند زیرا كه معتقد است « اشتباه نكردن » بزرگترین هنر و پیروزی بشر است، ولی مردم اواخر عمر پی به اشتباهات خود می برند و هرلحظه از خود می پرسند كه چرا چنین كرده بودم و چنان نكرده بودم . مردم قربانی اشتباهات خود هستند زیرا برای دوری جستن از اشتباه ، آموزش ندیده اند. مردم در اثنای اشتباه كردن نمی دانند كه دارند خطا می كنند. هدف دیگر در داستانها یم این بود كه بگویم هر ملت با فرهنگ خود زندگی می كند و بنابراین تا فرهنگها یكسان نشوند كه چند نسل طول خواهد كشید، نمی شود یك قاعده واحد را حاكم بر آنان ساخت. برای مثال : عملی كه در یك فرهنگ گناه است ممكن است در فرهنگ دیگر گناه نباشد و اگر باشد به آن شدت نباشد و همین طور سایر جنبه های زندگانی. شوساكو در اتو بیوگرافی اش از این كه در داستانهایش كوشیده كه مردها را از مكر زنان برحذر دارد به دفاع پرداخته و نوشته است كه با همه احترامی كه به زنان دارد ، آنان را عناصر پیچیده ای یافته است و .... بسیاری از داستانهای شوساكو به انگلیسی و اسپانیائی ترجمه شده است.

 

شوساكو اندو


1902م:امروز همچنین سالروز درگذشت نویسنده و مبارز اجتماعی فرانسه « امیل زولا » است كه 29 سپتامبر 1902 در 62 سالگی در گذشت. نوشته های او زمینه انتقادی از وضعیت روز دارد . كتابهای معروفش « مستها ( الكلی ها ) » و « جرمینال » هستند . « متهم می كنم » عنوان یكی از نوشته های او در دفاع از افسری به نام دریفوس بود كه بدون ارتكاب جرم به مجازات محكوم شده بود.

 

امیل زولا

 

1913م:«رودلف دیزل » مهندس آلمانی و مخترع موتورهای احتراقی دیزل 29 سپتامبر 1913 در 55 سالگی در گذشت. مرگ وی كه در دریای مانش صورت گرفت مشكوك اعلام شده و برخی نوشته اند كه خودكشی بوده است. وی عازم انگلستان بود كه در گذشت

 

رودلف دیزل

 

1901م:دكتر «انریكو فرمی» كه به پدر بمب اتمی شهرت دارد در این روز در سال 1901 در ایتالیا به دنیا آمد و تا سال 1938 در دانشگاه رم تدریس كرد و در اینجا بود كه به پیشرفتهایی درزمینه شناخت و نیروی مواد متشكله هسته اتم نائل و به شكافتن اورانیوم موفق و به اورانیوم 238 و 235 وحتی پلوتونیوم ( ماده اصلی بمبهای اتمی و هیدرژنی ) پی برد و برنده جایزه سال 1938 نوبل در فیزیك شد و چون ازسیاست های موسولینی و ضدیت نسبی او با یهودیان راضی نبود پس از دریافت جایزه نوبل ، از استكهلم به آمریكا مهاجرت كرد . در اینجا بعد از مدتی تدریس در دانشگاه كلمبیا و ترغیب چند فیزیكدان اتمی آلمانی و دانماركی و ... به آمریكا از كلمبیا به دانشگاه شیكاگو انتقال یافت و در این دانشگاه نخستین كوره اتمی ( رآكتور ) جهان را ساخت كه روز دوم دسامبر 1942 آن را بكار انداختند. با بكار افتادن این رآكتور ، تیم دكتر فرمی جریان را به سازمانهای دفاعی آمریكا اعلام كردند و یاد آور شدند كه دانشمندان آلمان هم در كشور سرگرم چنین كاری هستند و اینشتن كه او هم از آلمان به آمریكا مهاجرت كرده بود مستقیما نامه به روزولت نوشت و با یك اعتبار دو میلیارد دلاری طرح «منهتن» به اجرا گذارده شد و در سال 1945 نخستین بمب را ساخت كه دومین آن بر هیروشیما فرو افكنده شد. دكتر فرمی 9 سال پس از تولید بمب اتمی براثر ابتلاء به سرطان در 28 نوامبر سال 1954 در 53 سالگی در گذشت.

 

انریكو فرمی

 

1288ش:سید ضیاء طباطبایی یزدی روزنامه خود «شرق» را طبق نوشته خود او، با هدف خدمت به وطن و اصلاح اوضاع و ترقی ایران، در این روز در سال 1288 (99 سال پیش) در تهران منتشر ساخت. گوشه ای از هزینه این روزنامه را زرتشتیان ـ عمدتا زرتشتیان یزد ـ كه در آرزوی پیشرفت میهن بودند، و پس از دریافت این تعهد از ناشر كه جز برای وطن قلم بكار نخواهد برد برعهده گرفته بودند. «شرق» به دو زبان فارسی و فرانسه منتشر می شد. در آن زمان، ناشران و اعضای تحریریه نشریات ایران با اصول و قواعد ژورنالیسم و گرامر و سبک نگارش آن آشنایی کامل نداشتند و بعضا تصور می کردند که روزنامه ابزاری برای بد و بیراه گفتن است و چون "شرق" سیدضیاء از این راه برفت بیش از یك سال عمر نكرد. سیدضیاء تقریبا بلافاصله پس از توقیف «شرق» ، روزنامه «برق» را به جای آن و با همان روش منتشر ساخت.

94 سال پس از انتشار "شرق" از شهریور ماه 1382 روزنامه تازه ای تحت عنوان "شرق" در تهران کار انتشار خود را آغاز کرد که از بررسی محتوای آن در نخستین ماه انتشارش چنین بر می آمد که حرفه ای تر از همه روزنامه هایی بود که از نیمه سال 1358 - پس از مصادره شدن اطلاعات و کیهان - در ایران انتشار یافته بودند. رئیس شورای سردبیری " شرق" تازه مهندس محمد عطریانفر و سردبیر اجرایی آن محمد قوچانی بود و سازمان مالی - تجاری روزنامه بمانند روزنامه های جهان صنعتی در دست شرکت حرفه ای دیگری بود و لذا تحریریه آن بدون دغدغه از مسائل مالی و آگهی ها با خیالی آسوده بکار خود سرگرم بود. این کار تا آن زمان در ایران پس از انقلاب سابقه نداشت.

مهندس عطریانفر از فروردین 1372 تا تابستان 1382 سردبیر کل روزنامه همشهری بود و پیشرفت این روزنامه دولتی نتیجه و نمونه تلاش و روش و ابتکار او بوده است و در سمت ریاست شورای سردبیری (سردبیری کل) شرق همان تجربه را با همان مهارت پیاده کرد. باید دانست که هنگام انتشار همشهری کسی باور نمی کرد که مردم روزنامه متعلق به شهرداری را بخرند و بخوانند زیرا که کمتر دیده شده که مردم از شهرداری محل خود رضایت کامل داشته باشند تا از روزنامه اش استقبال کنند. بنابراین رونق همشهری نوعی شق القمر بود مخصوصا که این روزنامه از انتشار اخبار جنایی (تیراژ ساز) هم پیش از رسیدن به مرحله صدور حکم اجتناب می کرد زیرا تشریح و بازتاب ضعف های جامعه را (که در رویدادهای جنایی نهفته است) رسالت یک روزنامه دولتی نمی دانست. یکی از کارهای مهندس عطریانفر در همشهری بکار گرفتن گروهی از روزنامه نگاران حرفه ای بود که پس از مصادره دو روزنامه قدیمی کار خود را از دست داده بودند و در سالهای 1371 و 1372 چنین عملی در جوی که وجود داشت کار آسانی نبود. ولی مهندس عطریانفر به اصالت عمل توجه داشت تا سابقه افراد. امروز را نگاه می کرد نه دیروز را. به عبارت دیگر به توان و کارایی فرد و این که چه محصولی به دست خواهد داد توجه داشت. جامعه روزنامه نگاری ایران "همشهری" را هنر مهندس عطریانفر می داند. بارها به او گفته شده بود که چرا برای روزنامه دیگران این همه تلاش می کند و این بود پاسخ او : دیگران کاشتند و ما خوردیم و ما می کاریم تا دیگران بخورند. هموطن هستیم تکلیف و وظیفه ما است.

باری، روزنامه شرق به سردبیری کل عطریانفر هم دیری نپایید و به سرنوشت شرق سید ضیاء دچار شد.

مهندس محمد عطریانفر در زمانی که رئیس شورای سردبیری روزنامه «شرق» بود كه این روزنامه عمر نسبتا کوتاه خودرا از شهریور 1382آغاز كرده بود.

 

سید ضیاء طباطبا ئی روزی كه «شرق» را در مهر ماه 1288 منتشر كرد


1789م:29 سپتامبر سال 1789 ارتش ایالات متحده كه اینك در گوشه و كنار جهان استقرار یافته، در دریای دوردست ازجمله مدیترانه و خلیج فارس برای خود ناوگان تشكیل داده، عراق را در اشغال خود دارد و در افغانستان عملا وظیفه پلیس این كشوررا به دست گرفته است با 700 سرباز تشكیل شد و مقرر گردید كه از محل صرفه جویی های دولت، ظرف ده سال یك كشتی جنگی هم برای آن ساخته شود. هزینه ساخت این كشتی كه هنوز وجود دارد و قادر به دریا پیمایی است برابر نیمی از كل درآمد یك سال ایالات متحده شد. این توپدار كه «كانستیتوشن = قانون اساسی» نام دارد در بندر بوستون متوقف است.

آمریكا قانون وظیفه عمومی ندارد و افراد ارتش آن نظامی پیمانی و حقوق بگیر هستند. این كشور در قرن 20 دارای قانون «سلكتیو سرویس» شد كه به موجب آن جوانان پسر نام نویسی می كنند كه در صورت نیاز كشور (در جریان جنگها و نظایر آن و كمبود نظامی استخدامی كه می تواند تبعه آمریكا هم نباشد)، بر حسب میزان ضرورت، شماری از آنان موقتا به زیر پرچم احضار می شوند. بعلاوه، هر ایالت عضو فدراسیون دارای گارد ملی از آن خود است كه افراد این گارد به عنوان نظامیان ذخیره ارتش فدرال محسوب می شوند كه رئیس جمهور هرزمان كه ضرورت اقتضا كند می تواند برخی و یا همه آنان را «نیروی فدرال= نیروی همه كشور» اعلام و فعال كند و به هر نقطه ای كه بخواهد بفرستد. برخی از شهرهای قدیمی تر آمریكا نیز دارای میلیشیای محلی هستند كه درصورت نیاز برای كمك به پلیس شهر احضار می شوند.

 

توپدار كانستیتوشن

 

1962م:شورای انقلاب الجزایر 29 سپتامبر 1962 احمد بن بلا را بریاست این شورا (دولت موقت) انتخاب كرد و بن بلا در نطقی گفت كه الجزایر یك جمهوری سوسیالیستی خواهد بود. سایر اعضای شورا ماموریت یافتند برای توجیه اظهارات بن بلا به میان مردم بروند و بگویند كه ما مسلمان هستیم و دین اسلام ضمن منع ربا، احتكار، اجحاف و استثمار (چهار رکن کاپیتالیسم)؛ مالكیت را هم محدود و مشروط ساخته، فئودالیسم (نظام ارباب و رعیتی) را مردود دانسته ، خواهان عدالت است؛ و سوسیالیسم یعنی همین. بعدا بر همین پایه، معمر قذافی نوعی سوسیالیسم اسلامی را در لیبی به اجرا گذارد. قبل از الجزایر و لیبی، در شبه قاره هند و نیز اندونزی و همچنین سوریه، لبنان و عراق "سوسیالیسم اسلامی" مطرح شده بود و ....

انقلاب استقلال الجزایر طولانی و خونین بود. الجزایر واقع در شمال آفریقا دهها سال مستعمره فرانسه بود ولی فرانسویان در آن سرزمین ، هیچگاه آرامش كامل نداشتند.

 

بن بلا


2003م:29 سپتامر 2003 در آمریكا فاش شد كه آژانس اطلاعات دفاعی این كشور به این نتیجه رسیده است كه بیشتر اطلاعاتی كه از سوی ناراضیان فراری (تبعیدی) عراق درباره سلاحهای كشتار جمعی صدام حسین داده شده بود؛ ساختگی و فاقد ارزش بوده است و این اطلاعات عمدتا از طریق كنگره ملی عراق و احمد چلبی رئیس آن در اختیار سازمانهای ذیربط آمریكا قرار داده می شد. طبق این افشائیه كه در آن زمان در صدر اخبار برخی رسانه های آمریكا از جمله نیویورك تایمز قرار گرفته بود، دولت آمریكا بابت دریافت این اطلاعات عمدتا ساختگی پول گزاف پرداخت كرده بود. برای مثال: به سه تن كه چنین اطلاعاتی را داده بودند یك میلیون دلار داده شده بود!. این پول طبق قانون "عراق لیبریشن اکت" مصوب 1998 پرداخت شده بود.

 

احمد چلبی

 

2004م:« چوئه ـ سو هوم » معاون وزارت امورخارجه جمهوری دمكراتیك خلق كره (شمالی) درجلسه 27 سپتامبر 2004 مجمع عمومی سازمان ملل جزئیات دست یافتن این كشور به اسلحه اتمی را اعلام كرد و گفت كه دولت متبوع او راه دیگری جز مسلح شدن به سلاح هسته ای نداشت زیرا نگران حمله اتمی ناگهانی آمریكا بود كه سیاست قدیمی خود مبنی بر حذف كره شمالی را همچنان دنبال می كند. مسلح شدن به سلاح اتمی صرفا برای دفاع از خود و پیشگیری از حمله اتمی آمریكا و نیز یك جنگ اتمی در آسیای شرقی بوده است. با وجود این، ما (کره شمالی) آماده ایم این سلاحها را در صورتی كه آمریكا سیاست خود را تغییر دهد و صادقانه آماده همزیستی شود از كار بیندازیم. ما قبلا هم اشاره كرده بودیم كه از سوخت مصرف شده، پلوتونیوم به دست آورده ایم.

در همین زمینه، «لی كوان یو» كه به پدر سنگاپور شهرت دارد و یك چینی تبار است در مصاحبه با «چارلی رز» كه دوشنبه شب از تلویزیون عمومی آمریكا پخش شد گفت كه كره شمالی اسلحه اتمی خود را بكار نخواهد برد ولی این احتمال وجود دارد كه دست به فروش سلاح اتمی بزند و باعث رواج این تجارت در جهان شود. وی ضمن اشاره به برنامه اتمی ایران گفت: در جایی كه پاكستانی ها بمب اتمی دارند، چرا ایرانیان نداشته باشند. مروری بر روانشناسی ایرانیان نشان می دهد كه وقتی كاری را شروع كنند، رها ساختنش برایشان دشوار است و آن را تا به آخر دنبال خواهند كرد. وی در عین حال گفت كه چین، چینی كه به ظرفیت های وسیع دست یافته، به هیچوجه اجازه نخواهد داد كه كره شمالی از میان برود و در مرز «رودخانه یالو» همسایه دیگری داشته باشد.

 

2004م:جیمی كارتر رئیس جمهور اسبق آمریكا كه یك مركزبین المللی برای نظارت بر انتخابات تاسیس كرده است در آستانه انتخابات نوامبر 2004 این كشور چنین اظهار نظر كرد:

مسائل اخذ آراء در فلوریدا كه در سال 2000 آشگار، و وارد تاریخ آمریكا و تاریخ عمومی دمکراسی شده و همچنان باقی خواهد ماند و نسلهای بعدی پی به ضعف ما (آمریکا) در زمینه تمرین دمکراسی خواهد برد و تاریخ " پاک شدنی" نیست. با وجود این سابقه ناگوار، با این كه بیش از یك ماه و چند روز به انتخابات سال 2004 باقی نمانده است نمی توان اطمینان داشت كه در این ایالت انتخابات منصفانه برگذار شود.

این تردید كارتر در مقاله ای به قلم او در واشنگتن پست (سپتامبر 2004) انعكاس یافته بود. وی در این مقاله نوشته بود كه با این وضعیت، انتخابات فلوریدا مطابق استاندارد جهانی نخواهد بود. وی اشاره كرده بود كه مسئول فعلی انتخابات فلوریدا همان روشی را در پیش گرفته است كه مسئول قبلی در سال 2000 داشت یعنی اختلال در شمارش آراء و در نتیجه پیروزی جورج بوش شد.

ضعف های دولت جورج بوش و مسائلی که در طول هشت سال زمامداری او بوجود آمده است؛ موضوع رای گیری و شمارش آراء در ایالت فلوریدا در نوامبر 2000 را که باعث تاخیر طولایی اعلام نتایج شده و کار به دیوان عالی آمریکا کشانده شده بود در طول سال 2008 موضوع روز رسانه ها کرده بود. هنوز درباره روش رای دادن الکترونیک و حذف رای کاغذی تردید ادامه دارد و عقیده بر این است که آراء در صورت الکترونیک بودن، به صورت کاغذی هم انجام شود تا در صورت تردید و شکایت، آراء کاغذی شمرده شود و این نوع رای گیری معتبر باشد بویژه که دشوار است سالمندان بتوانند کلیدهای دستگاه را هنگام رای دادن بخوبی تشخیص دهند و بزنند. به علاوه اشتباه کامپیوری، دستکاری و هک.

 

1829: پلیس انگلستان به نام " اسکاتلندیارد " آغاز بکار کرد.

1901: "لئون زولگوش" قاتل "ویلیام مك كینلی" بیست و پنجمین رئیس جمهوری امریكا اعدام شد .

1905: دولت ژاپن از بیم به وخامت گراییدن اوضاع اقتصادی آن کشور پیشنهاد روسیه به صلح را پذیرفت. دو دولت از 1904 در جنگ بودند و در این جنگ پیروزی با ژاپنی ها بود.

1933: پلیس کوبا راهپیمایی مسالمت آمیز کمونیستهای این کشور را به خاک و خون کشید ، که ضمن آن شش کمونیست کشته و صدها تن کشته و یا دستگیر شدند.

1943: کتاب هیتلر تحت عنوان ماموریت من Mein Kampf در آمریکا به انگلیسی ترجمه و انتشار یافت.

1943: در جریان جنگ جهانی دوم ، ایتالیا با متفقین قرارداد آتش بس امضا کرد.

1944: ارتش سرخ در تعقیب ارتش آلمان که یوگوسلاوی را در اشغال داشت وارد این کشور شد.

1949: دولت شوروی قرارداد دوستی خود با یوگوسلاوی را لغو کرد ، زیرا که تیتو رهبر وقت یوگوسلاوی راه دیگری در پیش گرفته بود.

1953: مائو تصمیم به اتمی کردن چین به عنوان سلاحی بازدارنده از تجاوز گرفت و بلافاصله سازمان اتمی چین تاسیس و آغاز بکار کرد و طولی نکشید که چین هم دارای دندان اتمی شد.

1954: آمریکا کار ارسال کمک برای برای ویتنام جنوبی را از طریق فرانسه آغاز کرد.

2004: ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه ارسال لایحه لغو مقررات انتخاب فرمانداران با آراء عمومی به « دوما » ارسال داشت و نیز صدور فرمان تاسیس مركزی برای محافظت از حقوق روسها و روس زبانها در جمهوری های سابق شوروی صادر كرد كه تفسیر بر تمركز مجدد امور در مسكو و آغاز سختگیری نسبت به جمهوری های بالتیك شده است.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
رضا عطاران و تقویم تاریخ :))

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ -3 مهر



275م:سنای روم پس از شش ماه مخالفت ژنرالهای ارتش با هر پیشنهاد برای انتخاب امپراتور تازه، بالاخره25 سپتامبر سال 275 میلادی «ماركوس كلودیوس تاسیتوس» 76 ساله را به این سمت برگزید و ژنرالها هم بر این انتخاب صحه گذاردند. تاسیتوس قبلا به دلیل كهولت از سمت های دولتی كنار گذارده شده بود. وی تنها هفت ماه حكومت كرد و در جریان لشكر كشی به شرق، با هدف گوشمالی دادن آلانی ها كه از شمال قفقاز (منطقه «اوستیا») به قلمرو روم در شمال دریای سیاه تعرض می كردند در كاپادوكیه (در كتیبه های ایران باستان: كاپاتوكا) ترور شد. تاریخ از وی به عنوان مردی كه برای كمك به نویسندگان بودجه ویژه مقرر داشت و بر تعداد كتابخانه های عمومی روم افزود یاد كرده است. لازم به یادآوری است كه آلانها (الانی ها) ایرانیانی بودند كه در قفقاز شمالی و آزوف و شمال گرجستان زندگی می كرده اند، به پارسی سخن می گفتند و فرهنگ و تمدن ایرانی داشتند كه این فرهنگشان و برخی از واژه های پارسی در میان آنان تا به امروز باقی مانده است. قفقاز جنوبی كه تا سال 1828 گوشه ای از ایران بود «اران» خوانده می شد كه بعدا دولت شوروی آن را جمهوری آذربایجان نام نهاد.

 

552م:25 سپتامبر سال 552 میلادی میان هیات اعزامی ایران از تیسفون به قسطنطنیه و دولت روم بر سر ترك مخاصمه نیروهای دو كشور در ساحل دریای سپاه (منطقه ساحلی گرجستان امروز، منطقه آبخیز = آبخازیه) كه ایران در آن نبرد پیروز شده بود توافق حاصل شد. دولت روم شرقی پیشنهاد متاركه جنگ را داده بود.

طبق قراردادی كه در همین روز امضاء شد و متن آن موجود است قرار شد كه دولت روم كه آغازگر این جنگ بود بابت غرامت، سه هزار و چهارصد كیلوگرم طلا به ایران بدهد.

به نوشته مورخان، دولت ایران (دوران سلطنت انوشیروان دادگر) تنها نخستین قسط آن را كه 850 كیلوگرم بود دریافت كرد و رومی ها سپس چند بار تعلل و درخواست مهلت كردند كه خسرو انوشیروان در سال 579 فوت شد و موضوع عملا منتفی گردید.


1941م:متفقین كه ایران را در اشغال نظامی داشتند 25 سپتامبر 1941 (مهرماه 1320) دكترعیسی صدیق استاد دانشگاه (معروف به پدر آموزش و پرورش نوین ایران) را به دلیل تمایل زیاد به وطندوستی (ناسیونالیسم ایرانی) از ریاست سازمان انتشارات و تبلیغات كشور (وزارت ارشاد فعلی) بركنار كردند. وی درست یك سال پیش از آن به این سمت منصوب شده بود. متفقین دكتر صدیق را به دلیل پارسی كردن هر چه بیشتر واژه های متداول از زبانهای دیگر، توجه به آموزش عمومی تاریخ و فرهنگ ایران و نیز اصرار به گسترش مدارس از ابتدایی تا عالی؛ بیش از حد میهندوست تشخیص داده بودند و ادامه روش او را به حال خود (در طول جنگ) خطرناك خوانده بودند. وی بعدا (پس از جنگ جهانی دوم) چند بار وزیر فرهنگ و آموزش و پرورش و بعدا سناتور شده بود. متفقین همزمان با بركناری دكتر صدیق، تقریبا همه فارغ التحصیلان ایرانی مدارس عالی آلمان را بركنار، بازداشت و یا تبعید كردند.

25 سپتامبر سال 2008 گزارش رسید كه پلیس افغانستان دانشجویان دانشگاه بلخ را كه مانع از پایین كشیدن تابلوی فارسی این دانشگاه از سر در آن شده بودند مورد ضرب و شتم قرارداده است. این تابلو از زمان تاسیس دانشگاه در سال 1985 در آنجا بود كه دولت طالبان بعدا یك تابلوی پشتو نیز در آنجا قرارداد و پس از سركوب طالبان با كمك آمریكا، دانشگاه بلخ دارای یك تابلو انگلیسی هم شد ولی اخیرا (معلوم نیست به چه دلیل) تصمیم گرفته شد كه تابلو زبان فارسی آن را بردارند كه اعتراض شروع شد. چنین كاری اخیرا در یك مورد دیگر مشاهده شده بود. رئیس جمهور افغانستان یك پشتون است ولی ادامه چنین ضدیت هایی ممكن است خشم تاجیكهای دو طرف آمودریا و پارسی زبانان را باعث شود. همین جنگ داخلی جاری افغانستان را كافیست.

 

دکتر صدیق در سال 1320


1320ش:یک ماه پس از تعرض نیروهای انگلستان و شوروی به ایران به بهانه خطر دوستی ایران و آلمان برای متفقین، به خواست دولتهایی كه ایران را اشغال نظامی كرده بودند و تحت فشار آنها که هدفشان تضعیف حس میهندوستی در جوانان ایران و آمادگی دفاع از وطن بود، از سال تحصیلی 1320 - 1321 برنامه آموزش نظامی در دبیرستانها و دانشكده های کشور لغو شد. تا آن زمان، با این كه ایران به صورت جداگانه دبستان و دبیرستان نظام داشت، مقدمات آموزش فنون نظامی و آشنایی با روش های دفاعی، یکی از دروس اجباری دوره های متوسطه و عالی کشور بود. تاریخ نشان داده است كه از دوران اقتدار امپراتوری روم تا کنون، دولتهای برتری جو کوشیده اند که احساسات ناسیونالیستی ایرانیان خفته بماند و ایران از بنیه نظامی چشمگیر برخوردار نباشد که این دو عامل رابطه مستقیم با یکدیگر دارند؛ اگر احساسات ملی زنده شود تقویت نظامی متعاقب آن خواهد بود و بالعکس.


1324ش:دكتر فریدون كشاورز نماینده پارلمانی حزب توده در جلسه مورخ سوم مهرماه 1324 مجلس شورا در نطقی گفت كه ماموران فرمانداری نظامی تهران در جریان حمله به باشگاه این حزب و مقر آن واقع در خیابان فردوسی جنوبی اورا با این که خود را معرفی کرده بود كتك زدند . وی در این نطق وجود فرمانداری نظامی را در هر كشور نشانه حكومت دیكتاتوری در آن كشور خواند و خواست كه در ایران دیكتاتور زدایی شود. وی گفت که هیچ دلیلی برای ادامه حکومت نظامی وجود ندارد.

در جریان حمله ماموران حکومت نظامی تهران به دفاتر و باشگاه حزب توده و خانه صلح ، تنی چند از مقامات این حزب مضروب شده بودند.

 

دکتر فریدون کشاورز

 

1346ش:طرح نظام تازه آموزش و پرورش ایران كه در طول ماهها تنظیم شده بود سوم مهرماه 1346 هجری خورشیدی به صورت یك كتاب قطور جهت بررسی و اظهار نظر اصحاب نظر انتشار یافت كه به موجب آن دوره ابتدایی به پنج سال و دوره متوسطه به چهار سال كاهش می یافت و در عوض یك دوره سه ساله راهنمایی تحصیلی با هدف شكوفا ساختن استعداد نوجوانان و هدایت آنان بر پایه ذوق و استعدادی كه از خود نشان دهند به دوره متوسطه مربوط به وجود می آمد. این کتاب حاوی جزئیات برنامه های نظام تازه و شرح انگیزه و هدفهای آن بود كه برای دست اندرکاران آموزش و پرورش، روزنامه نگاران، استادان و کارشناسان مربوط ارسال شده بود.

در پی انتشار این طرح، برخی به جای اظهار نظر درباره متن آن، زبان به انتقاد سیاسی گشودند كه این طرح زاییده افكار دو كمونیست سابق (دكتر هادی هدایتی و دكتر منوچهر تسلیمی وزیر آموزش و پرورش و معاون او) است!.

طرح به همان صورت توسط وزیر بعدی آموزش و پرورش به اجرا درآمد.

طبق این طرح، تعلیمات عمومی عبارت است از ابتدائی به علاوه راهنمایی (8 سال اول). در مرداد ماه 1384 وزارت اموزش و پرورش جمهوری اسلامی اطلاعیه ای به روزنامه های تهران داده بود كه دوره راهنمایی را بر تعلیمات عمومی اضافه می كند. حال آن كه این كار 38 سال پیش از آن صورت گرفته بود!. از همان آغاز کار، مشکل در اجرای طرح بود،زیرا بدون این كه معلمان مربوط، برای تحقق هدفهای آن آموزش ضمن خدمت دیده باشند با همان روش سابق به کلاس های نظام تازه فرستاده شده بودند. کوتاهی دیگر در اجرای این نظام این بود که کار تدریس در دوره راهنمایی تحصیلی را که حساسترین بخش این نظام بود به فوق دیپلمه ها سپردند. حال آن که دوره راهنمایی تحصیلی جای دوره اول دبیرستان را گرفته بود که مدرسین آن دوره ،لیسانسیه ها بودند.

طرح مورد بحث، دوره راهنمایی تحصیلی را جزیی از تعلیمات عمومی به حساب آورد كه بر اساس قانون تعلیمات اجباری باید مطلقا رایگان باشد و بر همین پایه، دولت وقت از 1353 به خرید و انحلال مدارس ابتدایی و راهنمایی غیر دولتی اقدام كرد كه قانون اساسی جمهوری اسلامی همه تحصیلات عمومی و متوسطه را رایگان كرده است و بر اساس این قانون، ایران اكیدا نمی تواند مدرسه پولی در این سطوح تحصیلی داشته باشد، ولی می بینیم که از دهه 1370 در ایران ایجاد مدرسه پولی تحت عنوان «غیر انتفاعی !» از سر گرفته شده است و ....

 

دکتر هادی هدایتی وزیر وقت

 

1321 ش: آغاز بررسی لایحه دولت در مجلس كه اجازه نشر 200 میلیون تومان اسكناس تازه را خواسته بود. همین اسكناس ها باعث آنچنان تورمی در ایران شد كه آثار نامطلوب آن تا سالها پس از پایان جنگ جهانی دوم ادامه داشت.

 

1325 ش: عشایر فارس با سوء استفاده از اوضاع نابسامان كشور، با هدف باج خواهی از دولت، شهر كازرون را مسلحانه متصرف شدند كه رویدادی ناگوار در تاریخ وطن، و عملی خلاف منش ایرانی بود.

 

1881م:«لو هسونLu Xun» نویسنده برگ چین در قرن بیستم 25 سپتامبر 1881 به دنیا آمد، 55 سال عمر كرد و در سال 1936 درگذشت. كتاب های او به پیروزی انقلاب چین كمك بسیار كرده است. او كوشید كه در كتابها و مقالاتش مردم چین را كه در پی تعرض مغول و اشغال چین در قرون وسطا و متعاقب آن مداخله گری قدرت های جهانی در قرون جدید و معاصر، به صورت انسانهایی شكیبا، قانع و آرامش طلب (توسری خور) درآمده بودند تكان دهد، به حركت در آورد و فرهنگ سكوت و تحمل را (كه یك عادت ثانوی شده بود) از آنان بزداید. لو هسون «خود فریبی»، انفعال و برخی خصلت های بد از جمله سخن چینی، دو رویی، چاپلوسی، رشوه و ترس را نتیجه تاثیر حكومت مغولها بر چین می دانست. درحقیقت، فكر انقلاب فرهنگی چین از «لو» است. «لو» در طول 13 سال 21 كتاب نوشت از جمله: خاطرات یك دیوانه، ارزش جنگ افزار، فردا، كونگ یی جی، توفان در فنجان چای، واقعیت های زندگی آن كیو، تاریخچه ادبیات چین، روشنایی سفید، خرگوش و گربه، برضد تجاوز و .... پس از فوت، مقالات لو هسون نیز از روزنامه ها جمع آوری و در یك مجموعه شش جلدی منتشر شده است. وی در نوشته هایش، قدرت های جهانی را پس از مغولها از عوامل بدبختی چین در قرن نوزدهم یشمار آورده است.

 

لو


1897م:امروز زادروز ویلیام فاكنر نویسنده معروف و برنده جایزه نوبل ادبیات است كه 25 سپتامبر سال 1897 به دنیا آمد و 65 سال زندگی كرد. وی در نگارش، تكنیک (روش) خاصی به كار می برد كه بی شباهت به داستانسرایی قدیم ایران نیست. او در نوشته هایش می كوشید كه اهمیت ارزشها ـ به ویژه ارزش خانواده، ارزشهای فرهنگی و ... را تبلیغ كند و می گفت كه تمدن صنعتی ارزشهای تمدن كشاورزی را كه مردم معنویت بیشتری داشتند، از میان برده است. فاكنر كه در كشورهای متعدد از جمله فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و انگلستان زندگی كرده بود، همیشه فكر می كرد كه خوب نمی نویسد و همین طرز فكر، او را از غرور پیروزی دور ساخت و به بهترنویسی هرچه بیشتر وادار كرد. فاكنر بر ضد هر گونه تبعیضی بود و حتی می گفت: روزنامه نگاران هم تبعیض می كنند و تبعیض آنها این است كه تنها بعضی ها را بزرگ می كنند و به شهرت و قدرت می رسانند، حال آن كه باید افكار و كارها را منعكس كنند. كتابهای معروف فاكنر عبارتند از: روشنایی در ماه اوت، یك گل سرخ برای امیلی، میراث زشت نژادی و ....

 

فاکنر


1970م:25 سپتامبر 1970 نویسنده آلمانی " اریک ماریا رمارک " در 72 سالگی در گذشت. وی در نیمه دوم عمر به آمریکا مهاجرت کرده بود ، اما کتابهایش را همچنان به زبان آلمانی می نوشت و همزمان ، یک مترجم به زبان انگلیسی بر می گردانید و کتاب باهم در یک زمان به دو زبان انتشار می یافت.

معروفترین کتابهای او عبارتند از : جبهه غرب آرام است، زمانی برای زیستن و زمانی برای مردن ، طاق نصرت ، جاده فرعی ، شب در لیسبون و....

کتابهای اریک عمدتا نتیجه تجربه های زندگانی خود اوست . در همه آثار او نکوهش شدید مادیگری به چشم می خورد.

 

اریک ماریا رمارک

 

1960م:بانو " امیلی پست" مولف " اتیکت" در این روز (25 سپتامبر) در سال 1960 درگذشت. وی که کارشناس رفتار اجتماعی بود پس از تالیف نخستین اتیکت که در باب آداب معاشرت بود ، 9 جلد دیگر در همین زمینه و برای مثال "اتیکت در مراسم عروسی" نوشت که تا 1960 هرکدام 90 بار تجدید چاپ شدند و الگو قرار گرفته اند. امیلی در داستان نگاری و نگارش کتابهای غیر داستانی نیز مهارت و تجربه داشت.

پس از فوت امیلی، عروس او، الیزابت، موسسه ای با عنوان "اتیکت" به وجود آورده و به تکمیل و انتشار آثار مادر شوهر ادامه می دهد. امیلی 27 اکتبر 1873 در شهر بالتیمور (ایالت مریلند آمریکا) به دنیا آمده بود.

 

امیلی


2003م:« كنت اندریست » تاریخدانی كه گفته شده سرگذشت بومیان آمریكا ( سرخپوستان ) را تحت عنوان « مرگ طولانی » دقیق و بی طرفانه نوشته بود 19 سپتامبر 2004 در 90 سالگی در كالیفرنیا درگذشت. او كه در 1937 از دانشگاه مینه سوتا در رشته روزنامه نگاری فارغ التحصیل شده بود پس از چند سال تجربه در این كار، به تكمیل تحصیلات خود در رشته تاریخ پرداخت و بقیه عمر را صرف تالیف تاریخ ، نوشتن مقالات و مطالب تاریخی كرد. از او كتابهای معتدد تاریخ باقی مانده است ولی شهرت جهانی «اندرست» مربوط به تاریخ سرخپوستان و تلاش آنان برای حفظ بقاء خود در برابر مهاجرت مسلحانه اروپاییان به سرزمین هایشان است . نخستین چاپ این كتاب كه هنوز تجدید می شود در 1964 انتشار یافته بود.

 

1912م:دانشگاه كلمبیا در نیویورك 25 سپتامبر 1912 به ضمیمه دانشكده روزنامه نگاری خود دوره فوق لیسانس این حرفه را دایر كرد كه نخستین دوره فوق لیسانس روزنامه نگاری در جهان است. تا آن زمان، استادان مربوط و اصحاب نظر، ژورنالیسم را یك رشته آكادمیك مستقل نمی دانستند بلكه همانند پزشكی معتقد به تجربی بودن آن بودند و می گفتند همان طور كه با رفتن به دانشگاه، یك فرد نمی تواند شاعر و نقاش شود، با شركت در كلاس روزنامه نگاری هم كسی روزنامه نگار نمی شود مگر استعداد، ذوق و معلومات اولیه را داشته باشد. بنابراین با تاسیس دوره فوق لیسانس و دكترای روزنامه نگاری موافق نبودند. جوزف پولیتزر ناشر چند روزنامه در نیویورك عقیده دیگری داشت. او كه روزنامه نگاری را حرفه ای بزرگ، شریف و روشنگر و مدافع مردم و وطن تعریف كرده است خواسته بود كه این رشته، فوق لیسانس و دكترا هم بدهد. با همین فكر، وی در 1902 مبلغی از پول خود را به دانشگاه كلمبیا داد تا چنین دوره هایی دایر كند كه دانشگاه پول او را رد كرد. پولیتزر كه چنین دید در وصیتنامه اش دو میلیون دلار به این دانشگاه اختصاص داد و بقیه اش را به دادن جوائز روزنامه نگاری و ادبی. دانشگاه كلمبیا پس از فوت پولیتزر راهی نداشت جز قبول پول و دایر كردن دوره های مورد نظر پولیتزر و گرنه دولت پول را برداشت می كرد و به این ترتیب دوره فوق لیسانس روزنامه نگاری از 25 سپتامبر 1912 در كلمبیا دایر شد.

 

1983م:بیست و پنجم سپتامبر (به وقت شرق روسیه 26 سپتامبر) سال 1983 دستگاه هشدار دهنده ارتش شوروی (ارلی وارنینگ) زنگ خطر حمله اتمی به شوروی را به صدا در آورد و علامت داد كه رادار بزرگ مستقر در سیبری حركت موشكهای آمریكا به سوی خاك شوروی را ثبت كرده است. طبق دستور العملی كه در اختیار ارتش بود، قرار بود كه به محض به صدا در آمدن چنین زنگ خطری، موشكهای اتمی شوروی كه بر روی سكوها قرار داشتند و به سوی آمریكا و پایگاههای نظامی آن در گوشه و كنار جهان از انگلستان تا آلمان و ایتالیا و كره جنوبی و ژاپن نشانه گیری شده بودند پرتاب شوند و متعاقب آن بمب افكنهای دور پرواز حامل بمب اتمی به سوی هدفهایشان به حركت درآیند و زیردریایی های شوروی كشتی های آمریكا و پایگاههای آنها را موشك باران كنند. همه چیز برای شروع حمله متقابل آماده بود و تنها نیاز به تماس سرهنگ «ستانیسلاو پتروفStanislav Petrov» با كاخ كرملین داشت و مقرر بود كه در صورت تاخیر دریافت پاسخ، بیش از 3 دقیقه، به مسئولیت خود دستور حمله متقابل را بدهد كه سرهنگ پتروف در آخرین لحظه پیش از تماس با كرملین، نسبت به دقت زنگ خطر و آغاز حمله در آن شرایط كه روابط دو ابر قدرت چندان وخیم نبود تردید كرد و دستور كسب اطلاع مجدد و تایید حركت موشكهای آمریكا را داد كه خبر رسید، دستگاه «ارلی وارنینگ» دچار اختلال شده بود و پس از نخستین زنگ، موشك در حال حركت دیده نشده است. در نتیجه، همه چیز به حالت عادی باز گشت.

این موضوع تا سال 1998 به مدت 15 سال محرمانه نگهداشته شده بود. در این سال پس از افشاء قضیه، تازه جهانیان متوجه شدند كه اگر سرهنگ پتروف در آن شب تردید نكرده بود كره زمین با همه موجوداتش منهدم شده بود زیرا كه در همان ساعت اول نزدیك به شش هزار سلاح اتمی بكار می رفت كه 500 تای آن برای انهدام كره زمین كافی است. سرهنگ پتروف كه اینك دوران بازنشستگی را می گذراند در چند مصاحبه، چگونگی قضیه را بیان كرده و گفته است كه در آن دقایق چه بر او گذشت زیرا كه تنها چند دقیقه وقت تصمیمگیری داشت.

 

سرهنگ پتروف


1630م:25 سپتامبر سال1630 اعلام شد كه طاعون در شمال ایتالیا همه گیر شده است و متعاقب آن پولدارها شهرها را ترك گفتند و به روستاها فرار كردند. این طاعون باعث مرگ یك میلیون ایتالیایی شد. از سال 1300 میلادی هر چند سال یكبار طاعون سراسر اروپا را در بر می گرفت و یك دهم مردم جان می سپردند. فقرا بیش از داراها از طاعون كه در آن زمان راه درمان نداشت آسیب می دیدند. سربازان آلمانی ارتش اتریش كه به لمباردیا حمله برده بودند متهم به واردكردن این طاعون به ایتالیا شدند، زیرا نخستین قربانی آن یك سرباز آلمانی در شهر میلان بود، ولی آلمانیها به نوبه خود سربازان فرانسوی را كه همزمان پیه مونته ایتالیا را مورد حمله قرار داده بودند مسئول انتقال طاعون به شمال ایتالیا معرفی می كردند، زیرا قبل از ایتالیا، جنوب فرانسه آلوده طاعون شده بود.


1789م:اصلاحیه معروف قانون اساسی آمریكا موسوم به "بیل آو رایتز Bill of Righrs " كه حقوق مردم این كشور را تضمین كرده است 25 سپتامبر سال 1789 به تصویب رسید. در این اصلاحیه، موارد متعدد حقوق پایه از جمله آزادی بیان، ابراز نظر و عقیده، آزادی قلم و مطبوعات (Press) و آزادی تشكیل اجتماعات تضمین شده است.

براساس همین قانون، انتشار روزنامه و هرگونه نشریه چاپی در آمریكا نیاز به دریافت پروانه از دولت ندارد. البته هنوز تلاش آزاد طلبان برای تعمیم دادن این قانون به رادیو - تلویزیونها كه آنها هم که به نوعی وسیله انتشار بیان و عقیده هستند به جایی نرسیده است و پروانه این رسانه ها را یك كمیسیون فدرال (دولت مركزی) به نام FCC برای مدت یك سال صادر می كند و این پروانه، اگر ایستگاه ضوابط را ضمن كار یك ساله خود رعایت كرده باشد قابل تجدید شدن است.

بازرسی بدنی و منزل، مصادره و توقیف اموال و بازداشت فرد (اتباع و ساکنان قانونی آمریكا) نیز بدون حكم قاضی و حضور متهم در محكمه (با وكیل رسمی، در صورتی كه فرد تقاضا كند) و تفهیم حقوق ممنوع است.

 

1959م:25 سپتامبر سال 1959 " اس. دبلیو. آر. دی . باندرانایکه " نخست وزیر وقت کشور سریلانکا به دست یک راهب بودایی کشته شد. وی که فارغ التحصیل دانشگاه آکسفورد انگلستان بود در باز گشت به وطن - به قول خودش با جراتی که کارهای دکتر مصدق در ایران به او داده بود - در سال 1952 (1331 خورشیدی ) حزب" آزادی ملیون سریلانکا " را تاسیس کرد . تنها اصحاب حرفه ،کارگران ، کشاورزان و معلمان می توانستند وارد این حزب شوند. درهای حزب به روی فئودالهای ، بازیگران سیاسی (سیا سی کاران حرفه ای ) ،بازرگانان عمده و ثروتمندان بسته بود. وی سپس با چهار حزب سوسیالیست و سوسیال دمکرات کشورخود ائتلاف کرد و با شعار سریلانکا متعلق به سریلانکایی ها است و زبان رسمی کشور باید زبان بومی باشد و ... در سال 1956 انتخابات را برد و نخست وزیر شد.

باندرانایکه به همه وعده های انتخاباتی اش وفا کرد و زبان انگلیسی را که یادگار استعمار انگلستان بود از رسمیت انداخت و یک سیاست مستقل ملی در پیش گرفت و با کشورهای کمونیست رابطه برقرار ساخت و ....

پس از ترور باندرانایکه ، احساسات مردم تحریک شد و خواهان آن شدند که همسر او " سیریما " که تجربه کافی هم در کار سیاست و دولت نداشت برجایش بنشیند و " سیریما " تا لحظه مرگ در سال 2000 سه دور متناوت نخست وزیر سریلانکا بود. در این میان حزب آزادی ملیون و احزاب موتلفه سریلانکا در سال 1994 "چاندریکا "دختر باندرانایکه را هم رئیس جمهوری کردند و از این سال تا سال 2000 ، دختر رئیس جمهوری و مادر نخست وزیر او بود.

 

سیریما

 

2004م:رویداد بازگرداندن «یوسف اسلام» از نیمه راه واشنگتن به لندن، به دستور وزارت امنیت ملی آمریكا در 21 سپتامبر 2004 ، اقدامی بی سابقه تلقی شده بود كه قبلا مشابه آن به آن صورت مشاهده نشده بود.

یوسف اسلام كه سه دهه پیش نام خود را از «استیفن جیورجیو» به یوسف تغییر داد و مسلمان شد و از خوانندگی دست كشید در بازگشت به لندن گفت كه تعجب می كند چرا اورا به آمریكا راه ندادند، حال آن كه در ماه مه (چهار ماه پیش از آن) در واشنگتن بود و با برخی مقامات كاخ سفید نیز درباره فعالیتهای نوعدوستانه مذاكره كرده بود. گفته شده بود كه وی از جمله كسانی بوده كه عملیات تروریستی را كه منجر به آسیب افراد بیگناه می شود نكوهش كرده و ارتباطی با این عملیات نداشته است. یوسف (در آن زمان 56 ساله) متولد انگلستان و یك انگلیسی است و در زمان خوانندگی به «كت استیو» شهرت داشت.

یوسف كه هنگام ورود به لندن در حلقه محاصره خبرنگاران قرار گرفته بود اظهار داشت: با دختر21 ساله اش «میمنه» با یک هواپیمای شركت هواپیمایی آمریكایی یونایتد عازم واشنگتن بود. كاركنان این شركت در فرودگاه لندن، قبلا نام اورا در فهرست «پرواز ممنوع» وزارت امنیت ملی آمریكا ندیده بودند و مشكلی در سوار شدن به هواپیما نداشت. اما، پس از ورود به آسمان آمریكا و نزدیك به دو ساعت مانده تا رسیدن به فرودگاه «دالس» شهر واشنگتن به خلبان هواپیما خبر دادند كه نام من در فهرست پرواز ممنوع (واچ لیست) است و حق ورود به آن كشور را ندارم. خلبان مجبور شد كه مسیر هواپیما را با اتلاف وقت صدها مسافر و تحمل هزینه به سوی فرودگاه «بانگور» واقع در ایالت «مین» تغییر دهد و در اینجا فرود آید و مرا به ماموران پلیس و امنیت تحویل دهد كه با اولین پرواز به لندن باز گردانده شدم، لكن به دخترم اجازه دادند كه وارد آمریكا شود. من هنوز غرق در تعجب هستم كه چرا نباید وارد آمریكا می شدم و چرا به این صورت پرهیاهو، دلهره آور و بی سابقه مرا فرود آوردند و باز گرداندند. بازگرداندن یك توریست خارجی از فرودگاه مقصد امری عادی است، ولی از میان راه و از آسمان كاری است كه سابقه نداشته است و من پی گیر آن خواهم بود.

یكی از برادران یوسف كه ساكن آمریكاست گفته است كه یوسف عاشق صلح و دوستی و برادری انسانهاست و می خواهد كه به عنوان سفیر صلح معروف باشد.ظاهرا وزیر امورخارجه انگلستان در ملاقات معمولی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با وزیر امورخارجه امریكا، در این زمینه از او توضیح خواسته بود.

مقامات وزارت امنیت ملی آمریكا اشاره كرده بودند كه نام یوسف در فهرست ممنوع الورودهای به آمریكا بود و شاید اشتباه تایپی و جا به جایی حروف سبب شده بود كه هنگام سوار كردن وی به هواپیما در فرودگاه لندن متوجه قضیه نشوند و ماموران این وزارت كه فهرست مسافران عازم آمریكا را دریافت می كنند متوجه شدند كه یك ممنوع الورود در میان مسافران هواپیمای "یونایتد" است، و این لیست عمدتا مربوط به كسانی است كه ارتباط و مناسبتهایی با تروریستها دارند. دولت اسرائیل هم قبلا یوسف را متهم به دادن كمك مالی به «حماس» كرده و یك بار مانع از ورود وی به آن كشور شده بود و از فرودگاه بازگردانده بود.

با این كه یوسف به دلیل گرویدن به اسلام با خواندن آواز وداع كرده، در سال 2003 دو نوار آواز در مخالفت با جنگ عراق پر كرده بود كه احتمالا محتوای این نوارها عدم رضایت مقامات آمریكایی را فراهم ساخته است.

اخراج یوسف اسلام با این روش بی سابقه و پر هیاهو در دویست و پانزدهمین سالگرد تصویب اولین اصلاحیه های ده گانه قانون اساسی آمریكا صورت گرفت كه به موجب آن كه به «بیل آو رایتز» معروف است و در سپتامبر سال 1789 تصویب شده اند آزادی بیان، قلم، مطبوعات، اجتماعات، مذهب و اعتراض تضمین گردیده است. قانون اساسی آمریكا آزادی حمل اسلحه را هم تضمین كرده است.

در بسیاری از مقالاتی كه در سه روز اول پس از این رویداد در این زمینه انتشار یافته آمده بود: چرا از هواپیمای با صدها مسافر در میان راه خواسته شد كه تغییر جهت دهد و یوسف را كه شهرت بین المللی دارد در نزدیكترین فرودگاه به مرز آمریکا پیاده كند تا باز گردانده شود؟. چه فرقی می كرد اگر یوسف از فرودگاه شهر واشنگتن باز گردانده می شد و این همه سر و صدا و اعتراض بپا نمی كرد، چه سیاستی در كار بود؟. معمولا در همه كشورها روال كار بر این است كه امر اخراج (دیپورت) افراد با حكم قاضی دادگاه باشد نه مامور پلیس. یك فرد باید امكان دفاع از خود و پاك كردن سابقه اش را داشته باشد. یوسف كه با زور و اجبار به هواپیما سوار نشده بود، چرا چنین عملی در 21 سپتامبر 2004 كه انتظار آن از آمریكا به عنوان كشوری قانونمند نمی رفت سر زد؟. دارندگان گذرنامه انگلستان نیاز به ویزا برای ورود و دیدار كوتاه از آمریكا را ندارند. بنابراین، وی این حق را داشت كه اتهامش در یك دادگاه آمریكا ثابت شود و حرفهایش را در آنجا بزند. گزارش وزارت امنیت اتهامی یكطرفه و یك سوء ظن است كه دولت آمریكا دست كم از آغاز قرن 20 با چنین وضعیتی در كشورهای دیگر مبارزه كرده است و شوروی سابق را كه چنین می كرد كشور پشت پرده آهنین می نامید. كشور آمریكا یك مهاجر نشین است كه جز یك میلیون سرخپوست بقیه 290 میلیون جمعیت آن از خارج و عمدتا در یك قرن اخیر به آنجا مهاجرت كرده اند و در نتیجه باید در آنجا رعایت احوال خارجیان و مسافران بیش از كشورهای دیگر بعمل آید و ....

 

یوسف اسلام

 

768: پپین سوم Pepin III شاه فرانكها (قومی در جنوب آلمان و شمال فرانسه كه بعدا كشور "گل" به نام آنان فرانسه خوانده شده است) درگذشت و پسرش شارلمانی (شارل بزرگ) یكی از دو جانشین او شد. این رسم فرانكها بود كه پس از پدر كشور او میان پسرانش قسمت شود و بعدا پس از مرگ برادر، شارلمانی شاه فرانسه و سپس بسیاری از سرزمین های اروپایی شد. جهان آن زمان دو مرد مقتدر داشت، در شرق هارون الرشید و در غرب شارلمانی

900: گروهی ازسیاهپوستان جنوب افریقا، در غرب كالهاری كشور توت سوه Toutswe را كه امروز بوتسوانا Botswana نامیده می شود باری خود تاسیس كردند.

1644: اولاس ریمر Olaus Rimer دانشمند دانماركی سرعت نو را دقیقا اندازه گیری كرد.

1818: برای نخستین بار در بیمارستان گایز Guys لندن عمل تزریق خون (Transfusion) صورت گرفت.

منبع:iranianshistoryonthisday.com