اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ -7 آبان



539پیش از میلاد:ببیست و نهم اكتبر روز جهانی كوروش (سایرس دی) نام گذاری شده است كه از دیرباز پارسیان ، یهودیان، دوستداران حقوق بشر و هواداران اداره جهان به صورت ملل مشترك المنافع آن را گرامی داشته و رعایت می كنند.

این روز به مناسبت تكمیل تصرف امپراتوری بابل به دست ارتش ایران (29 اكتبر سال 539 پیش از میلاد) و پایان دوران ستمگری در دنیای باستان برقرار شده است . 2548 سال پیش در همین ماه اعلامیه تاریخی كوروش بزرگ در زمینه حقوق افراد و ملل انتشار یافت كه نخستین سنگ بنای یك دولت مشترك المنافع جهانی و هر سازمان بین المللی بشمار می آید. حقوق انسان از دیدگاه کوروش همان زمان مکتوب شده است که موجود است و استوانه کوروش نامیده می شود.

 

نقش تصویر کوروش، باقی مانده از عهد باستان


1297ش:«قحط الرجال» واژه ای بود كه به نوشته مطبوعات تهرات، در چنین روزهایی در سال 1297 خورشیدی (اواخر اكتبر 1918 میلادی) ورد زبان تهرانی ها شده بود. این واژه از اواخر مهرماه پس از آن كه وثوق الدوله رئیس الوزراء وقت یك بلژیكی را برای حل مسئله نان پایتخت ایران! به ریاست اداره نان منصوب كرده بود رایج شده بود. یكی از روزنامه ها پس از این انتصاب نوشته بود: قحط الرجال در ایران، جل الخالق!. این روزنامه به این وسیله خواسته بود غیر مستقیم بپرسدكه مگر در ایران كمبود مدیر است كه یك بلژیكی را مدیر اداره نان كه یك موضوع بسیار محلی است كرده اند. اتفاقا این بلژیكی بدون داشتن آگاهی از سابقه مسئله نان توانست آن را حل كند كه رئیس الوزراء قبلی موفق نشده بود و بر سر«نان» پست خود را از دست داده بود.


1300ش:در دومین هفته ماه آبان سال 1300 خورشیدی (اكتبر 1921) حسین آقا میر پنج (سرلشكر حسین خزاعی) فرمانده نیروهای قزاق اعزامی از تهران به مشهد، یك ماه پس از مرگ كلنل محمد تقی خان پسیان هواداران قیام او را در خراسان شدیدا سركوب كرد. گروهی اعدام و دهها تن دیگر از آنان نیز زندانی شدند. حسین آقا میرپنج بقیه هواداران قیام كلنل را تهدید كرده بود كه اگر از ادامه انقلاب دست بر ندارند و سلاحهای خود را تحویل ندهند بی رحمانه قلع و قمع خواهند شد.

كلنل محمد تقی خان كه از مداخلات بیگانگان در امور وطن و خیانت و یا سكوت رجال وقت به ستوه آمده بود در خراسان دست به یك قیام ملی زده بود و موفقیت هایی هم به دست آورده بود كه قربانی توطئه شد.

وی قبل از این قیام، با ژاندارمهای خود نیروهای به مراتب بیشتر و مجهزتر روس را از همدان مجبور به عقب نشینی كرده و شهر را آزاد ساخته بود. کلنل از مداخله قدرت های اروپایی در امور وطن، سخت خشمگین بود و بسیاری از رجال وقت را خودخواه و خائن می دانست - خیانت دانسته (عمدی) و یا ندانسته.

 

حسین آقا میر پنج


1925م:29اكتبر سال 1925 (هفتم آبان 1304 خورشیدی) واعظ قزوینی ــ روحانی چپگرا و ضد سرمایه داری را كه ناشر روزنامه «نصیحت» بود در ساختمان مجلس در بهارستان كشتند و هنوز به درستی انگیزه قتل روشن نشده است وطراحان آن شناخته نشده اند، چرا؟. وی مقالات تندی بر ضد فساد مالی، اجحاف و احتكار و نبود مروت و انصاف در ثروتمندان و آزمندی آنان منتشر می كرد.

در همین روز در سال بعد (1305) سید حسن مدرس نماینده مجلس در تهران مورد سوء قصد قرار گرفت، مجروح و در مریضخانه دولتی (بیمارستان سینا) تحت عمل جراحی قرار گرفت و نجات یافت.

 

1320ش:از هفتم آبان 1320 (29 اكتبر1941)، دوماه پس از اشغال نظامی ایران كار بركناری، بازنشستگی و انتقال مقامات نظامی و غیر نظامی ایران طبق فهرست متفقین آغاز شد. دراین تصفیه دامنه دار بسیاری از افسران ارتش نیز به كارهای غیرنظامی گمارده شدند.

مروری بر فهرست مقامات تصفیه شده و سوابق آنان نشان می دهد كه عمدتا از میان میهندوستان و مخالفان سلطه اجنبی انتخاب شده بودند. در میان آنان گروهی هم كه قبل از اشغال نظامی ایران،تمایل به ناسیونال سوسیالیسم آلمان از خود نشان داده بودند دیده می شدند.

همزمان با آغاز كار تصفیه مقامات، كمبود مواد غذایی و كالای مصرفی چهره خود را در ایران آشگار می كرد. كار جیره بندی در شهرهای بزرگ ایران و همزمان با آن سوء استفاده از این وضعیت، احتكار و توزیع مواد غدایی آلوده و كالای نامرغوب آغاز شده بود. مقامات اشغالگر (متفقین) این وضعیت را به حساب آزمندی و فرصت طلبی و طبیعت بد برخی از اتباع ایران می گذاردند و با این بهانه كه نمی توان با اعمال زور ماهیت افراد را تغییر داد از خود سلب مسئولیت می كردند. برخی از این مقامات خارجی بعدا در خاطرات مكتوب خود و یا در مصاحبه ها (تاریخ شفاهی كه در كتابخانه ها محفوظ است) از این خصلت معدودی از ساكنان ایران ابراز تعجب كرده بودند كه در «روزهای سخت» دست به سوء استفاده زده بودند!. این باورها، توفیر زیاد با ابراز نظر «جان ملكم» انگلیسی كه در دهه اول قرن 19 به ایران آمده بود و خاطرات مورگان شوستر آمریكایی ندارد. برای اصلاح این خصلت ناروا، راه آموزش و تمرین اخلاقیات و معنویات توصیه شده است.


1944م:نخستین راهپیمایی اعضای حزب توده در خیابانهای تهران وسیعا در مطبوعات امریكا و انگلستان منعكس شد. این راهپیمایی 27 اكتبر 1944 (پنجم ابان 1223) برگزار شده بود كه اخبارمربوط به آن دو روز بعد در امریكا و انگلستان انعكاس یافته بود.

همین خود نمایی باعث دقیق شدن آن دو دولت و سرانجام، تغییر استراتژی آنها در قبال ایران شد. اما در آن روز آن دو دولت به دلیل نیاز به شوروی كه نیروی اصلی نبرد با آلمان را در دست داشت و ترس ازخشونت استالین، عكس العمل آشگار از خود نشان ندادند؛ لكن تا دهها سال بعد همین نگرانی آنها مخصوصا آمریکا محور سیاستهایشان در قبال ایران بود.

 

ساعد مراغه نخست وزیر وقت


1944م:از اواسط اكتبرسال 1944 بیش از همیشه نغمه دادن امتیاز نفت شمال به شوروی به بهانه ایجاد موازنه میان این دولت و انگلستان به گوش می رسید كه دكتر مصدق در نطق هفتم آبان خود در مجلس مخالفتش را با دادن هر گونه امتیاز مخصوصا امتیازهایی از آن دست به بیگانه ابراز داشت.

دكتر مصدق كه نماینده تهران در مجلس شورای ملی بود صریحا گفته بود: دادن هر امتیاز به بیگانه مشكلات كشور مخصوصا در زمینه حاكمیت ملی را در سالهای بعد از آن چندین برابر خواهد كرد و نسل آتی آن را یك خیانت نسل حاضر به وطن تلقی خواهد كرد. وی اضافه كرده بود: مقامات امروز حق ندارند برای نسل آتی دشواری و مسئله به ارث بگذارند.

همین مخالفت سر آغاز مبارزه ای طولانی برای ملی شدن نفت ایران شد كه از آغاز كار در انحصار انگلیسی ها قرار گرفته بود.

 

دکتر مصدق

 

1954م:29 اكتبر سال 1954 (هفتم آبان 1333) شاه قرارداد نقت با كنسرسیوم را امضاء كرد. این قرارداد روز پیش از آن در مجلس سنا تصویب شده بود!. سنای وقت با كمترین مخالفت آن را به تصویب رسانده بود. نفت ایران كه پیش از ملی شدن در انحصار انگلستان بود این بار در اختیار كنسرسیومی از شركتهای بزرگ نفتی غرب از جمله امریكا و انگلستان قرار گرفت. این شركتها با هم بستگی تنگاتنگ و مشاركت دارند.


1892م:بانو " فانی برایس " کمدین فیلمهای سینمایی و برنامه های فکاهی تلویزیون آمریکا 29 اکتبر 1892 به دنیا آمد و 59 سال عمر کرد. وی درکار خود به قدری مهارت داشت که ترانه کمدی می خواند و شعر و گاهی آهنگ آنها را هم خودش می نوشت. فانی در عین حال یک طنز نگار با استعداد بود.

 

فانی برایس

 

1911م:29 اكتبر (روزی چون امروز) سالروز درگذشت «جوزف پولیتزر» روزنامه نگار معروف است كه به منظور ارتقاء ادبیات، روزنامه نگاری و موسیقی از طریق انتخاب سالانه بهترین ها و دادن جایزه، بنیادی را تاسیس کرده است. پولیتزر در 64 سالگی بسال 1911 فوت شد. مهمتر از ایجاد بنیاد پولیتزر، وی مبتكر «مردمی نویسی» در نشریات است كه تا آن زمان عمدتا به گزارش فعالیت های دولت می پرداختند. «تاریخ ژورنالیسم» ایجاد رقابت میان روزنامه ها در كسب اخبار اختصاصی را هم به نام پولیتزر ثبت كرده است. یک استاد هاروارد در اکتبر 1999 و به مناسبت هشتاد و هشتمین سالگرد درگذشت پولیتزر گفت: "اصرار پولیتزر در مقالاتش به آموزشی نویسی (ارتقاء معلومات مخاطبان)، اخبار و مطالب شهری، تلاش برای یافتن اخبار و مطالب اختصاصی و روزنامه نگاری اینوستیگیتیو (تجسس خبرنگار بمانند کارآگاه پلیس) چهره رسانه ها را در جهان تغییر داده و به پیشبرد تمدن و رعایت حقوق مدنی كمك بسیار كرده است.". پولیتزر كه ناشر چند نشریه بود برای پیشبرد حرفه روزنامه نگاری به تاسیس مدرسه روزنامه نگاری در دانشگاه كلمبیا كمك كرد. پدر پولیتزر از یهودیان مجارستان، مادرش كاتولیك و زنش یك پروتستان بود و به همین لحاظ خود را عنصری بی طرف می پنداشت. خانواده پولیتزر هنگامی كه او جوانی بیش نبود به آمریكا مهاجرت كرده بود و او كه بر زبانهای آلمانی و فرانسه مسلط بود کار روزنامه نگاری را از ترجمه مقالات نشریات اروپایی برای چاپ در روزنامه های آمریکا آغاز کرده بود.

 

Joseph Pulitzer

 

2005م:29 اكتبر 2005 (هفتم آبان ماه 1384) در مراسمی رسمی كه در تهران برپا شده بود ژنرال قالیباف که به تازگی شهردار تهران شده بود حكم سردبیری روزنامه همشهری متعلق به آن سازمان را به محمدرضا زائری (حجت الاسلام) داد. این نخستین بار بود كه همشهری (و در آن سازمان 13 ساله) دارای سردبیر روحانی (معمم) می شد. عمر سردبیری زائری کوتاه بود و حسین انتظامی مدیر وقت این روزنامه (نماینده انتخابی مدیران نشریات ایران در هیات نظارت بر مطبوعات) عملا خود کار سردبیری را برعهده گرفت.

«همشهری» كه اجازه انتشار مطالب سیاسی و ورود به عالم سیاست را ندارد و طبق مجوز اولیه محل توزیع آن محدوده جغرافیافی تهران بود اواخر آذرماه 1371 با تلاش غلامحسین كرباسچی شهردار وقت تهران (رئیس حزب کارگزاران سازندگی) و با استخدام چند روزنامه نگار قدیمی و صرفا به منظور انتشار مطالب شهری (اجتماعی، بهداشتی، فرهنگی و اقتصادی) مربوط به تهران تاسیس شد و جز سه ماه اول كار، سردبیری كل آن با مهندس محمد عطریانفر بود كه همشهری امروز را باید نتیجه زحمات و ابتكارهای او دانست.

پس از عطریانفر، مهندس علیرضا شیخ عطار (بعدا معاون و سپس قائمقام وزارت امور خارجه و اینک سفیر ایران در آلمان) سردبیر كل همشهری شد كه تقریبا همان سیاست و روش عطریانفر را دنبال كرد و از استعلام نظر مخاطبان درباره محتوای همشهری غافل نمی ماند. وی كوشش بسیار برای جلب نویسندگان خوب و حفظ بی طرفی و غیر سیاسی بودن همشهری بعمل آورد.

در مراسم هفتم آبان1384 سخن از انتشار همشهری در سطح ایران و جهان به میان آمد كه به نظر می رسید به دور از وظایف یك روزنامه اختصاصی شهرداری تهران باشد.

روزنامه همشهری یك روزنامه دولتی است ولی برخلاف عرف یك روزنامه دولتی، هم اعلان تجاری چاپ می كند و هم تكفروشی دارد و با این عمل خود وارد رقابت با روزنامه های غیر دولتی شده كه عملا به كار پیشرفت آنها آسیب می رسد. معنای تكفروشی و یا به قول فرنگی ها «سینگل كاپی سیل»، عرضه روزنامه در كیوسك ها و یا جعبه ها جهت فروش است. روزنامه دولتی قاعدتا نباید رقیب روزنامه های حرفه ای شود و به كسب اعلان و نیز تكفروشی بپردازد. اعلان تجاری ممكن یك روز ایجاد دردسر كند. برای مثال اگر یك اعلان مطابق آن چه بیان داشته نباشد، می توان روزنامه ای را هم كه به چاپ آن مبادرت كرده به عنوان شریك جرم تعقیب قضایی كرد و ....

 

زائری


242004م: اكتبر 2004 مردی مسلح وارد دفتر روزنامه « اكسپرس » در پایتخت جمهوری بنگلادش شد و دستیار سردبیر اجرایی آن را با گلوله كشت و فرار كرد. انگیزه این قتل هنوز روشن نشده و نام مقتول « آپالو » اعلام شده است. با قتل دستیار سردبیر اكسپرس ،از ژانویه تا نوامبر سال 2004 هفت روزنامه نگار بنگلادشی به این صورت مقتول شده اند. دو ماه پیش از واقعه روزنامه اكسپرس، «چاراوارتی» یكی از دبیران روزنامه « دورجوی بنگلا » توسط یك ناشناس كشته شده بود و قبل از وی هم همایون كبیر بالو، كمال حسین، مانیك چاندرا و دو تن دیگر مورد حمله قرار گرفته و جان باخته بودند. «اینترنشنال واچ داگ» و انجمن های جهانی دفاع از روزنامه نگاران ضمن اعلام بنگلادش به عنوان كشوری نا امن برای روزنامه نگاری به دلیل آسیب پذیری روزنامه نگاران، تاكید كرده اند كه قضیه را تا پایان دنبال خواهند كرد.

 

1923م:29اكتبر سال 1923 پارلمان تركیه كه «مجلس كبیر» عنوان داشت رای به جمهوری شدن این كشور داد و به اتفاق آراء مصطفی كمال پاشا (اتاترك) را به ریاست جمهوری برگزید.

جمهوری تركیه جای امپراتوری عثمانی را گرفت كه زمانی یك قلمرو پهناور شامل اروپای جنوب شرقی و سرزمین های عربی خاورمیانه و شمال آفریقا بود. عثمانی در جنگ جهانی اول شكست خورده و در 29 اكتبر 1918 (دو هفته پیش از پایان جنگ جهانی اول) با فاتحان جنگ قرارداد ترك مخاصمه امضا كرده بود و اگر بپاخیزی مسلحانه «مصطفی كمال» نبود باقیمانده آن نیز تجزیه شده و بخش غربی آن به دست یونان افتاده بود. محمد ششم آخرین سلطان عثمانی در یكم نوامبر 1922 و قبل از جمهوری شدن، با یك ناو نظامی انگلیسی به صورت فرار از وطن خارج شده و به مالت (مستعمره وقت لندن) رفته بود. «مورخان» معارضات عثمانی با قدرتهای اروپایی را كه در قرن نوزدهم شدت بیشتری یافته بود «مسئله شرق» عنوان داده اند كه بخش بزرگی از تاریخ عمومی (جهان) را تشكیل می دهد.

عثمانی ها در سال1453 پس از تصرف قسطنطنیه (استانبول) بر جای دولت بیزانتین (روم شرقی) نشسته بودند.

مجلس كبیر تركیه در 29 اكتبر 1923همچنین پایتخت را از استانبول (حاشیه اروپا) به آنقوره (آنكارا) در آناتولی (آسیای صغیر) انتقال و تركی را زبان رسمی همه كشور قرارداد. بیش از سی درصد واژه های زبان رسمی تركیه ریشه فارسی دارند. چند سال بعد و از یكم نوامبر 1928 الفبای تركیه نیز لاتین و كلمات برحسب تلفظ آنها نوشته شد. 13اكتبر 1923 تصمیم به پایتخت شدن شهر آنكارا واقع در آناتولی 13 اكتبر 1923 گرفته شده بود كه این تصمیم 16 روز بعد به تصویب مجلس رسید. به این ترتیب شهر استانبول (قسطنطنیه) پس از 16 قرن، مقام خود به عنوان پایتخت و صحنه قدرت را ازدست داد.

 

مصطفی کمال


1956م:29اكتبرسال 1956، اسراییل با استفاده از وضعیت بحرانی كه ملی كردن آبراه سوئز در مناسبات مصر با انگلستان و فرانسه به وجود آورده بود حمله نظامی خود را به مصر با فرود اوردن چترباز در شرم الشیخ (جنوب صحرای سینا) و سپس تصرف «غزه» آغاز كرد و انگلستان و فرانسه هم به آن پیوستند و هواپیماهای نظامی انگلستان مستقر در پایگاه این كشور در قبرس به مصر حمله بردند. شوروی درگیر در مسئله مجارستان بود.

شورای امنیت در صدد اعلام اتش بس برآمد كه با وتوی انگلستان و فرانسه رو به رو شد و داگ هامرشولد دبیر كل وقت سازمان ملل (از كشور سوئد) كه با دبیركلهای بعدی این سازمان تفاوت داشت كه از دیپلماتهای كشورهای كوچك و مستعمره سابق هستند وقتی كه چنین دید مجمع عمومی را به تشكیل جلسه فراخواند و این مجمع با كمترین مخالفت رای به ترك مخاصمه داد كه تصمیمات مجمع عمومی ضمانت اجرایی ندارند.

تا این زمان سوریه و عراق نیز به نیروهای خود آماده باش داده و دست به بسیج نیرو زده بودند. طولی نكشید كه موازنه جهانی قدرت كار خود را كرد؛ روزنامه ایزوستیا ارگان دولت شوروی در مقاله شدیدالحنی كشورهایی را كه به مصر حمله برده بودند تهدید كرد كه ارتش سرخ ساكت نخواهد نشست و مداخله خواهد كرد. متعاقب آن گزارش رسید كه شوروی دست به مسلح كردن سوریه زده و در صدد مداخله به حمایت مصر است كه دولت امریكا از بیم مداخله شوروی به میانجی گیری دست زد و آتش بس برقرار شد و نیروهای انگلستان و فرانسه و سپس اسراییل تخلیه خاك مصر را آغاز كردند و واحدهای حافظ صلح سازمان ملل در خطوط مرزی مصر و اسراییل مستقر شدند.

این جنگ به بسط نفود شوروی در آن منطقه مخصوصا مصر و سوریه كمك بسیار كرد.

قطع سریع جنگ به چند دلیل بود ازجمله وجود دو ابر قدرت در جهان كه دربرابر هم قرار می گرفتند و موازنه برقرار بود، وجود یك دبیر كل بی طرف و از یك كشور همیشه مستقل و پیشرفته كه تحت تاثیر قرار نمی گرفت. این دو و ضعیت، دیگر وجود ندارد و .... باید دانست كه داگ هامر شولد جان خود را برسر بی طرفی، نترس و دلسوز بودنش گذاشت.

 

نمونه ویرانی ناشی از حملات هماهنگ هوایی سه كشور به مصر در سال 1956

 

1979م:29 اكتبر سال 1979 به مناسبت پنجاهمین سالگرد سقوط بورس نیویورك که منجر به یک ركود اقتصادی بزرگ ده ساله شده بود، دهها هزارتن در شهر نیویورك علیه آزمندی و پولپرستی شماری كم دست به تظاهرات زدند. سقوط بورس نیویورك در اكتبر 1929 از بیست و چهارم این ماه آغاز و در روزهای 28 و 29 اكتبر به اوج خود رسیده بود كه در اكتبر 1987 و اكتبر 2008 عینا تكرار شده است.

تظاهر كنندگان 29 اكتبر 1979 ضمن تظاهرات و دادن شعار، درهای بورس نیویورك را بسته و مانع ورود افراد به آن شده بودند. آنان شعار می دادند كه همه مشكلات زیر سر بورس نیویورك و پولپرستان است. در آن روز هشتصد مامور پلیس تلاش می كردند كه مانع از تعطیل شدن بورس نیویورك به دست تظاهركنندگان شوند. تظاهرات سرانجام با دستگیری و بازداشت یكهزار و 45 تن از تظاهركنندگان پایان یافت. برخی از بازداشت شدگان به پلیس گفته بودند كه منظورشان نه تنها اصحاب سرمایه و قماربازان سهام بلکه آنهایی هم بوده است كه در صنایع نظامی آمریکا و از جمله تسلیحات اتمی این کشور سرمایه گذاری كرده و برای بردن منفعت هرچه بیشتر، به دخالت در امور دولت دست می زنند و در جریان انتخابات به انواع تبلیغ برای نامزدهای موافق خود اقدام می کنند. رسانه های آمریکا از این قسمت از اظهارات بازداشت شدگان که پلیس برایشان نقل کرده بود استفاده کرده و در نخستین گزارش خود به تظاهرات ضد آزمندی و تقلب های اقتصادی؛ عنوان «تظاهرات ضد اسلحه اتمی» داده بودند! که سریعا مورد انتقاد پیشكسوتان حرفه روزنامه نگاری قرار گرفتند و در گزارشهای بعدی انگیزه تظاهرات و چگونگی آن را اصلاح کردند. پیشکسوتان حرفه ژورنالیسم در انتقاد خود از تحریف تظاهرات 29 اکتبر، به نگرانی های آیزنهاور در دو دهه پیش از آن و درستی این نگرانی ها اشاره کرده و هشدار داده بودند. آیزنهاور که 27 سپتامبر 1955 پس از شنیدن سقوط سهام وال استریت در آن روز، دچار حمله قلبی و بستری شده بود در ژانویه 1961 ـ در آخرین ماه حکومت خود با تاکید گفته بود نگران آینده آمریکا است اگر این چند وضعیت ادامه یابد و به روند خود ادامه دهد: میدیاكراسی (جوّسازی رسانه ها و تغییر وضعیت به خواست خود)، قدرت گیری صنایع نظامی و مداخله آنها درتصمیمگیری های دولت، تداخل دولت و اصحاب سرمایه و سهام دریكدیگر (مقام دولتی شدن دست اندركاران بورس و سرمایه و بالعكس)، خارج شدن لابی گرهای كنگره از صورت كار روابط عموی كردن و ورود مقامات سابق و نمایندگان پیشین كنگره به جرگه لابی گران و تبدیل «نظر رسانی و روشن سازی كه اگر حرفه ای و علمی باشد امری مفید است» به اعمال نفوذ و كارچاق كنی.

مرور زمان نشان داده است وضعیتی که آیزنهاور نگران آن بود ادامه یافته است. برای مثال: در سال 2009 بانکهایی که با کمک مالی دولت بر سر پا مانده اند به پس اندازهای مردم حداکثر دو درصد سود می دهند ولی از صاحبان کردیت کارتها 19 تا 29 درصد بهره می گیرند! و ....

 

Margareta Winberg

 

2003م:بیست و دومین نشست ادواری «كنگره بین الملل سوسیالیست» 29 اکتبر 2003 با انتقاد از جهان بدون عدالت و نظم پایان یافت. در این کنگره که در شهر سائو پائولو كشور برزیل برگزار شده بود ششصد نماینده از 150 حزب سوسیالیست و سوسیال دمكرات شرکت کرده بودند. سخنرانان از فرصتی كه نشست برایشان فراهم آورده بود استفاده كردند و زبان به انتقاد از وضعیتی كه پش از فروپاشی شوروی بر جهان مستولی شده است گشودند. ماحصل این سخنرانی ها ردّ نظام یک قطبی و شلاق زدن بر «تبلیغ تغییر نظام كشورها به سبك آمریكایی و گسترش كاپیتالیسم افسار گسیخته» بود كه فقراء را فقیر تر ساخته است. سخنرانان عموما از اشغال نظامی عراق بدون مجوز سازمان ملل انتقادکردند و خواستار وضعیتی شدند که از تکرار این رویداد جلوگیری کند. این سخنرانان ضمن اشاره به كمك مالی برخی دولتها به عراق و افغانستان گفتند كه همین دولتها هنوز به «ایدز زدایی» از جهان و درمان بیماران ایدزی كمك آنچنانی نکرده اند. کمک مالی بدون نظارت دقیق به کشورهایی همچون افغانستان حاصل چندانی ندارد و به گسترش فساد اداری می انجامد. اظهارات بانو «مارگارتا وینبرگ» معاون نخست وزیر سوئد كه گفت: تنها كمپانی های بزرگ كشورهای قدرتمند از نظم تازه جهان بهره مند می شوند و جهان امروز شده است جهان بی عدالتی ها، نمونه ای از این سخنرانی ها بود.

این نشست از 26 تا 29 اكتبر سال 2003 جریان داشت و «آنتونیو گوترس» نخست وزیر پیشین پرتغال به ریاست بعدی این كنگره انتخاب شد.

 

2004م:برخی از رونامه های آمریكا در شماره های 24 اكتبر 2004 خود گزارش مشروح و مفصل اسوشیتدپرس (خبرگزاری متعلق به روزنامه های آمریکا) كه خبرنگاران خود در گوشه و كنار جهان را مامور كرده بود جمعه پیش از آن به مساجد بروند و نظر مراجعان را درباره سیاست های آمریكا از آنان بپرسند منتشر ساخته بودند. از این گزارش بسیار مفصل كه «نیكو پرایس» نویسنده آن خبرگزاری آن را از مجموع نظرات دریافتی تنظیم كرده بود چنین برمی آمد كه مسلمانان جهان از سیاستهای آمریكا در قبال عراق، فلسطین و افغانستان راضی نبوده اند.

«پرایس» در لید گزارش نوشته بود كه مسلمانان، صرف نظر از منطقه جغرافیائی محل سكونت خود، در این موضوع واحد شریكند كه جهان اسلام و دین آنان از سوی غرب در معرض تهدید است. افراد مورد مصاحبه اشاره كرده بودند كه رویدادهای جاری را جنگ صلیبی تازه ای بر ضد جهان اسلام می بینند و در جستجوی یك «صلاح الدین ایوبی» برای دفع آن هستند. بیشتر كسانی كه نظرشان خواسته شده بود گفته بودند كه رویدادهای جاری عراق و فلسطین و ضدیت های دیگر، عملا یك میلیارد مسلمان جهان را با هم متحد كرده است و دولتهایی را دوست خود می دانند كه در توطئه های غرب برضد آنان مشاركت نكرده باشند. این مسلمانان همچنین گفته بودند كه بعد از فلسطین، افغانستان و عراق، اینك سودان در برنامه غرب است و ....

 

2005م:بیست و ششم اكتبر 2005 اعلام شد كه رونگ ییرن پدر كاپیتالیسم سرخ در 89 سالگی فوت شده است. وی فرزند یك میلیاردر چینی بود كه پس از ایجاد جمهوری توده ای چین در سال 1949 ترجیح داد كه در وطن بماند و به صف كمونیستها به پیوندد. در آخرین سال دهه 1970 دنگ شیائو پینگ از او خواست كه با حفظ نظام سوسیالیستی چین راهی برای ورود این كشور به بازارهای جهان بیاید و او سیاست اقتصادی نوینی را طرح ریزی كرد كه چین با اجرای آن به صورت یك قدرت اقتصادی بزرگ در آمده است. غربی ها طرح "رونگ" را "كاپیتالیسم سرخ" نام نهاده اند. جیانگ زمین رئیس جمهوری سابق چین "رونگ" را معاون ریاست دولت كرده بود كه پنج سال در این مقام بود. رونگ در آخرین مصاحبه خود گفته بود از یك چیز لذت می برد و آن این است كه چینیان را در رفاه و سعادت كامل و چین را از هر لحاظ در صدر سایر ملل ببیند و چشمداشت دیگری ندارد و همین یك لذت برایش كافی و ابدی خواهد بود.

 

Rong Yiren

 

2005م:نیویوزك تایمز در شماره 28 اكتبر 2005 خود نوشته بود كه چین در به در در جستجوی بهترین استادان جهان است تا با کمک آنان دانشگاههای خود را در صدر دانشگاههای جهان قرار دهد و در این راه حاضر است هر بهایی را بپردازد. استادان مورد نظر چین صرفا استادان علوم نیستند بلكه بهترین ها در هر رشته تحصیلی هستند.

تایمز سپس مصاحبه خود با پروفسور «چی چیه یائوChi - Chih Yao» استاد علوم كامپیوتر در دانشگاه پرینستون آمریكا كه دعوت چین را پذیرفته بود بر این خبر خود اضاف كرده بود.

این استاد گفته بود: انگیزه میهنی برای انتقال به چین برای او مهمتر از دستمزد چشمگیری است كه دولت چین به او پیشنهاد كرده است.

 

1357م:این صف نه مربوط است به ایران سال 1357 (سال انقلاب) و نه یك كشور فقیر؛ این صف 27 اكتبر 2005 در ایالت فلوریدای آمریكا كه دچار كمبود سوخت شده بود تشكیل شده بود. این عكس را «پت كارتر» خبرنگار عكاس اسوشیتدپرس در شهر «لادردیل» از صف پیادگان منتظر خرید بنزین گرفته بود. این صف در جهت مقابل صف بسیار طولانی اتومبیلها تشكیل شده بود. آنان كه در صف ایستاده و ظروف پلاستیكی خود را روی زمین گذارده و یا به دست گرفته كسانی بودند كه یا اتومبیلشان میان راه بنزین تمام كرده و مانده و یا برای ماشین چمن زنی و ژنراتور (برق داخلی) منزل نیاز به بنزین داشتند.

این صفوف اهمیت سوخت فسیلی به ویژه بنزین را در دنیای امروز و آینده ثابت می كند و حساس بودن جهان نسبت به كشورهای صاحب نفت را نشان می دهد.

شب پیش از انتشار این عكس در روزنامه های آمریكا، یك مفسر تلویزیونی ضمن تفسیر سود ده میلیارد دلاری سه ماهه كمپانی نفتی «اكزان ـ موبیل» گفته بود كه جز روسیه، هیچیك از كشورهای صادر كننده نفت قادر به دفاع نظامی از ذخایر خود كه مورد نیاز مبرم جهانیان است نیستند!.

 

صف بنزین با ظرف خالی در آمریكا!

 

1618: سر والتر رالی شاعر. نویسنده، دریا نورد و سیاستمدار انگلیسی به جرم خیانت به شاه وقت انگلستان در ارگ لندن گردن زده شد. وی در لندن جلساتی به نام «شبهای شعر» دایر كرده بود كه به پادشاه خبر داده بودند در این جلسات «رالی» بر ضد او سخن می گوید و توطئه چینی می كند. رالی كه نام او بر مركز ایالت كارولینای شمالی گذارده شده است نخستین انگلیسی بود كه قدم به خاك امریكا گداشت و همراهان او در جزیره «رونوك» مستقر شدند كه پس از بازگشت او به انگلستان همه انان به طرز اسرار آمیزی ناپدید گردیدند.

1686: اراضی ویلیام پن Penn در آمریکا شمالی، پنسیلوانیا (ایالت پنسیلوانیای امروز) نام گرفت.

1863: کمیسیون بین المللی صلیب سرخ آغاز بکار کرد.

1888: نخستین خودكار ساچمه ای ساخته شد.

1897: پل ژوزف گوبلز Paul Joseph Goebbels سخنگو و رئیس تبلیغات هیتلر (دولت حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان) به دنیا آمد. (مشروح آخرین روزهای زندگانی او با عکس زن و فرزندانش که باهم خودکشی کردند در مطالب اول ماه مه این سایت آمده است. در روزهای 17 و 18 ژانویه و ... هم به او اشاره شده است که می توانید با کلید جستجو در سمت راست بالای این صفحه، همه مطالب مربوط به وی و هر موضوع دیگر را بیابید).

1910: آلفرد آیر Alfred J. Ayer فیلسوف انگلیسی "نیو پازیتیویسم" به دنیا آمد.

1956: منطقه طنجه که قبلا بین المللی اعلام شده بود به مراکش باز گردانده شد.

2003: اعلامیه شهرداری نیویورك رقمی را كه قبلا برای تلفات رویداد 11 سپتامبر سال 2001 انهدام برجهای دوقلوی این شهر داده شده بود به میزان 40 تن كاهش داد و با این حساب جمع تلفات 2 هزار و 752 كشته بوده است.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
تقویم ۹۰ ( نود 25 آبان )

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ -1 آبان



1580م:حكمران گرجستان كه دو سال بود از پرداخت مالیات این سرزمین به خزانه ایران (در اصفهان) تعلل كرده بود پس این كه شنید، شاه وقت صفوی سپاهی از مركز روانه گرجستان كرده است در نامه ای كه به تاریخ 23 اكتبر 1580 میلادی به «میرزا سلمان» وزیر مربوط دولت صفوی نوشت آمادگی خود را برای تادیه مالیات معوقه اعلام داشت و از تاخیری كه حاصل شده بود پوزش خواست. این تاریخ پس از تطبیق تقویمها توسط مورخان روس به دست داده شده است.

 

1927م:23 اكتبر 1927 (اول آبان 1306 خورشیدی) عهدنامه رعایت بی طرفی و تامین متقابل كه میان تهران و مسكو امضاء شده بود مبادله شد. این عهدنامه هشتم مهرماه همین سال میان دوكشور تنظیم شده بود كه پارلمان ایران با تصویب یك ماده واحده در 27 مهرماه مبادله و اجرای آن را قانونی ساخته بود. تا كنون به لغو این عهدنامه كه دارای هشت فصل است اشاره نشده است. پس از فروپاشی شوروی، روسیه فدراتیو متعهد به رعایت قرادادهای آن دولت شده و در حقیقت برجای آن نشسته است. اتحاد شوروی برجای امپراتوری یکپارچه روسیه نشسته بود.


1943م:23 اكتبر 1943 (اول آبان سال 1322 خورشیدی) مجلس شورای ملی با استخدام 60 كارشناس امور مالیات، استخدام و دارایی از آمریكا برای وزارت دارایی موافقت كرد. استدلال شده بود كه این امور نه تنها نیاز به نوسازی دارد بلكه از شهریور 1320 به دلیل ضعف دولت و نا امن شدن كشور، كار جمع آوری مالیات مختل شده و دولت عمدتا كسری بودجه را از محل انتشار اسكناس جدید تامین می كند که از نظر علم اقتصاد، کار نادرستی است.


1952م23: اكتبرسال1952 (اول آبان 1331) در پی انتشار مقاله ای در روزنامه "باختر امروز" كه سناتورها (همان شخصیتهای کهنسال قدیمی) مجری سیاست های انگلستان در ایران هستند كه نوعی خیانت است، مجلس شورای ملی با تصویب یك طرح فوری، دوره سنا را به دو سال تقلیل داد.

سناتور ها برای اعتراض به این مصوبه به بهارستان رفتند، ولی آنان را به مجلس شورای ملی راه ندادند.

مجلسیان و احزاب برای جلوگیری از خودداری شاه از امضای مصوبه مجلس شورای ملی از مردم خواستند كه كمك كنند و مردم به خیابانها ریختند و شاه را تهدید كردند كه اگر مصوبه را امضاء نكند خواهان لغو سلطنت خواهند شد و شاه مصوبه را پنجم آبان (چهار روز بعد) امضاء كرد.

این قانون نیز همانند سایر قوانین مصوب در دوران حكومت دكتر مصدق ، بعدا لغو شد.

 

1954م: 23اكتبر 1954 (اول آبان سال 1333خورشیدی) چهار تن از 11 افسر گروه سوم نظامیان كمونیست ایران به اعدام و هفت تن دیگر به حبس ابد محكوم شدند. هیچكدام از آنان، نه ازعمل خود ابراز پشیمانی و نه از شاه درخواست بخشودگی كردند. آنان هم مانند افسران دسته اول و دوم پیروی از یك مكتب سیاسی و یك نظریه اقتصادی ــ اجتماعی را كه بستگی به متمایل فرد و احتمالا ریشه در نهاد او دارد، تا این حد عملی مجرمانه ندانسته و گفته بودند كه «اقدام» می تواند جرم تلقی شود، نه صرفا «اندیشه».

روز بعد (دوم آبان) هم چهارمین دسته افسران كمونیست در پی محاكمه ای نسبتا كوتاه محكوم شدند. مجازات چهار تن از اعضای این دسته اعدام و دو تن دیگر حبس دائم تعیین شده بود. هشتم آبان شش افسر و 17 آبان پنج افسر دیگر از محكومان گروههای دوم، سوم و چهارم تیرباران شدند كه سرهنگ جلالی، سرهنگ افشار بكشلو، سرهنگ جمشیدی و سرگرد وكیلی در میان آنان بودند. بیشتر افسران دستگیر شده در ساعات فراغت خود در سالهای 1331 و 1332در دبیرستان های دولتی كشور كه این دبیرستان ها به دلیل ضعف مالی دولت وقت (ناشی از محاصره اقتصادی) دچار كمبود دبیر شده بودند به رایگان تدریس كرده بودند.

اعدام این افسران سبب شد كه مردم خشمی را كه نسبت به حزب توده داشتند كه چرا با این توان نظامی، كودتای 28 مرداد را در هم نشكسته بود فراموش كردند و بیش از پیش ضد دولتی شدند. وجود فرمانداری نظامی و منع رفت و آمد شبانه و محدودیت اجتماعات و سانسور مطبوعات مانع هرگونه اقدام ملت بود و لذا خشم آنان را به عقده تبدیل كرد.

 

1966م:بیست و سوم اکتبر سال1966 (آبان 1345) نخستین فرستنده تلویزیون دولتی به نام شبكه ملی (عنوانی در برابر تلویزیون غیردولتی آن زمان كه از 1337 فعالیت می كرد) آغاز بكار كرد و با جذب ماهرترین روزنامه نگاران وقت از جمله «مصطفی قریب (عكس بالا)» موفق شد با پخش اخباری جامع و بدون خود سانسوری، بینندگان وقت را به خود جلب كند و همین امر كمك به تصویب قانون یكی شدن رادیو ـ تلویزیونهای ایران كرد كه اجرای آن در سال 1350 (1971) تكمیل و صدا وسیما با خبرگزاری مستقل خود به وجود آمد و در محل فعلی ــ جام جم ــ مستقر شد.

پس از ادغام رادیو با تلویزیون، تورج فرازمند سردبیر اسبق روزنامه اطلاعات و مفسر رادیو ایران مدیر اخبار رادیو و ایرج گرگین مدیر اخبار تلویزیون شد. غلامحسین صالحیار سردبیر پیشین روزنامه اطلاعات و خبرگزاری پارس و اولین سردبیر آیندگان نیز برای سازمان رادیو ــ تلویزیون ملی، یك خبر گزاری مستقل به وجود آورد كه به نام « واحد مركزی خبر » هنوز باقی است.

 

مصطفی قریب


1857م:هر استاد تاریخ معاصر ایران و هر نویسنده تاریخ عهد قاجاریه در بیانات و نوشته هایش از قرارداد چهارم مارس 1857 انگلستان با ایران كه در پاریس تنظیم و امضا و در بغداد مبادله شد به عنوان نمونه بارزی از تحمیلات عصر استعمار (به سبك قدیم) و منحوستر از عهدنامه تركمن چای نام برده و از ایرانیان خواسته است كه آن را به دقت بخوانند و از یاد نبرند كه «ضعف» بدبختی بزرگی برایشان خواهد بود.

سی ام مهرماه 1331 خورشیدی روزنامه های تهران به مناسبت قطع مناسبات ایران با انگلستان و بسته شدن ساختمان سفارت در خیابان فردوسی، برای دومین بار پس از 93 سال، به ماجرای نخستین قطع رابطه كه مربوط به لشكر كشی انگلستان به ایران و جدا كردن هرات و مناطق اطراف آن از پیكر ایران بود مشروحا اشاره كرده و متن قرارداد مورخ چهارم مارس 1857 دو كشور را به چاپ رسانده و از باب تهدید، یادآور شده بودند كه فصل هفتم این قرارداد كه منجر به جدایی هرات شد به دولت ایران این حق را داده است كه اگر از ناحیت افغانستان احساس خطر كند بتواند لشكر به افغانستان بكشد و منطقه خطر را متصرف و اصحاب خطر را تنبیه و مجازات كند.

تنها در فصل هفتم از این قرارداد 15 فصلی چنین امتیازی به ایران داده شده بود و این كوتاه آمدن هم به این سبب بود كه سربازان ایرانی سریعا مناطق شرقی افغانستان امروز را كه انگلیسی ها می خواستند برای جلوگیری از پیشروی روسها به سوی آسیای جنوبی در اختیار گیرند تخلیه كنند. انگلیسی ها كه به منظور فشار وارد آوردن بر ایران بوشهر ، چند جزیره و مناطق دیگری در جنوب وطن ما را تصرف كرده بودند نیروی زمینی كافی در هند نداشتند كه برای خلع ید از ایران به افغانستان بفرستند. به علاوه احتمال كمك نظامی روسیه هم به ایران می رفت. خواندن سایر فصول قرارداد دردآور است ازجمله اصل چهارم مبنی بر مجبور كردن ایران به عفو ایرانیانی كه در این جریانات از انگلیسی ها حمایت كرده بودند و ....


1973م:23 اكتبر سال1973 ( اول آبان 1352خورشیدی) در پی تحریم صدور نفت از جانب اعراب به كشورهای غرب، مدیران شركتهای نفتی غرب به تهران وارد شدند تا از شاه بخواهند تولید نفت ایران تا آن حد بالا رود كه كمبود شدید در بازارهای جهانی روی ندهد و بهای سوخت زیاد بالا نرود. آثار تحریم نفتی اعراب سالهای بر اقتصاد غرب دیده می شد. ایران از جمله كشورهایی بود كه به تحریم نفت نپیوسته بود و با این عمل، هم پول فراوانی به دست آورد و هم دشمنان بیشتری. برخی نوشته اند که همین پول بادآورده به تغییر نظام حکومتی ایران کمک کرد ، زیرا که پولدارها را پولدارتر کرده بود و ....

 

1357م:علی امینی دیپلمات، سیاستمدار، وزیر و نخست وزیر پیشین كه اخیرا در پاریس درگذشت و در جریان انقلاب باردیگر دست به فعالیت سیاسی زده بود در مصاحبه ای كه در لندن انتشار و سی ام مهر سال 1357 در روزنامه های تهران انعكاس یافت گفت كه تنها برحسب وظیفه ملی و میهنی ریشه های بیماری مزمن وطن را عیان می كند تا مورد توجه قرار گیرد و درمان شود.

وی سپس به تشریح این ریشه ها پرداخته و گفته بود: در ایران، ریشه بیماری باید كنده شود؛ نه عمل تسكین درد. در طول دهها سال گذشته به «ایران بیمار» فقط داروی مسكن داده شد و درد باقی ماند. درد ایران با آزادی زندانیان سیاسی، افزایش دریافتی كارمندان دولت و دادن پایه و گروه تازه به آنان، لغو سانسور مطبوعات و انحلال اداره نگارش (بازبینی كتابها پیش از انتشار)، آزادی زیارت عتبات و ... درمان نمی شود. یك ریشه بیماری ایران در سازمانهای قضایی ناسالم این كشور نهفته است و این دستگاه از آغاز كار ناسالم بوده و تا اصلاح نشود نمی توان انتظار برقراری عدالت و امنیت اجتماعی و تامین رضایت عمومی در وطن را داشت. از یك قانون خوب، اگر دستگاه سالمی نباشد كه ناقض، و فرد بی اعتنا به آن را كیفر دهد و سركوب كند كاری ساخته نخواهد بود و همانا سطوری خواهد بود در یك كتاب در قفسه ای دربسته. ریشه دیگر این بیماری نداشتن دلسوز اقتصادی است. برای مثال: پس از افزایش درآمد ایران از نفت كه از سال 1352 هجری (1973 میلادی) آغاز شد و جنگ اعراب و اسرائیل و تحریم نفتی اعراب باعث آن بود، به جای توجه به كشاورزی و صنایع مربوط به آن و خودكفا ساختن كشور از این بابت، آمدند به بذل و بخشش پرداختند و به ولخرجی دست زدند؛ فروش دلارهای نفتی را آزاد كردند، با هدف خودنمایی؛ به كشورهای دیگر وام دادند، بازپرداخت وام برخی كشورها را بخشیدند و به زندگی لوكس روی آوردند و شكاف میان فقیر و غنی را چنان عمیق و عیان ساختند كه طبقه محروم از درآمد نفت، به پا خاست و تا به نتیجه نرسد آرام هم نخواهد گرفت. وقتی كه به مسئولان گفتند چرا چنین می كنید، نفت كه یك محصول دائمی نیست پاسخ دادند كه كویت و عربستان هم چنین می كنند، ولی حساب نكردند كه جمعیت كویت یك پنجاهم ایران است. اگر مشكلی در صدور نفت ایران پیش آید، با این كشاورزی ناتوان نمی شود شكم مردم را سیر كرد. قطع واردات محصولات صنعتی را ده سال هم می شود تحمل كرد، ولی محصولات كشاورزی و خوراك مردم را به هیچوجه. به مسئولان گفتند كه درمعاملات سرمایه گذاری با خارجی بدانند كه اگر به منافع خارجی لطمه بخورد و تضمین ها عملی نشود بیم تحریم جهانی و بلوكه شدن همه سرمایه ایران وجود خواهد داشت كه توجه نكردند. ریشه سوم بیماری ایران "ساواك (دستگاه اطلاعاتی وقت)" است كه نتوانست مشكلات مردم را كشف و به موقع و بدون ملاحظات به گوش رئیس كشور، اعضای دولت و مجلس برساند و به آنان اخطار دهد تا برای رفعشان اقدام كنند. ساواك تنها برای جاسوسی بر ضد مردم و دادن گزارش راست و دروغ و افزودن بر حجم پرونده های محرمانه اشخاص كه جز مشكل سازی و دشمن تراشی دردی را درمان نمی كند به وجود نیامده است. وظیفه آن جمع آوری اطلاعات است، در درجه اول اطلاعات مربوط به مشكلات مردم، نارضایی ها، خواستها و ناخواستها و رساندن این اطلاعات به گوش مقامات مربوط است تا راه حل بیابند و پیش از این كه دیر شود مشكل را از میان بردارند. این سازمان (ساواك) با این كاركنان (که واجد شرایط لازم نیستند) و تشكیلات ناقص و نیز وابستگی اش به كابینه و نداشتن استقلال كامل در امور خود نمی تواند در جهت تشخیص بیماری و پیشنهاد تجویز دارو، موثر باشد. كار این سازمان در طول عمر خود شده است پرونده سازی و در نتیجه دردسرسازی برای مردم و دولت و ایجاد ناراضی و دشمن و دورساختن میهندوستان و دلسوزان وطن از خدمت. فساد اداری و انجام امور از راههای بوروكراتیك كه عمدتا از انتصابات غیر اصولی مدیران و روسای دوایر و توصیه بازیها ناشی می شود یك ریشه دیگر بیماری ایران است و ....

 

علی امینی


1086م:23 اكتبر سال 1086 «یوسف ابن تشفین» رهبر المرابطون (بربرهای مسلمانی كه مراكش، الجزایر، صحرای غربی تا مزر غنا را در تصرف و بر حكام اسلامی اندلوس نظارت فائقه داشتند) ، به اسپانیا لشكر كشید و آلفونسو ششم پادشاه كاستیل را شكست داد. وی سپس با دریافت فتوا از روحانیون ارشد آن زمان ازجمله امام محمد غزالی توسی امیران مسلمان مناطق اسپانیا (اندلوس) را هم كه راه اشرافیت در پیش گرفته و زندگی لوكس و تشریفات سلطنتی برای خود ساخته بودند سركوب و بركنار كرد و بار دیگر پرتغال را به متصرفات اسلامی بازگردانید و لقب امیر المسلمین گرفت. وی كه از طوارق بود شهر مراكش را در كشور مغرب و شهر الجزیره را در الجزایر بنا نهاد.

 

1931م:«دیانا دورس» بازیگر انگلیسی فیلمهای سینمایی 23 اكتبر 1931 به نام «دیانا فلاك» به دنیا آمد و چهارم مه 1984 از بیماری سرطان درگذشت. وی به اصرار مادرش وارد حرفه نمایش شده بود و زیبایی او كمك كرد كه در این حرفه شهرت یابد. خودمانی رفتار كردن او در فیلمها و به زبان عامیانه و گاهی به شوخی حرف زدنش سبب شد كه نتواند در هالیوود آمریكا باقی بماند و به انگلستان باز گشت.

تولید كنندگان فیلمهای سینمایی آمریكا در باره او گفته بودند كه دیانا كار بازی در فیلم را جدی نمی گیرد و چون در آرزوی جایزه هنری نیست حس رقابت و انگیزه پیشرفت ندارد. ولی كارگردانان انگلیسی خلاف این عقیده را داشتند.

دیانا پس از خودكشی سومین شوهرش دچار اندوهی طولانی شده بود و با این كه چند سال با داشتن سرطان به كار هنری ادامه داد نتوانست بیش از 53 سال زندگی كند.

 

دیانا دورس


1915م: 23اکتبر 1915 بیش از 25 تا 33 هزار زن آمریكایی كه درخواست به دست آوردن حق رای در انتخابات را داستند در خیابانهای نیویورك راهپیمایی كردند و شعار دادند. این، بزرگترین تظاهرات از این دست بشمار می آید. زنان آمریكا بالاخره پس از اصلاح قانون اساسی این كشور در 1920 تحت عنوان اصلاحیه 19 این حق را به دست آورده اند.

 

راهپیمایی سال 1915 زنان آمریكایی در نیویورك

 

2004م:21 اكتبر 2004 و در آستانه انتخابات دوره ای آمریك،ا ائتلاف آمریكائیان مسلمان اعلام كرد كه از «جان كری» نامزد احراز مقام ریاست جمهوری از حزب دمكرات حمایت می كند. این ائتلاف مدعی شده بود كه صاحب پنج تا هفت میلیون رای است. ائتلاف انجمن های آمریكائیان مسلمان كه گفته شده دارای نزدیك به ده میلیون عضو هستند در انتخابات سال 2000 از جورج بوش حمایت كرده بود. سران ائتلاف در مصاحبه مشترك 21 اكتبر خود گفته بودند كه از سیاست های جورج بوش كه در آن حقوق مدنی و آزادی های مسلمانان به طور كامل رعایت نمی شود و آمریكائیان مسلمان به چشم «تبعه كامل» در نظر نمی آیند خسته شده و رنجش پیدا كرده اند. ظاهرا اشاره آنان به بازداشت انبوه مسلمانان پس از رویدا 11 سپتامبر 2001 بود و نیز بازرسی بدنی هنگام مسافرت و بررسی دقیق و طولانی پیشینه هنگام درخواست كار و یا پروانه و ....

درهمین روز «پت رابرتسون» مدیر شبكه تلویزیونی مذهبی مسیحی اعلام كرد با این كه جورج بوش به توصیه او كه به عراق حمله نظامی نكند گوش نكرد، در انتخابات دوم نوامبر 2004 هم از او جانبداری و برای پیروزی اش تبلیغ می كند.

نتیجه انتخابات به سود جورج دبلیو بوش بود.

 

1817م:«پیر لاروس» دائرة المعارف نویس معروف فرانسه و مولف لاروس 23 اكتبر سال 1817 به دنیا آمد. وفات او در سوم ژانویه سال 1875 اتفاق افتاد.

 

لاروس


1958م:كمیته جوایز نوبل 23 اكتبر 1958 بوریس پاسترناك داستان نگار روس (عكس مقابل) را برنده جایزه ادبی آن سال اعلام كرد. داستان «دكتر ژیواگو» اثر پاسترناك را قبلا از شوروی خارج و در اروپا و آمریكا به زبان انگلیسی چاپ و با تامین هزینه ترجمه و انتشار آن از سوی دولتهای معین كه با شوروی رقابت داشتند در بسیاری از كشورها از جمله ایران توزیع كرده بودند.

با اعلام نام پاسترناك به عنوان برنده جایزه ادبی آن سال، صدای اعتراض از گوشه و كنار بلند شد كه اقدام كمیته داوران، «سیاسی» بوده، نه ادبی و تحت فشار برخی قدرت ها به این اقدام زده است زیرا كه همین یك اثر از پاسترناك در خارج از شوروی انتشار یافته و خود او هم درخواست بررسی تسلیم نكرده و حاضر به قبول جایزه هم نشده و داستان او جز انتقاد از یك روش معمول در شوروی از نظر ادبی به مراتب ضعیفتر از سایر آثاری است كه به كمیته داده شده بود.

این اعتراض ها راه را برای انتقاد در سالهای بعد هموار ساخت، به گونه ای كه در حال حاضر به جوائز ملی و جوائز بعضی بنیادهای دیگر از جمله پولیتزر اهمیت بیشتری داده می شود؛ تا نوبل و سایر کشورها بویژه ملل غیر متعهد زیر فشارند تا به صورت گروهی جوایزی همتراز نوبل بنیادنهند.

 

پاسترناک


92م:«بان كو» مورخ چینی كه با كمك پدر و خواهرش تاریخ سلسله منقرض شده «هان» را جمع آوری كرده بود 23 اكتبر سال 92 میلادی در پی یك محاكمه كوتاه اعدام شد.

وی متهم شده بود كه با بزرگ كردن بیش از واقع دودمان «هان» خواسته است به طور غیر مستقیم دودمان سلطنتی تازه را بد جلوه دهد و تحقیر كند.

از «بان كو» خواسته شده بود كه برای رفع اتهام وارده به خود، كتابی هم در باره پادشاه تازه چین بنویسد كه «بان كو» این پیشنهاد را رد كرده و گفته بود كه رویدادهای جاری به دلیل مشخص نبودن نتایج نهایی آنها و دشوار بودن كشف علل و انگیزه وقوعشان «تاریخ» محسوب نمی شوند و مورخان آینده باید در باره آنها بنویسند نه مورخان هم عصر. مورخان هم عصر می توانند برای آیندگان یادداشت بگذارند.

این استدلال علمی او نیز از سوی پادشاه حمل بر تنفر «بان كو» از خود شد و دستور محاكمه اش را به اتهام انزجار از حاكمیت و دشمنی و تحقیر آن و سرپیچی از اراده سلطان وقت صادر كرد و پس از صدور حكم، دستور اجرای فوری آن را داد. «بان كو» اعدام شد، ولی «تاریخ سلسله هان» نوشته او باقی مانده و نام وی را زنده نگهداشته است. تاریخ سلسله «هان» نوشته «بان كو» یكی از كاملترین تواریخ عهد باستان است.


2008م:اکتبر 2008 از قتل «والری ایوانف» ناشر «تولیاتی ریویو» پنج سال گذشت. او تنها قربانی اوضاع پس از فروپاشی شوروی و تنها روزنامه نگاری نبود كه در شهر صنعتی و مركز كارخانه های اتومبیلسازی منطقه ولگا به دست مافیای روس كشته شده بود. در شهر تولیاتی كه تا مسكو صدها كیلو متر فاصله دارد و به نام دبیر كل پیشین حزب كمونیست ایتالیا تجدید نام شده است از سال 1995 تا 2002 شش روزنامه نگار جان خود را بر سر افشاگری فساد گذارده بودند ـ فسادی كه زاییده ادغام سیاست، كسب و كار، و مافیا در روسیه پس از انحلال شوروی بود. از سال 2000 تا 2003 در روسیه 13 روزنامه نگار منتقد این اوضاع جان خود را از دست دادند. هدف از ترور آنان عمدتا این بود كه نه تنها سد راه ادامه فساد نباشند، بلكه روزنامه نگار دیگری پیدا نشود كه بنویسد: شماری در روسیه اموال عمومی را كه محصول 70 سال سوسیالیسم، و متعلق به همه مردمند دارند غارت می كنند و با ثروتی كه به هم زده اند وزیر و وكیل و ... تعیین می كنند و به این وسیله باقی می مانند و مابقی روس ها را بمانند دوران «سرفدم» استثمار می كنند.

سطور بالا خلاصه ای بود از آن چه كه 17 اكتبر 2003 بر سر گور «والری ایوانف» به مناسبت یکمین سالگرد قتل وی بیان شد و روزنامه ها از جمله نیویورك تایمز به آن اشاره داشتند.

ولادیمیر پوتین در دور دوم ریاست جمهوری خود تا توانست کوشید که به آن وضعیت پایان دهد و اینک در سمت رئیس دولت و رهبر حزب حاکم به این تلاش ادامه می دهد. فسادزدایی سرلوحه برنامه دولت اوست.

 

والری ایوانف

 

1983م:قرارگاه نظامیان اعزامی رونالد ریگن رئیس جمهوری وقت آمریكا به لبنان بامداد 23 اكتبر 1983 در نزدیكی فرودگاه بیروت منفجر شد و بر اثر فروریختن این ساختمان چهار طبقه 241 نظامی و عمدتا مورین (Marines کماندو دریا برد) كشته شدند. در آن سپیده دم راننده یك وانت پر از مواد منفجره با کوبیدن خودرو خود به ساختمان، این انفجار را به وجود آورده بود. این وانت نسبتا بزرگ علاوه بر راننده، یک سرنشین دیگر هم داشت.

دو دقیقه پس از این رویداد، انفجار مشابهی در قرارگاه نظامیان اعزامی فرانسه در گوشه دیگری از بشهر یروت روی داد كه باعث مرگ 58 تن شد. این دو رویداد باعث شد که رونالد ریگن تصمیم به انتقال نظامیان آمریکایی به ناوهای این کشور در آبهای لبنان بگیرد. مورخان نوشته اند که با این دو انفجار انتحاری، جهان وارد دوران انفجارهای انتحاری شده است و بنابراین، رویدادهای 23 اکتبر 1983 بیروت فصل تازه ای از مبارزه در تاریخ عمومی بازکرده است - فصلی که هر روز مطلب و عکس تازه ای بر آن افزوده می شود. به نوشته مورخان، قدرت انفجاری موادی که در وانت حمل می شد برابر 6 هزار کیلو گرم "تی ان تی" بود. این وانت پس از عبور از بلوکهای سیمانی، و سیمهای خاردار خودرا به ساختمان قرارگاه نظامیان آمریکایی کوبیده بود. در آن لحظه، تنها خلبان یک هلی کوپتر آمریکایی شاهد این صحنه بود و از بالا، حرکت وانت را به گرد ساختمان و پارکینگ آن دنبال می کرد.

 

آن چه كه از ساختمان قرار گاه باقی مانده بود

 

2004م:«پال نیتسهPaul H. Nitze» یكی از معماران سیاست سختگیرانه آمریكا نسبت به شوروی و كشورهای رقیب و غیر دوست 19 اكتبر 2004 در 97 سالگی درگذشت. وی دهها سال بدون این كه «رسما» سمتی داشته باشد در حد یك وزیر و مشاور ارشد به هشت رئیس جمهوری آمریكا در تنظیم و اداره سیاست خارجی این كشور كمك كرد و در حقیقت گرداننده امور در پشت صحنه، و مردی بسیار متنفذ و موثر بود كه می كوشید كمتر در انظار دیده و در مصاحبه ها شنیده شود. گفته شده است وی بود كه در نیمه قرن بیستم موضوع ایجاد «اطاق فكر» و «نشست مشترك كارشناسان و استادان» هر رشته را در جوار دفتر رئیس كشور و هر مدیر ارشد دیگر مطرح ساخت كه پذیرفته شده و اینك در برخی از كشورها مورد توجه است. پال گفته بود كه درباره این اطاقها و نشست ها نباید تبلیغ شود، باید تا حدی نامرئی باشند تا اعضایشان تحت نفوذ صاحبان منافع قرار نگیرند و تلقین نشوند.

«نیتسه» انستیتوهای مطالعات استراتژیك و تحقیقات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پیشرفته متعدد ازجمله مدرسه مطالعات بین المللی پیشرفته جانز هاپكینز را تاسیس كرده است كه برای آمریكا مطالعه و تفكر كنند و پیشنهاد دهند. انستیتوی فارین پالیسی (سیاست خارجی) نیز از موسساتی است كه او آن را به وجود آورده است. نیتسه بود كه كارتر را مجبور به خروج از قرارداد سالت ـ 2 كرد. وی از ماجرای ورود نیروهای شوروی به افغانستان استفاده كرد و به كارتر توصیه كرد كه آن را بهانه قرار دهد و از سالت 2 خارج شود. نیتسه عقیده داشت كه قراردادهایی نظیر سالت باعث خواهند شد كه هزینه نظامی مسكو كاهش یابد و سران كرملین به مسائل داخلی و رفاه توجه كنند و نظام سوسیالیستی شوروی تثبیت شود و در جهان الگو قرار گیرد. ریگن بیش از سایر سران آمریكا از نیتسه حرف شنوی داشت. وی به ریگن گفته بود كه قرارداد خارج ساختن موشكهای برد متوسط دو كشور از اروپای مركزی به سود آمریكاست و او را ترغیب به امضای چنین موافقتنامه ای با شوروی كرده بود.

نیتسه از سال 1950 كار برنامه ریزی برای محاصره شوروی را آغاز كرده بود. توصیه او این بود كه شوروی از درون باید فرو بپاشد زیرا در صورت وقوع جنگ، جهان از میان خواهد رفت و در یك جنگ اتمی چیزی باقی نخواهد ماند و سیاست فروپاشی شوروی از درون كه طراح آن «نیتسه» بود در اواخر سال 1991 به همان نتیجه ای رسید كه او مراحل آن را در نظر گرفته بود.

نیتسه در دهه 1970 پیش بینی كرده بود كه به مرور زمان از میزان تعصب رهبران شوروی به كمونیسم كاسته خواسته خواهد شد و حاضر به قربانی كردن برخی از اصول آن در هر سازشی خواهند شد. لذا فعلا باید كاری كرد كه از پرداختن به تامین رفاه مردم بازمانند و متوجه امورفرعی و وقت گیر و بی نتیجه شوند. رفاه مردم از میزان ناراضیان داخلی خواهد کاست و امیدی به فروپاشی از درون باقی نخواهد گذارد.

 

Paul H.Nitze

 

2005م:آژانس فرانس پرس 22 اكتبر 2005 در گزارشی به نقل از لارنس ویلكرسونL. Wilkerson نوشته بود كه (در آن زمان) چنی (معاون جورج دبلیو بوش) و رامسفلد (وزیر دفاع که بعدا کناره گیری کرد) مهار سیاست خارجی آمریكا را به دست دارند. ویلكرسون (یك سرهنگ بازنشسته) رئیس دفتر ژنرال پاول در طول تصدی وزارت امور خارجه آمریكا در آخرین جلسه فاروم سیاست خارجی كه در محل بنیاد آمریكای نوین تشكیل شده بود گفته بود كه بوش به جزئیات سیاست خارجی توجه ندارد و رامسفلد و چنی (با ایجاد یك محفل دسیسه) رئوس سیاست خارجی آمریكا را برپایه منافع اصحاب سرمایه و كمپانی های این كشور تنظیم می كنند و مسئله عراق محصول كار این كانون دو نفره است. نگاه این دو به كره شمالی و ایران هم به همین گونه است.

ویلكرسون 16 سال از همكاران نزدیك ژنرال پاول بود. از اظهارات ویلكرسون چنین نتیجه گرفته شده است كه بانو رایس وزیر امور خارجه (در دور دوم ریاست جمهوری بوش) نقشی عمده در برنامه ریزی سیاست خارجی آمریكا ندارد. عكس بالا، بوش را میان چنی معاون خود و رامسفلد وزیر دفاع وقت آمریكا نشان می دهد.

 

چه كسانی سیاست خارجی دولت جورج بوش را برنامه ریزی می كنند

 

2005م:22 اكتبر 2005 در حالی كه «لویس لیبیLibbY»، یك مقام دیگر كاخ سفید متهم به «لو دادن» والری پلیم Valerie Plameجاسوسه سیا شده بود، شبكه های تلویزیونی آمریكا برای نخستین بار عكس این زن را به صورتی كه در بالا آمده است پخش كردند. در آن زمان لیبی رئیس دفتر دیك چنی معاون رئیس جمهوری آمریكابود. قبل از او، «كارل رو» از مشاوران جورج بوش متهم به افشاء نام «والری پلیم» شده بود.

طبق پرونده ای كه در دستگاه قضایی آمریكا در دست بررسی است و تاكنون دو روزنامه نگار و دو مقام ارشد كاخ سفید در آن تحت تعقیب قرار گرفته اند، در پی تكذیب اتهام خرید اورانیوم از سوی صدام حسین از کشور نیژر توسط جوزف ویلسون شوهر والری كه یك دیپلمات وزارت امور خارجه آمریكا بود و مامور رسیدگی به آن معامله احتمالی شده بود، مقامات كاخ سفید از راه انتقام گیری از او، نام زنش والری را فاش ساخته بودند كه در روزنامه ها انتشار یافته بود. افشای نام مامور اطلاعاتی آمریکا از سوی هرمقام، طبق قانون تاسیس «سیا» عملی غیر قانونی بوده است. رسیدگی در این زمینه كه به «پلیم گیت» معروف شده است، با وجود محکومیت یافتن "لیبی" و از دست دادن مقام خود ادامه دارد. جورج دبلیو بوش رئیس جمهور آمریکا با استفاده از اختیارات قانونی خود مجازات لیبی را تخفیف داد که باعث انتقادهای متعدد شد. اصحاب نظر براین عقیده اند که در دوران حکومت رئیس جمهور بعدی آمریکا، حقایق بیشتری در این زمینه به دست خواهد آمد؛ مخصوصا که بانو والری مصرا قضیه را دنبال می کند، زیرا که با افشاء نام، وی شغل خودرا از دست داده و از این بابت دچار زیان شده است.

 

پلیم گیت

 

2005م:اخبار مربوط به گسترش آنفلوآنزای مرغی در اروپا و آمریكای لاتین كه منشا آن آسیا بوده است، در نیمه دوم اكتبر 2005 باعث نگرانی آمریكاییان از این بابت شده بود.

22 اكتبر 2005 شبكه «سی بی اس» در اخبار مشروح خود گفت كه وجود آنفلوآنزای مرغی در كرواسی و انگلستان هم تایید شده و در آمریكای لاتین مرزهای پنج كشور منطقه «آندز» بسته شده بود. در انگلستان این بیماری در طوطیانی كه از آمریكای لاتین وارد شده بودند مشاهده شده و در كرواسی لاشه شماری قوی مهاجر كه از این بیماری مرده بودند به دست آمده بود.

در آن زمان، ترس آمریكایی ها از این بیماری به قدری بود كه فروش و خوردن مرغ را به حداقل رسانیده و هركس با یك عطسه گمان می برد كه به آنفلوآنزای مرغی دچار شده است. این شبكه سپس با Luisa Conlan لوئیسا كانلن كه به فرانسه سفر كرده و در بازگشت به آمریكا دچار علائم سرماخوردگی شده و نیمه شب از ترس ابتلاء به آنفلوآنزای مرغی و انتقال این بیماری(H5N1) از فرانسه به آمریكا، به اورژانس بیمارستان رفته بود مصاحبه كرد. پزشكان بیمارستان كه نخست این موضوع را به مركز پیشگیری از بیماری های واگیر گزارش كرده بودند بعدا اعلام داشتند كه بیماری بانو لوئیسا سرماخوردگی عادی بود ولی نگرانی او امری قابل درک بوده است.

 

Luisa Conlan


1021: سلطان محمود غزنوی تصرف كشمیر را تكمیل كرد. وی قبلا مناطق غربی هندوستان (پاكستان امروز) را تصرف كرده بود.

1944: ارتش سرخ ( شوروی) در تعقیب نیروهای آلمان وارد مجارستان شد.

1954: چهار دولت فاتح جنگ جهانی دوم موافقت كردند كه به حالت اشغال نظامی آلمان پایان دهند و با حفظ نیروهای خود در دو قسمت آلمان در امور دو آلمان مداخله نكنند. نیروهای نظامی آمریکا ، انگلستان و فرانسه بعدا به نام " ناتو " در آلمان غربی و نظامیان شوروی تحت نام پیمان ورشو در آلمان شرقی ماندگار شدند که پس از فروپاشی شوروی و تامین وحدت آلمان ، نظامیان روسیه به تصمیم یلتسین از از آلمان خارج شدند اما نیروهای دیگر همچنان در آنجا مانده اند!.

1956: برخی مردم از مجارستانی ها بر ضد استالینیسم و ادامه استقرار نیروهای شوروی در آن کشور ــ نه سوسیالیسم ــ بپا خاستند. این قیام كه از سی ام اكتبر با ورود تانكهای شوروی به خیابانها سركوب شد در پی مخالفت شوروی با عقاید «ایمر ناگی» نخست وزیر مجارستان كه دم از «دمكراسی سوسیالیستی» زده بود آغاز شد. سران شوروی «دمكراسی سوسیالیستی» را یك میان بر به سوی كاپیتالیسم خوانده بودند. این واقعه همزمان با بحران آبراه سوئز روی داده بود.

1956: برای نخستین بار به جای فیلم، شبكه های تلویزیونی آمریكا كاست ویدیویی مغناطیسی برای تهیه برنامه های خود بكار بردند.

2004: در سن دیاگو ( كالیفرنیا ) تنی چند از افراد خانواده نظامیان به شبكه سی بی اس گفتند كه دریافتی ماهانه نظامیان كافی نیست و متوسط آن با این گرانی ها یكهزار و یكصد دلار است و بعضی اوقات آنان مجبور می شوند از «فود لاكر» های پایگاه مواد غذایی رایگان دریافت دارند.

2004: فیلمهای مربوط به آزمایش موشكی تازه ایران از شبكه های تلویزیونی آمریكا پخش شد. از حجم خبر و فیلم پرتاب موشك از شبكه های تلویزیونی آمریكا چنین بر می آمد كه آن را بیش از حد چشمگیر كرده بودند. آمریكائیان عادت نداشته اند كه ببینند موشك كشور كوچك و ضعیفی به مانند موشكهای كروز آنها از سكوی متحرك به آسمان زبانه بكشد.

منبع:iranianshistoryonthisday.com