اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ -5 آذر



240م:آخرین جنگ اردشیر پاپگان با امپراتوری روم (به نوشته مورخان اروپایی، جنگ «باربالیسوس») 26 نوامبر سال 240 میلادی با پیروزی قاطع ایران به پایان رسید. این آخرین جنگ اردشیر پاپكان با رومیان بود كه سال بعد درگذشت.

هشت سال پیش از آن (سال 232 میلادی) جنگ شدیدتری میان اردشیر و رومیان (درترکیه امروز) روی داده بود که الکساندر سه وروس امپراتور وقت روم آن را فرماندهی می کرد. سه وروس برای راه اندازی این جنگ و قطع پیشروی ایرانیان در قلمرو غرب، در سال 231 میلادی به آنتیوک (انتاکیه) آمده و در آنجا استقرار یافته بود. در این جنگ 60 هزارنظامی رومی كشته، زخمی و یا اسیر شده بودند. سه وروس پیش از آغاز جنگ، لژیونرهای رومی را از سه جهت به سوی قلمرو ایران فرستاده بود که اردشیر هر سه دسته را شکست داد. عمده تلفات مربوط به ستون جنوبی بود که به سوی تیسفون (پایتخت) پیش می آمد.

 

اردشیر پاپکان

 

1743م:نادرشاه افشار پس از اخراج اروپاییان از بحرین و تصرف مسقط و عمان، در نوامبر سال 1743 بزرگان كشور و افسران ارشد ارتش را برای بررسی طرح بازسازی نیروهای مسلح ایران به اردوگاه خود دعوت كرد. منشی نادر طبق معمول شرح مذاکرات را با ذکر تاریخ نوشته است که تاریخ تشکیل جلسه با تبدیل به میلادی گریگوری؛ 26 نوامبر بود. در این جلسه نادر برنامه خود را مطرح ساخت و گفت که طبق طرح او، ارتش ایران در هیچ واحد زمانی نباید كمتر از چهارصد هزار نیروی آماده در اختیار داشته باشد. این طرح همچنین شامل ایجاد یك نیروی دریایی بزرگ بود كه بتواند یك تنه از عهده ناوگان اروپاییان برآید. نادر در این جلسه گفته بود كه چون وسعت اروپا كم است، سران اروپا دست از سر كشورهای دیگر برنخواهند داشت و ایران مكلف است كه از منطقه در برابر چشمداشت اروپاییان دفاع كند. در همین نشست، از نادر خواسته شد كه بر سر اداره «شهر نجف» با عثمانی مصالحه نكند و او فی المجلس از منشی اش خواست كه به امپراتور عثمانی در این زمینه نامه بنویسد و تاكید كند كه بزرگان ایران نمی خواهند عثمانی چشمداشت به نجف داشته باشد.

بعدا در این باره میان دو دولت مذاكره شد و عثمانی در سال 1746 از دعاوی خود در مورد نجف صرف نظر كرد و این شهر كاملا در كنترل ایران قرار گرفت.

نادر كه دراكتبر 1688 (طبق برخی نوشته ها 22 اكتبر!) در دستگرد خراسان به دنیا آمده بود در جریان كودتای دهم ژوئن 1747 قوچان كشته شد. با قتل نادر، بسیاری از برنامه های او متوقف ماند. مورخان غرب، نادرشاه را ناپلئون خاورزمین لقب داده اند. نادر با این كه یك نظامی بود، از مشورت با افراد دانا و مجرب در انجام كارها و برنامه هایش خودداری نمی كرد.

 

آرامگاه نادر در خراسان


1907م:26 نوامبرسال 1907 (آذر 1286) مجلس جدید التاسیس شورا بودجه دربار را سیصد هزار تومان كسر و به پانصد هزار تومان كاهش داد و شهریه زنان ناصرالدین شاه را هم حذف كرد.

این تصمیم مجلس كه مورد تائید ناصرالملك رئیس الوزراء وقت قرار گرفته بود محمدعلیشاه را به خشم آورد و دیگر، كینه مجلس را تا به توپ بستن و انحلال آن از دل بیرون نكرد.

محمدعلیشاه كه تحت فشار روسیه و شماری كم از روحانیون بود تا مجلس را منحل كند نمایندگان مجلس را احضار و به آنان در مورد كاهش بودجه دربار اخطار كرد و گفت كه از حدود خود تجاوز كرده اند. ناصرالملك كه خشم شاه را دید از سمت خود كنار گیری كرد. دولت روسیه - رقیب استعماری انگلستان - كه مجلس را تحت حمایت انگلستان می پنداشت و كمك انگلستان به مشروطه خواهان را از همان آغاز كار عملی بر ضد خود می دانست با مجلس و مشروطیت میانه خوبی نداشت.

در پی اخطار شاه به نمایندگان مجلس، مخالفان مجلس از فرصت استفاده کرده و دست به اجتماع زدند و ساختمان مجلس در بهارستان را مورد حمله قرار دادند كه گارد مجلس دست به تیراندازی زد و از طرفین چند تن كشته و یا مجروح شدند.

احتشام السلطنه رئیس مجلس برای اقامه شكایت از این وضعیت نزد شاه رفت كه محمدعلی شاه دستور داد او و برادرش را كه همراه وی بود شلاق زدند و در همانجا (كاخ گلستان) بازداشت كردند.

محمد علیشاه سپس ناصرالملك مستعفی و وزیران كابینه اش را خواست و آنان را هم كتك زد و بازداشت كرد كه نماینده دولت انگلستان!! بملاقات شاه شتافت كه ناصر الملك از دولت انگلستان نشان دریافت داشته و با كسی كه دارای مدال و نشان انگلستان است نباید چنین رفتار شود!! و شاه گفت اگر چنین است بهتر است كه ناصرالملك همین امروز از ایران خارج و به انگلستان برود و در آنجا زندگی كند كه چنین شد.

این رویداد (مداخله نماینده لندن) نشانه نهایت بدبختی و فلاكت یك ملت است ــ ملتی كه روزگاری یک ابر قدرت نظامی بود و زمانی نیز در دانش و ادبیات مرتبه ای برجسته در جهان داشت. باید دلایل این فلاكت دقیقا كشف و به مردم اعلام شود تا از وطن مراقبت بیشتر کنند.

 

محمدعلی شاه

 

1321ش:محمدعلی فروغی ادیب، سیاستمدار و دولتمرد پنجم آذرماه 1321 در گذشت. وی كه سه بار نخست وزیر، یك بار رئیس مجلس، چندبار وزیر و یك بار رئیس دیوان عالی كشور شده بود هنگام فوت 67 ساله بود. فروغی دو روز پس از تجاوز نظامی انگلستان و شوروی به ایران و كناره گیری علی منصور، به نخست وزیری ایران منصوب و اشغال نظامی وطن ما در دوران نخست وزیری او تكمیل شده بود. سرلشكر احمد نخجوان در كابینه فروغی كفالت وزارت جنگ را برعهده داشت كه بدون اطلاع رضاشاه (فرمانده كل قوا) و مجلس و هر گونه اشاره قبلی، در روزی كه مردم انتظار داشتند ارتش نیرومند آنان به دفاع از وطن در برابر مشتی نظامی فرسوده متجاوز برخیزد، با بخشنامه ای سربازان را مرخص كرد!. فروغی در همان چند روز اول نخست وزیری زیر بار قرار داد تسلیم ایران رفت. وی با رضا شاه میانه خوبی نداشت.

 

فروغی

 

1330ش:پنجم آذرماه 1330 (26 نوامبر 1951) دكتر مصدق رئیس وقت دولت كه پس از شركت در جلسه شورای امنیت سازمان ملل و دیدار با سران دولت آمریكا به تهران بازگشته بود ضمن دادن گزارش مشروح سفر خود به مجلس گفت: ماحصل این است كه انگلستان كه 150 سال بر ایران آقایی كرده به هیچوجه نمی خواهد كه ایرانیان امور نفت خود را به دست داشته باشند و ما باید خود را برای كار شكنی ها و توطئه های بیشتری آماده كنیم. انگلستان دچار این توهم شده كه دست برداشتن از نفت خاورمیانه برایش نوعی خودكشی است لذا همه تلاش را بكار می برد كه (سران) دولتهای دارای نفت، «بله قربان گو» و وابسته به خودش باشند.

دكتر مصدق پیش از شركت در جلسه پارلمان گفته بود كه باید همه برنامه ها و روش های استعماری را كه در طول زمان به ما تحمیل شده است از جمله روش استخدام دولتی، نظام اداری (بوروكراسی)، روزنامه نگاری، كتاب نویسی، برنامه های تحصیلی و ... را به تدریج اصلاح كنیم تا جنبش استعمارزدایی مان تكمیل شود و واقعا «خودمان» باشیم. ما باید خودمان بدانیم و مردم را هم آگاه كنیم كه از قرن پانزدهم (برتری غرب) دولتهای سلطه گر نمی خواهند ملل دیگر به ویژه مللی كه قبلا «قدرت و ابرقدرت بودند» از جمله ایرانیان پیشرفت داشته باشند زیرا كه «قدرت» ناشی از پیشرفت، و پیشرفت به دست نمی آید مگر این كه درآمد ملی را در راه حصول به آن به مصرف برسانیم. یك كلام: ثروت ملی و عمومی ما باید كلا در دست خودمان باشد. ملت نیرومند بر سر مال خود و برنامه هایش با دیگران چانه نمی زند. سلطه گر كه از این راه نان می خورد و درنتیجه می خواهد همیشه آقایی كند چشم دیدن پیشرفت و همبستگی ما را ندارد و می كوشد تا تفرقه ایجاد كند. سلطه گر دائما به دنبال یافتن حلقه های ضعیف تر یك ملت است و نباید میان ما بزدل و سازشكار وجود داشته باشد. بزدلی در این برهه دست كمی از خیانت ندارد. آن چند نفری را كه من می شناسم و فعلا نمی خواهم نام ببرم نباید به خاطر مال و مقام زودگذر و ناپایدار «تیرآور» دشمن باشند و مردم را بیجهت بترسانند و جوّ بیم و تزلزل را كه از آغاز این قرن (سده 20) دیپلماسی و از ابزار سلطه گران شده است ترویج دهند. تفسیر مطبوعات كشورهای سلطه گر را كه به اشاره این دولت ها و پرداخت پول (رشوه) منتشر می شود نباید در كشورما مورد نقل قول قرارگیرد و به عنوان سند به خورد ایرانیان داده شود. این خیانتی است به ملت و فرزندان و بستگان خودشان كه جزیی از این ملت بزرگوار هستند.

انتشار این اظهارات از رادیو، ایرانیان را بیش از پیش بر ضد استعمار و سلطه و نیز دولت لندن و عواملش بر انگیخت و تظاهرات متعدد برپا شد و دفتر روزنامه های مورد سوء ظن مورد حمله قرار گرفت. از همان زمان توجه ایرانیان به گروههای چپ جلب شد و كار حزب توده رونق بیشتری گرفت و ....

 

2005م:بیست و ششم نوامبر 2005 شبكه های تلویزیونی آمریكا و بامداد روز بعد روزنامه های این كشور سخنان احمدی نژاد رئیس جمهور ایران در اجتماع بسیجیان را، بر پایه روش كار خود تنظیم و منعكس كرده بودند. مقایسه این مطالب با مطالبی كه در روزنامه های تهران چاپ شده بود، برداشت رسانه های آمریكایی (ازلحاظ انتخاب جملات و بندهای نطق جهت نقل) تندتر به گوش می خورد.

ترجمه چند پاراگراف بالایی این سخنان از روزنامه «USA Today» پرتیراژ ترین روزنامه سراسری آمریكا از این قرار است:

«... رئیس جمهور «هارد - لاین» ایران شنبه (26 نوامبر 2005) گفت كه دولت بوش (درارتباط با مسائل عراق) باید به اتهام ارتكاب جنایات جنگی محاكمه شود. او بدون ذكر مستقیم نام آمریكا و جورج بوش، غرب را از بابت وارد آوردن فشار به ایران كه برنامه اتمی خود را محدود سازد تقبیح كرد. احمدی نژاد گفت: شما، كه علیه مردم بی گناه اسلحه اتمی بكار برده اید، شما كه در عراق از گلوله اورانیوم (ضعیف شده) استفاده كرده اید باید به عنوان جنایتكاران جنگ در دادگاه محاكمه شوید (اشاره او به «شما كه»، مقامات دولت آمریكا بودند). احمدی نژاد استفاده از گلوله های اورانیومی را در عراق روشن نساخت ولی معلوم است كه هدف او استفاده از گلوله های توپ حاوی اورانیوم ضعیف شده بود كه باز دارای تشعشعات خفیف رادیواكتیو هستند و از تفاله اورانیوم غنی شده برای تهیه سوخت هسته ای به دست می آیند. گفته شده است كه نیروهای آمریكایی و انگلیسی در عراق دست كم 120 تن از این گلوله ها را تا كنون بكار برده اند. احمدی نژاد در سخنان روز شنبه خود با این لحن اضافه كرده بود: در این دنیا، شما كی هستید و چه كاره اید كه ایران را متهم می كنید فعالیت اتمی با هدف نظامی دارد؟!.

احمدی نژاد كه در مراسم سالروز تاسیس نیروی شبه نظامی «بسیج» مركب از افراد داوطلب شركت كرده بود و بیانات او مستقیما از تلویزیون ملی پخش می شد سپس ضمن رد نگرانی غرب از برنامه اتمی ایران گفت: آنان (اشاره به غرب) با چنان لحنی سخن می گویند كه دیگران تصور كنند كه ارباب و آقای جهان هستند، آنان در حالی كه هر روز بر زرادخانه های هسته ای خود می افزایند از ما می خواهند كه برنامه اتمی مسالمت آمیز و غیرنظامی خود را متوقف سازیم.»....

یو اس ای ـ تودی در خبر خود سپس به سابقه ایجاد بسیج و این كه امروز دارای 9 میلیون عضو است و هدف آن است كه این شمار به 20 میلیون برسد پرداخته بود.

شبكه های تلویزیونی آمریكا به قسمتهای دیگر اظهارات احمدی نژاد از جمله «پایان دوران سازشكاری» و «تاسف از وجود افراد سازشكار درگذشته» نیز اشاره كرده بودند. این شبكه ها همچنین این قسمت از بیانات احمدی نژاد را نقل كرده بودند كه گفته بود: ما به خاك هیچ ملتی چشم طمع نداریم و در هیچ موردی هم اجازه و امكان نمی دهیم كه كوچكترین حق از ملت ایران سلب شود.

28 نوامبر 2005 برخی از مفسران آمریكایی چند نطق اخیر احمدی نژاد به ویژه نطق مربوط به پاك ساختن گیتی از وجود اسرائیل و اظهارات شنبه این هفته او را نشانه بازگشت تدریجی وضعیت دوران نیمه اول دهه 1980 به ایران خوانده بودند. بعضی از مفسران همچنین تعجب خود را از وجود تفاوت در چاپ اظهارات روز شنبه احمدی نژاد در روزنامه های تهران نشان داده بودند. طبق قواعد خبرنویسی، نقل قولها در زبان مادری باید عینا صورت گیرد، بدون كوچكترین تغییر.

 

عكسی را كه «USA Today» از احمدی نژاد با خبر خود چاپ كرده بود


1637م:«Discours de la Methode» مهمترین اثر فیلسوف و ریاضی دان فرانسوی، رنه دكارت (متولد 31 مارس سال 1596 و متوفا در 11 فوریه 1650) 26 نوامبر سال 1637 انتشار یافت.این كتاب روش تازه«یافتن حقیقت» را به دست می دهد.

در همین كتاب است كه وی می گوید : تافكر می كنم (می توانم فكر كنم) زنده هستم، و یك زنده باید به جامعه فایده برساند.

عقاید و نظریه های دكارت كه از مهمترین فلاسفه اروپا قرون جدید بشمار می رود بیش ازهر اندیشمند دیگر در دوران معاصر مورد استفاده بوده است. تعریف او از جامعه كه به صورت یك فرمول ریاضی عرضه شده همیشگی و جاویدان خواهد بود و هر روز به آن استناد و بر پایه اش قانون نوشته می شود.

دكارت نخستین اندیشمندی بود كه روش ارسطو را دنبال نكرد و برای تحقیق و اثبات، یك روش علمی در پیش گرفت كه به انقلاب در فلسفه تعبیر شده است. وی رابطه فلسفه با الهیات را تغییر داد.


1491م:25 نوامبر 1491 محاصره «گراندا Granada» آخرین شهر مسلمان نشین اسپانیا (ال آندلس Al - Andalus) توسط نیروهای متحد اسپانیایی (آراگون و کاستیل) آغاز شد. گرانادا سال بعد (سال 1492) سقوط کرد و حکومت مسلمانان در اسپانیا پس از 712 سال پایان یافت. مسلمانان در سال 780 میلادی بخش بزرگی از شبه جزیره ایبریا (اسپانیا و پرتغال) را تصرف کرده و در آنجا تشکیل حکومت داده بودند. اسپانیایی ها این مسلمانان را مورو Moro (تیره پوست) نامیده اند که انگلیسی زبانها موریش می گویند. موروهای آن زمان ترکیبی از اعقاب اعراب، بربرها و سیاهان شمال غربی آفریقا بودند. واژه موراکو (مراکش ـ المملکت الغربیه) سوای «مورو» است.

اندیشه یافتن راههای دریایی و استعمار سرزمین های دیگران پس از این پیروزی به مغز سران دولت متحد اسپانیا راه یافت و به کریستوفر کلمبوس ماموریت این کار را دادند و وی در همین سال (سال 1492) به قاره آمریکا رسید. پرتغالی ها قبلا بر راههای دریایی به شرق از طریق جنوب آفریقا دست یافته بودند.


1789م:چهارمین پنجشنبه هر ماه نوامبر در ایالات متحده روز شکرگزاری و تعطیل عمومی است. جورج واشنگتن نخستین رئیس جمهور این فدراسیون 26 نوامبر 1789 به کنگره (پارلمان) پیشنهاد کرده بود که روز «شکرگزاری» را رسمیت دهد که کنگره این پیشنهاد را تصویب کرد. از سال 1863 چهارمین پنجشنبه هر ماه نوامبر «روز شکرگزاری» تعیین شد و از سال 1941 به تصمیم روزولت رئیس جمهور وقت به صورت تعطیل رسمی سراسری (فدرال) درآمد. از هفده دهه پیش از تصمیم جورج واشنگتن، مهاجران اروپایی در نوامبر هرسال از اینکه مهاجرت آنان موفقیت آمیز بوده و دارای کشوری وسیع و پرنعمت شده بودند مراسم شکرگزاری برپا می داشتند. نخستین دسته مهاجران انگلیسی که به شمال شرقی ایالات متحده امروز (نیواینگلند) رسیده بودند در نخستین نوامبر با سرمای سخت و گرسنگی رو به رو شده بودند که بومیان (سرخپوستان) محل به کمک شتافتند و بوقلمون به آنان دادند. این مهاجران که به این ترتیب سرما و گرسنگی را پشت سر گذارده بودند هرسال در این ماه شکرگزاری می کردند، گرد هم جمع می شدند و بوقلمون (بوقلمون وحشی) می خوردند که این رسم عمومیت یافته و تا به امروز باقی مانده است. بعدا همین مهاجران اروپایی به جای سازش و همزیستی با بومیان تا توانستند آنان را کشتند و باقیمانده را به رزرویشن ها فرستادند و اراضی و املاکشان را تصاحب کردند.


2006م:25 نوامبر 2006 شبكه های تلویزیونی آمریكا فیلم خبری دادن «نشان پاكستان» به هو جینتائو رهبر چین را با ذكر نام اصلی نشان (Nishan e Pakistan) پخش كردند و برای این كه مخاطبان آنها بدانند كه «نشان پاكستان» چیست، اضافه كردند كه «نشان» یك واژه فارسی است به معنای مدال، و گفتند كه بیشتر واژه های اردو، فارسی است.

این نشان كه عالی ترین نشان پاكستان است 24 نوامبر 2006 به «هو» داده شده بود. هو جینتائو پس از دیدار از هند، برای یك دیدار چهار روزه از پاكستان وارد این كشور شده بود. رهبر چین در هند گفته بود كه اگر چین و هند به همین راه (راهی كه در چند سال اخیر در پیش گرفته اند) پیروزمندانه ادامه دهند، پیش بینی مورخان، كه قرن 21 قرن آسیا است تحقق خواهد یافت.

«هو» در این سفر به پاكستانی ها قول داد كه كمك سازنده به حل اختلافات دو کشور پاکستان و هند كند. نشان پاكستان به خاطر شایستگی «هو» در مدیریت به او داده شده بود.

 

«هو» با نشان پاكستان


2008م: 26نوامبر 2008 گروهی مسلح مرکب از ده مرد جوان در شهر بندری 17 میلیونی مومبای هند (بمبئی) وارد ده مرکز از جمله هتل معروف و 104 ساله و 565 اتاقه «تاج محل» متعلق به «راتان تاتا» از پارسیان هند و هتل اوبروی Oberoi، کافه معروف لئوپلد متعلق به یک پارسی به نام فرهاد جهانی، یك كانون یهودیان، یک پاسگاه پلیس و یك ایستگاه قطار شدند و دست به تیراندازی و انفجار زدند و در آن دو هتل با هدف سپرقراردادن، مرتکب گروگانگیری هم شدند. این افراد در آغاز کار دو به دو حرکت می کردند، هرکدام یک کوله پشتی داشتند، قیافه ای شبیه دانشجو به خود داده بودند و آرام و خونسرد بنظر می آمدند. آنان پس از اتمام کار در یک هدف خود به سوی هدف دیگر می شتافتند. دو تن از این افراد در ایستگاه قطار (ایستگاه نهایی بنام Shivaji) پلاتفورم به پلاتفورم رفتند و بدون اینکه در جستجوی هدفی خاص باشند همه جا دست به تیراندازی و انفجار نارنجک زدند. در این محل که سرپوشیده (مسقّف) نبود جمعا 53 تن کشته شدند. در اینجا یک عکاس که جهت رفتن به خانه در انتظار آخرین قطار بود شاهد این ماجرا بود و از صحنه، چند عکس گرفت که «سند تاریخ» شده اند.

دولت هند به كمك پلیس محلی، كماندو و چترباز فرستاد و ماجرا تا بعد از ظهر جمعه 28 نوامبر به وقت آمریکا و بامداد شنبه به وقت هند و به مدت 60 ساعت ادامه داشت. پیش از غروب آفتاب 28 نوامبر، پلیس با خارج ساختن 400 تن باقیمانده ساکنان هتل تاج محل، پایان قضیه را اعلام داشت و افزود که تنها یکی دو فرد مسلح در هتل باقی مانده اند. با از میان رفتن این دو تن که مرگشان بامداد 29 نوامبر به وقت مومبای اعلام شد ظاهرا 9 تن از این افراد مسلح کشته شدند. دو جوان مسلحی که در ایستگاه راه آهن مرتکب تیراندازی و هیاهو شده بودند هنگام فرار با یک وانت، که آن را با زور تصاحب کرده بودند زیر آتش پلیس قرارگرفتند که یک نفرشان کشته و نفر بعدی به نام "محمد اجمل امیر قصّاب" دستگیر شد. وی تنها فردی از مهاجمان است که دستگیر شده و گفته است که پاکستانی است. در جریان زد و خورد، افراد مسلح برخی از قسمتهای هتل تاج محل مومبای را آتش زدند. آتش نشانی شهر جمعی از ساكنان دو هتل را كه عمدتا خارجیان بودند از پنجره های طبقات بالا خارج ساخته بود. تنها یک نفر كه قبلا رهایی یافته بود گفته بود كه افراد مسلح از آنان اوراق هویت می خواستند و می پرسیدند كه از اتباع كدام كشور هستند و تنها آمریكاییان و انگلیسی ها را به گروگان می گرفتند و بقیه را رها می ساختند تا خارج شوند. دیگران این گفته را تایید نکردند و گفتند که مهاجمان اصرار به کشتن نداشتند و دنبال افراد معین نبودند. آنان حتی عربها را که برای یک نشست در هتل بسر می بردند با دیگران به یک چشم می نگریستند. بنظر می رسد که قصد آنان تنها ارعاب و چیزی از این دست و شاید هم تحریک سیاسی و برهم زدن نظم آسیای جنوبی بوده است!. 29 نوامبر جمع تلفات 195كشته و 295 مجروح اعلام شده بود که 18 تن از مقتولین خارجی بودند و ازجمله شش آمریکایی و یک تن از آنان انگلیسی. بعدا این ارقام اصلاح شد و اعلام شد که 173 تن کشته و 308 نفر مجروح شده بودند. در کانون یهودیان 9 تن از جمله یک روحانی یهودیان نیویورک به نام گاوریل نواح هولتسبرگ و زنش کشته شدند. این حاخام از روحانیون هاردلاین (اصطلاحا: یهودی ارتودوکس) بود.

 

یک کماندوی هندی به این صورت خودرا به پشت بام هتل می رساند

 

1607: جان هاروارد موسس دانشگاه هاروارد كه یك روحانی مسیحی بود به دنیا آمد.

1884: تركستان چین به خین جیانگ (سین كیانگ) به معنای مرزتازه تغییر نام داده شد.

1940: به دستور هیتلر اطراف محل سكونت صد ها هزار (طبق بعضی نوشته ها 500 هزار) یهودی شهر ورشو را دیوار كشیدند.

1940: لبنانی ها از فرصتی كه اشغال نظامی فرانسه توسط آلمان به دست آنان داده بود استفاده كردند و اعلام استقلال كردند و از تحت الحمایگی فرانسه خارج شدند.

1990: گورباچف رئیس وقت كشور شوروی به صدام حسین اخطار كرد كه اگر كویت را تخلیه نكند مسئول عواقب این عمل باید باشد. شوروی با عراق پیمان دوستی متقابل داشت.

2003: سازمان جهانی بهداشت اعلام كه در یك سال گذشته در جهان بر شمار بیماران مبتلاء به ایدز پنج میلیون تن اضافه شده و در همین مدت سه میلیون ایدزی هم جان سپرده اند.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
تقویم ۹۰ (نود ۱۷ آذر)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ -1 آذر



1267م:22نوامبر سال 1267میلادی (666 هجری قمری) یك زمین لرزه شدید شهر تاریخی نیشابور خراسان را ویران كرد و هزاران تن را مقتول و مجروح ساخت. این شهر سه سال بعد به هزینه دولت وقت تجدید بنا شد. نیشابور که در جهان به شهر "عمر خیام" معروف است در دوران ساسانیان به صورت شهری بزرگ درآمد و یک بار هم پایتخت ایران شد. این شهر در ردیف بلخ، بخارا، هرات، سمرقند و مرو یکی از شهرهای باستانی خراسان بزرگتر بشمار می رود و طاهر ذوالیمینین در همین شهر تجدید استقلال ایران را اعلام داشت كه آغاز پایان حکومت عباسیان برایران بشمار آمده است.

آرامگاه عمر خیام در نیشابور


1288ش:یكم آذر ماه سال 1288 هجری (22 نوامبر 1909 میلادی) در پی فروكش كردن توفان سیاسی پنج ماهه، «عضدالملك» بزرگ وقت ایل مغول تبار قاجار به عنوان نایب السلطنه ایران در مجلس سوگند وفاداری به قانون اساسی یاد كرد. وی از 26 تیرماه به تصمیم شورای عالی مشروطیت ایران نایب السلطنه شاه خردسال شده بود.

این شورا همان روز محمدعلی شاه را به اتهام نقض سوگند وفاداری به قانون اساسی، بی اعتنایی به مشروطیت و نیز پناهده شدن به سفارتخانه بیگانه در خاك وطن خود، از پادشاهی بركنار و پسر 13 ساله اش را به عنوان سلطان احمدشاه به جای او انتخاب و برادر 9ساله وی را هم ولیعهد قرارداده بود.

این شورای 28 نفری كه پس از پناهنده شدن محمدعلی شاه به محل تابستانی سفارت روسیه در زرگنده قلهك، زمام امور كشور را به دست گرفته، یپرم خان از فرماندهان مجاهدین مشروطه را رئیس كل پلیس كرده و یك دادگاه انقلاب برای محاكمه مخالفان مشروطه تشكیل داده بود. فاتحان تهران از جمله سردار اسعد بختیاری نیز به انتخاب همین شورای عالی مامور تشكیل كابینه و برگزاری انتخابات شده بودند. دادگاه انقلاب در مدتی كوتاه عده ای از رجال و نیز شیخ فضل الله نوری را اعدام و گروهی دیگر را محكوم به پرداخت جرائم سنگین نقدی كرده بود.

پس از الغاء مشروطیت و به توپ بسته شدن مجلس، هواداران و مجاهدین مشروطیت كه از هر گوشه كشور به ویژه از اصفهان ( بختیاری ها) و گیلان و تنكابن به سوی تهران به حركت در آمده بودند در 22 تیرماه به هدایت سردار اسعد، سپهدار و یپرم خان از ناحیه بهجت آباد وارد شهر شدند و نیروهای دولتی به فرماندهی سرهنگ لیاخف روسی را ظرف 36 ساعت در خیابانهای تهران شكست دادند كه محمدعلیشاه از ترس جان با درباریان خود به باغ تابستانی سفارت روسیه پناهنده شد. آن دسته از رجال هوادار او هم كه موفق به تحصن در سفارتخانه ها نشده بودند پرچم روسیه و یا انگلستان !! را بر سر در خانه خود زده بودند تا مجاهدین جرات ورود به آنجا را نداشته باشند و.... رقابت و گاهی همكاری روسیه و انگلستان در تمامی این جریانات نقش داشت.

پس از برتخت نشستن سلطان احمدشاه 13 ساله در چهارم مرداد همان سال ، پدر او محمدعلیشاه با مقرری سالانه یكصد هزار تومان به خارج از ایران تبعید شد. نیروهای انگلستان و روسیه كه طبق قرارداد سال 1907 در ایران مستقر شده بودند شاه مخلوع را تا انزلی بدرقه كردند و پس از به كشتی نشستن باز گشتند.

 

عضدالملک


1377ش:اول آذرماه 1377 و در ساعات شب، چند نفر به خانه داریوش فروهر ناسیونالیست 70 ساله و از مردان سیاسی وقت رفتند و او را در اطاق كارش (طبقه دوم خانه اش واقع درخیابان هدایت) با وارد آوردن ضربات متعدد كارد به ناحیه سینه كشتند و همسر 58 ساله وی بانو پروانه را هم در طبقه اول خانه به همان صورت (ضربات كارد) از پای درآوردند و اجسادشان را روی صندلی قرار داده و خانه را ترك گفتند.

فروهر كه در اصفهان به دنیا آمده بود از پیروان خط دكتر مصدق (استقلال و حاكمیت ملی، اقتدار میهن، دمكراسی و عدالت اجتماعی) بود كه مبارزات خود را با تلاش برای ملی شدن نفت آغاز كرده بود.

وی از موسسان حزب پان ایرانیست و سپس رهبر حزب ملت ایران و از سران جبهه ملی بود و از دهه 1320 بارها به زندان افتاده بود.

در جریان انقلاب 1357 ، از طراحان اتحاد مخالفان شاه بود و برای تامین این وحدت با قبول هرگونه خطر، تلاش فراوان كرده بود و مدتها نیز به نام جبهه ملی سخن می گفت. در دولت موقت، وزیر كار بود و در جریان ناآرامی های كردستان تلاش فراوان برای حل مسئله و جلوگیری از تجزیه وطن كرد.

 

داریوش

 

2003م:«ریچارد نیهائوس» قاضی آمریكایی 21 نوامبر 2003 باوجود عذر خواهی و اعتراف «دانیل پیلارزیك» سر اسقف كلیساهای كاتولیك منطقه سین سیناتی به این كه در باره سوء نظر كشیش های جنوب ایالت اهایو نسبت به پسران نوجوان حقیقت را به پلیس نگفته بود وی را به ده هزار دلار جریمه نقدی ، سپردن تعهد كه از این پس جرم دیگران را كتمان نكند و سه میلیون دلار به شاكیان برای جلب رضایت آنان بپردازد محكوم كرد كه در سابقه او باقی خواهد ماند. كشیشهای كاتولیك جنوب ایالت اهایو متهم به 237 مورد سوء نظر نسبت به نوجوانان پسر شده اند.

 

Pilarczyk


1876م:«جك لندن» نویسنده و روزنامه نگار سوسیالیست آمریكایی كه 12 ژانویه 1876 میلادی در سانفرانسیسكو به دنیا آمده بود 22 نوامبر (روزی چون امروز) در سال 1916 و در 40 سالگی از بیماری كلیه درگذشت. از وی 50 كتاب بجای مانده است. وی در عین حال یك روزنامه نگار بود، ولی تنها مقاله و تحلیل می نوشت.

جك لندن به یك نشست روزنامه نگاران پیشنهاد كرده بود كه به جای مقاله سیاسی رساله سیاسی نوشته شود، زیرا كه ستون روزنامه جای كافی برای ادای همه مطلب را ندارد و كوتاه نوشتن یك تحلیل سیاسی، خواننده را به جایی نمی برد و احیانا او را گیج و گمراه می كند.

داستانهای جك لندن آكنده از انتقادهای اجتماعی هستند كه وی در هر كدام از كتابهایش كوشیده است یك مشكل جامعه را عیان كند. بر ضد استثمار نوشته، از فقر نالیده و دلایل آن را در قالب داستان برنگاشته و از طبقه زحمتكش به دفاع برخاسته است.

 

Jack London

 

2003م:21پروفسور بیولوژیست "آرتور کالوین" کاشف مراحل پیچیده تشکیل نطفه، 21 نوامبر 2003 در 92 سالگی درگذشت. وی که در سال 1942 به آمریکا مهاجرت کرده بود در دهه 1950 در آزمایشگاه «کوینز کالج» موفق به این کشف شده بود.

طبق کشف پروفسور کالوین؛ برای تشکیل نطفه، نخست سلول "اسپرم" با سلول تخمک از ناحیه غشاء (پوسته خارجی) به هم ملحق می شوند. سپس هسته سلول اسپرم (نر) و سیتوپلاسم سلول ماده به سوی هم می روند و تشکیل نطفه می دهند. آنگاه بقیه سلول اسپرم از مجموعه جدا می شود و .... پرفسور کالوین در دهه 1960 با میکروسکوپ الکترونیک از این مراحل عکسبرداری کرد. اواخر دهه 1970 با استفاده از همین اطلاعات، تشکیل نطفه در لوله آزمایش عملی شد و به تدریج تکامل یافت و بخشی از مسئله نازایی و عقیم بودن حل شد.

 

Dr. Arthur L. Colwin


1330ش:دكتر مصدق رئیس دولت وقت ایران در آخرین روز دیدار از قاهره، در سی ام آبان 1330 (20 نوامبر 1951) در اجتماع اعضای سندیكای روزنامه نگاران مصری حضور یافت و خطاب به آنان مطالبی بیان داشت كه كهنه شدنی نیستند و ماندگار و تاریخی توصیف شده اند.

وی ضمن اندرزهای ماندنی خود، خطاب به روزنامه نگاران خاورزمین و ملل ضعیفتر گفت: خواب امپراتوری برجهان و استثمار و به نوكری گرفتن ملل بی دفاع هیچگاه از میان نخواهد رفت. این سلطه، هر زمان متناسب با وضعیت روز به شكل و لباسی در می آید كه نباید فریب خورد. اگر روزنامه نگاران ملل ضعیف روشن و گوش بزنگ باشند و مردم را به موقع از نیات و برنامه ها و شگرد كار سلطه گران آگاه كنند، نقشه سلطه با بپاخیزی و دفاع یكپارچه و از جان گذشتگی ملت مورد هدف با شكست رو به رو خواهد شد، دام دیگری پهن نخواهد شد و فكر تجاوز به تدریج از میان خواهد رفت. سلطه گران نخست از درون، و با ترویج رشوه خواری، تضعیف حس میهندوستی و استعداد ملی، تلقین عقب ماندگی، ایجاد رخوت ملی، ایجاد رعب، بزرگ جلوه دادن خود، از میان بردن امید و آرزو در یك ملت، زهر چشم گرفتن، در فقر و مسكنت و ناآگاهی از اوضاع باقی گذاشتن، مردم را درگیر امور روزمره زندگی خود كردن و ... شروع می كنند و توسط ایادی و خبرچین هایشان (جاسوسان) رجال سلطه پذیر را می یابند، بعضا به قدرت می رسانند و با كمك (خیانت) آنان بساط سلطه خود را پهن می كنند. در اینجاست كه مدافع هر ملت، روزنامه نگاران آن ملت هستند و كار آنان روشن ساختن مردم، باز كردن دست سلطه گران و خنثی كردن تبلیغاتشان است. «روزنامه نگار» نیرویی است كه از وقوع حمله با دادن بیدارباش (هشدار) و آماده باش به ملت و آماده دفاع ساختن آن پیشگیری می كند، و نیروهای مسلح در برابر تعرضی كه آغاز شده باشد می ایستند، بنا براین نیروی تدافعی اصلی یك ملت؛ روزنامه نگاران، كتاب نگاران و سخنرانان آن ملت (اصحاب رسانه ها) و رجال وطندوست هستند.

در همین اجتماع، دكتر مصدق سپس به شرح استعمار انگلستان بر ایران و اسباب چینی های پیش از انعقاد قرار داد تحمیلی 1933 (تمدید امتیاز نفت)، زجر دادن ملت ایران و در عقب ماندگی باقی گذاردن آن و اجرای سایر برنامه های استعماری انگلستان پرداخت و به نطق و مصاحبه های خود در شورای امنیت و آمریكا اشاره كرد و گفت كه هدف او، روشن ساختن ملل دیگر از سلطه گری انگلستان (امپریالیسم) و هشدار دادن در مورد سلطه گری های آینده بود.

 

1348ش:سعید افسر، از روزنامه نگاران موفق بعد از انقلاب ایران، یکم آذر ماه سال 1348 - روزی چون امروز - متولد شده است. وی که تا سال 2005 معاون سردبیر اجرایی روزنامه ایران بود از سال 1369 کار روزنامه نگاری را آغاز کرده و ادامه می دهد. از نخستین روز تاسیس روزنامه ایران در سال 1373 (1994)، به دعوت دکتر فریدون وردی نژاد موسس آن، سعید قدم به این روزنامه گذارد و چون آشنایی کامل به اوضاع روزنامه نگاری ایران و سایر کشورها داشت مسئول تهیه مطالب رسانه ها و دبیر صفحه رسانه شد و کار خود را به خوبی انجام داد به گونه ای که وظیفه نظر سنجی از خوانندگان روزنامه و دبیری صفحه " گزارش روز (فیچر) " را هم به او سپردند.

سعید که دارای فوق لیسانس علوم سیاسی است و دوره های تخصصی روزنامه نگاری را گذرانده است، چون شایستگی فراوان از خود نشان داده بود از سال 1380 (2001) به معاونت سردبیر اجرایی روزنامه ایران ارتقاء یافت. بعدا از سعید دعوت شد که سردبیری اجرایی روزنامه «تهران امروز» را برعهده گیرد که به آنجا رفت، ولی عمر این روزنامه طولانی نبود و توقیف شد و در نتیجه، سعید هم بیکار. سعید بارها گفته بود که اگر فرصتی به دست آورد برای کسب تجربه و ادامه تحصیل، به یک کشور که سابقه طولانی تری در کار رسانه داری داشته باشد خواهد رفت.

از خصوصیات بارز سعید در کار روزنامه نگاری، رعایت نوشته شدن مطالب طبق اصول روزنامه نگاری و همچنین رعایت امانتداری و دقت و ذکر منبع خبر است. او در نوشتن مطالب ژورنالیستیک مهارت ویژه دارد و از حامیان ساده نویسی است زیرا که عقیده دارد بیشتر خوانندگان (مخاطبان) روزنامه ها، عوام الناس هستند و ضمن درک مطلب، باید روشن شوند و آموزش ببینند و به عبارت دیگر بر معلومات خود بیافزایند. از خصلتهای فردی سعید، راستگویی و صداقت اوست به گونه ای که دوستانش می گویند که اگر سعید مرتکب خلاف شود بی درنگ اعتراف می کند و پوزش می خواهد. بسیار مودب است و نرم صحبت می کند و در رعایت احوال دیگران کوشاست. زودتر از وقت مقرر به روزنامه می آید و با وجود علاقه شدید به دخترش "رهیده" دیرتر از همکاران، روزنامه را ترک می کند و تا اطمینان نیابد که همه صفحات روزنامه به چاپخانه ارسال شده و مشکلی نیست از آنجا خارج نمی شود. او می گوید که برای یک روزنامه نگار حرفه ای، روزنامه یعنی همه چیز، که زندگانی اش در آن خلاصه می شود.

وی هیچگاه اشتباه خود را به گردن دیگران نمی اندازد. سعید شاید زودتر از هر روزنامه نگار ایرانی دیگر به اهمیت روزنامه نگاری الکترونیک پی برد و متوجه شد که اینترنت یک انقلاب در انتقال اطلاعات و محتوای رسانه ها است و در "هفته نامه توانا" که با کمک او انتشار می یافت کوشش فراوان کرد تا این موضوع را تفهیم، و روزنامه نگاران ایران را تشویق به تکمیل مهارت خود در آن رشته (آنلاین) کند.

 

سعید افسر


762م:نیروهای اویغور (طبق رسم الخط قدیم، ئویغور) به ریاست یوگوخان Bogu بیستم نوامبر 762 میلادی شهر «لو ـ یانگ Lo -Yang» پایتخت وقت چین (امپراتوری تانگTang) را متصرف شدند و این دولت را خراجگزار خود كردند. طبق اسناد «محمدامین صدر» مورخ كاشغری، اویغورها (كه اینك اتباع چین هستند) «توقوز اوغوز» ها، قبایل 9گانه منطقه آلتایی را در سال 744 میلادی متحد ساخته و در مدتی نسبتا كوتاه سرزمین هایی از منچوری تا شمال شرقی دریای قزوین (دریای مازندران) را به تصرف خود درآورده بودند. توقوز = دوقوز = 9 و اوغوز = قبیله. این قبایل از نیمه قرن هفتم میلادی كه امپراتوری ساسانیان از میان رفت و سپاه معروف به «مرزبان» آن مستقر در «فرارود» و دژ خجند فروپاشید این فرصت را به دست آورده بودند كه دست به جهانگیری بزنند. قبلا هون ها ، همسایه غربی اویغور چندبار دست به چنین تلاشی زده بودند كه ارتش ساسانیان ایران آنان و بستگانشان ـ خزرها را درهم شكسته و به اروپا فراری داده بود. امپراتوری اویغورها به پایتختی «اردوبالیغ» تا سال 840 میلادی دوام یافت و در این سال به دست قرقیزها از میان رفت. علت شكست آن از نیروی قرقیز كه شمار كمتری بودند این بود كه منطقه اویغورها دچار خشكسالی و قحطی شده بود.

 

1930م:ارتش ژاپن كه به قصد تصرف شمال شرقی چین و جنوب شرقی سیبری روسیه از مرز كره گذشته و وارد چین شده بود 21 نوامبر سال 1894 بندر لوشونكو را Lushunkou (كه غربی ها آن را «پورت آرتور Port Arthur» می نامند) تصرف و شصت هزار سكنه اش را قتل عام كرد. ژاپنی ها تنها 36 نفر از جمعیت این شهر بندری را باقی گذارده بودند تا اجساد را دفن كنند. ارتش ژاپن سپاه دوم خود به فرماندهی ژنرال «یاماجی» را مامور تصرف «لوشونكو» كرده بود و این سپاه پس از عقب راندن یك لشكر سبك اسلحه چینی وارد بندر شده بود. مورخان این رویداد را «قتل عام پورت آرتور» عنوان داده اند.

ژاپنی ها در نیمه دوم دهه 1930 نیز به چین تجاوز كردند و در چند شهر این كشور بویژه نانکینگ و شانگهای قتل عام به راه انداختند كه فراموش شدنی نیست. در جریان این تعرض، نظامیان ژاپنی در سال1937 شهر نانکینگ (نانجینگ) پایتخت وقت چین را تصرف و 300 هزار تن از نفوس شهر را کشتند. طبق تحقیق «آیریس چانگ» روزنامه نگار آمریکایی چینی تبار، ژاپنی ها با شمشیر روده های مردم نانكینگ را بدون داشتن كوچكترین گناه و دلیل درآوردند، مردان را اخته كردند، سینه زنان را بریدند، جوانان را به دیوار میخ كردند، هركس را خواستند تا كمر در خاك فروكردند و سپس سگهای گرسنه را به جانشان افكندند تا آنها را قطعه ــ قطعه كنند، مقامات شهر را به دو اتومبیل در خلاف جهت یكدیگر بستند و از هم دریدند، مادر و پدرها را كشتند و كباب كردند و فرزندان آنان را وادار به خوردن این كباب كردند و ....

 

1963م:22 نوامبر سال 1963 جان اف. كندی سی و پنجمین رئیس جمهور آمریكا در یكهزار و سی امین روز زمامداری اش در اثنای عبور، باخودرو روباز از خیابانهای شهر پرجمعیت دالاس (واقع در ایالت تكزاس آمریكا) از داخل ساختمان یك مدرسه هدف گلوله قرار گرفت و كشته شد و «لی هاروی اسوالد» متهم به قتل وی نیز پس از بازداشت به دست فردی دیگر به نام «جک روبی» در راهرو ساختمان محافظت شده پلیس به قتل رسید و جک روبی هم بعدا در زندان درگذشت!. لیندن جانسون معاون [تکزاسی] کندی همان روز سوگند یادكرد و رئیس جمهوری آمریكا شد. هنوز انگیزه و اسرار این قتل دقیقا روشن نشده است.

كندی نخستین كاتولیك ایرلندی تبار بود كه به ریاست جمهوری آمریكا انتخاب شده بود. قبلا سران این كشور از پروتستانهای انگلیسی تبار بودند. وی كه از حزب دمكرات بود قبلا نماینده مجلس و سناتور بود و در زمان خود جوانترین رئیس جمهوری آمریكا نیز به شمار می رفت.

دو روز پس از حادثه قتل ( 24 نوامبر 1963 ) هنگام انتقال اسوالد متهم به قتل كندی از بازداشتگاه برای تحقیق ، به صورتی كه دیده می شود «جك روبی» بدون نگرانی از ماموران محافظ با شلیك گلوله وی را به قتل می رساند ـ ماموران پلیس و اف بی آی در اطراف اسوالد دیده می شوند

عقب نشینی نیکیتا خروشچف رئیس دولت شوروی در جریان بحران موشکی کوبا در اکتبر 1962 که آغاز پایان کار آن اتحادیه دانسته شده است بر اثر ایستادگی جان اف کندی بود. اگر خروشچف به آن سرعت عقب نشینی نکرده بود اینک تاریخ جهان در مسیری دیگر قرارداشت. با این كه مقدمات مداخله آمریکا در اوضاع ویتنام جنوبی که به جنگی وسیع و خونین منجر شد در زمان کندی صورت گرفته بود و تاریخ عمومی (جهان) آغاز ضدیت با حكومت فیدل كاسترو برکوبا را به پای جان اف کندی نوشته است، اما از نظر اندیشه و سیاست داخلی فردی مترقی و لیبرال (در فرهنگ آمریكایی: چپگرا) بشمارآمده است. وی در گفتارش، از بر قراری یك صلح پایدار و خلع سلاح واقعی و رعایت تمام عیار حقوق بشر جانبداری می كرد و آماده یك سازش بزرگ واقعی و همه جانبه با شوروی بود كه انجام آن را طبق برخی نوشته ها به دوره دوم ریاست جمهوری خود موكول كرده بود. واداركردن شاه سابق به انجام اصلاحاتی در ایران كه خود شاه به آن عنوان انقلاب سفید داده بود در همین راستا بود. وی به شاه گفته بود که راه پیشرفت ایران این است که مواردی از اصلاحیه قانون اساسی آمریکا معروف به «بیل آو رایتز» را به صورتی در قوانین ایران بگنجانید که عملی نشد و مشکلات بعدی ایران نتیجه همین بی اعتنایی شاه به توصیه کندی بود. در زمینه سیاست داخلی تا توانست با فقر و ناامیدی در جامعه آمریكا مبارزه كرد. این جمله پر معنا از او باقی مانده است: همه اش نگویید كه دولت برای ما چه كرده، گاهی هم از خود بپرسید كه خودتان برای كشور چه كرده اید؟.

 

كندی در خودرو روباز در كنار همسرش ژاكلین اندكی پیش از قتل


1965م:22 نوامبر 1965 و نزدیك به دو ماه پس از روی كار آمدن ژنرال سوهارتو در اندونزی، احمد آیدیت Ahmad Aidit دبیركل حزب كمونیست این كشور كه در آن زمان سومین حزب، پس از چین و روسیه بود ترورشد. سوهارتو كه 27 ژانویه 2008 و در 87 سالگی درگذشت در سی ام سپتامبر آن سال با استفاده از فرصتی كه یك ناآرامی در پایتخت به دست داده بود دست به كودتا زده بود و دلیل اقدام خودرا جلوگیری از توطئه كودتای كمونیستها اعلام كرده بود. وی پس از سلب اختیارات مقامات دولتی و نظامی، قدرت را به دست گرفت ولی جرات نكرد عنوان ریاست جمهوری را از دكتر احمد سوكارنو بانی استقلال و یكپارچه ساختن این مجمع الجزایر بگیرد. سوهارتو ضمن نامیدن سوكارنو به عنوان پدر ملت، خود اختیارات اجرایی را به دست گرفته بود و چون هوادار غرب و در ارتباط با «سیا» بود و جنگ سرد دو بلوك ادامه داشت دست به كشتار كمونیست ها زد. وی همچنین به هر مخالف برچسب كمونیست بودن می زد و نابود می کرد. به نوشته مورخین، در این كشتار پانصد هزار تا یك میلیون نفری روشنفكران و چپگرایان اندونزی و از جمله «احمد آیدیت» كشته شدند. احمد آیدیت 42 ساله بود. حکومت سوهارتو که کودکی و جوانی را در فقر سیاه ـ در پرورشگاه و یا هرچند وقت درخانه ای ـ گذرانیده بود در سال 1998 پس از 31 سال حکومت و در پی یک رشته تظاهرات خیابانی عصیان مانند، افشاگری و ضدیت علنی چند رهبر سیاسی ازجمله دختر سوکارنو ازکار کناره گیری کرد و بلافاصله متهم به سوء مدیریت و سوء استفاده مالی و داشتن ثروتی برابر 15 میلیارد دلار شد و یک پرونده قضایی برایش تشکیل گردید و «ترانس پیرسی اینترنشنال» دست به یک تحقیق جهانی زد تا این ثروت را بیاید و به اندونزی بازگرداند. در این میان اعلام شد که سوهارتو بیمار است و تحقیق قضایی از او امکانپذیر نیست و ....

 

احمد آیدیت

 

1995م:بیست و دوم نوامبر 1995 یك دادگاه انگلستان بانو «مری آن وست» را به جرم كشتن ده زن و دختر دربه حبس دائم محكوم كرد (كشورهای اروپایی مجازات اعدام ندارند). وی كه یك بانوی انگلیسی است این زنان و دختران را در خیابان و عمدتا ایستگاه اتوبوس فریب می داد، به خانه می برد و پس از زجردادن و شكنجه كردن می كشت!. یكی از این زنان كه موفق به فرار شده بود او را به دام انداخت.

«مری آن» كه دارای شوهر بود دختر خودش را هم به همین طریق كشته بود. او به سادیسم و آزار دیگران (و در این مورد آزار و زجر زنان) مبتلاء بود. شوهر «مری آن» قبلا خودكشی كرده است.

 

WEST

 

2003م:در پی احزاب، رسانه های كشور مكزیك هم در سومین هفته نوامبر 2003 به جانبداری از «آدولفو آگویلار زینسر» نماینده پیشین این كشور در سازمان ملل پرداخته اند كه 20 نوامبر 2003 به خواست فوكس رئیس جمهوری وقت مكزیك از آن سمت كناره گیری كرد. «زینسر» در مقر سازمان ملل گفته بود كه دولت واشنگتن به مكزیك به چشم «بك یارد (حیاط خلوت)» خود نگاه می كند و ما از پیمان «نفتا» سودی نبرده ایم.

احزاب و رسانه های مكزیك كنارنهادن زینسر را كاری دانسته بودند كه رئیس جمهوری مكزیك برای پیشگیری از رنجش حكومت جورج دبلیو بوش از دولت مكزیك انجام داده و آن را عملی نادرست ( ضدملی ) خوانده و یک ضعف خوانده بودند.

 

Zinser


2003م:21 نوامبر 2003 سرانجام پلیس امنیت گرجستان در برابر مخالفان سیاسی«ادوارد شواردنادزه» رئیس جمهوری این كشور دست به عقب نشینی زد و رئیس این سازمان اعتراف كرد كه در انتخابات اخیر سوء عمل وجود داشته و این انتخابات تجدید می شود. حال آن كه دو روز پیش از آن مقامات مربوط اعلام كرده بودند كه تخلف انتخاباتی صورت نگرفته است.

با وجود این عقب نشینی كه سیاستمداران رقیب را راضی ساخته، تظاهرات مردم كه می گفتند (!) از بیكاری، فقر و فساد اداری خسته شده اند ادامه یافت. گرجی ها می گویند كه دولتمردان و سیاسیون از مردم جدا افتاده اند و منافع خود را مقدم بر مصالح ملت قرار داده اند و ....

اصحاب نظر ضمن تفسیر رویدادهای سال 2003 گرجستان گفته بودند که آمریکا مایلست فرد دیگری رئیس دولت گرجستان شود تا از آن دولت حرف شنوی داشته باشد زیرا که واشنگتن برای منطقه قفقاز برنامه های دور و دراز دارد.

شوارنادزه قبلا وزیر امور خارجه شوروی بود و در اشتباهات گورباچف که به فروپاشی شوروی منجر شد، شریک.

 

شوارد نادزه

 

1949م:سرلشكر باز نشسته میخاییل كالاشنیكوف سازنده تفنگی به همین نام كه بیش از هر سلاح دیگر درجهان امروز توزیع شده است 21 نوامبر 2003 موزه ای را كه به نام او در «دلفت» كشور هلند (ندرلند) تاسیس شده است گشود و گفت كه تفنگ خودكار كالاشنیكوف را در سال 1949 با استفاده از تجربه خود در جریان جنگ جهانی دوم طراحی كرد، زیرا كه متوجه شد تفنگ باید ساختاری بسیار ساده و اطمینان بخش داشته باشد.

كالاشنیكوف (در آن روز 84 ساله) ضمن رد این ملامت كه وسیله كشتار ساخته است گفت: جنگ و کشتار را سیاستمداران آغاز می كنند، نه تفنگ. باهر وسیله ای می توان آدم كشت، حتی با مداد. باید آدمكشی از جهان رخت بربندد. وانگهی، تا ترتیب قطعی پایان هرگونه جنگ داده نشود، حق اساسی و مشروع هر ملت است كه وسیله دفاع از خود را داشته باشد.

 

سرلشكر كالاشنیكوف با تفنگ معروفش AK-47


1958م:جوزف ویلیامز مبتكر «كارت اعتباری پلاستیكی» كه از سال 1958 به نام «بانك امریكارد» بكار برده شد و از سال 1977 به «ویزا» تغییر نام داد و...21 نوامبر 2003 در 88 سالگی درگذشت. اینك هر سال بیش از مجموع اسكناس در جریان، با این كارتها معامله صورت می گیرد و لزومی ندارد كه یك فرد در جیب خود پول نقد داشته باشد. بانکها بر بدهی دارندگان این کارتها بهره سنگین قرارداده اند. خطر این کارتها برای بانکها این است که در دوران رکود اقتصادی، نخواهند توانست پولی را که از این طریق به دارنده آن داده اند بموقع وصول کنند. در پاییز سال 2008 شکست برخی از بانکهای آمریکا بخاطر همین کارتها بوده است. این کارتها برای برخی از دارندگان آنها بویژه جوانان هم خالی از خطر نیست زیرا که به اتکاء کارت اعتباری، با جیب خالی دست به خرج کردن می زنند و هنگام پرداخت درمانده و بد حساب می شوند و ....

 

جوزف ویلیامز

 

2004م:«پراودای آنلاین» 21 نوامبر 2004 در ادیشن خود به زبان انگلیسی گزارش از گسترش روز افزون تفاوت درآمد میان روسها داده بود كه 74 سال عادت به برابری نسبی درآمد كرده بودند. ترك این عادت كه پس از فروپاشی شوروی به آنان تحمیل شده است در آن سال (سال 2004) نزدیك به نود درصد روسها را ناراضی ساخته بود. پراودا نوشته بود که اگر دولت سریعا اقدامی نكند این عدم رضایت به صورت خشم و احیانا انقلابی دیگر در خواهد آمد زیرا كه روسهای امروز، سرفهای قدیم نیستند كه با زجر و تبعیض بزرگ شده و با آن خو گرفته باشند. بنظر می رسد که آنان با مشاهده وضعیت پس از فروپاشی؛ دست كم نوعی سوسیالیسم ملایم گام به گام (پلكانی) را طالبند.

پرودا نوشته بود كه در شش ماه منتهی به نوامبر 2004 شكاف فقیر و غنی در روسیه بازهم بیشتر شده بود. اغنیای روسیه در 13 سال اخیر (1991 تا 2004) ظاهر شده اند. به نوشته پراودا، طبق ارقام منتشره از سوی وزارت دارایی روسیه؛ درآمد ده درصد جمعیت این كشور در حال حاضر (سال 2004) 15 و دو دهم بار بیشتر از متوسط درآمد سایر روسهاست و این درآمد اضافی (ثروت) از راه معاملات به دست آمده است، نه كار. روسها تا دو دهه پیش، درآمد از راه خرید و فروش انفرادی (نه دولتی) را عملی مردود می دانستند و عدم رضایت و خشم آنان به همین سبب است. از این «درصدها» چنین برمی آید كه درآمد طبقه پولدار (معامله گر) در روسیه در طول دو سال اخیر (2002 تا 2004) نسبت به گذشته بازهم دو و دو دهم درصد افزایش یافته است. ارقام آخرین گزارش بانك جهانی (مربوط به سال 2003) نیز حكایت از فقر اقتصادی 19 و شش دهم درصد روسها دارد كه روسیه را از جهت درآمد متوسط مردم در میان كشورهای جهان در ردیف پنجاه و هفتم قرار داده است.

درباره دامنه فقر در ایالات متحده، باب هربرت در شماره 22 نوامبر2004 نیویورك تایمز به نقل از گزارش وزارت كشاورزی این كشور نوشته است كه 12 میلیون خانوار آمریكایی (حدود چهل میلیون نفر) دچار فقر هستند و برای سیر كردن شكم اعضای خانواده سخت تلاش می كنند و گاهی هم در این كار موفق نمی شوند. به نوشته هربرت، این شمار به هر وسیله از جمله اعانات مردم و كمك غذایی دولت فدرال و حكومتهای محلی برای سیر كردن خود متوسل شده و به این كمكها متكی اند.

 

باب هربرت

 

1906: «شورای جهانی ارتباطات رادیویی» مخابره مكرر سه حرف « اس او اس S O S» را به عنوان علامت استمداد تعیین كرد كه هنوز به قوت خود باقی است.

1924: دولت انگلستان اتباع مصر را كه شمار آنان در سودان مستعمره اش زیاد شده بود از این سرزمین بیرون راند تا دولت مصر بعدا مدعی مالكیت سودان نشود!.

1943: دولت فرانسه که تسلیم آلمان شده بود به سرزمین تحت الحمایه خود لبنان استقلال داد و لبنانی ها این روز را به عنوان روز استقلال برگزار می کنند. این سرزمین در پایان جنگ جهانی اول در اختیار فرانسه قرارگرفته بود.

1967: شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه 242 را تصویب کرد که در آن از فلسطینی ها و اسرائیلی ها خواسته شده است که از طرق مسالمت آمیز مسائل فی مابین را حل کنند و ....

1974: مجمع عمومی سازمان ملل تصویب کرد که سازمان آزادی فلسطین (پی. ال. او) در آن سازمان جهانی دارای «عضو ناظر» شود.