اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ -27 مهر



480پیش ازمیلاد:نوزدهم اكتبر سال 480 پیش از میلاد را روزی نوشته اند كه خشایارشا رهبر وقت ایرانیان با دولت كارتاژ (تونس امروز و نواحی اطراف آن در شمال آفریقا كه رو به روی جزیره سیسیل و پاشنه ایتالیا در ساحل جنوبی مدیترانه قرار گرفته و آثار ابنیه باستانی آن زمان باقی است) پیمان اتحاد بست. هدف خشاریاشا از این پیمان، ایجاد سد در برابر گسترش اتحادیه یونانی ها در جهت جنوب و غرب و درگیر نگهداشتن این اتحادیه در جنگهای دوردست بود تا به فكر تعرض به ایونی ایران نیافتد (شهرهای یونانی زبان واقع در غرب آناتولی و جزایر شرقی دریای اژه و دریای مدیترانه از جمله قبرس، ایونی خوانده می شدند. واژه یونان كه در خاور میانه بكار می رود برپایه كلمه ایونی ساخته شده است). در آن زمان، یونان در جنوب ایتالیا و از جمله در جزیره سیسیل (سیچیلیا) مهاجرنشین داشت كه معروفترینشان سیراكیوز (سیراکوز) است. در پی همین اتحاد و كمك مالی ایران بود كه «هامیلكار» كارتاژی به سیسیل حمله نظامی برد. ولی پس از پیاده شدن در ساحل پالرموی امروز چون توفیقی به دست نیاورد همانجا خودكشی كرد.

اتحاد امپراتوری ایران و كارتاژ تا 70 سال بعد (سال 410 پیش از میلاد) ادامه داشت و كارتاژ از كمك مالی ایران برخوردار بود.

كارتاژی ها مهاجران فنیقی (لبنانی ـ سوری) بوده اند كه نام شهر خود را (واقع در تونس امروز و ساحل دریاچه تونیشیا) «كارت هاداشت» به معنای شهر تازه گذارده بودند كه رومی ها آن را كارتاژ تلفظ كردند كه چون كتب تاریخ قرون قدیم عمدتا توسط رومی ها نوشته شده است به همین صورت باقی مانده است. معروفترین سردار كارتاژی، هانیبال بود كه به اسپانیا و ایتالیا لشكر كشید و در این لشكركشی از فیل استفاده كرده بود.

 

خشایارشا

 

66م:تیرداد شاهزاده اشكانی 19 اكتبر سال 66 میلادی با تشریفات ویژه ای وارد شهر «رم» شد تا با نرون امپراتور وقت روم ملاقات كند. گزارش این دیدار را كه دولت روم برای انجام آن هزینه بسیار سنگین متحمل شده بود تاچیتوس، مورخ رومی مشروحا در كتاب خود آورده است. تیرداد از سوی بلاش ـ شاه ایرانزمین به پادشاهی ارمنستان كه آن زمان شامل همه اراضی شرقی تركیه امروز بود منصوب شده بود. تاچیتوس نوشته است كه تیرداد حاضر نشد در حضور نرون، شمشیرش را از خود دور سازد و با شمشیر در كنار امپراتور روم نشست كه امری بی سابقه بود. رفت و بازگشت تیرداد به «رم» نزدیك به دو سال طول كشیده بود. اشکانیان از خراسان بزرگتر برخاسته بودند. شهر اشک آباد به دست موسس این دودمان (اشک یکم) ساخته شده است.

 

نرون

 

1958م:19 اكتبر1958 دولت وقت لایحه منع مداخله وزیران، نمایندگان مجلس و كارمندان دولت و موسسات عمومی (عرفا وابسته به دولت) را درهرگونه معاملات دولتی به مجلس داد كه بعدا به تصویب رسید و هنوز گزارشی از لغو این قانون به دست نیامده است.

دولت وقت متعاقب این لایحه، دو روز بعد لایحه «از كجا آورده ای؟» را به مجلس داد كه آن هم به تصویب رسید، اما جز یك سال و اندی به اجرا درنیامد. این دو قانون معلق از مهمترین قوانین ایران ـ از آغاز مشروطیت به شمار آمده اند.

به نظر نمی رسد كه دانشگاهیان و محققان داخلی «چرا ها»ی تعلیق این دو قانون خوب و ضروری را بررسی و منتشر كرده باشند. در خارج از ایران در این زمینه تحقیقاتی صورت گرفته كه در حاشیه یکی از آنها تفسیری خواندنی آمده است كه چند جمله از آن از این قرارند:

«... چون ـ به دلیل داشتن تحصیلات مدرن، در احمد شاه قاجار بلوغ سیاسی، حس وطندوستی و توجه به منافع ملی مشاهده شد؛ بركنارش كردند، برای بركناری رضا شاه كه از اواسط كار راه مستقل ملی در پیش گرفته بود؛ از فرصت وقوع جنگ حهانی دوم بهره بردند و تبعیدش کردند، و سرنوشت پسرش نیز از زمانی كه در مصاحبه هایش از استقلال ملی و تمدن بزرگ سخن به میان آورد ـ با این كه این مطالب از مرحله حرف خارج نشد ـ قابل پیش بینی بود. بنا براین، سرانجام قوانین ملی اصلاحگر هم در ایران، از این چارچوب خارج نبوده است. گمان می رود که به سود برخی قدرت ها نباشد که ایرانیان بتوانند سر بلند کنند. دیدیم که پس از انقلاب سال 1979 پیشرفتی در وضعیت ایران حاصل نشد (یکی از عوامل آن تحمیل جنگ هشت ساله بود). شتاب پیشرفت ایران در هفت سال اول دهه 1970 چشمگیر بود، ولی.... ایران در دو قرن گذشته یک معمّا برای تاریخ نگاران شده است. تاریخ نگاران هنوز به درستی همه عوامل را نمی شناسند که چرا ایران نباید رشد کند؟!....».

 

احمد شاه، رضا شاه و محمدرضا شاه ـ هر سه به دلایل مشابهی باید می رفتند!

 

1987م:19 اكتبر 1987 میلادی (27 مهرماه 1366هجری خورشیدی) نیروی دریایی آمریكا سه سكوی نفتی ایران در خلیج فارس را به گلوله بست كه دو سكوی آن آسیب شدید دید.

یك روز پیش از این حمله، رونالد ریگن رئیس جمهوری وقت آمریکا سران مقننّه این كشور را به دفتر خود فراخوانده و به آنان گفته بود كه جمهوری اسلامی در خلیج فارس برای منافع امریكا و كشتی هایی كه با پرچم آمریكا رفت وآمد می كنند یك تهدید دائمی است و او تصمیم گرفته است كه آمریكا هراقدامی را برضد آن دولت كه بتواند، انجام دهد.


1605م:توماس براون نویسنده انگلیسی و مولف «گاردن آو سایرس (باغ كوروش)» 19 اکتبر 1605 به دنیا آمد. هدف او از نوشتن این كتاب تشویق جامعه به تحمّل دیگران بود ــ اندرزی كه 539 سال پیش از میلاد كوروش بزرگ در کتیبه اش (استوانه کوروش) به جهانیان داده باست. براون كه یك پزشك بود و شهرت به انساندوستی دارد، با تالیفات متعدد كوشید كه میان مذهبیون و دانشمندان تفاهم برقرار باشد و كتاب «ریلیجیو مدیسین» را با همین هدف نوشت. براون كه در آكسفورد تحصیل كرده بود در 77 سالگی در 19 اكتبر (زادروزش) در سال 1682 فوت شد.

 

توماس براون


1943م:19 اكتبر سال 1943 كه بیماری سل به دلیل درمان ناپذیر بودن در سراسر جهان كشتار می كرد، یك دانشجوی فوق لیسانس رشته بیوكمیست دانشگاه راتگرز آمریكا (واقع در ایالت نیوجرزی) موفق به كشف استرپتومایسین و ایزوله كردن آن شد كه پس از رسیدن به ساخت انبوه، جان دهها میلیون انسان را نجات داده است. این دارو مطلقا تزریقی است. این دانشجو به نام آلبرت شاتس جریان كشف خود را كه در لابراتوار دانشگاه صورت گرفته بود به استاد مربوط - پروفسور «واكسمان» گزارش كرد و این استاد آن را به نام خود اعلام داشت و به همین خاطر هم برنده جایزه نوبل سال 1952 در فیزیولوژی شد. ولی آلبرت شاتس از اعتراض دست نكشید تا سرانجام 45 سال بعد! (سال 1994) به او هم كه 74 ساله شده بود نشان راتگرز دادند!. وی 11 سال بعد (سال 2005) درگذشت.


1895م:نوزدهم اكتبر زادروز«لویس مامفورد Mumford» یكی از مورخان بزرگ قرن بیستم است كه در 1895 به دنیا آمد و 95 سال عمر كرد. وی مورخی بود كه به جای پرداختن به تحقیق در باره رویدادهای ملّی و بین المللی به پژوهش در زمینه تاریخ و تحول «شهر» و جوامع محدود و روند تمدن دست زد و راه تازه ای را برای تاریخ نگاری باز كرد و مزید بر این كار، بانی جنبش جهانی توجه به شهرها و سیاست داخلی و عمران و گسترش محلی شد. او در عمر طولانی خود تاریخچه دهها شهر معروف را نوشت و منتشر ساخت.

مامفورد كار تاریخ نگاری را با نوشتن تاریخ علوم و تكنولوژی آغاز كرده بود و همین موضوع را هم در دانشگاه تدریس می كرد. وی بود كه واژه پرمصرف امروز «تكنولوژی» را به دست داد و آن را مجموعه تكنیكها و عصاره و درجه پیشرفت نامتوقف آنها خواند.

وی همچنین رابطه تكنولوژی و تمدن و پیشرفت جوامع را تعریف كرد كه به صورت رساله ای باقی مانده است. مامفورد اعلام داشت كه تا جامعه ای در تكنولوژی، مستقلا پیشرفت نكند به رفاه و نیكبختی و آسایش نخواهد رسید و از همان زمان، كشورها به: پیشرفته و در حال پیشرفت و عقب افتاده طبقه بندی شدند. به باور مامفورد، برای پیشرفت در تكنولوژی، باید در یك ملت آرزوی نیل به این هدف به وجود آید و به آن اشتغال ورزد، به همان گونه كه تا علاقه و حمایت نباشد امر تالیف و تصنیف رشد نخواهد كرد. مامفورد در عین حال تاکید داشت که مدیران جامعه به موازات پیشرفت تکنولوژی و تشویق به استفاده از آن باید بکوشند که به اخلاقیات جامعه صدمه وارد نشود زیرا که تکامل اخلاقیات در حقیقت تکامل انسان است و تکنولوژی تنها وسیله آسایش و پیشرفت.

تالیفات معروف دیگر او عبارتند از: فرهنگ شهری، رابطه انسان و محیط زیست او، رفتار و زندگانی و ... كه همه آنها زمینه تاریخ دارد تا جامعه شناسی.

 

مامفورد

 

1781م:كورنوالیس آخرین فرماندار انگلیسی مهاجرنشینان آمریكا كه نظامیان او از نیروهای مشترك استقلال طلبان و فرانسه در «یورك تاون» ویرجینیا شكست خورده بودند 19 اکتبر 1781 شمشیر خود را به علامت تسلیم نزد جورج واشنگتن فرستاد، ولی به بهانه بیماری شخصا با وی ملاقات نكرد و سپس با نیروهای شكست خورده اش خاك آمریكا را ترك گفت. پادشاه انگلستان برای جبران تحقیر كورنوالیس، وی را به سمت فرماندار هندوستان منصوب كرد و به این شبه قاره فرستاد!.

 

Cornwallis

 

1812م:19اكتبر روزی است كه در سال 1812 ناپلئون با نیروهای گرسنه و سرمازده خود عزم بازگشت بدون نتیجه از خاك روسیه را كرد. وی پیش از حمله به روسیه، اندرز آگاهان را نشنیده گرفته بود و وسعت زیاد و سرمای روسیه را در نظر نگرفته بود. ماجرای شكست او و از دست دادن بهترین سربازانش به تفصیل در كتابهای تاریخ آمده است، ولی هیتلر این درسها را نخوانده و یا سرسری از رویشان گذشته بود كه فایده تاریخ و آگاه بودن از تجربه های گذشته و گذشتگان برای تكرار نكردن اشتباهات است. هیتلر بدون توجه به تجربه ناپلئون همان راه او را رفت و به همان صورت هم شكست خورد و از میان رفت. درست یك سال پس از آهنگ بازگشت ناپلئون از مسكو، وی 19 اكتبر 1813 با نیروهای دولتهای اتحادیه ششم در لایپزیك رو به رو شد و شكست خورد، شكستی كه به مرگ آرزوهای دور و درازش انجامید. دولتهایی كه او را دشمن خود می دانستند، با استفاده از تلفات ارتش ناپلئون از سرمای روسیه، برضد او اتحادیه ششم را تشكیل داده بودند تا پیش از آن كه وی بتواند ارتش دیگری بیاراید او را نابود كنند.

 

هیتلر و ناپلئون: اشتباه مشابه!

 

1867م:آلاسكا كه سرزمینی وسیع، ثروتمند و استراتژیك است 18 اكتبر 1867 (19 اكتبر به وقت مسكو) از جانب دولت وقت روسیه پس از دریافت پول به دولت آمریكا تحویل داده شد. آلاسكا كه توسط دولت آمریكا از تزار وقت روسیه خریداری شده بود در همین روز (19 اكتبر 1867) رسما به مالكیت آن دولت درآمد. به این مناسبت 18 اكتبر «روز آلاسكا» اعلام شده كه هر سال مراسم آن در آمریكا برگزار می شود. دولت واشنگتن آلاسکا را به مبلغ 7 میلیون و دویست هزار دلار از تزار روسیه (كه نیاز به پول داشت) خریداری کرده بود.

معامله خرید آلاسكا از روسیه در 30 مارس سال 1867 قطعی شده بود كه پس از تصویب قولنامه در سنای آمریكا و تامین پول، 18 اكتبر همین سال كار مبادله انجام گرفت ولی ناسیونالیست های روس عمل تزار وقت را غیرقانونی دانسته اند و استدلال كرده اند كه «سلطان» اختیار فروش قسمتی از كشوررا نداشته است و از آن زمان، این ادعای روسهای ناسیونالیست هرچند وقت یكبار و هربار بمناسبتی به گوش رسیده است و از تحولات تازه چنین برمی آید كه سران كنونی روسیه تمایلات ناسیونالیستی دارند. تاریخ پنج قرن گذشته نشان می دهد كه تمایل به قدرت جهانی و مطرح بودن هیچگاه ذهن روس ها را ترك نكرده است.

در اكتبر 1903 مرز كانادا با آلاسكا برغم اعتراض كانادایی ها به سود دولت واشنگتن تعیین شد. (كانادا میان آلاسكا و ایالات متحده قرارگرفته است). آلاسكا پس از مرگ استالین و در سوم ژانویه 1959 عنوان ایالت چهل و نهم آمریكا را به دست آورد. روسها كه كامچاتکا ـ نه چندان دور از آلاسكا را به دست دارند بارها از استالین خواسته بودند كه معامله فروش آلاسكا به آمریكا را غیرقانونی اعلام دارد (غیرقانونی اعلام کردن به معنای تصرف فوری و جنگ نیست). درجریان جنگ كره، برخی از چینیان و كره شمالی ها هم چنین فشاری را به استالین وارد ساخته بودند. آلاسكا كه از نظر وسعت بزرگترین ایالت فدراسیون آمریكاست، همانند هاوائی از بدنه اصلی آن اتحادیه فاصله دارد. در پی مهاجرت روس ها به آلاسكا، دولت مسكو در سپتامبر 1763 آن را جزیی از قلمرو خود اعلام كرده بود. «سارا پیلن» فرماندار انتخابی آلاسكا نامزد معاونت ریاست جمهوری آمریكا در انتخابات چهارم نوامبر 2008 (دو هفته دیگر) از جانب حزب جمهوریخواه است.

 

1987م:19 اكتبر سال 1987 بهای سهام در بورس نیویورك سقوط آزاد كرد و باعث ترس شدید در كشورهای اصطلاحا صنعتی شد، زیرا متعاقب آن، بهای سهام در بورس توكیو و چند بورس در اروپا هم پایین آمد، ارزش برابری دلار تنزل كرد و بهای طلا هر اونس 15 دلار و پنجاه سنت بالا رفت.

در آن روز میزان سقوط بهای سهام (داو جونز ـ معدل چند كمپانی صنعتی مشخص) در بورس نیویورك 508 واحد (22 و شش دهم در صد) بود. این، بزرگترین سقوط بورس نیویورك بعد از سقوط 12 دسامبر 1914 (زمان جنگ جهانی اول) بود كه میانگین ارزش سهام ظرف چند ساعت، 24 و 4 دهم درصد پایین آمده بود. اكتبر ماهی است كه در آن نسبت به بورس سهام حساسیت خاص وجود دارد و همین منتالیته کاهی به پایین رفتن سهام منجر می شود.

روزنامه های كشور های صنعتی در آن روز (19 اکتبر 1987) صفحات اول خود را به اخبار مربوط به این رویداد اقتصادی اختصاص داده بودند و تفسیر نگاران برخی از این جراید، کاهش شدید بهای سهام در بورس نیویورک و بورسهای اروپای غربی و ژاپن را بی ارتباط با حمله نیروی دریایی آمریکا به سکوهای نفتی ایران ندانسته بودند. عكس زیر، صفحه اول نیویورك تایمز را نشان می دهد كه تیتر اول خود را به سقوط بورس و تیتر دوم را (سمت چپ پایین) به گلوله باران شدن پلاتفورمهای نفتی ایران در خلیج فارس اختصاص داده بود.

 

2005م:در پی كناره گیری و خروج «گنزالو لوزادا» از بولیوی ـ كشوری كه مزین به نام سیمون بولیوار قهرمان لاتین های قاره آمریكاست، كارلوس مسا روزنامه نگار (معاون ریاست جمهوری) از حزب ناسیونالیست انقلابی 19 اکتبر 2005 بر جای او نشست و اعلام داشت كه وزیران خود را از غیر حزبی ها انتخاب می كند و تاریخ برگزاری انتخابات ریاست جمهوری را جلو خواهد انداخت. «مسا» دو سال بعد به همان سرنوشت لوزادا دچار شد وصحنه را ترک کرد.

«مسا» در عین حال صاحب یك خبرگزاری تلویزیونی (مصوّر) است كه عمدتا در كشورهای اسپانیایی زبان فعالیت دارد.

اوضاع ناآرام بولیوی از زمانی كه اعلام شد بر روی مخازن نفت و گاز طبیعی خوابیده است و ذخایر گاز طبیعی آن 5 تریلیون فوت مكعب است بحرانی شد زیرا كه برغم متقاضی بودن شركتهای نفتی معروف به هفت خواهران، لوزادا در صدد بستن قرارداد با یكی ـ دو شركت خاص برآمده بود. صادرات نفت و گاز بولیوی در سال 2003 از 500 دلار در سال تجاوز نمی کرد.

لوزادا كه خروج او از بولیوی با سه تن از وزیران و اعضای خانواده اش، در برخی رسانه ها «فرار» توصیف شده بود وارد فلوریدای آمریكا شده بود. وی در طول حكومت خود، برای استقرار اقتصاد بازار آزاد در بولیوی تلاش بسیار كرده بود و به همین سبب مورد مخالفت و اعتراض طبقه کارگر و کشاورز قرارگرفته بود.

 

کارلوس مسا


2003م:18 اكتبر 2003 در نخستین روز از دو روز رفراندم برای قانون اساسی تازه كشور رومانی كه مهمترین تغییر در آن، مجاز شناخته شدن مالكیت خصوصی و حتی فروش اراضی كشاورزی و مستغلات به بیگانگان بود، تنها ده درصد رای دهندگان و آن هم كارمندان دولت و نظامیان به محل صندوقهای رای گیری مراجعه كرده بودند. دولت رومانی برای عضویت در اتحادیه اروپا نیاز به این تغییر در قانون اساسی این كشور داشت و برای جلب نظر مردم، معادل 9 میلیون دلار هزینه تبلیغ كرده بود. در پی اکراه رای دهندگان رومانیایی از حضور در حوزه های رفراندم (بله و یا نه) در نخستین روز، شورای وزیران رومانی برای چاره جویی تشکیل جلسه داد، و در پایان دومین روز رای گیری اعلام کرد که 54 در صد رای دهندگان شرکت کردند و ...!.

بسیاری از رومانیایی ها به این اعلامیه دولت اعتراض کرده و مدعی تقلب در رفراندم شده بودند. این رفراندم، تردیدهایی را که از چند دهه پیش نسبت به فرضیه های دمکراسی وارد آمده افزایش داده است که پایه ریزی دمکراسی مربوط به 25 قرن پیش و برای جوامع کوچک و بدون ریا بود. دمکراسی سالهاست که اسمی بی مسما شده است. زیرا که خواست مردم «از عمل دولتها» بیش از پیش فاصله گرفته و گاهی در دو جهت مخالف قرار می گیرد که نقض غرض از دمکراسی است.

همچنین انتخابات چند سال اخیر در كشورهای كمونیستی سابق نشان می دهد كه اكثر مردم از بازگشت به دوران مالكیت خصوصی كه بلافاصله باعث ایجاد طبقه و جدایی اعضای جامعه از یكدیگر ـ تنها به دلیل داشتن ثروت می شود، اكراه نشان داده بودند. آنان گفته اند كه در نظامهای قبلی دست كم باهم مساوی بودند، گرچه در فقر.

 

2004م:ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری وقت روسیه در دیدار خود از تاجیكستان، 17 اكتبر 2004 پایگاه نظامی تازه آن كشور را گشود و حضور نظامی تازه روسیه در تاجیكستان استراتژیك را مسلم ساخت و امور ایستگاه مانیتورینگ فضائی در كوههای بلند تاجیكستان را به دست گرفت. پایگاه نظامی تازه روسیه در تاجیكستان پارسی زبان، همان محل پادگان سابق لشكر 201 شوروی است. در دیدار پوتین از تاجیكستان بر سر مسئله مهاجرت تاجیكها به روسیه و بکار پرداختن در این کشور نیز میان سران دوكشور توافق حاصل شد. برآورد شده است كه صدها هزار تاجیك هم اكنون به صورت موقت در روسیه بسر می برند. پوتین 18 اكتبر 2004 نیز در نشست سران چهار كشور آسیای مركزی كه در تاجیكستان گرد آمده بودند الحاق روسیه را به گروه اقتصادی منطقه اعلام داشت. قبلا روسیه پایگاه نظامی خود در قرقیزستان را تقویت كرده بود و بر حضور نظامی اش در قفقاز و مرزهای گرجستان و مراقبت در منطقه آبخازیا افزوده بود. ظاهرا روسها نسبت به حضور و نفوذ نظامی آمریكا در آسیای میانه و قفقاز نگران، بدبین و دلخور هستند. پیش بینی شده است كه روسیه در آینده در این مناطق دست به اقدامات بیشتری خواهد زد.

 

پوتین و رحمان در اکتبر2004

 

2005م:هفدهم اكتبر 2005 دهها مادر بزرگ كه توسط بانو «جوآن وایل» مبارز ضد جنگ سازماندهی شده بودند در میدان تایم در شهر نیویورك برضد ادامه اشغال نظامی عراق دست به اعتراض نشسته زدند. آنان قبلا، از باب نمایش و شاید تمسخر، مقابل دفتر استخدام نظامی برای ارتش جمع شده بودند تا ثبت نام كنند و داوطلب خدمت در ارتش آمریکا شوند!. بیشتر این مادر بزرگها بالاتر از 60 سال داشتند. در میان آنان بانو «ماری رانیون» 100 ساله هم دیده می شد. پلیس 18 تن از آنان را به اتهام بند آوردن خیابان و ایجاد مشكل برای ترافیك دستگیر كرد.

 

اعتراض مادر بزرگ ها به ادامه اشغال نظامی عراق

 

1453: یك رشته جنگ میان فرانسه و انگلستان كه 116 سال طول كشید (در كتب تاریخ معروف به جنگهای صد ساله) با امضای یك پیمان صلح و برسمیت شناخته شدن سلطه انگلستان بر منطقه «كاله» پایان یافت.

1466: جنگهای 30 ساله اروپای مركزی كه عمدتا میان پروسی ها (آلمانی ها) و لهستانی ها بر سر اراضی مورد ادعای دو طرف صورت گرفته بود با میانجیگری پاپ پایان یافت، ولی اصل مسئله باقی ماند و یكی از انگیزه های جنگ جهانی دوم همان مسائل مرزی آلمان و لهستان بود.

1876: بانو «برتا لاندز» شهردار شهر سیاتل آمریكا شد. وی نخستین زنی است كه شهردار انتخابی یك شهر بزرگ شده است.

1912: ایتالیای متحد كه در صدد احیاء امپراتوری روم و سلطه بر مدیترانه بود لیبی را تصرف كرد.

1918: مجارستان اعلام استقلال كرد. این سرزمین قبلا ضمیمه اتریش بود كه نیروهای این امپراتوری در جنگ جهانی اول كه در اکتبر 1918 در شرف پایان بود شكست خورده بودند. مجارستان 17 اكتبر تصمیم به اعلام استقلال گرفته بود و خود، آن روز را رسمی می داند و برگزار می کند.

1983: «بیشاپ» نخست وزیر گرانادا (واقع دركارائیب) در یك كودتا بركنار شد و همین رویداد به دولت آمریكا (حكومت رونالد ریگن) بهانه داد تا لشكر بكشد و گرانادا را كه متمایل به كوبا و شوروی شده بود تصرف كند و دولت دیگری را در آنجا روی كار آورد که متمایل به غرب باشد.

1983: سامورا ماشل رئیس جمهور موزامبیك و33 تن دیگر از مقامات این كشور بر اثر سقوط هواپیما به دلیل توفان كشته شدند.

1987: «ژاكلین دو پره» بهترین سلیست (نوازنده ) وقت جهان درگذشت.


ویدیو مرتبط :
رضا عطاران و تقویم تاریخ :))

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ -3 مهر



275م:سنای روم پس از شش ماه مخالفت ژنرالهای ارتش با هر پیشنهاد برای انتخاب امپراتور تازه، بالاخره25 سپتامبر سال 275 میلادی «ماركوس كلودیوس تاسیتوس» 76 ساله را به این سمت برگزید و ژنرالها هم بر این انتخاب صحه گذاردند. تاسیتوس قبلا به دلیل كهولت از سمت های دولتی كنار گذارده شده بود. وی تنها هفت ماه حكومت كرد و در جریان لشكر كشی به شرق، با هدف گوشمالی دادن آلانی ها كه از شمال قفقاز (منطقه «اوستیا») به قلمرو روم در شمال دریای سیاه تعرض می كردند در كاپادوكیه (در كتیبه های ایران باستان: كاپاتوكا) ترور شد. تاریخ از وی به عنوان مردی كه برای كمك به نویسندگان بودجه ویژه مقرر داشت و بر تعداد كتابخانه های عمومی روم افزود یاد كرده است. لازم به یادآوری است كه آلانها (الانی ها) ایرانیانی بودند كه در قفقاز شمالی و آزوف و شمال گرجستان زندگی می كرده اند، به پارسی سخن می گفتند و فرهنگ و تمدن ایرانی داشتند كه این فرهنگشان و برخی از واژه های پارسی در میان آنان تا به امروز باقی مانده است. قفقاز جنوبی كه تا سال 1828 گوشه ای از ایران بود «اران» خوانده می شد كه بعدا دولت شوروی آن را جمهوری آذربایجان نام نهاد.

 

552م:25 سپتامبر سال 552 میلادی میان هیات اعزامی ایران از تیسفون به قسطنطنیه و دولت روم بر سر ترك مخاصمه نیروهای دو كشور در ساحل دریای سپاه (منطقه ساحلی گرجستان امروز، منطقه آبخیز = آبخازیه) كه ایران در آن نبرد پیروز شده بود توافق حاصل شد. دولت روم شرقی پیشنهاد متاركه جنگ را داده بود.

طبق قراردادی كه در همین روز امضاء شد و متن آن موجود است قرار شد كه دولت روم كه آغازگر این جنگ بود بابت غرامت، سه هزار و چهارصد كیلوگرم طلا به ایران بدهد.

به نوشته مورخان، دولت ایران (دوران سلطنت انوشیروان دادگر) تنها نخستین قسط آن را كه 850 كیلوگرم بود دریافت كرد و رومی ها سپس چند بار تعلل و درخواست مهلت كردند كه خسرو انوشیروان در سال 579 فوت شد و موضوع عملا منتفی گردید.


1941م:متفقین كه ایران را در اشغال نظامی داشتند 25 سپتامبر 1941 (مهرماه 1320) دكترعیسی صدیق استاد دانشگاه (معروف به پدر آموزش و پرورش نوین ایران) را به دلیل تمایل زیاد به وطندوستی (ناسیونالیسم ایرانی) از ریاست سازمان انتشارات و تبلیغات كشور (وزارت ارشاد فعلی) بركنار كردند. وی درست یك سال پیش از آن به این سمت منصوب شده بود. متفقین دكتر صدیق را به دلیل پارسی كردن هر چه بیشتر واژه های متداول از زبانهای دیگر، توجه به آموزش عمومی تاریخ و فرهنگ ایران و نیز اصرار به گسترش مدارس از ابتدایی تا عالی؛ بیش از حد میهندوست تشخیص داده بودند و ادامه روش او را به حال خود (در طول جنگ) خطرناك خوانده بودند. وی بعدا (پس از جنگ جهانی دوم) چند بار وزیر فرهنگ و آموزش و پرورش و بعدا سناتور شده بود. متفقین همزمان با بركناری دكتر صدیق، تقریبا همه فارغ التحصیلان ایرانی مدارس عالی آلمان را بركنار، بازداشت و یا تبعید كردند.

25 سپتامبر سال 2008 گزارش رسید كه پلیس افغانستان دانشجویان دانشگاه بلخ را كه مانع از پایین كشیدن تابلوی فارسی این دانشگاه از سر در آن شده بودند مورد ضرب و شتم قرارداده است. این تابلو از زمان تاسیس دانشگاه در سال 1985 در آنجا بود كه دولت طالبان بعدا یك تابلوی پشتو نیز در آنجا قرارداد و پس از سركوب طالبان با كمك آمریكا، دانشگاه بلخ دارای یك تابلو انگلیسی هم شد ولی اخیرا (معلوم نیست به چه دلیل) تصمیم گرفته شد كه تابلو زبان فارسی آن را بردارند كه اعتراض شروع شد. چنین كاری اخیرا در یك مورد دیگر مشاهده شده بود. رئیس جمهور افغانستان یك پشتون است ولی ادامه چنین ضدیت هایی ممكن است خشم تاجیكهای دو طرف آمودریا و پارسی زبانان را باعث شود. همین جنگ داخلی جاری افغانستان را كافیست.

 

دکتر صدیق در سال 1320


1320ش:یک ماه پس از تعرض نیروهای انگلستان و شوروی به ایران به بهانه خطر دوستی ایران و آلمان برای متفقین، به خواست دولتهایی كه ایران را اشغال نظامی كرده بودند و تحت فشار آنها که هدفشان تضعیف حس میهندوستی در جوانان ایران و آمادگی دفاع از وطن بود، از سال تحصیلی 1320 - 1321 برنامه آموزش نظامی در دبیرستانها و دانشكده های کشور لغو شد. تا آن زمان، با این كه ایران به صورت جداگانه دبستان و دبیرستان نظام داشت، مقدمات آموزش فنون نظامی و آشنایی با روش های دفاعی، یکی از دروس اجباری دوره های متوسطه و عالی کشور بود. تاریخ نشان داده است كه از دوران اقتدار امپراتوری روم تا کنون، دولتهای برتری جو کوشیده اند که احساسات ناسیونالیستی ایرانیان خفته بماند و ایران از بنیه نظامی چشمگیر برخوردار نباشد که این دو عامل رابطه مستقیم با یکدیگر دارند؛ اگر احساسات ملی زنده شود تقویت نظامی متعاقب آن خواهد بود و بالعکس.


1324ش:دكتر فریدون كشاورز نماینده پارلمانی حزب توده در جلسه مورخ سوم مهرماه 1324 مجلس شورا در نطقی گفت كه ماموران فرمانداری نظامی تهران در جریان حمله به باشگاه این حزب و مقر آن واقع در خیابان فردوسی جنوبی اورا با این که خود را معرفی کرده بود كتك زدند . وی در این نطق وجود فرمانداری نظامی را در هر كشور نشانه حكومت دیكتاتوری در آن كشور خواند و خواست كه در ایران دیكتاتور زدایی شود. وی گفت که هیچ دلیلی برای ادامه حکومت نظامی وجود ندارد.

در جریان حمله ماموران حکومت نظامی تهران به دفاتر و باشگاه حزب توده و خانه صلح ، تنی چند از مقامات این حزب مضروب شده بودند.

 

دکتر فریدون کشاورز

 

1346ش:طرح نظام تازه آموزش و پرورش ایران كه در طول ماهها تنظیم شده بود سوم مهرماه 1346 هجری خورشیدی به صورت یك كتاب قطور جهت بررسی و اظهار نظر اصحاب نظر انتشار یافت كه به موجب آن دوره ابتدایی به پنج سال و دوره متوسطه به چهار سال كاهش می یافت و در عوض یك دوره سه ساله راهنمایی تحصیلی با هدف شكوفا ساختن استعداد نوجوانان و هدایت آنان بر پایه ذوق و استعدادی كه از خود نشان دهند به دوره متوسطه مربوط به وجود می آمد. این کتاب حاوی جزئیات برنامه های نظام تازه و شرح انگیزه و هدفهای آن بود كه برای دست اندرکاران آموزش و پرورش، روزنامه نگاران، استادان و کارشناسان مربوط ارسال شده بود.

در پی انتشار این طرح، برخی به جای اظهار نظر درباره متن آن، زبان به انتقاد سیاسی گشودند كه این طرح زاییده افكار دو كمونیست سابق (دكتر هادی هدایتی و دكتر منوچهر تسلیمی وزیر آموزش و پرورش و معاون او) است!.

طرح به همان صورت توسط وزیر بعدی آموزش و پرورش به اجرا درآمد.

طبق این طرح، تعلیمات عمومی عبارت است از ابتدائی به علاوه راهنمایی (8 سال اول). در مرداد ماه 1384 وزارت اموزش و پرورش جمهوری اسلامی اطلاعیه ای به روزنامه های تهران داده بود كه دوره راهنمایی را بر تعلیمات عمومی اضافه می كند. حال آن كه این كار 38 سال پیش از آن صورت گرفته بود!. از همان آغاز کار، مشکل در اجرای طرح بود،زیرا بدون این كه معلمان مربوط، برای تحقق هدفهای آن آموزش ضمن خدمت دیده باشند با همان روش سابق به کلاس های نظام تازه فرستاده شده بودند. کوتاهی دیگر در اجرای این نظام این بود که کار تدریس در دوره راهنمایی تحصیلی را که حساسترین بخش این نظام بود به فوق دیپلمه ها سپردند. حال آن که دوره راهنمایی تحصیلی جای دوره اول دبیرستان را گرفته بود که مدرسین آن دوره ،لیسانسیه ها بودند.

طرح مورد بحث، دوره راهنمایی تحصیلی را جزیی از تعلیمات عمومی به حساب آورد كه بر اساس قانون تعلیمات اجباری باید مطلقا رایگان باشد و بر همین پایه، دولت وقت از 1353 به خرید و انحلال مدارس ابتدایی و راهنمایی غیر دولتی اقدام كرد كه قانون اساسی جمهوری اسلامی همه تحصیلات عمومی و متوسطه را رایگان كرده است و بر اساس این قانون، ایران اكیدا نمی تواند مدرسه پولی در این سطوح تحصیلی داشته باشد، ولی می بینیم که از دهه 1370 در ایران ایجاد مدرسه پولی تحت عنوان «غیر انتفاعی !» از سر گرفته شده است و ....

 

دکتر هادی هدایتی وزیر وقت

 

1321 ش: آغاز بررسی لایحه دولت در مجلس كه اجازه نشر 200 میلیون تومان اسكناس تازه را خواسته بود. همین اسكناس ها باعث آنچنان تورمی در ایران شد كه آثار نامطلوب آن تا سالها پس از پایان جنگ جهانی دوم ادامه داشت.

 

1325 ش: عشایر فارس با سوء استفاده از اوضاع نابسامان كشور، با هدف باج خواهی از دولت، شهر كازرون را مسلحانه متصرف شدند كه رویدادی ناگوار در تاریخ وطن، و عملی خلاف منش ایرانی بود.

 

1881م:«لو هسونLu Xun» نویسنده برگ چین در قرن بیستم 25 سپتامبر 1881 به دنیا آمد، 55 سال عمر كرد و در سال 1936 درگذشت. كتاب های او به پیروزی انقلاب چین كمك بسیار كرده است. او كوشید كه در كتابها و مقالاتش مردم چین را كه در پی تعرض مغول و اشغال چین در قرون وسطا و متعاقب آن مداخله گری قدرت های جهانی در قرون جدید و معاصر، به صورت انسانهایی شكیبا، قانع و آرامش طلب (توسری خور) درآمده بودند تكان دهد، به حركت در آورد و فرهنگ سكوت و تحمل را (كه یك عادت ثانوی شده بود) از آنان بزداید. لو هسون «خود فریبی»، انفعال و برخی خصلت های بد از جمله سخن چینی، دو رویی، چاپلوسی، رشوه و ترس را نتیجه تاثیر حكومت مغولها بر چین می دانست. درحقیقت، فكر انقلاب فرهنگی چین از «لو» است. «لو» در طول 13 سال 21 كتاب نوشت از جمله: خاطرات یك دیوانه، ارزش جنگ افزار، فردا، كونگ یی جی، توفان در فنجان چای، واقعیت های زندگی آن كیو، تاریخچه ادبیات چین، روشنایی سفید، خرگوش و گربه، برضد تجاوز و .... پس از فوت، مقالات لو هسون نیز از روزنامه ها جمع آوری و در یك مجموعه شش جلدی منتشر شده است. وی در نوشته هایش، قدرت های جهانی را پس از مغولها از عوامل بدبختی چین در قرن نوزدهم یشمار آورده است.

 

لو


1897م:امروز زادروز ویلیام فاكنر نویسنده معروف و برنده جایزه نوبل ادبیات است كه 25 سپتامبر سال 1897 به دنیا آمد و 65 سال زندگی كرد. وی در نگارش، تكنیک (روش) خاصی به كار می برد كه بی شباهت به داستانسرایی قدیم ایران نیست. او در نوشته هایش می كوشید كه اهمیت ارزشها ـ به ویژه ارزش خانواده، ارزشهای فرهنگی و ... را تبلیغ كند و می گفت كه تمدن صنعتی ارزشهای تمدن كشاورزی را كه مردم معنویت بیشتری داشتند، از میان برده است. فاكنر كه در كشورهای متعدد از جمله فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و انگلستان زندگی كرده بود، همیشه فكر می كرد كه خوب نمی نویسد و همین طرز فكر، او را از غرور پیروزی دور ساخت و به بهترنویسی هرچه بیشتر وادار كرد. فاكنر بر ضد هر گونه تبعیضی بود و حتی می گفت: روزنامه نگاران هم تبعیض می كنند و تبعیض آنها این است كه تنها بعضی ها را بزرگ می كنند و به شهرت و قدرت می رسانند، حال آن كه باید افكار و كارها را منعكس كنند. كتابهای معروف فاكنر عبارتند از: روشنایی در ماه اوت، یك گل سرخ برای امیلی، میراث زشت نژادی و ....

 

فاکنر


1970م:25 سپتامبر 1970 نویسنده آلمانی " اریک ماریا رمارک " در 72 سالگی در گذشت. وی در نیمه دوم عمر به آمریکا مهاجرت کرده بود ، اما کتابهایش را همچنان به زبان آلمانی می نوشت و همزمان ، یک مترجم به زبان انگلیسی بر می گردانید و کتاب باهم در یک زمان به دو زبان انتشار می یافت.

معروفترین کتابهای او عبارتند از : جبهه غرب آرام است، زمانی برای زیستن و زمانی برای مردن ، طاق نصرت ، جاده فرعی ، شب در لیسبون و....

کتابهای اریک عمدتا نتیجه تجربه های زندگانی خود اوست . در همه آثار او نکوهش شدید مادیگری به چشم می خورد.

 

اریک ماریا رمارک

 

1960م:بانو " امیلی پست" مولف " اتیکت" در این روز (25 سپتامبر) در سال 1960 درگذشت. وی که کارشناس رفتار اجتماعی بود پس از تالیف نخستین اتیکت که در باب آداب معاشرت بود ، 9 جلد دیگر در همین زمینه و برای مثال "اتیکت در مراسم عروسی" نوشت که تا 1960 هرکدام 90 بار تجدید چاپ شدند و الگو قرار گرفته اند. امیلی در داستان نگاری و نگارش کتابهای غیر داستانی نیز مهارت و تجربه داشت.

پس از فوت امیلی، عروس او، الیزابت، موسسه ای با عنوان "اتیکت" به وجود آورده و به تکمیل و انتشار آثار مادر شوهر ادامه می دهد. امیلی 27 اکتبر 1873 در شهر بالتیمور (ایالت مریلند آمریکا) به دنیا آمده بود.

 

امیلی


2003م:« كنت اندریست » تاریخدانی كه گفته شده سرگذشت بومیان آمریكا ( سرخپوستان ) را تحت عنوان « مرگ طولانی » دقیق و بی طرفانه نوشته بود 19 سپتامبر 2004 در 90 سالگی در كالیفرنیا درگذشت. او كه در 1937 از دانشگاه مینه سوتا در رشته روزنامه نگاری فارغ التحصیل شده بود پس از چند سال تجربه در این كار، به تكمیل تحصیلات خود در رشته تاریخ پرداخت و بقیه عمر را صرف تالیف تاریخ ، نوشتن مقالات و مطالب تاریخی كرد. از او كتابهای معتدد تاریخ باقی مانده است ولی شهرت جهانی «اندرست» مربوط به تاریخ سرخپوستان و تلاش آنان برای حفظ بقاء خود در برابر مهاجرت مسلحانه اروپاییان به سرزمین هایشان است . نخستین چاپ این كتاب كه هنوز تجدید می شود در 1964 انتشار یافته بود.

 

1912م:دانشگاه كلمبیا در نیویورك 25 سپتامبر 1912 به ضمیمه دانشكده روزنامه نگاری خود دوره فوق لیسانس این حرفه را دایر كرد كه نخستین دوره فوق لیسانس روزنامه نگاری در جهان است. تا آن زمان، استادان مربوط و اصحاب نظر، ژورنالیسم را یك رشته آكادمیك مستقل نمی دانستند بلكه همانند پزشكی معتقد به تجربی بودن آن بودند و می گفتند همان طور كه با رفتن به دانشگاه، یك فرد نمی تواند شاعر و نقاش شود، با شركت در كلاس روزنامه نگاری هم كسی روزنامه نگار نمی شود مگر استعداد، ذوق و معلومات اولیه را داشته باشد. بنابراین با تاسیس دوره فوق لیسانس و دكترای روزنامه نگاری موافق نبودند. جوزف پولیتزر ناشر چند روزنامه در نیویورك عقیده دیگری داشت. او كه روزنامه نگاری را حرفه ای بزرگ، شریف و روشنگر و مدافع مردم و وطن تعریف كرده است خواسته بود كه این رشته، فوق لیسانس و دكترا هم بدهد. با همین فكر، وی در 1902 مبلغی از پول خود را به دانشگاه كلمبیا داد تا چنین دوره هایی دایر كند كه دانشگاه پول او را رد كرد. پولیتزر كه چنین دید در وصیتنامه اش دو میلیون دلار به این دانشگاه اختصاص داد و بقیه اش را به دادن جوائز روزنامه نگاری و ادبی. دانشگاه كلمبیا پس از فوت پولیتزر راهی نداشت جز قبول پول و دایر كردن دوره های مورد نظر پولیتزر و گرنه دولت پول را برداشت می كرد و به این ترتیب دوره فوق لیسانس روزنامه نگاری از 25 سپتامبر 1912 در كلمبیا دایر شد.

 

1983م:بیست و پنجم سپتامبر (به وقت شرق روسیه 26 سپتامبر) سال 1983 دستگاه هشدار دهنده ارتش شوروی (ارلی وارنینگ) زنگ خطر حمله اتمی به شوروی را به صدا در آورد و علامت داد كه رادار بزرگ مستقر در سیبری حركت موشكهای آمریكا به سوی خاك شوروی را ثبت كرده است. طبق دستور العملی كه در اختیار ارتش بود، قرار بود كه به محض به صدا در آمدن چنین زنگ خطری، موشكهای اتمی شوروی كه بر روی سكوها قرار داشتند و به سوی آمریكا و پایگاههای نظامی آن در گوشه و كنار جهان از انگلستان تا آلمان و ایتالیا و كره جنوبی و ژاپن نشانه گیری شده بودند پرتاب شوند و متعاقب آن بمب افكنهای دور پرواز حامل بمب اتمی به سوی هدفهایشان به حركت درآیند و زیردریایی های شوروی كشتی های آمریكا و پایگاههای آنها را موشك باران كنند. همه چیز برای شروع حمله متقابل آماده بود و تنها نیاز به تماس سرهنگ «ستانیسلاو پتروفStanislav Petrov» با كاخ كرملین داشت و مقرر بود كه در صورت تاخیر دریافت پاسخ، بیش از 3 دقیقه، به مسئولیت خود دستور حمله متقابل را بدهد كه سرهنگ پتروف در آخرین لحظه پیش از تماس با كرملین، نسبت به دقت زنگ خطر و آغاز حمله در آن شرایط كه روابط دو ابر قدرت چندان وخیم نبود تردید كرد و دستور كسب اطلاع مجدد و تایید حركت موشكهای آمریكا را داد كه خبر رسید، دستگاه «ارلی وارنینگ» دچار اختلال شده بود و پس از نخستین زنگ، موشك در حال حركت دیده نشده است. در نتیجه، همه چیز به حالت عادی باز گشت.

این موضوع تا سال 1998 به مدت 15 سال محرمانه نگهداشته شده بود. در این سال پس از افشاء قضیه، تازه جهانیان متوجه شدند كه اگر سرهنگ پتروف در آن شب تردید نكرده بود كره زمین با همه موجوداتش منهدم شده بود زیرا كه در همان ساعت اول نزدیك به شش هزار سلاح اتمی بكار می رفت كه 500 تای آن برای انهدام كره زمین كافی است. سرهنگ پتروف كه اینك دوران بازنشستگی را می گذراند در چند مصاحبه، چگونگی قضیه را بیان كرده و گفته است كه در آن دقایق چه بر او گذشت زیرا كه تنها چند دقیقه وقت تصمیمگیری داشت.

 

سرهنگ پتروف


1630م:25 سپتامبر سال1630 اعلام شد كه طاعون در شمال ایتالیا همه گیر شده است و متعاقب آن پولدارها شهرها را ترك گفتند و به روستاها فرار كردند. این طاعون باعث مرگ یك میلیون ایتالیایی شد. از سال 1300 میلادی هر چند سال یكبار طاعون سراسر اروپا را در بر می گرفت و یك دهم مردم جان می سپردند. فقرا بیش از داراها از طاعون كه در آن زمان راه درمان نداشت آسیب می دیدند. سربازان آلمانی ارتش اتریش كه به لمباردیا حمله برده بودند متهم به واردكردن این طاعون به ایتالیا شدند، زیرا نخستین قربانی آن یك سرباز آلمانی در شهر میلان بود، ولی آلمانیها به نوبه خود سربازان فرانسوی را كه همزمان پیه مونته ایتالیا را مورد حمله قرار داده بودند مسئول انتقال طاعون به شمال ایتالیا معرفی می كردند، زیرا قبل از ایتالیا، جنوب فرانسه آلوده طاعون شده بود.


1789م:اصلاحیه معروف قانون اساسی آمریكا موسوم به "بیل آو رایتز Bill of Righrs " كه حقوق مردم این كشور را تضمین كرده است 25 سپتامبر سال 1789 به تصویب رسید. در این اصلاحیه، موارد متعدد حقوق پایه از جمله آزادی بیان، ابراز نظر و عقیده، آزادی قلم و مطبوعات (Press) و آزادی تشكیل اجتماعات تضمین شده است.

براساس همین قانون، انتشار روزنامه و هرگونه نشریه چاپی در آمریكا نیاز به دریافت پروانه از دولت ندارد. البته هنوز تلاش آزاد طلبان برای تعمیم دادن این قانون به رادیو - تلویزیونها كه آنها هم که به نوعی وسیله انتشار بیان و عقیده هستند به جایی نرسیده است و پروانه این رسانه ها را یك كمیسیون فدرال (دولت مركزی) به نام FCC برای مدت یك سال صادر می كند و این پروانه، اگر ایستگاه ضوابط را ضمن كار یك ساله خود رعایت كرده باشد قابل تجدید شدن است.

بازرسی بدنی و منزل، مصادره و توقیف اموال و بازداشت فرد (اتباع و ساکنان قانونی آمریكا) نیز بدون حكم قاضی و حضور متهم در محكمه (با وكیل رسمی، در صورتی كه فرد تقاضا كند) و تفهیم حقوق ممنوع است.

 

1959م:25 سپتامبر سال 1959 " اس. دبلیو. آر. دی . باندرانایکه " نخست وزیر وقت کشور سریلانکا به دست یک راهب بودایی کشته شد. وی که فارغ التحصیل دانشگاه آکسفورد انگلستان بود در باز گشت به وطن - به قول خودش با جراتی که کارهای دکتر مصدق در ایران به او داده بود - در سال 1952 (1331 خورشیدی ) حزب" آزادی ملیون سریلانکا " را تاسیس کرد . تنها اصحاب حرفه ،کارگران ، کشاورزان و معلمان می توانستند وارد این حزب شوند. درهای حزب به روی فئودالهای ، بازیگران سیاسی (سیا سی کاران حرفه ای ) ،بازرگانان عمده و ثروتمندان بسته بود. وی سپس با چهار حزب سوسیالیست و سوسیال دمکرات کشورخود ائتلاف کرد و با شعار سریلانکا متعلق به سریلانکایی ها است و زبان رسمی کشور باید زبان بومی باشد و ... در سال 1956 انتخابات را برد و نخست وزیر شد.

باندرانایکه به همه وعده های انتخاباتی اش وفا کرد و زبان انگلیسی را که یادگار استعمار انگلستان بود از رسمیت انداخت و یک سیاست مستقل ملی در پیش گرفت و با کشورهای کمونیست رابطه برقرار ساخت و ....

پس از ترور باندرانایکه ، احساسات مردم تحریک شد و خواهان آن شدند که همسر او " سیریما " که تجربه کافی هم در کار سیاست و دولت نداشت برجایش بنشیند و " سیریما " تا لحظه مرگ در سال 2000 سه دور متناوت نخست وزیر سریلانکا بود. در این میان حزب آزادی ملیون و احزاب موتلفه سریلانکا در سال 1994 "چاندریکا "دختر باندرانایکه را هم رئیس جمهوری کردند و از این سال تا سال 2000 ، دختر رئیس جمهوری و مادر نخست وزیر او بود.

 

سیریما

 

2004م:رویداد بازگرداندن «یوسف اسلام» از نیمه راه واشنگتن به لندن، به دستور وزارت امنیت ملی آمریكا در 21 سپتامبر 2004 ، اقدامی بی سابقه تلقی شده بود كه قبلا مشابه آن به آن صورت مشاهده نشده بود.

یوسف اسلام كه سه دهه پیش نام خود را از «استیفن جیورجیو» به یوسف تغییر داد و مسلمان شد و از خوانندگی دست كشید در بازگشت به لندن گفت كه تعجب می كند چرا اورا به آمریكا راه ندادند، حال آن كه در ماه مه (چهار ماه پیش از آن) در واشنگتن بود و با برخی مقامات كاخ سفید نیز درباره فعالیتهای نوعدوستانه مذاكره كرده بود. گفته شده بود كه وی از جمله كسانی بوده كه عملیات تروریستی را كه منجر به آسیب افراد بیگناه می شود نكوهش كرده و ارتباطی با این عملیات نداشته است. یوسف (در آن زمان 56 ساله) متولد انگلستان و یك انگلیسی است و در زمان خوانندگی به «كت استیو» شهرت داشت.

یوسف كه هنگام ورود به لندن در حلقه محاصره خبرنگاران قرار گرفته بود اظهار داشت: با دختر21 ساله اش «میمنه» با یک هواپیمای شركت هواپیمایی آمریكایی یونایتد عازم واشنگتن بود. كاركنان این شركت در فرودگاه لندن، قبلا نام اورا در فهرست «پرواز ممنوع» وزارت امنیت ملی آمریكا ندیده بودند و مشكلی در سوار شدن به هواپیما نداشت. اما، پس از ورود به آسمان آمریكا و نزدیك به دو ساعت مانده تا رسیدن به فرودگاه «دالس» شهر واشنگتن به خلبان هواپیما خبر دادند كه نام من در فهرست پرواز ممنوع (واچ لیست) است و حق ورود به آن كشور را ندارم. خلبان مجبور شد كه مسیر هواپیما را با اتلاف وقت صدها مسافر و تحمل هزینه به سوی فرودگاه «بانگور» واقع در ایالت «مین» تغییر دهد و در اینجا فرود آید و مرا به ماموران پلیس و امنیت تحویل دهد كه با اولین پرواز به لندن باز گردانده شدم، لكن به دخترم اجازه دادند كه وارد آمریكا شود. من هنوز غرق در تعجب هستم كه چرا نباید وارد آمریكا می شدم و چرا به این صورت پرهیاهو، دلهره آور و بی سابقه مرا فرود آوردند و باز گرداندند. بازگرداندن یك توریست خارجی از فرودگاه مقصد امری عادی است، ولی از میان راه و از آسمان كاری است كه سابقه نداشته است و من پی گیر آن خواهم بود.

یكی از برادران یوسف كه ساكن آمریكاست گفته است كه یوسف عاشق صلح و دوستی و برادری انسانهاست و می خواهد كه به عنوان سفیر صلح معروف باشد.ظاهرا وزیر امورخارجه انگلستان در ملاقات معمولی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با وزیر امورخارجه امریكا، در این زمینه از او توضیح خواسته بود.

مقامات وزارت امنیت ملی آمریكا اشاره كرده بودند كه نام یوسف در فهرست ممنوع الورودهای به آمریكا بود و شاید اشتباه تایپی و جا به جایی حروف سبب شده بود كه هنگام سوار كردن وی به هواپیما در فرودگاه لندن متوجه قضیه نشوند و ماموران این وزارت كه فهرست مسافران عازم آمریكا را دریافت می كنند متوجه شدند كه یك ممنوع الورود در میان مسافران هواپیمای "یونایتد" است، و این لیست عمدتا مربوط به كسانی است كه ارتباط و مناسبتهایی با تروریستها دارند. دولت اسرائیل هم قبلا یوسف را متهم به دادن كمك مالی به «حماس» كرده و یك بار مانع از ورود وی به آن كشور شده بود و از فرودگاه بازگردانده بود.

با این كه یوسف به دلیل گرویدن به اسلام با خواندن آواز وداع كرده، در سال 2003 دو نوار آواز در مخالفت با جنگ عراق پر كرده بود كه احتمالا محتوای این نوارها عدم رضایت مقامات آمریكایی را فراهم ساخته است.

اخراج یوسف اسلام با این روش بی سابقه و پر هیاهو در دویست و پانزدهمین سالگرد تصویب اولین اصلاحیه های ده گانه قانون اساسی آمریكا صورت گرفت كه به موجب آن كه به «بیل آو رایتز» معروف است و در سپتامبر سال 1789 تصویب شده اند آزادی بیان، قلم، مطبوعات، اجتماعات، مذهب و اعتراض تضمین گردیده است. قانون اساسی آمریكا آزادی حمل اسلحه را هم تضمین كرده است.

در بسیاری از مقالاتی كه در سه روز اول پس از این رویداد در این زمینه انتشار یافته آمده بود: چرا از هواپیمای با صدها مسافر در میان راه خواسته شد كه تغییر جهت دهد و یوسف را كه شهرت بین المللی دارد در نزدیكترین فرودگاه به مرز آمریکا پیاده كند تا باز گردانده شود؟. چه فرقی می كرد اگر یوسف از فرودگاه شهر واشنگتن باز گردانده می شد و این همه سر و صدا و اعتراض بپا نمی كرد، چه سیاستی در كار بود؟. معمولا در همه كشورها روال كار بر این است كه امر اخراج (دیپورت) افراد با حكم قاضی دادگاه باشد نه مامور پلیس. یك فرد باید امكان دفاع از خود و پاك كردن سابقه اش را داشته باشد. یوسف كه با زور و اجبار به هواپیما سوار نشده بود، چرا چنین عملی در 21 سپتامبر 2004 كه انتظار آن از آمریكا به عنوان كشوری قانونمند نمی رفت سر زد؟. دارندگان گذرنامه انگلستان نیاز به ویزا برای ورود و دیدار كوتاه از آمریكا را ندارند. بنابراین، وی این حق را داشت كه اتهامش در یك دادگاه آمریكا ثابت شود و حرفهایش را در آنجا بزند. گزارش وزارت امنیت اتهامی یكطرفه و یك سوء ظن است كه دولت آمریكا دست كم از آغاز قرن 20 با چنین وضعیتی در كشورهای دیگر مبارزه كرده است و شوروی سابق را كه چنین می كرد كشور پشت پرده آهنین می نامید. كشور آمریكا یك مهاجر نشین است كه جز یك میلیون سرخپوست بقیه 290 میلیون جمعیت آن از خارج و عمدتا در یك قرن اخیر به آنجا مهاجرت كرده اند و در نتیجه باید در آنجا رعایت احوال خارجیان و مسافران بیش از كشورهای دیگر بعمل آید و ....

 

یوسف اسلام

 

768: پپین سوم Pepin III شاه فرانكها (قومی در جنوب آلمان و شمال فرانسه كه بعدا كشور "گل" به نام آنان فرانسه خوانده شده است) درگذشت و پسرش شارلمانی (شارل بزرگ) یكی از دو جانشین او شد. این رسم فرانكها بود كه پس از پدر كشور او میان پسرانش قسمت شود و بعدا پس از مرگ برادر، شارلمانی شاه فرانسه و سپس بسیاری از سرزمین های اروپایی شد. جهان آن زمان دو مرد مقتدر داشت، در شرق هارون الرشید و در غرب شارلمانی

900: گروهی ازسیاهپوستان جنوب افریقا، در غرب كالهاری كشور توت سوه Toutswe را كه امروز بوتسوانا Botswana نامیده می شود باری خود تاسیس كردند.

1644: اولاس ریمر Olaus Rimer دانشمند دانماركی سرعت نو را دقیقا اندازه گیری كرد.

1818: برای نخستین بار در بیمارستان گایز Guys لندن عمل تزریق خون (Transfusion) صورت گرفت.

منبع:iranianshistoryonthisday.com