اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ -25 مهر



675پیش از میلاد:طبق نوشته های هرودوت و سایر مورخانی كه در زمینه تاریخ ایران باستان تحقیق كرده اند و كشفیات باستانشناسان، هخامنش از بزرگان پارس در نخستین ماه پاییز (اکتبر) سال 675 پیش از میلاد شهر «انشان ‏Anshan» واقع در 46 كیلومتری شمال شیراز امروز را تصرف كرد كه طلوع دودمان هخامنشیان است. شهر «انشان» یكی از دو پایتخت ایلام بود. پایتخت دیگر ایلام؛ شهر شوش بود. با این فتح، نطفه امپراتوری ایران گذاشته شد كه هفت دهه بعد، كوروش دوم (كوروش بزرگ) با تصرف بابل آن را تكمیل و در اكتبر سال 539 پیش از میلاد در همین شهر آن را اعلام داشت كه شرح آن در استوانه كوروش آمده است. این استوانه سفالی كه در موزه بریتانیا نگهداری می شود در سال 1879 در كشفیات باستان شناسی بابل به دست آمد. همین استوانه نخستین منشور ملل و اعلامیه حقوق انسان شناخته شده كه سندی ارجمند و از افتخارات بشر است. در این استوانه، كوروش از یك حكومت جهانی مركب از ملل متحد، مستقل و متساوی الحقوق نام برده و تاكید بر رعایت حقوق و آزادی های انسانی و حكومت كردن با رضایت ملت (دمكراسی) و حفظ جان و مال و حیثیت افراد و ساخت دنیایی به دور از ترس، ارعاب، و بی قانونی یاد كرده است.

پس از هخامنش، به ترتیب تیسپسTeispes، كوروش اول، آریارامنسAriaramnes و كامبیز اول بر پارس به پایتختی انشان حكومت كرده بودند. كوروش دوم (بزرگ) نوه پادشاه وقت ماد بود. پدر كوروش با هدف متحد ساختن دو طایفه ایرانی ماد و پارس با «ماندانا» دختر پادشاه ماد كه مادر او نیز دختر پادشاه لیدی (آناتولی) بود ازدواج كرده بود. بنابراین كوروش خود را وارث حكومت همه ایران زمین می دانست و كشور را یكپارچه كرد و زیر نظر یك دولت مركزی قرار داد. وی به اخلاقیات و شئون انسانی توجه خاص داشت و جنگ او با قوم ماساگتائه در منطقه «فرارود»عمدتا به این دلیل بود كه این قوم حرمت ازدواج را رعایت نمی كرد و معاشرت زن و مرد و سکس علنی (همبستر شدن در حضور دیگران) را عیب نمی دانستند، و چون از استپ های شمالی تر به منطقه تاجیكستان امروز نزدیك شدند، كوروش واهمه كرد كه اسلوب زندگانی و روش معاشرت های آنان به ایران زمین وارد شود كه به جنگشان شتافت كه در سال 529 پیش از میلاد جان باخت و جسد او را همان طور كه وصیت كرده بود به زادگاهش بازگردانیدند و در پاسارگاد دفن كردند و قبر او در طول 25 قرن از گزند زمانه مصون مانده و به ما رسیده است و اینك رسالت محافظت از آن بر عهده ما (همه ایرانی تبارها) است.

 

1347م:كرونیكلرها از اكتبر سال 1347 میلادی به عنوان ماهی یاد كرده اند كه در آن «ابن بطوطه » جغرافی دان و سفرنامه نویس مغربی (مراكشی) در شهر شیراز در باره سعدی مطالعه می كرد و در پی آن سعدی را نه تنها یك شاعر و نویسنده (استاد سخن)، بلكه یك فیلسوف بزرگ و یك آموزگار و اندرزگوی بی همتا به جهان معرفی كرد. ابن بطوطه برخی از اشعار سعدی را به فارسی نقل كرده از جمله:

 

تن آدمی شریف است به جان آدمیت

نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی

چه میان نقش دیوار و میان آدمیت

ابن بطوطه كه به سال 1304 میلادی در طنجه به دنیا آمده بود پژوهش جهانگردی را از 22سالگی آغاز كرد و از شمال آفریقا، همه خاور میانه از جمله ایران زمین (سرزمین های واقع در فلات ایران)، جنوب روسیه، چین، هند، اندونزی و آفریقای شرقی دیدن كرد و مطالعات لازم برای نوشتن كتاب خود را انجام داد. وی پس از دیدار ازكشور «مالی» در 1352 میلادی، از طریق صحرای افریقا به میهن خود بازگشت. ابن بطوطه در این سفرها گاهی به عنوان سفیر سیار رئیس كشور مغرب عربی (مراكش) هم عمل می كرد و می كوشید كه میان مراكش و دولتهای مورد بازدید حسن تفاهم برقرار باشد.

 

ابن بطوطه


1328ش: 25مهرماه 1328 ( 17 اكتبر 1949 ) سومین روز تحصن دكتر مصدق و 200 تن از رجال سیاسی، روحانی، بازار و اهل قلم در اعتراض به سوء جریان انتخابات بود كه روز بعد به آن پایان دادند زیرا كه كمیسیون انتخابات ادامه اخذ رای را متوقف ساخت.

دكتر مصدق قبل از تحصن، موارد تخلف از قانون و تقلب در اخذ رای را به كمیسیون مربوط گزارش كرده بود ولی اطمینان نداشت كه سریعا مورد توجه قرار گیرد و دست به تحصن زد تا افكار عمومی را متوجه قانون شكنی سازد.

درهمین روز بود كه دكتر مصدق گفت كه برای مردم ایران، داشتن دمكراسی واقعی از نان شب لازمتر است و اضافه كرده بود كه به سود حكومت است كه ایران از دمكراسی برخوردار باشد زیرا در این صورت مردم تكالیف خود را بهتر انجام خواهند داد و از حكومت مصرانه خواهند خواست كه آن هم به وظایف خود دقیقا عمل كند. نمی توان بیش از این مانع ورود موج دمكراتیزاسیون جهانی به ایران شد كه حق مسلم مردم است كه از یك دمكراسی و حق انتخاب به صورت حقیقی آن برخوردارباشند.

 

1342ش:25 مهرماه 1342 در دومین روز دیدار شارل دوگل رهبر فرانسویان از ایران مردم تهران از این كه می دیدند مردی به این عظمت در اثنای عبور از خیابانها از خودرو پیاده می شود صف اسكورت را می شكند و بدون ملاحظه تدابیر امنیتی به میان مردم می رود و انان را در آغوش می گیرد متعجب و شگفت زده شده بودند و برای دیدن وی آن چنان هیجان زده شده بودند كه بر سقف خودروهای پارك شده در كنار خیابان می ایستادند.

فرو رفتن سقف بیش از هزار خودرو در روز ورود دوگل كه در كاخ گلستان اقامت داشت به پلیس گزارش شده بود كه بعدا دولت به پاره ای از صاحبان این خودروها كه تهدید به دادن دادخواست به دادگستری كرده بودند غرامت پرداخت كرد.

 

1354م:اعلامیه 25 مهرماه سال 1354 (17 اكتبر 1975) دولت وقت نشان می داد كه نیروهای اعزامی ایران به كشور عمان برای سركوب كردن استقلال طلبان ظفار، بپاخیزی ظفاری ها را در هم شكسته و مراكز آنان را متصرف شده اند. ولی در این اعلامیه به تلفات ایران دراین عملیات و دلیل! اعزام نیرو به یك كشور خارجی برای سركوب یك قیام داخلی اشاره نشده بود.

محمد بلوری خبرنگار اعزامی كیهان به صحنه های این جنگ و اشاره او به تلفات ایران در این جنگ سبب ممنوع القلم شدن وی به دستور دولت گردید و مجبور شد برای مدتی جلای وطن كند تا احیانا تحت تعقیب امنیتی قرار نگیرد. وی بعدا به ریاست هیات مدیره سندیكای نویسندگان و خبرنگاران انتخاب شد و هنوز این عنوان را از دست نداده است. بلوری كه كار روزنامه نگاری را در سال 1336 در كیهان آغاز كرد بعدا دبیر اخبار این روزنامه شد. همین سمت را در روزنامه ایران داشت و اینك در روزنامه اعتماد دارد. بلوری، در سالهای اخیر خود از سردبیران چند روزنامه تازه تاسیس در تهران بوده است از جمله روزنامه ایرانیان. بلوری به دلیل مهارت در حادثه نویسی یكی از داستان نگاران كشور است.

 

محمد بلوری

 

1357ش:اعتصاب مهرماه سال 1357 روزنامه های تهران معروف به «اعتصاب صغیر» با دریافت یك تعهد از دولت 23 مهرماه آن سال پایان یافت. در جریان این اعتصاب روزنامه های عصر؛ دو شماره و روزنامه های صبح؛ سه شماره منتشر نكردند. دولت وقت به مطبوعات تعهد داد كه امنیت حرفه ای نویسندگان تضمین خواهد بود، اعمال نفوذ مستقیم و غیر مستقیم از سوی مقامات دولتی در مطالب روزنامه ها بعمل نخواهد آمد و از آن پس «سانسور مرسوم» انجام نخواهد گرفت.

در همین روز دكتر ناصرالدین شاه حسینی استاد ادبیات و نخستین رئیس گروه روزنامه نگاری دانشگاه تهران مدیر عامل سازمان رادیو ـ تلویزیون ملی شد كه مطبوعات این انتصاب را هم به حساب پیروزی خود گذارده بودند. در پی این اعتصاب، چندین روزنامه و مجله كه قبلا پروانه انتشار داشتند و بعضا لغو شده بود دست به انتشار دست زدند و ممنوع القلم ها بكار بازگشتند و حقوق از دست رفته را باز گرفتند. این اعتصاب كوتاه به روزنامه نگاران وطن جرات داد كه در نیمه آبان همان سال اعتصاب طولانی خود را كه بیش از دو ماه طول كشید و سهم چشمگیری در تغییر نظام حكومتی داشت آغاز كنند.


1759م:17 اكتبر سال 1759 احمد خان درانی سومین حمله نظامی خود را به هندوستان آغاز كرد. وی در طول هفت سال سه بار به آن سرزمین حمله نظامی برده بود. احمدخان در ارتش ایران یك ژنرال بود كه پس از كودتای نظامی دهم ژوئن 1747برضد نادرشاه افشار و قتل او، به زادگاهش افغانستان بازگشت و با استفاده از آشفتگی اوضاع ایران خود را امیر افغانها خواند كه تا آن زمان همواره ایرانی خوانده می شدند. احمدخان كه درجریان تصرف هند توسط نادر در مارس 1739 یك افسر ارتش ایران و همراه او بود در سه حمله خود به هند شمال غربی این منطقه را متصرف شد.

نخستین حمله نظامی احمدخان به هند ـ كه افغانها او را احمدشاه می خوانند كه درزمان خود قندهار را آباد و ساختمانهای متعدد بنا كرد ـ و به تصرف لاهور انجامید در سال 1752 صورت گرفت. حمله دوم در سال 1757 انجام شد. در جریان این حمله، شهر دهلی 28 ژانویه همین سال به تصرف احمدخان در آمد. تصرف دهلی به دست احمد خان دولت هندوستان را بیش از همیشه تضعیف كرد و این وضعیت به سود انگلیسی ها تمام شد كه در آن زمان با فرانسه بر سر خوردن شبه قاره هند رقابت داشتند. وی در همین سال تمامی پنجاب را تصرف كرد.

حملات سه گانه احمدخان به هند در حالی صورت می گرفت كه «رابرت كلایو» انگلیسی سرگرم تصرف شرق و جنوب شرقی هند از جمله بنگال بود و میان او و فرانسویان برخوردهایی صورت می گرفت كه مرگ «علی وردی خان» حاكم بنگال در 21 آوریل سال 1756 به تسریع پیشروی انگلیسی ها در شرق هندوستان منجر شد و ....

احمد خان برای تامین اتحاد میان طوایف افغان تلاش بسیار كرد و به همین دلیل، بسیاری از مورخان او را بنیادگذار افغانستان می دانند. افغانستان نامی است كه انگلیسی ها به آن داده اند و سپس عمومی شده است.

در همان زمان رابرت كلایو به لندن - که از حملات افغانها به هند ابراز نگرانی كرده بود - گزارش داده بود كه نگران افغانها نیست، زیرا وجود طوایف متعدد (افغان) كه دولت مركزی ایران در طول قرون و اعصار هركدامشان را در امور داخلی مستقل و خود رای بار آورده است مانع از آن می شود كه برای مدتی طولانی زیر لوای یک رئیس کل قرار گیرند و متحد واقعی باشند. به علاوه، شیعیان افغان زیر بار سنی ها كه در اكثریت هستند نمی روند. تاجیكها و خراسانی ها كه در شمال و غرب سكونت دارند چون شهرنشین و باسواد هستند خود را بیش از طوایف دیگر سزاوار حكومت می دانند و با این وضعیت و دلایل دیگر، تامین وحدت میان آنان اگر محال نباشد بسیار دشوار است، و من (رابرت كلایو) به دلایل بسیار با پشتون ها (در پاكستان «پاتان» نامیده می شوند) وارد سازش نمی شوم، زیرا معروف به عهد شكنی هستند.

 

احمد خان (احمد شاه)


1932م: 15اكتبر 1932 جهانگیر تاتا از پارسیان هند شركت هواپیمایی «تاتا ایرلاینز» را تاسیس كرد كه در سال 1948 (16 سال بعد) دولت هند پس از كسب استقلال 49 درصد از سهام آن و در سال 1953 تعدادی دیگر از سهام را خریداری و این شركت را به «ایرایندیا» تغییر نام داد كه اینك هواپیمایی بین المللی هند است. جهانگیر تاتا نخستین هواپیمای «تاتا ایرلاینز» از نوع «دهاویلند» را در اكتبر 1932 از كراچی از طریق احمدآباد تا بمبئی (مومبای) خلبانی كرده بود. خانواده پارسی «تاتا» موسس تاسیسات صنعتی متعدد در هند هستند و صنعتی شدن هند را باید مرهون آنان (گروه تاتا) دانست. یك سال پس از تاسیس «تاتا ایرلاینز»، خانواده تاتا و پارسیان هند با فرستادن نماینده به ایران، آمادگی خودرا برای صنعتی كردن و ایجاد یك خط هوایی در كشور نیاكان به دولت تهران اعلام داشتند كه موثر واقع نشد. بعدا (در دوران حكومت دكتر مصدق)، مطبوعات وقت برپایه اسنادی كه به دست آمده بود نوشتند كه عوامل لندن كه در آن زمان هنوز در دولت پهلوی اول مدیریت ها را به دست داشتند با كارشكنی های خود مانع صنعتی شدن ایران به دست پارسیان هند شده بودند كه به وطن نیاكان عشق می ورزند. جهانگیر تاتا 29 نوامبر 1993 در 89 سالگی درگذشت.

 

 جهانگیر تاتا

 

2005م:برخی از روزنامه ها كه در شماره های 16 اكتبر 2005 خود گزارش های مربوط به دو انفجار (خرابكاری) اهواز و قتل چند تن و جرح دهها نفر دیگر را چاپ كرده بودند، از عجله دولت انگلستان به محكوم كردن این خرابكاری و ابراز تاسف از تلفات آن تعجب كرده بودند، و به همین گونه، آژانس فرانس پرس.

روزنامه های چند کشورهای آسیایی در آن روز در این زمینه نوشته بودند كه ایران و انگلستان این روزها بر سر حوادث بصره و خوزستان یكدیگر را متهم می كنند و دولت انگلستان با عجله كردن در محكوم ساختن خرابكاری 15 اكتبر اهواز خواسته است بگوید كه در آن حادثه دست نداشته و این عمل در محافل، یك پیشگیری از متهم شدن تلقی شده است. احمدی نژاد رئیس جمهور ایران درباره این رویداد گفته بود که نیروهای انگلیسی مستقر در عراق مورد سوء ظن هستند.

در پی این رویداد که 15 اکتبر روی داد مبادله اتهامات میان ایران و انگلستان بر ضد یکدیگر شدت یافته بود. هفدهم اکتبر اعلام شده بود که شمار مقتولین شش تن و مجروحین بیش از 90 نفراست. 17 اکتبر دو دولت آمریکا و انگلستان بار دیگر ایران را متهم به مداخله در اوضاع عراق کرده بودند و دولت ایران به نوبه خود انگلستان را متهم به توطئه در خوزستان کرده بود. عکس بالا، آثار خون در خیابان نادری اهواز را پس از وقوع دو انفجار 15 اکتبر 2005 نشان می دهد. مواد منفجره در سطلهای زباله قرار داده شده بود.

به گفته اصحاب نظر، سوء ظن مردم ایران كه از علاقه قدیمی انگلستان به مناطق نفتخیز آگاه هستند نسبت به آن دولت پایان پذیر نیست.

 

 انفجارهای اهواز و واكنش سریع انگلستان

 

1919م:«ریتا هیورت Rita Hayworth» بازیگر فیلم های سینمایی كه دومین شوهر او علی خان محلاتی پسر آقاخان پیشوای وقت اسماعیله (ایرانی تبار) بود و از او دختری به نام یاسمین دارد 17 اكتبر سال 1919 به دنیا آمد. پدر او یك رقصنده اسپانیایی و مادرش یك بازیگر تئاتر بود. او در دهها فیلم سینمایی بازی كرد و از بازیگران برجسته دهه های 1940 و 1950 دنیای سینما بود.

ریتا كه پنج بار شوهر كرده بود در مصاحبه ای گفته بود كه اولین شوهرش 21 سال بزرگتر از او بود و اگر فردی در نخستین ازدواج، انتخاب مناسب نداشته باشد متوسل به ازدواجهای متعدد می شود و اندرز داده بود كه جوانان در انتخاب همسر دقت كنند، چشمشان را باز كنند تا مجبور به تجدید ازدواج كه عملی دردناك و پرهزینه و عمر برباد ده است نشوند.

شهرت دیگر ریتا از بیماری فراموشی (آلزایمر) است. وی در حال اجرای یك برنامه، ناگهان مضمون نمایشنامه را فراموش كرد كه بیماری او را آلزایمر تشخیص دادند. یاسمین دختر دومش نگهداری مادر را برعهده گرفت و اخبار مربوط به بیماری وی سبب شد كه به بیماری فراموشی توجه شود و انجمنی به وجود آید و برای كشف راههای درمان تلاش كند.

مهارت ریتا در هنر نمایش به حدی بود كه پس از درگذشت، رئیس جمهوری وقت آمریكا اعلامیه فوت او را امضاء كرده بود.

 

Rita Hayworth


553م:پروكوبیوس (560 ـ 490) كه در فلسطین متولد شده بود و مورخ سه امپراتور روم شرقی بود ، كتاب معروف دیگری تحت عنوان « تاریخ محرمانه » دارد كه عمدتا در باره همسر «ژوستس نی ان» و زندگانی خصوصی دربار است

«پروكوپیوس Procopius» مورّخ، 17اكتبر سال 553 میلادی كتاب معروف خود تحت عنوان «جنگها» را به پایان برد و نسخه اصلی آن را كه باقی مانده است به امپراتور وقت روم شرقی كه هزینه تدوین آن را پرداخت كرده بود تسلیم كرد. این كتاب در سال 1453 اندكی پیش از آن كه قسطنطنیه به دست عثمانی ها افتد به «رم» برده شد تا محفوظ بماند. این كتاب عمدتا در شرح جنگهای ایران و روم شرقی در عهد «ژوستی نی ان» است و مولف با این كه یك تبعه روم بود، در این كتاب تصویر جالبی از سرباز ایرانی آن زمان ارائه داده و نوشته است كه سرباز ایرانی اگر در میدان نبرد مجروح شود ناله نمی كند و چنانچه به اسارت درآید بر پای فاتح نمی افتد و لابه نمی كند. سرباز ایرانی جز به دستور فرمانده خود دست به عقب نشینی نمی زند.

پروکوپیوس (متولد 500 و متوفی در 565 میلادی) که به مورخ قرن ششم معروف است جمعا هشت کتاب تاریخ و از جمله "تاریخ محرمانه" نوشت. تاریخ محرمانه او مربوط به جنجالهای آن دوران است. وی در برخی از جنگهای زمان "ژوستی نی ان Justinian " با سپاهیان رومی همراه بود و صحنه های جنگ را مشاهده کرده بود. تاریخ جنگها یا "تاریخ جنگهای ژوستی نی ان" شامل جنگهای او با خسروانوشیروان، جنگ با "ژرمن های آرین" در ایتالیا و جنگ با وندالها در شمال افریقا بود.

 

پروكوبیوس


1723پیش از میلاد: اكتبر سال 23 پیش از میلاد، ساكنان شهر رم پس از این شنیدند سنای روم اوكتاویوس را «رئیس جمهوری مادام العمر» كرده است در میدان مركزی شهر جمع شدند و اعتراض كردند كه پادشاه نمی خواهند. فبلا، جز سزار، سران كشور روم حتی پس از آن كه عنوان امپراتور به آنان اطلاق شد هر چند سال یك بار برای ادامه حكومت خود خواستار رای سنا می شدند و با این كه عملا امپراتور مادام العمر بودند اسما منتخب موقت بشمار می رفتند. اكتاویوس پس از آگاه شدن از اجتماع اعتراض آمیز مردم، در میدان محل اجتماع حاضر شد و از عنوانی كه سنا به او داده بود صرفنظر كرد و اعلام داشت كه از این پس هر سال یك بار از سنا درباره ادامه كار خود تقاضای رای خواهد و منبعد كسی حق ندارد او را امپریوم (امپراتور) بنامد باید Princeps یعنی تبعه اول خطاب كند كه اصطلاح شخص اول كشور از همان زمان است.

 

اوكتاویوس


1978م:پس از 113 سال جیمی کارتر رئیس جمهوری وقت آمریكا 17 اکتبر 1978تابعیت «جفرسون دیویس» رئیس كنفدراسیون امریكا (ایالات جنوبی در جریان جنگ داخلی) را كه از او سلب شده بود مسترد داشت. وی كه در ایالت لوییزیانا به دنیا آمده بود تابعیت این ایالت را از دست نداده بود. در كشورهای فدرال كه هر ایالت استقلال داخلی دارد، ایالت نمی تواند از تبعه بومی (زاده شده در انجا) سلب تابعیت كند.

 

جفرسون دیویس


2003م:سنای آمریكا پس از بحث بسیار و ایستادگی سناتورهای استخوانداری همچون ادوارد كندی 16 اكتبر 2003تصویب كرد كه نیمی از 20 میلیارد و سیصد میلیون دلار بودجه ترمیم خرابی های عراق به صورت وام باشد تا بعدا از این كشور ( كه در حال حاضر دهها میلیارد دلار به دولتهای دیگر از جمله روسیه بدهكار است و غرامت آسیب دیدگان ناشی از تصرف كویت را هم باید بپردازد) دریافت گردد، زیرا كه روی ذخایر انبوه نفت خوابیده است. این مصوبه همزمان با گزارشی از سوی كنگره آمریكا انتشار یافت كه نشان می داد مقاطعه كاران آمریكایی در رابطه با عراق دست به گرانفروشی و سوء استفاده زده بودند.


2003م:دكتر بشار اسد رئیس جمهوری سوریه در جلسه 16 اکتبر 2003 نشست سران كنفرانس اسلامی در مالزیا شدیدا از دولت آمریكا انتقاد كرده و گفته بود: جهانیان اینك ـ ماهها پس از تعرض نظامی آمریكا به عراق و اشغال نظامی این كشور ـ متوجه شده اند كه عراق اسلحه كشتار جمعی كه بهانه لشكركشی قرار گرفت نداشته و عبارت «آزاد كردن عراقی ها» هم كه آمریكاییان عنوان كرده بودند؛ جز آزاد كردن مردم عراق از غرور، حیثیت، آب و غذا، استقلال و حاكمیت ملی چیزی دیگر نبوده است.

سوریه که توسط شاخه دیگری از حزب بعث اداره می شود در طول حکومت صدام حسین بر عراق با وی در حالت جدال و خصومت بود و در جریان جنگ عراق و ایران جانب ایران را گرفته بود و پس از تصرف کویت توسط عراق، برای اخراج عراقی ها نیروی نظامی فرستاده بود.

 

دکتر بشار اسد


2004م:16 اكتبر 2004 نافرمانی یك دسته 19 نفری از گروهان 343 تداركات نیروی زمینی آمریكا در عراق در رسانه های آمریكا به چشم می خورد كه از اجرای دستور فرمانده خود مبنی برحمل بنزین به منطقه «تاجی» واقع در 24 كیلومتری شمال بغداد سر باز زده و اعلام كرده بودند كه مسیر كامیونها پر از خطر است؛ كامیونهای نفتكش سرویس نشده اند و خود آنان جلیقه ضد گلوله و نیز اسكورت زرهپوش ندارند. این نظامیان، مركب از مرد و زن، از افراد ذخیره ای بودند كه به پایگاه «راك هیل» واقع در كارولینای جنوبی احضار و به عراق فرستاده شده بودند. آنان در پی این نافرمانی بازداشت شدند. تا این زمان، در جریان جنگ عراق، انتشار چنین خبری در رسانه ها سابقه نداشت. قبلا برخی از این نظامیان در تماس تلفنی با خانواده خود در آمریكا، از ماموریتشان به سبب وجود خطر حمله و انفجار در راهها، به عنوان «ماموریت خودكشی» یاد كرده بودند و این خانواده ها این مطلب را در مصاحبه های تلویزیونی خود بیان كرده بودند. قبلا مخالفان آمریكایی جنگ عراق گفته بودند: سربازان ما به خاطر این جنگ غیر ضروری هر روز در عراق به طور متوسط 87 بار مورد حمله قرار می گیرند و در این شرایط، تجهیزات همه آنان كامل نیست.


2004م:16 اكتبر 2004 در حالی كه ولادیمیر پوتین در آخرین روز دیدارش از چین با سران ایالات مرزی شمال غربی این کشور ملاقات كرده بود و از آنان خواسته بود تا مساعی خود را بكار برند كه با كمك روسیه یك منطقه صنعتی بسیار پیشرفته در شرق آسیا بسازند كه سرآمد مناطق مشابه در نقاط دیگر باشد، رسانه هایی كه این دیدار را دنبال كرده نوشته بودند: از اظهارات پوتین و رهبران چین چنین بر می آید كه دو كشور تصمیم قاطع به تامین اتحاد قسمتی از اروپای قاره ای و آسیا دارند زیرا كه برجستگان هر دو كشور بارها از ایجاد منطقه «اوراسیا» كه برخلاف مناطق دیگر جهان یك قطعه زمین به هم چسبیده است سخن به میان آورده اند. در این سفر، چین وعده های متعدد در حمایت از روسیه داد. این رسانه ها همچنین به اهمیت تصمیم روسیه به امتداد لوله نفت خود از بلغارستان به یونان و نیز اعزام كشتی های جنگی اش به مدیترانه نیز اشاره كرده بودند كه دو پدیده تازه هستند. روسیه با استفاده از فرصت های وقت (بهانه هایی که عمدتا دولت واشنگتن به دست داده بود)، اعلام كرده بودكه به منظور مبارزه با تروریسم، ناوگان خود را به مدیترانه خواهد فرستاد و این، برنامه ای است طولانی.

پس از فروپاشی شوروی، گشت زنی منظم كشتی های جنگی روسیه در مدیترانه متوقف شده بود.

 

2004م:شبكه های تلویزیونی آمریكا از 15 اكتبر 2004 به پخش گزارش و تصویر از صفوف طولانی سالخوردگان و مادرانی كه كودكان را به همراه داشتند پرداخته بودند كه مقابل مراكز بهداشتی و بیمارستانها منتظر نوبت برای تزریق واكسن ضد سرماخوردگی بودند. برخی از سالخوردگان با عصا و ویلچر دیده می شدند. طبق این گزارشها، در بسیاری از مراكز بهداشتی كه موجودی واكسن به پایان می رسید، منتظرین در صفوف كه شكیبایی از دست داده بودند با صدای بلند اعتراض می كردند، كه به مداخله پلیس منجر می شد. در این روز (15 اكتبر) در «اریندا» واقع در كالیفرنیا یك زن 75 ساله به نام «موری فرانكلین» كه بیش از چهار ساعت در صف نوبت ایستاده بود، بیش از این انتظار را تحمل نكرد و در همانجا (در صف انتظار) درگذشت و این وضعیت از شبكه های تلویزیونی پخش شد. پاره ای از صفوف از یك بلاك (طول یك خیابان) تجاوز می كرد.

مقامات دولتی قبلا اعلام كرده بودند كه به سبب كمبود واكسن ضد آنفلوآنزا، تنها سالخوردگان و كودكان كه آسیب پذیری بیشتری دارند می توانند برای تزریق آن به مراكز مربوط مراجعه كنند. در این میان برخی هم در سوپر ماركتها برای این واكسن ها بازار سیاه درست كرده و پول هنگفت دریافت می داشتند. دولت آمریكا كه از وارد كردن واكسن ضد آنفلوآنزا از انگلستان مایوس شده اعلام كرده بود كه از كانادا آن را وارد خواهد كرد. ولی مقامات كانادایی اعلام كرده اند كه بیش از نیاز ملی خود، واكسن ندارند. كمپانی انگلیسی، قبلا بیشتر موجودی خود را به سبب فاسد بودن منهدم كرده بود. در آمریكا بسیاری از كارخانه های تولید واكسن در سالهای اخیر به این فعالیت خود پایان داده اند و به همین سبب در دو ـ سه سال منتهی به 2004 در آغاز فصل شیوع سرماخوردگی ، سخن از كمبود واكسن به میان آمده بود.


1244: صلیبیون كه بیت المقدس را در دست داشتند در جنگ «حربیه» در منطقه غزه از نیروهای ائتلاف مسلمانان شكست خوردند و 5000 كشته و 800 اسیر دادند. گروههایی از خوارزمیان نیز در این ائتلاف مشاركت داشتند.

1604: یوهانس كپلر فضا شناس آلمانی مرگ یك ستاره را مشاهده كرد كه قبلا می درخشید و ناگهان ناپدید شد.

1781: چارلز كورنوالیس آخرین فرماندار انگلیسی آمریكا كه نیروهایش در جنگ یورك تاون (ویرجینیا) از واحدهای مشترك فرانسه و مهاجرنشینان استقلال طالب شكست خورده بودند به ژنرال جورج واشنگتن اطلاع داد كه آماده تسلیم شدن است.

1854: اسكار وایلد نویسنده ایرلندی كه 44 سال عمر كرد به دنیا آمد.

1860: نخستین میدان گلف كه بازی ثروتمندان خوانده شده است در انگلستان آغاز بكار كرد.

1914: محمد ظاهر شاه (افغانستان) به دنیا آمد.

1915: آرتور میلر نمایشنامه نویس شهیر متولد شد و 90 سال عمر كرد.

1918: نظام حكومتی كنفدراسیون یوگوسلاوی جمهوری شد.

1919: شركت «آر سی ا ( آمریكا )» به عنوان نخستین كمپانی سخن پراكنی رادیویی آغاز بكار كرد.

1921: در تهران گروهی متهم به طرح توطئه برضد دولت وقت شدند و به زندان افتادند. این اتهام دو روز پس از قتل میرزا كوچك خان گیلانی (جنگلی) وارد آمده بود.

1933: در پی آغاز تضییقات شدید در خاك آلمان برای یهودیان، آلبرت اینشتن در این روز به آمریكا فرار كرد و تا پایان عمر در این كشور ماند و دولت وقت آمریكا را مصرانه ترغیب به تولید بمب اتمی كرد.

1939:طبق برخی نوشته ها، فرخی یزدی شاعر، ناشر روزنامه «توفان» و نماینده مجلس شورای ملی با تزریق آمپول هوا در درمانگاه زندان كشته شد. وی از منتقدان روش های رضاشاه بود و در اشعارش به طور ضمنی و یا علنی حکومت را مورد انتقاد قرار می داد. فرخی نماینده شهر یزد بود.

1945: هزاران آرژانتینی كه در میدانی در بوئنوس آیرس گرد آمده بودند تا دولت تحت فشار قرار گیرد و خوان پرون را از زندان آزاد كند، چون در آن روز پاسخ موافق نشنیدند تصمیم به تشكیل یك حزب با هدف ملی گرایی گرفتند كه اینك 60 ساله شده و حزب اول در پارلمان آرژانتین است. این حزب دو بار پرون را رئیس كشور كرد.

1967: پی یی آخرین امپراتور چین كه مدتها به كار باغبانی اشتغال داشت در 60 سالگی درگذشت.

1973: كشورهای عربی فروش نفت به غرب و ژاپن را محدود كردند كه چند روز بعد به صورت یك تحریم كامل در آمد. این تحریم كه تا مارس سال بعد ادامه یافت و علت آن حمایت غرب از اسرائیل در قبال مسئله فلسطین و حمله نظامی به سوریه بود اقتصاد غرب را دچار بحران ساخت. ایران (دولت شاه) عمدتا به دلیل دوستی با دولت آمریكا، در این تحریم شركت نكرد.

1975: سال ملل 17 اكتبر را روز ریشه كنی فقر و تنگدستی در جهان اعلام كرد كه همانند سایر كارهای این سازمان، نتیجه ای از آن به دست نیامده است.

1994: پادشاه اردن با دولت اسرائیل صلح كرد.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
رضا عطاران و تقویم تاریخ :))

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ -3 مهر



275م:سنای روم پس از شش ماه مخالفت ژنرالهای ارتش با هر پیشنهاد برای انتخاب امپراتور تازه، بالاخره25 سپتامبر سال 275 میلادی «ماركوس كلودیوس تاسیتوس» 76 ساله را به این سمت برگزید و ژنرالها هم بر این انتخاب صحه گذاردند. تاسیتوس قبلا به دلیل كهولت از سمت های دولتی كنار گذارده شده بود. وی تنها هفت ماه حكومت كرد و در جریان لشكر كشی به شرق، با هدف گوشمالی دادن آلانی ها كه از شمال قفقاز (منطقه «اوستیا») به قلمرو روم در شمال دریای سیاه تعرض می كردند در كاپادوكیه (در كتیبه های ایران باستان: كاپاتوكا) ترور شد. تاریخ از وی به عنوان مردی كه برای كمك به نویسندگان بودجه ویژه مقرر داشت و بر تعداد كتابخانه های عمومی روم افزود یاد كرده است. لازم به یادآوری است كه آلانها (الانی ها) ایرانیانی بودند كه در قفقاز شمالی و آزوف و شمال گرجستان زندگی می كرده اند، به پارسی سخن می گفتند و فرهنگ و تمدن ایرانی داشتند كه این فرهنگشان و برخی از واژه های پارسی در میان آنان تا به امروز باقی مانده است. قفقاز جنوبی كه تا سال 1828 گوشه ای از ایران بود «اران» خوانده می شد كه بعدا دولت شوروی آن را جمهوری آذربایجان نام نهاد.

 

552م:25 سپتامبر سال 552 میلادی میان هیات اعزامی ایران از تیسفون به قسطنطنیه و دولت روم بر سر ترك مخاصمه نیروهای دو كشور در ساحل دریای سپاه (منطقه ساحلی گرجستان امروز، منطقه آبخیز = آبخازیه) كه ایران در آن نبرد پیروز شده بود توافق حاصل شد. دولت روم شرقی پیشنهاد متاركه جنگ را داده بود.

طبق قراردادی كه در همین روز امضاء شد و متن آن موجود است قرار شد كه دولت روم كه آغازگر این جنگ بود بابت غرامت، سه هزار و چهارصد كیلوگرم طلا به ایران بدهد.

به نوشته مورخان، دولت ایران (دوران سلطنت انوشیروان دادگر) تنها نخستین قسط آن را كه 850 كیلوگرم بود دریافت كرد و رومی ها سپس چند بار تعلل و درخواست مهلت كردند كه خسرو انوشیروان در سال 579 فوت شد و موضوع عملا منتفی گردید.


1941م:متفقین كه ایران را در اشغال نظامی داشتند 25 سپتامبر 1941 (مهرماه 1320) دكترعیسی صدیق استاد دانشگاه (معروف به پدر آموزش و پرورش نوین ایران) را به دلیل تمایل زیاد به وطندوستی (ناسیونالیسم ایرانی) از ریاست سازمان انتشارات و تبلیغات كشور (وزارت ارشاد فعلی) بركنار كردند. وی درست یك سال پیش از آن به این سمت منصوب شده بود. متفقین دكتر صدیق را به دلیل پارسی كردن هر چه بیشتر واژه های متداول از زبانهای دیگر، توجه به آموزش عمومی تاریخ و فرهنگ ایران و نیز اصرار به گسترش مدارس از ابتدایی تا عالی؛ بیش از حد میهندوست تشخیص داده بودند و ادامه روش او را به حال خود (در طول جنگ) خطرناك خوانده بودند. وی بعدا (پس از جنگ جهانی دوم) چند بار وزیر فرهنگ و آموزش و پرورش و بعدا سناتور شده بود. متفقین همزمان با بركناری دكتر صدیق، تقریبا همه فارغ التحصیلان ایرانی مدارس عالی آلمان را بركنار، بازداشت و یا تبعید كردند.

25 سپتامبر سال 2008 گزارش رسید كه پلیس افغانستان دانشجویان دانشگاه بلخ را كه مانع از پایین كشیدن تابلوی فارسی این دانشگاه از سر در آن شده بودند مورد ضرب و شتم قرارداده است. این تابلو از زمان تاسیس دانشگاه در سال 1985 در آنجا بود كه دولت طالبان بعدا یك تابلوی پشتو نیز در آنجا قرارداد و پس از سركوب طالبان با كمك آمریكا، دانشگاه بلخ دارای یك تابلو انگلیسی هم شد ولی اخیرا (معلوم نیست به چه دلیل) تصمیم گرفته شد كه تابلو زبان فارسی آن را بردارند كه اعتراض شروع شد. چنین كاری اخیرا در یك مورد دیگر مشاهده شده بود. رئیس جمهور افغانستان یك پشتون است ولی ادامه چنین ضدیت هایی ممكن است خشم تاجیكهای دو طرف آمودریا و پارسی زبانان را باعث شود. همین جنگ داخلی جاری افغانستان را كافیست.

 

دکتر صدیق در سال 1320


1320ش:یک ماه پس از تعرض نیروهای انگلستان و شوروی به ایران به بهانه خطر دوستی ایران و آلمان برای متفقین، به خواست دولتهایی كه ایران را اشغال نظامی كرده بودند و تحت فشار آنها که هدفشان تضعیف حس میهندوستی در جوانان ایران و آمادگی دفاع از وطن بود، از سال تحصیلی 1320 - 1321 برنامه آموزش نظامی در دبیرستانها و دانشكده های کشور لغو شد. تا آن زمان، با این كه ایران به صورت جداگانه دبستان و دبیرستان نظام داشت، مقدمات آموزش فنون نظامی و آشنایی با روش های دفاعی، یکی از دروس اجباری دوره های متوسطه و عالی کشور بود. تاریخ نشان داده است كه از دوران اقتدار امپراتوری روم تا کنون، دولتهای برتری جو کوشیده اند که احساسات ناسیونالیستی ایرانیان خفته بماند و ایران از بنیه نظامی چشمگیر برخوردار نباشد که این دو عامل رابطه مستقیم با یکدیگر دارند؛ اگر احساسات ملی زنده شود تقویت نظامی متعاقب آن خواهد بود و بالعکس.


1324ش:دكتر فریدون كشاورز نماینده پارلمانی حزب توده در جلسه مورخ سوم مهرماه 1324 مجلس شورا در نطقی گفت كه ماموران فرمانداری نظامی تهران در جریان حمله به باشگاه این حزب و مقر آن واقع در خیابان فردوسی جنوبی اورا با این که خود را معرفی کرده بود كتك زدند . وی در این نطق وجود فرمانداری نظامی را در هر كشور نشانه حكومت دیكتاتوری در آن كشور خواند و خواست كه در ایران دیكتاتور زدایی شود. وی گفت که هیچ دلیلی برای ادامه حکومت نظامی وجود ندارد.

در جریان حمله ماموران حکومت نظامی تهران به دفاتر و باشگاه حزب توده و خانه صلح ، تنی چند از مقامات این حزب مضروب شده بودند.

 

دکتر فریدون کشاورز

 

1346ش:طرح نظام تازه آموزش و پرورش ایران كه در طول ماهها تنظیم شده بود سوم مهرماه 1346 هجری خورشیدی به صورت یك كتاب قطور جهت بررسی و اظهار نظر اصحاب نظر انتشار یافت كه به موجب آن دوره ابتدایی به پنج سال و دوره متوسطه به چهار سال كاهش می یافت و در عوض یك دوره سه ساله راهنمایی تحصیلی با هدف شكوفا ساختن استعداد نوجوانان و هدایت آنان بر پایه ذوق و استعدادی كه از خود نشان دهند به دوره متوسطه مربوط به وجود می آمد. این کتاب حاوی جزئیات برنامه های نظام تازه و شرح انگیزه و هدفهای آن بود كه برای دست اندرکاران آموزش و پرورش، روزنامه نگاران، استادان و کارشناسان مربوط ارسال شده بود.

در پی انتشار این طرح، برخی به جای اظهار نظر درباره متن آن، زبان به انتقاد سیاسی گشودند كه این طرح زاییده افكار دو كمونیست سابق (دكتر هادی هدایتی و دكتر منوچهر تسلیمی وزیر آموزش و پرورش و معاون او) است!.

طرح به همان صورت توسط وزیر بعدی آموزش و پرورش به اجرا درآمد.

طبق این طرح، تعلیمات عمومی عبارت است از ابتدائی به علاوه راهنمایی (8 سال اول). در مرداد ماه 1384 وزارت اموزش و پرورش جمهوری اسلامی اطلاعیه ای به روزنامه های تهران داده بود كه دوره راهنمایی را بر تعلیمات عمومی اضافه می كند. حال آن كه این كار 38 سال پیش از آن صورت گرفته بود!. از همان آغاز کار، مشکل در اجرای طرح بود،زیرا بدون این كه معلمان مربوط، برای تحقق هدفهای آن آموزش ضمن خدمت دیده باشند با همان روش سابق به کلاس های نظام تازه فرستاده شده بودند. کوتاهی دیگر در اجرای این نظام این بود که کار تدریس در دوره راهنمایی تحصیلی را که حساسترین بخش این نظام بود به فوق دیپلمه ها سپردند. حال آن که دوره راهنمایی تحصیلی جای دوره اول دبیرستان را گرفته بود که مدرسین آن دوره ،لیسانسیه ها بودند.

طرح مورد بحث، دوره راهنمایی تحصیلی را جزیی از تعلیمات عمومی به حساب آورد كه بر اساس قانون تعلیمات اجباری باید مطلقا رایگان باشد و بر همین پایه، دولت وقت از 1353 به خرید و انحلال مدارس ابتدایی و راهنمایی غیر دولتی اقدام كرد كه قانون اساسی جمهوری اسلامی همه تحصیلات عمومی و متوسطه را رایگان كرده است و بر اساس این قانون، ایران اكیدا نمی تواند مدرسه پولی در این سطوح تحصیلی داشته باشد، ولی می بینیم که از دهه 1370 در ایران ایجاد مدرسه پولی تحت عنوان «غیر انتفاعی !» از سر گرفته شده است و ....

 

دکتر هادی هدایتی وزیر وقت

 

1321 ش: آغاز بررسی لایحه دولت در مجلس كه اجازه نشر 200 میلیون تومان اسكناس تازه را خواسته بود. همین اسكناس ها باعث آنچنان تورمی در ایران شد كه آثار نامطلوب آن تا سالها پس از پایان جنگ جهانی دوم ادامه داشت.

 

1325 ش: عشایر فارس با سوء استفاده از اوضاع نابسامان كشور، با هدف باج خواهی از دولت، شهر كازرون را مسلحانه متصرف شدند كه رویدادی ناگوار در تاریخ وطن، و عملی خلاف منش ایرانی بود.

 

1881م:«لو هسونLu Xun» نویسنده برگ چین در قرن بیستم 25 سپتامبر 1881 به دنیا آمد، 55 سال عمر كرد و در سال 1936 درگذشت. كتاب های او به پیروزی انقلاب چین كمك بسیار كرده است. او كوشید كه در كتابها و مقالاتش مردم چین را كه در پی تعرض مغول و اشغال چین در قرون وسطا و متعاقب آن مداخله گری قدرت های جهانی در قرون جدید و معاصر، به صورت انسانهایی شكیبا، قانع و آرامش طلب (توسری خور) درآمده بودند تكان دهد، به حركت در آورد و فرهنگ سكوت و تحمل را (كه یك عادت ثانوی شده بود) از آنان بزداید. لو هسون «خود فریبی»، انفعال و برخی خصلت های بد از جمله سخن چینی، دو رویی، چاپلوسی، رشوه و ترس را نتیجه تاثیر حكومت مغولها بر چین می دانست. درحقیقت، فكر انقلاب فرهنگی چین از «لو» است. «لو» در طول 13 سال 21 كتاب نوشت از جمله: خاطرات یك دیوانه، ارزش جنگ افزار، فردا، كونگ یی جی، توفان در فنجان چای، واقعیت های زندگی آن كیو، تاریخچه ادبیات چین، روشنایی سفید، خرگوش و گربه، برضد تجاوز و .... پس از فوت، مقالات لو هسون نیز از روزنامه ها جمع آوری و در یك مجموعه شش جلدی منتشر شده است. وی در نوشته هایش، قدرت های جهانی را پس از مغولها از عوامل بدبختی چین در قرن نوزدهم یشمار آورده است.

 

لو


1897م:امروز زادروز ویلیام فاكنر نویسنده معروف و برنده جایزه نوبل ادبیات است كه 25 سپتامبر سال 1897 به دنیا آمد و 65 سال زندگی كرد. وی در نگارش، تكنیک (روش) خاصی به كار می برد كه بی شباهت به داستانسرایی قدیم ایران نیست. او در نوشته هایش می كوشید كه اهمیت ارزشها ـ به ویژه ارزش خانواده، ارزشهای فرهنگی و ... را تبلیغ كند و می گفت كه تمدن صنعتی ارزشهای تمدن كشاورزی را كه مردم معنویت بیشتری داشتند، از میان برده است. فاكنر كه در كشورهای متعدد از جمله فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و انگلستان زندگی كرده بود، همیشه فكر می كرد كه خوب نمی نویسد و همین طرز فكر، او را از غرور پیروزی دور ساخت و به بهترنویسی هرچه بیشتر وادار كرد. فاكنر بر ضد هر گونه تبعیضی بود و حتی می گفت: روزنامه نگاران هم تبعیض می كنند و تبعیض آنها این است كه تنها بعضی ها را بزرگ می كنند و به شهرت و قدرت می رسانند، حال آن كه باید افكار و كارها را منعكس كنند. كتابهای معروف فاكنر عبارتند از: روشنایی در ماه اوت، یك گل سرخ برای امیلی، میراث زشت نژادی و ....

 

فاکنر


1970م:25 سپتامبر 1970 نویسنده آلمانی " اریک ماریا رمارک " در 72 سالگی در گذشت. وی در نیمه دوم عمر به آمریکا مهاجرت کرده بود ، اما کتابهایش را همچنان به زبان آلمانی می نوشت و همزمان ، یک مترجم به زبان انگلیسی بر می گردانید و کتاب باهم در یک زمان به دو زبان انتشار می یافت.

معروفترین کتابهای او عبارتند از : جبهه غرب آرام است، زمانی برای زیستن و زمانی برای مردن ، طاق نصرت ، جاده فرعی ، شب در لیسبون و....

کتابهای اریک عمدتا نتیجه تجربه های زندگانی خود اوست . در همه آثار او نکوهش شدید مادیگری به چشم می خورد.

 

اریک ماریا رمارک

 

1960م:بانو " امیلی پست" مولف " اتیکت" در این روز (25 سپتامبر) در سال 1960 درگذشت. وی که کارشناس رفتار اجتماعی بود پس از تالیف نخستین اتیکت که در باب آداب معاشرت بود ، 9 جلد دیگر در همین زمینه و برای مثال "اتیکت در مراسم عروسی" نوشت که تا 1960 هرکدام 90 بار تجدید چاپ شدند و الگو قرار گرفته اند. امیلی در داستان نگاری و نگارش کتابهای غیر داستانی نیز مهارت و تجربه داشت.

پس از فوت امیلی، عروس او، الیزابت، موسسه ای با عنوان "اتیکت" به وجود آورده و به تکمیل و انتشار آثار مادر شوهر ادامه می دهد. امیلی 27 اکتبر 1873 در شهر بالتیمور (ایالت مریلند آمریکا) به دنیا آمده بود.

 

امیلی


2003م:« كنت اندریست » تاریخدانی كه گفته شده سرگذشت بومیان آمریكا ( سرخپوستان ) را تحت عنوان « مرگ طولانی » دقیق و بی طرفانه نوشته بود 19 سپتامبر 2004 در 90 سالگی در كالیفرنیا درگذشت. او كه در 1937 از دانشگاه مینه سوتا در رشته روزنامه نگاری فارغ التحصیل شده بود پس از چند سال تجربه در این كار، به تكمیل تحصیلات خود در رشته تاریخ پرداخت و بقیه عمر را صرف تالیف تاریخ ، نوشتن مقالات و مطالب تاریخی كرد. از او كتابهای معتدد تاریخ باقی مانده است ولی شهرت جهانی «اندرست» مربوط به تاریخ سرخپوستان و تلاش آنان برای حفظ بقاء خود در برابر مهاجرت مسلحانه اروپاییان به سرزمین هایشان است . نخستین چاپ این كتاب كه هنوز تجدید می شود در 1964 انتشار یافته بود.

 

1912م:دانشگاه كلمبیا در نیویورك 25 سپتامبر 1912 به ضمیمه دانشكده روزنامه نگاری خود دوره فوق لیسانس این حرفه را دایر كرد كه نخستین دوره فوق لیسانس روزنامه نگاری در جهان است. تا آن زمان، استادان مربوط و اصحاب نظر، ژورنالیسم را یك رشته آكادمیك مستقل نمی دانستند بلكه همانند پزشكی معتقد به تجربی بودن آن بودند و می گفتند همان طور كه با رفتن به دانشگاه، یك فرد نمی تواند شاعر و نقاش شود، با شركت در كلاس روزنامه نگاری هم كسی روزنامه نگار نمی شود مگر استعداد، ذوق و معلومات اولیه را داشته باشد. بنابراین با تاسیس دوره فوق لیسانس و دكترای روزنامه نگاری موافق نبودند. جوزف پولیتزر ناشر چند روزنامه در نیویورك عقیده دیگری داشت. او كه روزنامه نگاری را حرفه ای بزرگ، شریف و روشنگر و مدافع مردم و وطن تعریف كرده است خواسته بود كه این رشته، فوق لیسانس و دكترا هم بدهد. با همین فكر، وی در 1902 مبلغی از پول خود را به دانشگاه كلمبیا داد تا چنین دوره هایی دایر كند كه دانشگاه پول او را رد كرد. پولیتزر كه چنین دید در وصیتنامه اش دو میلیون دلار به این دانشگاه اختصاص داد و بقیه اش را به دادن جوائز روزنامه نگاری و ادبی. دانشگاه كلمبیا پس از فوت پولیتزر راهی نداشت جز قبول پول و دایر كردن دوره های مورد نظر پولیتزر و گرنه دولت پول را برداشت می كرد و به این ترتیب دوره فوق لیسانس روزنامه نگاری از 25 سپتامبر 1912 در كلمبیا دایر شد.

 

1983م:بیست و پنجم سپتامبر (به وقت شرق روسیه 26 سپتامبر) سال 1983 دستگاه هشدار دهنده ارتش شوروی (ارلی وارنینگ) زنگ خطر حمله اتمی به شوروی را به صدا در آورد و علامت داد كه رادار بزرگ مستقر در سیبری حركت موشكهای آمریكا به سوی خاك شوروی را ثبت كرده است. طبق دستور العملی كه در اختیار ارتش بود، قرار بود كه به محض به صدا در آمدن چنین زنگ خطری، موشكهای اتمی شوروی كه بر روی سكوها قرار داشتند و به سوی آمریكا و پایگاههای نظامی آن در گوشه و كنار جهان از انگلستان تا آلمان و ایتالیا و كره جنوبی و ژاپن نشانه گیری شده بودند پرتاب شوند و متعاقب آن بمب افكنهای دور پرواز حامل بمب اتمی به سوی هدفهایشان به حركت درآیند و زیردریایی های شوروی كشتی های آمریكا و پایگاههای آنها را موشك باران كنند. همه چیز برای شروع حمله متقابل آماده بود و تنها نیاز به تماس سرهنگ «ستانیسلاو پتروفStanislav Petrov» با كاخ كرملین داشت و مقرر بود كه در صورت تاخیر دریافت پاسخ، بیش از 3 دقیقه، به مسئولیت خود دستور حمله متقابل را بدهد كه سرهنگ پتروف در آخرین لحظه پیش از تماس با كرملین، نسبت به دقت زنگ خطر و آغاز حمله در آن شرایط كه روابط دو ابر قدرت چندان وخیم نبود تردید كرد و دستور كسب اطلاع مجدد و تایید حركت موشكهای آمریكا را داد كه خبر رسید، دستگاه «ارلی وارنینگ» دچار اختلال شده بود و پس از نخستین زنگ، موشك در حال حركت دیده نشده است. در نتیجه، همه چیز به حالت عادی باز گشت.

این موضوع تا سال 1998 به مدت 15 سال محرمانه نگهداشته شده بود. در این سال پس از افشاء قضیه، تازه جهانیان متوجه شدند كه اگر سرهنگ پتروف در آن شب تردید نكرده بود كره زمین با همه موجوداتش منهدم شده بود زیرا كه در همان ساعت اول نزدیك به شش هزار سلاح اتمی بكار می رفت كه 500 تای آن برای انهدام كره زمین كافی است. سرهنگ پتروف كه اینك دوران بازنشستگی را می گذراند در چند مصاحبه، چگونگی قضیه را بیان كرده و گفته است كه در آن دقایق چه بر او گذشت زیرا كه تنها چند دقیقه وقت تصمیمگیری داشت.

 

سرهنگ پتروف


1630م:25 سپتامبر سال1630 اعلام شد كه طاعون در شمال ایتالیا همه گیر شده است و متعاقب آن پولدارها شهرها را ترك گفتند و به روستاها فرار كردند. این طاعون باعث مرگ یك میلیون ایتالیایی شد. از سال 1300 میلادی هر چند سال یكبار طاعون سراسر اروپا را در بر می گرفت و یك دهم مردم جان می سپردند. فقرا بیش از داراها از طاعون كه در آن زمان راه درمان نداشت آسیب می دیدند. سربازان آلمانی ارتش اتریش كه به لمباردیا حمله برده بودند متهم به واردكردن این طاعون به ایتالیا شدند، زیرا نخستین قربانی آن یك سرباز آلمانی در شهر میلان بود، ولی آلمانیها به نوبه خود سربازان فرانسوی را كه همزمان پیه مونته ایتالیا را مورد حمله قرار داده بودند مسئول انتقال طاعون به شمال ایتالیا معرفی می كردند، زیرا قبل از ایتالیا، جنوب فرانسه آلوده طاعون شده بود.


1789م:اصلاحیه معروف قانون اساسی آمریكا موسوم به "بیل آو رایتز Bill of Righrs " كه حقوق مردم این كشور را تضمین كرده است 25 سپتامبر سال 1789 به تصویب رسید. در این اصلاحیه، موارد متعدد حقوق پایه از جمله آزادی بیان، ابراز نظر و عقیده، آزادی قلم و مطبوعات (Press) و آزادی تشكیل اجتماعات تضمین شده است.

براساس همین قانون، انتشار روزنامه و هرگونه نشریه چاپی در آمریكا نیاز به دریافت پروانه از دولت ندارد. البته هنوز تلاش آزاد طلبان برای تعمیم دادن این قانون به رادیو - تلویزیونها كه آنها هم که به نوعی وسیله انتشار بیان و عقیده هستند به جایی نرسیده است و پروانه این رسانه ها را یك كمیسیون فدرال (دولت مركزی) به نام FCC برای مدت یك سال صادر می كند و این پروانه، اگر ایستگاه ضوابط را ضمن كار یك ساله خود رعایت كرده باشد قابل تجدید شدن است.

بازرسی بدنی و منزل، مصادره و توقیف اموال و بازداشت فرد (اتباع و ساکنان قانونی آمریكا) نیز بدون حكم قاضی و حضور متهم در محكمه (با وكیل رسمی، در صورتی كه فرد تقاضا كند) و تفهیم حقوق ممنوع است.

 

1959م:25 سپتامبر سال 1959 " اس. دبلیو. آر. دی . باندرانایکه " نخست وزیر وقت کشور سریلانکا به دست یک راهب بودایی کشته شد. وی که فارغ التحصیل دانشگاه آکسفورد انگلستان بود در باز گشت به وطن - به قول خودش با جراتی که کارهای دکتر مصدق در ایران به او داده بود - در سال 1952 (1331 خورشیدی ) حزب" آزادی ملیون سریلانکا " را تاسیس کرد . تنها اصحاب حرفه ،کارگران ، کشاورزان و معلمان می توانستند وارد این حزب شوند. درهای حزب به روی فئودالهای ، بازیگران سیاسی (سیا سی کاران حرفه ای ) ،بازرگانان عمده و ثروتمندان بسته بود. وی سپس با چهار حزب سوسیالیست و سوسیال دمکرات کشورخود ائتلاف کرد و با شعار سریلانکا متعلق به سریلانکایی ها است و زبان رسمی کشور باید زبان بومی باشد و ... در سال 1956 انتخابات را برد و نخست وزیر شد.

باندرانایکه به همه وعده های انتخاباتی اش وفا کرد و زبان انگلیسی را که یادگار استعمار انگلستان بود از رسمیت انداخت و یک سیاست مستقل ملی در پیش گرفت و با کشورهای کمونیست رابطه برقرار ساخت و ....

پس از ترور باندرانایکه ، احساسات مردم تحریک شد و خواهان آن شدند که همسر او " سیریما " که تجربه کافی هم در کار سیاست و دولت نداشت برجایش بنشیند و " سیریما " تا لحظه مرگ در سال 2000 سه دور متناوت نخست وزیر سریلانکا بود. در این میان حزب آزادی ملیون و احزاب موتلفه سریلانکا در سال 1994 "چاندریکا "دختر باندرانایکه را هم رئیس جمهوری کردند و از این سال تا سال 2000 ، دختر رئیس جمهوری و مادر نخست وزیر او بود.

 

سیریما

 

2004م:رویداد بازگرداندن «یوسف اسلام» از نیمه راه واشنگتن به لندن، به دستور وزارت امنیت ملی آمریكا در 21 سپتامبر 2004 ، اقدامی بی سابقه تلقی شده بود كه قبلا مشابه آن به آن صورت مشاهده نشده بود.

یوسف اسلام كه سه دهه پیش نام خود را از «استیفن جیورجیو» به یوسف تغییر داد و مسلمان شد و از خوانندگی دست كشید در بازگشت به لندن گفت كه تعجب می كند چرا اورا به آمریكا راه ندادند، حال آن كه در ماه مه (چهار ماه پیش از آن) در واشنگتن بود و با برخی مقامات كاخ سفید نیز درباره فعالیتهای نوعدوستانه مذاكره كرده بود. گفته شده بود كه وی از جمله كسانی بوده كه عملیات تروریستی را كه منجر به آسیب افراد بیگناه می شود نكوهش كرده و ارتباطی با این عملیات نداشته است. یوسف (در آن زمان 56 ساله) متولد انگلستان و یك انگلیسی است و در زمان خوانندگی به «كت استیو» شهرت داشت.

یوسف كه هنگام ورود به لندن در حلقه محاصره خبرنگاران قرار گرفته بود اظهار داشت: با دختر21 ساله اش «میمنه» با یک هواپیمای شركت هواپیمایی آمریكایی یونایتد عازم واشنگتن بود. كاركنان این شركت در فرودگاه لندن، قبلا نام اورا در فهرست «پرواز ممنوع» وزارت امنیت ملی آمریكا ندیده بودند و مشكلی در سوار شدن به هواپیما نداشت. اما، پس از ورود به آسمان آمریكا و نزدیك به دو ساعت مانده تا رسیدن به فرودگاه «دالس» شهر واشنگتن به خلبان هواپیما خبر دادند كه نام من در فهرست پرواز ممنوع (واچ لیست) است و حق ورود به آن كشور را ندارم. خلبان مجبور شد كه مسیر هواپیما را با اتلاف وقت صدها مسافر و تحمل هزینه به سوی فرودگاه «بانگور» واقع در ایالت «مین» تغییر دهد و در اینجا فرود آید و مرا به ماموران پلیس و امنیت تحویل دهد كه با اولین پرواز به لندن باز گردانده شدم، لكن به دخترم اجازه دادند كه وارد آمریكا شود. من هنوز غرق در تعجب هستم كه چرا نباید وارد آمریكا می شدم و چرا به این صورت پرهیاهو، دلهره آور و بی سابقه مرا فرود آوردند و باز گرداندند. بازگرداندن یك توریست خارجی از فرودگاه مقصد امری عادی است، ولی از میان راه و از آسمان كاری است كه سابقه نداشته است و من پی گیر آن خواهم بود.

یكی از برادران یوسف كه ساكن آمریكاست گفته است كه یوسف عاشق صلح و دوستی و برادری انسانهاست و می خواهد كه به عنوان سفیر صلح معروف باشد.ظاهرا وزیر امورخارجه انگلستان در ملاقات معمولی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با وزیر امورخارجه امریكا، در این زمینه از او توضیح خواسته بود.

مقامات وزارت امنیت ملی آمریكا اشاره كرده بودند كه نام یوسف در فهرست ممنوع الورودهای به آمریكا بود و شاید اشتباه تایپی و جا به جایی حروف سبب شده بود كه هنگام سوار كردن وی به هواپیما در فرودگاه لندن متوجه قضیه نشوند و ماموران این وزارت كه فهرست مسافران عازم آمریكا را دریافت می كنند متوجه شدند كه یك ممنوع الورود در میان مسافران هواپیمای "یونایتد" است، و این لیست عمدتا مربوط به كسانی است كه ارتباط و مناسبتهایی با تروریستها دارند. دولت اسرائیل هم قبلا یوسف را متهم به دادن كمك مالی به «حماس» كرده و یك بار مانع از ورود وی به آن كشور شده بود و از فرودگاه بازگردانده بود.

با این كه یوسف به دلیل گرویدن به اسلام با خواندن آواز وداع كرده، در سال 2003 دو نوار آواز در مخالفت با جنگ عراق پر كرده بود كه احتمالا محتوای این نوارها عدم رضایت مقامات آمریكایی را فراهم ساخته است.

اخراج یوسف اسلام با این روش بی سابقه و پر هیاهو در دویست و پانزدهمین سالگرد تصویب اولین اصلاحیه های ده گانه قانون اساسی آمریكا صورت گرفت كه به موجب آن كه به «بیل آو رایتز» معروف است و در سپتامبر سال 1789 تصویب شده اند آزادی بیان، قلم، مطبوعات، اجتماعات، مذهب و اعتراض تضمین گردیده است. قانون اساسی آمریكا آزادی حمل اسلحه را هم تضمین كرده است.

در بسیاری از مقالاتی كه در سه روز اول پس از این رویداد در این زمینه انتشار یافته آمده بود: چرا از هواپیمای با صدها مسافر در میان راه خواسته شد كه تغییر جهت دهد و یوسف را كه شهرت بین المللی دارد در نزدیكترین فرودگاه به مرز آمریکا پیاده كند تا باز گردانده شود؟. چه فرقی می كرد اگر یوسف از فرودگاه شهر واشنگتن باز گردانده می شد و این همه سر و صدا و اعتراض بپا نمی كرد، چه سیاستی در كار بود؟. معمولا در همه كشورها روال كار بر این است كه امر اخراج (دیپورت) افراد با حكم قاضی دادگاه باشد نه مامور پلیس. یك فرد باید امكان دفاع از خود و پاك كردن سابقه اش را داشته باشد. یوسف كه با زور و اجبار به هواپیما سوار نشده بود، چرا چنین عملی در 21 سپتامبر 2004 كه انتظار آن از آمریكا به عنوان كشوری قانونمند نمی رفت سر زد؟. دارندگان گذرنامه انگلستان نیاز به ویزا برای ورود و دیدار كوتاه از آمریكا را ندارند. بنابراین، وی این حق را داشت كه اتهامش در یك دادگاه آمریكا ثابت شود و حرفهایش را در آنجا بزند. گزارش وزارت امنیت اتهامی یكطرفه و یك سوء ظن است كه دولت آمریكا دست كم از آغاز قرن 20 با چنین وضعیتی در كشورهای دیگر مبارزه كرده است و شوروی سابق را كه چنین می كرد كشور پشت پرده آهنین می نامید. كشور آمریكا یك مهاجر نشین است كه جز یك میلیون سرخپوست بقیه 290 میلیون جمعیت آن از خارج و عمدتا در یك قرن اخیر به آنجا مهاجرت كرده اند و در نتیجه باید در آنجا رعایت احوال خارجیان و مسافران بیش از كشورهای دیگر بعمل آید و ....

 

یوسف اسلام

 

768: پپین سوم Pepin III شاه فرانكها (قومی در جنوب آلمان و شمال فرانسه كه بعدا كشور "گل" به نام آنان فرانسه خوانده شده است) درگذشت و پسرش شارلمانی (شارل بزرگ) یكی از دو جانشین او شد. این رسم فرانكها بود كه پس از پدر كشور او میان پسرانش قسمت شود و بعدا پس از مرگ برادر، شارلمانی شاه فرانسه و سپس بسیاری از سرزمین های اروپایی شد. جهان آن زمان دو مرد مقتدر داشت، در شرق هارون الرشید و در غرب شارلمانی

900: گروهی ازسیاهپوستان جنوب افریقا، در غرب كالهاری كشور توت سوه Toutswe را كه امروز بوتسوانا Botswana نامیده می شود باری خود تاسیس كردند.

1644: اولاس ریمر Olaus Rimer دانشمند دانماركی سرعت نو را دقیقا اندازه گیری كرد.

1818: برای نخستین بار در بیمارستان گایز Guys لندن عمل تزریق خون (Transfusion) صورت گرفت.

منبع:iranianshistoryonthisday.com