اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ -23 دی



 

473م:منذر بن نعمان حكمران حیره (مناطقی در غرب فرات و شط العرب) كه سالها میزبان و آموزگار فنون جنگهای صحرایی بهرام پنجم (بهرام گور) بود 13 ژانویه سال 473 میلادی در گذشت. وی یک عرب مسیحی بود. از زمان فتح بابل به دست كوروش بزرگ تا جنگ قادسیه، سران حیره خودرا تحت الحمایه ایران می دانستند. عراق جنوبی (بین النهرین) یک ایالت ایران و مناطق عرب نشین حاشیه غربی خلیج فارس از جمله بحرین بخشی از قلمرو ایران را تشکیل می دادند. دولت ایران سعی داشت که در امور داخلی آنان مداخله نکند و به همین دلیل میان طرفین درگیری وجود نداشت و تنها مورد مهمی كه تاریخ از آن یادكرده سركوبی بسیار خشونت آمیز عرب توسط شاپور دوم بود كه اینان از آن پس عنوان «ذوالاكتاف» بر او گذارده اند.

 

1349ش:23دی ماه 1349 در تهران اعلام شد كه مذاكرات ایران باكنسرسیوم نفت به نتیجه نرسیده است كه خبری بد برای اقتصاد جهان بود و پی آمدهای منفی آن بر اقتصاد بین المللی و بورسها و بازارها سبب شد كه مذاكرات سریعا از سرگرفته شود و كنسرسیوم تاحدّی تسلیم نظر ایران گردد كه اعلامیه به نتیجه رسیدن مذاكرات به سود ایران، چهار روز بعد انتشار یافت.

از اوایل دی ماه و در طول مذاكرات، ساواك و رئیس امنیت داخلی آن پی در پی اعلامیه و برنامه تلویزیونی عمدتا برضد كنفدراسیون دانشجویان ایرانی مدارس خارج و تظاهرات دانشجویی در داخل منتشر و اجرا می كردند كه برای پی بردن به ریشه قضیه نیاز به تحقیقات بیشتری است.

نگاهی به رویدادهای ده سال آخر عمر نظام سلطنتی ایران كه کم و بیش در روزنامه ها انعكاس یافته نشان می دهد كه به همان اندازه كه در آمد ایران از نفت بالا می رفت ناآرامی های داخلی و تظاهرات دانشجویان ایرانی سرگرم تحصیل در كشورهای دیگر گسترش می یافت!. برخی از محققین این وضعیت را نتیجه روزافزون بودن شکاف میان فقیر و غنی در ایران و تبدیل کشور به یک جامعه طبقاتی بیان کرده اند که شماری کم (یک اقلیت نسبتا کوچک ـ خواص) روی ثروت ها و مقامهای کشور دست گذارده بودند و دیگران با هراندازه معلومات، آگاهی، شایستگی و مهارت به این ثروتها و مقامها (معاملات دولتی، وکالت مجلس، انتشار نشریه و ...) دسترسی نداشتند و به تدریج ناله هایشان تبدیل به فریادشد و شاه این فریاد را نشنیده گرفت تا دست کم با تغییرات و اصلاحات نسبی در سیستم موافقت کند ... و درنتیجه فریادها در سال 1357 (1978 میلادی) توفان شدند، همه چیزرا از جای برکندند و ....

برخی از تاریخنگاران نوشته اند: در دهه 1970 به همان اندازه که درآمد ایران از نفت افزایش می یافت؛ اعیان و اشراف (خواص) توانمندتر، طبقه نادار و روستائیان فقیرتر و ضعیفتر و طبقه متوسط بی خیال از این گسترش جدایی به خوشگذرانی و لوکس کردن وسایل زندگانی سرگرم بود و تاریخ ایران بسرعت به تکرار وضعیت اواخر عهد ساسانیان (نیمه اول قرن هفتم میلادی) می پرداخت که همانا فلسفه تاریخ است و ایران در طول زمان چندبار آن را تکرار کرده است. شاه به دلیل بیماری سرطان و تنگ شدن حلقه محاصره او توسط خواص واقعیت هارا لمس نکرد و مانع از تکرار تاریخ نشد و چون می دانست که عمری نخواهد داشت در طول انقلاب هم تنها به روز قیامت و مجازات الهی توجه داشت و وظیفه کشورداری را فدای آن کرد و ....

چند تاریخنگار بخشی از علل ناآرامی های یک دهه آخر عمر نظام سلطنتی ایران را تحریکات و سیاست های برخی از قدرتهای وقت که بیشترشان هم بظاهر دوست دولت وقت ایران بودند برنگاشته و دلایلی برای اثبات این تز خود ارائه داده اند.

 

1978م:13 ژانویه 1978 رسما اعلام شد كه برای ترم تحصیلی وقت 73 هزار ایرانی در دانشگاهها و مدارس تعلیمات عالی آمریكا ثبت نام كرده بودند كه هرماه به طور متوسط یكصد میلیون دلار ارز از ایران برای آنان حواله می شد. در آن زمان بیشتر آنانکه از ایران برای تحصیل به خارج آمده بودند کسانی بودند که موفق به گذرانیدن کنکور (امتحان سخت مسابقه ورودی) و درنتیجه ورود به دانشگاههای داخلی نشده بودند. در آن برهه، تحصیل در دانشگاههای ایران مطلقا رایگان بود و به هر دانشجو هرماه مبلغی هم پول نقد داده می شد (پول جیبی). چند دارالترجمه مشخّص در تهران برای این دیپلمه ها از مدارس عالی طرف قرارداد باخود در آمریکا پذیرش می گرفتند و درنتیجه، تمرکز دانشجویان ایرانی در دانشگاهها و مدارس عالی مشخصّی بود و همین تمرکز دانشجوی ایرانی در چند مدرسه عالی در آمریکا به گروههای سیاسی و مذهبی کمک کرد که به آسانی و بدون زحمت عضو گیری کنند. هجوم به دانشگاههای خارجی و بویژه آمریکا از زمانی آغاز شده بود که بهای مستغلات در ایران تا 40 ـ 50 برابر بالارفته بود و فروش ارز در این کشور آزاد شده بود و هر خانواده قادر بود که بافروش زمین فرضا صدمتری اضافی خود فرزندش را به آمریکا بفرستد. در آن زمان بهای یک قطعه زمین 120 متری که در دهه 1960 چهار ـ پنج هزار تومان بود تا 200 هزار تومان (30 هزار دلار) بالا رفته بود. بسیاری از این جوانان که در دوران نوجوانی مزه فقر و تبعیض را چشیده بودند؛ در آمریکا و اروپا به آسانی تحت تاثیر تبلیغات مخالف قرارگرفتند به صف مخالفان شاه پیوستند، انجمن دایر کردند، به گروهها پیوستند و مخالفت را علنی ساختند و به این ترتیب ذهن آمریکاییان و اروپاییان نسبت به ایران تغییرکرد. قدرت این انجمنها و گروهها در تدارک تظاهرات خشونت آمیز برضد شاه در نوامبر 1977 و در اطراف کاخ سفید واشنگتن به نمایش گذارده شد و شاه از چشم آمریکاییان افتاد و ... و این آغاز پایان کار او بود. بسیاری از این دانشجویان درجریان انقلاب و یا ظرف یکی دو سال اول (1979 و 9 ماه از سال 1980) به ایران رفتند و چون وضعیت را مطابق میل خود ندیدند عمدتا به کشور محل تحصیل بازگشتند و ماندگار شدند و با استفاده از قوانین مهاجرت محل اقامت بستگان خودرا هم آوردند و اینان بستگان دیگر و این تسلسل تا به امروز ادامه یافته و شمار ایرانیان مهاجر در سراسر جهان ظرف سه دهه گذشته، طبق یک برآورد بالغ بر 5 ـ 6 میلیون می شود که چون تابعیت ایران را لغو نکرده اند تبعه جمهوری اسلامی هم بشمار می آیند و قسمتی از آمار نفوس ایران را تشکیل می دهند.

 

1979م:13 ژانویه 1979 (یك ماه پیش از پیروزی انقلاب) «ولادیسلاو كزیاكوف» از مقامات دولت مسكو كه جریان انقلاب ایران را دنبال می كرد؛ با توجه به حضور «رابرت هایزر» ژنرال آمریكایی در تهران و جلسات روزانه او با مقامات نظامی دولت شاه، اعزام گروه ناو هواپیمابر «كانستلیشن» به اقیانوس هند و حركت این گروه در مسیری كه به خلیج فارس منتهی می شد، آماده باش چند گروه هلی كوپتر آمریكایی و تصمیم دولت آمریكا به فرستادن چند اسكادران جنگنده اف ـ 15 به كشور سعودی به واشنگتن اخطار كرد كه درصدد تكرار رویداد 28 امرداد 1332 (آگوست 1953) در ایران برنیاید. كزیاكوف در این اخطاریه صریح و شدید تاكید كرده بود كه این بار دولت مسكو ساكت نخواهد نشست. وی در عین حال از انقلابیون ایران خواسته بود مراقب و گوش بزنگ باشند كه احتمال مداخله آمریكا به صورت «كودتا» وجود دارد. وی گفته بود كه چون بیشتر نظامیان ایران حاضر به سركوب انقلابیون نیستند ممكن است نظامیان آمریكایی با تغییر لباس با هلی كوپتر صفوف انقلابیون را به گلوله ببندند.

یادآوری این نکته لازم است که مطبوعات ایران درپی اعتصاب 62 روزه کلا در کنترل کمونیست ها و چپگرایان متحد آنان قرارگرفته بودند و دولت واشنگتن این را می دانست.


1406م:«ماتئو پالمیه ری» مورخ، فیلسوف، نویسنده و شاعر انساندوست و بنام ایتالیا 13 ژانویه سال 1406 چشم به جهان گشود و 69 سال عمر كرد. وی كه از بانیان رنسانس (تجدید حیات) درایتالیاست در تالیف معروف خود «جدل سیسرو با كوین تی لیان» استدلال كرده است كه علت به قهقرا رفتن و عقب ماندگی و تجزیه روم این بوده است كه ایتالیایی ها (ایتالیایی های قرن 15 و معاصر ماتئو پالمیه ری) گذشته خود (دوران امپراتوری روم) با آن همه شكوه، خلوص، زیبایی و پیشرفتها را فراموش كرده اند. آنان تاریخ روم و مردانی را كه در به وجود آوردنش تلاش و فداكاری كرده بودند به فراموشی سپرده اند و از ارزش خاكی كه بر روی آن زندگی می كنند بی خبر شده اند. هموطنان ایتالیایی هنوز هم از خواب غفلت بیدار نشده و در پی به دست آوردن میراث استثنایی و گرانبهای خود نیستند و این میراث همانا تمدن، فرهنگ، وحدت، استقلال و حاكمیت ملی است. همین فراموشكاری باعث افتادن به این بدبختی شده است. ما نباید تمدن درخشان 800 ساله خود (عهد باستان) را فراموش می كردیم و وارد نفاق، ضعف و ظلمت كنونی می شدیم. از مسافران شرق شنیده ام كه روایت كرده اند در سرزمین پارسیان (ایران) مردی همه عمر را بدون این كه كسی از او بخواهد و یا با دادن پول و لقب تشویق كند، تاریخ میهن خود را به شعر در آورده تا فراموش نشود (اشاره به فردوسی است). آنان زنده خواهند ماند و نام این شاعر فداكار خودرا زنده و پایدار و محفوظ خواهند داشت.

«پالمیه ری» در دیوان اشعارش به امید روزی است كه دانش، ادبیات، هنر و اندیشه كه متعلق به همه بشریت باید باشند از یك فواره بیرون بریزند تا همگان بر حسب نیاز از این آب همگانی بهره برگیرند. وی در این زمینه قطعه شعری مشابه سعدی ما دارد كه سعدی گفته است: بنی آدم اعضای....

 

مجسمه نیم تنه پالمیه ری

 

1729م:«ادموند بورك» اندیشمند ایرلندی تبار انگلیسی 12 ژانویه سال 1729 به دنیا آمد و معرفترین اثر او «فلسفه تحقیق» است. وی از فلاسفه بزرگ قرن 18 بشمار می آید كه از1765 به مدت سی سال به تكمیل فرضیه های سیاسی خود پرداخت. این نظریه ها و گفته های بسیار مهم از اوست:

ــ عمل یك انسان تحت تاثیر انگیزه هایی در ارتباط با منافع او صورت می گیرد؛ بنابراین با تغییر انگیزه (كه عاملی است متغیّر) عمل انسان را می توان تحت كنترل در آورد.

ــ انقلاب فرانسه به جهانیان آموخت كه «مبارزه» اعصاب فرد مبارز را قوی، مهارت اورا تیز و فرد و یا افراد را بی نیاز از اتكاء به دیگران می كند.

ــ جامعه ای كه نتواند و یا نخواهد از بهترین استعداد و مهارت اعضای خود برای پیشرفت استفاده كند حق ندارد خود را دمكراتیك و مردمی بداند.

ــ پارلمانها و شوراها مجمع افرادی نیستند كه دشمن یكدیگرند بلكه برای شور درباره خیر و صلاح جامعه برگزیده شده اند نه جنگ و ستیز با یكدیگر؛ مردم به آنان اعتماد كرده اند و باید امانتدار و خدمتگذار باشند.

ــ درست است كه ترسوها عمر بیشتری می كنند، ولی عمری بی فایده برای جامعه و حتی خودشان.

ــ آسیبی كه یك جامعه از چاپلوسی افراد و ریا و دغل می بیند به مراتب بیشتر، عمیقتر و زیانبارتر ازحمله بزرگترین ارتش جهان است.

 

Edmund Burke


1859م:«كارل بلایبترو» نویسنده آلمانی 13 ژانویه 1859به دنیا آمد كه از سال 1885 مجله گسلز شافت را برای راهنمایی نویسندگان آن زبان تاسیس كرد كه سر آغاز یك انقلاب ادبی در قلمرو زبان آلمانی بشمار می رود. معروفترین داستانهای خود او؛ مادام لوتیا، حیات مونیخ و «ایزا چه چیزی را نجوا می كند» هستند.


1988م:13 ژانویه 1988 دیوان عالی آمریكا رای داد كه آن دسته از نشریات این كشور كه از دولت كمك مالی دریافت می دارند و یا این كه از امكانات دولت از قبیل ساختمان و تجهیزات برخوردار هستند از شمول اصلاحیه یكم قانون اساسی آمریكا كه اشاره به روزنامه های مستقل و حرفه ای دارد خارجند و می توان آنها را سانسور كرد. این رای كه قاعدتا باید به صورت رویه قضایی در آمده باشد در پی دادخواست نشریه انجمن دانشجویان یك دانشگاه به دادگاه كه مراحل قضایی خود را تا دیوان عالی طی كرده بود صادر شده است. مسئولان این نشریه شكایت كرده بودند كه مقامات دانشگاه مانع انتشار پاره ای از مطالب می شوند و عملا دست به سانسور می زنند كه كاری خلاف قانون اساسی است كه استقلال كامل نشریات را تضمین كرده است. دیوان عالی آمریكا با این رای خود این دادخواست را رد كرد. قبلا نیز فروش نشریاتی كه باكمك دولت منتشر می شوند ممنوع و تاكید بر رایگان بودن آنها شده بود. در آمریكا تنها نشریات دانشگاهی و بولتن های موسسات دولتی و معدودی از مجلات تخصصی ( علمی ـ فرهنگی) از دولت كمك مالی دریافت می دارند. كمك دولت به مجلات و نشریات تخصصی هم عمدتا به صورت پیش خرید شماری از نسخه های آنها برای توزیع در كتابخانه های عمومی و ارسال برای موسسات و افراد مربوط صورت می گیرد.

حكم دیوان عالی آمریكا این سئوال را باردیگر به میان آورده است كه آیا دولتها حق دارند كه روزنامه عمومی و جامع از آن خود داشته باشند، روزنامه نگار شوند و در قوه چهارم دمكراسی مداخله كنند؟!،

در پی فروپاشی بلوك شرق و شوروی، اینك كشورهایی كه دارای روزنامه عمومی (جامع) دولتی هستند كمتر از تعداد انگشتان دست است و یكی از این كشورها وطن ما ایران است كه از دهه 1370 هجری خورشیدی دارای مطبوعات دولتی شده است كه همانند روزنامه های دیگر منتشر می شوند، آگهی تجاری می گیرند و توزیع و بفروش می رسند. كوچكترین زیان وجود روزنامه دولتی در یك كشور كه از زیان دهی باك ندارد جلوگیری از رقابت صحیح روزنامه ها با یكدیگر است و در نتیجه روزنامه های حرفه ای به سود دهی لازم نمی رسند و نمی توانند كیفیت مطالب (متاع خود) را آن گونه كه انتظار است بالا ببرند و لاجرم محتوای روزنامه ها به دلیل استفاده از اخبار و مطالب وارده رایگان و ارزان در یك چارچوب مشخص قرار می گیرد كه مطابق خواست مخاطبان و اصول و تعاریف روزنامه نگاری نیست كه به تضعیف تمدن و فرهنگ، آموزش و معلومات عمومی منجر می شود و یكی از علل گرایش به سمت رسانه های خارجی و وبلاگها هم همین است. باید توجه داشت كه سرویسهای خبر رسانی (خبرگزاری ها) رسانه نیستند و در ردیف رسانه عمومی طبقه بندی نمی شوند، آنها ابزار كمك به رسانه ها هستند همانند موزعان و اصحاب چاپخانه ها.


1986م:عبدالفتّاح اسماعیل (عبدالفتّاح اسماعیل علی الجوفی) یكی از بنیادگذاران جمهوری سوسیالیستی «دمكراتیك خلق یمن (یمن جنوبی)» شش سال پس از تبعید به این كشور بازگشت و 13 ژانویه 1986 در اینجا كشته شد. وی كه عقاید ماركسیستی داشت از سال 1969 تا 1980 رئیس جمهوری دمكراتیك خلق یمن بود و در این سال در پی یك منازعه داخلی از كشور خارج شده بود.

بندر عدن پایتخت یمن جنوبی از قرن 16 تا سال 1839 دركنترل عثمانی بود و در این سال انگلستان آن را تصرف كرد تا مانع هر گونه تعرض و لشكركشی دریایی از اروپا به هند شود كه در تصرف آن دولت بود. بندر عدن پس از گشایش آبراه سوئز اهمیت فراوان به دست آورده است. همچنین هدف انگلستان از سلطه «فقط» بر یمن جنوبی که همانند افغانستان جنوبی و شرقی (منطقه پشتونها) عمیقا قبیله ای است و حکومت عملا از اختیارات سران قبایل؛ به دست آوردن جزیره استراتژیک یمنی سکوترا (سقطرا) واقع در اقیانوس هند بود که دریاسالار پرتغالی آلفونس دا آلبوکرکی (آلبوکرک) آن را «راه بند» مسیر ادویه (راه های دریایی مشرق زمین) و کلید اقیانوس هند خوانده، در سال 1507 تصرف کرده و ارگی در آنجا ساخته است. آلبوکرک از همین جزیره بود که با هفت کشتی توپدار و 500 تفنگدار دریایی وارد خلیج فارس شد و جزایر ایرانی هرمز، قشم و ... را تصرف کرد. ایرانیان در آن زمان سلاح آتشین نداشتند زیرا که پادشاه وقت ـ شاه اسماعیل صفوی ـ بکاربردن توپ و تفنگ را خلاف مروت و مردانگی می پنداشت. یمن در دریاهای اطراف خود دارای 200 جزیره است.

در سال 1965 دو گروه ناسیونالیست عرب با ائتلاف با قبایل منطقه، فدراسیون عربستان جنوبی را در عدن تشكیل دادند و دو سال بعد كنترل این سرزمین را كه در شمال با یمن (یمن صنعا) و در شرق با عمّان هم مرز بود از دست انگلستان خارج كردند. در ژوئن سال 1969 حكومت به دست گروه ماركسیستی این ائتلاف به ریاست عبدالفتّاح اسماعیل افتاد و به جمهوری دمكراتیك خلق یمن تغییر نام داد و با شوروی، چین و كوبا روابط دوستانه برقرار كرد و مسئله ظفار را با كشورعمّان به وجود آورد که شاه وقت (ایران) به اشاره واشنگتن و لندن در این جنگ درگیر شد و نیروی نظامی به عمّان فرستاد. . روسها از دهه 1960 متوجه اهمیت استراتژیک سکوترای 30 هزارنفری شده بودند که انگلیسی ها از قرن نوزدهم در آنجا پایگاه نظامی دایر کرده بود ولی فروپاشی شوروی مانع انجام برنامه های آنان شد. اینک آمریکا چشم به سکوترا بسته و بزرگ کردن قضیه هواداران القاعده در یمن (به دنبال دستگیر کردن عمر فاروق عبدالمطلب ـ جوان نیجریه ای) احتمالا به همین منظور است.

همزمان با حمایت دولتهای مارکسیستی از یمن جنوبی، جمهوری یمن (صنعا) نیز مورد تایید و حمایت دولت سعودی كه قبلا از امام آنجا (در برابر تعرض مصر ـ جمال عبدالناصر) حمایت می كرد قرار گرفت و دو یمن در سال 1972 مذاكره با یكدیگر را برای تشكیل یك کنفدراسیون آغاز كردند كه به نتیجه رسید. ناظران امور آسیای غربی تحقق وحدت واقعی دو یمن و طولانی بودن عمر کنفدراسیون را بعید می دانستند زیرا که اکثریت مردم یمن شمالی شیعه و این سرزمین که سه قرن و تا یکم نوامبر 1918 (ده روز مانده به پایان جنگ جهانی اول) تحت الحمایه عثمانی بود توسط امام شیعیان زیدیه اداره می شد و حکومت امام آن تا سال 1962 ادامه داشت. حال آنکه اکثریت نفوس یمن جنوبی سنی شافعی هستند.

اختلاف نظر دو بخش شمالی و جنوبی فدراسیون یمن در سال 1979 گسترش یافت و كار به جنگ كشید كه در آوریل سال 1980 عبدالفتاح اسماعیل رئیس بخش جنوبی از كشور خارج و به تبعید رفت و علی ناصر محمد برجایش نشست.

عبدالفتاح در ژانویه 1986 به یمن جنوبی بازگشت كه كشته شد و علی ناصر محمد (علی ناصر محمد الحسنی) هم فرار كرد. پس از این دو رویداد بود که مذاكرات وحدت میان دو یمن و این بار وحدت كامل (نه کنفدراسیونی از دو کشور مستقل) ازسر گرفته شد و بیست و دوم ماه مه 1990 به نتیجه رسید و پس از 14 قرن (از زمان پایان تمشیت ایران بر امور یمن که از دوران خسروانوشیروان آغاز شده بود) كشور واحد یمن به وجود آمد كه علی عبدالله صالح (از شمال و از پیروان زیدیه) رئیس كشور و علی سالم البیض (از جنوب) مرد شماره 2 این جمهوری شد كه سه سال و چند ماه بعد علی سالم البیض به حالت قهر از دولت واحد خارج شد به جنوب رفت و اعلام استقلال كرد.

در پی این اقدام جنگ داخلی شدید و پرتلفات میان شمال و جنوب یمن آغاز شد كه در ژوئیه 1994 پس از نزدیك به سه ماه به سود شمال پایان یافت و سران حكومت جنوب به خارج فرار كردند، وحدت برقرار شد و علی عبدالله صالح رئیس جمهوری یمن فرمان عفو عمومی داد كه تنها 16 تن را شامل نمی شد.

پس از تامین وحدت یمن بوده است که نسبت پیروان مذهب به این صورت درآمده است: سنی های یمن 53 و شیعیان 47 درصد. یمن 530 هزار کیلومتری و 24 میلیونی که هنوز با دولت سعودی اختلاف ارضی دارد با داشتن دویست جزیره از جمله سکوترا و ناظر بر باب المندب و شاخ آفریقا بودن یک منطقه استراتژیک جهان است. ابوبکر القربی وزیر امور خارجه جمهوری یمن در ژانویه 2010 و زمانی که خبر از احتمال استقرار نظامی غرب در سرزمین یمن بود اعلام کرد که این دولت با ورود واحدهای رزمی خارجی ازجمله نظامیان آمریکا به یمن بنام مبارزه با القاعده مخالف است و چنین اجازه ای را نخواهد داد. دولت یمن نمی خواهد که به صورت افغانستان درآید ولی با آموزش نظامیان و پلیس یمن توسط مستشاران غرب مخالفت ندارد!.

ارباب تفسیر ضمن اظهار نظر نسبت به تحولات پس از دستگیری جوان نیجریه ای که در یمن زبان عربی می آموخت (عمر فاروق عبدالمطلب) در فرودگاه دیترویت آمریکا نوشتند که استقرار نظامی غرب در یمن که واکنش مردم و سران قبایل را به دنبال خواهد داشت همه رشته های دو دهه گذشته را پنبه خواهدکرد، وحدت یمن از میان خواهد رفت و پای قدرتهای متعدد و هرکدام به حمایت از یک منطقه و یک قبیله بمیان کشیده خواهد شد و ... زیرا که ترکیب قدرتها در جهان آخر دهه یکم قرن 21 تغییر کرده است.

 

علی سالم البیض

 

1915م:13ژانویه 1915 در مرکز شبه جزیره ایتالیا یک زمین لرزه شدید روی داد که تنها در منطقه آوه زانو Avezzano بیش از 29 هزار تن را کشت. در همین روز در سال 2001 یک زلزله در السالوادور (قاره آمریکا) 800 تن را به آن دنیا فرستاد و امسال (سال 2010) یک زلزله هفت ریشتری در کشور فقر و شورش زده هائیتی تلفات سنگینی به بار آورده که هنوز اجساد مقتولین شمارش نشده اند و سخن از دهها هزار کشته و شاید هم بیشتر درمیان است. هائیتی مستعمره سابق فرانسه و فرانسوی زبان که با جمهوری دومینیکن جزیره هیسپانیولا را تشکیل می دهند 9 میلیون جمعیت داشته است. علت تلفات سنگین زلزله نه چندان سخت هائیتی (واقع در کارائیب - قاره آمریکا) کم استحکام بودن ساختمانها و کثرت اعضای خانوار در زیر یک سقف بوده است. در این رویداد بیمارستان پورت او پرنس Port - au - Prince پایتخت هائیتی، کاخ رئیس جمهور و نیر مقر صلحبانان سازمان ملل آسیب دیده است. درصد تلفات وارده به اعیان هائیتی نسبت به تهیدستان این کشور بیشتر بوده است زیراکه طبقه فقیر در آلونک زندگی می کنند که سقف های آنها را پوشال و حلبی و کارتن تشکیل می دهد. اکثریت جمعیت هائیتی را (تلفظ انگلیسی آن هیتی Haiti است) سیاهپوستان (اعقاب بردگان سابق) تشکیل می دهد.

در هائیتی از کاخ رئیس جمهور (بالا) ................ تا ................. خانه تهیدستان (بالا) ویران شده است


2003م:«جورج ریان» فرماندار انتخابی وقت ایالت ایلی نوی آمریكا 11 ژانویه سال 2003 دست به اقدامی زد كه شاید تا آن زمان سابقه نداشت. وی در آستانه پایان دوره فرمانداری اش مجازات 164 مرد و سه زن را كه به جرم قتل نفس به اعدام محكوم شده بودند و در صف اعدام قرارداشتند تا دیوان عالی آمریكا رای نهایی خود را صادر كند به حبس ابد كاهش داد.

وی هنگام اعلام تصمیم خود گفت در پی رسیدگی مجدد قضایی (اعاده دادرسی) به پرونده های 13 محكوم به اعدام كه ثابت شد مرتكب جرم نشده بودند و پلیس با حیله و فریب و ارعاب از سه ــ چهار نفر از آنان اعتراف گرفته بود تصمیم گرفت كه وقت را تلف نكند، خود را از عذاب وجدان رها سازد و همه محكومان به اعدام در این ایالت را یك درجه تخفیف دهد و امشب را آسوده و بدون دغدغه بخوابد كه بهترین خواب همه عمر او خواهد بود.

از 50 ایالت آمریكا كه هركدام استقلال داخلی كامل دارد در 12 ایالت همانند كشورهای اروپایی مجازات اعدام وجود ندارد. در پی احیاء مجازات اعدام در آمریكا، ایالت تكزاس بیش از ایالات دیگر اعدام داشته و پس از آن از این لحاظ، ایالت ویرجینیا قراردارد.

 

جورج ریان

 

2004م:دولت آمریكا 12 ژانویه 2004 دست به سه اقدام تازه زد:

ـ 20 میلیون دلار پولی را كه مقامات سابق دولت پرو و وابستگانشان از آن كشور خارج و به آمریكا منتقل كرده بودند از بانكها و مراكز سرمایه گذاری گرفت و به آن دولت مسترد داشت.

ـ شرط رعایت حقوق بشر برای ادامه همكاری دولت آمریكا با دولت ازبكستان را موقتا معلق ساخت!.

ـ برای هر نظامی امریكایی كه بخواهد در عراق و كویت بماند ده هزار دلار پاداش تصویب كرد و به نظامیانی كه هنوز تابعیت آمریكایی به دست نیاورده اند وعده تسریع در امر رسیدگی و تامین تابعیت داد.


2005م:ولادیمیر پوتین مرد نیرومند روسیه 12 ژانویه 2005 پیش از ورود به قزاقستان، در سیبری و در شهر «نووسیبرسك» در اجتماع اصحاب تكنولوژی پیشرفته گفت كه كار ما نباید منحصر به استخراج منابع طبیعی وطن و فروش آنها باشد. ما باید اقتصادی گوناگون داشته باشیم. دولت روسیه در 15 سال گذشته (از 1990 تا 2005) در این راه تلاش کافی نكرده و موفقیت نداشته است. ما برای رسیدن به این هدف لایحه ایجاد مناطق حرفه ای و در گوشه و كنار روسیه (مدل چین) را به «دوما» می دهیم تا قانون شود. ما در این مناطق كمكهای لازم را در اختیار كارشناسان و اصحاب حرفه به ویژه در رشته تكنولوژی پیشرفته قرار می دهیم از جمله نهایت تخفیف در اخذ مالیات و ایجاد تسهیلات فراوان در عوارض گمركی و آزاد گذاردن دست برای توسعه و پیشرفت. توجه عمده ما از این پس به پیشرفتهای علمی ـ تكنولوژیك خواهد بود و به اینها بهای بیشتر و اولویت خواهیم داد. توجه ما متمركز بر پیشرفت اقتصاد خواهد بود (همانند چین؛ نخست اقتصاد بعد سیاست). پوتین در این مراسم یك بار دیگر از چین به عنوان شریك استراتژیك روسیه نام برد و گفت: بدون تردید، ما در رسیدن به هدفهای علمی، تكنولوژیك و اقتصادی فعالیت مشترك خواهیم داشت و این مساعی مشترك هر دوی ما را موفق خواهد گردانید.

قرار است چین و روسیه اقدام به ایجاد «تكنو پاركهای مشتركTechnopark » در سیبری كنند.

مطبوعات روسیه كه ااز آغاز قرن 21 بر دامنه فعالیت حرفه ای خود در حمایت از وطن افزوده اند در توجیه اظهارات پوتین نوشته بودند: مگر ژاپن، كره جنوبی، برزیل، آلمان، سنگاپور و ... دارای نفت و منابع زیرزمینی دیگر هستند كه در اقتصاد، صنعت و تكنولوژی این همه پیشرفت دارند. آنها مدیریت اقتصادی و ابتكار داشته اند. روسیه هرقدر وسیع، نباید تنها به صدور مواد خام خود متكی باشد. ما به حد كافی از متخصص، دانشمند و دانش برخوردار هستیم. باید این عوامل را برای پیشرفت اقتصادی و رفاه بكار اندازیم.

 

2005م:یازدهم ژانویه 2005 روزنامه های آمریكا اظهارات «چارلز دالفرCharles Duelfer» و عكس او را به چاپ رسانده بودند كه پایان جستجو برای یافتن اثر اسلحه كشتار جمعی در عراق را اعلام كرده بود. این جستجو كه «جستجوی تازه، دقیق و همه جانبه» عنوان داشت از 2003 و پس از سقوط دولت صدام حسین و اشغال نظامی عراق آغاز شده بود و زیر نظر «دالفر» كارشناس «سیا» در زمینه اسلحه کشتار جمعی ادامه داشت.

دالفر كه به كار جستجو پایان داده و به آمریكا بازگشته موفق به كشف چنین سلاحهایی در عراق نشده بود كه بهانه اشغال نظامی این كشور بود. دافلر قبلا هم به كنگره (قوه مقننه) آمریكا اعلام كرده بود كه هنگام حمله نظامی آمریكا، عراق فاقد اسلحه كشتار جمعی بود. ولی، این بیان كه در آستانه انتخابات نوامبر 2004 آمریكا انتشار یافت مانع از پیروزی بوش نشد زیرا كه اكثریت شرکت کنندگان در رای دادن خواهان رئیس جمهوری «یكه بزن» بودند و او را انتخاب كردند. بیش از یك سوم آمریكاییانی كه حق دادن رای داشتند در انتخابات نوامبر 2004 شركت نکرده بودند!.

 

Charles Duelfer

 

2005م:دوازدهم ژانویه 2005 گزارشی انتشار یافته بود كه از توجه و علاقه مندی شمار بیشتری از سیاهپوستان آمریكایی به بازگشت و یا فعالیت درآفریقا حكایت می كرد. در این گزارش آمده بود كه اخیرا بیش از هزار سیاهپوست آمریكایی صاحب تخصص و حرفه در كشور غنا (مستعمره سابق انگلستان در غرب آفریقا كه آن را «ساحل طلا» می نامید) مستقر شده اند. بازگشت و فعالیت در آفریقا دلیل از دست دادن تابعیت آمریكایی آنان نیست. بسیاری از كشورهای سیاهپوست آفریقایی از این روند استقبال می كنند و تسهیلات متعدد در نظر گرفته اند.

«جان كوفورJohn Kufuor» رئیس جمهور وقت غنا برای جذب اعقاب سیاهپوستانی كه با زور و برای بردگی به ممالك دیگر برده شده بودند لایحه به پارلمان این كشور داده بود. پس از دستیابی اروپاییان به قاره آمریكا بسیاری از آفریقائیان به ویژه از غرب این قاره با غل و زنجیر به قاره غربی منتقل و برای انجام كارهای سخت به فروش رسیدند و سالهای سال بردگی می كردند. بسیاری از این سیاهپوستان دركشتی هایی كه آنان را از آفریقا به آمریكا منتقل می كرد به علت تنگی جا و كمبود غذا و آب سالم جان سپردند.

این گزارش حاوی مصاحبه با «كاركوس مانزMarcus Manns» یك جوان بازگشته از آمریكا به غنا بود كه گفته بود «كایرو پراكتور» است و با این كه می دانست این حرفه در غنا شناخته شده نیست پس از فراغت از تحصیل دانشگاهی در آمریكا از زادگاه خود شهر «باستBasset» در ایالت ویرجینا عازم غنا شد كه اجداد او را از اینجا با كشتی های حمل برده به آمریكای شمالی منتقل و به فروش رسانده بودند.

وی مانند هر سیاهپوست بازگشته به وطن اجدادی حق اقامت و كار و خرید خانه و زمین در غنا را دارد ولی نخست غنایی ها را باید با نوعی درمان كه در تخصص اوست آشنا سازد و سپس به دایر كردن مطب دست بزند و این كار شروع كرده است. ماركوس در دسامبر 2004 پس از دریافت مدرك دانشگاهی خود در آمریكا وارد غنا شده است. وی كمك به رشد و پیشرفت آفریقا را یك تكلیف عمومی سیاهپوستان آمریكایی خوانده است كه تنها در ایالات متحده حدود سی میلیون نفرند.

 

Marcus

 

2010م:12 ژانویه 2010 نتایج دور دوم انتخابات کرواسی (Crotia از اعضای کنفدراسیون یوگوسلاوی سابق) اعلام شد که ایوو یوسیپوویچ Ivo Josipovic آهنگساز و حقوقدان 52 ساله برنده آن بود. وی از کمونیستهای سابق یوگوسلاوی است که پس از فروپاشی این کنفدراسیون به حزب سوسیال دمکرات کرواسی پیوسته است. در بیشتر در کشورهای عضو کنفدراسیون سابق یوگوسلاوی، کمونیستها حزب سوسیال دمکرات تشکیل داده اند که یک سوسیالیسم ملایم را دنبال می کند.

در دور نخست انتخابات ریاست جمهوری کرواسی که 27 دسامبر 2009 برگزارشد 11 نامزد شرکت کرده بودند که هیچکدام موفق به کسب نیمی از آراء نشدند. در دور دوم که یکشنبه دهم ژانویه 2010 صورت گرفت 60 درصد آراء نصیب یوسیپوویچ شد. وی با شعار مبارزه با فساد تا حذف کامل آن وارد میدان شده بود و پس از اینکه پیروزی اش اعلام شد گفت که کرواسی را ستاره درخشان اروپا خواهد کرد. قراراست که کرواسی ـ سرزمینی در ساحل شمالشرقی دریای آدریاتیک، همسایه اتریش، ایتالیا و صربستان در سال 2012 به عضویت اتحادیه اروپا درآید. یوسیپوویچ از هواداران ارزشهای دمکراتیک و رعایت حقوق اساسی انسان است. او از پیروان تز کثرت نامزدها در هر انتخابات و کشانیده شدن کار به دور دوم است زیرا در چنین وضعیتی است که رای دهندگان فرصت دقّت در انتخاب نامزد همفکر خود و «شایسته ترین» خواهندداشت. شایستگی فرد بستگی به وضعیت روز جامعه و مسائل مطرح دارد و هرفرد شایسته متناسب هروضعیت نیست؛ درست همانند تخصّص جراحان که هرکدام برای انجام عمل روی یک عضو بدن مهارت دارد و بدن هرزمان دچار یک نوع دشواری می شود.

 

Ivo Josipovic


2003م:این عكس 12 ژانویه 2003 در روزنامه های آمریكا چاپ شده بود و لحظه وداع یك مادر با فرزند ملوانش را نشان می دهد كه كشتی او ماموریت خلیج فارس و شركت در جنگ با عراق را یافته بود که دو ماه و یک هفته بعد آغاز شد.

هیچ مادری؛ آمریكایی، عراقی، چینی، روس و ... چنین لحظه ای و اصولا جنگ را نمی خواهد ببیند. «تاریخ» سراسر از جنگ می گوید و همه را به حساب این می گذارد كه نظمی در جهان وجود نداشت كه مسائل را از راه مذاكره و مسالمت و میانجیگری حل و فصل كند. اینك در عصر پیشرفتهای تکنولوژیک، سخن از دمكراسی و حقوق بشر، توجه به اندیشه های انساندوستانه، بیدار شدن وجدانها، حساس شدن انسانها نسبت به سرنوشت هم و وجود تشكیلاتی - گرچه ناقص و بی خاصیت - به نام سازمان ملل؛ جنگ پدیده ای پذیرفتنی و مطابق منطق و اصول نیست و بسیاری هستند كه از خود می پرسند: پس چه فرقی است میان دنیای امروز و قرنهای گذشته و ...؟!.

بلوك شرق خود را داوطلبانه منحل كرد كه حالت معارضه در جهان پایان یابد و نظمی تازه برقرار شود ــ نظمی كه مانع از هرگونه جنگ شود. روسها خود را كنار كشیدند، زیرا كه 27 میلیون كشته خود در جنگ جهانی دوم را فراموش نكرده بودند و كشته بیشتری نمی خواستند.

مروری بر «تاریخ» نشان می دهد كه هر جنگ، جنگهای دیگری را زاییده و پس از هر جنگ سالها و گاهی تا چند نسل «فرهنگ جنگ» جهان را ترك نگفته است. با مذاكره و راههای مسالمت آمیز آسانتر و ارزانتر از جنگ و خونریزی می توان به هدف رسید كه نتیجه هم قانونی، قابل قبول، غیر قابل اعتراض و پایدارتر خواهد بود.

 

فرهنگ جنگ

 

1906: نخستین رادیو ویژه پخش آگهی که برد امواج آن تنها تا 1600 متر بود در نیویورك آغاز بكار كرد.

1943: هیتلر كه در انتظار ساخت بمب اتمی بود باتوجه به ناكامی هایش در جبهه های روسیه و شمال آفریقا جنگ تمام عیار اعلام كرد كه باعث تسریع شكست خود وی شد.

1953: مجلس شورای ملی فوریت لایحه اختیارات دكتر مصدق را تصویب كرد. این اختیارات موقتی به منظور تسهیل و تسریع كار دولت تقاضا شده بود.

1954: در این روز در جریان سركوبی جمعیت اخوان المسلمین در مصر 318 تن از اعضای این جمعیت دستگیر شدند.

1990: «داگلاس وایلدر» به عنوان نخستین فرماندار سیاهپوست انتخابی یك ایالت آمریكا كار خود را آغاز کرد. وی در نوامبر 1989 به سمت فرماندار ایالت مشترك المنافع ویرجینیا انتخاب شده بود. یک فرد تنها برای یک دوره 4 ساله می تواند فرماندار ویرجینیا شود. وایلدر بعدا مجری برنامه های یک رادیو و آنگاه شهردار شهر ریچموند ویرجینیا - زادگاه خود شد. او عضو حزب دمکرات آمریکاست.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
رضا عطاران و تقویم تاریخ :))

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ -1 دی



1738پیش ازمیلاد:"یكم دیماه" از 1738 سال پیش از میلاد «دی گان» و «خور روز» نامیده شده است که به زعم ایرانیان باستان، روز تولد دوباره خورشید پس از بلندترین شب سال بوده است. سال 1738 قبل از میلاد (3746 سال پیش) را یک تقویم ویژه پارسیان هند (زرتشتیان ایرانی که پس از حمله اعراب مسلمان در سده هفتم میلادی جلای وطن کردند و به هند رفتند و در آنجا ماندگار شده اند) به دست داده است. ایرانیان باستان که با نگرانی از طولانی بودن شب و ترس از بازنیامدن خورشید تا سپیده دم در کنار یکدیگر بیدار می نشستند و خود را سرگرم می کردند تا اندوه ظلمت را فراموش کنند، روز پس از آن شب (یكم دی ماه) را كه «خور روز» و «دی گان (بمانند مهرگان)» می خواندند به استراحت می پرداختند و تعطیل عمومی بود. در این روز عمدتا به این لحاظ از كار دست می كشیدند كه نمی خواستند احیانا مرتكب بدی كردن مخصوصا دروغ گفتن شوند كه ارتكاب هر كار بد، هرچند كوچك، در روز تولد خورشید گناهی بزرگ شمرده می شد. آیین های شب یلدا (شب چله - طولانی ترین شب سال) از هزاره دوم پیش از میلاد تا به امروز تقریبا به همان صورت در ایران زمین - صرف نظر از مرزبندی ها تحمیلی دو قرن گذشته - هر سال برگزار می شود.

«خور روز، یكم دی ماه» در ایران باستان درعین حال روز برابری انسانها (حقوق بشر) بود. در این روز همگان از جمله شاه لباس ساده می پوشیدند تا یكسان به نظر آیند و كسی حق دستور دادن به دیگری را نداشت و كارها داوطلبانه انجام می گرفت، نه تحت امر. در این روز جنگ كردن و خونریزی، شکار، و حتی كشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود.

یکی از آیین های ویژه «دی گان» این بود که ایرانیان در این روز در برابر درخت سرو که به آن به چشم مظهر مقاومت در برابر تاریكی و سرما می نگریستند می ایستادند و قول می دادند كه تا سال بعد دست کم یك نهال سرو دیگر كشت كنند، و جنبش های حفظ محیط زیست که از قرن بیستم در همه جا بپاخاسته اند از این کار ایرانیان باستان تمجید فراوان می کنند و به منش آنان احترام می گذارند. کشت درخت سرو و كاج اینک دارد عادتی جهانی می شود.

باید دانست که زبانشناسان واژه «دیday» به معنای روز را گرفته شده از دی ماه ایرانیان می پندارند. زبان انگلیسی یك زبان گرمانیك (ریشه آلمانی) و خویشاوند زبان فارسی است.

 

247م:22 دسامبر سال 247 میلادی در«خور روز»، زادروز خورشید و روز نویدهای بزرگ، تیرداد یكم دومین شاه ایران از دودمان اشكانیان در شهر صد دروازه (دامغان) بر تخت پادشاهی نشست و به مردمی كه در این مراسم شركت كرده بودند اطمینان داد كه تا روزی كه همه عوامل بیگانه (سلوكی ها ــ جانشینان اسكندر) را به دریای مركزی (مدیترانه) نریزد آرام نخواهد گرفت. پس از این مراسم، تیرداد در همان روز نیرو به هیرکانیا (گرگان) فرستاد تا فرماندار آنجا را كه شنیده بود با سلوكیها تماس گرفته تنبیه كنند كه این دستور اجرا شد.

اشك اول سر دودمان اشكانیان شهر «نسا» را پایتخت خود قرار داده بود و در طول حكومت خود در نزدیكی آن، شهر تازه ای ساخت كه به نام او «اشك آباد» نامیده می شود كه اینك پایتخت جمهوری تركمنستان است. معلوم نیست كه از چه زمان این نام در محدوده ایران کوچک شده امروز «عشق آباد» تلفظ می شود. تزارها كه در قرن 19 مناطق شمالی و شمال شرقی خراسان امروز را ضمیمه قلمرو خود كرده بودند خواهان رواج این تلفظ نادرست در ایران بودند تا توده های ایران متوجه سابقه تاریخی این شهر نشوند. در همان قرن، انگلیسی ها هم نقاط شرقی خراسان از جمله حاكم نشین قدیمی آن، شهر هرات را از ایران جدا كردند تا روسها به سوی هند پیشروی بیشتری نكنند! و خراسان بزرگ کوچک شد.


1911م:در اوج مرافعات مشروطه خواهان و مخالفان حكومت پارلمانی و قهر و آشتی ناصر الملك (نایب السلطنه) با مجلس و لشكر كشی سالارالدوله پسر مظفرالدین شاه و مدعی سلطنت به كرمانشاه، روسها رقیب استعماری سرسخت انگلیسی ها از خرابی اوضاع سوء استفاده كردند و از 22 دسامبر سال 1911 (یكم دی ماه 1290) در بسیاری از شهرهای منطقه تحت نفوذ شان به قلع و قمع مخالفان خود و هواداران انگلستان دست زدند؛ در تبریز عده ای را به دار كشیدند و چند تن دیگر را به تنور افكندند به گونه ای كه معاون والی ایالت (معاون استاندار) و فرمانده پادگان تبریز از ترس جان به كنسولگری انگلستان پناهنده شدند. در مشهد و رشت هم روسها زمام امور را خود به دست گرفتند. در این گیر و دار، در تهران نیز ناصر الملك مجلس را منحل كرد و چون نمایندگان حاضر به خروج از ساختمان بهارستان نبودند به نظمیه (پلیس تهران) متوسل شد و رئیس پلیس پس از اخراج نمایندگان از ساختمان، بر در ورودی مجلس (در میدان بهارستان) یك قفل بزرگ زد و ....

 

1370م:تصویب نامه شماره 44265 شورای وزیران مبنی بر اجرای قانون مصوب 19 خرداد 1370 مجلس شورای اسلامی به وزارت علوم و آموزش عالی ابلاغ شد، ولی اجرای آن دیری نپایید. طبق این قانون، به دانشجویان فارغ التحصیل دانشگاههای خارج كه مدرك تحصیلی فوق لیسانس و بالاتر دریافت كرده باشند و مدرك آنان به تصویب برسد اجازه وارد ساختن یك دستگاه خودرو سواری با خود با استفاده از تسهیلات گمركی داده شده بود. فارغ التحصیلان ایرانی دانشگاههای خارج كه از طریق سفارتخانه های ایران از این قانون آگاه شده بودند بااشتیاق و امیدواری با اتومبیل خود راهی ایران شدند و پس از عبور از پیچ و خمهای اداری مدارك تحصیلی شان را به تایید رساندند. صدها تن از آنان پروانه وارد ساختن اتومبیل خودرا به دست آوردند كه وزارت بازرگانی اواسط سال 1371 اجرای قانون - قانون مصوب مجلس - را متوقف ساخت!. با این تصمیم، اتومبیل بسیاری از دارندگان این پروانه ها در گمركات متوقف ماند. برخی به مجلس مراجعه كردند كه به آنان گفته شد قانون به قوت خود باقی است و اگر دولت هم لغو آن را بخواهد و مجلس موافقت كند عطف به ماسبق نمی شود و پروانه های صادره تا ابدالدهر معتبر خواهد بود. ولی وزارت بازرگانی به اشاره بانك مركزی زیر بار نرفت و كمیسیون اصل 90 هم كه به آن شكایت شده بود موفق به حل مسئله نشد. قضیه تا دیوان عدالت اداری و مطبوعات هم كشانده شد. بازهم «بورو كراسی» تا سالها به مقاومت خود ادامه داد.

یكی از دارندگان چنین پروانه ای كه با اتومبیل خود از مرز بازرگان بازگردانده شده بود به روزنامه های چاپ آمریكا مقاله داده و با گفتن داستان سفر از آمریكا تا مرز بازرگان و رهاساختن اتومبیل دلبند (که دو سه سال اورا در آمریکا سواری داده بود) در تركیه، از خسارت سنگینی كه از این رهگذر به او وارد آمده بود ناله سرداده بود، اما ....

 

1917م:بیست ویکم دسامبر سال 1917 داستان نگار آلمانی هنریك بول Heinrich Boll به دنیا آمد، 68 سال عمر كرد و در سال 1972 برنده جایزه ادبی نوبل شد. او در داستان نویسی، نگارش داستانهای كوتاه و نیز مقاله مهارت فراوان داشت. هنریك در نوشته های خود رنج ها و سختی ها آلمانی را در جریان جنگ جهانی دوم و پس از این جنگ به خوبی تشریح كرده است. داستانهای معروف او عبارتند از: دلقك، احترام از دست رفته كاترینا بلوم، طبل نازك، قطار سر وقت بود، ارواح و ....

وی با این كه تحصیلات كلاسیك آن چنانی نداشت در گفتاری در سال 1980 تعریف جالبی از داستان و داستان نگاری و اهمیت آن را و این كه هنر نویسندگی و اوج تفكر و تخیل است به دست داده و به طلوع و درخشش داستان نگاری در میان بعضی ملل و انحطاط و زوال آن در كشورهای دیگر اشاره كرده است. بول كه در 1985 فوت شد گفته بود كه در كشورهای اختناق عقیده و بیان كه دولتهای حتی به زبان داستان، حاضر به تحمل انتقاد و شنیدن ضعفها و كمبودها نیستند داستان نویسی عشق و سكس و ... رواج می یابد، زیرا كه داستان نگار نمی تواند هنر خود را برای مدتی طولانی محبوس سازد و اگر چنین داستانهایی بدآموزی تلقی شده اند، گناه از نویسنده نبوده است. «بول» داستان نگاری را نیازمند به حمایت و تشویق ملی (دولت ـ جامعه) دانسته و گفته است: با این كه «پاسترناك» با نوشتن یك داستان چهره شوروی را خراب كرد وی را از محله زیبای نویسندگان در حومه مسكو و مقرری قابل ملاحظه اش محروم نكردند. دولتها باید ملاحظه احوال نویسندگان داستان را داشته باشند و اسپانسری آنان را برعهده گیرند تا این هنر ادبیات ترقی و پیشرفت كند.

 

Heinrich Boll


1438م:تركان عثمانی كه از دیرزمان در آناتولی مستقر شده بودند 22 دسامبر سال 1438 میلادی به بسفور و پشت دیوارهای قسطنطنیه (استانبول) رسیدند، ولی 15 سال طول كشید تا این شهر را تصرف كردند.

تصرف قسطنطنیه در سال 1453 صورت گرفت كه آغاز قرون جدید و دوره ای دیگر از تاریخ است.

فاتح قسطنطنیه نام این شهر كه تا قرن هفتم یایتخت روم شرقی بود و از آن پس به مركز حكومت بیزانس تبدیل شده بود اسلامبول گذارد و امپراتوری بزرگی به وجود آورد كه اروپائیان را به جنبش شدید و رقابت و پیشرفت واداشت.

 

1848م:تزار نیکلای یکم امپراتور روسیه که دقیقا جریان انقلابات سال 1848 اروپا را دنبال کرده بود برای جلوگیری از وقوع چنین انقلابی در روسیه هرگونه نشست و گردهمایی و حتی شب نشینی روشنفکران روس را ممنوع کرده بود. بعدا به تزار خبردادند که گروهی از روشنفکران روس به ابتکار پتراشفسکی محفلی تشکیل داده و بحث سیاسی می کنند. (مورخان انگلیسی زبان این محفل را «پتراشفسکی سرکل Petrashevsky Circle» نام نهاده اند). تزار به راههای متعدد از جمله دادن اخطار متوسل شد تا این محفل را از هم بپاشاند و چون موفق نشد دستور دستگیری برجستگان محفل را صادر کرد که به تدریج بازداشت و محاکمه و شماری از آنان ازجمله «فیودور داستویفسکی» نویسنده شهیر به اعدام محکوم شدند. 22 دسامبر 1849 محکومان را در زیر بارش برف در میدانی به ستون های چوبی بستند و دربرابر جوخه اعدام قراردادند. چند ساعت پیش از آن به تزار گفته شده بود که یکی از محکومان به اعدام داستویفسکیFyodor Dostoevsky است و تزار دستور لغو حکم را داده و این دستور چند ثانیه پیش از شلیک گلوله و در لحظه ای که نظامیان سینه محکومان را نشانه گرفته بودند به محل رسید و داستویفسکی نجات یافت و حکم اعدام به 4 سال تبعید کاهش یافت. وی احساس خود در لحظه ای را که به نظامیان گفته شد آماده شلیک باشند شرح داده است.

 

Fyodor Dostoevsky


1967م:22 دسامبر 1967 اعلام شد که شمار نیروهای آمریكایی در جنوب ویتنام به 474 هزار تن رسیده و بزودی از نیم میلیون تن تجاوز خواهد کرد و برنامه بمباران هوایی شمال (ویتنام شمالی وقت) به اجرا درخواهد آمد. برای فرستادن نیروی اضافی به ویتنام، دولت آمریکا مجبور به احضار جوانان این کشور از طریق قرعه کشی شده بود که این کار ابراز مخالفت و تظاهرات وسیع آمریکاییان را به دنبال داشت. مرور زمان نشان داد که از نیم میلیون نظامی آمریکایی و نیز بمباران هانوی با بمب افکن های سنگین «بی ـ 52» کاری برنیامد و آمریکا شکست تمام عیار خورد و ویتنام را ترک گفت. بررسی تحولات اخیر نشان می دهد که دولت آمریکا دارد گامهای مشابهی در افغانستان برمی دارد و برای از جریان خارج ساختن صد عضو القاعده شمار نظامیان خودرا به یکصد هزار تن برساند. تردید نیست که گسترش عملیات نظامی در افغانستان اوضاع آسیای جنوبی را بحرانی خواهد ساخت و محصول این بحران قابل پیش بینی نیست.

 

1991م:چهارده روز پس از تصمیم بوریس یلتسین، شوشکویچ و کرافچوک سران جمهوری های روسیه، اوكراین و بلاروس در یك محفل خصوصی در استراحتگاه «بلوژفسکایا» واقع در بلاروس دایر بر انحلال اتحاد جماهیر شوروی، 21 دسامبر 1991 سران 11 جمهوری از اعضای این اتحادیه در نشست خود در پایتخت كزاخستان بر تصمیم آن سه تن صحه گذاردند!، اتحاد جماهیر شوروی منحل و به جای آن، یك جامعه مشترك المنافع مرکب جمهوری های 15 گانه به وجودآمد. مورخان تاریخ معاصر نوشته اند که تصمیمگیری سران 11گانه در 21 دسامبر ناشی از جاه طلبی آنان بود زیرا که با فروپاشی شوروی از داشتن «آقابالاسر» و نگرانی دائمی از عزل خود توسط مسکو آسوده می شدند.

چهار روز بعد (25 دسامبر) یلتسین رئیس جمهوری روسیه در كاخ كرملین با گورباچف رهبر وقت شوروی ملاقات كرد و او را از این تصمیم آگاه ساخت و گفت كه دیگر سمتی ندارد!. اندکی بعد گورباچف در یك نطق كوتاه تلویزیونی گفت كه با انحلال شوروی به این صورت نمی تواند موافق باشد ولی چون در برابر عمل انجام شده قرار گرفته است چاره دیگری ندارد!. به این ترتیب یک امپراتوری بزرگ تاریخ با آن همه دندان اتمی ـ موشکی، دهها هزار تانک، صدها زیردریایی و پیشرفتهای فضایی همانند برف بر شیروانی داغ ذوب شد و از میان رفت، بدون این که رفراندم سراسری برگزار و نظر مردم اتحادیه استعلام شده باشد. 81 درصد مردم بلاروس که در آنجا رفراندوم برگزار شده بود به ادامه حیات شوروی رای داده بودند. این نتیجه سبب شد که رفراندم سراسری و داخلی صورت نگیرد. چند ماه پیش از آن هم، پارلمان كل جمهوریها وضعیت دیگری را تصویب كرده بود.

رئیس جمهور وقت آمریکا برای تشکر از اقدام شوشکویچ (در منحل ساختن شوروی) با وی ملاقات كرد. قبلا هم یلتسین دو بار از آمریكا دیدن كرده و در كنگره این كشور به ایراد نطق پرداخته و مورد پذیرایی گرم قرار گرفته بود. پیش از این تحولات سریع و معماگونه، بسیاری از اصحاب نظر بعید دانسته بودند که حتی با خروج حزب کمونیست از قدرت و تعدیل سوسیالیسم، انحلال شوروی با انسجامی که در آن مشاهده می شد سریع و آسان باشد.

با فروپاشی شوروی که معمای آن هنوز حل نشده است، در جهان نظمی دیگری برقرار شد که در طول تاریخ مشابه آن مشاهده نشده بود.

 

25 دسامبر 1991 یلتسین به کرملین رفت و به گورباچف گفت که دیگر سمتی ندارد و باید کاخ کرملین را که وی به آن نیاز فوری دارد تخلیه کند

 

1989م:لشكر 82 هوابرد آمریكا كه به دستور جورج بوش (پدر) به منظور پایان دادن به حكومت مانوئل نوریه گا رئیس قوه مجریه پاناما و دستگیری و انتقال او به آمریكا جهت محاكمه، به خاك پاناما اعزام شده و از بیستم دسامبر 1989 با كمك 12 هزار نظامی آمریكایی مستقر در منطقه كانال پاناما تعرض خود را آغاز كرده بود در پایان سومین روز عملیات ( 22 دسامبر 1989 ) به مقاومت نظامیان پانامایی پایان داد ولی نوریه گا به سفارت واتیكان پناهنده شده بود كه بعدا بیرون آمد و تسلیم شد، چهارم ژانویه به آمریكا منتقل و به زندان محكوم گردید. وی كه قبلا با كمك آمریكا به قدرت رسیده بود بعدا حاضر نشده بود كه به خواست آمریكا گردن نهد و به مخالفان مسلح دولت چپگرایان نیكاراگوئه معروف به «كنترا » كمك نظامی بدهد. در آمریكا، نوریه گا را متهم به همكاری با قاچاقچیان مواد مخدر كرده بودند. در عملیات نظامی آمریكا در پاناما نزدیك یه ششصد پانامایی از جمله 301 غیر نظامی كشته شدند. در این عملیات 23 نظامی آمریكایی هم جان خود را از دست دادند.

 

نوریه گا رئیس دولت پاناما پس از تسلیم شدن به نیروهای اعزامی آمریکا، به این صورت با هواپیمای نیروبر نظامی به فلوریدای آمریکا منتقل می شود تا در اینجا زندانی و محاکمه گردد

2003م:نظر سنجی از آمریكاییان درباره مدیریت جورج بوش(رئیس جمهور وقت)، یك هفته پس از دستگیری صدام حسین (20 دسامبر 2003) كه به سفارش شبكه تلویزیونی سی بی اس و نیویورك تایمز انجام شده بود نشان داده بود كه تایید بوش از 50 درصد به 58 درصد افزایش یافته بود. از مقایسه این «درصد ها» چنین بر می آید كه دست كم هشت درصد آمریكاییان لشكر كشی به كشور دیگر بدون تصویب سازمان ملل، اشغال نظامی و دستگیری و بازداشت رئیس آن كشور را كه هوادارانی دارد و این هواداران از مقاومت مسلحانه دست برنداشته اند تایید می كنند!.

با ادامه مقاومت در عراق و افزایش تلفات آمریکاییان و هزینه مالی آن و افشای این نکته که گزارش منابع اطلاعاتی آمریکا در مورد وجود اسلحه کشتار جمعی در عراق جعلی بود تایید مدیریت جورج بوش کاهش یافت و در طول سال 2008 از حدود 27 درصد بیشتر نشد. جورج دبلیو بوش در آخرین ماه سال 2008 از اینکه به استناد گزارش نادرست منابع اطلاعاتی دست به اشغال نظامی عراق زد و آن همه مشکل به وجود آمد ابراز تاسف کرد.


2004م:تفسیر مصاحبه عمومی 20 دسامبر 2004 جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریكا 22 دسامبر هم ادامه داشت. مفسران آمریکایی از اینکه بوش به آسانی از روی تلاشها و اقدامات تازه ولادیمیر پوتین در زمینه تمركز اختیارات در كرملین، چند مورد با لحنی خشن خطاب كردن آمریكا، مسافرتهای پی در پی به كشورهای دیگر برای یافتن دوست و متحد و ... عبور کرده و در این مورد، پاسخ به پرسشها را به گفتن" این جمله که در فوریه 2005 باهم ملاقات خواهیم داشت" بسنده کرده بود انتقاد کرده گفته بودند که سیاست های پوتین ممکن است در سالهای آتی آمریکا را وارد یک دوره معارضه دیگر کند. این بار آمریکا آن قدرت اقتصادی سابق را نخواهد داشت که معارضه را برای مدتی طولانی تحمل کند. این مفسران پیش بینی کرده بودند که اگر بازهم واشنگتن دست روی دست بگذارد و ساکت بماند این احتمال وجود دارد که روسیه (درصورت قطع فساد اداری - اقتصادی داخلی و نوسازی نسبی بنیه دفاعی خود) با قدرت اقتصادی چین ( چینی که از بنیه اقتصادی چشمگیر برخوردار است) متحد و آمریکا را را به گوشه براند.

بوش در آن مصاحبه برای نخستین بار اعتراف كرده بود كه برنامه آموزش نظامی عراقیان موفقیت آمیز نبوده است و اظهار تاسف كرده بود كه نظامیان عراقی به محض رو به رو شدن با آتش و خطر فرار می كنند. هدف این آموزش این بوده است كه 125 هزار نظامی عراقی برای حفظ امنیت داخلی این كشور آماده شوند كه تا آن زمان (دسامبر 2004) تحقق نیافته بود. این مطلب چنین تفسیر شده بود كه نظامیان آمریكایی برای مدتی طولانی در عراق باقی خواهند ماند.

مطلب دیگر از مصاحبه بوش كه تفسیر شده بود این موضوع بود كه گفته بود انفجارهای اتومبیلی و حملات دیگر، بر روحیه عراقی ها اثر منفی گذارده است و هدف مخالفان هم همین بوده كه عراقی ها نگران و لرزان باشند. مفسران برعکس نظر داده بودند که این انفجارها بردامنه مقاومت می افزاید و گروه بیشتری را وارد آن می کند و زندگانی در این وضعیت بتدریج برای مردم عادی می شود. بوش گفته بود كه هرشب پخش خبر و تصویر این انفجارها در عراق از شبكه های تلویزیونی آمریكا باعث ایجاد بیم و تردید در بینندگان این اخبار شده که فشار آن بر دولت است. مفسران نوشته بودند که تشخیص و انتشار خبر از وظایف رسانه ها است و ارتباط به دولت ندارد.

 

صحنه پس از وقوع انفجار در اردوگاه موصل


2005م:در پی افشای كار استراق سمع ( ضبط مكالمات تلفنی و ای میل افراد) در داخل آمریكا و اعتراف جورج دبلیو بوش رئیس جمهور به صدور چنین دستوری، 21 دسامبر 2005 جیمز رابرتسون (عكس مقابل) قاضی فدرال در اعتراض به این عمل كه مغایر اصلاحیه چهارم قانون اساسی آمریكا و نیز قانون «پرایوسی اكت» است از سمت خود كناره گیری كرد كه كاری كم سابقه خوانده شده است. یكی از وظایف این قاضی ارشد (مادام العمر) رسیدگی به تقاضای ماموران امنیتی و اطلاعاتی جهت استراق سمع افراد مورد سوء ظن و متهمان امنیتی و فدرال بود. بدون مجوز این قاضی و سایر اعضای دادگاه اختصاصی، و بررسی های دادگاه و مشاهده اسناد اتهام و آزمایش درستی آنها، نباید در آمریكا، كسی مورد استراق سمع قرار می گرفت، مگر در موارد بسیار فوری و آن هم به مدت كمتر از 72 ساعت با تصویب و زیر نظر یك مدیر ارشد اجرایی (رئیس سازمان امنیتی مربوط). گفته شده است كه از 19 هزار استراق سمع تنها برای چهار ـ پنج مورد مجوز دادگاه گرفته شده بود.

 

2005م:در حالی كه پیروان خط فیدل كاسترو در آمریكا لاتین، یكی پس از دیگری قدرت را به دست می گرفتند، در واشنگتن كمیسیون ویژه تغییر نظام در كوبا به فعالیت خود ادامه می داد. 20 دسامبر 2005 بدون توجه به انتخاب یك سوسیالیست در بولیوی به ریاست جمهوری كه از پیروان خط فیدل كاسترو است كمیسیون تغییر نظام در كوبا به ریاست بانو «رایس» وزیر امور خارجه آمریكا تشكیل جلسه داد (عكس پایین) و به راهیابی های خود در این زمینه ادامه داد. در آن زمان تلاش آمریكا بر این بود كه پس از فیدل كاسترو، برادر ش رائول که پنج سال کوچکتر اروست برجایش ننشیند و با روی كار آمدن یك میانه رو، نظام كوبا به تدریج تغییر كند. در این جلسه، تصمیم گرفته شد كه دستگاههای انتقال تبلیغ (از طریق رادیو موج کوتاه، تلویزیون ماهواره ای و ... ) به كوبائیان افزایش یابد تا خودشان دست بكار تغییر نظام شوند كه از پنج دهه پیش در محاصره اقتصادی آمریكاست.

مرور زمان نشان داد که فعالیت این کمیسیون بمانند محاصره اقتصادی کاری از پیش نبرد و رائول کاسترود از سال 2008 بر جای فیدل نشسته است که خودرا بازنشسته کرده و به مقاله نگاری و کتاب نویسی و دادن اندرز پرداخته است و ....

 

تلاش ضد فیدل کاسترو هم شکست خورد

 

2003م:چارلز شیفر رئیس واحد راهنمایی و رانندگی پلیس شهر چساپیك آمریكا كه قبلا در طول 33 سال پلیس بودنش صدها بار در تلویزیون محل به اتومبیلرانان اندرز داده بود كه پس از مصرف الكل رانندگی نكنند و نیز در صورت تخلف، در برابر مامور پلیس دست به مقاومت نزنند، در دسامبر 2003 خود این دو اندرز را نقض و نه تنها پس از مصرف الكل رانندگی كرد بلكه به دستور مامور هم كه باید از او آزمایش تعیین میزان الكل در خون بعمل آید تسلیم نشد و با این عمل یك خبر قابل تامل (درباره روانشناسی انسان) برای رسانه ها ساخت كه ضمن انتشار آن به ضعف بشر از این دست هم اشاره كنند. گزارش دستگیری شیفر 19 دسامبر 2003 در روزنامه آمریکایی "ویرجینی ان پایلوت " انتشار یافته بود.


2005م:اعتصاب كاركنان اتوبوسرانی و متروی شهر نیویورك كه امور را در این شهر بزرگ در طول سه روز فلج کرده بود 23 دسامبر 2005 پایان یافت. اعتصاب گران درخواست دستمزد و مزایای بیشتر كرده بودند كه ظاهرا به توافق هایی با مقامات شهر دست یافتند. گفته شده است كه دستمزد سالانه برخی از رانندگان اتوبوس های شهری نیویورك شصت هزار دلار است كه خواسته بودند به 90 هزار دلار افزایش یابد. این اعتصاب در آستانه تعطیلات كریسمس و سال نو میلادی هر روز صدها میلیون دلار به كسب و كار در این شهر كه مردم به سبب كمبود پاركینگ متكی به وسائط نقلیه عمومی هستند وارد كرده بود و برآورد شده بود كه جمع زیانها از این بابت بالغ بر یك میلیارد و 240 میلیون دلار شده بود. عكس زیر، جمعی از اعتصابیون را در 21 دسامبر در خیابان كه برای گرم كردن خود آتش برافروخته اند نشان می دهد:

 

60 هزار دلار دستمزد سالانه راننده اتوبوس و اعتصاب برای افزایش آن

 

2005م:«آلن روبر» مرد عنكبوتی فرانسه كه تاكنون بدون طناب و ابزارهای دیگر از آسمانخراشهای نیویورك، پاریس، كوالالامپور و نیز برج ایفل بالا رفته است، 19 دسامبر 2005 به گونه ای كه در عكس مشاهده می شود از برج كریستال 28 طبقه پاریس بالا رفت و سپس در اجتماع خبرنگاران شركت كرد. روبر (در آن سال 46 ساله) در این مصاحبه گفت كه این بار به خاطر اعتراض به عمل پلیس شهر هوستون آمریكا دست به بالا رفتن از ساختمان كریستال پاریس زد تا خبرنگاران جمع شوند و او اعتراض خود را مطرح سازد، بنویسند و جهانیان اطلاع یابند. وی افزود كه اخیرا به آمریكا رفته بود تا در شهر هوستون (تكزاس) از یك آسمانخراش بالا برود كه پلیس مانع این كار شد، و سپس او را دستگیر كرد! و چون به دستگیری خود اعتراض كرد برایش پرونده ساخت كه دو دانه قرص محرك (قرص ممنوعه) در جیب داشت كه چنین نبود و وی از وجود چنین قرصهایی بی اطلاع بود.

 

مرد عنكبوتی فرانسه


1055: طغرل سلجوقی كه نیروهای او بغداد را تصرف كرده بودند بدون دست زدن به تركیب دستگاه خلافت عباسی، این شهر را ضمیمه قلمرو خود اعلام كرد. بغداد كه قبلا یك روستا در نزدیكی مدائن یایتخت باستانی ایران بود در سال 761 به تصمیم ابو جعفر منصور خلیفه عباسی به صورت شهر در آمد و مركز خلافت عباسیان شد. نام بغداد پارسی است به معنای هدیه خدا ( بغ یعنی خدا + داد).

1339: به تصمیم دوك حاكم بر امیر نشین مسكو، كار ساختن كاخ كرملین آغاز شد. در آن زمان هنوز كشور روسیه به وجود نیامده بود.

1807: دولت آمریكا نخستین تحریم خارجی را از زمان تاسیس خود اعمال كرد و اعلام داشت كه داد وستد با انگلستان و فرانسه را تحریم می كند تا این دوكشور مجبور به صلح كردن باهم شوند.

1842: دولت آمریكا استقلال جزایر هاوایی را به عنوان یك كشور برسمیت شناخت كه اینك یكی از ایالات آمریكاست .

1894: یک دادگاه فرانسه سرگرد لهستانی تبار یهودی فرانسه «آلفرد دریفوس» را به جرم ارتکاب خیانت به اعدام محکوم کرد که به این حکم وسیعا اعتراض شد و قضات دادگاه متهم به داشتن احساسات ضد یهود شدند و همین اعتراض ها سرانجام به لغو حکم نجامید.

1919: در پی تشدید فعالیت آنارشیستها در اروپا، دولت آمریكا 250 رادیكال و آنارشیست خارجی را كه شناخته شده بودند از این كشور اخراج كرد.

1942: هواپیماهای ژاپنی برای نخستین بار كلكته هند را بمباران كردند. ژاپن اندونزی و برمه (میانمار) را كه از شرق هند فاصله زیاد ندارند تصرف كرده بود. در آن زمان هند مستعمره انگلستان بود.

1946: جنگ هوشی مین با فرانسه كه می خواست باردیگر حكومت استعماری خود را در ویتنام مستقر سازد آغاز شد.

1972: زمین لرزه ای به شدت اندكی بیش از هفت ریشتر بیش از 12 هزار تن را در یایتخت كشور نیكاراگوئه نابود كرد.

1989: سامیوئل بکت نمایشنامه نگار آمریکایی در این روز درگذشت. وی 83 ساله بود.

منبع:iranianshistoryonthisday.com