اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ -21 آبان



324پیش از میلاد:12 نوامبر سال 324 پیش از میلاد اسكندر مقدونی تصمیم گرفت كه برجهانگشایی خود نقطه پایان بگذارد و به همراهانش توصیه كرد كه با دختران بزرگان ایران ازدواج كنند تا ایرانیان آنان را بیگانه ندانند و پس از او از منطقه بیرون نیاندازند.

اندكی پس از این اندرز، نود تن از افسران و مقامات ارشد اسکندر با دختران بزرگان ایران ازدواج كردند. اسكندر مقدونی، خود با رکسانا دختر ساتراپ (استاندار) بلخ = باختر ازدواج کرد.

اسکندر که سال بعد (323 پیش از میلاد) در 32 سالگی در شهر بابل (واقع در جنوب غربی بغداد امروز) درگذشت حملات خود را در سال 333 پیش از میلاد به قلمرو ایران آغاز كرده بود. وی در سال 330 پیش از میلاد تخت جمشید - شاهكار معماری قرون قدیم را ویران ساخت.

 

رکسانا همسر ایرانی اسکندر

 

1598م:12نوامبر سال 1598 میلادی (21 آبان) شهر اصفهان یك بار دیگر پایتخت ایران شد. شاه عباس اول تصمیم به انتقال پایتخت از قزوین گرفته بود و كار این انتقال هفت سال طول كشیده بود.

پیش از دوران سلطنت شاه عباس، اصفهان در سال 931 میلادی به تصمیم «مرداویز» قهرمان ملی ما كه سودای احیاء امپراتوری ایران باهمه مراسم و آیین های باستانی اش را در سر داشت، پایتخت اعلام شده بود. وی نخستین مراسم «سده» پس از ساسانیان را در همین شهر برگزار كرده بود و سخن گفتن و نوشتن، جز به فارسی را ممنوع ساخته بود. طغرل سلجوقی نیز مدتی اصفهان را پایتخت خود کرده بود. در سال 1915 هجری (1294 میلادی ـ زمان سلطنت احمد شاه ) هم تصمیم گرفته شد كه اصفهان پایتخت شود كه به علت ورود نیروهای خارجی متخاصم یکدیگر به ایران و تبدیل ایران به گوشه ای از میدان جنگ جهانی اول عملی نشد.

به نوشته برخی از مورخان، شاه عباس پس از انجام كودتا بر ضد پدرش و بركنار ساختن او، به این سبب كه در قزوین، مادرش به دست قزلباشها كشته شده بود، مایل نبود كه درآن شهر بماند و در نخستین فرصت اصفهان را پایتخت قرار داد و با این كار، در عین حال خود را از دست قزلباشها كه یك سپاه متعلق به چند ایل بودند خلاص كرد و بعدا یك ارتش سراسری (عمومی) برای ایران به وجود آورد. مورخان دیگر، اهمیت موقع جغرافیایی اصفهان را كه در مركز كشور و بر سر راههای تجاری قرار دارد دلیل انتخاب آن به پایتختی دانسته اند.

درنخستین مراسم رسمی نوروز كه در اصفهان برگزار شد، شاه عباس تاكید كرده بود كه اصفهان تا ابد پایتخت ایران خواهد بود و دستور داده بود كه در اصفهان به كشورهایی كه در ایران نمایندگی سیاسی و بازرگانی داشتند، زمین رایگان داده شود تا برای خود سفارتخانه بسازند و از دولتهای دیگر خواسته بود كه در اصفهان سفارتخانه و مركز تجاری دایر كنند. شاه عباس سپس به آبادانی اصفهان پرداخت تا زیباترین شهر جهان شود. وی در اصفهان یك محله تازه برای كسانی كه با او از قزوین نقل مكان كرده بودند بساخت كه به "عباس آباد" معروف شده است. شاه عباس كه در هرات متولد شده بود پیش از كودتا بر ضد پدرش، حكمران خراسان بود و در هرات می نشست. وی از 1588 تا 1629 بر ایران حكومت كرد و کوشش بسیار بعمل آورد تا مرزهای ایران را به حدود دوران ساسانیان برساند. از کارهای نظامی مهم دوران او اخراج پرتغالیها از بحرین و سراسر خلیج فارس بود.

 

یکی از آثار تاریخی دوران صفوی در اصفهان


1323م:مجلس شورای ملی در جلسه 21 آبان سال 1323خود به نخست وزیر شدن دكتر مصدق ابراز تمایل كرد. وی دو روز بعد با شاه ملاقات و شرایط خود را با او در میان گذارد كه شاه (که از سوی متفقین غربی اطمینان یافته بود که در صدر کشور باقی خواهد ماند) این شرایط را نپذیرفت و دكتر مصدق هم از نخست وزیر شدن انصراف داد.


1328ش:21 آبان سال 1328 (12 نوامبر 1959) جبهه ملی ایران مركب از احزاب و رجالی كه متعهد به تحقق ایرانی كاملا آزاد، دمکراتیک، مستقل، به دور از تحمیلات دیگران، طرد نفوذ بیگانگان در امور وطن، لغو هرگونه امتیاز و انحصاراعطایی به خارجیان و تامین منافع ملی شده بودند به رهبری دكتر مصدق پا به عرصه وجود گذارد.

باكمك همین جبهه، دكتر مصدق نفت ایران را ملی كرد و بنای دمكراسی را در كشور گذارده بود كه براندازی 28 امرداد آن را معكوس ساخت.

بسیاری از سران این جبهه در سال 1332 پس از كودتا بازداشت شدند و سالها ممنوع المقام و زیر مراقبت بودند. این جبهه در آبان ماه 1332، پس ازاعلام آغاز محاكمه دكتر مصدق تظاهرات وسیعی را در تهران و شهرهای دیگر به راه انداخت كه این تظاهرات به خاك و خون كشیده شد . متعاقب آن نهضت مقاومت ملی تشكیل شد كه دولت وقت عده ای از سران آن را به خارك تبعید كرد.

جبهه ملی در سالهای 1339 و 1340 بار دیگر قدرت و محبوبیت خود را با تشكیل اجتماع عظیم میدان جلالیه (پارك لاله امروز) به نمایش گذارد و خواندن روزنامه اطلاعات را که مبلّغ کارهای دولت و برخی رجال حامی دولت بود تحریم کرد و به مردم گوشزد ساخت: خواندن روزنامه کاری تحمیل کردنی نیست؛ با نخریدن و نخواندن نشریاتی که در جهت مردم و منافع عمومی آنان نیستند رشد فکری و تمدن خود را نشان دهند.

جبهه ملی در سالهای 1339 و 1340 بار دیگر قدرت و محبوبیت خود را آشگار ساخت و با تشكیل اجتماع عظیم میدان جلالیه (پارك لاله امروز) آن را به نمایش گذارد و خواندن روزنامه اطلاعات را که مبلّغ کارهای دولت و برخی رجال حامی دولت بود تحریم کرد و به مردم گوشزد ساخت: خواندن روزنامه کاری تحمیل کردنی نیست؛ با نخریدن و نخواندن نشریاتی که در جهت مردم و منافع عمومی آنان نیستند رشد فکری و تمدن خود را نشان دهند.

جبهه ملی از سال 1356 خورشیدی (1977 ـ 1978 میلادی) در داخل و خارج كشور به تشدید فعالیت پرداخت و در انقلاب سال 1357 فعالانه شركت داشت. هدف جبهه ملی از این کار برقراری دمكراسی و رعایت كامل و دقیق قانون اساسی سال 1906 بود نه تغییر نظام حكومتی و به همین سبب دولت وقت آمریكا (حكومت كارتر) به جانبداری از مساعی این جبهه پرداخت. پس از انقلاب، اعضای این جبهه و رئیس وقت آن دكتر کریم سنجابی در دولت موقت انقلاب (کابینه مهندس بازرگان ) شرکت كردند و .... در نبرد برسر قدرت که اندکی پس از پیروزی انقلاب آغاز شد و ظاهرا هنوز ادامه دارد؛ ملّیون و ملی ـ مذهبی ها نخستین جناح هایی بودند که برکنار شدند. دکتر سنجابی (به اظهار خودش) چون احساس می کرد که در وطن تحت فشار است در سال 1982 از ایران خارج و در ژوئیه 1995 در 95 سالگی در آمریکا درگذشت.

 

دکتر کریم سنجابی

 

1345ش:چهار روز پس از غیر قانونی شدن خرید سهام كارخانه ها توسط مقامات دولتی و بستگان درجه اول آنان و منع مداخله حقوق بگیران از صندوقهای عمومی در معاملات دولتی، 21 آبان ماه سال 1345 خورشیدی لایحه ملی شدن آبهای كشور به مجلس داده شد.

در همان زمان، حقوقدانان در تایید این اقدام تاكید كرده بودند كه مالكیت در اسلام محدود و مشروط است به ویژه در منابع طبیعی و زیر زمینی.


1965م: 12نوامبر سالروز فوت موسیقدان و میهندوست نامدار و سازنده آهنگ سرود ملی "ای ایران"، روح الله خالقی است كه در 59 سالگی در سال 1965 (21 آبان 1344) در سالزبوگ اتریش درگذشت، جنازه اش به تهران منتقل و با تشریفات ویژه مدفون شد.

خالقی در سال 1906 (1385 هجری) در كرمان به دنیا آمده بود. وی موسیقی را عمدتا نزد علینقی وزیری تحصیل كرده بود. خالقی همچنین فارغ التحصیل رشته ادبیات فارسی از دانشگاه تهران بود. وی در سال 1323 انجمن موسیقی ملی ایران را پایه گذاری كرد. به همت خالقی كه شهرت به ملی گرایی متمایل به چپ، و دوستی ایرانیان با ملل اتحاد شوروی داشت تاریخ دو جلدی «موسیقی ایران زمین» تالیف شد. خالقی در عین حال یك نویسنده بود و برای مجلات و به ویژه مجله «پیام نوین» مطلب می نوشت.

خالقی (به گفته خودش) چون در نصرت الله معینیان احساسات وطندوستانه و در كارهایش پاكدامنی و صداقت ویژه مشاهده كرد حاضر شد كه مشاور موسیقی رادیو ایران شود و به ایجاد برنامه «گلها» كمك كند كه برخی او را مبتكر این برنامه می دانند.

خالقی كه بر انواع فرضیه های موسیقی و علوم صدا تسلط كامل داشت در زنده كردن موسیقی اصیل ایرانی خدمات ارزنده بعمل آورد از جمله توجه به چنگ رودكی. وی بود كه توصیه می كرد ریشه موسیقی ایرانی و واژه های گمشده پارسی را باید در میان تاجیكها و مردم جنوب روسیه و قفقاز شمالی جستجو كنند.

صدها آهنگ جاویدان از خالقی باقی مانده است كه معروفترین آنها آهنگ سرود «ای ایران» است كه شعر آن را «حسین گلگلاب» استاد وقت دانشگاه تهران (و عضو فرهنگستان ایران) سروده است. این سرود در سال 1323 (1944 و در جریان اشغال نظامی ایران از سوی متفقین) تكمیل شد. انگیزه سرودن این شعر، مشاهده بی حرمتی های نظامیان اشغالگر بود كه از تاریخ و تمدن ایرانیان بی خبر بودند و قضاوتشان بر پایه مشاهده وضعیت روز بود.

 

روح الله خالقی


1358ش:مهندس توسلی شهردار وقت تهران در یك مصاحبه مطبوعاتی كه در شماره 21 آبان 1358 روزنامه های پایتخت به چاپ رسیده بود گفته بود كه تبلیغات غیر منطقی كه در تهران خانه، آپارتمان و زمین توزیع می كنند یك و نیم میلیون روستانشین و ساكنان شهرهای دیگر را به تهران كشانده و ایجاد مشكلات رفاهی و خدمات شهری كرده است و اضافه كرده بود كه كمك ها باید به روستاها و شهرهای كوچكتر شود تا مردم علاقه به مهاجرت پیدا نكنند.

در عرف بین المللی شهرهایی را كه بیش از حد متعارف بزرگ شوند شهر ناسالم عنوان داده اند و دولتها در صدد انتقال سازمانهای خود از آنجا برآمده اند. برای مثال؛ دولت برزیل شهری كوچك و محدود را بنا كرده و پایتخت را به آنجا انتقال داده است.

 

1979م:جیمی كارتر رئیس جمهوری وقت آمریكا در واكنش به گروگانگیری كارمندان سفارت آن كشور در تهران، 11 نوامبر سال 1979 ( سال1358 خورشیدی) تصمیم گرفت که خرید نفت از ایران را متوقف و دارایی های ایران در آمریكا را توقیف کند. وی بعدا دستور داد که به ایرانیان ویزای ورود به آمریکا را ندهند و ویزای دانشجویان ایرانی را - بدون رسیدگی دقیق به ویژه در رفتارشان - تجدید نکنند.

 

كاركنان سفارت امریكا در تهران كه در جریان تصرف این سفارت به گروگان گرفته شده بودند با چشمان بسته


2008م:12 نوامبر 2008 (22 آبان 1387) وزارت دفاع ایران اعلام کرد که یک موشک دو مرحله ای دو موتوره سوخت جامد را با موفقیت آزمایش کرده است. طبق این اعلامیه، وزیر دفاع هنگام آزمایش این موشک، در محل حضور داشت. سجیل که توسط سازمان هوا - فضای وزارت دفاع ایران ساخته شده است از نسل تازه موشکهای بازدارنده ایران است.

 

آزمایش موشک سجیل


1963م:12 نوامبر سال 1963 كتاب «سیویك كالچر The Civic Culture ــ فرهنگ مدنی» تالیف پروفسور گابریل آلموند Gabriel A. Almond و سیدنی وربا Sidney Verba كه محتوای آن در جهان به صورت یك فرضیه سیاسی شناخته شده و اصول و تعاریف آن رسمیت یافته است انتشار یافت كه درباره تكامل دمكراسی و رفتار سیاسی بشر است. در این تالیف مهم، نفوذ افكار ارسطو به خوبی دیده می شود.

طبق این فرضیه، دمكراسی واقعی بدون درك كامل آن از سوی مردم و مشاركت وسیع و دلسوزانه در آن به وجود نخواهد آمد. بنابراین، مردمی كه از فرهنگ مدنی بر خوردار نباشند «دمكراسی واقعی» نخواهند داشت. باید مردم به دمكراسی وفادار و اصحاب دمكراسی اعتماد مردم را به كارایی چنین نظامی جلب كنند، و تا این دو اصل تحقق نیابد؛ مردم داوطلبانه آماده دفاع از دمكراسی خود نخواهند بود.

طبق این فرضیه؛ فرصت طلبان سوءاستفاده گر، چاپلوسان و آزمندان سه دشمن اصلی رسیدن مردم به یك «فرهنگ مدنی» هستند.

این دو استاد مردم را سه دسته كرده اند : یك دسته كسانی هستند كه از دمكراسی و امور حكومت بی اطلاعند و در نتیجه مشاركت واقعی و صادقانه در آن ندارند؛ دسته دیگر اطلاع دارند ولی به دلیل بدبینی و یا بی اعتمادی، در امور سیاسی جامعه خود غیر فعال هستند و دسته سوم كه هم آگاهند و هم فعال.

وقتی كه دسته اول به حد اقل خود برسد و دسته دوم نیز فعال شود، جامعه دارای«فرهنگ مدنی» خواهد شد كه البته رسیدن به این هدف آسان نیست و بدون داشتن آموزش وپرورش خوب (مدرسه و رسانه) نیل به آن امكان پذیر نخواهد بود.

 

Gabriel A. Almond


2004م:آژانس دولتی دارو و غذا در آمریكا ( اف. دی . ا. ) در نوامبر 2004 دارویی را مورد تایید قرار داد كه تنها برای سیاهپوستان نافع است و اعلام داشت كه داروی تازه ساز « بی بید » ویژه جلوگیری از ابتلاء سیاهپوستان به بیماری های قلبی است و در افراد سایر نژاد ها از سفید و زرد و ... تا ثیر ندارد و نباید برایشان تجویز شود. قبلا مشاهده شده بود كه داروهای « ا. سی. ای ــ این هیبیتور » كه نقش بزرگی در كنترل بیماری های قلبی در مردم داشته اند روی سیاهپوستان بی تاثیر بودند و با كشف این حقیقت، پژوهشگران دست بكار شده و از تركیب دو داروی « هایدرالازین » و « ایزو سوربید دی تیترات » داروی « بی بید » را ساخته اند كه تنها در كنترل بیماری های قلبی سیاهپوستان موثر است. این نخستین بار نیست كه اعلام می شود داروها بر پایه نژاد ، اقلیم و سن؛ متفاوت باید باشند ، دیر زمانی است كه رشته های تخصصی تازه در مدارس پزشكی به وجود آمده است، مثلا تخصص در درمان بیماری های سالمندان، مناطق حاره ای، مناطق خشك، و ....

 

1893م:12 نوامبر 1893 مورتیمر دوراند Mortimer Durand و عبدالقیوم نمایندگان انگلستان مسیر خط 2 هزار و ششصد کیلومتری (Durand - Line) را به نام مرز افغانستان با هندوستان انگلستان (پاکستان امروز) به امضای شیریندل خان و عبداللطیف خان نمایندگان امیر عبدالرحمن خان رئیس وقت حکومت افغانستان رسانیدند. قرارداد مربوط به این خط مرزی تعمدا تنها به زبان انگلیسی تنظیم شده بود تا امیر عبدالرحمن که انگلیسی نمی دانست به ماهیت آن پی نبرد و نداند که این خط که توسط مورتیمور دوراند ترسیم شده بود طوایف پشتون را میان افغانستان و هندوستان (امروزه؛ پاکستان) تقسیم و ازهم جدا می کند. این مرزبندی استعماری که باعث تقسیم پشتونها میان افغانستان و پاکستان امروز شده است شهرت «خط خونین» یافته است. برای دلخوشی افغانها قرار شد که پشتون های ساکن شرق خط دوراند که بزرگترین شهرشان پیشاور است در ایالت های وزیرستان و سرحد، نیمه خودمختار باشند. این خط چند دهه است که کانون یک بحران جهانی بزرگ شده و جنگ و خونریزی از زمان پیدایش طالبان و القاعده در سرحد و وزیرستان لحظه ای قطع نمی شود و بقاء پاکستان را تهدید می کند. دشمنی پشتونهای افغانستان و پاکستان با انگلستان داستانی طولانی است و کشتار ماه نوامبر 2009 پنج نظامی انگلیسی در منطقه پشتون نشین افغانستان به دست یک پلیس افغان یک نمونه از واکنش و بروز این دشمنی است. پشتون ها در پاکستان «پاتان» نامیده می شوند. افغانستان نامی است که انگلیسی ها در قرن نوزدهم بر ایران خاوری گذاردند و قبلا چنین واژه ای وجود نداشت. در نیمه دوم قرن هجدهم در زمانی که احمدخان درّانی (ابدالی) افسر سابق ارتش ایران در قندهار ادعای استقلال کرد و به هندوستان لشکر کشید واژه ای به نام افغانستان وجود نداشت. احمدخان درپی قتل نادر در کودتای قوچان و در زمانی که کریمخان زند سرگرم سر و سامان دادن به اوضاع بود به قندهار رفته بود.

 

Mortimer Durand


1933م:در این روز درسال 1933 اعلام شد كه درانتخابات همان هفته آلمان، حزب سوسیالیست ملی كارگران (نازی) 92 در صد آراء را به دست آورده است و زمام امور این كشور را به دست خواهد گرفت. هیتلر رهبر این حزب بود.

تاریخنگاران این پیروزی شگفت انگیز را كه نقطه عطفی در تاریخ اروپا در قرن 20 به شمار می اید نتیجه شعارهایی دانسته اند كه كه آلمانیها از دیر باز تشنه شنیدن آن بودند. هیتلر در نطقهای خود با سر دادن این شعارها آنان را امیدوار، و به اصطلاح ذوق زده كرده بود. هیتلر می دانست كه شعارها باید مرهمی بر زخمهای مردم باشند، بردلهایشان بنشیند و نظرشان را به گوینده شعار به عنوان نجات دهنده جلب كند.

آلمانیها در در قراردادهای پایان جنگ جهانی اول(نشست های فاتحین جنگ در ورسای) تحقیر شده بودند و غرامات و تعهدات سنگینی بر انها تحمیل شده بود. اقتصاد آلمان فلج شده بود و «مارك» پول ملی آلمان تقریبا بی ارزش شده بود، نظم سابق كه آلمانی ها به آن عادت كرده بودند وجود نداشت و احزاب و گروههای سیاسی بر سر و كول هم می زدند و امیدی به بهبود اوضاع نمی رفت. در این شرایط تنها با شعارهای ناسیونالیسی و تحریك احساسات ملی و معرفی فردی به عنوان «منجی» می توان همگان را جلب و پشت سر او متحد كرد كه هیتلر و حزب نازی موفق به این كار شده بودند.


2002م:هفتم نوامبر 2002 به مناسبت سالروز انقلاب بلشویكی روسیه (انقلاب اکتبر) دهها هزار تن در خیابانهای مسكو بر ضد کاپیتالیسم و فساد های ناشی از آن بویژه "فساد اقتصادی - اداری" شعار دادند و ماسك زده بودند تا به قول خودشان بوی گند كاپیتالیسم را که پس از فروپاشی شوروی، با نقشه و توطئه غرب در روسیه پدیدار گردیده استشمام نكنند.

تحلیلگران چیگرا همان زمان (از هفتم تا 12 نوامبر 2002) در تفسیر این رویداد نوشته بودند: وعده داده شده بود كه با برچیده شدن كمونیسم در روسیه، تولیدات آن همانند صادرات چین بازارهای جهان را پرکند كه اثری از آن نیست؛ نه اتومبیل و تراكتور، نه ساعت و حتی زیر پیراهنی. محصولات بنگلادش و سریلانكا در بازار سایر کشورها دیده می شود ولی از صادرات روسیه اثری نیست مخصوصا در ایالات متحده آمریکا. در عوض، خبر از خرابی بیمارستانها، حرّاج اموال دولت و کارخانه های ملی تا گسترش مافیا، اعتیاد به مواد مخدر، و حتی ولگردی زنان و ... رسانه های غرب را پرکرده است. پس چه شد آن كشوری كه در جنگ دوم ویران شد و افزون بر 26 میلیون كشته داد و خم به ابرو نیاورد، اولین انسان را در مدار زمین قرار داد و بمب هیدرژنی پنجاه و هشت مگاتنی آزمایش كرد، برای مصر سد اسوان و برای ایران كارخانه فولادسازی ساخت و ....

برخی از این تحلیگران نوشته بودند که دقیق شدن در رویدادهای 11 سال اخیر (از 1991تا 2002)، هر پژوهشگر را متوجه این نکته می سازد که در دهه 1980 بر ضد شوروی که توانست بیش از 45 سال در جنگ سرد دوام آورد و پیشرو فضانوردی و ساخت موشک باشد توطئه شده بود. تعجب در اینجاست كسانی كه می توانند دهها هزار نفر را به خیابانها بریزند و شعار مرگ بر این و آن بدهند چرا نمی روند این توطئه را كه در وجود آن تردید نیست افشاء كنند و روسها و دیگران را روشن سازند تا چشم و گوششان را باز كنند. چرا تا به امروز حتی یک کتاب جامع و روشن در این زمینه منتشر نشده است و ....

این تحلیگران ضمن مرور بر گذشته ولادیمیر پوتین، خصلت و افکار او درعین حال نوشته بودند که بنظر می رسد که وی در دور دوم ریاست جمهوری خود و مقامهای بعدی اش کار مبارزه با فساد اداری - اقتصادی را که دنباله توطئه غرب برای جلوگیری از احیاء قدرت روسیه است سرلوحه برنامه های خود قراردهد. به باور این تحلیلگران (در نوامبر 2002)، پوتین که قبلا افسر اطلاعاتی بوده و بر روانشناسی روسها مسلط است بعدا تلاش خواهد کرد که ضمن قطع فساد، کاپیتالیسم نوظهور روسیه را هم محدود و روسیه را باردیگر در ردیف قدرتهای بزرگ قرار دهد. این تحلیگران در عین حال هشدار داده بودند که مسکو باید مراقب نفوذ و رخنه غرب در جمهوری های شوروی سابق باشد زیرا غرب از آن بیم دارد که باردیگر به صورتی باهم یکی شوند و این بار به نام امپراتوری روسیه و یا هر نام دیگر. برنامه کشانیدن آنها به "ناتو" و اتحادیه های غرب و یا استقرار پایگاه نظامی و دادن کمک اقتصادی و نظامی از جمله این برنامه هاخواهد بود.

 

پوتین

 

2004م:نهم نوامبر 2004 گزارش جزئیات پرداخت غرامت آسیب دیدگان از رویدادهای 11 سپتامبر 2001 آمریكا به این شرح در رسانه های آمریكا انتشار یافته بود:

شركتهای بیمه 19 میلیارد و ششصد میلیون دلار ( 51 در صد )، دولت آمریكا 15 میلیارد و هشتصد میلیون دلار ( 42 درصد ) و اعانات مردم و موسسات 2 میلیارد و هفتصد میلیون دلار( هفت درصد).

دریافت كنندگان:بازماندگان مقتولان و نیز مجروحان غیرنظامی جمعا 8 میلیارد و هفتصد میلیون دلار ( هر نفر سه میلیون و یكصد هزار دلار )، ماموران نجات ( آتش نشانی ، پلیس و ...) كه مقتول و یا مجروح شده اند جمعا یك میلیارد و نهصد میلیون دلار ( هر نفر 4 میلیون و دویست هزار دلار )، صاحبان كسب و كار ، دفاتر و مغازه های ویران شده و آسیب دیده جمعا 23 میلیارد و سیصد میلیون دلار، كسانی كه از رهگذر رویدادهای های 11 سپتامبر مشاعل و محل سكونت خود را از دست دادند جمعا سه میلیارد و پانصد میلیون دلار. كسانی كه دچار خسارت عاطفی و افسردگی ناشی از این رویدادها شده بودند جمعا هفتصد میلیون دلار.

به این ترتیب سهم دریافتی اصحاب كسب و كار و عمدتا كمپانی های بزرگ كه در برجهای دوقلو نیویورك دارای دفتر بودند بیش از دیگران بوده است.

غرامت نظامیان مقتول و مجروح در ساختمان وزارت دفاع ، مطابق مقررات نظامی خواهد بود و ارتباط به این ارقام نخواهد داشت.

جمع مقتولان رویدادهای یازدهم سپتامبر 2001 به استثنای هواپیماربایان، دو هزار و نهصد و نود و هشت تن بوده است.

 

صحنه های اصابت هواپیما به برج دو قلوهای نیویورک در 11 سپتامبر2001 و تخریب آنها

 

1847: برای نخستین بار در جهان، دکتر جیمز یانگ سیمسونJames Young Simpson (انگلیسی) برای بیهوش کردن بیمار جهت انجام عمل جراحی، از کلروفورم استفاده کرد.

1866: سون یات سن كه با انفلات خود نظام جمهوری در چین بر قرار ساخت به دنیا آمد.

1918: اتریش جمهوری شد.

1920: پیمان راپیلو Rapillo با هدف رفع مسائل مرزی ایتالیا و یوگوسلاوی (صربستان، کرواسی و اسلونیا) در دریای آدریاتیک میان این ملل امضاشد.

1927: تبعید تروتسکی از روسیه عملی شد و استالین در حکومت بدون رقیب شد.

1926: شورای وزیران ایران در جلسه 21 آبان سال 1305 خود كه شهردار تهران هم به آن جلسه دعوت شده بود پیشنهاد دانماركی ها رابرای تاسیس چند خط اتوبوسرانی درتهران بررسی كرد.

1946: نخستین بانك سواره (اتوبانك) در شهر شیكاگو آغاز بكار كرد.

1948: هیدكی توجو نخست وزیر ژاپن در زمان جنگ جهانی دوم و شماری از همكارانش به اعدام محكوم شدند.

1982: یوری آندروپوف به جای برژنف كه فوت شده بود رهبر شوروی شد. برژنف دهم نوامبر 1982 درگذشته بود.

1996: یک جت بوئینگ 747 خطوط هوایی سعودی در آسمان هند و نه چندان دور از فرودگاه دهلی نو با یک هواپیمای باری قزاقستان برخورد کرد و هردو سرنگون شدند. در این سانحه 349 تن کشته شدند.

2008: طبق یک اطلاعیه رسمی، از مارس 2003 تا نهم نوامبر 2008 چهار هزار و 192 امریکایی در جریان اشغال نظامی عراق کشته شده بودند.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
تقویم ۹۰ ( نود 25 آبان )

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ -1 آبان



1580م:حكمران گرجستان كه دو سال بود از پرداخت مالیات این سرزمین به خزانه ایران (در اصفهان) تعلل كرده بود پس این كه شنید، شاه وقت صفوی سپاهی از مركز روانه گرجستان كرده است در نامه ای كه به تاریخ 23 اكتبر 1580 میلادی به «میرزا سلمان» وزیر مربوط دولت صفوی نوشت آمادگی خود را برای تادیه مالیات معوقه اعلام داشت و از تاخیری كه حاصل شده بود پوزش خواست. این تاریخ پس از تطبیق تقویمها توسط مورخان روس به دست داده شده است.

 

1927م:23 اكتبر 1927 (اول آبان 1306 خورشیدی) عهدنامه رعایت بی طرفی و تامین متقابل كه میان تهران و مسكو امضاء شده بود مبادله شد. این عهدنامه هشتم مهرماه همین سال میان دوكشور تنظیم شده بود كه پارلمان ایران با تصویب یك ماده واحده در 27 مهرماه مبادله و اجرای آن را قانونی ساخته بود. تا كنون به لغو این عهدنامه كه دارای هشت فصل است اشاره نشده است. پس از فروپاشی شوروی، روسیه فدراتیو متعهد به رعایت قرادادهای آن دولت شده و در حقیقت برجای آن نشسته است. اتحاد شوروی برجای امپراتوری یکپارچه روسیه نشسته بود.


1943م:23 اكتبر 1943 (اول آبان سال 1322 خورشیدی) مجلس شورای ملی با استخدام 60 كارشناس امور مالیات، استخدام و دارایی از آمریكا برای وزارت دارایی موافقت كرد. استدلال شده بود كه این امور نه تنها نیاز به نوسازی دارد بلكه از شهریور 1320 به دلیل ضعف دولت و نا امن شدن كشور، كار جمع آوری مالیات مختل شده و دولت عمدتا كسری بودجه را از محل انتشار اسكناس جدید تامین می كند که از نظر علم اقتصاد، کار نادرستی است.


1952م23: اكتبرسال1952 (اول آبان 1331) در پی انتشار مقاله ای در روزنامه "باختر امروز" كه سناتورها (همان شخصیتهای کهنسال قدیمی) مجری سیاست های انگلستان در ایران هستند كه نوعی خیانت است، مجلس شورای ملی با تصویب یك طرح فوری، دوره سنا را به دو سال تقلیل داد.

سناتور ها برای اعتراض به این مصوبه به بهارستان رفتند، ولی آنان را به مجلس شورای ملی راه ندادند.

مجلسیان و احزاب برای جلوگیری از خودداری شاه از امضای مصوبه مجلس شورای ملی از مردم خواستند كه كمك كنند و مردم به خیابانها ریختند و شاه را تهدید كردند كه اگر مصوبه را امضاء نكند خواهان لغو سلطنت خواهند شد و شاه مصوبه را پنجم آبان (چهار روز بعد) امضاء كرد.

این قانون نیز همانند سایر قوانین مصوب در دوران حكومت دكتر مصدق ، بعدا لغو شد.

 

1954م: 23اكتبر 1954 (اول آبان سال 1333خورشیدی) چهار تن از 11 افسر گروه سوم نظامیان كمونیست ایران به اعدام و هفت تن دیگر به حبس ابد محكوم شدند. هیچكدام از آنان، نه ازعمل خود ابراز پشیمانی و نه از شاه درخواست بخشودگی كردند. آنان هم مانند افسران دسته اول و دوم پیروی از یك مكتب سیاسی و یك نظریه اقتصادی ــ اجتماعی را كه بستگی به متمایل فرد و احتمالا ریشه در نهاد او دارد، تا این حد عملی مجرمانه ندانسته و گفته بودند كه «اقدام» می تواند جرم تلقی شود، نه صرفا «اندیشه».

روز بعد (دوم آبان) هم چهارمین دسته افسران كمونیست در پی محاكمه ای نسبتا كوتاه محكوم شدند. مجازات چهار تن از اعضای این دسته اعدام و دو تن دیگر حبس دائم تعیین شده بود. هشتم آبان شش افسر و 17 آبان پنج افسر دیگر از محكومان گروههای دوم، سوم و چهارم تیرباران شدند كه سرهنگ جلالی، سرهنگ افشار بكشلو، سرهنگ جمشیدی و سرگرد وكیلی در میان آنان بودند. بیشتر افسران دستگیر شده در ساعات فراغت خود در سالهای 1331 و 1332در دبیرستان های دولتی كشور كه این دبیرستان ها به دلیل ضعف مالی دولت وقت (ناشی از محاصره اقتصادی) دچار كمبود دبیر شده بودند به رایگان تدریس كرده بودند.

اعدام این افسران سبب شد كه مردم خشمی را كه نسبت به حزب توده داشتند كه چرا با این توان نظامی، كودتای 28 مرداد را در هم نشكسته بود فراموش كردند و بیش از پیش ضد دولتی شدند. وجود فرمانداری نظامی و منع رفت و آمد شبانه و محدودیت اجتماعات و سانسور مطبوعات مانع هرگونه اقدام ملت بود و لذا خشم آنان را به عقده تبدیل كرد.

 

1966م:بیست و سوم اکتبر سال1966 (آبان 1345) نخستین فرستنده تلویزیون دولتی به نام شبكه ملی (عنوانی در برابر تلویزیون غیردولتی آن زمان كه از 1337 فعالیت می كرد) آغاز بكار كرد و با جذب ماهرترین روزنامه نگاران وقت از جمله «مصطفی قریب (عكس بالا)» موفق شد با پخش اخباری جامع و بدون خود سانسوری، بینندگان وقت را به خود جلب كند و همین امر كمك به تصویب قانون یكی شدن رادیو ـ تلویزیونهای ایران كرد كه اجرای آن در سال 1350 (1971) تكمیل و صدا وسیما با خبرگزاری مستقل خود به وجود آمد و در محل فعلی ــ جام جم ــ مستقر شد.

پس از ادغام رادیو با تلویزیون، تورج فرازمند سردبیر اسبق روزنامه اطلاعات و مفسر رادیو ایران مدیر اخبار رادیو و ایرج گرگین مدیر اخبار تلویزیون شد. غلامحسین صالحیار سردبیر پیشین روزنامه اطلاعات و خبرگزاری پارس و اولین سردبیر آیندگان نیز برای سازمان رادیو ــ تلویزیون ملی، یك خبر گزاری مستقل به وجود آورد كه به نام « واحد مركزی خبر » هنوز باقی است.

 

مصطفی قریب


1857م:هر استاد تاریخ معاصر ایران و هر نویسنده تاریخ عهد قاجاریه در بیانات و نوشته هایش از قرارداد چهارم مارس 1857 انگلستان با ایران كه در پاریس تنظیم و امضا و در بغداد مبادله شد به عنوان نمونه بارزی از تحمیلات عصر استعمار (به سبك قدیم) و منحوستر از عهدنامه تركمن چای نام برده و از ایرانیان خواسته است كه آن را به دقت بخوانند و از یاد نبرند كه «ضعف» بدبختی بزرگی برایشان خواهد بود.

سی ام مهرماه 1331 خورشیدی روزنامه های تهران به مناسبت قطع مناسبات ایران با انگلستان و بسته شدن ساختمان سفارت در خیابان فردوسی، برای دومین بار پس از 93 سال، به ماجرای نخستین قطع رابطه كه مربوط به لشكر كشی انگلستان به ایران و جدا كردن هرات و مناطق اطراف آن از پیكر ایران بود مشروحا اشاره كرده و متن قرارداد مورخ چهارم مارس 1857 دو كشور را به چاپ رسانده و از باب تهدید، یادآور شده بودند كه فصل هفتم این قرارداد كه منجر به جدایی هرات شد به دولت ایران این حق را داده است كه اگر از ناحیت افغانستان احساس خطر كند بتواند لشكر به افغانستان بكشد و منطقه خطر را متصرف و اصحاب خطر را تنبیه و مجازات كند.

تنها در فصل هفتم از این قرارداد 15 فصلی چنین امتیازی به ایران داده شده بود و این كوتاه آمدن هم به این سبب بود كه سربازان ایرانی سریعا مناطق شرقی افغانستان امروز را كه انگلیسی ها می خواستند برای جلوگیری از پیشروی روسها به سوی آسیای جنوبی در اختیار گیرند تخلیه كنند. انگلیسی ها كه به منظور فشار وارد آوردن بر ایران بوشهر ، چند جزیره و مناطق دیگری در جنوب وطن ما را تصرف كرده بودند نیروی زمینی كافی در هند نداشتند كه برای خلع ید از ایران به افغانستان بفرستند. به علاوه احتمال كمك نظامی روسیه هم به ایران می رفت. خواندن سایر فصول قرارداد دردآور است ازجمله اصل چهارم مبنی بر مجبور كردن ایران به عفو ایرانیانی كه در این جریانات از انگلیسی ها حمایت كرده بودند و ....


1973م:23 اكتبر سال1973 ( اول آبان 1352خورشیدی) در پی تحریم صدور نفت از جانب اعراب به كشورهای غرب، مدیران شركتهای نفتی غرب به تهران وارد شدند تا از شاه بخواهند تولید نفت ایران تا آن حد بالا رود كه كمبود شدید در بازارهای جهانی روی ندهد و بهای سوخت زیاد بالا نرود. آثار تحریم نفتی اعراب سالهای بر اقتصاد غرب دیده می شد. ایران از جمله كشورهایی بود كه به تحریم نفت نپیوسته بود و با این عمل، هم پول فراوانی به دست آورد و هم دشمنان بیشتری. برخی نوشته اند که همین پول بادآورده به تغییر نظام حکومتی ایران کمک کرد ، زیرا که پولدارها را پولدارتر کرده بود و ....

 

1357م:علی امینی دیپلمات، سیاستمدار، وزیر و نخست وزیر پیشین كه اخیرا در پاریس درگذشت و در جریان انقلاب باردیگر دست به فعالیت سیاسی زده بود در مصاحبه ای كه در لندن انتشار و سی ام مهر سال 1357 در روزنامه های تهران انعكاس یافت گفت كه تنها برحسب وظیفه ملی و میهنی ریشه های بیماری مزمن وطن را عیان می كند تا مورد توجه قرار گیرد و درمان شود.

وی سپس به تشریح این ریشه ها پرداخته و گفته بود: در ایران، ریشه بیماری باید كنده شود؛ نه عمل تسكین درد. در طول دهها سال گذشته به «ایران بیمار» فقط داروی مسكن داده شد و درد باقی ماند. درد ایران با آزادی زندانیان سیاسی، افزایش دریافتی كارمندان دولت و دادن پایه و گروه تازه به آنان، لغو سانسور مطبوعات و انحلال اداره نگارش (بازبینی كتابها پیش از انتشار)، آزادی زیارت عتبات و ... درمان نمی شود. یك ریشه بیماری ایران در سازمانهای قضایی ناسالم این كشور نهفته است و این دستگاه از آغاز كار ناسالم بوده و تا اصلاح نشود نمی توان انتظار برقراری عدالت و امنیت اجتماعی و تامین رضایت عمومی در وطن را داشت. از یك قانون خوب، اگر دستگاه سالمی نباشد كه ناقض، و فرد بی اعتنا به آن را كیفر دهد و سركوب كند كاری ساخته نخواهد بود و همانا سطوری خواهد بود در یك كتاب در قفسه ای دربسته. ریشه دیگر این بیماری نداشتن دلسوز اقتصادی است. برای مثال: پس از افزایش درآمد ایران از نفت كه از سال 1352 هجری (1973 میلادی) آغاز شد و جنگ اعراب و اسرائیل و تحریم نفتی اعراب باعث آن بود، به جای توجه به كشاورزی و صنایع مربوط به آن و خودكفا ساختن كشور از این بابت، آمدند به بذل و بخشش پرداختند و به ولخرجی دست زدند؛ فروش دلارهای نفتی را آزاد كردند، با هدف خودنمایی؛ به كشورهای دیگر وام دادند، بازپرداخت وام برخی كشورها را بخشیدند و به زندگی لوكس روی آوردند و شكاف میان فقیر و غنی را چنان عمیق و عیان ساختند كه طبقه محروم از درآمد نفت، به پا خاست و تا به نتیجه نرسد آرام هم نخواهد گرفت. وقتی كه به مسئولان گفتند چرا چنین می كنید، نفت كه یك محصول دائمی نیست پاسخ دادند كه كویت و عربستان هم چنین می كنند، ولی حساب نكردند كه جمعیت كویت یك پنجاهم ایران است. اگر مشكلی در صدور نفت ایران پیش آید، با این كشاورزی ناتوان نمی شود شكم مردم را سیر كرد. قطع واردات محصولات صنعتی را ده سال هم می شود تحمل كرد، ولی محصولات كشاورزی و خوراك مردم را به هیچوجه. به مسئولان گفتند كه درمعاملات سرمایه گذاری با خارجی بدانند كه اگر به منافع خارجی لطمه بخورد و تضمین ها عملی نشود بیم تحریم جهانی و بلوكه شدن همه سرمایه ایران وجود خواهد داشت كه توجه نكردند. ریشه سوم بیماری ایران "ساواك (دستگاه اطلاعاتی وقت)" است كه نتوانست مشكلات مردم را كشف و به موقع و بدون ملاحظات به گوش رئیس كشور، اعضای دولت و مجلس برساند و به آنان اخطار دهد تا برای رفعشان اقدام كنند. ساواك تنها برای جاسوسی بر ضد مردم و دادن گزارش راست و دروغ و افزودن بر حجم پرونده های محرمانه اشخاص كه جز مشكل سازی و دشمن تراشی دردی را درمان نمی كند به وجود نیامده است. وظیفه آن جمع آوری اطلاعات است، در درجه اول اطلاعات مربوط به مشكلات مردم، نارضایی ها، خواستها و ناخواستها و رساندن این اطلاعات به گوش مقامات مربوط است تا راه حل بیابند و پیش از این كه دیر شود مشكل را از میان بردارند. این سازمان (ساواك) با این كاركنان (که واجد شرایط لازم نیستند) و تشكیلات ناقص و نیز وابستگی اش به كابینه و نداشتن استقلال كامل در امور خود نمی تواند در جهت تشخیص بیماری و پیشنهاد تجویز دارو، موثر باشد. كار این سازمان در طول عمر خود شده است پرونده سازی و در نتیجه دردسرسازی برای مردم و دولت و ایجاد ناراضی و دشمن و دورساختن میهندوستان و دلسوزان وطن از خدمت. فساد اداری و انجام امور از راههای بوروكراتیك كه عمدتا از انتصابات غیر اصولی مدیران و روسای دوایر و توصیه بازیها ناشی می شود یك ریشه دیگر بیماری ایران است و ....

 

علی امینی


1086م:23 اكتبر سال 1086 «یوسف ابن تشفین» رهبر المرابطون (بربرهای مسلمانی كه مراكش، الجزایر، صحرای غربی تا مزر غنا را در تصرف و بر حكام اسلامی اندلوس نظارت فائقه داشتند) ، به اسپانیا لشكر كشید و آلفونسو ششم پادشاه كاستیل را شكست داد. وی سپس با دریافت فتوا از روحانیون ارشد آن زمان ازجمله امام محمد غزالی توسی امیران مسلمان مناطق اسپانیا (اندلوس) را هم كه راه اشرافیت در پیش گرفته و زندگی لوكس و تشریفات سلطنتی برای خود ساخته بودند سركوب و بركنار كرد و بار دیگر پرتغال را به متصرفات اسلامی بازگردانید و لقب امیر المسلمین گرفت. وی كه از طوارق بود شهر مراكش را در كشور مغرب و شهر الجزیره را در الجزایر بنا نهاد.

 

1931م:«دیانا دورس» بازیگر انگلیسی فیلمهای سینمایی 23 اكتبر 1931 به نام «دیانا فلاك» به دنیا آمد و چهارم مه 1984 از بیماری سرطان درگذشت. وی به اصرار مادرش وارد حرفه نمایش شده بود و زیبایی او كمك كرد كه در این حرفه شهرت یابد. خودمانی رفتار كردن او در فیلمها و به زبان عامیانه و گاهی به شوخی حرف زدنش سبب شد كه نتواند در هالیوود آمریكا باقی بماند و به انگلستان باز گشت.

تولید كنندگان فیلمهای سینمایی آمریكا در باره او گفته بودند كه دیانا كار بازی در فیلم را جدی نمی گیرد و چون در آرزوی جایزه هنری نیست حس رقابت و انگیزه پیشرفت ندارد. ولی كارگردانان انگلیسی خلاف این عقیده را داشتند.

دیانا پس از خودكشی سومین شوهرش دچار اندوهی طولانی شده بود و با این كه چند سال با داشتن سرطان به كار هنری ادامه داد نتوانست بیش از 53 سال زندگی كند.

 

دیانا دورس


1915م: 23اکتبر 1915 بیش از 25 تا 33 هزار زن آمریكایی كه درخواست به دست آوردن حق رای در انتخابات را داستند در خیابانهای نیویورك راهپیمایی كردند و شعار دادند. این، بزرگترین تظاهرات از این دست بشمار می آید. زنان آمریكا بالاخره پس از اصلاح قانون اساسی این كشور در 1920 تحت عنوان اصلاحیه 19 این حق را به دست آورده اند.

 

راهپیمایی سال 1915 زنان آمریكایی در نیویورك

 

2004م:21 اكتبر 2004 و در آستانه انتخابات دوره ای آمریك،ا ائتلاف آمریكائیان مسلمان اعلام كرد كه از «جان كری» نامزد احراز مقام ریاست جمهوری از حزب دمكرات حمایت می كند. این ائتلاف مدعی شده بود كه صاحب پنج تا هفت میلیون رای است. ائتلاف انجمن های آمریكائیان مسلمان كه گفته شده دارای نزدیك به ده میلیون عضو هستند در انتخابات سال 2000 از جورج بوش حمایت كرده بود. سران ائتلاف در مصاحبه مشترك 21 اكتبر خود گفته بودند كه از سیاست های جورج بوش كه در آن حقوق مدنی و آزادی های مسلمانان به طور كامل رعایت نمی شود و آمریكائیان مسلمان به چشم «تبعه كامل» در نظر نمی آیند خسته شده و رنجش پیدا كرده اند. ظاهرا اشاره آنان به بازداشت انبوه مسلمانان پس از رویدا 11 سپتامبر 2001 بود و نیز بازرسی بدنی هنگام مسافرت و بررسی دقیق و طولانی پیشینه هنگام درخواست كار و یا پروانه و ....

درهمین روز «پت رابرتسون» مدیر شبكه تلویزیونی مذهبی مسیحی اعلام كرد با این كه جورج بوش به توصیه او كه به عراق حمله نظامی نكند گوش نكرد، در انتخابات دوم نوامبر 2004 هم از او جانبداری و برای پیروزی اش تبلیغ می كند.

نتیجه انتخابات به سود جورج دبلیو بوش بود.

 

1817م:«پیر لاروس» دائرة المعارف نویس معروف فرانسه و مولف لاروس 23 اكتبر سال 1817 به دنیا آمد. وفات او در سوم ژانویه سال 1875 اتفاق افتاد.

 

لاروس


1958م:كمیته جوایز نوبل 23 اكتبر 1958 بوریس پاسترناك داستان نگار روس (عكس مقابل) را برنده جایزه ادبی آن سال اعلام كرد. داستان «دكتر ژیواگو» اثر پاسترناك را قبلا از شوروی خارج و در اروپا و آمریكا به زبان انگلیسی چاپ و با تامین هزینه ترجمه و انتشار آن از سوی دولتهای معین كه با شوروی رقابت داشتند در بسیاری از كشورها از جمله ایران توزیع كرده بودند.

با اعلام نام پاسترناك به عنوان برنده جایزه ادبی آن سال، صدای اعتراض از گوشه و كنار بلند شد كه اقدام كمیته داوران، «سیاسی» بوده، نه ادبی و تحت فشار برخی قدرت ها به این اقدام زده است زیرا كه همین یك اثر از پاسترناك در خارج از شوروی انتشار یافته و خود او هم درخواست بررسی تسلیم نكرده و حاضر به قبول جایزه هم نشده و داستان او جز انتقاد از یك روش معمول در شوروی از نظر ادبی به مراتب ضعیفتر از سایر آثاری است كه به كمیته داده شده بود.

این اعتراض ها راه را برای انتقاد در سالهای بعد هموار ساخت، به گونه ای كه در حال حاضر به جوائز ملی و جوائز بعضی بنیادهای دیگر از جمله پولیتزر اهمیت بیشتری داده می شود؛ تا نوبل و سایر کشورها بویژه ملل غیر متعهد زیر فشارند تا به صورت گروهی جوایزی همتراز نوبل بنیادنهند.

 

پاسترناک


92م:«بان كو» مورخ چینی كه با كمك پدر و خواهرش تاریخ سلسله منقرض شده «هان» را جمع آوری كرده بود 23 اكتبر سال 92 میلادی در پی یك محاكمه كوتاه اعدام شد.

وی متهم شده بود كه با بزرگ كردن بیش از واقع دودمان «هان» خواسته است به طور غیر مستقیم دودمان سلطنتی تازه را بد جلوه دهد و تحقیر كند.

از «بان كو» خواسته شده بود كه برای رفع اتهام وارده به خود، كتابی هم در باره پادشاه تازه چین بنویسد كه «بان كو» این پیشنهاد را رد كرده و گفته بود كه رویدادهای جاری به دلیل مشخص نبودن نتایج نهایی آنها و دشوار بودن كشف علل و انگیزه وقوعشان «تاریخ» محسوب نمی شوند و مورخان آینده باید در باره آنها بنویسند نه مورخان هم عصر. مورخان هم عصر می توانند برای آیندگان یادداشت بگذارند.

این استدلال علمی او نیز از سوی پادشاه حمل بر تنفر «بان كو» از خود شد و دستور محاكمه اش را به اتهام انزجار از حاكمیت و دشمنی و تحقیر آن و سرپیچی از اراده سلطان وقت صادر كرد و پس از صدور حكم، دستور اجرای فوری آن را داد. «بان كو» اعدام شد، ولی «تاریخ سلسله هان» نوشته او باقی مانده و نام وی را زنده نگهداشته است. تاریخ سلسله «هان» نوشته «بان كو» یكی از كاملترین تواریخ عهد باستان است.


2008م:اکتبر 2008 از قتل «والری ایوانف» ناشر «تولیاتی ریویو» پنج سال گذشت. او تنها قربانی اوضاع پس از فروپاشی شوروی و تنها روزنامه نگاری نبود كه در شهر صنعتی و مركز كارخانه های اتومبیلسازی منطقه ولگا به دست مافیای روس كشته شده بود. در شهر تولیاتی كه تا مسكو صدها كیلو متر فاصله دارد و به نام دبیر كل پیشین حزب كمونیست ایتالیا تجدید نام شده است از سال 1995 تا 2002 شش روزنامه نگار جان خود را بر سر افشاگری فساد گذارده بودند ـ فسادی كه زاییده ادغام سیاست، كسب و كار، و مافیا در روسیه پس از انحلال شوروی بود. از سال 2000 تا 2003 در روسیه 13 روزنامه نگار منتقد این اوضاع جان خود را از دست دادند. هدف از ترور آنان عمدتا این بود كه نه تنها سد راه ادامه فساد نباشند، بلكه روزنامه نگار دیگری پیدا نشود كه بنویسد: شماری در روسیه اموال عمومی را كه محصول 70 سال سوسیالیسم، و متعلق به همه مردمند دارند غارت می كنند و با ثروتی كه به هم زده اند وزیر و وكیل و ... تعیین می كنند و به این وسیله باقی می مانند و مابقی روس ها را بمانند دوران «سرفدم» استثمار می كنند.

سطور بالا خلاصه ای بود از آن چه كه 17 اكتبر 2003 بر سر گور «والری ایوانف» به مناسبت یکمین سالگرد قتل وی بیان شد و روزنامه ها از جمله نیویورك تایمز به آن اشاره داشتند.

ولادیمیر پوتین در دور دوم ریاست جمهوری خود تا توانست کوشید که به آن وضعیت پایان دهد و اینک در سمت رئیس دولت و رهبر حزب حاکم به این تلاش ادامه می دهد. فسادزدایی سرلوحه برنامه دولت اوست.

 

والری ایوانف

 

1983م:قرارگاه نظامیان اعزامی رونالد ریگن رئیس جمهوری وقت آمریكا به لبنان بامداد 23 اكتبر 1983 در نزدیكی فرودگاه بیروت منفجر شد و بر اثر فروریختن این ساختمان چهار طبقه 241 نظامی و عمدتا مورین (Marines کماندو دریا برد) كشته شدند. در آن سپیده دم راننده یك وانت پر از مواد منفجره با کوبیدن خودرو خود به ساختمان، این انفجار را به وجود آورده بود. این وانت نسبتا بزرگ علاوه بر راننده، یک سرنشین دیگر هم داشت.

دو دقیقه پس از این رویداد، انفجار مشابهی در قرارگاه نظامیان اعزامی فرانسه در گوشه دیگری از بشهر یروت روی داد كه باعث مرگ 58 تن شد. این دو رویداد باعث شد که رونالد ریگن تصمیم به انتقال نظامیان آمریکایی به ناوهای این کشور در آبهای لبنان بگیرد. مورخان نوشته اند که با این دو انفجار انتحاری، جهان وارد دوران انفجارهای انتحاری شده است و بنابراین، رویدادهای 23 اکتبر 1983 بیروت فصل تازه ای از مبارزه در تاریخ عمومی بازکرده است - فصلی که هر روز مطلب و عکس تازه ای بر آن افزوده می شود. به نوشته مورخان، قدرت انفجاری موادی که در وانت حمل می شد برابر 6 هزار کیلو گرم "تی ان تی" بود. این وانت پس از عبور از بلوکهای سیمانی، و سیمهای خاردار خودرا به ساختمان قرارگاه نظامیان آمریکایی کوبیده بود. در آن لحظه، تنها خلبان یک هلی کوپتر آمریکایی شاهد این صحنه بود و از بالا، حرکت وانت را به گرد ساختمان و پارکینگ آن دنبال می کرد.

 

آن چه كه از ساختمان قرار گاه باقی مانده بود

 

2004م:«پال نیتسهPaul H. Nitze» یكی از معماران سیاست سختگیرانه آمریكا نسبت به شوروی و كشورهای رقیب و غیر دوست 19 اكتبر 2004 در 97 سالگی درگذشت. وی دهها سال بدون این كه «رسما» سمتی داشته باشد در حد یك وزیر و مشاور ارشد به هشت رئیس جمهوری آمریكا در تنظیم و اداره سیاست خارجی این كشور كمك كرد و در حقیقت گرداننده امور در پشت صحنه، و مردی بسیار متنفذ و موثر بود كه می كوشید كمتر در انظار دیده و در مصاحبه ها شنیده شود. گفته شده است وی بود كه در نیمه قرن بیستم موضوع ایجاد «اطاق فكر» و «نشست مشترك كارشناسان و استادان» هر رشته را در جوار دفتر رئیس كشور و هر مدیر ارشد دیگر مطرح ساخت كه پذیرفته شده و اینك در برخی از كشورها مورد توجه است. پال گفته بود كه درباره این اطاقها و نشست ها نباید تبلیغ شود، باید تا حدی نامرئی باشند تا اعضایشان تحت نفوذ صاحبان منافع قرار نگیرند و تلقین نشوند.

«نیتسه» انستیتوهای مطالعات استراتژیك و تحقیقات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پیشرفته متعدد ازجمله مدرسه مطالعات بین المللی پیشرفته جانز هاپكینز را تاسیس كرده است كه برای آمریكا مطالعه و تفكر كنند و پیشنهاد دهند. انستیتوی فارین پالیسی (سیاست خارجی) نیز از موسساتی است كه او آن را به وجود آورده است. نیتسه بود كه كارتر را مجبور به خروج از قرارداد سالت ـ 2 كرد. وی از ماجرای ورود نیروهای شوروی به افغانستان استفاده كرد و به كارتر توصیه كرد كه آن را بهانه قرار دهد و از سالت 2 خارج شود. نیتسه عقیده داشت كه قراردادهایی نظیر سالت باعث خواهند شد كه هزینه نظامی مسكو كاهش یابد و سران كرملین به مسائل داخلی و رفاه توجه كنند و نظام سوسیالیستی شوروی تثبیت شود و در جهان الگو قرار گیرد. ریگن بیش از سایر سران آمریكا از نیتسه حرف شنوی داشت. وی به ریگن گفته بود كه قرارداد خارج ساختن موشكهای برد متوسط دو كشور از اروپای مركزی به سود آمریكاست و او را ترغیب به امضای چنین موافقتنامه ای با شوروی كرده بود.

نیتسه از سال 1950 كار برنامه ریزی برای محاصره شوروی را آغاز كرده بود. توصیه او این بود كه شوروی از درون باید فرو بپاشد زیرا در صورت وقوع جنگ، جهان از میان خواهد رفت و در یك جنگ اتمی چیزی باقی نخواهد ماند و سیاست فروپاشی شوروی از درون كه طراح آن «نیتسه» بود در اواخر سال 1991 به همان نتیجه ای رسید كه او مراحل آن را در نظر گرفته بود.

نیتسه در دهه 1970 پیش بینی كرده بود كه به مرور زمان از میزان تعصب رهبران شوروی به كمونیسم كاسته خواسته خواهد شد و حاضر به قربانی كردن برخی از اصول آن در هر سازشی خواهند شد. لذا فعلا باید كاری كرد كه از پرداختن به تامین رفاه مردم بازمانند و متوجه امورفرعی و وقت گیر و بی نتیجه شوند. رفاه مردم از میزان ناراضیان داخلی خواهد کاست و امیدی به فروپاشی از درون باقی نخواهد گذارد.

 

Paul H.Nitze

 

2005م:آژانس فرانس پرس 22 اكتبر 2005 در گزارشی به نقل از لارنس ویلكرسونL. Wilkerson نوشته بود كه (در آن زمان) چنی (معاون جورج دبلیو بوش) و رامسفلد (وزیر دفاع که بعدا کناره گیری کرد) مهار سیاست خارجی آمریكا را به دست دارند. ویلكرسون (یك سرهنگ بازنشسته) رئیس دفتر ژنرال پاول در طول تصدی وزارت امور خارجه آمریكا در آخرین جلسه فاروم سیاست خارجی كه در محل بنیاد آمریكای نوین تشكیل شده بود گفته بود كه بوش به جزئیات سیاست خارجی توجه ندارد و رامسفلد و چنی (با ایجاد یك محفل دسیسه) رئوس سیاست خارجی آمریكا را برپایه منافع اصحاب سرمایه و كمپانی های این كشور تنظیم می كنند و مسئله عراق محصول كار این كانون دو نفره است. نگاه این دو به كره شمالی و ایران هم به همین گونه است.

ویلكرسون 16 سال از همكاران نزدیك ژنرال پاول بود. از اظهارات ویلكرسون چنین نتیجه گرفته شده است كه بانو رایس وزیر امور خارجه (در دور دوم ریاست جمهوری بوش) نقشی عمده در برنامه ریزی سیاست خارجی آمریكا ندارد. عكس بالا، بوش را میان چنی معاون خود و رامسفلد وزیر دفاع وقت آمریكا نشان می دهد.

 

چه كسانی سیاست خارجی دولت جورج بوش را برنامه ریزی می كنند

 

2005م:22 اكتبر 2005 در حالی كه «لویس لیبیLibbY»، یك مقام دیگر كاخ سفید متهم به «لو دادن» والری پلیم Valerie Plameجاسوسه سیا شده بود، شبكه های تلویزیونی آمریكا برای نخستین بار عكس این زن را به صورتی كه در بالا آمده است پخش كردند. در آن زمان لیبی رئیس دفتر دیك چنی معاون رئیس جمهوری آمریكابود. قبل از او، «كارل رو» از مشاوران جورج بوش متهم به افشاء نام «والری پلیم» شده بود.

طبق پرونده ای كه در دستگاه قضایی آمریكا در دست بررسی است و تاكنون دو روزنامه نگار و دو مقام ارشد كاخ سفید در آن تحت تعقیب قرار گرفته اند، در پی تكذیب اتهام خرید اورانیوم از سوی صدام حسین از کشور نیژر توسط جوزف ویلسون شوهر والری كه یك دیپلمات وزارت امور خارجه آمریكا بود و مامور رسیدگی به آن معامله احتمالی شده بود، مقامات كاخ سفید از راه انتقام گیری از او، نام زنش والری را فاش ساخته بودند كه در روزنامه ها انتشار یافته بود. افشای نام مامور اطلاعاتی آمریکا از سوی هرمقام، طبق قانون تاسیس «سیا» عملی غیر قانونی بوده است. رسیدگی در این زمینه كه به «پلیم گیت» معروف شده است، با وجود محکومیت یافتن "لیبی" و از دست دادن مقام خود ادامه دارد. جورج دبلیو بوش رئیس جمهور آمریکا با استفاده از اختیارات قانونی خود مجازات لیبی را تخفیف داد که باعث انتقادهای متعدد شد. اصحاب نظر براین عقیده اند که در دوران حکومت رئیس جمهور بعدی آمریکا، حقایق بیشتری در این زمینه به دست خواهد آمد؛ مخصوصا که بانو والری مصرا قضیه را دنبال می کند، زیرا که با افشاء نام، وی شغل خودرا از دست داده و از این بابت دچار زیان شده است.

 

پلیم گیت

 

2005م:اخبار مربوط به گسترش آنفلوآنزای مرغی در اروپا و آمریكای لاتین كه منشا آن آسیا بوده است، در نیمه دوم اكتبر 2005 باعث نگرانی آمریكاییان از این بابت شده بود.

22 اكتبر 2005 شبكه «سی بی اس» در اخبار مشروح خود گفت كه وجود آنفلوآنزای مرغی در كرواسی و انگلستان هم تایید شده و در آمریكای لاتین مرزهای پنج كشور منطقه «آندز» بسته شده بود. در انگلستان این بیماری در طوطیانی كه از آمریكای لاتین وارد شده بودند مشاهده شده و در كرواسی لاشه شماری قوی مهاجر كه از این بیماری مرده بودند به دست آمده بود.

در آن زمان، ترس آمریكایی ها از این بیماری به قدری بود كه فروش و خوردن مرغ را به حداقل رسانیده و هركس با یك عطسه گمان می برد كه به آنفلوآنزای مرغی دچار شده است. این شبكه سپس با Luisa Conlan لوئیسا كانلن كه به فرانسه سفر كرده و در بازگشت به آمریكا دچار علائم سرماخوردگی شده و نیمه شب از ترس ابتلاء به آنفلوآنزای مرغی و انتقال این بیماری(H5N1) از فرانسه به آمریكا، به اورژانس بیمارستان رفته بود مصاحبه كرد. پزشكان بیمارستان كه نخست این موضوع را به مركز پیشگیری از بیماری های واگیر گزارش كرده بودند بعدا اعلام داشتند كه بیماری بانو لوئیسا سرماخوردگی عادی بود ولی نگرانی او امری قابل درک بوده است.

 

Luisa Conlan


1021: سلطان محمود غزنوی تصرف كشمیر را تكمیل كرد. وی قبلا مناطق غربی هندوستان (پاكستان امروز) را تصرف كرده بود.

1944: ارتش سرخ ( شوروی) در تعقیب نیروهای آلمان وارد مجارستان شد.

1954: چهار دولت فاتح جنگ جهانی دوم موافقت كردند كه به حالت اشغال نظامی آلمان پایان دهند و با حفظ نیروهای خود در دو قسمت آلمان در امور دو آلمان مداخله نكنند. نیروهای نظامی آمریکا ، انگلستان و فرانسه بعدا به نام " ناتو " در آلمان غربی و نظامیان شوروی تحت نام پیمان ورشو در آلمان شرقی ماندگار شدند که پس از فروپاشی شوروی و تامین وحدت آلمان ، نظامیان روسیه به تصمیم یلتسین از از آلمان خارج شدند اما نیروهای دیگر همچنان در آنجا مانده اند!.

1956: برخی مردم از مجارستانی ها بر ضد استالینیسم و ادامه استقرار نیروهای شوروی در آن کشور ــ نه سوسیالیسم ــ بپا خاستند. این قیام كه از سی ام اكتبر با ورود تانكهای شوروی به خیابانها سركوب شد در پی مخالفت شوروی با عقاید «ایمر ناگی» نخست وزیر مجارستان كه دم از «دمكراسی سوسیالیستی» زده بود آغاز شد. سران شوروی «دمكراسی سوسیالیستی» را یك میان بر به سوی كاپیتالیسم خوانده بودند. این واقعه همزمان با بحران آبراه سوئز روی داده بود.

1956: برای نخستین بار به جای فیلم، شبكه های تلویزیونی آمریكا كاست ویدیویی مغناطیسی برای تهیه برنامه های خود بكار بردند.

2004: در سن دیاگو ( كالیفرنیا ) تنی چند از افراد خانواده نظامیان به شبكه سی بی اس گفتند كه دریافتی ماهانه نظامیان كافی نیست و متوسط آن با این گرانی ها یكهزار و یكصد دلار است و بعضی اوقات آنان مجبور می شوند از «فود لاكر» های پایگاه مواد غذایی رایگان دریافت دارند.

2004: فیلمهای مربوط به آزمایش موشكی تازه ایران از شبكه های تلویزیونی آمریكا پخش شد. از حجم خبر و فیلم پرتاب موشك از شبكه های تلویزیونی آمریكا چنین بر می آمد كه آن را بیش از حد چشمگیر كرده بودند. آمریكائیان عادت نداشته اند كه ببینند موشك كشور كوچك و ضعیفی به مانند موشكهای كروز آنها از سكوی متحرك به آسمان زبانه بكشد.

منبع:iranianshistoryonthisday.com