اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ -11 دی



1002ش:زمستان سال 1002 خورشیدی (ژانویه1624 میلادی) را زمانی نوشته اند كه برای نخستین بار پس از ساسانیان، یك دولت ایرانی برای رسیدن به هدفهای خود راه دیپلماتیك به مفهوم امروز آن در جهان را در پیش گرفت. شاه عباس اول در غرب ایران با مشكل عثمانی و در جنوب با دست اندازی اروپائیان به خلیج فارس رو به رو بود كه عنصر تازه ای در دنیای مشرق زمینی ها بودند. شاه عباس همچنین از دیدار سیاحان و سفرنامه نگاران اروپایی از ایران استقبال كرد و سدی در برابر ورود میسیونهای مذهبی اروپایی نیز به وجود نیاورد. هدف شاه عباس از تشویق سفرنامه نگاران اروپایی به ایران این بود كه دربازگشت ذهن اروپاییان را نسبت به دولت مذهبی ایران كه در آن دیار شهرت سختگیری نسبت به مسیحیان یافته بود روشن سازند تا وی با فراهم شدن زمینه، برخی از دولتهای اروپایی را برضد پاره ای دیگر تحریك كند و با خود متحد سازد تا منطقه خلیج فارس از نظامیان اروپایی و ناوهای توپدار آنها پاك شود. به علاوه، شاه عباس تلاش داشت كه به اروپاییان ثابت كند كه عثمانی برای آنها خطر است، نه ایران كه رسالتی جز گرد آوردن همه ایرانیان در زیر یك پرچم ندارد.

نقدعلی بیگ و موسی بیگ از جمله سفیران شاه عباس بودند كه در سال 1624 به اروپا فرستاده شدند. سالها پیش از این، حسینعلی بیگ بیات از جانب شاه عباس به اروپا فرستاده شده بود.

دولتهای اسپانیا و پرتغال پس از شکست نظامی پرتغالی ها، چون یارای ایستادگی نظامی در برابر شاه عباس را در خود نمی دیدند در جریان مذاکره بافرستادگان شاه عیاس، فرصت را غنیمت شمرده و در برابر دریافت اجازه صید صدف در آبهای بحرین از همه دعاوی خود در خلیج فارس دست كشیدند، اما موسی بیگ موفق نشد كه در سال 1625 میلادی پارلمان هلند را به قبول شرایط مشابهی راضی كند. دولت هلند پیشنهاد موسی بیگ را پذیرفته بود ولی اجرای آن را موكول به تصویب پارلمان كرده بود كه پس از رد آن از سوی پارلمان، موسی بیگ آن را نوعی بازی و كلك اروپایی عنوان داد (ولی دولتهای دوران قاجارها از این تجربه موسی بیگ درس نگرفتند).

در لندن وقتی به نقدعلی اطلاع دادند كه ایران سفیر دیگری به نام رابرت شرلی فرستاده است، وی سفارت شرلی را تكذیب كرد و پادشاه انگلستان «دورمركوتون» را از سوی خود به ایران فرستاد تا كسب حقیقت كند كه وی پس از ملاقات با شاه عباس در سال 1626 میلادی بر اثر سختی راه درگذشت. چند روز پیش از او هم رابرت شرلی كه با برادرش انتونی و 26 انگلیسی دیگر در اوایل سال 1598 میلادی به ایران آمده بودند مرده بود.

 

شاه عباس یكم

 

2003م:گزارشهای مصوّر مربوط به زمین لرزه جمعه 26 دسامبر 2003 بم و تلفات بسیار سنگین آن، شش روز پس از وقوع همچنان خبر اول رسانه های سراسر جهان بود. از 29 دسامبر به بعد این گزارشها همراه با تفسیر منتشر شده بود از جمله پاسخ به این پرسش مخاطبان كه چرا زلزله 23 دسامبر 2003 كالیفرنیا به شدت 6 و 6 دهم ریشتر تنها دو كشته تلفات داشت و زلزله 26 دسامبر بم به شدت6 و 5 دهم ریشتر بیش از 30 هزارتن. رسانه های كشورهای پیشرفته كه با مخاطبان خود از طریق دبیر عمومی شان (پابلیك ادیتور) در تماس دائم هستند برای روشن ساختن آنان به انتشار نظر كارشناسان پرداخته بودند كه ساختمانهای «خشت و گلی با سقف گنبدی» چگونه اند. طرز سئوالها نشان می داد كه مخاطبان این رسانه ها متعجب بودند كه در دنیای امروز، مردم با چه جراتی در خانه ای كه خاك را تبدیل به گل كرده و با این گل خشك زده و پس از خشك شدن خشت با ملاط گل آن را ساخته اند زندگی می كنند، زیرا كه می دانند چنین خانه ای در برابر تكان و لرزش مقاوم نیست و فرو می ریزد. این مخاطبان ابراز شگفتی کرده بودند كه در یك قرن اخیر كه ایران دارای درآمد قابل ملاحظه از نفت شده است چرا در تعویض این خانه ها اقدام نشده است و .... همین پرسشها سبب شده بود كه هشدار دكتر بهرام عكاشه استاد ژئوفیزیك دانشگاه تهران كه رسانه های آمریكا اورا مشاور دولت هم ذكر كرده بودند وسیعا انتشار یابد كه اخطار كرده بود اگر تهران 12 میلیونی كه بر یك گسل تحت الارضی نشسته است دچار زلزله شود، با توجه به وضعیت غیرفنی بسیاری از ساختمانهای آن صدها هزار تن تلفات انسانی خواهد داشت.

لحن گزارش مطبوعات غرب درباره زلزله بم بگونه ای بود که نویسندگان این خبرها انتظار نداشتند یک زلزله شش و نیم ریشتری بیش از یک سوم جمعیت منطقه ای را نابود کند. این سئوال در بسیاری از رسانه های انگلیسی زبان عمومیت داشت: آیا ایران دارای ضوابط ساختن مسکن است؟ و اگر چنین ضوابطی وجود دارد چرا اجرا نشده اند. عکسهای رسانه ها از ویرانی های بم نشان می داد که ساختمانهای تازه ساز هم ویران شده اند، چرا؟. یک زلزله 5 و 9 دهم ریشتری که اول ژانویه 2004 ( هفت روز پس از زمین لرزه بم ) در جزیره تایوان روی داد تلفات نداشت و زیان وارد نساخت.

 

نمونه ای از ریزش ساختمانهای شهر


1862م:قانون جاری مالیات بردرآمد آمریكا از ژانویه 1862 به اجرا درآمد كه به موجب آن میزان مالیاتها برحسب درآمد خانوار تصاعدی شده است. پیش از چند تغییر تعرفه، خانوارهایی كه زیر 600 دلار درآمد داشتند 3 درصد، بالای 600 دلار 5 در صد، بالای هزار دلار 7 در صد و ... باید می پرداختند. تعرفه مالیات بر درآمدهای اتفاقی (باد آورده) و درآمد ناشی از سرمایه گذاری (كپیتال گین) مثلا معاملات مستغلات، سهام، طلا و ارز با درصدی بالاتر تعیین شد که تاکنون تغییر چشمگیر نکرده است و .... قرارشد که هزینه شهرها از محل عوارض دریافتی از اموال شخصی مثلا خانه (بعدا اتومبیل اضافه شد) و ... تامین شود. در حال حاضر در آمریکا، عوارض (مالیات شهری) یک خانه 170 هزار دلاری (160 میلیون تومانی) در سال کمتر از 1700 دلار نیست و عوارض سالانه اتومبیل برحسب بهای اتومبیل تا 4 درصد است. هزینه های ایالت از مالیات فروش تامین می شود که 4 تا 8 درصد است. به عبارت دیگر، خریدار یک جنس هنگام خرید از فروشگاه، علاوه بر بهای جنس باید همانجا و فی المجلس درصد مالیات ایالت را هم بپردازد. همین مالیات عامل قدرتمندی دولت فدرال و ثروتمندی شهرهای آمریکا شده است.

قانون مالیات، آمریکاییان را مکلّف کرده است که خودشان مراجعه كنند و پیش از نیمه آوریل هر سال مالیاتشان را محاسبه و بپردازند و سپس رسیدگی برای درست و نادرست بودن محاسبه آغاز خواهد شد. كسی كه به موقع مالیات خود را نپردازد و یا گزارش دروغ بدهد و حسابسازی و تقلب كند شدیدا مجازات خواهد شد. در این زمینه بنجامین فرانكلین گفته است كه از دو رویداد گریزی نیست؛ یكی مرگ و دیگری پرداخت مالیات. همین شهرت مالیاتی بود که دولت های پیشین ایران (قاجارها و پهلوی) برای حل مسئله هزینه های دولت و شهر از آمریکا مستشار مالیه استخدام می کردند که معروفترینشان مورگان شوستر و دکتر میلسپو بودند.

جامعه شناسان دیر زمانی است كه به این نتیجه رسیده اند كه بزرگی یک كشور و تمدن آن نسبت مستقیم با قوانین مالیاتی و دقت در جمع آوری آن دارد و تاریخنگاران بر این باورند كه میزان میهندوستی مردم بستگی مستقیم با وسواس ایشان به تادیه مالیات دارد كه میهن را نیرومند و استوار نگهمیدارد. استادان علوم سیاسی گویند: مردمی كه مالیات دهند و چرخهای كشور از این درآمد بكار افتد با تمام وجود مراقب سوء استفاده گران از اموال عمومی و معاملات دولتی خواهند بود. همین دانشمندان عقیده دارند دولتی كه نتواند و یا نخواهد مالیاتها را دقیقا جمع كند از ملت خود هراس دارد . به نظر اقتصاددانان، دولتهایی كه از فروش ثروتهای ملی مثلا نفت كه كالایی تمام شدنی است پول به دست می آورند نباید این پول را صرف هزینه های جاری خود كنند بلكه این پول باید در تبدیل ثروت ملی بكار رود و صرف سرمایه گذاری های اساسی و جایگزین ثروت از دست رفته شود . در كشورهای اروپایی نظیر سوئد و آلمان و همچنین کانادا تعرفه مالیات بردرآمد بیش از آمریكاست.


153پیش ازمیلاد:امروز اول ژانویه و آغاز سال میلادی تازه است. تقویم نویسهای اروپایی(مسیحی) در طول زمان برای خود پنج تقویم در نظر گرفتند. كه در همه انها یكم ژانویه نخستین روز سال میلادی است .

یكی از این تقویمها، تقویم ژولیان است كه مبدأ آن سال153 پیش از میلاد است. دیگری تقویم سزار (اسپانیا) است با مبدأ 38 پیش از میلاد. مبدأ تاریخ اكسیون سال 30 پیش از میلاد و مبدأ تقویم پیسا سال یك پیش از میلاد است و نیز تقویم گریگوری، كه همگی از دوقرن پیش به تدریج تقویم میلادی یونیورسال را كه مبدأ آن آغاز سال یكم میلادی است پذیرفته اند و جهانی شده و نیز قرار بر این شده است كه تاریخ عمومی با آن نوشته شود و سال انعقاد قراردادها و رویدادها به آن تبدیل گردد. ذكر تقویم ملی در كنار آن بلا مانع است.

شورای عالی مسیحیت در اجلاس خود در شهر رم كه اول ژانویه سال 1622 برگزار شد، «اول ژانویه» را به عنوان نخستین روز سال نو اروپاییان تعیین و اعلام داشت. تا آن زمان ، مقر پاپ 25 مارس (برحسب سال، چهارم و یا پنجم فروردین) آغاز فصل بهار را كه از دیر گاه نوروز میترائیست های اروپایی به اقتباس از نوروز ایرانیان بود نخستین روز سال می دانست و برگزار می كرد. به عبارت دیگر پاپها از سال 313 میلادی كه امپراتوران رومی دست از آزار مسیحیان برداشتند تا سال 1622 به مدت بیش از 13 قرن نوروز ایرانی را به عنوان آغاز سال نو خود بر گزار می كردند . نوروز ایرانی شامل هفت روز، نه یک روز( روز اول فصل بهار).


1959م:«باتیستا» كه او را «دیكتاتور كوبا وعامل بیگانه» توصیف كرده اند در آخرین روز سال میلادی 1958 بر اثر فشار نیروهای انقلاب، به جمهوری دومینیكن گریخت و پناهنده این دولت شد و یکم ژانویه سال 1959 فیدل كاسترو رهبر انقلاب، پیروزی آن را اعلام داشت و زمام امور را به دست گرفت.

كاسترو در نطق یکم ژانویه سال 1959 خود گفت كه علاقه مند به حكومت كردن بر كسی نیست؛ تنها به نام مردم كوبا و تا زمانی كه احساس كند انقلاب، دیگر تهدید نمی شود زمام امور را به دست خواهد داشت. آرزو و هدف او تنها تامین رفاه برابر برای مردم كوبا و بازگرداندن احترام و حیثیت به آنان و اجرای برنامه های آموزش و پرورش و درمان یكنواخت و رایگان و تامین بازنشستگی همگانی و زدودن اندوه و نگرانی از بیكاری و تبعیض، و حذف نظام طبقاتی از فرهنگ كوباییان است.

كاسترو سه روز بعد در سخنرانی دیگری كینه توزی، فرصت طلبی، آزمندی و جاه طلبی را آفتهای یك جامعه خواند.

 

كاسترو پس از پیروزی انقلاب، برای مردم كوبا از برنامه های خود سخن می گوید

 

2009م:كاسترو در سومین نطق پس از پیروزی انقلاب گفت كه از آن نگران است كه انقلابیون واقعی و دلسوزان مردم و همرزمان او از صحنه كنار بروند و با كناررفتن آنان، فرصت طلبان جایشان را بگیرند و انقلاب را از هدفهایش دور سازند و منحرف و متلاشی كنند. وی از كوبائیان خواست كه مانع خروج پدران انقلاب از صحنه شوند كه تمامیت و حاكمیت كوبا از دست خواهد رفت. كاسترو گفت كه اجازه نخواهد داد سیاستی از خارج بر كوبا تحمیل شود و مردم كوبا خودشان الگو و استاندارد برای نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شان تعیین خواهند كرد و معمار آینده بنای جامعه و نظام اجتماعی شان خواهند بود. وی تاكید كرد كه هر ملتی حق دارد خط خودش را دنبال كند و در این راه استقلال كامل داشته باشد.

یکم ژانویه سال 2009 انقلاب کوبا 50 ساله شد که با وجود 57 سال تحت تحریم دولت واشنگتن بودن به راه خود (سوسیالیسم) ادامه می دهد، بی سواد ندارد و مردم آن هم دغدغه بیکاری و بازنشستگی ندارند و در سال 2008 چند توفان دریایی ویرانگر را تحمل کرده است. یکم ژانویه در عین سالروز پایان استعمار اسپانیا بر کوبا در سال 1899 بود. فیدل کاسترو در پی یک بیماری، از سال 2008 و در 82 سالگی اختیارات حکومتی اش را با تصویب پارلمان کوبا به برادرش رائول که پنج سال از او کوچکتر است واگذار کرد و از آن پس به کار نوشتن مقاله و کتاب و دادن نظر پرداخته است. وی در دهه یکم قرن 21 شاهد پیروزی خط خود در آمریکای لاتین و روی کارآمدن چپگرایان در این منطقه بوده است که در هر فرصتی به کوبا می روند و با او ملاقات و مشورت می کنند. در پاییز 2008 سران چین و روسیه در دیدار از کوبا با کاسترو ملاقاتهای طولانی داشتند و بعدا در گفتار خود از او تمجید کردند و نماد مقاومت و عشق به مردم خواندند. به مناسبت پنجاهمین سالروز پیروزی انقلاب کوبا، آژانس فرانس پرس یک جدول عکس و یادآوری رویدادهای انقلاب کوبا منتشر ساخته که در زیر از رسانه های مشترک این خبرگزاری کاپی شده است:

 

1956م:گی موله نخست وزیر پیشین فرانسه (1905 - 1975) در مراسم ژانویه سال 1956 رقابت تاریخی فرانسویان و انگلیسیان را كنار گذارد و گفت: (مگناكارتاـ منشور بزرگ كه پانزدهم ژوئن سال 1215 باتهدید و زور به امضای پادشاه وقت انگلستان رسانده شد و پایه حكومت پارلمانی این كشور و حکومت های پارلمانی دیگر قرار گرفت) راز ترقی غرب است، زیرا كه در آن جان و مال و آزادی مردم از تعرض خودسرانه مصونیت یافته است و از آن پس، دست مردمی كه آن را پذیرا شده بودند (غرب) برای پیشرفت باز شد. گی موله كه 31 دسامبر سال 1905 به دنیا آمد و 30 اكتبر سال 1975 درگذشت.

 

گی موله


1989م:عراقی ها در ژانویه سال 1989 عنوانی «ایسم» داری به كشورهایی از جمله انگلستان، امریكا، كانادا، استرالیا و ... دادند كه ظاهرا باقی مانده و می رود كه مصطلح شود و آن اطلاق «انگلوساكسونیسم» است. عراقی ها دلیل اختراع این عنوان را "رفتار و طرز تفكر مشابه" مردم این كشورها بیان داشته اند.


2003م:اعلامیه دولت جمهوری دمكراتیك خلق كره به مناسبت آغاز سال میلادی 2003 ، به عنوان منادی فرضیه سیاسی تازه ای در جهان تلقی شده است. این دولت در اعلامیه خود تاكید كرده بود كه سیاستش را بر پایه قدرت نظامی و دادن اولویت به تقویت ارتش قرارداده است، زیرا وضعیت موجود جهان كه باهمه ادوار تاریخی گذشته متفاوت است آن را ایجاب می كند. ما می خواهیم كه از لحاظ نظامی نیرومند باشیم.

فرضیه های موجود بر پایه سیاست تقویت اقتصاد و ... بوده است كه تصمیم دولت خلق كره فرضیه تازه ای را به میان آورده است كه به مصداق این شعار قدیمی ایرانیان است:

 

تازه ترین فرضیه برای تامین اقتدار یك ملت

 

2005م:«اوو مورالس» سوسیالیست معروف آمریكای لاتین و رئیس جمهوری بولیوی همانند سایر رادیكالهای سوسیالیست كه در آمریكای لاتین به قدرت رسیده اند پیش از به دست گرفتن زمام امور کشورش، سی ام دسامبر 2005 برای ملاقات با فیدل كاسترو رهبر كوبا (که هنوز بازنشسته نشده بود) به هاوانا رفته و مورد استقبال شایان قرار گرفته بود. فیدل كاسترو که هنوز بازنشسته نشده بود در مراسم استقبال از مورالس گفت كه مردم بولیوی با انتخاب مورالس در جهان زلزله ایجاد كردند، زلزله ای كه سلطه گران را تكانی شدید داده است. كاسترو در فرودگاه هاوانا مورالس را درآغوش كشید. مورالس با یك هواپیمای ساخت روسیه به هاوانا سفر كرده بود. وی همانند هوگو چاوس رهبر ونزوئلا، لباس معمولی و گاهی سرخرنگ برتن می كند. مورالس در سخنان خود در فرودگاه هاوانا خطاب به مردم كوبا و همه ستمدیدگان جهان قول داد كه در كنار دولت های ضد امپریالیست مبارزه و جبهه آنها را تقویت خواهد كرد. مورالس به دلیل بومی بودن (سرخپوست) مورد احترام و علاقه خاص جهانیان است كه شرح مصائب سرخپوستان را پس از مهاجرت اروپاییان به قاره آمریكا خوانده اند. این علاقه بویژه در چین، سراسر اروپا و هند به وضوح دیده می شود. مورالس دو روز پیش از چهل و هفتمین سالروز انقلاب كوبا وارد هاوانا شده بود. وی در سال 2009 باردیگر بریاست جمهوری بولیوی انتخاب شد.

 

كاسترو در مراسم استقبال از مورالس (دسامبر 2005)

 

2005م:«كرگ موری» سفیر سابق انگلستان در ازبكستان به رغم مخالفت دولت متبوع، اواخر دسامبر 2005 یادداشت های رسمی (اسناد) درباره استفاده اینتلیجنس انگلستان (ام. آی ـ 6) از اطلاعات به دست آمده از طریق شكنجه دستگیر شدگان و افراد مورد سوء ظن را همراه با مطالب حساس دیگر در "وبسایت" خود قرار داد و رسانه ها در سراسر جهان به نقل آنها پرداختند.

در پی اعتراض به این عمل كه مغایر قوانین انگلستان بوده است، وی از مقام خود كناره گیری کرد.

کرگ موری گفته است: اینتلیجنس سرویس انگلستان برغم تذكر او، جهت استفاده بعدی و شناختن همكاران تروریست ها در خاك انگلستان اطلاعاتی را كه دولت ازبكستان با شكنجه افراد، از آنان درباره تروریسم به دست آورده بود مورد استفاده قرارداد. در برابر اعتراض او كه استفاده از این اطلاعات كه معلوم نیست درست باشند مغایر قوانین انگلستان است، ویلیام مایكل وود (دارای لقب «سر» و مقام اطلاعاتی انگلستان) به من نوشت كه قانون می گوید كه مراجع قضایی نباید از اعترافاتی كه براثر شكنجه و ارعاب به دست آمده است استفاده كنند، نه «ام. آی ـ 6». این تفسیر «سر مایكل وود» از قانون هم عملی غیرقانونی بوده است. این اطلاعات غیر قانونی پس از تحلیل در اینتلیجنس انگلستان به «سیا» منتقل و برای بسیاری از مردم باعث دردسرساز شده است.

«موری» درباره مسائل دیگر گفته بود كه تنها 65 درصد مردم ازبكستان، ازبك هستند و تقسیمات جغرافیایی آسیای میانه مصنوعی است و ریشه مشكلات و درگیری های بسیار در آینده. ولی غرب به این مسئله توجه ندارد زیرا كه آسیای میانه در دریایی از نفت شنا می كند. غرب می خواهد این نفت را از طریق افغانستان و پاكستان صادر كند، ولی این كار هم بدون درگیری با روسیه و احیانا چین امكان پذیر نیست. روسیه هنوز در آسیای مرکزی ستون پنجم و ایادی فراوان دارد و چین به آرامی و با گسترش مناسبات اقتصادی دارد در آسیای میانه نفوذ می كند. به این ترتیب وی ریشه عملیات نظامی در افغانستان را به دست داده است.

از اطلاعاتی که «موری» در وبسایت خود قرارداده بود چنین برمی آید که اظهارات گاه به گاه مقامات آمریكا مبنی بر لزوم گسترش دمكراسی در خاورمیانه، بهانه بسط نفوذ است. آمریكا قصد دارد در خاورمیانه حضور نظامی دائمی داشته باشد و نیروهای نظامی خود را به هر ترتیب و بهانه در عراق باقی بگذارد. مسئله دار بودن مرزهای عراق و وجود اختلافات نژادی و مذهبی در این کشور و امکان انتقال این مسائل به کشورهای همسایه کمک بسیار به برنامه های سیاسی آمریکا می کند و از این لحاظ منطقه ای منحصر به فرد در جهان است. استفاده آمریکا از حربه دمکراسی یک اهرم ترس برای سران دولتهای عربی حوزه خلیج فارس و دریای سرخ است. آمریکا نمی خواهد در پاکستان دولتی برسر کار باشد که ساز دیگری بزند.

 

موری

 

2006م:در آستانه نوروز میلادی و آغاز سال 2006 در بازار مسیحیان در ایالت «سولاوسی» اندونزی بمبی منفجر شد كه بر اثر این انفجار هشت تن كشته و 45 نفر دیگر مجروح شدند و فروش گوشت خوك در سایر بازارهای مسیحیان منطقه متوقف گردید. رسم بر این بوده است كه مسیحیان اندونزی در شب سال نو خوراك تهیه شده از گوشت خوك هم در سفره خود گذارند كه اسلام مصرف آن را حرام اعلام، و منع كرده است. در «سولاوسی» اندونزی شمار چشمگیری مسیحی زندگی می كنند كه میراث تبلیغات دینی اروپائیان در طول استعمار هلند بر اندونزی بوده است. به علاوه، سكنه اروپایی «سلاوسی» در دوران استعمار زیادتر از نقاط دیگر اندونزی بود. مسیحیت در قرن پانزدهم با استعمار هلند، وارد سرزمین اندونزی (هند هلند) شد. جمعیت اندونزی از هر كشور اسلامی دیگر بیشتر است.

 

حمل جنازه یكی از مقتولان

 

1557: ژاك كورتیه كاشف فرانسوی كانادا درگذشت.

1772: چك مسافرتی در انگلستان به جریان گذارده شد.

1785: روزنامه « دیلی یونیورسال رجیستر » نام خود را به تایمز لندن تغییر داد .

1788: تایمز لندن به تایمز تغییر نام داد كه این نام تا به امروز حفظ كرده است.

1899: نیروهای آمریكایی پس از شكست دادن اسپانیا ، كوبا را كه از مهاجر نشینهای قدیمی اسپانیا بود تصرف كردند و تا سال 1902 در آنجا ماندند.

1901: كشور استرالیا مركب از مهاجران انگلیسی و در نخستین سالها زندانیان آن كشور كه با كشتار بیشتر بومیان بر جایشان قرار گرفته بودند به صورت جامعه مشترك المنافع استرالیا در آمد.

1914: نخستین شركت مسافرت هوایی درجهان در فلوریدای آمریكا آغاز بكار كرد ، ولی مردم هنوز از مسافرت با هواپیما بیم داشتند.

1923: دولت وقت ایران ژنرال وستداهل سوئدی را از ریاست پلیس ایران بركنار كرد.

1925: شهر كریستیانا به اسلو ( پایتخت نروژ ) تغییر نام داد.

1951: باتری اتمی ساخته شد.

1935: كار ارسال عكس رادیویی به نام « رادیو فتو » آغاز شد.

1969: تهران به ده منطقه شهرداری تقسیم شد و برزنها عنوان شهرداری منطقه گرفت.

1970: آلنده رئیس جمهوری سوسیالیست شیلی معادن زغال سنگ این كشو را ملی كرد.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
رضا عطاران و تقویم تاریخ :))

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ -1 دی



1738پیش ازمیلاد:"یكم دیماه" از 1738 سال پیش از میلاد «دی گان» و «خور روز» نامیده شده است که به زعم ایرانیان باستان، روز تولد دوباره خورشید پس از بلندترین شب سال بوده است. سال 1738 قبل از میلاد (3746 سال پیش) را یک تقویم ویژه پارسیان هند (زرتشتیان ایرانی که پس از حمله اعراب مسلمان در سده هفتم میلادی جلای وطن کردند و به هند رفتند و در آنجا ماندگار شده اند) به دست داده است. ایرانیان باستان که با نگرانی از طولانی بودن شب و ترس از بازنیامدن خورشید تا سپیده دم در کنار یکدیگر بیدار می نشستند و خود را سرگرم می کردند تا اندوه ظلمت را فراموش کنند، روز پس از آن شب (یكم دی ماه) را كه «خور روز» و «دی گان (بمانند مهرگان)» می خواندند به استراحت می پرداختند و تعطیل عمومی بود. در این روز عمدتا به این لحاظ از كار دست می كشیدند كه نمی خواستند احیانا مرتكب بدی كردن مخصوصا دروغ گفتن شوند كه ارتكاب هر كار بد، هرچند كوچك، در روز تولد خورشید گناهی بزرگ شمرده می شد. آیین های شب یلدا (شب چله - طولانی ترین شب سال) از هزاره دوم پیش از میلاد تا به امروز تقریبا به همان صورت در ایران زمین - صرف نظر از مرزبندی ها تحمیلی دو قرن گذشته - هر سال برگزار می شود.

«خور روز، یكم دی ماه» در ایران باستان درعین حال روز برابری انسانها (حقوق بشر) بود. در این روز همگان از جمله شاه لباس ساده می پوشیدند تا یكسان به نظر آیند و كسی حق دستور دادن به دیگری را نداشت و كارها داوطلبانه انجام می گرفت، نه تحت امر. در این روز جنگ كردن و خونریزی، شکار، و حتی كشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود.

یکی از آیین های ویژه «دی گان» این بود که ایرانیان در این روز در برابر درخت سرو که به آن به چشم مظهر مقاومت در برابر تاریكی و سرما می نگریستند می ایستادند و قول می دادند كه تا سال بعد دست کم یك نهال سرو دیگر كشت كنند، و جنبش های حفظ محیط زیست که از قرن بیستم در همه جا بپاخاسته اند از این کار ایرانیان باستان تمجید فراوان می کنند و به منش آنان احترام می گذارند. کشت درخت سرو و كاج اینک دارد عادتی جهانی می شود.

باید دانست که زبانشناسان واژه «دیday» به معنای روز را گرفته شده از دی ماه ایرانیان می پندارند. زبان انگلیسی یك زبان گرمانیك (ریشه آلمانی) و خویشاوند زبان فارسی است.

 

247م:22 دسامبر سال 247 میلادی در«خور روز»، زادروز خورشید و روز نویدهای بزرگ، تیرداد یكم دومین شاه ایران از دودمان اشكانیان در شهر صد دروازه (دامغان) بر تخت پادشاهی نشست و به مردمی كه در این مراسم شركت كرده بودند اطمینان داد كه تا روزی كه همه عوامل بیگانه (سلوكی ها ــ جانشینان اسكندر) را به دریای مركزی (مدیترانه) نریزد آرام نخواهد گرفت. پس از این مراسم، تیرداد در همان روز نیرو به هیرکانیا (گرگان) فرستاد تا فرماندار آنجا را كه شنیده بود با سلوكیها تماس گرفته تنبیه كنند كه این دستور اجرا شد.

اشك اول سر دودمان اشكانیان شهر «نسا» را پایتخت خود قرار داده بود و در طول حكومت خود در نزدیكی آن، شهر تازه ای ساخت كه به نام او «اشك آباد» نامیده می شود كه اینك پایتخت جمهوری تركمنستان است. معلوم نیست كه از چه زمان این نام در محدوده ایران کوچک شده امروز «عشق آباد» تلفظ می شود. تزارها كه در قرن 19 مناطق شمالی و شمال شرقی خراسان امروز را ضمیمه قلمرو خود كرده بودند خواهان رواج این تلفظ نادرست در ایران بودند تا توده های ایران متوجه سابقه تاریخی این شهر نشوند. در همان قرن، انگلیسی ها هم نقاط شرقی خراسان از جمله حاكم نشین قدیمی آن، شهر هرات را از ایران جدا كردند تا روسها به سوی هند پیشروی بیشتری نكنند! و خراسان بزرگ کوچک شد.


1911م:در اوج مرافعات مشروطه خواهان و مخالفان حكومت پارلمانی و قهر و آشتی ناصر الملك (نایب السلطنه) با مجلس و لشكر كشی سالارالدوله پسر مظفرالدین شاه و مدعی سلطنت به كرمانشاه، روسها رقیب استعماری سرسخت انگلیسی ها از خرابی اوضاع سوء استفاده كردند و از 22 دسامبر سال 1911 (یكم دی ماه 1290) در بسیاری از شهرهای منطقه تحت نفوذ شان به قلع و قمع مخالفان خود و هواداران انگلستان دست زدند؛ در تبریز عده ای را به دار كشیدند و چند تن دیگر را به تنور افكندند به گونه ای كه معاون والی ایالت (معاون استاندار) و فرمانده پادگان تبریز از ترس جان به كنسولگری انگلستان پناهنده شدند. در مشهد و رشت هم روسها زمام امور را خود به دست گرفتند. در این گیر و دار، در تهران نیز ناصر الملك مجلس را منحل كرد و چون نمایندگان حاضر به خروج از ساختمان بهارستان نبودند به نظمیه (پلیس تهران) متوسل شد و رئیس پلیس پس از اخراج نمایندگان از ساختمان، بر در ورودی مجلس (در میدان بهارستان) یك قفل بزرگ زد و ....

 

1370م:تصویب نامه شماره 44265 شورای وزیران مبنی بر اجرای قانون مصوب 19 خرداد 1370 مجلس شورای اسلامی به وزارت علوم و آموزش عالی ابلاغ شد، ولی اجرای آن دیری نپایید. طبق این قانون، به دانشجویان فارغ التحصیل دانشگاههای خارج كه مدرك تحصیلی فوق لیسانس و بالاتر دریافت كرده باشند و مدرك آنان به تصویب برسد اجازه وارد ساختن یك دستگاه خودرو سواری با خود با استفاده از تسهیلات گمركی داده شده بود. فارغ التحصیلان ایرانی دانشگاههای خارج كه از طریق سفارتخانه های ایران از این قانون آگاه شده بودند بااشتیاق و امیدواری با اتومبیل خود راهی ایران شدند و پس از عبور از پیچ و خمهای اداری مدارك تحصیلی شان را به تایید رساندند. صدها تن از آنان پروانه وارد ساختن اتومبیل خودرا به دست آوردند كه وزارت بازرگانی اواسط سال 1371 اجرای قانون - قانون مصوب مجلس - را متوقف ساخت!. با این تصمیم، اتومبیل بسیاری از دارندگان این پروانه ها در گمركات متوقف ماند. برخی به مجلس مراجعه كردند كه به آنان گفته شد قانون به قوت خود باقی است و اگر دولت هم لغو آن را بخواهد و مجلس موافقت كند عطف به ماسبق نمی شود و پروانه های صادره تا ابدالدهر معتبر خواهد بود. ولی وزارت بازرگانی به اشاره بانك مركزی زیر بار نرفت و كمیسیون اصل 90 هم كه به آن شكایت شده بود موفق به حل مسئله نشد. قضیه تا دیوان عدالت اداری و مطبوعات هم كشانده شد. بازهم «بورو كراسی» تا سالها به مقاومت خود ادامه داد.

یكی از دارندگان چنین پروانه ای كه با اتومبیل خود از مرز بازرگان بازگردانده شده بود به روزنامه های چاپ آمریكا مقاله داده و با گفتن داستان سفر از آمریكا تا مرز بازرگان و رهاساختن اتومبیل دلبند (که دو سه سال اورا در آمریکا سواری داده بود) در تركیه، از خسارت سنگینی كه از این رهگذر به او وارد آمده بود ناله سرداده بود، اما ....

 

1917م:بیست ویکم دسامبر سال 1917 داستان نگار آلمانی هنریك بول Heinrich Boll به دنیا آمد، 68 سال عمر كرد و در سال 1972 برنده جایزه ادبی نوبل شد. او در داستان نویسی، نگارش داستانهای كوتاه و نیز مقاله مهارت فراوان داشت. هنریك در نوشته های خود رنج ها و سختی ها آلمانی را در جریان جنگ جهانی دوم و پس از این جنگ به خوبی تشریح كرده است. داستانهای معروف او عبارتند از: دلقك، احترام از دست رفته كاترینا بلوم، طبل نازك، قطار سر وقت بود، ارواح و ....

وی با این كه تحصیلات كلاسیك آن چنانی نداشت در گفتاری در سال 1980 تعریف جالبی از داستان و داستان نگاری و اهمیت آن را و این كه هنر نویسندگی و اوج تفكر و تخیل است به دست داده و به طلوع و درخشش داستان نگاری در میان بعضی ملل و انحطاط و زوال آن در كشورهای دیگر اشاره كرده است. بول كه در 1985 فوت شد گفته بود كه در كشورهای اختناق عقیده و بیان كه دولتهای حتی به زبان داستان، حاضر به تحمل انتقاد و شنیدن ضعفها و كمبودها نیستند داستان نویسی عشق و سكس و ... رواج می یابد، زیرا كه داستان نگار نمی تواند هنر خود را برای مدتی طولانی محبوس سازد و اگر چنین داستانهایی بدآموزی تلقی شده اند، گناه از نویسنده نبوده است. «بول» داستان نگاری را نیازمند به حمایت و تشویق ملی (دولت ـ جامعه) دانسته و گفته است: با این كه «پاسترناك» با نوشتن یك داستان چهره شوروی را خراب كرد وی را از محله زیبای نویسندگان در حومه مسكو و مقرری قابل ملاحظه اش محروم نكردند. دولتها باید ملاحظه احوال نویسندگان داستان را داشته باشند و اسپانسری آنان را برعهده گیرند تا این هنر ادبیات ترقی و پیشرفت كند.

 

Heinrich Boll


1438م:تركان عثمانی كه از دیرزمان در آناتولی مستقر شده بودند 22 دسامبر سال 1438 میلادی به بسفور و پشت دیوارهای قسطنطنیه (استانبول) رسیدند، ولی 15 سال طول كشید تا این شهر را تصرف كردند.

تصرف قسطنطنیه در سال 1453 صورت گرفت كه آغاز قرون جدید و دوره ای دیگر از تاریخ است.

فاتح قسطنطنیه نام این شهر كه تا قرن هفتم یایتخت روم شرقی بود و از آن پس به مركز حكومت بیزانس تبدیل شده بود اسلامبول گذارد و امپراتوری بزرگی به وجود آورد كه اروپائیان را به جنبش شدید و رقابت و پیشرفت واداشت.

 

1848م:تزار نیکلای یکم امپراتور روسیه که دقیقا جریان انقلابات سال 1848 اروپا را دنبال کرده بود برای جلوگیری از وقوع چنین انقلابی در روسیه هرگونه نشست و گردهمایی و حتی شب نشینی روشنفکران روس را ممنوع کرده بود. بعدا به تزار خبردادند که گروهی از روشنفکران روس به ابتکار پتراشفسکی محفلی تشکیل داده و بحث سیاسی می کنند. (مورخان انگلیسی زبان این محفل را «پتراشفسکی سرکل Petrashevsky Circle» نام نهاده اند). تزار به راههای متعدد از جمله دادن اخطار متوسل شد تا این محفل را از هم بپاشاند و چون موفق نشد دستور دستگیری برجستگان محفل را صادر کرد که به تدریج بازداشت و محاکمه و شماری از آنان ازجمله «فیودور داستویفسکی» نویسنده شهیر به اعدام محکوم شدند. 22 دسامبر 1849 محکومان را در زیر بارش برف در میدانی به ستون های چوبی بستند و دربرابر جوخه اعدام قراردادند. چند ساعت پیش از آن به تزار گفته شده بود که یکی از محکومان به اعدام داستویفسکیFyodor Dostoevsky است و تزار دستور لغو حکم را داده و این دستور چند ثانیه پیش از شلیک گلوله و در لحظه ای که نظامیان سینه محکومان را نشانه گرفته بودند به محل رسید و داستویفسکی نجات یافت و حکم اعدام به 4 سال تبعید کاهش یافت. وی احساس خود در لحظه ای را که به نظامیان گفته شد آماده شلیک باشند شرح داده است.

 

Fyodor Dostoevsky


1967م:22 دسامبر 1967 اعلام شد که شمار نیروهای آمریكایی در جنوب ویتنام به 474 هزار تن رسیده و بزودی از نیم میلیون تن تجاوز خواهد کرد و برنامه بمباران هوایی شمال (ویتنام شمالی وقت) به اجرا درخواهد آمد. برای فرستادن نیروی اضافی به ویتنام، دولت آمریکا مجبور به احضار جوانان این کشور از طریق قرعه کشی شده بود که این کار ابراز مخالفت و تظاهرات وسیع آمریکاییان را به دنبال داشت. مرور زمان نشان داد که از نیم میلیون نظامی آمریکایی و نیز بمباران هانوی با بمب افکن های سنگین «بی ـ 52» کاری برنیامد و آمریکا شکست تمام عیار خورد و ویتنام را ترک گفت. بررسی تحولات اخیر نشان می دهد که دولت آمریکا دارد گامهای مشابهی در افغانستان برمی دارد و برای از جریان خارج ساختن صد عضو القاعده شمار نظامیان خودرا به یکصد هزار تن برساند. تردید نیست که گسترش عملیات نظامی در افغانستان اوضاع آسیای جنوبی را بحرانی خواهد ساخت و محصول این بحران قابل پیش بینی نیست.

 

1991م:چهارده روز پس از تصمیم بوریس یلتسین، شوشکویچ و کرافچوک سران جمهوری های روسیه، اوكراین و بلاروس در یك محفل خصوصی در استراحتگاه «بلوژفسکایا» واقع در بلاروس دایر بر انحلال اتحاد جماهیر شوروی، 21 دسامبر 1991 سران 11 جمهوری از اعضای این اتحادیه در نشست خود در پایتخت كزاخستان بر تصمیم آن سه تن صحه گذاردند!، اتحاد جماهیر شوروی منحل و به جای آن، یك جامعه مشترك المنافع مرکب جمهوری های 15 گانه به وجودآمد. مورخان تاریخ معاصر نوشته اند که تصمیمگیری سران 11گانه در 21 دسامبر ناشی از جاه طلبی آنان بود زیرا که با فروپاشی شوروی از داشتن «آقابالاسر» و نگرانی دائمی از عزل خود توسط مسکو آسوده می شدند.

چهار روز بعد (25 دسامبر) یلتسین رئیس جمهوری روسیه در كاخ كرملین با گورباچف رهبر وقت شوروی ملاقات كرد و او را از این تصمیم آگاه ساخت و گفت كه دیگر سمتی ندارد!. اندکی بعد گورباچف در یك نطق كوتاه تلویزیونی گفت كه با انحلال شوروی به این صورت نمی تواند موافق باشد ولی چون در برابر عمل انجام شده قرار گرفته است چاره دیگری ندارد!. به این ترتیب یک امپراتوری بزرگ تاریخ با آن همه دندان اتمی ـ موشکی، دهها هزار تانک، صدها زیردریایی و پیشرفتهای فضایی همانند برف بر شیروانی داغ ذوب شد و از میان رفت، بدون این که رفراندم سراسری برگزار و نظر مردم اتحادیه استعلام شده باشد. 81 درصد مردم بلاروس که در آنجا رفراندوم برگزار شده بود به ادامه حیات شوروی رای داده بودند. این نتیجه سبب شد که رفراندم سراسری و داخلی صورت نگیرد. چند ماه پیش از آن هم، پارلمان كل جمهوریها وضعیت دیگری را تصویب كرده بود.

رئیس جمهور وقت آمریکا برای تشکر از اقدام شوشکویچ (در منحل ساختن شوروی) با وی ملاقات كرد. قبلا هم یلتسین دو بار از آمریكا دیدن كرده و در كنگره این كشور به ایراد نطق پرداخته و مورد پذیرایی گرم قرار گرفته بود. پیش از این تحولات سریع و معماگونه، بسیاری از اصحاب نظر بعید دانسته بودند که حتی با خروج حزب کمونیست از قدرت و تعدیل سوسیالیسم، انحلال شوروی با انسجامی که در آن مشاهده می شد سریع و آسان باشد.

با فروپاشی شوروی که معمای آن هنوز حل نشده است، در جهان نظمی دیگری برقرار شد که در طول تاریخ مشابه آن مشاهده نشده بود.

 

25 دسامبر 1991 یلتسین به کرملین رفت و به گورباچف گفت که دیگر سمتی ندارد و باید کاخ کرملین را که وی به آن نیاز فوری دارد تخلیه کند

 

1989م:لشكر 82 هوابرد آمریكا كه به دستور جورج بوش (پدر) به منظور پایان دادن به حكومت مانوئل نوریه گا رئیس قوه مجریه پاناما و دستگیری و انتقال او به آمریكا جهت محاكمه، به خاك پاناما اعزام شده و از بیستم دسامبر 1989 با كمك 12 هزار نظامی آمریكایی مستقر در منطقه كانال پاناما تعرض خود را آغاز كرده بود در پایان سومین روز عملیات ( 22 دسامبر 1989 ) به مقاومت نظامیان پانامایی پایان داد ولی نوریه گا به سفارت واتیكان پناهنده شده بود كه بعدا بیرون آمد و تسلیم شد، چهارم ژانویه به آمریكا منتقل و به زندان محكوم گردید. وی كه قبلا با كمك آمریكا به قدرت رسیده بود بعدا حاضر نشده بود كه به خواست آمریكا گردن نهد و به مخالفان مسلح دولت چپگرایان نیكاراگوئه معروف به «كنترا » كمك نظامی بدهد. در آمریكا، نوریه گا را متهم به همكاری با قاچاقچیان مواد مخدر كرده بودند. در عملیات نظامی آمریكا در پاناما نزدیك یه ششصد پانامایی از جمله 301 غیر نظامی كشته شدند. در این عملیات 23 نظامی آمریكایی هم جان خود را از دست دادند.

 

نوریه گا رئیس دولت پاناما پس از تسلیم شدن به نیروهای اعزامی آمریکا، به این صورت با هواپیمای نیروبر نظامی به فلوریدای آمریکا منتقل می شود تا در اینجا زندانی و محاکمه گردد

2003م:نظر سنجی از آمریكاییان درباره مدیریت جورج بوش(رئیس جمهور وقت)، یك هفته پس از دستگیری صدام حسین (20 دسامبر 2003) كه به سفارش شبكه تلویزیونی سی بی اس و نیویورك تایمز انجام شده بود نشان داده بود كه تایید بوش از 50 درصد به 58 درصد افزایش یافته بود. از مقایسه این «درصد ها» چنین بر می آید كه دست كم هشت درصد آمریكاییان لشكر كشی به كشور دیگر بدون تصویب سازمان ملل، اشغال نظامی و دستگیری و بازداشت رئیس آن كشور را كه هوادارانی دارد و این هواداران از مقاومت مسلحانه دست برنداشته اند تایید می كنند!.

با ادامه مقاومت در عراق و افزایش تلفات آمریکاییان و هزینه مالی آن و افشای این نکته که گزارش منابع اطلاعاتی آمریکا در مورد وجود اسلحه کشتار جمعی در عراق جعلی بود تایید مدیریت جورج بوش کاهش یافت و در طول سال 2008 از حدود 27 درصد بیشتر نشد. جورج دبلیو بوش در آخرین ماه سال 2008 از اینکه به استناد گزارش نادرست منابع اطلاعاتی دست به اشغال نظامی عراق زد و آن همه مشکل به وجود آمد ابراز تاسف کرد.


2004م:تفسیر مصاحبه عمومی 20 دسامبر 2004 جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریكا 22 دسامبر هم ادامه داشت. مفسران آمریکایی از اینکه بوش به آسانی از روی تلاشها و اقدامات تازه ولادیمیر پوتین در زمینه تمركز اختیارات در كرملین، چند مورد با لحنی خشن خطاب كردن آمریكا، مسافرتهای پی در پی به كشورهای دیگر برای یافتن دوست و متحد و ... عبور کرده و در این مورد، پاسخ به پرسشها را به گفتن" این جمله که در فوریه 2005 باهم ملاقات خواهیم داشت" بسنده کرده بود انتقاد کرده گفته بودند که سیاست های پوتین ممکن است در سالهای آتی آمریکا را وارد یک دوره معارضه دیگر کند. این بار آمریکا آن قدرت اقتصادی سابق را نخواهد داشت که معارضه را برای مدتی طولانی تحمل کند. این مفسران پیش بینی کرده بودند که اگر بازهم واشنگتن دست روی دست بگذارد و ساکت بماند این احتمال وجود دارد که روسیه (درصورت قطع فساد اداری - اقتصادی داخلی و نوسازی نسبی بنیه دفاعی خود) با قدرت اقتصادی چین ( چینی که از بنیه اقتصادی چشمگیر برخوردار است) متحد و آمریکا را را به گوشه براند.

بوش در آن مصاحبه برای نخستین بار اعتراف كرده بود كه برنامه آموزش نظامی عراقیان موفقیت آمیز نبوده است و اظهار تاسف كرده بود كه نظامیان عراقی به محض رو به رو شدن با آتش و خطر فرار می كنند. هدف این آموزش این بوده است كه 125 هزار نظامی عراقی برای حفظ امنیت داخلی این كشور آماده شوند كه تا آن زمان (دسامبر 2004) تحقق نیافته بود. این مطلب چنین تفسیر شده بود كه نظامیان آمریكایی برای مدتی طولانی در عراق باقی خواهند ماند.

مطلب دیگر از مصاحبه بوش كه تفسیر شده بود این موضوع بود كه گفته بود انفجارهای اتومبیلی و حملات دیگر، بر روحیه عراقی ها اثر منفی گذارده است و هدف مخالفان هم همین بوده كه عراقی ها نگران و لرزان باشند. مفسران برعکس نظر داده بودند که این انفجارها بردامنه مقاومت می افزاید و گروه بیشتری را وارد آن می کند و زندگانی در این وضعیت بتدریج برای مردم عادی می شود. بوش گفته بود كه هرشب پخش خبر و تصویر این انفجارها در عراق از شبكه های تلویزیونی آمریكا باعث ایجاد بیم و تردید در بینندگان این اخبار شده که فشار آن بر دولت است. مفسران نوشته بودند که تشخیص و انتشار خبر از وظایف رسانه ها است و ارتباط به دولت ندارد.

 

صحنه پس از وقوع انفجار در اردوگاه موصل


2005م:در پی افشای كار استراق سمع ( ضبط مكالمات تلفنی و ای میل افراد) در داخل آمریكا و اعتراف جورج دبلیو بوش رئیس جمهور به صدور چنین دستوری، 21 دسامبر 2005 جیمز رابرتسون (عكس مقابل) قاضی فدرال در اعتراض به این عمل كه مغایر اصلاحیه چهارم قانون اساسی آمریكا و نیز قانون «پرایوسی اكت» است از سمت خود كناره گیری كرد كه كاری كم سابقه خوانده شده است. یكی از وظایف این قاضی ارشد (مادام العمر) رسیدگی به تقاضای ماموران امنیتی و اطلاعاتی جهت استراق سمع افراد مورد سوء ظن و متهمان امنیتی و فدرال بود. بدون مجوز این قاضی و سایر اعضای دادگاه اختصاصی، و بررسی های دادگاه و مشاهده اسناد اتهام و آزمایش درستی آنها، نباید در آمریكا، كسی مورد استراق سمع قرار می گرفت، مگر در موارد بسیار فوری و آن هم به مدت كمتر از 72 ساعت با تصویب و زیر نظر یك مدیر ارشد اجرایی (رئیس سازمان امنیتی مربوط). گفته شده است كه از 19 هزار استراق سمع تنها برای چهار ـ پنج مورد مجوز دادگاه گرفته شده بود.

 

2005م:در حالی كه پیروان خط فیدل كاسترو در آمریكا لاتین، یكی پس از دیگری قدرت را به دست می گرفتند، در واشنگتن كمیسیون ویژه تغییر نظام در كوبا به فعالیت خود ادامه می داد. 20 دسامبر 2005 بدون توجه به انتخاب یك سوسیالیست در بولیوی به ریاست جمهوری كه از پیروان خط فیدل كاسترو است كمیسیون تغییر نظام در كوبا به ریاست بانو «رایس» وزیر امور خارجه آمریكا تشكیل جلسه داد (عكس پایین) و به راهیابی های خود در این زمینه ادامه داد. در آن زمان تلاش آمریكا بر این بود كه پس از فیدل كاسترو، برادر ش رائول که پنج سال کوچکتر اروست برجایش ننشیند و با روی كار آمدن یك میانه رو، نظام كوبا به تدریج تغییر كند. در این جلسه، تصمیم گرفته شد كه دستگاههای انتقال تبلیغ (از طریق رادیو موج کوتاه، تلویزیون ماهواره ای و ... ) به كوبائیان افزایش یابد تا خودشان دست بكار تغییر نظام شوند كه از پنج دهه پیش در محاصره اقتصادی آمریكاست.

مرور زمان نشان داد که فعالیت این کمیسیون بمانند محاصره اقتصادی کاری از پیش نبرد و رائول کاسترود از سال 2008 بر جای فیدل نشسته است که خودرا بازنشسته کرده و به مقاله نگاری و کتاب نویسی و دادن اندرز پرداخته است و ....

 

تلاش ضد فیدل کاسترو هم شکست خورد

 

2003م:چارلز شیفر رئیس واحد راهنمایی و رانندگی پلیس شهر چساپیك آمریكا كه قبلا در طول 33 سال پلیس بودنش صدها بار در تلویزیون محل به اتومبیلرانان اندرز داده بود كه پس از مصرف الكل رانندگی نكنند و نیز در صورت تخلف، در برابر مامور پلیس دست به مقاومت نزنند، در دسامبر 2003 خود این دو اندرز را نقض و نه تنها پس از مصرف الكل رانندگی كرد بلكه به دستور مامور هم كه باید از او آزمایش تعیین میزان الكل در خون بعمل آید تسلیم نشد و با این عمل یك خبر قابل تامل (درباره روانشناسی انسان) برای رسانه ها ساخت كه ضمن انتشار آن به ضعف بشر از این دست هم اشاره كنند. گزارش دستگیری شیفر 19 دسامبر 2003 در روزنامه آمریکایی "ویرجینی ان پایلوت " انتشار یافته بود.


2005م:اعتصاب كاركنان اتوبوسرانی و متروی شهر نیویورك كه امور را در این شهر بزرگ در طول سه روز فلج کرده بود 23 دسامبر 2005 پایان یافت. اعتصاب گران درخواست دستمزد و مزایای بیشتر كرده بودند كه ظاهرا به توافق هایی با مقامات شهر دست یافتند. گفته شده است كه دستمزد سالانه برخی از رانندگان اتوبوس های شهری نیویورك شصت هزار دلار است كه خواسته بودند به 90 هزار دلار افزایش یابد. این اعتصاب در آستانه تعطیلات كریسمس و سال نو میلادی هر روز صدها میلیون دلار به كسب و كار در این شهر كه مردم به سبب كمبود پاركینگ متكی به وسائط نقلیه عمومی هستند وارد كرده بود و برآورد شده بود كه جمع زیانها از این بابت بالغ بر یك میلیارد و 240 میلیون دلار شده بود. عكس زیر، جمعی از اعتصابیون را در 21 دسامبر در خیابان كه برای گرم كردن خود آتش برافروخته اند نشان می دهد:

 

60 هزار دلار دستمزد سالانه راننده اتوبوس و اعتصاب برای افزایش آن

 

2005م:«آلن روبر» مرد عنكبوتی فرانسه كه تاكنون بدون طناب و ابزارهای دیگر از آسمانخراشهای نیویورك، پاریس، كوالالامپور و نیز برج ایفل بالا رفته است، 19 دسامبر 2005 به گونه ای كه در عكس مشاهده می شود از برج كریستال 28 طبقه پاریس بالا رفت و سپس در اجتماع خبرنگاران شركت كرد. روبر (در آن سال 46 ساله) در این مصاحبه گفت كه این بار به خاطر اعتراض به عمل پلیس شهر هوستون آمریكا دست به بالا رفتن از ساختمان كریستال پاریس زد تا خبرنگاران جمع شوند و او اعتراض خود را مطرح سازد، بنویسند و جهانیان اطلاع یابند. وی افزود كه اخیرا به آمریكا رفته بود تا در شهر هوستون (تكزاس) از یك آسمانخراش بالا برود كه پلیس مانع این كار شد، و سپس او را دستگیر كرد! و چون به دستگیری خود اعتراض كرد برایش پرونده ساخت كه دو دانه قرص محرك (قرص ممنوعه) در جیب داشت كه چنین نبود و وی از وجود چنین قرصهایی بی اطلاع بود.

 

مرد عنكبوتی فرانسه


1055: طغرل سلجوقی كه نیروهای او بغداد را تصرف كرده بودند بدون دست زدن به تركیب دستگاه خلافت عباسی، این شهر را ضمیمه قلمرو خود اعلام كرد. بغداد كه قبلا یك روستا در نزدیكی مدائن یایتخت باستانی ایران بود در سال 761 به تصمیم ابو جعفر منصور خلیفه عباسی به صورت شهر در آمد و مركز خلافت عباسیان شد. نام بغداد پارسی است به معنای هدیه خدا ( بغ یعنی خدا + داد).

1339: به تصمیم دوك حاكم بر امیر نشین مسكو، كار ساختن كاخ كرملین آغاز شد. در آن زمان هنوز كشور روسیه به وجود نیامده بود.

1807: دولت آمریكا نخستین تحریم خارجی را از زمان تاسیس خود اعمال كرد و اعلام داشت كه داد وستد با انگلستان و فرانسه را تحریم می كند تا این دوكشور مجبور به صلح كردن باهم شوند.

1842: دولت آمریكا استقلال جزایر هاوایی را به عنوان یك كشور برسمیت شناخت كه اینك یكی از ایالات آمریكاست .

1894: یک دادگاه فرانسه سرگرد لهستانی تبار یهودی فرانسه «آلفرد دریفوس» را به جرم ارتکاب خیانت به اعدام محکوم کرد که به این حکم وسیعا اعتراض شد و قضات دادگاه متهم به داشتن احساسات ضد یهود شدند و همین اعتراض ها سرانجام به لغو حکم نجامید.

1919: در پی تشدید فعالیت آنارشیستها در اروپا، دولت آمریكا 250 رادیكال و آنارشیست خارجی را كه شناخته شده بودند از این كشور اخراج كرد.

1942: هواپیماهای ژاپنی برای نخستین بار كلكته هند را بمباران كردند. ژاپن اندونزی و برمه (میانمار) را كه از شرق هند فاصله زیاد ندارند تصرف كرده بود. در آن زمان هند مستعمره انگلستان بود.

1946: جنگ هوشی مین با فرانسه كه می خواست باردیگر حكومت استعماری خود را در ویتنام مستقر سازد آغاز شد.

1972: زمین لرزه ای به شدت اندكی بیش از هفت ریشتر بیش از 12 هزار تن را در یایتخت كشور نیكاراگوئه نابود كرد.

1989: سامیوئل بکت نمایشنامه نگار آمریکایی در این روز درگذشت. وی 83 ساله بود.

منبع:iranianshistoryonthisday.com