اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ -10 دی



927م:31 دسامبر سال 627 میلادی خسروپرویز (خسرو دوم) شاه وقت ایرانیان از دودمان ساسانی كه به خاطر اطفاء حس جاه طلبی خود و رسانیدن مرزهای ایران به روزگار داریوش بزرگ دست به جنگهای غیر ضروری ازجمله تصرف مصر و محاصره قسطنطنیه و تصرف همه آسیای غربی زده بود و صلیبی را كه مسیح به آن مصلوب شده بود به تیسفون آورده بود و ارتش را فرسوده و مردم را زیر بار مالیاتهای سنگین قرار داده بود در كاخ تیسفون بازداشت شد و این اقدام كه به خواست ژنرالهای ایران و تصویب شیرویه (قباد دوم) پسر او صورت گرفت آغاز پایان امپراتوری توانمند ایرانیان در عهد باستان بشمار می رود. ایرانیان بعدا در قرون وسطا و جدید چند امپراتوری دیگر تشکیل دادند.

خسروپرویز پس از ناموفق بودن تعرض نهم دسامبر سال 627 نظامیان ایران به سپاه روم بفرماندهی هراكلیوس امپراتور روم شرقی در نبرد نینوا روحیه خودرا ازدست داد و برغم اصرار ژنرالهای ارتش که ناموفق بودن در یک تعرض محدود، شکست کامل نیست دستور عقب نشینی داد و خود، به حالت فرار به دستگرد (120 کیلومتری تیسفون) و سپس به تیسفون بازگشت و برای فراموش كردن غم شكست به شراب و باده گساری پناه برد. وی در این كار دست به افراط زده بود و خروج شبانه روزی او از حالت طبیعی ژنرالهای ایران را در برابر دشمن بلاتكلیف گذارده بود به گونه ای كه تصمیم به بازداشت او و نصب پسرش به پادشاهی گرفتند. خسروپرویز در حال مستی كامل در جلسات نظامی حضور می یافت و در چنین وضعیتی اتخاد تصمیم دشوار بود و نیروهای هراكلیوس به دروازه های تیسفون نزدیک شده بودند.

بازداشت خسرو پرویز که 37 سال (از سال 591 تا سال 628 میلادی) بر ایران سلطنت کرد، مسئله را حل نكرد زیرا مقامات سیاسی و بزرگان كشور تا او زنده بود حاضر به پذیرش پسرش شیرویه (قباد دوم) به عنوان شاه نبودند.

پس از چند هفته سرگردانی و بحران، (اواخر فوریه) ناگهان در تیسفون اعلام شد كه خسروپرویز در بازداشتگاه كاخ درگذشته است كه بعدا معلوم شد به اشاره افسران گارد، زندانبان او را كشته بود و قتل او در سال ششم هجرت صورت گرفت و کمتر از 8 سال بعد - در نوامبر سال 636 میلادی، ایران درقادسبه شكست نظامی خورد و طولی نکشید که تیسفون مسخّر شد و با قتل یزدگرد سوم در مرو در سال 651 میلادی حکومت ساسانیان پس از 427 سال (از 224 تا 651) پایان یافت. در چهارده سال آخر عمر حکومت ساسانیان، قلمرو آنان محدود به ایران خاوری (افغانستان)، منطقه فرارود، مازندران، گیلان و چند نقطه کوهستانی و دورافتاده دیگر بود.

پس از قتل خسروپرویز، پسر او شیرویه که به نام قباد دوم تاج برسر گذارده بود با هراكلیوس آشتی كرد و ضمن قرارداد صلح مورخ سوم آوریل سال 628 میلادی، ایران از همه متصرفات خسروپرویز از جمله مصر، سوریه و فلسطین صرف نطر كرد و صلیب را كه بهانه جنگ بود به رومیان پس داد و این صلیب 14 سپتامبر همان سال به فلسطین بازگردانده شد و مسیحیان را شادمان کرد. سلطنت قباد دوم طولی نکشید و با درگذشت وی پایان یافت و بر بحران سیاسی ایران افزود.

حكومت خسرو پرویز از همان آغاز كار با نا آرامی همراه بود؛ بر ضد پدرش كودتا كرده با كمك رومی ها بهرام چوبین بزرگترین و ماهرترین ژنرال ایران پس از «سورنا» را شكست داده و رنجانده بود و ....

در پی قتل خسروپرویز كه از رویدادهای دگرگون كننده تاریخ جهان است در طول چهار سال و چند ماه ده نفر از این قرار بر ایران حكومت كردند:

شیرویه كه به قباد دوم تغییر نام داده بود، اردشیر سوم، خسرو سوم، جوانشیر، پوراندخت، گشتاسب، آذرمیدخت، هرمز پنجم، فیروز، خسرو پنجم و آنگاه در سال 632 یزدگرد سوم به سلطنت رسید كه آخرین شاه دودمان ساسانی بود و پس از چند شكست از اعراب در سال 651 در مرو كشته شد. پو راندخت و آذرمیدخت دختران خسرو پرویز بودند. پوراندخت 17 ماه سلطنت كرد، ولی دوره سلطنت آذرمیدخت بسیار كوتاه بود و هر دو نیز مانند بسیاری از این شاهان چند روزه در جریان مبارزه برسر قدرت و اختلافات خانوادگی (داخل قصری) كشته شدند.

ارتش روم نیز در این جنگها چنان تضعیف شده بود كه هراكلیوس پس از بازگشت به قسطنطنیه پایتخت خود عنوان امپراتوری روم را به پادشاهی بیزانس (بیزانتین شامل یونان، قسمتی از آناتولی، فلسطین، سوریه و نواحی اطراف آن) تبدیل كرد و در جنگ سال 636 در یرموك (شام = سوریه) از اعراب مسلمان شكست خورد و سوریه و بعدا فلسطین را از دست داد و به این صورت سالهای 736 و 737 را باید افول هردو امپراتوری و برقراری وضعیت تازه ای در جهان بشمار آورد.

 

تصویر سنگی خسروپرویز در لباس سواره نظام زرهپوش ایران دوران ساسانیان (طاق بستان - کرمانشاه)

 

1937م:31 دسامبر سال 1937(10 دی ماه 1316) ایران دارای تقسیمات كشوری تازه شد و به ده استان، 49 شهرستان و 290 بخش تقسیم گردید. این تقسیمات بر پایه عرف قدیم بود. در دی ماه سال 1338( ژانویه 1960) این تقسیمات تغییر كرد و استانهای ده گانه 17 استان شدند. تعداد شهرها نیز به 145 شهر افزایش یافت. ایجاد استانهای تازه از كوچك كردن استانهای دهگانه صورت گرفته بود كه نارضایتی به بار آورد. برای مردم فارس و كرمان كوچك شدن این دو استان پس از قرنها، قابل قبول نبوده است و تقسیمات بعدی هم از همین دست بوده است.

 

1922م:هجده سال است که مورخان، هر سال در روزهای آخر دسامبر و عمدتا در سی ام و 31 این ماه به بحث تلویزیونی پیرامون علل فروپاشی شوروی به عنوان بزرگترین رویداد تاریخ بشر پرداخته و بی توجهی به وصیتنامه لنین را علت شماره یک معرفی کرده اند. چرا اواخر دسامبر؟ برای اینکه وصیتنامه لنین به قلم زنش «كروپسكایا» و امضای خودش تاریخ 29 دسامبر 1922 را دارد و فروپاشی شوروی نیز اواخر دسامبر 1991 صورت گرفت. لنین بنیادگذار شوروی در وصیتنامه اش که آن را به کروپسکایا دیکته کرده بود خواسته بود که همه امور به استالین داده نشود، تصمیمات چند نفری نباشد و در یک مجمع دست کم صدنفره گرفته شود، در اتخاذ هر تصمیمی شعارهای انقلاب و اصول اساسی (قانون اساسی) دقیقا رعایت شود، نقش سیاسی ارتش سلب نشود و از همه مهمتر توجه ویژه به مطبوعات و افزودن دائمی شمار آنان است. از اهمیت رسانه ها برای دفاع از نظام و كشور نباید غافل بود كه زیر بنای هر كشور و نظام هستند. رسانه ها آموزگار جامعه هستند، مردم را در راه درست ـ راهی که انقلاب می خواهد قرار می دهند و با نشان دادن ضعف جوامع دیگر، آنان را به آنچه که کسب کرده و دارا هستند دلخوش و امیدوار می سازند و ....

مورخان امسال نیز بمانند دسامبر 2008 و دسامبرهای پیش از آن گفتند که ژورنالیسم روسیه با همه تلاشهای دولت مسکو هنوز

می لنگد، خبرگزاری های آن هنوز نتوانسته اند مشروح خبرهای کشورشان را عینا به انگلیسی که زبان بین المللی شده است برگردانند (ترجمه ها خیلی خلاصه است) و مردم سایر کشورها نمی دانند که روسیه به چه پیشرفتهایی نائل شده، چه گامهایی به سوی پیشرفت برمی دارد، اصحاب اندیشه و نامورانش چه می کنند و کجا هستند و ....


1341م:مجید رضائیان نخستین سردبیر روزنامه ایران دهم دی ماه سال 1341 در تربت جام (خراسان) به دنیا آمده است. رضائیان كه از روزنامه نگاران پركار معاصر وطن است پس از اتمام دوره های آموزش روزنامه نگاری، سالها در خبرگزاری ملی كشور (ایرنا) كار كرد و تجربه آموخت. وی در این خبرگزاری به سرعت از پلكان ترقی بالا رفت و دست راست دكتر فریدون وردی نژاد در تاسیس روزنامه ایران در سال 1373 (1994) بود و مدتها سمت معاونت مدیرعامل و سردبیر این روزنامه را داشت. در زمان سردبیری او بود كه تیراژ روزنامه ایران تا حدی بالا رفت كه از این لحاظ در مدتی كوتاه روزنامه دوم ایران شد. توجه به اخبار شهری و غیرسیاسی كه پس از انقلاب سال 1357 تقریبا به فراموشی سپرده شده بودند، از زمان ریاست رضائیان بر تحریریه روزنامه ایران و در این روزنامه احیاء شده است. رضائیان سپس به روزنامه «جام جم» رفت و در سمت مرد شماره 2 این روزنامه، آن را در صدر روزنامه های ایران قرار داد كه مدتی این مقام را حائز بود. رضائیان همانند دكتر وردی نژاد تاكید بر آموزشی نوشتن اخبار و كامل و با قاعده نگاری آنها دارد و معتقد است كه مردم قرن 21 حوصله خواندن مطالب بسیار مفصل و غامض را ندارند. او روی چاپ عكس و عرضه مطالب در صفحات زیبا تاكید دارد و همواره از صفحه بندهای مجرب استفاده می كند.

مجید رضائیان كه در عین حال از كارشناسان روابط عمومی كشور است، از خود یك موسسه روابط عمومی و آگهی دارد كه در ساعات فراغت در آنجا كار می كند.

 

مجید رضائیان


2004م:در آخرین هفته دسامبر 2004 برخی از روزنامه های آمریكا به انتخاب كاریكاتور «بهتر» دست زده و از میان كاریكاتورهای خبری آن سال به تفاوت ده تا 15 كاریكاتور را به عنوان جالبترین ها انتخاب كرده بودند. به نوشته "پابلیک ادیتور" این روزنامه ها، ملاك اصلی این گزینش این بود كه كدام كاریكاتور مطلب بیشتری را بیان داشته و به عبارت دیگر، بیننده با مشاهده آن آسانتر و سریعتر به اصل مطلب و منظور ترسیم كننده پی برده و موضوع كاریكاتور سخن روز مردم بوده است.

باید دانست كه طبق نظر سنجی ها، كاریكاتورهای خبری روزنامه ها صد درصد علاقه مند (مخاطب) دارد یعنی كه همه خریداران روزنامه طالب آن هستند.

یكی از كاریكاتورهای برگزیده سال 2004 توسط «مایك لوكوویچ » كاریكاتوریست آمریكایی ترسیم شده بود. این كاریكاتور؛ دیك چنی معاون بوش را در شكم او نشان می دهد و بوش در مورد مشكلات عراق می گوید: حقیقت این است كه هرچه درونم بگوید! انجام می دهم (از درون خود الهام می گیرم) یعنی كه هر چه را «چنی» بخواهد و دیکته کند می نویسم!.

كاریكاتوریست ظاهرا بر پایه باور نیمی از مردم آمریكا كه «چنی» در پشت پرده به بوش «خط» می دهد، این كاریكاتور را ترسیم كرده بود. این كاریكاتور كه در زیر آمده است از شماره 26 دسامبر روزنامه ویرجینیان پایلوت (چاپ نورفوك ویرجینیا) کاپی شده است. یک کاریکاتور خبری معمولا همزمان در چندین روزنامه انتشار می یابد و سندیکای مربوط توزیع کننده آنهاست:

 

كاریكاتورهای خبری

 

192م:31 دسامبر سال 192 میلادی رئیس گارد امپراتوری روم « كومودوس » امپراتور این كشور كه سلطنت خود را از جانب یكی از خدایان رومی( هركولس ) می دانست و معتقد بود كه همه اسیران جنگی باید در بازی های گلادیاتوری یكدیگر را بكشند و می گفت كه امپراتور باید به جای همسر « مترس » داشته باشد، چند ساعت پس از این كه شهر رم را به نام خود « كومودیانا » تغییر نام داد به دست یك پهلوان كشتی در حمام به قتل رسانید. در این عمل « مارسیا » مترس امپراتور به فرمانده گارد كمك كرده بود . رئیس گارد سپس به سنای روم رفت و كار خود را عملی لازم برای حفظ امپراتوری و اختیارات سنا به عنوان انتخاب كننده امپراتور اعلام كرد و در خواست بخشدگی برای خود و همدستانش كرد. كومودوس (لوسیوس اورلیوس كومودوس ) از سال 180 تا سال 192 بر روم ریاست كرده بود.


1600م:31 دسامبر سال 1600 میلادی (و 12 سال پس از شکست آرمادای اسپانیا، دو سال بعد از نخستین دیدار دریایی هفت ساله انگلیسی ها از آبهای آسیا و هفت سال پیش از استقرار انگلیسی ها در آمریکای شمالی و دو سال) دولت انگلستان در راستای سیاست استعماری اش در آسیا، فرمان ایجاد كمپانی هند شرقی The British East India Company را صادر كرد و همه بازرگانان و ماموران و دریانوردان انگلیسی را كه قصد فعالیت در قاره آسیا و آبهای آن داشته باشند اجبارا عضو این كمپانی كرد كه روزی سیاه برای این قاره و مردم آن بشمار می رود.

در آن زمان، دو سال از ورود آنتونی و رابرت شرلی با 26 انگلیسی دیگر به ایران می گذشت كه موفق شده بودند خود را در دل شاه عباس یکم جای دهند كه هدفش احیای امپراتوری ایران با عقب راندن پرتغالیها از خلیج فارس و تضعیف هرچه بیشتر عثمانی بود. شاه عباس برای رسیدن به هدفهایش نیاز به دوستی با آن اروپاییانی را داشت که دشمن عثمانی و رقیب دریایی پرتغال بودند.

جیمز لانکاستر James lancaster به عنوان مسئول محلی کمپانی هند شرقی در سال 1601 عازم شرق شد. ورود انگلیسی ها به آبهای آسیا (اصطلاحا راه دریایی ادویه) باعث مرافعه پرتغالی ها و هلندی ها با آنان شد که قبلا وارد آسیا شده بودند. این مرافعه طولانی در سال 1824 به سازش این سه استعمارگر منجر شد و انگلیسی ها قبول کردند که وارد اندونزی هلندی ها و نیز مناطقی از هند که توسط پرتغالی ها تصاحب شده بود نشوند و ایندو نیز با استقرار انگلیسی در شرق هند، برنئوی شمالی و مالاکا موافقت کردند. جنگ تریاک با چین نیز از رویدادهایی است که عاملش کمپانی هند شرقی انگلستان بود که به آن کشور از هند تریاک صادر می کرد و منجر به شکست چینی ها و تصرف هنگ کنگ و دریافت امتیازهای متعدد از چین شد.

277 سال پس از ایجاد كمپانی هند شرقی، و تصرف تدریجی شبه قاره هند توسط انگلیسی ها، ملكه ویكتوریا، یکم ژانویه سال 1877 میلادی خودرا پادشاه انگلستان و امپراتور (امپرس) هند اعلام کرد و این سمت در خاندان سلطنتی انگلستان تا سال 1947 باقی بود.

بسیاری از مسائل جاری مشرق زمین ناشی از استعمار انگلستان بر هند است كه به خاطر حفظ هند از تعرض سایر قدرتهای اروپایی، از انجام هر توطئه ای در ایران، ایران خاوری (افغانستان) و همه خاورمیانه، آسیای میانه و آسیای جنوبی خودداری نورزید.

 

1745م:به نوشته مولفان تاریخ فرانسه، از سال 1745 تا 1764 به مدت 19 سال حكمران واقعی فرانسه مادام دو پمپادور رفیقه لویی 15 پادشاه فرانسه بود. این زن از روزی كه یك پیشگو گفته بود كه مترس شاه فرانسه خواهد شد به هر تدبیر و نیرنگی از جمله برگزاری میهمانی های بزرگ و دعوت مشاهیر وقت از جمله ولتر و مونتسكیو به انها دست زده بود تا به دربار فرانسه راه یابد و با پادشاه آشنا شود .

وی سرانجام به این هدف خود رسید و چون همسر لوئی 15 درگذشته بود و وی به دلیل منع مذهبی (قانون کلیسای کاتولیک) نمی توانست ازدواج مجدد كند مادام دو پمپادور را به عنوان مترس خود انتخاب كرد و او از آن زمان نخست در پشت پرده و سپس علنا مشاور لوئی 15 شد. از زمانی كار پمپائور برای فرانسه مشكل آفرین شد كه دوستان و بستگان خود را در راس كارها گمارد تا قدرت را از دست ندهد و آنان مردمانی آزمند و نالایق بودند. مشكلاتی كه مادام دو پمپادور كه نام اصلی او Jeane Antionette Poisson بود از این رهگدر برای فرانسه به وجود آورد تا انقلاب فرانسه باقی بود و به عقیده مورخان، این مشكلات به دوران پادشاهی لویی 16 منتقل و از علل انقلاب شد.

 

مادام دو پمپادور

 

1907م:31 دسامبر سال 1907 میلادی به دستور نیكلای دوم تزار روسیه 167 تن از اعضای 169 گانه دومای روسیه به اتهام خیانت به كشور بازداشت و تحویل دادگاه شدند . بعدا دادگاه با رعایت تخفیف هر كدام را به سه ماه زندان محكوم كرد. این تخفیف به اشاره انگشت تزار منظور شده بود. خیانت این عده آن بود كه ضمن مذاكرات پارلمان گفته بودند كه اگر چنین نشود ممكن است مردم مالیات ندهند و اگر چنان شود احتمال دارد عده ای از خدمت سربازی شانه خالی كنند و....كه تزار همه این حرفها را خیانت به كشور تلقی كرده بود و انان را جز دونفر كه اصلا حرف نزده بودند به دادگاه تحویل داد .

با بازداشت و تحویل اعضای دوما به دادگاه این دوره مجلس منحل شد و تزار با اعضای دوره دیگر دوما هم همین معامله را البته به طرزی دیگر انجام داد و پس از انحلال سه دوره پی در پی دوما از خیر تشكیل آن برای مدتی صرف نظر کرد.

 

2005م:بیست و نهم دسامبر 2005 و در ساعات شب، پنج هزار پلیس مصری در قاهره به گروهی از آوارگان سودانی كه از چند هفته پیش در میدانی مقابل دفتر آوارگان سامل ملل اعتصاب نشسته كرده بودند حمله بردند و آنان را از آنجا خارج ساختند. در این عملیات 20 سودانی كشته و عده ای نیز زخمی شدند و به بیمارستان انتقال یافتند. این سودانی ها شبها با به خود پیچیدن پلاستیك و پتو در این میدان می خوابیدند و از كارتن برای فرار از سرما استفاده می كردند.

این اعتصاب از زمانی آغاز شده بود كه دفتر پناهندگان سازمان ملل به این سودانی ها اطلاع داده بود كه در سودان جنگ پایان یافته و باید به كشور خود بازگردند و آنان مدعی شده بودند كه قطع جنگ تنها روی كاغذ است. به علاوه، برخی از آنها متهم به درگیری با ارتش شده اند كه بدون دریافت حكم عفو به وطن باز نخواهند گشت.

عكس دسته از آوارگان سودانی را نشان می دهد كه پس از شنیدن خبر آغاز حمله پلیس مصر، سراسیمه شده بودند.

 

آوارگان سودانی

 

2005م:دادگاه عالی سویس در آخرین هفته سال 2005 رای داد كه «یوگنی آداموف» وزیر پیشین انرژی روسیه به جای آمریكا به روسیه مسترد شود. دولت آمریكا از دستگاه قضایی سویس خواسته بود كه آداموف را به آن كشور مسترد دارد تا محاكمه كند كه دادگاه عالی سویس این درخواست را نپذیرفت. همزمان، دستگاه قضایی روسیه نیز درخواست استرداد آداموف را كرده بود. آداموف كه از سال 1998 تا مارس 2001 وزیر انرژی روسیه بود به درخواست دستگاه قضایی آمریكا، هنگامی كه در سویس اقامت داشت تحت نظر قرار گرفت. یك دادیار فدرال آمریكا در ایالت پنسیلوانیا، جایی كه آداموف در آنجا یك موسسه مشاوره تاسیس كرده بود! وی را متهم ساخته بود كه 9 میلیون دلار از پولی را كه دولت آمریكا در اختیار روسیه قرار داده بود به جیب زده و به حساب شخصی اش در سویس واریز كرده است. این پول اواخر دهه 1990 که هنوز روسیه وضعیت مالی مناسبی نداشت جهت تحكیم محافظت از مراكز انرژی اتمی اش که مورد دستبرد دزدان اتمی قرارنگیرد در اختیار مسکو قرارگرفته بود. آداموف از ماه مه 2005 در سویس تحت نظر قرار گرفت. وی ضمن رد اتهام دادیار آمریگایی گفته بود كه هدف آمریكا از استرداد او به این كشور «سیاسی» است نه قضایی، و می خواهد از او درباره اسرار اتمی روسیه و همكاری های اتمی اش با ایران آگاه شود.

آداموف پس از اطلاع از حكم دادگاه عالی سویس، از این حكم ابراز خرسندی كرد.

 

آداموف

 

2004م:خبر اول بامداد 31 دسامبر 2004 شبكه های تلویزیونی، گزارش مصور حریق یك باشگاه در بوئنوس آیرس (آرژانتین) بود كه ضمن آن بیش از 175 بیننده یك اركستر "راك" جان باخته و 410 مجروح و نیز مسموم از استنشاق دود به بیمارستان منتقل شده بودند. حریق در ساعات شب 30 دسامبر آغاز شده بود و تا سحرگاه 31 دسامبر ادامه داشت. در تالار این باشگاه دست كم 1500 تن در حال تماشای اركستر بودند كه حریق از ناحیه سقف تالار آغاز شد. یكی از نجات یافتگان مدعی شده بود كه از میان تماشاگران شعله ای به سوی سقف پرتاب شده بود. علت این همه تلفات بسته بودن در «خروج اضطراری» تالار اعلام شده بود كه پلیس گفته ابود که آن خروجی قفل بود. شبكه های تلویزیونی گفته بودند كه اگر مسئولان چنین تالارهایی به گزراشهای حریق در سایر كشورهای توجه می كردند چنین تلفاتی روی نمی داد زیرا كه چند ماه پیش از آن در رودآیلند آمریكا عینا چنین حادثه ای روی داده و بیش از یكصد تن كشته شده بودند.

مقتولان حادثه آرژانتین همانند حوادث مشابه در سایر نقاط جهان براثر استنشاق دود و یكدیگر را له كردن به هنگام دویدن به سوی در اضطراری قفل شده جان سپرده بودند. بیشتر تماشا گران اركستر بوئنوس آیرس جوانان «تین ایجر» بودند.

 

2008م: 31دسامبر 2008 پیش بینی شده بود که رکود اقتصادی آمریکا که نتیجه بحران مالی ناشی از سوء جریانات معاملات سهام و اسناد بهادار و کثرت نقدینگی است دست کم تا اواخر سال 2009 ادامه خواهد داشت. این رکود پس از رکود سال 1931 (زمان ریاست جمهوری هربرت هوور) سابقه نداشت. بحران مالی جاری بهای سهام کمپانی های بزرگ آمریکا را در سال 2008 تا 41 درصد پایین برد و این، به معنای آن است که دارندگان سهام پنج هزار کمپانی بزرگ آمریکا هفت تریلیون و سیصد میلیارد دلار از دست داده بودند. باوجوداین، در پایان سال 2008 ارزش دارایی واقعی این کمپانی ها بمراتب کمتر از مجموع بهای سهام فروش رفته آنها بود.

در طول سال 2009 بهای سهام کمپانی های آمریکا در بورس نیویورک ترقی کرد ولی تاثیری روی میزان بیکاری و روکود مالی نگذاشت و درصد بیکاری در پایان سال 2009 از ده دصد نیروی کار بیشتر بود. به عبارت دیگر، پیش بینی سال 2008 که رکود اقتصادی در سال 2009 رفع می شود تحقق نیافت.

 

2008م:حملات هوایی اسرائیل به نوار محدود و محاصره شده «غزه» که نتیجه اش در چهار روز منتهی به 31 دسامبر 2008 نزدیک به چهارصد کشته، صدها زخمی و ویرانی سنگین بود؛ جدایی توده های عرب از حاکمانشان به ویژه در مصر و کشورهای نفتدار نشان داد. این حملات و انعکاس گزارش مصوّر آنها از شبکه های تلویزیونی؛ درحقیقت توده های عرب را به نقطه جوش رسانیده بود. این توده ها در جریان تظاهرات خشم آلود خود در مصاحبه با روزنامه نگاران این مطالب را گفته بودند:

سران کشورهای عربی دارنده نفت در پاییز 1973 این حربه برنده خودرا بکارگرفتند و صادرات این کالای مورد نیاز را به کشورهای حامی اسرائیل قطع کردند و اعلام داشتند که برایشان "خون عرب" که بر شن های صحرای سینا می ریزد مهمتر از پول حاصل از فروش نفت است و این تحریم موثر واقع شد، ولی اینک برای این حاکمان درآمد نفت ارزشمندتر از "خون عرب" است، ساکت نشسته اند و مرگ اعراب غزه را که بدون داشتن ابزار دفاع ضد هوایی زیر بمباران تازه ترین جت های ساخت کارخانه های هواپیماسازی آمریکا قراردارند از تلویزیونهای خود تماشا می کنند و خم به ابرو نمی آورند، اینها باید بروند. این جتها با نفت صادراتی عرب پرواز می کنند. حسنی مبارک 25 دسامبر (سه روز پیش از حملات هوایی اسرائیل) با وزیر امور خارجه اسرائیل ملاقات کرد و بنابراین شریک جرم است. حسنی مبارک مرز مصر با نوار غزه را که تنها راه این منطقه کوچک به دنیای خارج است آنطور که باید باز نکرد تا زنان، کودکان و سالخوردگان خارج شوند و کمک های انساندوستانه از جمله خواربار به مردم غزه برسد. مسئله فلسطینی ها در نیمه قرن 20 باعث تاسیس «اتحادیه عرب» شد، چرا این اتحادیه در سکوت مرگ فرو رفته است. اتحادیه عرب دست کم می توانست اخطار دهد که اگر سازمان ملل به عنوان «مرجع حافظ صلح» اقدام فوری نکند عضویت 22 کشور عرب در آن را به عنوان اعتراض به حالت تعلیق درخواهدآورد. «حجاز» که اعراب پراکنده در منطقه از اعقاب مهاجرین آن سرزمین در ادوار نخست تاریخ اسلام هستند باید یک وضعیت مستقل اسلامی و عربی داشته باشد و ازدست یک دولت مشخص خارج شود. در مورد اعراب مهاجر از حجاز در طول تاریخ، باید فرمول اسپانیا به اجرا درآید که اعقاب مهاجرین اسپانیایی نسلهای گذشته را تبعه اسپانیا می داند و برایشان گذرنامه و پروانه کسب و کار صادر می کند و ....

از گزارش های منتشره چنین بر می آمد که حملات هوایی اسرائیل به غزه توده های عرب نسبت به سازمانهای بین المللی را هم به اندازه حاکمان عرب بدبین ساخته بود. یک مفسر عرب گفته بود که حملات هوایی اسرائیل به غزه، جنگ یک دولت با مردمی است که 60 سال فریاد می زنند و در "عصر اعلامیه حقوق بشر" حقوق خودرا می خواهند. این مفسر گفته بود که اگر وضعیت غزه به همین صورت ادامه یابد دولتهای عرب در آستانه تفرقه دیگری قرار خواهند گرفت. این وضعیت مقامات برخی از دولتهای عربی را نسبت دولت های عربی دیگر (دوست غرب) بی اعتماد و عصبی کرده است.

 

دیدار حسنی مبارک با بانو سیپی لیونی Tzipi Livni وزیر امور خارجه وقت اسرائیل 3 روز پیش از آغار حملات هوایی به غزه


1857: ملكه ویكتوریا شهر اوتاوا را برای پایتختی مهاجرنشین انگلیسی كانادا انتخاب كرد.

1902: دولت ونزوئلا رای دادگاه بین المللی لاهه را برای پرداخت غرامت به اتباع انگلستان و آلمان كه در جریان كودتای سال 1899 آن كشور آسیب دیده و شركتهای راه آهنشان ملی شده بود پذیرفت و ناوگان دو كشور سواحل ونزوئلا را ترك گفتند.

1915: نیروی دریایی آلمان كشتی مسافربر انگلیسی « پرشیا » را غرق كرد كه 335 نفر كشته شدند . در آن زمان كه نیمی از ایران منطقه نفوذ انگلستان بود ، نامگذاری كشتی به نام پرشیا ( ایران ) آزاد بود ولی اینك رسانه های انگلیسی خلیج فارس را هم خلیج و یا خلیج عربی می نویسند !!! .

1930: ركود اقتصادی، شمار بیكاران ایالات متحده را به 4 میلیون و 800 هزار رسانید.

1971: دولت عراق كه اختلافاتش بادولت وقت ایران گسترش یافته بود هزاران ایرانی و ایرانی زاده را از آن كشور بیرون راند.

1973: دولت وقت پرو شركتهای امریكایی زغال سنگ را در آن كشور ملی كرد.

1981: در غنا یك افسر جزء كودتا كرد.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
رضا عطاران و تقویم تاریخ :))

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ -1 دی



1738پیش ازمیلاد:"یكم دیماه" از 1738 سال پیش از میلاد «دی گان» و «خور روز» نامیده شده است که به زعم ایرانیان باستان، روز تولد دوباره خورشید پس از بلندترین شب سال بوده است. سال 1738 قبل از میلاد (3746 سال پیش) را یک تقویم ویژه پارسیان هند (زرتشتیان ایرانی که پس از حمله اعراب مسلمان در سده هفتم میلادی جلای وطن کردند و به هند رفتند و در آنجا ماندگار شده اند) به دست داده است. ایرانیان باستان که با نگرانی از طولانی بودن شب و ترس از بازنیامدن خورشید تا سپیده دم در کنار یکدیگر بیدار می نشستند و خود را سرگرم می کردند تا اندوه ظلمت را فراموش کنند، روز پس از آن شب (یكم دی ماه) را كه «خور روز» و «دی گان (بمانند مهرگان)» می خواندند به استراحت می پرداختند و تعطیل عمومی بود. در این روز عمدتا به این لحاظ از كار دست می كشیدند كه نمی خواستند احیانا مرتكب بدی كردن مخصوصا دروغ گفتن شوند كه ارتكاب هر كار بد، هرچند كوچك، در روز تولد خورشید گناهی بزرگ شمرده می شد. آیین های شب یلدا (شب چله - طولانی ترین شب سال) از هزاره دوم پیش از میلاد تا به امروز تقریبا به همان صورت در ایران زمین - صرف نظر از مرزبندی ها تحمیلی دو قرن گذشته - هر سال برگزار می شود.

«خور روز، یكم دی ماه» در ایران باستان درعین حال روز برابری انسانها (حقوق بشر) بود. در این روز همگان از جمله شاه لباس ساده می پوشیدند تا یكسان به نظر آیند و كسی حق دستور دادن به دیگری را نداشت و كارها داوطلبانه انجام می گرفت، نه تحت امر. در این روز جنگ كردن و خونریزی، شکار، و حتی كشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود.

یکی از آیین های ویژه «دی گان» این بود که ایرانیان در این روز در برابر درخت سرو که به آن به چشم مظهر مقاومت در برابر تاریكی و سرما می نگریستند می ایستادند و قول می دادند كه تا سال بعد دست کم یك نهال سرو دیگر كشت كنند، و جنبش های حفظ محیط زیست که از قرن بیستم در همه جا بپاخاسته اند از این کار ایرانیان باستان تمجید فراوان می کنند و به منش آنان احترام می گذارند. کشت درخت سرو و كاج اینک دارد عادتی جهانی می شود.

باید دانست که زبانشناسان واژه «دیday» به معنای روز را گرفته شده از دی ماه ایرانیان می پندارند. زبان انگلیسی یك زبان گرمانیك (ریشه آلمانی) و خویشاوند زبان فارسی است.

 

247م:22 دسامبر سال 247 میلادی در«خور روز»، زادروز خورشید و روز نویدهای بزرگ، تیرداد یكم دومین شاه ایران از دودمان اشكانیان در شهر صد دروازه (دامغان) بر تخت پادشاهی نشست و به مردمی كه در این مراسم شركت كرده بودند اطمینان داد كه تا روزی كه همه عوامل بیگانه (سلوكی ها ــ جانشینان اسكندر) را به دریای مركزی (مدیترانه) نریزد آرام نخواهد گرفت. پس از این مراسم، تیرداد در همان روز نیرو به هیرکانیا (گرگان) فرستاد تا فرماندار آنجا را كه شنیده بود با سلوكیها تماس گرفته تنبیه كنند كه این دستور اجرا شد.

اشك اول سر دودمان اشكانیان شهر «نسا» را پایتخت خود قرار داده بود و در طول حكومت خود در نزدیكی آن، شهر تازه ای ساخت كه به نام او «اشك آباد» نامیده می شود كه اینك پایتخت جمهوری تركمنستان است. معلوم نیست كه از چه زمان این نام در محدوده ایران کوچک شده امروز «عشق آباد» تلفظ می شود. تزارها كه در قرن 19 مناطق شمالی و شمال شرقی خراسان امروز را ضمیمه قلمرو خود كرده بودند خواهان رواج این تلفظ نادرست در ایران بودند تا توده های ایران متوجه سابقه تاریخی این شهر نشوند. در همان قرن، انگلیسی ها هم نقاط شرقی خراسان از جمله حاكم نشین قدیمی آن، شهر هرات را از ایران جدا كردند تا روسها به سوی هند پیشروی بیشتری نكنند! و خراسان بزرگ کوچک شد.


1911م:در اوج مرافعات مشروطه خواهان و مخالفان حكومت پارلمانی و قهر و آشتی ناصر الملك (نایب السلطنه) با مجلس و لشكر كشی سالارالدوله پسر مظفرالدین شاه و مدعی سلطنت به كرمانشاه، روسها رقیب استعماری سرسخت انگلیسی ها از خرابی اوضاع سوء استفاده كردند و از 22 دسامبر سال 1911 (یكم دی ماه 1290) در بسیاری از شهرهای منطقه تحت نفوذ شان به قلع و قمع مخالفان خود و هواداران انگلستان دست زدند؛ در تبریز عده ای را به دار كشیدند و چند تن دیگر را به تنور افكندند به گونه ای كه معاون والی ایالت (معاون استاندار) و فرمانده پادگان تبریز از ترس جان به كنسولگری انگلستان پناهنده شدند. در مشهد و رشت هم روسها زمام امور را خود به دست گرفتند. در این گیر و دار، در تهران نیز ناصر الملك مجلس را منحل كرد و چون نمایندگان حاضر به خروج از ساختمان بهارستان نبودند به نظمیه (پلیس تهران) متوسل شد و رئیس پلیس پس از اخراج نمایندگان از ساختمان، بر در ورودی مجلس (در میدان بهارستان) یك قفل بزرگ زد و ....

 

1370م:تصویب نامه شماره 44265 شورای وزیران مبنی بر اجرای قانون مصوب 19 خرداد 1370 مجلس شورای اسلامی به وزارت علوم و آموزش عالی ابلاغ شد، ولی اجرای آن دیری نپایید. طبق این قانون، به دانشجویان فارغ التحصیل دانشگاههای خارج كه مدرك تحصیلی فوق لیسانس و بالاتر دریافت كرده باشند و مدرك آنان به تصویب برسد اجازه وارد ساختن یك دستگاه خودرو سواری با خود با استفاده از تسهیلات گمركی داده شده بود. فارغ التحصیلان ایرانی دانشگاههای خارج كه از طریق سفارتخانه های ایران از این قانون آگاه شده بودند بااشتیاق و امیدواری با اتومبیل خود راهی ایران شدند و پس از عبور از پیچ و خمهای اداری مدارك تحصیلی شان را به تایید رساندند. صدها تن از آنان پروانه وارد ساختن اتومبیل خودرا به دست آوردند كه وزارت بازرگانی اواسط سال 1371 اجرای قانون - قانون مصوب مجلس - را متوقف ساخت!. با این تصمیم، اتومبیل بسیاری از دارندگان این پروانه ها در گمركات متوقف ماند. برخی به مجلس مراجعه كردند كه به آنان گفته شد قانون به قوت خود باقی است و اگر دولت هم لغو آن را بخواهد و مجلس موافقت كند عطف به ماسبق نمی شود و پروانه های صادره تا ابدالدهر معتبر خواهد بود. ولی وزارت بازرگانی به اشاره بانك مركزی زیر بار نرفت و كمیسیون اصل 90 هم كه به آن شكایت شده بود موفق به حل مسئله نشد. قضیه تا دیوان عدالت اداری و مطبوعات هم كشانده شد. بازهم «بورو كراسی» تا سالها به مقاومت خود ادامه داد.

یكی از دارندگان چنین پروانه ای كه با اتومبیل خود از مرز بازرگان بازگردانده شده بود به روزنامه های چاپ آمریكا مقاله داده و با گفتن داستان سفر از آمریكا تا مرز بازرگان و رهاساختن اتومبیل دلبند (که دو سه سال اورا در آمریکا سواری داده بود) در تركیه، از خسارت سنگینی كه از این رهگذر به او وارد آمده بود ناله سرداده بود، اما ....

 

1917م:بیست ویکم دسامبر سال 1917 داستان نگار آلمانی هنریك بول Heinrich Boll به دنیا آمد، 68 سال عمر كرد و در سال 1972 برنده جایزه ادبی نوبل شد. او در داستان نویسی، نگارش داستانهای كوتاه و نیز مقاله مهارت فراوان داشت. هنریك در نوشته های خود رنج ها و سختی ها آلمانی را در جریان جنگ جهانی دوم و پس از این جنگ به خوبی تشریح كرده است. داستانهای معروف او عبارتند از: دلقك، احترام از دست رفته كاترینا بلوم، طبل نازك، قطار سر وقت بود، ارواح و ....

وی با این كه تحصیلات كلاسیك آن چنانی نداشت در گفتاری در سال 1980 تعریف جالبی از داستان و داستان نگاری و اهمیت آن را و این كه هنر نویسندگی و اوج تفكر و تخیل است به دست داده و به طلوع و درخشش داستان نگاری در میان بعضی ملل و انحطاط و زوال آن در كشورهای دیگر اشاره كرده است. بول كه در 1985 فوت شد گفته بود كه در كشورهای اختناق عقیده و بیان كه دولتهای حتی به زبان داستان، حاضر به تحمل انتقاد و شنیدن ضعفها و كمبودها نیستند داستان نویسی عشق و سكس و ... رواج می یابد، زیرا كه داستان نگار نمی تواند هنر خود را برای مدتی طولانی محبوس سازد و اگر چنین داستانهایی بدآموزی تلقی شده اند، گناه از نویسنده نبوده است. «بول» داستان نگاری را نیازمند به حمایت و تشویق ملی (دولت ـ جامعه) دانسته و گفته است: با این كه «پاسترناك» با نوشتن یك داستان چهره شوروی را خراب كرد وی را از محله زیبای نویسندگان در حومه مسكو و مقرری قابل ملاحظه اش محروم نكردند. دولتها باید ملاحظه احوال نویسندگان داستان را داشته باشند و اسپانسری آنان را برعهده گیرند تا این هنر ادبیات ترقی و پیشرفت كند.

 

Heinrich Boll


1438م:تركان عثمانی كه از دیرزمان در آناتولی مستقر شده بودند 22 دسامبر سال 1438 میلادی به بسفور و پشت دیوارهای قسطنطنیه (استانبول) رسیدند، ولی 15 سال طول كشید تا این شهر را تصرف كردند.

تصرف قسطنطنیه در سال 1453 صورت گرفت كه آغاز قرون جدید و دوره ای دیگر از تاریخ است.

فاتح قسطنطنیه نام این شهر كه تا قرن هفتم یایتخت روم شرقی بود و از آن پس به مركز حكومت بیزانس تبدیل شده بود اسلامبول گذارد و امپراتوری بزرگی به وجود آورد كه اروپائیان را به جنبش شدید و رقابت و پیشرفت واداشت.

 

1848م:تزار نیکلای یکم امپراتور روسیه که دقیقا جریان انقلابات سال 1848 اروپا را دنبال کرده بود برای جلوگیری از وقوع چنین انقلابی در روسیه هرگونه نشست و گردهمایی و حتی شب نشینی روشنفکران روس را ممنوع کرده بود. بعدا به تزار خبردادند که گروهی از روشنفکران روس به ابتکار پتراشفسکی محفلی تشکیل داده و بحث سیاسی می کنند. (مورخان انگلیسی زبان این محفل را «پتراشفسکی سرکل Petrashevsky Circle» نام نهاده اند). تزار به راههای متعدد از جمله دادن اخطار متوسل شد تا این محفل را از هم بپاشاند و چون موفق نشد دستور دستگیری برجستگان محفل را صادر کرد که به تدریج بازداشت و محاکمه و شماری از آنان ازجمله «فیودور داستویفسکی» نویسنده شهیر به اعدام محکوم شدند. 22 دسامبر 1849 محکومان را در زیر بارش برف در میدانی به ستون های چوبی بستند و دربرابر جوخه اعدام قراردادند. چند ساعت پیش از آن به تزار گفته شده بود که یکی از محکومان به اعدام داستویفسکیFyodor Dostoevsky است و تزار دستور لغو حکم را داده و این دستور چند ثانیه پیش از شلیک گلوله و در لحظه ای که نظامیان سینه محکومان را نشانه گرفته بودند به محل رسید و داستویفسکی نجات یافت و حکم اعدام به 4 سال تبعید کاهش یافت. وی احساس خود در لحظه ای را که به نظامیان گفته شد آماده شلیک باشند شرح داده است.

 

Fyodor Dostoevsky


1967م:22 دسامبر 1967 اعلام شد که شمار نیروهای آمریكایی در جنوب ویتنام به 474 هزار تن رسیده و بزودی از نیم میلیون تن تجاوز خواهد کرد و برنامه بمباران هوایی شمال (ویتنام شمالی وقت) به اجرا درخواهد آمد. برای فرستادن نیروی اضافی به ویتنام، دولت آمریکا مجبور به احضار جوانان این کشور از طریق قرعه کشی شده بود که این کار ابراز مخالفت و تظاهرات وسیع آمریکاییان را به دنبال داشت. مرور زمان نشان داد که از نیم میلیون نظامی آمریکایی و نیز بمباران هانوی با بمب افکن های سنگین «بی ـ 52» کاری برنیامد و آمریکا شکست تمام عیار خورد و ویتنام را ترک گفت. بررسی تحولات اخیر نشان می دهد که دولت آمریکا دارد گامهای مشابهی در افغانستان برمی دارد و برای از جریان خارج ساختن صد عضو القاعده شمار نظامیان خودرا به یکصد هزار تن برساند. تردید نیست که گسترش عملیات نظامی در افغانستان اوضاع آسیای جنوبی را بحرانی خواهد ساخت و محصول این بحران قابل پیش بینی نیست.

 

1991م:چهارده روز پس از تصمیم بوریس یلتسین، شوشکویچ و کرافچوک سران جمهوری های روسیه، اوكراین و بلاروس در یك محفل خصوصی در استراحتگاه «بلوژفسکایا» واقع در بلاروس دایر بر انحلال اتحاد جماهیر شوروی، 21 دسامبر 1991 سران 11 جمهوری از اعضای این اتحادیه در نشست خود در پایتخت كزاخستان بر تصمیم آن سه تن صحه گذاردند!، اتحاد جماهیر شوروی منحل و به جای آن، یك جامعه مشترك المنافع مرکب جمهوری های 15 گانه به وجودآمد. مورخان تاریخ معاصر نوشته اند که تصمیمگیری سران 11گانه در 21 دسامبر ناشی از جاه طلبی آنان بود زیرا که با فروپاشی شوروی از داشتن «آقابالاسر» و نگرانی دائمی از عزل خود توسط مسکو آسوده می شدند.

چهار روز بعد (25 دسامبر) یلتسین رئیس جمهوری روسیه در كاخ كرملین با گورباچف رهبر وقت شوروی ملاقات كرد و او را از این تصمیم آگاه ساخت و گفت كه دیگر سمتی ندارد!. اندکی بعد گورباچف در یك نطق كوتاه تلویزیونی گفت كه با انحلال شوروی به این صورت نمی تواند موافق باشد ولی چون در برابر عمل انجام شده قرار گرفته است چاره دیگری ندارد!. به این ترتیب یک امپراتوری بزرگ تاریخ با آن همه دندان اتمی ـ موشکی، دهها هزار تانک، صدها زیردریایی و پیشرفتهای فضایی همانند برف بر شیروانی داغ ذوب شد و از میان رفت، بدون این که رفراندم سراسری برگزار و نظر مردم اتحادیه استعلام شده باشد. 81 درصد مردم بلاروس که در آنجا رفراندوم برگزار شده بود به ادامه حیات شوروی رای داده بودند. این نتیجه سبب شد که رفراندم سراسری و داخلی صورت نگیرد. چند ماه پیش از آن هم، پارلمان كل جمهوریها وضعیت دیگری را تصویب كرده بود.

رئیس جمهور وقت آمریکا برای تشکر از اقدام شوشکویچ (در منحل ساختن شوروی) با وی ملاقات كرد. قبلا هم یلتسین دو بار از آمریكا دیدن كرده و در كنگره این كشور به ایراد نطق پرداخته و مورد پذیرایی گرم قرار گرفته بود. پیش از این تحولات سریع و معماگونه، بسیاری از اصحاب نظر بعید دانسته بودند که حتی با خروج حزب کمونیست از قدرت و تعدیل سوسیالیسم، انحلال شوروی با انسجامی که در آن مشاهده می شد سریع و آسان باشد.

با فروپاشی شوروی که معمای آن هنوز حل نشده است، در جهان نظمی دیگری برقرار شد که در طول تاریخ مشابه آن مشاهده نشده بود.

 

25 دسامبر 1991 یلتسین به کرملین رفت و به گورباچف گفت که دیگر سمتی ندارد و باید کاخ کرملین را که وی به آن نیاز فوری دارد تخلیه کند

 

1989م:لشكر 82 هوابرد آمریكا كه به دستور جورج بوش (پدر) به منظور پایان دادن به حكومت مانوئل نوریه گا رئیس قوه مجریه پاناما و دستگیری و انتقال او به آمریكا جهت محاكمه، به خاك پاناما اعزام شده و از بیستم دسامبر 1989 با كمك 12 هزار نظامی آمریكایی مستقر در منطقه كانال پاناما تعرض خود را آغاز كرده بود در پایان سومین روز عملیات ( 22 دسامبر 1989 ) به مقاومت نظامیان پانامایی پایان داد ولی نوریه گا به سفارت واتیكان پناهنده شده بود كه بعدا بیرون آمد و تسلیم شد، چهارم ژانویه به آمریكا منتقل و به زندان محكوم گردید. وی كه قبلا با كمك آمریكا به قدرت رسیده بود بعدا حاضر نشده بود كه به خواست آمریكا گردن نهد و به مخالفان مسلح دولت چپگرایان نیكاراگوئه معروف به «كنترا » كمك نظامی بدهد. در آمریكا، نوریه گا را متهم به همكاری با قاچاقچیان مواد مخدر كرده بودند. در عملیات نظامی آمریكا در پاناما نزدیك یه ششصد پانامایی از جمله 301 غیر نظامی كشته شدند. در این عملیات 23 نظامی آمریكایی هم جان خود را از دست دادند.

 

نوریه گا رئیس دولت پاناما پس از تسلیم شدن به نیروهای اعزامی آمریکا، به این صورت با هواپیمای نیروبر نظامی به فلوریدای آمریکا منتقل می شود تا در اینجا زندانی و محاکمه گردد

2003م:نظر سنجی از آمریكاییان درباره مدیریت جورج بوش(رئیس جمهور وقت)، یك هفته پس از دستگیری صدام حسین (20 دسامبر 2003) كه به سفارش شبكه تلویزیونی سی بی اس و نیویورك تایمز انجام شده بود نشان داده بود كه تایید بوش از 50 درصد به 58 درصد افزایش یافته بود. از مقایسه این «درصد ها» چنین بر می آید كه دست كم هشت درصد آمریكاییان لشكر كشی به كشور دیگر بدون تصویب سازمان ملل، اشغال نظامی و دستگیری و بازداشت رئیس آن كشور را كه هوادارانی دارد و این هواداران از مقاومت مسلحانه دست برنداشته اند تایید می كنند!.

با ادامه مقاومت در عراق و افزایش تلفات آمریکاییان و هزینه مالی آن و افشای این نکته که گزارش منابع اطلاعاتی آمریکا در مورد وجود اسلحه کشتار جمعی در عراق جعلی بود تایید مدیریت جورج بوش کاهش یافت و در طول سال 2008 از حدود 27 درصد بیشتر نشد. جورج دبلیو بوش در آخرین ماه سال 2008 از اینکه به استناد گزارش نادرست منابع اطلاعاتی دست به اشغال نظامی عراق زد و آن همه مشکل به وجود آمد ابراز تاسف کرد.


2004م:تفسیر مصاحبه عمومی 20 دسامبر 2004 جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریكا 22 دسامبر هم ادامه داشت. مفسران آمریکایی از اینکه بوش به آسانی از روی تلاشها و اقدامات تازه ولادیمیر پوتین در زمینه تمركز اختیارات در كرملین، چند مورد با لحنی خشن خطاب كردن آمریكا، مسافرتهای پی در پی به كشورهای دیگر برای یافتن دوست و متحد و ... عبور کرده و در این مورد، پاسخ به پرسشها را به گفتن" این جمله که در فوریه 2005 باهم ملاقات خواهیم داشت" بسنده کرده بود انتقاد کرده گفته بودند که سیاست های پوتین ممکن است در سالهای آتی آمریکا را وارد یک دوره معارضه دیگر کند. این بار آمریکا آن قدرت اقتصادی سابق را نخواهد داشت که معارضه را برای مدتی طولانی تحمل کند. این مفسران پیش بینی کرده بودند که اگر بازهم واشنگتن دست روی دست بگذارد و ساکت بماند این احتمال وجود دارد که روسیه (درصورت قطع فساد اداری - اقتصادی داخلی و نوسازی نسبی بنیه دفاعی خود) با قدرت اقتصادی چین ( چینی که از بنیه اقتصادی چشمگیر برخوردار است) متحد و آمریکا را را به گوشه براند.

بوش در آن مصاحبه برای نخستین بار اعتراف كرده بود كه برنامه آموزش نظامی عراقیان موفقیت آمیز نبوده است و اظهار تاسف كرده بود كه نظامیان عراقی به محض رو به رو شدن با آتش و خطر فرار می كنند. هدف این آموزش این بوده است كه 125 هزار نظامی عراقی برای حفظ امنیت داخلی این كشور آماده شوند كه تا آن زمان (دسامبر 2004) تحقق نیافته بود. این مطلب چنین تفسیر شده بود كه نظامیان آمریكایی برای مدتی طولانی در عراق باقی خواهند ماند.

مطلب دیگر از مصاحبه بوش كه تفسیر شده بود این موضوع بود كه گفته بود انفجارهای اتومبیلی و حملات دیگر، بر روحیه عراقی ها اثر منفی گذارده است و هدف مخالفان هم همین بوده كه عراقی ها نگران و لرزان باشند. مفسران برعکس نظر داده بودند که این انفجارها بردامنه مقاومت می افزاید و گروه بیشتری را وارد آن می کند و زندگانی در این وضعیت بتدریج برای مردم عادی می شود. بوش گفته بود كه هرشب پخش خبر و تصویر این انفجارها در عراق از شبكه های تلویزیونی آمریكا باعث ایجاد بیم و تردید در بینندگان این اخبار شده که فشار آن بر دولت است. مفسران نوشته بودند که تشخیص و انتشار خبر از وظایف رسانه ها است و ارتباط به دولت ندارد.

 

صحنه پس از وقوع انفجار در اردوگاه موصل


2005م:در پی افشای كار استراق سمع ( ضبط مكالمات تلفنی و ای میل افراد) در داخل آمریكا و اعتراف جورج دبلیو بوش رئیس جمهور به صدور چنین دستوری، 21 دسامبر 2005 جیمز رابرتسون (عكس مقابل) قاضی فدرال در اعتراض به این عمل كه مغایر اصلاحیه چهارم قانون اساسی آمریكا و نیز قانون «پرایوسی اكت» است از سمت خود كناره گیری كرد كه كاری كم سابقه خوانده شده است. یكی از وظایف این قاضی ارشد (مادام العمر) رسیدگی به تقاضای ماموران امنیتی و اطلاعاتی جهت استراق سمع افراد مورد سوء ظن و متهمان امنیتی و فدرال بود. بدون مجوز این قاضی و سایر اعضای دادگاه اختصاصی، و بررسی های دادگاه و مشاهده اسناد اتهام و آزمایش درستی آنها، نباید در آمریكا، كسی مورد استراق سمع قرار می گرفت، مگر در موارد بسیار فوری و آن هم به مدت كمتر از 72 ساعت با تصویب و زیر نظر یك مدیر ارشد اجرایی (رئیس سازمان امنیتی مربوط). گفته شده است كه از 19 هزار استراق سمع تنها برای چهار ـ پنج مورد مجوز دادگاه گرفته شده بود.

 

2005م:در حالی كه پیروان خط فیدل كاسترو در آمریكا لاتین، یكی پس از دیگری قدرت را به دست می گرفتند، در واشنگتن كمیسیون ویژه تغییر نظام در كوبا به فعالیت خود ادامه می داد. 20 دسامبر 2005 بدون توجه به انتخاب یك سوسیالیست در بولیوی به ریاست جمهوری كه از پیروان خط فیدل كاسترو است كمیسیون تغییر نظام در كوبا به ریاست بانو «رایس» وزیر امور خارجه آمریكا تشكیل جلسه داد (عكس پایین) و به راهیابی های خود در این زمینه ادامه داد. در آن زمان تلاش آمریكا بر این بود كه پس از فیدل كاسترو، برادر ش رائول که پنج سال کوچکتر اروست برجایش ننشیند و با روی كار آمدن یك میانه رو، نظام كوبا به تدریج تغییر كند. در این جلسه، تصمیم گرفته شد كه دستگاههای انتقال تبلیغ (از طریق رادیو موج کوتاه، تلویزیون ماهواره ای و ... ) به كوبائیان افزایش یابد تا خودشان دست بكار تغییر نظام شوند كه از پنج دهه پیش در محاصره اقتصادی آمریكاست.

مرور زمان نشان داد که فعالیت این کمیسیون بمانند محاصره اقتصادی کاری از پیش نبرد و رائول کاسترود از سال 2008 بر جای فیدل نشسته است که خودرا بازنشسته کرده و به مقاله نگاری و کتاب نویسی و دادن اندرز پرداخته است و ....

 

تلاش ضد فیدل کاسترو هم شکست خورد

 

2003م:چارلز شیفر رئیس واحد راهنمایی و رانندگی پلیس شهر چساپیك آمریكا كه قبلا در طول 33 سال پلیس بودنش صدها بار در تلویزیون محل به اتومبیلرانان اندرز داده بود كه پس از مصرف الكل رانندگی نكنند و نیز در صورت تخلف، در برابر مامور پلیس دست به مقاومت نزنند، در دسامبر 2003 خود این دو اندرز را نقض و نه تنها پس از مصرف الكل رانندگی كرد بلكه به دستور مامور هم كه باید از او آزمایش تعیین میزان الكل در خون بعمل آید تسلیم نشد و با این عمل یك خبر قابل تامل (درباره روانشناسی انسان) برای رسانه ها ساخت كه ضمن انتشار آن به ضعف بشر از این دست هم اشاره كنند. گزارش دستگیری شیفر 19 دسامبر 2003 در روزنامه آمریکایی "ویرجینی ان پایلوت " انتشار یافته بود.


2005م:اعتصاب كاركنان اتوبوسرانی و متروی شهر نیویورك كه امور را در این شهر بزرگ در طول سه روز فلج کرده بود 23 دسامبر 2005 پایان یافت. اعتصاب گران درخواست دستمزد و مزایای بیشتر كرده بودند كه ظاهرا به توافق هایی با مقامات شهر دست یافتند. گفته شده است كه دستمزد سالانه برخی از رانندگان اتوبوس های شهری نیویورك شصت هزار دلار است كه خواسته بودند به 90 هزار دلار افزایش یابد. این اعتصاب در آستانه تعطیلات كریسمس و سال نو میلادی هر روز صدها میلیون دلار به كسب و كار در این شهر كه مردم به سبب كمبود پاركینگ متكی به وسائط نقلیه عمومی هستند وارد كرده بود و برآورد شده بود كه جمع زیانها از این بابت بالغ بر یك میلیارد و 240 میلیون دلار شده بود. عكس زیر، جمعی از اعتصابیون را در 21 دسامبر در خیابان كه برای گرم كردن خود آتش برافروخته اند نشان می دهد:

 

60 هزار دلار دستمزد سالانه راننده اتوبوس و اعتصاب برای افزایش آن

 

2005م:«آلن روبر» مرد عنكبوتی فرانسه كه تاكنون بدون طناب و ابزارهای دیگر از آسمانخراشهای نیویورك، پاریس، كوالالامپور و نیز برج ایفل بالا رفته است، 19 دسامبر 2005 به گونه ای كه در عكس مشاهده می شود از برج كریستال 28 طبقه پاریس بالا رفت و سپس در اجتماع خبرنگاران شركت كرد. روبر (در آن سال 46 ساله) در این مصاحبه گفت كه این بار به خاطر اعتراض به عمل پلیس شهر هوستون آمریكا دست به بالا رفتن از ساختمان كریستال پاریس زد تا خبرنگاران جمع شوند و او اعتراض خود را مطرح سازد، بنویسند و جهانیان اطلاع یابند. وی افزود كه اخیرا به آمریكا رفته بود تا در شهر هوستون (تكزاس) از یك آسمانخراش بالا برود كه پلیس مانع این كار شد، و سپس او را دستگیر كرد! و چون به دستگیری خود اعتراض كرد برایش پرونده ساخت كه دو دانه قرص محرك (قرص ممنوعه) در جیب داشت كه چنین نبود و وی از وجود چنین قرصهایی بی اطلاع بود.

 

مرد عنكبوتی فرانسه


1055: طغرل سلجوقی كه نیروهای او بغداد را تصرف كرده بودند بدون دست زدن به تركیب دستگاه خلافت عباسی، این شهر را ضمیمه قلمرو خود اعلام كرد. بغداد كه قبلا یك روستا در نزدیكی مدائن یایتخت باستانی ایران بود در سال 761 به تصمیم ابو جعفر منصور خلیفه عباسی به صورت شهر در آمد و مركز خلافت عباسیان شد. نام بغداد پارسی است به معنای هدیه خدا ( بغ یعنی خدا + داد).

1339: به تصمیم دوك حاكم بر امیر نشین مسكو، كار ساختن كاخ كرملین آغاز شد. در آن زمان هنوز كشور روسیه به وجود نیامده بود.

1807: دولت آمریكا نخستین تحریم خارجی را از زمان تاسیس خود اعمال كرد و اعلام داشت كه داد وستد با انگلستان و فرانسه را تحریم می كند تا این دوكشور مجبور به صلح كردن باهم شوند.

1842: دولت آمریكا استقلال جزایر هاوایی را به عنوان یك كشور برسمیت شناخت كه اینك یكی از ایالات آمریكاست .

1894: یک دادگاه فرانسه سرگرد لهستانی تبار یهودی فرانسه «آلفرد دریفوس» را به جرم ارتکاب خیانت به اعدام محکوم کرد که به این حکم وسیعا اعتراض شد و قضات دادگاه متهم به داشتن احساسات ضد یهود شدند و همین اعتراض ها سرانجام به لغو حکم نجامید.

1919: در پی تشدید فعالیت آنارشیستها در اروپا، دولت آمریكا 250 رادیكال و آنارشیست خارجی را كه شناخته شده بودند از این كشور اخراج كرد.

1942: هواپیماهای ژاپنی برای نخستین بار كلكته هند را بمباران كردند. ژاپن اندونزی و برمه (میانمار) را كه از شرق هند فاصله زیاد ندارند تصرف كرده بود. در آن زمان هند مستعمره انگلستان بود.

1946: جنگ هوشی مین با فرانسه كه می خواست باردیگر حكومت استعماری خود را در ویتنام مستقر سازد آغاز شد.

1972: زمین لرزه ای به شدت اندكی بیش از هفت ریشتر بیش از 12 هزار تن را در یایتخت كشور نیكاراگوئه نابود كرد.

1989: سامیوئل بکت نمایشنامه نگار آمریکایی در این روز درگذشت. وی 83 ساله بود.

منبع:iranianshistoryonthisday.com