اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

به جای آنکه موعظه و نصیحت کنید، یارانه ضد اسراف آب بدهید!



اخبار,اخبار اجتماعی ,کم آبی در ایران

 

اخبار اجتماعی - وقتی مسئولان کم کاری های خودشان را گردن مردم می‌اندازند؛
به جای آنکه موعظه و نصیحت کنید، یارانه ضد اسراف آب بدهید!

زمانی توصیه به مردم برای کاهش مصرف قابل قبول به نظر می‌رسد که مسئولان رویکرد خود را تغییر داده و به جای راهکاری قدیمی مثل جریمه کردن افراد پر مصرف، بودجه‌ای برای تغییر الگوی مصرف تدارک ببینند و یارانه ضد اسراف توزیع کنند.

از زمانی که فلکه شیر را می‌پیچانیم تا باز شود تا زمانی که چرخش عکس آن را انجام دهیم تا شیر آب بسته شود، یا زمانی که منتظر هستیم آب اینقدر برود تا گرم شود؛ شما چند نمونه از این دست اسراف های ناخواسته سراغ دارید؟

به گزارش «تابناک»، هر چه به انتهای تابستان نزدیک می‌شویم، فشار کم آبی در نقاط مختلف کشور فزونی می‌یابد و بحران آب ملموس تر می‌شود اما نه این موضوع و نه پیش بینی تداوم روند کاهش بارندگی های سالانه در آینده و شدت گرفتن بحران آب هم موجب نشده که مسئولان اقدامات کوتاه یا بلند مدت خاصی را در دستور کار قرار داده و تغییری در دورنمای فعلی بوجود آورند.

تا به امروز، هر چه از ضرورت مقابله همه جانبه با بحران رو به گسترش بی آبی در سال جاری و سالهای بعد گفته و نوشته شده، جز تصویب بودجه‌ای خاص در دولت (که چگونگی به کارگیری آن رسانه‌ای نشده)، مقادیر متنابهی نصیحت به مردم بوده که به ایشان توصیه می‌کرده مصرف خود را کاهش دهند؛ انگار نه انگار که ایرادات به مراتب بزرگتری متوجه مصرف آب است و اصولا حل کردن بحران با توصیه و نصیحت شدنب به نظر نمی‌رسد.

از این ایراد که بگذریم، تجربه های فراوان باقی مانده از گذشته ثابت می‌کند به دلایل فراوان، توصیه کردن به مردم تقریبا راه به جایی نمی‌برد، مگر آنکه در کنار آن، مشوق هایی برا سوق دادن ایشان به هدف مورد نظر در نظر گرفته شده باشد.

کافی است به زندگی روزمره خودمان نگاه کنیم تا دریابیم که دلایل مصرف زیاد آب در خانه ایرانیان کجاست تا به این نتیجه برسیم که در شهرهایی مانند تهران، اصفهان، مشهد و...، بی شک آلودگی هوا جامعه را به شست‌وشوی بیشتر سوق داده، در شهرها و استان های داغی چون هرمزگان، خوزستان، کرمان و...، شرایط اقلیمی ایجاب می‌کند مصرف آب بیشتر باشد، وابستگی به خودروهای شخصی و تاکید عرفی و شهری ما به نظافت و تمیزی وسایل، در مصرف آب بی تاثیر نیست، الگوی نامناسبی چون بهره بردن از کولرهای آبی، ساخت و سازهای غیر استاندارد که گرم کردنشان در زمستان و خنک کردنشان در تابستان بسیار دشوار است و مولفه های پر شمار دیگر در مصرف آب خانگی تاثیر دارند که ندید گرفتنشان ممکن نیست.

این در حالی است که به رغم وجود این همه اشکال در بخش خانگی، برخی به سادگی هر چه تمام تر مصرف آب خانگی در کشورمان را با کشورهای اروپایی یا دیگر ممالک پیش رفته جهان قیاس می‌کنند تا به این نتیجه برسند که مصرف آب خانگی در کشورمان بالاست و لذا باید از مردم خواست این مصرف را کاهش دهند!

جالب تر آنجاست که اگر بپذیریم مصرف آب خانگی در کشورمان بالاست، باز نمی‌توانیم علت های متعدد این معلول را ندید گرفته و تنها همه اشکالات را در مصرف کنندگان ببینیم و فراموش کنیم در کلانشهری مثل تهران، عمر استفاده از کولرهای پر مصرف آبی، تقریبا از نیمه بهار تا اوایل پاییز تداوم دارد و به دنبال آن، مصرف آب به شکل سرسام آوری در این مدت افزایش نشان می‌دهد.

بدین ترتیب اگر قصد داشته باشیم مصرف آب را به شکل اصولی در چنین مناطقی کاهش دهیم، می‌بایست به دنبال چرایی استاندارد نبودن ساختمان ها در کشورمان رفته و ارزیابی کنیم چرا به رغم آنکه سال ها از تصویب قانون بهینه سازی مصرف و تشکیل سازمانی برای نیل به این هدف می‌گذرد، چرا پس از اجرای دو مرحله از هدفمندی یارانه ها و البته چرا پس از آغاز شدن دوران خشکسالی چند ساله، هنوز این همه اتلاف انرژی در ساختمان هایمان بالاست و مصرف تغییر چندانی نشان نمی‌دهد؟ چرا هنوز سرمایش و گرمایش با آب و گاز، دو نعمت گرانبها رقم می‌خورد؟

در پاسخ به سوالاتی از این دست به سادگی می‌توان کم کاری مسئولان در گذشته و حال را نتیجه گرفت و دریافت چرا موعظه و نصیحت کارکرد خود را از دست داده‌اند؛ گویی مردم در دنیای مجزایی سیر می‌کنند و پرداخت وجه آب بها را کافی دانسته و دل خوش از آنند که در ازای دریافت خدمات بیشتر، مبالغ بیشتری پرداخت کرده یا می‌کنند و در سوی دیگر، مسئولان ترجیح می‌دهند به جای رفع اشکالات متعدد، مصرف بخش خانگی را پر رنگ نشان دهند که در صورت بحرانی تر شدن اوضاع، اشکالی متوجه عملکرد خودشان نباشد.

این شائبه ها زمانی تقویت می‌شود که می‌بینیم نه تلاشی برای رفع اشکالات متعدد شبکه توزیع آب می‌شود (که هدر رفت مقادیر زیادی آب، کمترین ایران آن است)، نه دیگر مشکلات این عرصه شفاف توضیح داده می‌شود و در نهایت نه حتی برای کاهش مصرف آب خانگی، تدبیری اندیشیده می‌شود.

زمانی توصیه به مردم برای کاهش مصرف قابل قبول به نظر می‌رسد که دولت مردان و دیگر مسئولان رویکرد خود را تغییر داده و به عنوان مثال، به جای جریمه کردن افراد پر مصرف، برای ایشان تنبیهات جدی در نظر بگیرند و در سمت مقابل، مشترکان کم مصرف را تشویق کنند؛ یا زمانی که وجوهی برای تغییر الگوی مصرف تدارک ببینند و بر الگوهایی مانند توزیع شیرهای اهرمی با نرخ یارانه‌ای به جای شیر آب های فلکه‌ای و چرخشی تاکید کنند.

هنگامی که راهکاری مانند یارانه ضد اسراف آب تدارک ببینند و با ارائه برق ارزان قیمت برای روی آوردن مردم به خرید کولر گازی، تعویض آبگرمکن های گازی با انواع برقی یا پکیج، نصب شیرآلات اهرمی یا پدالی در اماکن عمومی، ادارات و راهکارهایی از این دست، به یاری مردم در کاهش مصرف آب بروند نه آنکه در شعار های کاهش مصرف آب بمانند و زمان را به نفع دشمنان این آب و خاک بسوزانند!

اخبار اجتماعی - تابناک

 


ویدیو مرتبط :
نصیحت و موعظه احیای معارف و تربیت فرزند

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

هدفمندی یارانه ها ؛ پایان ماه عسل طولانی اسراف



 

 

 

هدفمندی یارانه ها ؛ پایان ماه عسل طولانی اسرافهدفمندی یارانه ها ؛ پایان ماه عسل طولانی اسراف

 

مصطفی بدرالسادات - طرح هدفمندی یارانه ها اگر درست اجرا شود، عدالت مدارانه ترین پروژه ای است که در سال های اخیر شاهدش بوده ایم. تا پیش از این، منطق حاکم بر توزیع ثروت عمومی بین مردم این بود: "اگر ثروت بیشتری داری، پس مصرف بیشتری هم داری و بنابراین سهم بیشتری از یارانه ها، به تو می رسد. هر چه فقیرتر باشی، به همان نسبت، سهم کمتری از ثروت عمومی نصیب تو خواهد شد".

بدین سان، کسی که در خانه اش، انواع لوازم برقی و ده ها چراغ و لوستر روشن بود، یا به عنوان مثال سه دستگاه خودرو داشت، به مراتب بیشتر از آن روستایی که با یک یخچال و یک تلویزیون و یک لامپ روزگار می گذراند و البته خودرو هم نداشت، از یارانه ها یا همان ثروت عمومی سهم داشت.

اما خلاصه ی اتفاقی که اکنون رخ داده این است که همه مردم -که در همه ثروت های عمومی این سرزمین به طور مشاع شریک اند- سهم یکسانی از یارانه ها دریافت می کنند و این، خود آنها خواهند بود که درباره نحوه هزینه کرد یارانه هایشان تصمیم می گیرند.

یارانه های نقدی برای اقشار کم درآمد جامعه، ایجاد ثروت -ولو اندک- می کند. هم اکنون بسیاری از مردم ایران در روستاها و شهرهای کوچک، با حداقل امکانات زندگی می کنند و اساسا مصرف چندانی در حوزه برق، آب، گاز و بنزین ندارند.

خانواده ای 7 نفره را در نظر بگیرید که در یک منطقه محروم در خانه ای با 2 اتاق کوچک روزگار می گذراند. این خانواده در حالی ماهانه 283 هزار و 500 تومان یارانه نقدی می گیرد که حتی یک پنجم آن را هزینه قبوض آب و برق و گاز نمی کند. چه آنکه بسیاری از خانواده های فقیر و کم درآمد، با حداقل ها زندگی می کنند: نه اتاق جداگانه ای برای بچه ها، نه مسافرتی، نه خریدهای غیرضروری، نه مدرسه غیرانتفاعی و نه هیچ چیز دیگری جز ضروریات و نیازهای نخستین.

برای اغلب این خانواده ها که تاکنون در تنگدستی بوده اند و عمدتا هم پرجمعیت هستند، یارانه های نقدی گشایشی در زندگی شان محسوب می شود و حتی بعضا با احتساب یارانه های دریافتی درآمد ماهیانه شان دو برابر می شود که برای آنها، یک تحول است.

بنابراین، دهک های کم درآمد جامعه که کم مصرف و پرجمعیت هستند، با اجرای طرح هدفمندی یارانه ها، تراز اقتصادی زندگی شان مثبت می شود.چه آنکه اگر تا دیروز در قالب کمک های مردمی و کمیته امداد و بهزیستی به آنها امدادرسانی می شد، این بار در قالب طرح هدفمندی، نه امدادرسانی که به آنان "حق رسانی" می شود.

درباره قشر مقابل اینان، یعنی دهک های پردرآمد و برخوردار نیز، هر چند یارانه 40 هزار و 500 تومانی، اساسا پولی برایشان محسوب نمی شود اما از آن طرف هم این دهک ها به حدی از تمکن مالی برخوردارند که با افزایش بهای آب و برق و گاز و بنزین و اقلام دیگر در مضیقه قرار نگیرند ولذا در این قشر هم مشکلی ایجاد نمی کند.

در این میان، می ماند قشر متوسط جامعه که نگرانی هایی از بابت اجرای طرح دارد اما سطح آگاهی های عمومی در حدی بالاست که متوجه این معنا باشند که هر چند ممکن است برخی مشقات اولیه در اجرای طرح به وجود آید ولی به هر حال نمی توان از مزایای راهبردی آن برای اقتصاد ملی چشم پوشید.

بسیاری از مردم، برغم برخی انتقادها و گرانی ها، در اعماق وجود خود، باور دارند که طرح هدفمندی، پروژه ای است که دیر یا زود باید اجرا شود و تاخیر بیشتر در آن، به معنای تحمیل زیان های بیشتر بر کشور است.هم از این روست که ایرانی ها، صبورانه و نجیبانه با این طرح همراهی کرده اند.

نکته قابل توجه دیگر آنکه، با اجرای طرح هدفمندی ، هدف تمام توصیه های اخلاقی و فرهنگ سازی  های مبتنی بر "صرفه جویی" محقق شده است.

اگر تا دیروز می گفتند یک لامپ اضافی را خاموش کنید تا بقیه هموطنان هم از نعمت برق بهره مند باشند، شعله گاز بخاری را 5 درجه کاهش دهید و کمتر کسی به این پندها و توصیه ها توجه می کرد، امروز شاهد آن هستیم که "عقل معاش" به میان آمده و صرفه جویی را به عنوان یک راهبرد در میان مردم مطرح کرده است.

بنابراین، شهروندی که برای برداشتن یک بطری آب از یخچال، مثلا هر دو لامپ آشپزخانه را روشن می کرد و بعد هم آنها را خاموش نمی کرد، اینک به یک لامپ بسنده می کند و ای بسا در آشپزخانه های اوپن به نور هال اکتفا می نماید و فورا هم لامپ را خاموش می کند.

در کشورهای اروپایی که مردم به مصرف درست عادت کرده اند، علتش فرهنگ ذاتی خاص آنها نیست بلکه به علت هزینه های واقعی مصرف، آنها یاد گرفته اند که چگونه صرفه جویی کنند تا هم هزینه هایشان زیاد نشود و هم روند زندگی شان لطمه نخورد و آسیب نبیند. در واقع، الزامات اقتصادی، در گذر زمان، تبدیل به یک فرهنگ شده است.

همین چند سال پیش بود که در ژاپن به علت گرمای بیش از حد هوا در تابستان، دولت از کارمندانش خواست موقعی که در اداره هستند، کراوات نزنند. علتش این بود که بررسی کرده بودند با باز کردن کراوات ها ، کارمندان کمتر احساس گرما می کنند و در نتیجه کار کمتری از کولرها می کشند و با یک درجه صرفه جویی در این خصوص، میلیاردها ین به اقتصاد ملی کمک می شود.

چنین ریزنگری هایی در جامعه ما هم باید نهادینه شود نه اینکه بخاری و شوفاژهای خانه را در درجه اعلایش روشن نگه داریم و هوا که گرم شد گوشه پنجره را باز نماییم!

امسال به عنوان خبرنگار سفری کوتاه به بلژیک داشتم. هنگام غروب از محل هتل به سمت محل ضیافت ویژه ایرانیان در یکی از مناطق به  به اصطلاح بالای شهر بروکسل حرکت کردیم ؛ در طول مسیر آنچه توجه من و سایر خبرنگاران را به خود جلب کرده بود، این بود که در هر خانه ای حداکثر یک اتاق با چراغ روشن می دیدیم و خبری از نورافشانی های دم در، حیاط و بالکن و هال و اتاق های دیگر نبود.

دوستی که مقیم بلژیک بود تعریف می کرد که اینجا خیلی ها حتی موقع تماشای تلویزیون، لامپ روشن نمی کنند یا به یک آباژور کوچک یا لامپ کم مصرف بسنده می نمایند.

خلاصه آنکه به محل ضیافت ایرانی ها رسیدیم که پر بود از لامپ و لوسترهای پرنور. در آنجا یکی از دوستان به نکته جالبی اشاره کرد و گفت: از هتل تا اینجا در طول این مسیر چند کیلومتری، این همه لامپ روشن ندیدیم که اینجا دیدیم.

آن دوست ما که مقیم بلژیک بود می گفت: در اینجا، آنقدر بارندگی زیاد است که در شهرداری خیلی از مناطق، واحدی به نام آبیاری درختان و فضای سبز شهری وجود ندارد و باران فراوان، این مهم را برعهده دارد.

با این حال، در سرزمینی بدان پرآبی، مردم حتی در حمام رفتن نیز حساب دقیقه هایی که زیر دوش آب هستند را دارند تا مبادا آب بیشتر از آنچه باید، مصرف کنند و البته سر برج هم تاوانش را بدهند. همه اینها نیز به خاطر بهای بالای آب و برق است. جالب اینجاست که درآمد مردم در آنجا نیز به همان نسبتی که آب و برق گران است، بالاست اما مردم ترجیح می دهند درآمدشان را به جای آنکه صرف هزینه مصرف آب و برق کنند، در جاهای دیگر مصرف کنند یا مثلا پس انداز کنند و به مسافرت بروند.

به هر حال، این راهی است که ما نیز باید بدان سو برویم و طرح هدفمندی یارانه ها با تمام کم و کاست هایش دروازه راه است...../تحلیل:عصرایران