یکی از سؤالاتی که به صورت متداول در میان افراد متدین متعهد مطرح میشود این است که «اگر کسی نماز نخواند، چگونه او را نمازخوان کنیم و اینکه رفتارمان در مقابل همسر بینماز چگونه باید باشد؟»
خبرگزاری فارس: شاید شما هم از جمله انسانهای دغدغهمندی باشید که رفتارهای اطرافیانتان برایتان اهمیت دارد و در صورت مشاهده عدم رعایت یکی از احکام الهی رنجیدهخاطر شده و به این فکر بیفتید که چگونه و با چه زبانی به مخاطب خود بگویید باید به وظایف دینیخویش عمل کند و را به مسیر الهی دعوت کنید.
یکی از سؤالاتی که به صورت متداول در میان افراد متدین متعهد مطرح میشود این است که «اگر کسی نماز نخواند، چگونه او را نمازخوان کنیم و اینکه رفتار همسر در مقابل شوهر بینماز چگونه باید باشد؟»
در این نوشتار سعی کردهایم تا راهحلهایی را در رفع این مشکل بیان کنیم که بدین شرح است:
تلاش شما برای آشنا ساختن همسرتان، کاری ارزشمند و مورد پسند و دعوت ایشان به آشنایی با خداوند و عبادت، از برجستهترین و متعالیترین امور است.
ایمان و اعتقاد دینی اگر چه با دلایل عقلانی و منطقی استحکام مییابد، اما شکلگیری آن درون جان انسان، تنها با استدلال و برهان فراهم نمیشود. در مقابل نیز اگر چه ممکن است برخی سؤالات و اشکالات و شبهات در بیاعتقادی انسان نقش داشته باشد، یا باورهای غلط دینی و تبلیغ نادرست از دین مؤثر باشند، اما عدم باور و ایمان، ریشههای روانی و ... دارد.
با توجه به این نکته چند کار میتوانید انجام دهید:
1- تلاش هر چه بیشتر برای افزایش معرفت و شناخت خود در مورد آموزههای دینی برای استواری باور و ایمان خود و امکان پاسخگویی به سؤالات و شبهات دینی همسر.
2- فهماندن این مطلب به همسر که باید بین باورهای اصیل دینی و الگوهای کامل مانند ائمه، با باورهای غلط دینی و رفتار نادرست دینداران تفاوت قائل شود.
3- او را با انسانهای فرهیخته و عالم در مسائل دینی یا مراکز مذهبی برای طرح مسائل دینی آشنا کنید.
4- رفتار محبت آمیز خود را با همسر بیشتر کنید. این موضوع به عنوان یک عامل روانی میتواند تأثیر گذار باشد.
5- نسبت به باورها و اعتقادات دینی، خود را راسخ نشان دهید. عبادات خود را با پایبندی و مراقبت حفظ کنید، برای او دعا کنید، به صورت غیر مستقیم بفهمانید که برای او بسیار ناراحت و نگران هستید.
6- چنانچه امکان یافتن خانواده مذهبی و رفت و آمد با آنها را دارید، حتماً سعی در برقراری ارتباط با آنها کنید.
از نظر شرعی وظیفه دارید که با اخلاق نیک و زبان ملایم او را نصیحت کنید. امر به معروف و نهی از منکر کنید. کار را به دعوا نرسانید. فقط به تذکر و نصیحت با اخلاق نیک و بدون زخم زبان اکتفا کنید.
روشن است که امر به معروف برای تبدیل به وضعیت بهتر و نیکوتر است. پس اگر تا به حال چند بار تذکر دادهاید و گفتن شما تأثیری نداشته، تکلیفی دیگر ندارید. بهتر است مدتی در این باره با ایشان گفتوگو نکنید. چون اگر روی این مسأله پافشاری کنید، ممکن است لج بازی کند و دیگر به حرفهای شما توجه نکند. همیشه با زبان نمیتوان افراد را اصلاح کرد. تبلیغ عملی مؤثرتر از تبلیغ زبانی است. به نماز اول وقت خود اهمیت دهید. مقید باشید در اول وقت نمازتان را بخوانید.
سعی کنید از این به بعد از توصیه و نصیحت - که نوعی نگاه از بالا به پایین است - در مورد نماز و مسائل دیگر به همسرتان که باعث موضعگیری منفی وی میشود، بپرهیزید، زیرا اثر معکوس خواهد داشت و شما را از اقدامات بعدی محروم میکند.
تلاش کنید از زیر نظر گرفتن و کنترل رفتارهای او برای مدتی بپرهیزید. وانمود کنید دیگر حساسیت سابق را نسبت به رفتار او ندارید و اعتماد گذشته را به او پیدا دارید. خوش رفتاری و نیکی و احسان نسبت به او را بیشتر کنید. به گونه ای با همسر خود رفتار کنید که جذب اخلاق شما شود.
سستی مسلمان در نماز میتواند علتهای مختلفی داشته باشد. بدون آن که همسرتان متوجه شود، علت یابی کنید، زیرا نماز عملی است که در مجموعه عقیده توحیدی، دارای معنا و فلسفه خاصی است.
انسان طبق فطرتش همواره به چیزی که برایش اهمیت دارد، توجه و اهتمام میورزد. یکی از علل ترک نماز یا سستی در انجام آن عدم آشنایى با فلسفه نماز است. اگر انسان بداند چرا نماز میخواند و نماز چه آثاری و برکاتی در زندگی دنیا و آخرت او دارد و ترک نماز چه عواقب و نتایجی خواهد داشت، قطعاً نماز را ترک نخواهد کرد.
آدمی بدون نماز راه را گم خواهد کرد. نمازهای پنج گانه همانند چراغهای برق هستند که مسیری طولانی و پر خطر را روشن کردهاند تا کسی راه را گم نکند و به بیراهه و سقوط کشانده نشود. آنچه که موجب میشود برخی از نماز، رویگردان باشند و یا نسبت به انجام آن تنبلی کنند، ندانستن فلسفه نماز و یا درکی نادرست از آن است.
برخی میپندارند که نماز انسان، نیازی را از خداوند برطرف میکند که البته تصور ناصحیح است. خداوند به هیچ مخلوقی نیاز ندارد. از این رو آنچه که به عنوان عبادات بر آن تأکید شده، جملگی در راستای کمال انسان است.
در مراحل ارشاد و راهنمایی از برخورد نیک و ملاطفت آمیز و احترام نهادن دور نشوید. با فشار و اجبار کسی را نمیتوان هدایت نمود چه بسا تأثیر منفی آن بیشتر از هدایت شود.
تبلیغ عملی داشته باشید. یعنی باید آثار خواندن نماز، مانند دوری از گناهان، داشتن اخلاق نیکو، کمک به دوستان و وفاداری و فداکاری، پاکیزه بودن در ظاهر و باطن، اعمال نیک و شایسته و برخورد خوب و... در کردار و گفتارتان نمایان باشد. بهترین روش تبلیغ از یک عمل دینی و نیک، تبلیغ عملی است.
باید راههای نفوذ و تأثیرگذاری بر همسر خود را بشناسید. متناسب با آن برنامهریزی کنید. بدون داشتن چنین درکی چه بسا بسیاری از زحمات شما بینتیجه یا کم ثمر خواهد بود. بنابراین اگر شوهر شما منطقپذیر است، باید با زبانی منطقی و مستدل او را قانع سازید. اگر فردی نصیحت پذیر است، باید بیشتر بر جنبههای مجازات ترک نماز و روایات و حکایات وارده در این مورد با او سخن گویید. اگر احساس میکنید با محبت بیشتر میتوانید او را به سوی خدا بکشانید، باید از همین طریق وارد شوید. اگر راههای دیگری مؤثر است، تا جایی که با احکام شرع همخوانی دارد، از آن ها استفاده کنید.
بیان تأثیرات منفی ترک نماز و روزه و استفاده از روایات اهل بیت (ع ) در این زمینه بسیار موثر است به خصوص اگر به روش غیرمستقیم ارائه شود و موجب آگاهی وی را فراهم سازد. یعنی غیر از ارائه شناخت باید در صدد موعظه و آگاهی وی برآیید. با ترس و بیم دادن از عذاب اخروی و پیامدهای منفی ترک نماز و روزه، دل او را از غفلت رهایی بخشید.
در عین حال اگر آثار مثبت چندانی مشاهده نکردید، نگران تأثیر پذیری وی نباشید، البته با جدیت تمام از ایمان و عمل صالح خود به دقت مواظبت کنید. همواره از خداوند حفظ ایمان و دیانت خود را طلب نمایید. از طرف دیگر سرمایه گذاری جدی روی فرزندان خود داشته باشید. در موارد بسیاری دیده شده ایمان و اعمال فرزندان بر والدین تأثیر گذاشته و موجب هدایت آنان شده است.
ویدیو مرتبط :
رفتار با همسر و فرزندان
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
زنان در پیش بینی رفتار همسر موفق ترند
در واقع زن و شوهرها از یکدیگر توقع دارند که طرف مقابلشان در موقعیتهای مختلف و بر اساس کمترین نشانهها پیش بینی کند چه رفتار و حرکتی باید انجام دهد. اما...
یکی از دلایل اختلافات زناشویی و در کل روابط عمیق و صمیمی، مشکل در پیش بینی است. در واقع زمانی که دو نفر با هم صمیمی میشوند امکان پیش بینی بر اساس خاطرات مشترک، درد و دل، هم کلام شدن و حضور در موقعیتهای مختلف و ... افزایش مییابد. اما بعد از اندک زمانی پیشبینی به عنوان یکی از قوتهای رابطه تبدیل به یک انتظار و توقع میشود.
در واقع زن و شوهرها از یکدیگر توقع دارند که طرف مقابلشان در موقعیتهای مختلف و بر اساس کمترین نشانهها پیش بینی کند چه رفتار و حرکتی باید انجام دهد. اما آیا ممکن است؟
جواب بله و خیر به این سوال به میزان شناخت دو نفر از یکدیگر وابسته است. اما آیا ذهن و هوشیاری ما همیشه یکسان است؟
جواب این سوال حتماً خیر است.
حال دو سوال بالا را با این سوال ترکیب کنید «چرا اول زندگی خوب میفهمد باید چه کند اما الان بلد نیست؟"
در واقع ریشه این موضوع در مکانیزمهای ذهن است. یعنی در ابتدای زندگی بنا به تعامل مبهم دو طرف، ذهن زوجین درگیر پیشبینی برای شناخت موضع خود است برای همین سعی میکنند پیشبینی کنند که چه باید بکنند یا طرف مقابلشان چه فکری میکند.
اما وقتی چندی از زندگی میگذرد و افراد به هم عادت میکنند ذهن از حالت حساسیت به حالت خوگیری تغییر شکل میدهد؛ چرا که تعامل با همسر از حالت نامشخص به حالت مشخص تغییر شکل مییابد و ذهن بر روابط حاکم میشود. در واقع ذهن وقتی با موضوعی جدید و حساس روبرو میشود بر روی آن سرمایه گذاری میکند اما چون ذهن اقتصادی عمل میکند برای تخصیص هشیاری به مسائل دیگر نسبت به موضوعاتی که موضع و حالتشان مشخص و تکراری میشود، خوگیری پیدا میکند.
با یک مثال بهتر متوجه موضوع می شوید؛ روز اولی که گوشی خریدید را به یاد بیاورید. مدام در حال چرخ زدن در قسمتهای مختلف آن هستید. انگار تا همه جای آن را نبینید آرام نمیگیرید. در همین زمان یک هفته بعد، دو هفته بعد و یکسال بعد را در نظر بگیرید. از گوشی دلربای یکسال پیش چه مانده است؟
اما سوال دیگری که مطرح است موضوع تجربه است. یعنی مگر غیر این است که زوجین در مورد خواستههای هم تجربه پیدا میکنند و قدرت پیش بینی آنها افزایش مییابد اما چرا باز در پیشبینی مشکل پیدا میکنند؟
در بسیاری از موارد قدرت پیشبینی افزایش اما تمرکز کاهش مییابد و واکنش زوجین به هم از حالت اکتشافی به حالت کلیشهای تغییر شکل میدهد.
در واقع وقتی زندگی زناشویی ادامه مییابد درگیریهای ذهنی افزایش مییابد و ذهنی که تا پیش از این درگیری کمی داشت بیشتر درگیر میشود در نتیجه میزان توجه و هشیاری کاهش مییایبد. این از سویی است که سازمان ذهن سازمانی شناختی هیجانی است بدین معنی که عناصر هیجانی عملکرد آن را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد.
برای مثال وقتی همسرتان ده روز دیگر یک چک سنگین دارد توقع نداشته باشید که حافظه اش مانند قبل کار کند و به شما و خانه و زندگی مانند گذشته اهمیت بدهد و خواستههای شما را پیشبینی کند.
از سویی زن و شوهرها به موازات تغییرات حرکت نمیکنند و زمانی را برای کشف جدید یکدیگر اختصاص نمیدهند و در موقعیتهای مختلف و جدید به تجربیات گذشته خود متوسل میشوند.
چرا زنان بیشتر انتظار دارند همسرشان خواستههای آنان را پیشبینی کند؟
دلیل آن تعامل کلامی پیچیدهتر زنان به نسبت مردان است. اگرچه مردان در طول تاریخ در شعر و هنر سردمدار استفاده از تلمیح و کنایه و صور خیال بودهاند اما از پیچیدگیهای کلامی به معنای زنانه آن بسیار کم استفاده کردهاند.
برای مثال هیچ شاعر مردی وقتی از کنار نیمکتی میگذرد و میخواهد به همسرش بگوید روی نیمکت بنشینیم نمیگوید«چقدر رنگ نیمکت قشنگ است» اما زنان از این پیچیدگیها برای انتقال پیام بسیار استفاده میکنند.
از سویی زنان بنا به نقش جنسیتی خود نسبت به کلامهای بدنی، نشانههای صورت و صوت حساس هستند اما مردها به این نشانه ها توجه نمیکنند. در نتیجه قدرت پیشبینی کلامی و احساسی زنان قویتر از مردان است و از سویی زنان از شیوههای غیر مستقیم برای ابراز خواستههای خود بیشتر استفاده میکنند در نتیجه به نظر میآید زنان بیشتر انتظار دارند که همسرشان پیشبین بهتری باشد.
منبع :bornanews.ir